انتقادات به سمند مجريپروژه پاسخ
ملي افتخار
يك در ناروا ترديدهاي
انداخته ارزش از را ابريشم پيله قاچاق ،
است
بهارگزارش هميشه سرزمين از ديدار
آزاد منطقه از همشهري اعزامي خبرنگار
(8)چابهار
انتقادات به سمند مجريپروژه پاسخ
ملي يكافتخار در ناروا ترديدهاي
ايران در (سمند) توليد خط افتتاح زمان به شدن نزديك
تحت كه خودرو اين عرضه براي شركت اين تبليغات و خودرو
از بعضي در را انتقاداتي گرفته ، نام (خودروملي) عنوان
- جوادي بهروز رابطه همين در است ، داشته دنبال به مطبوعات
-سمند پروژه مجري و خودرو ايران تحقيقات مركز رئيس
افكار تنوير جهت كه است كرده ارسال روزنامه به را مطالبي
:ميرسد شما نظر به ادامه در عمومي
ت--نخس:هستيم متضاد كاملا پديده دو شاهد روزها اين
ناروا بسي ترديدهاي دوم و (سمند) ملي خودرو اولين عرضه
سهم كه كساني از يكي مقام در نگارنده.آن بودن ملي در
ميدانم ضروري است سمندداشته ساخت و طراحي در كوچكي
ميناميم ، ملي را خودرو اين چرا كه اين در را توضيحاتي
.كنم بيان
تعارضاتي حتي و اعتراضها و انتقادها از بسياري متاسفانه
ناآگاهي ازسر ميدهد رخ ما كشور گوناگون حوزههاي در كه
حكم حال درعين و امور از حوزهاي در كم اطلاع و دانش و
يكي.است كماطلاع يا ناآگاه افراد همين توسط دادن قطعي
با كه است (سمند) ملي خودرو بودن ملي در تشكيك موارد ، از
كلمه روي تاكيد و فرد چند از جمله چند چسباندن هم به
ذهني زمينه و تاريخي سابقه از بهرهبرداري با و انگليسي
خودگذشتگي از و تلاش روز هزاران حاصل كلمه ، اين از مردم
جلوه بيقدر ناروا عبارت چند با را كشور غيرتمند فرزندان
.دهد
درباره اظهارنظر از قبل ميدادند زحمت خود به دوستان اگر
بودن خودروساز و ملي خودرو تعريف سادهترين ملي ، خودرو
نظر متقن چنين قطعا ميگذراندند نظر از بار يك براي را
!نميدادند نادرست
كه ميشود اطلاق خودرويي به تعريف به بنا ملي ، خودرو
مادر شركت توسط آن تزئينات و بدنه اعظم بخش ساخت و طراحي
قواي مادر شركت آن و شود انجام خاص كشور يك قلمرو در
.كند نصب بدنه روي و توليد يا ، و انتخاب آنرا محركه
داخلي شعب از يكي يا مادر شركت در ميتواند خودرو توليد
و تزئينات بدنه ، تغيير نوع هر.شود انجام آن خارجي يا
سرنوشت بهطوركلي و توليد نحوه و ميزان محركه ، قواي
توليد رهگذر از مادر شركت.است مادر شركت دست در خودرو
جديدتر هاي مدل توليد و تغيير طراحي ، توان ملي خودرو
.ميآورد بهدست را خودرو
جايي در قبلا كه خودرويي يعني ملي خودرو ساده زبان به
حتما خودروملي ساخت براي.هست ما كشور در اكنون و نبوده
آب با بنزين جاي به مثلا كه ساخت محركهاي قواي نبايد
و طراحي در بشري دانش و فنآوري بهكارگيري !كند كار
و ضروري امري بلكه نيست مذموم تنها نه ملي ، خودرو ساخت
افتخار فقط فضا به سفينه پرتاب آيا.است اجتنابناپذير
بشري شده انباشت فنآوري و دانش قرنها حاصل يا آمريكاست
ميسازد آشكار خودروسازي زمينه در سادهاي مطالعه است؟
ميكنند همكاري يكديگر با دنيا بزرگ خودروسازان تمام كه
بهره همديگر نرمافزار و سختافزار دانش ، تجارب ، از و
طي در هم ايرانخودرو شركت كه ميدانيم.ميبرند
داشت ساخت و طراحي دست در را خودروملي پروژه كه سالهايي
اتريش ، آلمان ، نظير كشورها ديگر تجربه با كارشناسان از
از و است برده بهره... و كره ژاپن ، انگليس ، فرانسه ،
