!نبود منصفانه چندان داوري‌ها
شمرم من نه حاتمي‌كيا كار "پست ارتفاع"
(ع)حسين امام تو نه
!نبود منصفانه چندان داوري‌ها
جشنواره فيلمهاي داوري از صاحبنظران و فيلمسازان
مي‌گويند
به امسال بود قرار فجر فيلم جشنواره بيستمين: اشاره
برگزار هميشه از متفاوت‌تر و بهتر سالگي ، بيست مناسبت
مدت‌ها از جشنواره ، جديد مسئولان و مديران را اين.شود
نه جشنواره ، برپايي طول در اما بودند ، داده وعده قبل
گفت ، مي‌توان حتي كه نشد عملي وعده‌ها از يك هيچ تنها
و برنامه‌ريزي زمينه در خصوص به لحاظ ، هر از دوره اين
دوره‌هاي نابسامان‌ترين و ضعيف‌ترين برگزاري شيوه
.بود جشنواره
شوروشوق فقدان افتتاحيه ، مراسم آزاردهنده و آشفته اجراي
اغلب خالي‌ماندن مخاطبان ، استقبال عدم گذشته ، سال‌هاي
شبكه در موجود تكراري فيلمهاي نمايش هنگام سالن‌ها
توزيع جشنواره ، پركن جدول و زايد هميشه بخش‌هاي و ويدويي
از مهم‌تر و اختتاميه مراسم در خصوص به كارت‌ها نامناسب
در هم هنوز كه بود مسايلي از جوايز اهداي و داوري همه
بازيگر بهترين جايزه دادن.است بحث‌برانگيز هنري محافل
و مردمي آراي ناديده‌گرفتن نابازيگر ، نوجوان يك به زن
اهداي جشنواره ، اصلي مخاطبان از نظرخواهي به بي‌اعتنايي
ندادن و بود نامزد مورد يك در تنها كه فيلمي به سيمرغ
جايزه نامزد زمينه در 10 كه فيلمي به جايزه يك حتي
از...و بود جشنواره سيمرغ دريافت 10 و بهترين‌ها
داوران بيانيه كوتاه‌بودن.بود جشنواره دوره اين ضعف‌هاي
لحن اما بود جشنواره دوره اين امتياز تنها چه اگر
به اين" مثل عباراتي كاربردن به و داوران جدي نه‌چندان
و "هستيم شما مخلص" ،"نابرندگان غرولند" ،"...در آن
كار داوران ، كه مي‌داد نشان "نازك‌تر هم مو از گردن‌مان"
ببينيم.نگرفته‌اند جدي هم چندان را جشنواره يا خود
.دارند نظري چه امسال جشنواره و داوران درباره ديگران
شيدفر علي
آراي به اعتراض در سينما قديمي منتقد "قوكاسيان زاون"
هيات براي من:گفت فجر فيلم جشنواره بيستمين داوران هيات
قرار نيز نيرويي هر تاثير تحت اگر آنها.متاسفم داوران
داوري اين چون ;داده‌اند انجام اشتباهي كار باشند گرفته
.شد خواهد ثبت آنان نام به
به فيلمي زن هنرپيشه به كه پيش سال چند:افزود وي
دادند ، جايزه بود غيرحرفه‌اي كه مهرانفر فرهاد كارگرداني
پيش سالداشتيم اعتراض جايزه اين به زمان همان در ما
بازهم دادند ، جايزه باران حرفهاي غير بازيگر به نيز
حرفهاي غير بازيگر يك به باز نيز امسال.كرديم اعتراض
.دادند جايزه
و تقوايي از فيلم دو در حضور با امسال مشايخي جمشيد
آقاي فيلم در مشايخي.داشت درخشاني حضور فرمان‌آرا ،
او.مي‌ارزد بازيهايش تمام به كه دارد "نگاهي" تقوايي
خود مي‌كند كه نگاهي مي‌شود پياده ماشين از كه زماني
.مي‌شود نگاه اين "شيفته" تقوايي
فيلم به "ارج‌گذاري" آيا كه سوال اين طرح با قوكاسيان
راهگشاي نمي‌تواند "جبلي" فيلم آيا است؟ حد همين در جبلي
سال پانزده ترانه من ، " فيلم:داد ادامه باشد؟ ما سينماي
كه را فيلمهايي نبايد آيا ولي است خوبي فيلم "دارم
در مي‌دهند نشان را جديدي راه و مي‌كنند ايجاد جرقه‌اي
.است كشف محل جشنواره كه چرا كنيم؟ كشف جشنواره
