!است سخت گرفتن هديه
شادي روانشناسي
ماست دل در هميشه نميرد كه آتشي
چيست؟ كاردرماني
برگزار "ايراني خانواده در خشونت" همايش
ميشود
دارد وجود كشور در تخريبي كلاس هزار 60
امتياز لغو به روزنامهنگاران صنفي انجمن
كرد انتقاد "ما
عصر" هفتهنامه
برگزار آزاد دانشگاه تخصصي دكتراي آزمون
ميشود
مناسبت به انتظامي نيروي ايمني توصيههاي
جديد سال و محرم ماه فرارسيدن
از آب انتقال طرح اجرايي عمليات آغاز
خمين ، گلپايگان ، قم ، به دز سرشاخههاي
محلات و دليجان
تهران ترافيك تصادفات به رسيدگي تاخير
است داده افزايش را
احاله شددرخواست كشور كل دادستاني تقديم
كشور عالي ديوان به سلامتي پرونده
تايلند نخستوزير روزنامهنگاران اعتراض
داد قرار سقوط آستانه در را
!است سخت گرفتن هديه
بچهها براي رنگارنگ هديههاي !است رسيده راه از عيد
هديهاي كودكمان براي كه خوشحاليم ما.شدهاند تهيه
ولي بله ، .كرد خواهد باز را آن بهزودي او و خريدهايم
كوچولوي داشت؟ انتظار او كه است چيزي همان هديه اين آيا
.است كرده قهر رنگي روبانهاي و كاغذها ميان در ما غرغروي
نيست؟ خوشحال هيچوقت او چرا
به...نيست خوشحال او ميكنيم فكر كه هستيم ما اين گاهي
هديه موقع كه است مشكل هنوز كوچك بچه يك براي حال ، هر
(غيره و مامانبزرگ مامان ، بابا ، )افراد تك تك از گرفتن
او به كه هديههايي خاطر به كند تشكر مودبانهاي طرز به
كه سالي و سن و تجربه خاطر به !بزرگترها ما.دادهايم
مناسب موقعيت در ميدانيم و !هستيم دهر علامه داريم ،
مثل.دهيم نشان خود از باادب توام تشكرآميز رفتار چگونه
پيشبند روي و ايستادهايم محله قصاب مقابل در كه وقتي
بچه ولي "!هستم من رئيس" شده نوشته بزرگ حروف با او
علاوه...است نياموخته را حقشناسي بيان هنر هنوز كوچولو
مثلا:ندارد را تشكر بيان ابراز هميشه كودك اين ، بر
بستههاي كردن باز و هديهها طرف به بردن حمله براي
و قدرت حد اين تا كودك هم هميشه كه است ، لازم نيرو متعدد
.ندارد انرژي
انواع در غرق وقتها بيشتر بچهها كه بدانيم بايد البته
ايام فقط نه ولي) عيد ايام در بهخصوص.هستند هديهها
عيد":ميگويد مورد اين در آرن ژاك روانشناس آقاي.(عيد
و كودكي نشانه را آن بزرگترها و است احترام مورد
زيبا ، ايام اين در دليل همين به "ميدانند زبياييها
تحتتاثير خودمان كه اندازه همان به داريم دوست همه
ترديد قابل نيز آنها كه اسباببازيها ، بازار از هستيم ،
چون سال ، بقيه در و كنيم تهيه هديه كودكان براي هستند ،
نداريم وقت كافي اندازه به اينكه از ميكنيم تقصير احساس
تقصير ، احساس اين جبران براي و باشيم كودكمان با تا
.ميكنيم پر عشقمان نشانههاي از را كودك اطراف
ماشين ، حيوانات عروسك ، شكل ، به ما عشق نشانههاي
.هستند...و ويدئويي فيلم پارچهاي ،
را زودگذر هوسهاي بتوانيم بايد كودك و ما
بدهيم تشخيص واقعي خواستهاي از
زيادهروي معمولا برنياييم ، كار اين عهده از اگر
و حد خواستههايش كه كودكي براي زيادهروي اين و ميكنيم
كردن عملي البته.ميشود ترسآور كمي ندارد ، مرزي
ژاك روانشناس آقاي.دارد ما به كامل بستگي او خواستههاي
كه ميكنيم فراموش مادرها و پدر ما:ميدهد ادامه آرن
"نياوريم بهدست را چيز همه زود ، خيلي كه است مهم اين"