كه بگذريم).است كرده شايسته استفاده آنها تجربه و دانش
در چرا كه است اين آن و ميشود مطرح پرسشي اينجا در
توسعهيافته ، كشورهاي به سوم جهان فرارمغزهاي برابر
از كه هنگامي ولي ندارند ، انتقادآميزي برخورد خردهگيران
عرف چارچوب در هم آن - كشور اين در خارجي مجرب كارشناسان
-تحسين قابل حسابگري با و بينالمللي استانداردهاي و
يا ايرانخودرو ، متوجه را انتقادات سيل ميشود ، استفاده
نمونههاي.(ميكنند چنين كه ميسازند ديگري مجموعههاي
در تست مراكز مجهزترين به ساخت از پس خودرو ، اوليه
اين و شده گسيل مختلف آزمايشهاي براي اروپايي كشورهاي
كه است افتخار باعث بلكه نيست سرافكندگي مايه تنها نه
دنيا خودرو تست مراكز معتبرترين از خودروملي
اين كه ميدانيم و است كرده دريافت تاييد گواهينامههاي
خود اعتبار و نام مورد در هرگز بينالمللي معتبر موسسات
نابودي معرض به هيچچيزي ازاي در را آن و نميكنند خطر
.نميگذارند
در اگر كه كرد استنباط ميتوان منطق كدام براساس واقعا
يا شود استفاده بشري ازدانش كالا يك ساخت و طراحي مراحل
خارجي كشور يك در آزمايش مراكز به تست براي محصول آن
كلام اين بارها مگر !است؟ خارجي كالا آن شود ، ارائه
:ميفرمايند كه نشنيدهايد را فاضل رئيسجمهور ارزشمند
را ديگران نبايد آنها و است بشر همه به متعلق بشري دانش)
.(ولوبالسين العلم اطلب) (نمايند دستاوردها ازاين محروم
يافت ميتوان را بشري بزرگ فعاليتهاي از عرصهاي كدام
واحدهاي و موسسات مشاركت يا بينالمللي همكاريهاي از كه
در باشد؟بهويژه نگرفته بهره گوناگون مليتهاي از تخصصي
افراد ، تعيينكننده مزيت ، عامل كه جهان امروز خودروسازي
صرفنظر است ، توليد در كننده مشاركت واحدهاي و گروهها
.باشد داشته اهميتي وواحدها افراد اين مليت كه آن از
كشفي ديگر كشورهاي از موسساتي و افراد رديابي بنابراين
زير را كار كليت نميتواند و نميشود محسوب محيرالعقول
ومشاركتهاي كمكها از سمند حال اين با اما.ببرد سوال
تعريف مرز و حد كه آنچه از كمتر بسيار بينالمللي
اين طراحي.است برده بهره ميشود ، ارائه بودن خودروساز
.است گرفته صورت خودرو ايران تحقيقات مركز در خودرو
مونتاژ و ماشينكاري ريختهگري ، خودرو ايران در آن موتور
در سمند تزئيني و داخلي مجموعههاي و قطعات و شود مي
صندليسازي در صندليها:شود مي ساخته ايرانخودرو
مهركام شركت در... و سپرها كنسول ، داشبورد ، ايرانخودرو ،
و چراغها و آذينخودرو شركت در... و رودريها پارس ،
سمند راديوپخش.جمعساز شركت در قبيل اين از مجموعههايي
و ديسك بهنور ، شركت شيشهها نيكان ، موج شركت كار حاصل
ساعت برقي ، آيينههاي كلاج ، پايا ركت-ش كلاج ، صفحه
شركت در آن ياتاقان و كروز شركت كليدها ، پايه و ديجيتال
و يكصد از بيش خلاصه ميشود ، توليد ايران بوش ياتاقان
و قطعه صدها توليد و ساخت در صنعتي واحد و شركت شصت
ساخت ميزان ترتيب اين به.دارند همكاري سمند مجموعه
با مطابق كه شود مي درصد هشتاد بر بالغ سمند داخلي
يك و است منطقي كاملا بينالمللي استانداردهاي و موازين
(خودروساز) نام شايسته و واجد را (مادر شركت) واحد
.ميكند
سمند نبودن ملي اثبات براي كه فاكتورهايي به اشاره ليكن
آدم هر كه است سادهانگارانه بهقدري ميشود ارائه
بر مدعيان خود واقعا كه ميافتد ترديد به مطلعي نسبتا
!باشند داشته باور آن
