كودكان استعدادهاي رشد براي بستري بازي ،
كنيد؟ كمك خود افسرده همسر چگونهبه
كرد موجوديت اعلام خرمشهر همياران
و كودك نويسندگان انجمن فرهنگي نشست
نوجوان
با مردم تعامل در اساسي نقش رسانهها
دارند عهده بر انتظامي نيروي
كودكان استعدادهاي رشد براي بستري بازي ،
دوران از گذر در انسان ، بنيادي و مهم ويژگيهاي از يكي
هيجان با توام تفريح ، و سرگرمي بازي ، نوجواني ، به كودكي
از عملگرايي ، خصلت داشتن لحاظ به انسان.است تفكر و
بر تا است برگزيده دارد نام بازي كه را پديدهاي ديرباز
با و بپردازد خود ، كنجكاويهاي ارضاي به ذاتي ، غرايض حسب
جهان ناشناختههاي عمق در ژرف پژوهشي به جستجوگرانه ، روح
بازي ، دهليز از عبور با و كند آغاز را باشكوهي سفر ذهنيت ،
.يابد دست اكتشاف ، و ارتباط به و برخيزد شهود و كشف به
پاسخ يافتن و هستي جهان با و طبيعت با انسان ، با ارتباط
.رسيد آنها به ميتوان بازي طريق از تنها كه پرسش هزاران
حاصل ناب كشفي آن ، پي در كه است آموزشي سيال جوهر بازي ،
آن شناخت و درك با كه ميشود نمايان ناپيدايي ، و ميگردد
همانند بازي.مينمايد چهره انسان ، تكامل از جلوهاي
بازي ، .شود گشاده رازي تا ميرود كنار كه است ، پردهاي
مشغول خود به را ذهن كه اتفاقاتي و قيود از را انسان
دور عقابي همچون را ذهن بازي ، .ميكند دور و جدا داشته ،
با تا درميآورد ، پرواز به ناشناختهها كشف براي پرواز ،
آغاز را هيجانانگيز كاوش زندگي نهفته زواياي به نفوذ
.نمايد
لذت ميبخشد ، هيجان بازي به چيز ، هر از بيش آنچه
.است حساس لحظات به رسيدن و ژرفانديشي زيباييشناسي ،
سليقه و ذوق و ميرسد تازه دانستههاي به ذهن كه لحظاتي
بگشايد ، را معماها سردرگم كلاف تا ميگردد تبديل تلاش به
دنياي آن از استفاده با كه است وسيلهاي كودك براي بازي
.ميزند گره تخيلاتش و خود درون دنياي با را بيرون
كه فعاليتي جز نيست چيزي بازي كه است معتقد سارتر پل ژان
و است كرده ايجاد را اصولش و آورده وجود به را آن انسان
.باشد داشته اصول آن با ناسازگار نتيجهاي نميتواند
از ميخواهد و است آزاد كه ميكند احساس انسان كه هنگامي
خود اوميگيرد بازي رنگ فعاليتش جويد ، بهره خود آزادي
و ميكند ابداع را آن قواعد و ميگذارد ارزش عملش به
و ايجاد خود كه ميدهد رضايت قواعدي از تبعيت به تنها
آن با ناسازگار نتيجهاي نميتواند و است كرده تعريف
مشغول كودك براي:ميگويد روسو ژاك ژانباشد داشته اصول
بازي ندارد ، تفاوت چيزي ، به شدن سرگرم يا كاري به شدن
دو اين ميان تفاوتي هيچگونه او.اوست كارهاي همان
.نميبيند
رشد و شكفتن براي بيآلايش و مطمئن است ، بستري بازي
.كودكان نهفته تواناييهاي
غرق آنچنان كه است حدي تا بازي ، به كودك حد از بيش علاقه
خود اطراف فضاي در را مكان و زمان كه ميشود بازي در
بازي دست به را خود وجود تمام با و ميكند فراموش