يا كند بازي فيلم است مجاز يا تهراني هديه:افزود وي
نمي‌دهند؟ جايزه او به چرا پس است مجاز اگر.نيست مجاز
آنها و دادند انجام كريمي نيكي با سالها را كار همين
نمي‌گويم من البته.گرفتند جايزه مرزها سوي آن در رفتند
شدن فيلم يك شيفته ناگهان ولي.است بد كارگردان فلان كار
پست ارتفاع.نيست درست دادن فيلم يك به را جوايز همه و
.است شده بي‌انصافي كمال آن به نسبت كه است فيلمهايي از
داشتيم ، امسال داوري از كه توقعي:مي‌گويد الوند سيروس
داوريهاي تمام به نسبت داوري اين اما بود ، بهتري برخورد
كانديدهاي ابتدا همان از و مساله‌دارتر گذشته ، سال‌هاي
.بود برانگيز پرسش شده ، اعلام
جشنواره ايران مسابقه بخش در كه "مزاحم" فيلم كارگردان
و شدند گرفته ناديده خيلي‌ها:افزود داشت ، شركت بيستم
از تعدادي و شدند كانديد لياقتشان از بيش فيلم‌ها بعضي
خيلي‌ها مزاحم فيلم در.نشدند ديده اصلا هنرمندان
خسروشكيبايي يا حيايي امين بازي كه بودند متفق‌القول
.دارد را شدن كانديد شانس
بازي پلان سه براي را كسي كه براين تاكيد با الوند سيروس
قابل جعفري بهناز بازي:افزود كردند ، كانديد معمولي
.نيست آخر شام فيلم در قاسمي ثريا بازي با مقايسه
ابراز "دارم سال پانزده ترانه ، من ، " فيلم شدن مطرح از وي
نداشت كه چيزي فيلم اين ولي:گفت و كرد خوشحالي
مي‌خواستند بيشتر داوران هرحال به ;بود چهره‌پردازي
مورد از 20 مورد بالاي 10 من نظر به و كنند غافلگير
عامل مهمترين بازي رفيق من نظر به.كردند عمل غيرتخصصي
.كارشناسي تا بود داوري هيات در
بيستمين در كه "كوچك باز پرنده" كارگردان قنبري ، رهبر
عادلانه داوران راي:مي‌گويد داشت حضور فجر فيلم جشنواره
حتم به‌طور ولي نداشتم ، را آثار همه ديدن فرصت هرچند بود
ديده را آنها سينما بزرگان و گرفتند جايزه كه آثاري
.است بوده صحيح و درست قضاوت نحوه سايه در بودند
استقبال جشنواره از گونه اين كه مردمي از:افزود قنبري
كردند تلاش همه كه هرچند كرد ، تشكر و تقدير بايد كردند
روي انگشت نمي‌شود كه است ضعف‌هايي منتهي نباشد ، ضعف‌ها
آن روند دارد ، تداوم جشنواره اين كه همين ولي گذاشت ، آن
.است مطلوب و خوب بسيار
سالي چند:است معتقد "نگين" فيلم كارگردان هاشمي ، اصغر
اين و شده محول سينما دست‌اندركاران به داوري كه است
يك معتقدم من چون عيب ، هم و باشد داشته حسن هم مي‌تواند
.باشد هنري امور متخصص حتما كه ندارد دليلي هنرمند
و وسيع اطلاعات و شناخت به داوري كه براين تاكيد با وي
اين ما هنرمندان خيلي:افزود دارد ، احتياج كلاسيك
خلاقيت كار ، نفس كه اين خاطر به ولي ندارند ، را اطلاعات
ياد آنها از هنرمند عنوان به ما تحصيلات ، و دانش نه است
.مي‌كنيم
كه اين از گرفت نخواهيم خوبي نتيجه:گفت هاشمي اصغر
فكر من بكشانيم ، قضاوت به را هنرمندها بخواهيم صرفا
هنرشناس و متخصص افراد بايد قضاوت و داوري براي مي‌كنم
به ديگر تن اگر 7 دارم اطمينان من.شوند داوري عرصه وارد
انتخاب را ديگري فيلمهاي مي‌شدند ، انتخاب داور عنوان
باور كه را چه آن كه بود اين داوران سعي و مي‌كردند
اين به نسبت را ديگري تفكر هيچ من.كنند بيان داشتند ،
.نمي‌بينم قضيه