همين ميان گروهي وقتي كه است ناپسندي عادت چه اين واقعا
توان به اتكا و باورديني و اراده و عزم بر تكيه با مردم
كاري بشري تجارب و دانش از بهرهمندي و داخلي استعداد و
جاي به عكسالعمل نخستين ميرسانند ، انجام به را بزرگ
تبريك ، و حمايت و پشتيباني جاي به و است نفرين آفرين ،
و تشويق جاي به بايد چرا !تشكيك؟ و سعايت و رودررويي
استقلال فداي را خود راحتي و آسودگي كه كساني تحسين
به زبان بيپروا و بيمحابا كردهاند ملي افتخار و صنعتي
!بگشائيم؟ اتهام و انگ
اين ، از بيش بسيار يا و توضيحات اين كه باشد بعيد شايد
ها شنيده و بپوشند چشم حقايق بر ميخواهند كه را كساني
آنان كه اين ياوادارد اعتراض به كنند ، فرض نشنيده را
بلكه سازد ، ملي سترگ و مقدس حركت اين پشتيبان و همراه را
و سوءتفاهماند دچار صرفا كه گذارد تاثير آناني بر شايد
از بيزار كارشناسي ، و منطقي اصول پذيراي حقايق ، مشتاق
نامشروعياند منافع از منزجر و عوامفريبي و عوامزدگي
.است علمي و فني حقايق كتمان و جوسازيها اين اساس كه
براي و شده خودروساز مجموعه يك كه بپذيريم بايد
عرصه در پاي مونتاژ ورطه از است توانسته نخستينبار
و معقول كاملا بهرهگيري با ولو-خودرو ساخت و طراحي
.بگذارد-بينالمللي همكاريهاي از متداول و منطقي
خودروسازان جرگه به مجموعه اين كه دارد افتخار جاي
خواهد اما است ، وارد تازه جمع اين در هرچند.است پيوسته
ميان در اسلامي ايران در صنعتگران والاي همت به توانست
اين از و شود اعتنا درخور و برافرازد قد خودروسازان اين
- خود سهم به -ايران خودباوري و اقتدار و عزت بر رهگذر
.بيافزايد
ايراني توان با كه خودرويي.است ايران خودروملي (سمند)
و است ايراني دست در آن اقتدار و تصميمگيري و شده ساخته
منطق اهل آنكه هر كه دارد وجود قاطع منطقي سخن اين براي
و ميكند تحسين و ميپذيرد را آن ترديد و بيتعلل است
قول به نميپذيرد ، را علم و استدلال و منطق مبناي هركه
:الغيب لسان
حق سخن با جدل گفت حق به ور /او بر نگيريم گفت گرخطا
نكنيم
انداخته ارزش از را ابريشم پيله قاچاق ،
است
پيله قيمت كاهش موجب ابريشم نخ و پيله بيرويه قاچاق
هيات عضو اقبال ، محمدرضااست شده داخل توليد ابريشم
قيمت:گفت مطلب اين بيان با ايران ابريشم شركت مديره
شوراي طرف از ابريشم تر پيله كيلوگرم هر تضميني خريد
قيمت اين كه است شده تعيين ريال هزار اقتصاد 23 عالي
قيمت افتاست داشته كاهش قبل به نسبت و نيست عادلانه
خانوار هزار شدن 80 متضرر باعث داخل توليد ابريشم پيله
.است شده كشور مختلف مناطق
بهارگزارش هميشه سرزمين از ديدار
آزاد منطقه همشهرياز اعزامي خبرنگار
(8)چابهار
دغدغهها و تصويرها
عمل در كه را مشهوداتي و آماري جداول بتوانيم آنكه براي
بابايي مهندس سراغ به دهيم انطباق يكديگر با ميديديم
دكتر با قرارمان) رفتيم چابهار آزاد منطقه قائممقام
به علموصنعت دانشگاه از كه آزاد منطقه مديرعامل صالحي
به هتل سرسراي در بحث. (افتاد تعويق به است ، آمده منطقه
ساختمان همان در او دفتر به شامگاه و بود انجاميده طول
كساني هياهوي.رسيديم تجاري منطقه مركز در پرنده به شبيه
صداي با ميكردند حمل را خود شده خريداري اجناس كه
خريداران.بود آميخته محوطه بلندگوهاي از شده پخش موسيقي
پرجمعيتي خانوادههاي كه هستند منطقه اهالي از عمدتا