دشوار بزرگترها براي دركش كه است چيزي اين و ميسپارد
بر را خانهاش.باشد خود هستي سازنده ميتواند كودك.است
خويشاونداني و كسان از پر را خويش جهانكند بنا شن روي
و پرندگان با.هستند او خود ذهن پرداخته و ساخته كه سازد
گويي كه چنان آن ميشود ، درگير خيالي ، موجودات و حيوانات
را چيزي هر ميتواند او.ميشناسد را آنها سالهاست
به ديگر عبارتي به.بگذارد كنار را آن يا و برگزيند
.كند خراب و بسازد تمام آزادي و راحتي
كودكان قانونمندي در بازي نقش
طريق از را اجتماعي زندگي بر حاكم قانون و نظم كودكان ،
قوانين و نظم تحت بازي هر كه زيرا ;ميگيرند فرا بازي
استطبق مجبور آن به ورود براي كودك و ميشود انجام خود
از كودكان واقع در.كند عمل بازي آن بر حاكم قوانين
زيرا.ميشوند خوشحال و آگاه قانون ، و نظم با خود تطبيق
.شود بازي از آنها اخراج باعث قانون ، نقض ندارند ميل كه
ميان در را مسالمتآميز همزيستي و سازگاري روح بازي
حقوق چگونه كه ميآموزد آنان به و ميدهد گسترش كودكان
كه واميدارد را آنان و كنند رعايت را ديگران فردي
سوي به و كنند درك روشنتر را محيط واقعيتهاي
و آزادانه ورود بازي.شوند هدايت مهرباني و نيكانديشي
.زيباييهاست جهان به كودكان بيمرز
كودكان دوستيابي براي راهي بازي ،
كه است معتقد كودكان پرورش در بازي نقش كتاب در ماتوسيك ،
همسال كودكان بين دوستي و مراوده براي را راه بازي
براي را خود افكار چگونه كه ميآموزد كودك به و ميگشايد
.كند عمل جهت آن در و سازد متمركز مشترك هدف به دستيابي
كه دهد سازمان را بازيهايي ميتواند ماهر مربي يك
.باشد كودكان در پسنديده كردار و نيك احساسات پديدآورنده
بروز را خود انديشههاي بازي ، مختلف اشكال در كودكان
منتقل اشيا به را درون خشونتهاي و پرخاشگري.ميدهند
و ميدهند تسكين را خود ناراحتيهاي از بسياري و ميكنند
بازي ، واقع در.مييابند غلبه خود مبهم اضطرابهاي بر
.خارج محيط و درون دنياي بين است پلي
زندگي ، طول در هميشه فراغت ، اوقات كردن پر و بازي به ميل
دوران در ميل اين.است بوده انسان همراه سايهاي چون
ميگردد ، شديدتر و فشردهتر تكامل ، و رشد روند كه كودكي
با نبايد كه است نيازي بازي به ميل.ميشود نمايان بيشتر
.شد آن انجام از مانع سركوفت ، و مخالفت
بيمنطقي دوران كودكي ،
ديده به كودكي دوران به:ميگويد اميل كتاب در روسو
قضاوت عجولانه آن خوبي يا بدي مورد در و بنگريد احترام
را خود طبيعي زمان كودكانه ، رفتار بگذاريد نكنيد ،
دوران كودكي.دهيد پايان آن به شما آنكه از پيش بگذراند ،
.است بيمنطقي
و آموزگاران مادران ، پدران ، گلهمندي شاهد ما همگي
به گاه كه گلههايي.بودهايم فرزندانشان از مربيان
بازي به مفرط ميل از حاكي ميگردد ، منجر عميق اختلافاتي
مباحث بيشتر.است مدرسه و درس و جدي مسائل از شدن دور و
و آموزشي موسسات مشاورين مدرسه ، و اوليا انجمنهاي