صورت اين در نياورد ، دست به زود راخواست هرچه كودك اگر
آرزوهاي و كند محدود را خواستههايش تا ميكند پيدا فرصت
مثلا باشد داشته فرصت او كه همين.فروبخورد را مختلفش
زيبا لباس يك يا و ديده تلويزيون در كه را كارتوني فيلم
"...است زيادي توقع اين خود بخواهد ، ما از را عروسكش براي
را خطر اين دادن بيشتري و بيشتر چيزهاي او به روز هر
و كند "كمبود كمبود" احساس او كه ميكند ايجاد كودك براي
اين بالاخره و بخواهد بيشتري چيزهاي روز هر كه شود تحريك
همه داشتن" خوشبختي تضمين تنها كه شود پيدا ذهنش در خيال
.است "چيز
كنيم بازبيني را خانوادهمان مصرف طرز و عادتها
"ملامت" را كودك آيا ميكنيم؟ چه خود خانواده در ما خوب ،
افراطكاري اين از اينكه بدون ميتوانيم ما ولي !ميكنيم
تقاضا و عرضه كه كنيم كاري بپردازيم ، بعدي افراطكاري به
جواب او خواستههاي تمام به مثلا:شود "هماهنگ" هم با
پيشدستي او خواستههاي انجام براي يا و نگوييم "بله"
كودك حرفهاي به نسپردن گوش معني به اين البته.نكنيم
با و دهيم گوش او خواستههاي به دقت به بايد نيست ، بلكه
من":بگوييم او به مثلا.كنيم صحبت آنها درباره او
در كه اسباببازي آن داري دوست خيلي تو كه ميدانم
دلت كه ميدانم همچنين و رابخري ديدهاي تلويزيون
تو باشي؟ داشته دوستت روروك مثل روروك يك ميخواهد
ما داري؟ دوست بيشتر را كدام ببين.كني انتخاب ميتواني
."تولدت شب هديه" يا ميخريم عيدي تو براي را آنها از يكي
خود دوستان اسباببازيهاي مقايسه مشغول او كه موقعي در
خود جاي در را چيز همه و كنيم استفاده فرصت از است ،
ميكنند زندگي اينطوري تو دوست مادر و پدر":دهيم قرار
زندگي در آنها يا ، ميكنيم ، زندگي ديگري طور ما ولي
.داريم را خودمان قوانين ما و دارند را خودشان قوانين
زندگي در بزرگترها ، عنوان به ما خود كلي ، طور به ولي
مصرف حد از بيش نداريم تمايل ميكنيم؟آيا رفتار چهطور
نميآيد ، آن خوشمان چيزي از ديگر اينكه محض به كنيم؟آيا
همسايه ماشين به حسرت با نميكنيم؟يا پرت بيرون به را
ما اينكه براي هستند خوبي سوالهاي اينها نميكنيم؟ نگاه
هنر فرد هر":كه بدانيم و كنيم بازبيني را خود رفتار
در "..ميآموزد خانواده از را اشياء با زندگي
ميتوانيم تولد جشنهاي يا عيدها مانند ويژه مناسبتهاي
از يك هر از بتواند كودك تا كنيم كمتر را هديهها تعداد
قلك" يك ميتوانكند كشفشان و ببرد لذت واقعا هديهها
بهتر مطمئنا ولي كمتر هديههاي و كرد تهيه "اشتراكي
از يكي را كار اينكرد تقديم كودك به شدهاي انتخاب
همراه كه كسالتآوري عيد از پس هم آن داد ، انجام مادرها
او به كه هديههايي بيشتر پسرش چون گذراندند پسرش با
دست از من":ميگويد او...نداشت دوست را بودند داده
به هديه از پر بغل با همه كه بودم ناراحت خانوادهام
ميكردم درك را پسرم طرف ، آن از ولي ميآمدند ، ما خانه
"!هستند نخور درد به بستهها اين همه":ميگفت كه
كردن بيان بهتر و خواستهاش كردن مشخص براي كودك به كمك
آن
:بفهماند خود مادر و پدر به را اين ميكند تلاش كودك گاهي
چيزهايي اينها نكنيد ، مختلف اشياء در غرق مرا اينطور"
چيزي او براي شما وقتي "!ميخواهم من كه نيستند
قهر و نميآيد خوشش آن از او كه ميبينيد خريدهايدو