از كالا انتقال براي خود حقوق از اگر.ميشوند محسوب
گمركي معافيت با كالا دلار معادل 80) بيرون به منطقه
اجناس انتقال كارشان باشند كرده استفاده (سال در يكبار
كه زنان از صفي روشن روز در حتي.حصارهاست بريدگيهاي از
شده خارج جاده از گمرك دروازه متري پنجاه به رسيدن با
و ميشوند گم جاده كنار تپه بر كاشتهشده درختان لابلاي
ميآيند پايين تپه همان از گمرك دروازه از متربعد پنجاه
يك هر سر روي ديدم را آنها كه لحظهاي.است طبيعي امري
قرار كره ساخت خانگي لوازم ويا خياطي چرخهاي از كارتني
.مياندازد واكنش به را همه مناظر اين ديدنداشت
رفتن دست از محليبراي را حصار درون حفره اقتصاددانان
گمركي سود و عوارض بدون كالاي ورود طريق از عمومي منافع
نتيجه آنرا روزنامهنگاران ما چون منتقدان ، ميبينند
محلي ، مسوولان برخي ميكنند ، ارزيابي فساد و ناكارآيي
و مييابند محلي مردم معيشت وضع بهبود براي مفري را حفره
اصلاح با تا ميگردند راهي دنبال به آزاد مناطق مسوولان
با.كنند بلاموضوع را حصار درون حفره عملياتي ، ساختار
كرديم صحبت هم جديتري موضوعات سر بر البته بابايي مهندس
خلاصه.ميپرداخت حاشيه در تنها مواردي چنين به كه
.است غلط آزاد مناطق مديريت ساخت كه بود اين او صحبتهاي
صاحب چابهار منطقه.ميگفت درست را آخري مورد اين حداقل
دارد ، فرماندار دارد ، استاندار ديگري منطقه هر مثل دارد
و مديريتها از خيلي لابد و دارد ، جمعه امام
حوزه جزء آزاد منطقه كه هست هم ديگر فرماندهيهاي
نداشتيم ، مورد اين در بحث به علاقهاي.آنهاست زيركنترل
هيات سال 71 ، در كه آورد خاطر به همراهان از يكي ولي
در را قشم و كيش تجربه -نيايد پيش مشكلي آنكه براي دولت
وزير) حجتي مهندس را آزاد منطقه رئيس - داشت؟ زمينه اين
بلوچستان و سيستان استاندار كه داد قرار (كشاورزي فعلي
را سرراه سنگهاي بتواند او اقتدار ميرفت انتظار و بود
.بردارد
منطقه يك مستقر مدير كه بودم شاهد بار اولين براي شايد
موجود وضع از شده توجيه و خوشايند تصويري ارائه دنبال به
قبلي مديريتهاي كردن محكوم دنبال به بابايي مهندس.نيست
ميان در كه ميكرد عرضه را كلاني ديدگاه نبوده ، هم
زمينه در.ميشود كمپيدا اسلامي نظام كارگزاران
.ندارد وجود بالادست ريزي برنامه استراتژي ، و برنامهريزي
ريزي برنامه چارچوب در اجرا درحال يا شده اجرا امور
مهم مقام هيچ گذشته سال پنج در.نيست بخشي و منطقهاي
نكرده اظهارنظر حتي آزاد مناطق جايگاه مورد در اقتصادي
دولت شده ارائه وكار ساز مبناي بر سالانه بودجه.است
سرمايهگذار جذب سياستهاي.نيست كافي و است واردات براي
...است بوده ناكارآ تاكنون
توسعهدهندگان كار.ميكرد تاييد را حرفهايش ما مشاهدات
ورود مجوز تجار به كه است شده تبديل اين به آزاد منطقه
عوارضي (سال در دلار ميليون معادل 150 حداكثر)بدهند كالا
معافيت كارت مسافران و مردم به كنند ، اخذ آنها از
براي و ببرند ، بيرون منطقه از را كالاها اين تا بفروشند
محرومان به كمك امورجاري ، خرج منطقه ، توسعه خرج آنكه
(... و بهداشتي تاسيسات درمانگاه ، مدرسه ، ساخت)منطقه
و واردات سهم بردن بالا درصدد بياورند ، در را امور وساير
و مديران دست به ديگري هدف دادن...باشند مسافر جذب
تعارض همان ديگر ، روشي از درآمد دنبال به آنها فرستادن
.نميرساند جايي به را كسي كه است وسيله و هدف
دارد ادامه
|