:هنرمندكاريكاتوريستمعاصر"افشينسبوكي"
موفقيت ايرانبه در چهره كاريكاتور
است رسيده خوبي
همان به زندگي:مكزيكي ساله صد عكاس
است سابق روال
:هنرمندكاريكاتوريستمعاصر"افشينسبوكي"
موفقيت ايرانبه در كاريكاتورچهره
است رسيده خوبي
هنرمندان از تازهاي نسل هفتاد ، دهه آغاز در
ايران مطبوعات در و هنري گروههاي قالب در كاريكاتوريست
امواج برآمدن با نسل اين.كرد آغاز بالندگي و يافت تولد
خرداد 1376 ، دوم از مردم وسيع پشتيباني با اصلاحطلبي
مقدم ، خط به را كاريكاتور و كرد آغاز تازهاي خيزش
كارشان هنرمندان اين از گروهي.كشاند رسانهاي رقابتهاي
در بيشتر كه "نگاه" ستون وبا همشهري روزنامه با را
ابتكاري چنين كه چند هر.كردند آغاز ميشد ، برپا صفحه 3
تحت دهه 50 در كاريكاتور برجسته هنرمند "سخاورز احمد" را
و نهاد بنيان اطلاعات روزنامه در "سخاورز نگاه از" عنوان
اما داد ، ادامه را آن ستودني پشتكاري با دهه يك به نزديك
صبح رنگي روزنامه نخستين عنوان به كه همشهري ، "نگاه"
باز جا زود خيلي بود ، پيوسته مطبوعات خانواده به ايران
علي سبوكي ، افشين جهانشاهي ، علي اسدبيناخواهي ، .كرد
ثابت پاي..و كاظمي داود بعدها و كوثر نيكآهنگ مريخي ،
.ميدادند تشكيل را ستون اين
سپري همشهري انتشار از كه سالي ده طول در سبوكي اما
به و شناختهشده چهره كاريكاتورهاي با بيشتر ميشود ،
در سرشناسي گشايان چهره با او از پيش.است رسيده شهرت
از دولو ، محسن مرحوم.بودهايم آشنا كاريكاتور هنر عرصه
و خوب كارهاي "سخاورز احمد".بود رشته اين پيشكسوتان
كه "توفيق حسن".آورد وجود به زمينه اين در پختهاي
در كاريكاتورهايش "توفيق استوديو" امضاي با دراز ساليان
رشته اين بهترينهاي از بيترديد ، ميشد ، چاپ نشريه اين
حجم ، از استفاده بدون و موجز بسيار خطوطي با كه چرا است ،
.ميكرد عرضه ماهرانه را شباهت و اغراق هاشور ، و سايه
و خوب آثار شاهد كاريكاتور ، بعدي نسل ميان در و بعدها
معاصر كاريكاتوريست هنرمند عليزاده جواد از موفقيتآميزي
چهره ، كاريكاتور در هم ، "عبدي بهمن" و بودهايم كشورمان
و حجم از "سبوكي افشين" اما ، .شدههاست شناخته زمره در
.است برده بهره ماهرانه چهره كاريكاتور خلق در پرسپكتيو
روش ، همين و است فضايي تجسم يك او هندسي بندي ساختمان
.است كرده متمايز را او كار
برگزيده آثار از شماري تازگي ، به كاريكاتور دوستداران
به و كردهاند تماشا كاريكاتور خانه در را هنرمند اين
:نشستهايم گفتوگو به او با مناسبت همين
كاريكاتور يا كميك طراحي خاطرات ، انبوه پس در ميپرسم *
كردهاي؟ آغاز دورهاي چه در را
چهرهشان خطوط كه معلمان از بعضي ناخواسته مدرسه ، در -
تشكيل را سوژههايم اولين بود ، طراحي قابل و جالب برايم
خاطر به از بعد ميكردم سعي اول ، همان از.ميدادند
دايرههاي از هالهاي در را آن چهره ، يك واضح خطوط سپردن
از پس كه هنگامي و كنم مجسم درتو ، تو حجمهاي و درهم
وجودم غريب حسي برميكشيدند ، سر شباهتها تلاش ، ساعتها
جادويي ، ميل اين.ميشدم لبريز سعادت از و ميكرد پر را
.كشاند چهره كاريكاتور طرف به مرا
در مدرسه دوره در كه متعارف مجازاتهاي از غير ميگويم *
آيا است ، بياحتياط كاريكاتوريست دانشآموز يك انتظار
داشتي؟ هم كننده تشويق آموزگار
دانشكده به وقتي اما نه ، كه دبيرستان و دبستان دوره در -
خانم استادم كردم ، پيدا راه تهران دانشگاه زيباي هنرهاي
خوب منابع از تعدادي بسيار ، حوصله با محصص ايراندخت
و رشته اين بزرگ استادان آثار شامل كه را كاريكاتور
و كرد معرفي من به بود فرانسوي كاريكاتوريستهاي بيشتر
.بود برايم خوبي فرصت اين
كارهاي كه ميبينم ميكنم ، رجوع خاطراتم به وقتي همچنين
هم زارع ايرج آقاي شاهنامه كتاب و عبدي عليزاده ، آقاي