:بپرسيد او از و كنيد استفاده فرصت از موقع همان ميكند
دوست نميآيد؟ خوشت اين از نيستي؟ خوشحال اينكه مثل"
جاي به داشتي دوست بخرم؟شايد برايت ديگر چيز يك داشتي
" ميديديم؟ كارتوني فيلم يك و ميبردم سينما به را تو آن
مشخص را خود خواسته تا ميكنيم كمك كودك به طريق اين به
وفق او نيازهاي و كودك سن با را خود نيز ما و كند بيان و
چيزي اغلب كودك":آرن ژاك آقاي توصيه آخرين و ميدهيم
كه نگذاريم ميكند ، دريافت را آن سپس و ميكند تقاضا را
بماند ، بلكهكودك زنداني دريافت و تقاضا موقعيت در او
ديگران به خود نوبه به بتواند نيز او كه كنيم تشويق را
اگر.كند كشف را ديگران به دادن هديه لذت و بدهد هديه
وابستگي احساس زياد ديگر بدهد ، هديه ديگران به كودك
دريافت كه نميداند هديههايي اسير را خود و نميكند
متقابل عمل آموزش ".كند جبران نميتواند ولي است داشته
او و كند احساس توانا و مفيد را خود كودك كه ميشود موجب
...شود بزرگ كه ميكند ياري را
خانوادگي خندهدار و كوچك نمايش يك
قيچي ، و چسب و رنگي روبانهاي و كاغذها ميان در سوزانا
كني ، نگاه نداري حق تو":ميگويد او.است كار مشغول سخت
امسالسوزانا.است عيد ديگر روز چند "..است راز يك اين
"!ميدهم هديه يك كس هر به":است گرفته تصميم اينطوري
خواهر اول:ميشود شروع هديهها تقسيم تحويل ، سال موقع
كوچكش خواهر به شده سرخ صورتش كه حالي در او.رزي كوچكش
دختر "!تو براي من ، طرف از هديه اين بگير ، ":ميگويد
ميشود ، مايوس شدت به و ميكند پاره را كادو كاغذ كوچولو
دارد سوراخ يك پشتش روي كه ميبيند را كفشدوزك يك وقتي
جلو خونسردي با سوزانا "!است خودم قلك اين":ميگويد او
سرش پشت و چسبيده سوزانا به كنجكاو كوچولو خواهر.ميرود
بز يك هديهاش بسته توي از سوزانا عموي.ميرود راه
ناراحتي با كوچولو خواهر..ميكند پيدا پلاستيكي
هديه اسب يك بزرگ مامان "!است من بز اين":ميگويد
جزو هم اسب اين ميدهد تكان هوا توي را آن و ميگيرد
.است مزرعه مينياتوري اسباببازيهاي مجموعه همان
قرمز خوك يك جاكليدي ، :جمله از ديگر هديه دهها بالاخره
جلو...عروسك بچه يك باربي ، گردنبند يك كوچولو ، پلاستيكي
سوزانا.ميشوند است ، باز داده رضايت حالا كه رزي ، چشمان
از او ميكنيد فكر !است كرده غارت را او اسباببازيهاي
.است شاد خيلي او برعكس ، !اصلا است؟ ناراضي خود كار اين
هديه توانايي كه است داده نشان همه به او:نشويد عصباني
...بزرگ آدم يك مثل دارد ، را ديگران به دادن
(دنيا كودكان پژوهشي موسسه) آبريكو مجله:منبع
جمشيدي شادي:فارسي به فرانسه از ترجمه
شادي روانشناسي
روشها بهترين هستند؟ افراد شادترين مردم از دسته كدام
به آمده عمل به تحقيقات از بسياري چيست؟ شادي كسب براي
تعدادي اينجا در ولي ميرسند نيست غيرمنتظره كه نتايجي
روانشناسي" عنوان با كتابي از نقل به جالبتر نتايج از
از 400 بيش براساس كه (1987)آرگيل مايكل نوشته "شادي
:ميشود مطرح شده نوشته بررسي و مطالعه
كافي اندازه به تنها افراد كه است شده مشخص اخيرا *
خود آشنايان و دوستان با صميمانهاي گفتگوهاي و مكالمات
.سازند مطرح را خود شخصي احساسات كه ندارند
بهدست نتيجه اين انگلستان در ملي تحقيق يك براساس *
