محكوم دفاعيه 3
ابراهيمي زهرا
اتهام به پيش هفته سه تهران مردم نماينده لقمانيان حسين
پس گذشته سهشنبه عصر و شد زنداني قضائيه قوه به توهين
آزاد زندان از قضائيه ، قوه و مجلس سهمگينبين كشمكشي از
دادفر محمد و حقيقتجو فاطمه لقمانيان ، بر علاوه.شد
و شدهاند محكوم زندان به نيز بوشهر و تهران نمايندگان
نوشتار اين هدف.ميبرند سر به حكم اجراي انتظار در
از آنان دفاعيههاي و نمايندگان اين اتهام بازكاوي
.شدهاند محكوم آن موجب به كه است اظهاراتي
* * *
از.گذراند را پرالتهابي جلسات اخير هفتههاي در مجلس
اظهار دليل به نمايندگان ومحاكمه احضار موضوع كه زماني
خارج سخنرانيهاي يا و دستور از پيش درنطقهاي نظراتشان
به نماينده يك احضار حكم كه زماني تا شد جدي مجلس از
وجود اينخوشبيني همواره شد سپرده احكام اجراي دايره
چند هر افتاد ، نخواهد زندان به نمايندگان گذار كه داشت
.نپاييد ديري خوشبيني اين كه
به بوشهر محمددادفرنماينده زندان حكم اجراي كه روزي
تعدادي.شد حاكم مجلس ملتهبيبر فضاي رئيسهرسيد ، هيات
مختلف اتهامهاي درمظان كه ششم فعالمجلس نمايندگان از
مينمود جدي ومحاكمهآنها احضار احتمال و داشتند قرار
به مجلس از نفر يك دهند اجازه اگر كه جمعبندي اين پي در
معلوم كه شد خواهد باز اوين زندان به راهي برود زندان
است ممكن راه اين و بگذرند آن از بايد نفر چند نيست
بينجامد ، سهگانهكشور قواي از يكي شدن فلج به درنهايت
.كردند آغاز را خود فعاليت بلافاصله
دوم عموميفراكسيون درمجمع نمايندگان شديد اعتراضات
قضائيهو قوه رئيس با مجلس سريعرئيس رايزني و خرداد
موقتا را بوشهر نماينده شدن زنداني كشور ، كل دادستاني
روزي تا.بازگشت خود كار عادي روال به مجلس و كرد متوقف
رئيسه هيات اعضاي علني ، جلسه لقمانياندر حسين غيبت كه
كه شدند مطلع خبر كسب و جستوجو از پس و كرد راحساس
بلافاصله است ، شده منتقل اوين زندان به بازداشتو وي
تا شد تشكيل مجددا خرداد دوم فراكسيون عمومي مجمع
ندهد رخ ميشد تلاش اتفاقيكه زيرا بينديشند ، چارهاي
متعددي پيشنهادهاي جلسه اين در.بود پيوسته وقوع به
اما شد ، مطرح..و استعفا تحصن ، اعتصاب ، همانند
بهعنوان خاتمي محمدرضا نطق نظير رقيقتر پيشنهادهاي
اين ممكندر حل راه تنها نمايندگان تذكرات جلسهو رئيس
و بود فراگير و قانوني كه راهي شد ، تشخيصداده زمان
بهرهگيري نمايندگان عليه آن از مخالفيننميتوانستند
تندتر راههاي كاركرد ميتوانست راه اين كه اين ضمن ;كنند
مجلس در مسائليكه به عمومي افكار نظر جلب براي نيز را
.باشد داشته ميگذشت
جلسه شد زنداني و دستگير لقمانيان حسين كه روزي فرداي
مورد در كه را آنچه هر نداشت ، نمايندگان عادي حالت مجلس
اين.كردند بيان ميدانستند مسئولانآن و قضايي دستگاه
بار اين كرد ، تحميل دستگاه اين به زيادي تذكراتهزينه
دستگاه اين مقام عاليترين متوجه جدي بهطور چالشاصلي
