ساختار فرهنگروستايي تخريب و شهرنشيني
ميشود تهديد ايران روستايي
شد حل چندساله مشكل
طولاني صفهاي نانواييو كمبود
خانه در سالمند يك حضور مورد در توضيح
سالمندان
توسعه مهم اصل زيست محيط از مراقبت
است پايدار
ساختار فرهنگروستايي تخريب و شهرنشيني
ميشود ايرانتهديد روستايي
اكثر كه است بشري جامعههاي قديميترين از يكي ما ايران
را خطيري بحرانهاي و تغييرات خود ، تاريخ طي آن شهرهاي
.رفتهاند نابوديپيش مرز تا نيز گاهي و تجربهكردهاند
تازگي ما براي و است بيسابقه حاضر زمان در آنچه اما
آن با ما شهرنشيني كه است بحراني سو يك از دارد
روستا و شهر ميان جديد رابطه ديگر سوي از و روبهروست
عميقا را ما روستايي ساختار رابطه اين كه بهنحوي است
در توسعه خود ، صنعتيبا انقلاب غرب درميكند تهديد
غربي جوامع انتقال و كرده فراهم را اجتماع مختلف نواحي
اما.ساخت امكانپذير صنعتي نظام به كشاورزي مرحله از را
روند داراي ما جامعه در شهرها به روستاييان مهاجرت
و جمعيت فشار علت به كه ما روستاييان.است نگرانكننده
به و ميكنند ترك را پيشينخود زيستگاه سختيمعيشت
در ناگزير به ميآيند شهرها به معيشت شرايط بهبود اميد
مردم به نتيجه در و مييابند اشتغال غيرتوليدي كارهاي
اين از ما روستايي پس.ميخورند پيوند شهري مصرفكننده
و آمده شهر به كه برنميدارد خود توليدي تلاش از دست رو
روستاها به را فني ابزارهاي و بگرداند را چرخهايصنعت
نوعي راه اين از و كند كشاورزان جايگزينبازوان و ببرد
باعث و آورد روستاپديد شهرو ميان توازن و هماهنگي
نكته بلكه نشود مسالهساز شهر دهبه از او كوچ تا گردد
تا ميكند ترك خويشرا كشتزار روستايي فرد كه اينجاست
جريان در چون و كند توزيع شهر بازار در را خارجي كالاي
خويشدست روستايي درآمد از بيش درآمدي به فعاليت اين
را روستاييانديگر رو ، اين از و هست نيز خرسند مييابد ،
از و گويند ترك را روستايي زندگي ميكندتا تشويق نيز
سو يك از ترتيب بدين.شوند برخوردار شهري زندگي مواهب
روستاوجود و شهر روابط در همواره كه پايداري تعادل
بين لازم هماهنگي ديگر سوي از و برميخيزد ميان از دارد
است ، داده رخ غرب در همانسانكه صنعتوكشاورزينيز
روستايي جمعيت مازاد صنعتي جوامع در زيرا.نميآيد پديد
توليد قدرت و شده صنعتي عظيم بنيادهاي جذب بهتدريج
جامعه در روستاييان مهاجرت اما.ميدهند افزايش را جامعه
بزرگ شهرهاي بلكه نميكند كمكي صنعتي رشد به تنها نه
به آميخته اجتماعي روابط ناسالمو ترافيك سيستم و آلوده
ارمغان به را فراواني ناهنجاريهاياخلاقي وجنايتو جرم
جامعه و ميگيرد پيشي توليد از ما مصرف همچنين.آورد مي
مصرف به خود طبيعي منابع غارت با تا مييابد امكان
نتيجه در.است نكرده توليد خود كه بزند دست كالاهايي
شبكهشهري در كه مييابد رشد ناهمگوني شكل شهرنشينيبه
غايت به سري كه معني اين به.است موسوم سري بزرگ به
طرزي به بينيرو و لرزان پاهايي و ناتوان بدني بر بزرگ
تمركز اين جريان در.مييابد رشد و نامتناسبميرويد
كالاهاي توزيع به مربوط فعاليت ناهماهنگ گسترش و شهري