جدي و بازي به مفرط ميل و بازيگوشي حوش و حول مديران ،
و پدران اغلب.ميباشد كودكان سوي از مدرسه و درس نگرفتن
بازي و نميكنند قلمداد جدي را فرزندانشان بازي مادران
و دشواريها و مسئوليتها بار زير از كردن خالي شانه را
بازي كه آن حالميدانند پرورش و آموزش نگرفتن جد به
و رشد كه فعاليتها وسيع ميدان در جدي ، است عملي خود
طبيعت با مخالفت.دارد دنبال به را خلاقيتها شكوفايي
بار به را جبرانناپذيري صدمات كودكي ، ايام در بازي
ديده بالا سنين و جواني در آن سوء اثرات كه ميآورد ،
عدم ديگران ، با صحيح ارتباط عدم كمروييها ، .ميشود
و ناهنجاريها و خشونتها اجتماعي ، قوانين رعايت
و دروني تخليه و عواطف بروز عدم از نشان خود بزهكاريها ،
.است كودكي دوران بازيهاي در كودكان پالايش
دوران در طفل بازي و شيطنت:ميفرمايند (ص)اكرم پيامبر
در او ، پايداري و مقاومت حلمو و عقل فزوني نشان كودكي
.است بزرگسالي
استعدادها كشف و بازي
شده بنا پيشين دورههاي پايه بر انسان زندگي از دوره هر
با كودكي مرز از بايد نوجواني دوران به رسيدن براي.است
ابعاد مهمترين از يكي.كرد عبور خصوصياتش و ابعاد تمام
بازي كه زيرا.است بازي دوره ، اين در كودكان شكلگيري
.خلاقيتهاست و استعدادها كشف عامل و نبوغ آشكاركننده
در كه است اعمال تصفيه براي موقعيت بهترين كودكي دوران
.بود نخواهد آنها به نيازي آينده ، زندگي
دوره بازيهاي با محتوا و شكل نظر از كودكي دوران بازيهاي
ساعتها كودكي ، ايام در كه پسركي.ميكند تفاوت نوجواني
و محلهها و كوچهها و ميگيرد را چوبياش ماشين بند
و ياد با تنها نوجواني در ميزند ، دور را خانه حياط
پرتحرك و جمعي دسته بازيهاي جستجوي در دوره ، آن خاطره
.است
پارچهايش عروسك براي ساعتها كودكي ، ايام در كه دختركي
ميشود ، وگو گفت سرگرم او با مدتها و ميدهد سر لالايي
و ياد و كمد در عروسكهايش داشتن نگه با تنها جواني در
تازهتري سرگرميهاي و بازيها دنبال به دوره ، آن خاطره
.باشد او اجتماعي شرايط و سن با متناسب كه است
خود دنبال به را پلاستيكي ماشين كه كودكي به هيچكس
كند ، تكرار را عمل اين كه مسني شخص ولي.نميخندد ميكشد
دوره ، هر كه زيراميشود روبهرو خنده و استهزاء با
.دارد را خود ويژه شرايط
زمان گذر در بازيها تحول
و فرهنگي شرايط تاثير تحت ملتي ، و قوم هر كودكان بازيهاي
در بازيها از بسياريدارد قرار بوم و مرز آن جغرافيايي
به يكديگر از فرهنگها تاثيرپذيري اثر بر و زمان طول
بازيها.ميگردد جهاني و همگاني بازي يك به تبديل مرور
از بسياري.ميشوند گوناگوني تحولات دچار زمان ، گذر در
و كودكان فراغت اوقات مديدي مدتهاي روزگاري ، كه بازيها
شده سپرده فراموشي دست به يا ميكرد ، فراهم را نوجوانان
ورزشي حركات قالب در شده كلاسه و مدون آنها از بخشي يا و
.ميشود ارائه
و صنعت فزاينده رشد و جديد تكنولوژي پيدايش از قبل تا