داوران هيات راي درباره فيلم گزارش سردبير اميري نوشابه
ميان از بيستم جشنواره داوران:گفت فجر فيلم جشنواره
كه هستند سينما حرفهاي اهالي و خوب منتقدان فيلمسازان ،
به بايد معتقدم و نيستم موافق آنها با موارد برخي در من
ديگري افراد منتهيميگرفت تعلق جايزه نيز ديگري افراد
هر اين‌باره در مي‌كنند ، فكر من از غير كه دارند وجود هم
اگر ولي.باشد داور خود كه دهد نظر مي‌تواند موقعي فردي
"پست ارتفاع" به زيادي جوايز بودم جشنواره داور من
جوايز پست ارتفاع كه بود اين انتظار اگرچه.مي‌دادم
داوران هيات براي را حق اين بايد ولي كند ، دريافت زيادي
براي اينكه كما.دهند راي خود صلاحديد با كه شد قائل
فقط سينمايي معاونت منظور نمي‌كنم فكر نيز محوري مخاطب
.باشد مخاطب بودن مهم
به فجر بيستم جشنواره قضاوتهاي خطدهي درباره اميري
بر را تاثيراتي دوره هر داوريهاي:گفت آتي فستيوالهاي
تجربه ولي مي‌گذارد جاي به شده توليد آثار و جشنواره‌ها
رسول فيلمهاي چند هرنيست مهم چندان امر اين داده نشان
معلوم ولي داشتند را جايزه استحقاق آرا فرمان و صدرعاملي
هوا روي خانه‌اي يا ساله ترانه 16 ما فيلمسازان كه نيست
عرصه در كلي شرايط مجموعه به امر اين !كنند توليد را
و داده بها امري چه به كه شود مشخص تا مي‌گردد باز فرهنگ
اين لذاميكنند باز تفكرات انواع براي را ميداني چه
.جشنواره نه مي‌دهد خط سينما به كه است جامعه عمومي فضاي
هزار موتور عشق ، نان ، فيلم كارگردان داودي ابوالحسن
هيات از كه تركيبي با من:گفت فيلم‌ها داوري درباره
اميدوار مرحله‌اي هيچ در عنوان هيچ به خودم ديدم ، داوران
سابقه حال هر به چون ;باشم امتيازي و رتبه صاحب كه نبودم
در خصوص به ;مي‌دانستم خودم به نسبت را دوستان ذهني
بعضي رفتن به تصميم‌گيري در من مي‌كردند فكر كه مواردي
از را مشكلم خودم بنابراين.بودم سهيم اسكار به فيلم‌ها
داوري نوع اين نمي‌كردم تصور اما ;كردم حل خودم با ابتدا
.بگيرد را فيلم عوامل ساير گريبان
نبايدهاي و بايد انتخاب هيات در كه اين بر تاكيد با وي
بحران كه شرايطي در:افزود شد ، انجام منطقي‌تر فرهنگي
از نسبي حمايت انتخاب هيات آمده ، به‌وجود ما سينماي براي
و ابتذال از دوري و مخاطب به احترام با كه- ميانه سينماي
ايران سينماي بدنه بتواند گيشه به درست نگاه حال عين در
با كه ديديم متاسفانه اما داشت ، -دارد نگه سرپا را
شكل داوري اين داشت ، وجود داورها بعضي در كه ذهنيتي
.كرد پيدا معكوس
پشيماني نشان را داوران هيات بيانيه داودي ابوالحسن
وقتي بود ، مشخص خوبي به بيانيه اين در:گفت و دانست آنها
به نسبت 2 با فيلم‌ها بعضي كه مي‌شود اين از صحبت آن در
.است جلسه بر حاكم فضاي از نشان شدند ، انتخاب به 6 و 1 5
بحث‌هاي به نسبت بايد داورها مي‌كنم فكر من:افزود وي
.باشند جوابگو شده ، برانگيخته
مسئولين از:گفت هزار ، موتور عشق ، نان ، فيلم كارگردان
پرسيدند من از كه سوالي يك كه دارم گلايه جشنواره بولتن
سيمرغ اگر:پرسيدند كه اين جمله از نكردند ، چاپ اما
انباري در گفتم من و مي‌كنيد؟ كار چه آن با گرفتيد
خراب كه اين دليل به گرفتم كه ديگري تعداد چون ;مي‌گذارم
.مي‌دارم نگه انبار در نشوند