كه جلسه ابتداي در خاتمي محمدرضا سخنراني بر علاوه.شد
برعهده را مجلس رياست عربستان به مسافرتكروبي دليل به
از نيز ديگر راهكار دو نمايندگان ، متعدد تذكرات و داشت
و غيرعلني جلسه تشكيل يكي.شد گرفته پيش در مجلس سوي
.رهبري معظم مقام به نامه نوشتن ديگري
مقامات با ومذاكره گفتوگو هدف با مجلس غيرعلني جلسه
شد ، ايندستگاهتشكيل از حضورميهمانان بدون قضايي عالي
به را خطر اين قضاييه قوه ميهمان يكپارچهچهار حضور عدم
صريح مقابله براي را خود قضاييعزم دستگاه كه آورد وجود
بسته را وگو گفت راه ديگر زيرا است ، كرده جزم مجلس با
دادگستري كل رئيس كه نامهاي در مساله اين ميبيند ،
چرادر كه داد توضيح آن در و فرستاد مجلس تهرانبراي
.بود مشخص است ، نشده جلسهحاضر
و رفت زندان به نمايندهاش يك كه اسلامي مجلسشوراي
البته كرده ، دريافت نيز را ديگر نماينده دو حكمزندان
ادامه نماينده سه زندان حكم توقف براي رايزنيهارا
.است داده
وحكم احضار دلايل به نمايندگان ، ومحاكمه احضار مدت در
اما است ، شده پرداخته كشور مطبوعات در آنها براي صادره
در آنان دفاعيات گرفته قرار توجه مورد كمتر كه آنچه
و شده اتهاماتمطرح بررسي با. است اتهاماتوارده برابر
قضايي ميزان ميتوان آنها برابر در دفاعياتنمايندگان
.دريافت را حساسيتشديدمجلس علت محاكماتو بودن
محمددادفر همدان ، لقمانياننماينده حسين حاضر حال در
سه فاطمهحقيقتجونمايندهتهران و بوشهر نماينده
حكمشان اجراي دادگاه ، مراحل كليه طي از پس كه هستند نفري
.است شده سپرده احكام دايرهاجراي به
لقمانيان حسين
وي.ششماست مجلس نمايندگان آرامترين از يكي لقمانيان
بيان دستور از قبل نطقهاي در را نظراتش كه بود كسي
اين.ميشد خبرنگارانحاضر بين در كمتر و ميكرد
غيرمنتظرهو كمي را او كردن ومحكوم محاكمه ويژگيها
سياسي نيروهاي برخي به نزديكياش كه هرچند ميكرد ، عجيب
.بود شده او به نسبت بيشتر حساسيت ايجاد باعث
دوستانه گفتوگوهاي به عمدتا خبرنگاران با او رابطه
به رفتن از پيش ميداد ، مصاحبهتن به كمتر و ميشد ختم
از به نسبت دوستانه گفتوگوهاي همين از يكي در زندان
ميخورد ، تاسف اصلاحطلب جناح توسط فرصتها دادن دست
نكردند؟ و ميكردند بايد چه اصلاحطلبان كه نگفت او البته
ازنمايندگي ، پيش تا است ادبيات ليسانس كه لقمانيان
معلمان تشكلهاي با و پرورشبوده و آموزش ساده معلم
.است داشته نزديك همكاري درهمدان
در كه دستور از پيش نطق يك دليل به لقمانيان حسين
اتهامات به كرد ايراد ششم مجلس علني پنجاهمينجلسه
تهران استان دادگستري كل رئيس نماينده سوي از متعددي
.شد متهم
پنج در لقمانيان مدعيالعموم ، نماينده جرم اعلام حسب
به را موهني و كذب مطالب دستور از قبل نطق وقت دقيقه
مجرمانه هاي جنبه واجد كه ميدهد نسبت قضايي دستگاه
.ميباشد اكاذيب نشر و افترا توهين ،
فرهنگ در:بود كرده آغاز چنين را خود نطق لقمانيان
پركار و بزرگ بسيار مفهوم دو تاريخ ، بستر در و انساني