بازار ، به اسباببازي نام به شدهاي ساخته وسايل ورود
بازي ادوات و آلات ساختن به نياز برحسب خود كودكان
.ميپرداختند
زيبايي پديدههاي بازي ، وسايل جستجوي در كودكان خلاق ذهن
زندگي ، محيط در موجود ابتدايي وسايل وجود.ميكرد كشف را
بازي ، وسائل ساخت در را كودكان شگرف استعداد و خلاقيت
ساخته پيش اسباببازيهاي انواع امروزه.ميساخت شكوفا
تكنولوژي از بهرهوري و بازيها در تنوع و نوآوري عليرغم
در استعداد بروز و رازيابي قدرت كودكان ، بازيهاي شبكه در
و نمادگرايي و انتخاب و وسائل ساخت در را ، كودك
.ميكند كمرنگ را است تخيل پرورش از ناشي كه تمثيلسازي
وسائل ساخت كارگاههاي ايجاد با را نقيصه اين ميتوان
مدارس در كاردستي درس ساعات گسترش و كودكستانها در بازي
عروسك ، به آن تبديل و چادر در بالشي پيچيدن.كرد برطرف
هزاران و اسب به آن تبديل و يكديگر به چوب تكه دو بستن
و وسائل ساخت در را كودكان جستجوگر ذهن كه مختلفي شكل
كه است تحركي از حاكي ميآورد ، در غليان به نمادگرايي
مدد به بشر اكتشافات از بسياري.ميآورد ارمغان به بازي
شكل كودكان اذهان در بازي پديده همچون آغاز در علم ،
و ستارگان شناخت در كنجكاوي پرواز ، به ميلميگيرد
دادن زمان ، شكستن و سرعت و دويدن به ميل فلكي ، اجرام
در تصوير به بازي ، در بيجان اشياي به زندگي و حيات
بازي ، قالب در كودكي دوران انديشههاي و روياها آوردن
بازي خود والدين ، ويژه به انسانها ، و حيوانات از تقليد
.ميپذيرد شكل كودكان ذهني دنياي در تنها كه است
را خود اكثرا آموزشي ، موسسات به ورود از قبل تا كودكان
اسباببازي با ساعتها و ميسپارند فردي بازيهاي دست به
كه را آنچه هر كودكان.مينشينند بازي به خانه وسائل و
كلاف يك خواه.ميگيرند بازي به مييابند خود اطراف در
كمتر.مادر كفشهاي شايد و پدر عصاي يا كلاه خواه كاموا ،
كفشهاي پوشيدن به طفوليت دوران در كه مييابيد را دختري
و بلند كت پوشيدن.نپردازد رفتن ، راه و بازي به مادرش
كند ، پنهان آن در را خود كودك كه شكلي به پدر ، گشاد
از بسياري در.دروني تخليه و لذت از سرشار است بازياي
شناسايي جدي مسائل به را كودكان علائق ميتوان بازيها
طريق از:است معتقد درماني بازي كتاب در (آدلر).كرد
كنوني وضع به تنها نه كه ميآيد دست به اطلاعاتي بازي
كودك زندگي در.ميشود مربوط نيز او آينده به بلكه كودك ،
او آمادهسازي فرآيند وضوح به كه دارد وجود مهمي پديده
.است بازي پديده آن و ميدهد نشان آينده براي را
كودك نگرش نشانگر بازي ، انتخاب
آن به كه اهميتي و او انتخاب بازي ، با كودك برخورد روش
و محيط با رابطهاش و او نگرش مشخصكننده همه ميدهد ،
.است همنوعانش با او وابستگي چگونگي
بار دهها را ، خود فعلي پيشه و حرفه كه كساني نيستند كم
قطعا افراد اينگونه.كردهاند بازي خود كودكي دوران در
كه بود معتقد افلاطون.كامياباند و موفق خود پيشه در