مثل بزرگاني كه زماني البته.بودهاند من الهامبخش خيلي
احمد و بخش درم لطيفي ، كامبيز غلامعلي دولو ، محسن
طبيعي نبودم ، بيش ساله كودكي 5 من بودند ، فعال سخاورز
.بودهام بعدي نسل آثار تاثير تحت بيشتر كه است
و چاپي كارهاي از اعم تجربهها نخستين سراغ "سبوكي" از *
.ميگيرم را نمايشگاه
ما نمايشگاهي تجربه اولين كاريكاتوركاسني گروه تشكيل -
از يكي هفته هر هفتگي ، اطلاعات مجله موقع آن در.بود
به كارهايم سالها آن در.ميكرد معرفي را گروه اين اعضاي
اطلاعات و سلام روزنامه كاريكاتور ، و طنز مجله در تناوب
اما ، ميشد چاپ كاريكاتور يا تصويرسازي صورت به هفتگي
سال از كه بود همشهري نگاه ستون در كارم رسمي و جدي شروع
.شد آغاز 1371
از پرسپكتيو و حجم از ماهرانه استفاده كه كردم اشاره *
اما.است سبوكي آثار در چهره كاريكاتورهاي ويژگيهاي
توجه جلب او مطبوعاتي آثار در ثابت طور به كه تيپي
از را بيشتر توضيحات.است سبوكي كار معرف نيز ميكند ،
.ميخوانيم خودش قول
محصول دارد ، حضور من كاريكاتورهاي در كه آدمكي -
آخر سال در نقاشي شناسي سبك دوره در كه است بحثهايي
.ميشد كشيده پيش دانشكده
ابتدا آدمك اين غيره و مدرن هنرسنتي ، هنر ، هويت مورد در
مرور به اما داشت رئالي چشم نقاشان قول به يا معمولي چشم
جهان به دردمند نگاهي با كه انساني ;شد (عادي غير) دفرمه
.است من خود دروني حس بازتاب واقع در چشمها اين.مينگرد
نياز اين.باشد دمخور آرامش و صلح با بايد انسان زندگي
امروزيها قول به يا فشاريم تحت مدام اما ماست ، سرشت در
دريافت روز و شب كه خبرهايي ميان در.داريم استرس
و كننده عصباني و دلهرهآور آنها از تعداد چه ميكنيم ،
آورند؟ ياس
.است كرده پيدا جدي حضوري "رنگ" سبوكي آثار در تازگي به*
حجم كردن غنيتر و سايهكاري بيشتربراي رنگ از او
رجوع هنرمند ديدگاه به رنگ ، عنصر دربارهميكند استفاده
:ميكنيم
مرحله در طراحي هنگام.است مهمي مقوله طراحي در رنگ -
روشنهاي سايهميكنم جدا روشنها سايه از را خطوط اول
نقاط رنگ اما.ميآيند حساب به طرح تاكيد نقاط اوليه
فقط رنگ بنابراين.ميكند عوض كلي به را هارموني و تاكيد
.باشد نميتواند تزيين عامل
فرانسه در بيشتر و جهان در چهره كاريكاتور استادان *
از معاصر كاريكاتوريست هنرمندان از بسياري الهامبخش
قول از را تاثيرپذيري اين.بودهاند ما هنرمندان جمله
.ميخوانيم سبوكي
معروف و چهرهپرداز كاريكاتوريست "ليواين ديويد" -
از "كروكر" فرانسه ، از "ريكور" و "مولاتيه" آمريكا ،
برمن نوعي به كدام هر..و بلژيك از "آپديك جان" آلمان ،
مستقلي شيوه به مرور به ميكنم سعي اما.تاثيرگذاشتهاند
خودم براي حداقل كارها برخي و اغراق تركيببندي ، برسم
.است جديدي تجربه
جايگاه به چهره كاريكاتور در هم ايراني هنرمندان
ذوق و توانمندي حسينپور بزرگمهر.رسيدهاند شايستهاي
به رادمند ، راد ، كاويان كوثر ، نيكآهنگ.دارد كمنظيري
موحد بهار صدقي ، صافي ، .رسيدهاند خوبي تجربههاي و آثار
.آوردهاند وجود به توجهي درخور آثار هم ، جمشيدي و
موفقيت.ميكند يادآوري را نكته دو سبوكي پايان در و *
افزايش روبه رويكرد همچنين و را ايران در چهره كاريكاتور
و پرداخت يا طراحي براي (كامپيوتر) رايانه به هنرمندان
...كاريكاتور رنگآميزي
و فتوشاپ مثل جديد فناوريهاي كه برسد نظر به شايد -
در اغراق بهكارگيري كامپيوتري نرمافزارهاي ديگر
كه است اين واقعيت اما.است كرده آسان را چهره كاريكاتور
وسيله يك..و آبرنگ ماژيك ، مثل نخست وهله در كامپيوتر
هنور.كنيم استفاده چگونه وسيله اين از دارد بستگي است ،
شيوه يك عنوان به كه نرسيدهاند مرحله آن به نرمافزارها
.آيند كار به
كاريكاتور سالانه دو در چهره كاريكاتور گنجاندن...