نظام تباهي دو ، اين تباهي سياست ، و عدل است ، بوده
درون از اگر بهويژه است فردي و اجتماعي زندگي شكوهمند
هر ارزيابي و شناختن يعني عدل.باشد حاكميت و قدرت شبكه
انساني مجتمع سود به و ضرورت اندازه به خود جاي در امري
از برآمده قانونمندي گرفتن بهكار شيوه يعني سياست و
.است عدل مفهوم همان
و تكامل راه تنها را سياست و عدل مفهوم بازشناسي وي
و پسرفت به منتهي را راهها ساير و دانسته جامعه نيكبختي
.ميداند مرج و هرج
زنداني مطبوعات ، بستن خود سخنان ادامه در همدان نماينده
دادگاههايي برگزاري و روزنامهنگاران و انديشمندان كردن
و حجاريان سعيد ترور دانشگاه ، كوي حوادث دادگاه نظير
:ميگويد و داده قرار انتقاد مورد را خرمآباد حوادث
ديگر بالندگي و دادگري براي اميد افق بايد كه قضايي نهاد
و آزادگي روح و باشد قانون و حق بستر و دولتي ارگانهاي
....بدمد مردم خدمتگزاران و مردم در را دموكراسي
اكاذيب ، نشر را لقمانيان سخنان مدعيالعموم نماينده
رياست و قضات دادگاهها ، قضايي ، سيستم به توهين و افترا
توهين ، مورد در حبس ماه به 3 را وي و دانسته قضائيه قوه
نشر براي حبس ماه و 6 متعدد افتراهاي براي حبس ماه 4
.كرد محكوم اكاذيب
در فقط كرد ، تاييد را حكم اين نيز تجديدنظر دادگاه
دولت درآمدهاي از برخي وصول قانون بنابر حبس ماه سه مورد
روز يك و ماه سه از كمتر حبس كه معين موارد در آن مصرف و
ميليون يك نقدي جريمه پرداخت به را آن نميداند مجاز را
و 86 اصل 84 دو بر لقمانيان دفاعيه.كرد تبديل ريال
.بود استوار مجلس داخلي آئيننامه ماده75 و اساسي قانون
نمايندگي وظايف ايفاي حق نماينده براي اساسي قانون اصول
از را وي و بوده قائل را كشور امور كليه در نظر اظهار و
نيز ماده75 ميداند ، مصون مراقبت و تعقيب نوع هر
نطقهاي شامل را نمايندگي وظايف ايفاي به مربوط موارد
و مجلس جلسات در نمايندگان اظهارات دستور ، از قبل
و اصل84 دو اعمال براي كه اظهارنظراتي و كميسيونها
و نظارتي موارد ساير و ميشود انجام اساسي قانون 86
.ميداند قانوني
بهعنوان كه ميكند مطرح خود دفاعيات در لقمانيان
در را دستگاه يك تخلف موارد داشته وظيفه مجلس نماينده
.كند انتقاد آن به نسبت و داده قرار اشاره مورد خود سخنان
طرح شده بيان صراحت به اساسي قانون اصول در كه همانطور
.آورد فراهم را وي تعقيب موجبات نميتواند انتقادات اين
در دادگاهها رويه و مجلس گذشته دورههاي به همچنين وي
واظهارنظرهاي سخنان به مربوط شكايات پيگيري عدم
انتقاد و نقد قصد كه ميگويد و كرده اشاره نمايندگان
.است داشته را كشور قضايي عملكرد
در را دفاعياتش وي با گفتوگو ضمن تا كرد تلاش نگارنده
بشنود كرده وارد وي به مدعيالعموم كه اتهاماتي برابر
كرده دشواري كار را خود از دفاع وي ، روحيه ظاهرا ولي
.برسد نتيجه به تلاش اين تا نداد فرصت هم زمانبود
حقيقتجو فاطمه