.ميكنند تمرين بازي ، صورت به را خود آينده شغل كودكان
كودكانه بازي كه ميكرد توصيه مادران و پدران به ارسطو
و بازي بين مناسبي رابطه و داده سوق صحيحتري جهت در را
.كنند برقرار كودكان آينده كار
آوا ، يك وسيله ، يك حركت ، يك كهولت ، سنين در مواقع گاهي
به ذهن و خيال عالم در.آشناست ما ، براي مبهم ، صدايي
خاطرهها در چيزي.ميپردازيم ناآشنا آشناي اين جستجوي
و عوامل در را آشنايي چنين ريشه آنكه حال نميشود زنده
.كرد جستجو بايد كودكي دوران بازي اشياي
پدران دوش بر است سترگي وظيفه آزادانه ، بازي شرايط ايجاد
غريضتا كه انسان آموزشي ، موسسات و مربيان و مادران و
آزادانه وادي در كه زماني جدي ، و عملگرا است موجودي
رها كماني چله از كه است تيري گويي ميگيرد ، قرار بازي
.كند اصابت هدف به اكتشافات و آموزش دنياي در تا ميشود
حيوانات كه است اين بازي ، در حيوان و انسان ميان تفاوت
موانع از برخي حضور.برخوردارند بيشتري عمل آزادي از
مخاطره به را كودكان آزادانه بازي روند انسان ، براي
مكان و زمان به مقيد كودكانه بازي كه چند هر.مياندازد
سكونت محل در كه اساسي تغييرات لحاظ به امروزه.نيست
تسلط و زندگي محل شدن كوچكتر با و آمده پديد خانوادهها
و محلهها و كوچهها رفتن بين از و آپارتماننشيني فرهنگ
جمعي دسته بازيهاي براي عرصه محلي ، ميدانهاي و گذرگاهها
و پرترافيك خيابانهاي در بازي.است شده تنگتر كودكانه
خانوادهها ، فراغت اوقات در مسكوني آپارتمانهاي كنار در
مخاطره به را كودكان بازي روند كه است مشكلي خود
كه است پاركهايي كودكان ، جدي پناهگاه تنها.مياندازد
مورد خاص روزهاي در سكونت محل از دوري دليل به اغلب
بازي كوچك پاركهاي گسترش.ميگيرد قرار كودكان استفاده
كودكان به را دستهجمعي بازيهاي ناحيه ، و منطقه هر در
.ميگرداند باز
فقر لحاظ به اسباببازي به كودكان از بسياري دسترسي عدم
در سويي تاثيرات آن ، ضرورت از اوليا درك عدم يا خانواده
را كودكان واقع در و ميگذارد كودكان تكامل و رشد روند
محروم بازي لذت و خوشي با توام جنبشهاي و فعاليت از
اقسام و انواع با بازي خانههاي تشكيل امروزه.ميسازد
و كودكستانها دل در پاركها ، كنار در اسباببازيها
اين نگراني گونه هر از عاري و روشن آينده آموزشي ، موسسات
از برخي در همچنانكه.ميآورد فراهم را افراد گونه
فاقد و محروم كودكان ساعتها مكانهايي ، چنين كشورها ،
وبيهيچ بال فراغت با تا پذيرد مي خود در را بازي وسائل
و بپردازند بازي ناب لحظههاي خلق به آرامش با نگراني ،
اهميت.كنند هدايت درستي به را بازي ذاتي غريزه و ميل
براي آنقدر (ص)پيامبراكرم كه است حدي تاآن بازي وجود
در و نماز هنگام به كه بود قائل ارزش كودكان بازيهاي
نشسته پيامبر پشت (ع)حسين امام و حسن امام كه سجده موقع
به خللي تا نمود طولاني را خود سجده خدا رسول بودند ،