انبوه و ميشود تشديد ساختمانسازيبيرويه و بيگانه
شهرنشينيدر بحران و ميكشاند شهر به را روستاييان
.ميگيرد شكل ما جامعه
رشد ادامه از جلوگيري درمان شروع نقطه فوق ، مشكل حل براي
هدف ، اين به وصول براي.است داده رخ كه چيزياست آن
قادر كه را چيزي نبايد روي هيچ به كه بياموزند بايد مردم
از بهرهگيري كه آن مگر مصرفكنند ، نيستند ، آن توليد به
اتخاذ البته.باشد ضرورتحياتي يك داراي چيزي چنين
رفتار و انديشه تا نيستزيرا آساني كار شيوهاي چنين
وجامعه نشود دگرگون اجتماعي و اقتصادي عرصهسلوك در فرد
.نميبريم پيش از كاري ندهد ، تن امساك و قناعت نوعي به
آن ، رشد جهات و درد منشا اساسي شناخت پرتو در ترديد بدون
اتخاذ نيرومندي موضع مشكل برابر در كه مييابيم امكان
.التيامبرآييم درصدد تجهيزاتكافي و آگاهي با و كنيم
درحكمحل خود مساله عميق درك كهميدانيم چنان زيرا
سال پنجاه و يكصد در ايراني جامعهاست مساله از نيمي
در چند هر و است خورده پيوند جهاني اقتصاد شبكه به اخير
با است ، گراييده كندي زمانيبه و تندي به گاهي حركت اين
با ديگر سوي از.است رفته بسيپيش راه اين در همه اين
آثار همچنين و است كرده تغيير ما مصرف الگوي ، پيوند اين
طلوع ما مردم اجتماعي روابط جديديدر اخلاقي و فرهنگي
سازگار ما اخلاقي ارزشهاي و هنجارها با گاه كه است كرده
در.يابد تغيير موجود جريان بايد چيز هر از قبل پس.نيست
مواد حداقل توليد به كه است آن عملي اقدام مورد اين
جلوي و بزنيم دست اكثريتمردم خوراكيبراي
.بگيريم را كالا توزيع و دلالي بر مبتني سرمايهگذاري
زراعيخود فعاليت به روستايي تنها نه صورت اين غير در
بازنميگردند ، شهرها از روستاييانمهاجر و نميبندد دل
اشتغال كشاورزي كار به لنگانلنگان نيز كه كساني بلكه
.شتافت خواهند شهرها سوي به فراوان احتمال به دارند
خصوصي بخش كه گردد تدوين بهگونهاي بايد قانون بنابراين
از يا كه ترتيب اين به.گيرد قرار دوراهيتاريخي سر بر
شود آن زوالتدريجي و كاهش شاهد و بپوشد چشم خود سرمايه
امور در را خود نقدينه و بينديشد آينده نسلهاي به يا و
گسترش بايداز قانون روال اين بر.گيرد بهكار توليدي
جلوگيري نيز توزيع شبكه فعاليت و بسط و شهرمداري و مصرف
موازاتاين به.بازگذارد را راهتوليد تنها و نمايد
عظيمي فرهنگي كار به بايد نيز جمعي رسانههاي اقدامات
را مردم خود موثر و جالب برنامههاي طريق از و بزنند دست
متضمن البته كه محدوديتهايي و قبولرياضتها براي
بايد همچنين.گردانند آماده آتياست نسلهاي مصالح
كه را اقليتسودجو مقاومت نوع هر كه گردد اتخاذ تدابيري
.كند خنثي است نيرومندي تبليغي امكانات داراي حال عين در
اين گيرد قرار تاكيد مورد آخر در بايد نكتهايكه البته
نظر خصوصيمورد بخش حذف تعطيليا روي هيچ به كه است
يك از كه است خصوصي بخش نوعي آوردن فراهم هدف بلكهنيست
ديگر سوي از و بينديشد ميهنخود به لازم تقواي با سو
امكانات بيگانه ، توزيعكالاهاي واسطگيو از ضمنپرهيز
.گمارد بهكار توليدي تلاشهاي عرصه در را خود
دانشگاه هياتعلمي عضو -منظميتبار جواد
شد حل چندساله مشكل