وي.است حقيقتجو فاطمه ششم مجلس محكوم نماينده دومين
تجربه ششم مجلس نمايندگان جوانترين از يكي بهعنوان
وحدت تحكيم دفتر عمومي شوراي و دانشگاه از را خود سياسي
فعال تشكل اين كانديداهاي ساير همراه به و كرد آغاز
.شد مجلس وارد دانشجويي
يعني دانشجويي روحيه هنوز وي كه بود مشخص ابتدا همان از
عمده.است كرده حفظ را انتقادات بيان در لهجه صراحت
از قبل نطق و آئيننامهاي تذكر به مربوط وي اتهامات
وي محكوميت مدت تا شد باعث وي سخنان محتواي.بود دستور
كه زماني.شود ديگر نماينده دو محكوميت مجموع از بيش
ديوانعالي شعب از يكي به تجديدنظر براي حقيقتجو پرونده
مطرح نيز خبرنگاران از يكي با وي ازدواج موضوع رفت كشور
همان در حقيقتجو براي زندان ماه قطعي 17 حكم.شد
ازدواج جشن برگزاري درتدارك او كه رسيد مجلس به روزهايي
فراكسيونهاي جلسه به تبديل خود درون در كه جشني بود ، خود
.گرديد مجلس داخلي
درخصوص نظرش اظهار و خبرنگاران با وي ارتباط مدت اين در
اين آيا كه ديد بايدرسيد خود حد كمترين به كشور مسائل
نوعي جهت در و گذشته از متفاوت دورهاي آغاز جديد ، روند
.ميباشد محدود و گذرا مقطعي ، يا و است محافظهكاري
معلمي از را خود كار لقمانيان همانند نيز حقيقتجو فاطمه
دانشگاه مشاوره مركز رئيس بهعنوان اكنون و كرد آغاز
.ميكند وظيفه انجام صنعت علمو
رسمي مسئولين به اهانت و توهين حقيقتجو فاطمه اتهامات
(ره)امام سخنان تحريف نظام ، عليه تبليغ اكاذيب ، نشر كشور ،
.است اسلامي انقلاب دادگاه رئيس به افترا و تهمت ايراد ،
ايراد كه دستوري از پيش نطق در وي شد عنوان كه همانطور
و كرد اعتراض مهاجر داودي فريبا دستگيري نحوه به كرد
.داد قرار انتقاد مورد نيز را بابازداشتشدگان برخورد
نطق به پاسخ در اسلامي انقلاب دادگاه رئيس بعد جلسه در
داخلي نامه آئين ماده76 از استفاده با حقيقتجو
فريبا گفتههاي به استناد با آن در كه نوشت نامهاي
اظهارات بود ، بازداشت زمان آن در كه مهاجر داودي
جلسه همين در نيز تهران نماينده.كرد رد را حقيقتجو
انقلاب دادگاه رئيس نامه در شده مطرح موارد و داد تذكري
.كرد رد را
كه اي جوابيه در:گفت جلسه اين از پس حقيقتجو فاطمه
فريبا دستگيري نحوه و شرايط درباره من نطق به مبشري
عنوان داودي از نقل به را مطلب بود ، داده مهاجر داودي
چند تذكرم در منمينمود كذب من سخنان آن براساس كه كرد
با را مهاجر داودي وقتي گفتم و كردم وصف را شرطي حالت
اگر ميبرند ، ميكنند توصيف همسرش و فرزندان كه حالتي
شرعي و حقوقي دليل به بدهد مجلس به هم نامهاي خانم اين
جعلي اگر يا و است جعلي نامه اين يا زيرا ندارد ، اعتبار
از منندارد ارزشي و شده گرفته او از فشار تحت نيست
در تا كنند احضار را داودي فريبا كردم درخواست دادگاه
چند هر نرفت بار زير قاضي ولي بگويد را قضيه اصل دادگاه
.نمايد توجه آن به بايد دادگاه كند درخواستي اگر متهم كه