.نيايد وارد كودكان بازيهاي
تكنولوژي پيشرفت تاثير
كودكان بازيهاي در
علم زمينه در كه شگرفي پيشرفتهاي با ما ، امروز جهان در
عصر را دوران اين ميتوان است آمده دست به تكنولوژي و
از كودكان ، بازيهاي زيباي دنياي.ناميد علم انفجار
حضرت.ماند نخواهد دور شرايطي چنين تاثيرات
شما فرزندان:ميفرمايد نهجالبلاغه در عليعليهالسلام
مقتضيات نبايد و آمدهاند شما زمان از غير زماني براي
.كرد فراموش را روز شرايط و زمان
و علم تحول موازات به بازي وسايل و ابزار از بخشي
بازي كه عمل نفس.ميگردد اساسي تغييرات دچار تكنولوژي
.ميشود دگرگون كار ابزار بلكه.نميكند تغيير است
از نشان خود كامپيوتر ، جمله از بازي جديد وسايل پيدايش
و جمعي و فردي بازيهاي انواع امروزه.است تحولاتي چنين
غرايز و استعداد و هوش كه چيزي آن هر و معماها حل ورزشي ،
و ديسكها و مانيتورها صفحه بر اكثرا ميدهد ، پرورش را
آرزوي كه چيزي همان.ميبندد نقش كامپيوتري سيديهاي
اشياي وسيله به كه افلاطون ماننداست بوده بشر ديرينه
آموزش به بازي ، به كودكان علاقه از بهرهگيري با و مختلف
.ميداد عينيتري شكل كودكان ، رياضيات
بازيها نوع تغيير و كودكي مرز از عبور
و نوجواني دنياي به ورود و كودكي مرز از باعبور كودكان
اندوزي تجربه و خود حال و شور و سن مقتضاي به بنا جواني ،
بازيها در عمده گرايش دو به كودكي ، دوران بازيهاي از
حاصل كه گرايش دو اين.نمايش و ورزش ميآورند ، روي
شده ، طبقهبندي سنين اين در است كودكي دوران تجربههاي
نقش كودكي دوران بازيهاي از هدفمندتر و منسجمتر
در نوجوانان.ميگيرد عهده به انسان زندگي در را عمدهاي
از اهداف و ازقانونمنديها بخش دو اين از يك هر
يك هر در تكامل و رشد و ميشوند آشنا آن ، پيشتعيينشده
دنبال مدتتر دراز اهداف با و جديتر بخشها اين از
كميت و كيفيت كودكي ، كودكان دوره بازيهاي در.ميگردد
ايجاد كيفيت و ضرورت و آنها بين مناسبات و روابط و اجسام
درك را زندگي امور امكان عدم و امكان و ديگران با رابطه
ايجاد صدد وجواني ، در نوجواني دوره بازيهاي در.ميكنند
خالق اصولي شناخت و اجتماعي مناسبات در هدفمند ارتباط
و رسولان با قلبي عميق پيوند ايجاد و هستي جهان
پيچيده روابط درك و ميآيند بر جهان بزرگان و انديشمندان
.ميكنند دنبال را طبيعت و انسان
آنان ابتكاري بازيهاي در كه كودكان خواستههاي و آرزوها
دراشكال جواني و نوجواني در ميكردند پيدا انعكاس
.ميشود دنبال آن به رسيدن كسبو جهت در و واقعيتر
را نوجوانان اكثر نمايشي ، و ورزشي شكل دو در بازي
.جداگانه ابزاري و مشخص هدفي با يك هر.ميگيرد زيرپوشش
يكديگر با زيادي نزديكي كه حال عين در بازي شكل دو اين
ميتواند نمايشي هر كه زيرا جداگانهاند مقوله دو دارند ،
و ورزشي دوبازي وجود.نيست نمايش بازي هر ولي باشد ، بازي
نام به ميپروراند خود كنار رادر سومي نيروي نمايش ،