تامين يا و مشكلات رفع در مسئولان بهنگام اقدامات گاهي
كه است گوناگوني پيامدهاي داراي ;شهروندان نيازهاي
ساكنان ما.ماست جامعه از بخشي آسايش تامين آن كمترين
مهم مشكل با تركمنستان ، خيابان در واقع ياسمين كوچه
تلاش با كه بوديم روبهرو آن تبعات و برق نبود يا كمبود
روزنامه از حال.شد برطرف مشكل اين بوعلي منطقهاي برق
چاپ انتقادها كه صفحهاي همان در داريم تقاضا همشهري
.گردد درج نيز ما قدرداني از مورد اين ميشود ،
ياسمين كوچه ساكنان
تهران تركمنستان خيابان
طولاني صفهاي نانواييو كمبود
و پرتردد مناطق از يكي (سابق جردن) آفريقا خيابان
بازرگاني اداري ، واحدهاي تراكم.است تهران توجهبرانگيز
در آنها از تعدادي كه خيابان اين در گوناگون شركتهاي و
اين جمعيت شمار بر ميكنند ، خودنمايي بلند ، برجهاي قالب
از يكي اما است ، افزوده بسيار اخير سال در 5 خيابان
.ميباشد نانوايي كمبود خيابان ، اين ساكنان اساسي مشكلات
دو يكي مقابل در طولاني صفهاي هميشه دليل ، همين به
است ، بديهيهستيم شاهد را خيابان اين در موجود نانوايي
احداث از مانع خيابان اين در ملك و سرقفلي بالاي قيمت
تامين براي بايد حال هر به اما ميشود ، جديد نانوايي
.شود چارهانديشي هم تهران محله اين نيازهاي
تهران - محمدي
خانه در سالمند يك حضور مورد در توضيح
سالمندان
در "سالمندان خانه در چرا" عنوان تحت مطلبي درج پي در
"تشكري حسن" آقاي سوي از مورخ 16/11/80 آزاد سخنگاه صفحه
به بستگانش توسط و خود شخصي تمايل برخلاف اينكه بر مبني
ارسال با وي همسر است ، شده هدايت سالمندان آسايشگاه
كرده خاطرنشان همشهري به پزشكي اسناد همراه به نامهاي
به ابتلا علت به هاست سال تشكري حسن آقاي كه است
از ناشي عوارض و رواني و جسمي گوناگون بيماريهاي
مزمن ديابت پيشرفته ، آلزايمر پارانوئيد ، بيماريهاي
اختلال بروز آنها ، حاصل كه اخير سالهاي در بهويژه
متاسفانه و بوده اطرافيانش و خانواده اعضاي با وي رفتاري
است ، نموده محروم جامعه با مفيد ارتباط برقراري در را وي
نگهداري متعدد مشكلات به توجه با و معالج پزشك نظر طبق
مالي بار كه سنگين هزينه تقبل با و ناچار به منزل ، در او
آسايشگاه در وي است ، داشته خانواده براي فراواني
اين در اقامت است ، بديهي.است شده بستري سالمندان
و نيست حركت به قادر بهراحتي كه سالمندي براي آسايشگاه
شده گوناگون حوادث دچار تعادل عدم براثر معابر در بارها
سوي از كه اوست سلامتي از مراقبت براي روش بهترين است ،
.است شده اعمال خانوادهاش
توسعه مهم اصل زيست محيط از مراقبت
است پايدار
دو در سياسي و مديريتي نظامهاي بيستم ، قرن پاياني دردهه
مواجه نويني مفهوم با توسعه حال در و يافته توسعه جهان
به.ميكنند ياد پايدار توسعه عنوان به آن از كه شدند
كه واژه دو از است تركيبي پايدار توسعه اصطلاح كلي طور
زيست كيفيت و صنعتي -اقتصادي پيشرفت متفاوت جنبه دو
دو ترتيب اين به.ميسازد متحد نماد يك در را محيطي
قرار هم كنار در زيستي تعادل و اقتصاد متضاد اغلب مفهوم
.ميدهند تشكيل را پايدار توسعه جهتگيري زيربناي و گرفته