كه را اصل 90 كميسيون مذاكرات مشروح آن بر علاوه
نحوه و دستگيري چگونگي مورد در توضيحاتي داوديمهاجر
كه كردم ارائه دادگاه به بود داده زندان در او با برخورد
دليل به مبشري از هم من شكايت نشد ، توجهي هم آن به
در كه حالي در نيفتاد جريان به من به دروغگويي انتساب
.ميشد رسيدگي هم من شكايت به بايد بيطرف دادگاه يك
:گفت "امام سخنان تحريف" ديگرش ، اتهام درباره حقيقتجو
آن در كه ميشود مربوط قزوين در من سخنراني به موضوع اين
شوراي و قضايي دستگاه مورد در امام انديشههاي و سخنان
موسسه از تا كردم تقاضا دادگاه در.كردم مطرح را نگهبان
عدم يا و تحريف تشخيص مرجع قانون طبق كه امام آثار نشر
خواسته اين قاضي ولي كنند استعلام است امام سخنان تحريف
سخنان موسسه و كردم خودم كه هم استعلامي به.نپذيرفت مرا
حتي.نكردند توجهي ندانست امام ديدگاههاي تحريف مرا
دادگستري به نامههايي در امام آثار نشر و تنظيم موسسه
به نظر اظهار براي را پرونده كه نوشت دادگاه وقاضي تهران
اين.كردند استنكاف هم آن از كه دهند ارجاع موسسه اين
به توهين" يعني بعدياش اتهام درباره مجلس نماينده
قزوين در من سخنان به نيز اتهام اين:گفت "نظام مسئولين
از دم كه كساني تمام نيست اينجور":گفتم كه ميشود مربوط
را جمله اين دادگاه "باشند داشته دين دغدغه ميزنند دين
كلي من سخن است ، محض دروغ كه داد نسبت نگهبان شوراي به
استدلالهاي دادگاه نداشت ، نگهبان شوراي به ربطي و بود
.نپذيرفت زمينه اين در هم را وكيلم و من مفصل
محمددادفر
كه است ششم مجلس شده محكوم نماينده سومين دادفر محمد
مجلس به ديگر نماينده دو از زودتر او زندان حكم اجراي
و پرورش و آموزش دبير و ادبيات فوقليسانس نيز وي.رسيد
به بار نخستين براي كه او.است بوده دانشگاه مدرس سپس
سمت به كميسيونها تشكيل ابتداي در است يافته راه مجلس
كه بود مخبري تنها وي.شد انتخاب اصل 90 كميسيون مخبر
خود كميسيون عملكرد از را گزارش و نظر اظهار بيشترين
معرفي در كنندهاي تعيين نقش دليل همين به.داد ارائه
دوره پنج تا كه كميسيوني.داشت اصل 90 كميسيون عملكرد
كميسيونهاي بياثرترين و ناشناختهترين جزو مجلس گذشته
.بود مجلس
به مربوط اطلاعات و اخبار آخرين دادن قرار دليل به وي
خبرنگاران مراجعات بيشترين كميسيون اين به رسيده شكايات
او كه زمانيداد اختصاص خود به ششم مجلس نخست سال در را
مورد كرد واگذار را كميسيون مخبري سمت دوم ، سال در
آن از ديگر اكنون البته.گرفت قرار خبرنگاران اعتراض
.نيست خبري وي در كميسيون مسائل پيگيري براي اوليه انگيزه
فشارهاي يا و كميسيون كار روال شدن عادي بتوان شايد
.كرد عنوان بيانگيزگي اين اصلي علت را قضايي
به پارلماني خبرنگاران رسيد ، مجلس به وي جلب حكم كه روزي
گرفتند قرار مجلس نمايندگان ديگر سرزنش مورد جدي و شوخي
مكرر مراجعه به را وي زندان حكم صدور اصلي علت كه
.ميكردند عنوان نظر اظهار و خبر كسب براي خبرنگاران