كنار در كه فعالي ظاهرا نيروي تماشاگر ، يا بازينگر
و فعل اصلي ، بازيگران همانند و دارد حضور بازي صحنه
بازي ، همگام در موجود تنشهاي در و ميدهد نشان انفعال
نفسبازي از خودرا لذت و هيجان و احساسات بازيگران با
و شكوفايي شادي ، و درغم بازيگران همچنان و ميدهد بروز
بازي نفس خود اين و ميشود شريك پايداري ، و مقاومت رشد ،
و ترس بدون خود ، ابراز از است عبارت بازي كه زيرا است
.انسان مسائل به دسترسي جهت در واهمه ،
احمدبيگلريان
:منابع
روانشناسي -3/ جلد 14 بحارالانوار -2/ نهجالبلاغه -1
اكسلين. م.ويرجينا -درماني بازي -4/ احدي حسن دكتر -رشد
فكر پرورش در بازي نقش -6/ تربيت صحيح روشهاي اصول -5/
ماتوسيك -كودكان
كنيد؟ كمك خود افسرده همسر چگونهبه
همه.كرد غرق حمام وان در را فرزندش پنج تگزاس در خانمي
نوجوانان آن متاسفانه.شدند متعجب خبر اين شنيدن از
جهان در.شدند خود مادر -رواني بيماري -افسردگي قرباني
.است ازدياد به رو شديد افسردگي آمار روز هر
نويسندگان آمادر ، فرانچسكو اگساوزير و رزن اپستين لورا
كنيد كمك او به چگونه است ، افسرده همسرتان وقتي" كتاب
كساني اغلب":ميگويند "كنيد؟ فراموش را خود كه آن بدون
برآوردن به آنچنان ميكنند ، مراقبت افسرده فرد از كه
به خود نميشوند متوجه كه دارند توجه همسرشان نيازهاي
".دارند نياز كمك
مي "درمان تا انزوا از سفر" كتاب نويسنده آندرسن سوزان
همسرش زيرا.ميكند فقدان احساس افسرده فرد همسر":گويد
احساس خود كنار در را او عاطفي نظر از ولي اوست كنار در
و انزوا نااميدي ، طردشدگي ، باعث امر اين.نميكند
نشان شواهد آمادر و رزن گفته به ".ميشود آسيبپذيري
روابط ميباشند ، طلاق معرض در كه زوجهايي ميدهد
با افسرده والدين كودكان.است خطر معرض در نيز فرزندشان
از كه كودكيميشوند روبهرو زيادي مشكلات و خطرات
دچار رواني و جسمي نظر ميكنداز مراقبت افسرده والدين
.ميشود مشكل
اين با مبارزه افسرده ، فرد از حمايت براي آمادر و رزن
فرد ، خود از حمايت و روابط بازسازي نيز و ناهنجاري ،
:ميكنند طرح را زير مهم موارد
.بياموزيد است لازم افسرده فرد از حمايت براي كه آنچه -
.باشيد داشته واقعبينانه انتظارات -
.كنيد حمايت همسرتان از امكان حد تا -
.دهيد انجام را خود روزمره كارهاي -
.كنيد بيان را خود احساسات -
.نكنيد تلاش همسرتان درمان براي تنهايي به -
.بخواهيد كمك ديگران از -
.باشيد داشته گروهي همكاري همسر درمان در -
مودب الهام:مترجم
كرد موجوديت اعلام خرمشهر همياران
و خرمشهر دوستداران عموم مشاركت جلب براي:اجتماعي گروه
خرمشهر همياران جمعيت شهر اين كاستيهاي رفع روند تقويت
.كرد موجوديت اعلام
كشور اجرايي و فرهنگي شخصيتهاي از چند تني كه جمعيت اين
آن در اسلامي شوراي مجلس مختلف دورههاي نمايندگان و
ويژه به خرمشهر دوستداران عموم از دارند ، عضويت