به مالي نياز كه صورتي در افراد از درصد تنها 32 كه آمده
.ميدهند ادامه خود شغل حفظ به باشند نداشته شغل
در ميتوان را شاداب ولي "بيكار مردم" از نمونههايي *
كه وسطي قرون در اشراف طبقه و متوسط طبقه مردم ميان
ميتوانيم ما كه آنجايي تايافت نداشتند ، كار به نيازي
هرگز اينكه دليل به شايد بودند شاد كاملا آنها بفهميم
شايد همچنين.بودند نشنيده پروتستاني اخلاق مورد در چيزي
گسترده وظايفي با منظم زندگي شيوه از آنها اينكه دليل به
امروزه مسلما.بودند برخوردار محلي امور و فعاليتها و
تحقيقات و است ناراحتي عوامل موثرترين از يكي بيكاري
از دليل به بريتانيا اهالي از درصد ميدهند 19 نشان اخير
دست از نيز را خود نشاط و شادي خود شغل دادن دست
.دادهاند
برونگرا افراد كه است موضوع اين بيانگر تحقيقات نتايج *
(آن خونگرمي و مشربي خوش بخصوص) برونگرايي.هستند شادتر
.نمايد تضمين آينده سال تا 17 را شادي ميتواند
مشكلات با متفاوت شكلي خوببه روحيه با شاداب افراد *
.هستند بدخلق يا بيتفاوت كه افرادي تا ميشوند روبهرو
(فعال) ميكنند حركت سريعتر سرحال و شاد افراد
خود هدف به رسيدن براي را راهبرد و استراتژي آسانترين
ذهنشان به و مييابند كه را راهحلي اولين و برميگزينند
خصوص اين در آزمايش يك براساس.ميبندند كار به ميرسد
بودند ديده خندهدار و كمدي فيلم يك كه كساني از درصد 75
بودند نديده فيلمي هيچ كه كساني از درصد با 13 مقايسه در
.بودند يافته دست راهحل به خود مشكلات براي
به بيشتر مردم است خوب و آفتابي هوا كه روزهايي در *
.ميدهند انعام و كمك ديگران
از برخوردارند قويتري اجتماعي حمايتهاي از كه كساني *
دچار آرتروز يا مفاصل التهاب بيماري به ديرتر آماري لحاظ
خوبي بهبودي قلبي حمله از بعد زياد احتمال به و ميشوند
قابل حد تا بعدي قلبي حمله احتمال و ميآورند بهدست
.مييابد كاهش توجهي
در بيشتر منفي و بدبين افراد كه است داده نشان تحقيقات *
.دارند قرار قلبي بيماري معرض
به شدن قائل اهميت براي كه ميدهد نشان مدارك و شواهد *
بچهدار باشد ، دائم ازدواج كرد ، ازدواج:بايد شادي امر
خود براي زيادي دوستان كرد ، آمد و رفت خويشاوندان با شد ،
.نمود برقرار همسايگان با خوبي روابط و يافت
معالجه در كه ميدهد نشان تحقيقات نتايج امروزه *
كرد درددل آنها با بتوان كه افرادي يافتن افسرده بيماران
به روز طي در را زندگي شاد روزهاي و مثبت دروني نكات و
از موثرتر بسيار نمود گوشزد آنها
معالجات موفقترين گرچه است درماني شناخت و دارودرماني
نيز درماني رفتار روشهاي شامل افسردگي بيماري براي
رويدادهاي يادآوري و پيگيري به ترغيب مانند ميشود
مهارتهاي تمرين و طولانيتر درماني دوره با خوشايند
.اجتماعي
شادي و پول رابطه
جمعيت ميان در آن با گردش و زياد پول داشتن گرچه
ميان رابطه ميزان تعيين اما است خوبي خيلي چيز احتمالا
كار نيز رابطه اين نداشتن باور و است مشكل شادي و ثروت
اين از يك هيچ كه ميكند تاييد جديد تحقيقات.است سختي
دارد وجود شادي كسب جهت جهان سطح در كه را اميدي امور
در گزارشي بنابر دقيقتر ، بيان به كرد نخواهد تامين
اموري ميرسد نظر به "اجتماعي روانشناسي و شخصيت نشريه"