ميليون به 2 كه مورد يك در جز به دادفر اتهامات كه هرچند
خبرنگاران با مصاحبههايش به ربطي شد ختم نقدي جزاي ريال
طرح و دانشجويان و مذهبي ملي نيروهاي دستگيري.نداشت
گسترده شناخت زمينه كميسيون اين به آنها متعدد شكايات
را اصل 90 كميسيون عملكرد و اختيارات وظايف ، از مردم
نيز كميسيون مخبر مسئوليتشناسي و شجاعت.كرد فراهم
.بود شرايط اين كننده تكميل
شهر در سخنراني جلسه يك به مربوط دادفر محمد اتهامات
مقاله يك درج ششم ، مجلس انتخاباتي تبليغات هنگام به ديلم
شكايت خبر اعلام و نمايندگي زمان در همبستگي درروزنامه
.است اصل 90 كميسيون به نظري فرهاد
الفاظ از وي كه بود آمده دادفر درباره دادگاه حكم در
.است كرده استفاده خود سخنراني در مسئولين عليه ركيك
را "خائنين" كلمه ذكر:ميگويد اتهام اين درباره دادفر
.است دانسته ركيك لفظ عنوان به دادگاه سخنراني ، در
و تبليغاتي جنبه بيشتر اتهامي عناوين تنظيم متاسفانه
.نبود همخوان واقعيت با و داشت اجتماعي فركانس ايجاد
بيان به را وي كه دادگاه حكم فراز اين باره در دادفر
است ، كرده متهم ملي امنيت عالي شوراي عليه مطالبي
رسم شهرستانها در انتخاباتي تبليغات زمان در:ميگويد
در.ميشود تشكيل پاسخ و پرسش و سخنراني جلسات كه است
از منتظري آيتالله مورد در پرسشهايي جلسات همين از يكي
محكوم را وي و داشت ايشان عليه مواضعي كننده پرسش شد ، من
.ميكرد
كنم ، نظر اظهار بيطرفي با كردم سعي پرسش اين به پاسخ در
صادر كلي حكم گفتم باشد ، صريح نظرم اعلام نميخواستم
نميتوان نشده محاكمه دادگاه در كه كسي مورد در ;نكنيد
نام ذكر بدون را منتظري آيتالله حصر علت.داد حكم
ايشان اگر گفتم و كرده عنوان مبهم ملي امنيت شورايعالي
در.بدانيم حبس شايسته را او هم ما شايد كنند محاكمه را
محاكمه به را خائنين خلق و خدا دادگاه صورت اين غير
است اين بوده ، من اقرار ميشود گفته كه آنچه.كشيد خواهد
منتظري حصرآيتالله ميداني كه كردند سوال دادگاه در كه
شنيدم من كه آنجا تا گفتم است؟ بوده كسي چه كار
را همين.است گرفته تصميمي چنين ملي امنيت شورايعالي
امنيت عالي شوراي به خائن لفظ انتساب به من اقرار دليل
.نداشتم اقراري چنين من و نبود درست كه گرفتند ملي
به مربوط اتهام اين.است نظام عليه تبليغ ديگر اتهام
.است همبستگي روزنامه در "نباشيم العاذر" نام به مقالهاي
لذا كردم ، دفاع قلم اهل و انديشمندان از مقاله آن در من
از دفاع اگر ولي نميپذيرم را نظام عليه تبليغ اتهام
شد گفته دادگاه در.ميپذيرم را آن باشد جرم انديشمندان
در ميشود محسوب نظام عليه تبليغ نظام محكومين از دفاع
اگر ثانيا و بودند نشده محكوم آنها هنوز اولا كه حالي
عفو ، مسير و راه هم محكومين براي باشند شده محكوم هم
.نميشود بسته خواهي نظر تجديد و بخشش
ماه شش به اتهامات اين دليل به بوشهر نماينده دادفر محمد
.شد محكوم نقدي جزاي ريال ميليون و 2 حبس
|