و مشخص فيلم عنوان به آب روي خانه‌اي فيلم انتخاب از وي
سروگردن يك پست ارتفاع فيلم:وگفت كرد انتقاد برجسته
كه مي‌آيد نظر به و بود جشنواره ديگر فيلمهاي از بالاتر
مثلا ;داشت وجود عمدي فراموشي مقداري داوران آراي در
حتي داشت ، وجود پست ارتفاع فيلم در كه صحنه‌اي طراحي
اين تهيه‌كننده با كه صحبتي به توجه با من و نشد كانديد
كردند تصور داوران هيات احتمالا گفتند ايشان داشتم فيلم
كه نشدند متوجه و مي‌گذرد هواپيما يك در واقعا فيلم اين
.است شده ساخته دكور يك در صحنه‌ها اين تمام
اسامي شنيدن با:مي‌گويد كننده تهيه كاسه‌ساز حبيبالله
جشنواره امسال داوري به نسبت جوايز اهداي و كانديداها
بخش فيلم سه تهيه‌كنندگي كه او.شدم حيرت‌زده فجر فيلم
عليرغم:افزود داشت ، عهده بر را ايران سينماي مسابقه
بعضي آنها معتقدم قائلم ، داوران هيات براي كه احترامي
آن به توجهي چندان ديده ، اگر يا و نديده را موارد
.نداشته‌اند
شرايطي و داشته وجود امر اين ساله همه:داد ادامه وي
نيز تعدادي و گرفته جايزه آثار از برخي كه مي‌كنند ايجاب
ازهمين يكي كه داشت تعجب جاي منتهي مي‌مانند ، باز
جلوه‌هاي كانديداي ويژه ، جلوه‌هاي عليرغم‌عدم فيلم‌ها
.بود ويژه
و بود مشاهده قابل نيز صحنه ، طراحي مورد در امر اين
با نظر ارايه جهت داوران هيات آينده سال كه اميدواريم
.ببينند را فيلم‌ها بيشتري دقت
شمرم من نه حاتمي‌كيا كار "پست ارتفاع"
(ع)حسين امام
تو نه
و عنوان آن تفصيل در شرحي و مختصر دارد عنواني اثر هر
ديگري و گويا و كوتاه يكي كه است فيلم دو نيز پست ارتفاع
.مختصر آن تفصيل در
از و است زده شتاب نشسته ، تاكسي عقب برصندلي قاسم -1
و توان تمام راننده بگيرد ، سرعت كه مي‌خواهد سكان‌دار
رينگ روي و است پنچر اما ، تاكسي مي‌گيرد كار به را تلاش
حركت به قادر صاف جاده حتي و سربالايي در و مي‌كند حركت
.نمي‌باشد معقولي
كه درمي‌يابد بيننده و نگران راننده و است مستاصل قاسم
پنچر سفينه كننده هدايت سر پشت چرخهاي از يكي اگر حتي
آسيب نيز كل به كه نيست كار در پيشرفتي فقط نه باشد ،
جلو به رو حركت براي" نمود باور بايد كه لذاست و مي‌رسد
پنچر نيز قاسم "كمتر نه و است لازم عقب چرخ دو دقيقا
.است نشسته راننده سر پشت عقب ، صندلي روي قاسم و است
واكنش ، و كنش تا است فرصتي (هواپيما) بزرگتر سفينه در -2
.باشيم شاهد را تاكسي عقب لاستيك دو هر برخورد و گفت‌وگو
.قدرتند موضع در هواپيما نگهبان زماني و قاسم زماني
اعتقاداتشان ، از هواپيما نگهبان زماني و قاسم زماني
انتظاراتشان ، مقبوليتشان ، مشروعيتشان ، خدماتشان ،
.مي‌گويند سخن ناملايماتشان
بشنود را طرف دو حرفهاي بيننده كه است آن خدمت در زمان و
دريابد و كند مشاهده نيز را يك هر قدرت موضع در رفتار و
:كه
;(ع)حسين امام نگهبان و است شمر قاسم نه
;(ع)حسين امام قاسم و است شمر نگهبان نه
سقوط و است سقوط فقط مي‌شود حادث كه آنچه مطلق قدر -3
خواهد سمت كدام به انگشتانش كه نيست معلوم شده متولد
.چرخيد
هر و مي‌نگرند را بيرون پنجره از كه چند هر اهالي اين و
در اما مي‌بافند محل براي تعبيري اميالشان به بنا كدام
".است ناكجاآباد" آنها همه براي اصل
قبه غلامرضا - والسلام
|