و اقتصادي فعاليتهاي و سرمايهگذاري به علاقمندان
جمعيت جلسه نخستين در است كرده دعوت شهر اين در اجتماعي
در پنجشنبه 27/10/80 روز ساعت 15 از كه خرمشهر همياران
خيابان در واقع اجتماعي امور و كار وزارت اجتماعات سالن
.كنند شركت ميگردد ، برگزار آزادي
و كودك نويسندگان انجمن فرهنگي نشست
نوجوان
نويسندگان انجمن فرهنگي نشست شانزدهمين:اجتماعي گروه
در "فلسفه منظر از لذت و بازي" عنوان با نوجوان و كودك
.شد برگزار انجمن مكان
و مدرس تربيت دانشگاه استاد ضيمران دكتر نشست اين در
مقوله تكاملي روند آكادميك بحث يك در نشست اين سخنران
نشست.كرد بازگو فلسفه تاريخ منظر از را هنر و بازي لذت ،
نويسندگان انجمن تخصصي و فرهنگي نشستهاي ادامه در مزبور
نشست اينگرديد برگزار انجمن اين محل در نوجوان و كودك
.شد روبرو كودك ادبيات كارشناسان و نويسندگان استقبال با
با مردم تعامل در اساسي نقش رسانهها
دارند عهده
بر انتظامي نيروي
اسلامي جمهوري انتظامي نيروي فرمانده:اجتماعي گروه
حكومتي دستگاههاي تعامل در رسانهها و مطبوعات:گفت
.دارند اساسي نقش مردم با انتظامي نيروي ويژه به
تجليل ضمن (چهارشنبه) ديروز قاليباف محمدباقر سردار
وظيفه:افزود همگاني رسانههاي خبرنگاران تلاش از
جامعه در امنيت وحفظ برقراري انتظامي نيروي ذاتي
.است
اساسي اولويت از امنيت برقراري اينكه بابيان وي
هرشهروندي خواسته اولين:افزود است انتظامي نيروي
موضوع و است امنيت برقراري حاكميت از
حاكميت ازمجموع دستگاه يك كه نيست امنيتمقولهاي
نيروي فرمانده.كند برقرار را آن بتواند تنهايي به
تعامل از كه است اجتماعي موضوع امنيت:گفت انتظامي
وي.ميآيد پديد بامردم حكومت و اجتماعي سازمانهاي
شدن نهادينه و شكلگيري امنيت ، برقراري:كرد تاكيد
امكانپذير حاكميت و مردم درتعامل امنيت پايداري و
انتظامي نيروي اينكه بيان با قاليباف سردار.است
ميداند خود ماموريتهاي اصلي وظايف از را امنيت حفظ
جدي مشاركت با مطلوب امنيت برقراري:داشت اظهار
.ميشود محقق نظام وحمايت مردم
حفظ و تامين در انتظامي نيروي نقش به اشاره با وي
برنيروي علاوه امنيت ايجاد در:داشت اظهار امنيت
.هستند مسئول نيز حكومت و مردم همه انتظامي
دربرقراري مطبوعات نقش انتظامي نيروي فرمانده
را خود نقش رسانهها اگر:گفت و خواند رامهم امنيت
فعاليتهاي از بخشي ايفانكنند مردم و امنيت دربعد
بيشتر ارتباط بر تاكيد با وي.داد نخواهد ماپاسخ
مطبوعات از تيمي بايد:افزود رسانهها و انتظامي نيروي
ارتباط اين درخصوص خود درنشستهاي انتظامي نيروي و
.برگزاركنند را نشستهايي سالم اخبار ارائه وچگونگي
از برخي حوادث بخش عملكرد از باگلايه سردارقاليباف
كه ميكنند درج گونهاي فجايعرابه كه مطبوعات
گونه اين درج در بايد:گفت ميشود آموزي بد باعث
ديد با و تحليل با مطالب و شود بيشتري دقت مطالب
.شود نگاشته جامعه به دادن آگاهي
|