به بيشتر توجه براي را زمينه ،(پنجم سالانه دو) تهران
خيلي ظرفيت از ما و كرد فراهم ايران در چهره كاريكاتور
و هويت بحث اما.هستيم برخوردار چهره كاريكاتور در خوبي
ميشوددر منتقل بيننده به كه حسي و كار شخصيت
همين به.دارد قرار بالاتري مرحله در چهره كاريكاتور
مراتب به آثاري چنين آوردن پديد در هنرمند نقش دليل
.است كامپيوتر قبيل از وسايلي و واسطهها از مهمتر
عباسي اسماعيل:گفتوگو
همان به زندگي:مكزيكي ساله صد عكاس
است سابق روال
مكزيكي ، كه پرآوازه عكاس "براوو آلوارز مانوئل"
به كشور اين مردم آرزومندي و تنهايي از وي عكسهاي
يكصد در حتي زندگي كه است باور اين بر است ، يادماندني
.نميكند فرقي هم سالگي
در وي مكزيكوسيتي ، از رويتر خبرگزاري گزارش به
جنوب در "گوياكان" منزلشدر در كه مصاحبهاي
براي او الهامبخش كه گفت داد انجام مكزيكوسيتي
شخصيت و طبيعي واكنشهاي و زندگي خود" عكس گرفتن
مردم شخصي بيان و رفتن بودن ، راه شكل مثل - انساني
".است بوده -
چهارم در كه وي آثار از نمايشگاه سه است قرار
لسآنجلس ، در ميگذارد ، پا سالگي به 100 فوريه
.درآيد نمايش به پاريس و مكزيكوسيتي
يا مدرنيسم شيوههاي "آلوارز" كه معتقدند كارشناسان
كرده مكزيك زندگي واقعيتهاي چاشني را سوررئاليسم
.است
رشته در "نيويورك" دانشگاه استاد "تهخادا روبرتو"
"آلوارز" نمايشگاه برگزاركنندگان از كه"هنر فرضيه"
استفاده مدرن لغات از او:گفت است لسآنجلس در
.(اسپانيايي) مكزيكي زبان چارچوب در اما ميكند
هنرمندان و عكاسان از علاقه با و خوبي به "آلوارز"
دوران آن" در اينكه از و ياد و 1940 دهههاي 1930
،"است بوده دوران آن نماينده يا و كرده زندگي
"آلوارز" آثار آنكه وجود باميكند شادماني اظهار
در هرگز كه ميكند اعلام او اما دارد ، سياسي مايه
كه است بوده وقايعي وفادار عكاس بلكه نبوده سياست
زمان آن مكزيك سياسي رويدادهاي بطن از است ممكن
.باشد آمده بوجود
را سالخوردگي دوران اكنون مكزيكي سالخورده عكاس
گوش علاقهاش مورد موسيقي به و ميكند خانهنشيني
.ميزند قدم خود خانه باغچه اطراف در يا و ميدهد
روز ميرسد سالگي به 100 ديگر روز چند كه آلوارز
:گفت وي.ميداند ديگرش تولدهاي همه مثل را تولدش
عمر به ديگر سال چند كه است اين نشانگر روز اين
سابق روال همان به زندگي اما است شده اضافه من
.است
|