جانداراني باحضور و پايدار توسعه تعريف به باتوجه
مسير در سرسامآور سرعتي با كه انسان نام به هوشمند
و توسعه تنها راه اين در و حركتند در پيشرفت و توسعه
نخواهد عجيبي حكايت دادهاند قرار مدنظر را آسايش رفاه
طبيعي سرمايههاي براي دور چندان نه آيندهاي در كه بود
اين در قدم هر برداشتن زيرا.نشينيم مرثيه به بربادرفته
نگاهي نيم با.ميطلبد را هنگفتي بهاي ارزيابي بدون مسير
لحاظ از ايران كه درمييابيم ايران طبيعي ثروتهاي به
نحوه در متاسفانه ميباشدولي غني بسيار طبيعي منابع
از باعث كه تاآنجا ميكند ، عمل ضعيف بسيار بهرهبرداري
به ما كشور.است شده طبيعي منابع اعظم قسمت رفتن بين
محيطي گوناگون شرايط و طبيعي جغرافيايي ويژه موقعيت دليل
و اكوسيستمي تنوع از جهان كشورهاي ساير با مقايسه در
است حالي در اين و است برخوردار نظيري كم گونهاي تنوع
همچنين ميباشد ، ناچيز بسيار منابع اين از كشور درآمد كه
جايگاه ميتواند خاص منابع همين وجود دليل به ايران
ولي باشد ، داشته جهانگرد جذب لحاظ از ويژهاي بسيار
طبيعي منابع فاجعهبار وضع دهنده نشان آمارها متاسفانه
همين به كه ميباشد ، بيرويه بهرهبرداري از ناشي كه است
شده كننده نگران زيستي تنوع وكاهش محيط تخريب ابعاد دليل
عنوان به.است كرده مختلفي مشكلات دچار را ما كشور و است
اغلب در كه كمآبي مشكل آيا كه ميآيد پيش سوال اين مثال
بروز از قبل سال چند از ميخورد چشم به ايران نقاط
براي عملي راهكارهاي چرا بود؟ نشده پيشبيني خشكسالي
دچار اكنون كه نشد اجرا و ارائه زودتر آن با مبارزه
مشغول جنگل تخريب به كه زماني ويا شدهايم بحراني وضعيت
خواهد پيش هم گلستاني و نكا سيل كه نبوديم متوجه بوديم
پيشبيني قبل از مشكلات اين بيشتر كه است اين حقيقت.آمد
ولي بود شده داده نيز جدي اخطارهاي و بودند شده
برمنابع كه شد سبب زمين منابع از بيرحمانه بهرهبرداري
.شود وارد ناپذير وجبران سنگين زيانهاي كشور طبيعي
ما كشور در پايدار توسعه متاسفانه كه است آن اساسي مشكل
حل راه يك.نميباشد اصلي اهداف جزء و نيست بيش تعريفي
و دارد وجود مشكلات قبيل اين كاهش براي هزينه كم و عملي
زمينه در لازم هماهنگي دستگاهها ميان كه است اين آن
.شود ايجاد زيست محيط حفظ و طبيعت منابع از بهرهبرداري
اعضاي بيشترين كه غيردولتي تشكلهاي از بسياري ما كشور در
مختلف بيانيههاي صدور با ميدهند تشكيل دانشجويان را آن
توسعه و رشد كه رساندند مسوولان اطلاع به را مطلب اين
در بايد ما.نميشود حاصل زيست محيط فداكردن با اقتصادي
طرحها تمام در كه دهيم قرار هدف را پايدار توسعه شرايطي
مدنظر محيطي زيست ارزيابي كشور بزرگ عمراني پروژههاي و
.گيرد قرار
با استهمگام انسان طبيعي ميراث كه زيست محيط است اميد
اين در و شود حفظ نيز آتي نسلهاي براي اقتصادي توسعه
تا گردد مهيا بيشتري دانشجويانفرصتهاي براي نيز ميان
مناسب طرحهاي ارائه و كشور مشكلات رفع زمينه در بتوانند
.دهند بروز را خود قابليتهاي و استعدادها كشور در
زيست محيط مهندسي رشته دانشجوي -نصيري لادن
|