را كامل رضايت ديگران به نزديكي احساس و نفس عزت مانند
.ميآورد بار به
م.كيون نام به كلمبيا -ميسوري دانشگاه روانشناس يك
از 10 كداميك اينكه تعيين منظور به همكارانش و شيلدون
روي بر تحقيق است 3 مهمتر مردم براي روانشناختي احساس
متحده ايالات در دانشكدهها دانشجويان متفاوت گروههاي
شد خواسته اول تحقيق در شركتكنندگان از.دادند انجام
تجربه گذشته ماه طي كه را بخش رضايت رويداد شخصيترين
خواسته نيز دوم گروه افراد از و نمايند توصيف بودند كرده
گذشته هفته طي كه را رضايتبخش رويداد شخصيترين شد
دانشجويان سوم گروه در و نمايند توصيف بودند كرده تجربه
تحصيليشان دوره رويداد بخشترين رضايت
نظر در را دوره همين طي رويداد ناكامترين همچنين و
كامل ثبات و هماهنگي كه داد نشان حاصله نتايجگرفتند
وابستگي و خويشي شايستگي ، عمل ، آزادي استقلال ، با همراه
روانشناختي نيازهاي جدول صدر در عزتنفس و ديگران به
كه نمود آشكار رويداد ناكامترين توصيفات.ميگيرند قرار
همچنين و (فوق نيازهاي) روانشناختي نياز آن 4 فقدان
.ميكند ايفا مهمي نقش بارزي طور به امنيت فقدان
كه ميرسد نظر به ميكنند تاكيد تحقيق اين نويسندگان
در مردم احتمالا ميروند پيش اشتباه جهت در امور وقتي
.بود خواهند مهم امور پيشبينيپذيري و ايمني كسب آرزوي
اينترنت:منبع
(روانشناسي ارشد كارشناس)زنديه آنيتا:ترجمه
ماست دل در هميشه نميرد كه آتشي
.شوي خارج خانه از ميترسي ميشود كه سوري چهارشنبه روز
هيچ تو و ميرسد گوش به نزديك و دور از مهيب صداهاي
نميبيني هست آنچه و باشد بايد آنچه بين شباهتي
(1)قلعهسر قبرستان كه تپهاي بر برافروخته مشعلهاي -1
شب وقتي.ميپاشيد دشت تمام بر را سرخي داشت ، قرار آن بر
را آن و ميكرد روشن را مشعل آخرين مادر شد ، مي نو سال
و ميآمد خانه درون به ميداد قرار خانه ديوار كنار
و مادرش و پدر روح آمرزش براي عشاء و مغرب نماز بعداز
كه آتشي روي از ما.ميخواند مستحبي نمازهاي مردگان همه
و ميكرديم شادي و ميپريديم بوديم برافروخته كوچه در
داشت صفايي چه و ميكرديم عوض آتش سرخي با را خود زردي
روزهاي در.عشق وحرارت روشنايي و بود نور سمبل كه آتش
و ميزديم گره طبيعت سبزي به را آتش مهربان سرخي سال آخر
همه و سبزي و درخت براي ميگزارديم شكر را خداوند كرامت
هم به را زندگي و مرگ تپه فراز روشن مشعلهاي سوسوي.چيز
روز چند طبيعت كه بود قرار اينكه نه مگر.ميزد پيوند
را خداوند سخاوت و لطف و شود بيدار زمستاني خواب از ديگر
...و دهد هديه دهقانان به گندم خوشههاي شكل در
معتقد قديم ايرانيان":ميگويد كبير هوشنگ مهندس -2
اقوامشان ديدن به مردگان ارواح سال آخر روز در كه بودند
شادي در خود و شوند خبر با روزشان و حال از تا ميآيند
ارواح آنكهاين براي نيز مردم.كنند شركت جديد سال جشن
قبرستانها در و پشتبامها روي ، بشناسند را خانههايشان
و تشتها بر زدن با و ميكردند روشن آتش آباديها و
".ميكردند صدا را مردههايشان طبلها ،
اين:است آمده ميرنيا سيدعلي تاليف مردم فرهنگ كتاب در
(چهارشنبه شب) سهشنبه آخرين غروب به جهت آن از آيين
به گاهشماري حسابهاي رسيدگي با زردشت كه است شده موكول
كه بود سالي آن و يافت توفيق تقويم دقيق تدوين و تنظيم
سهشنبه آن نيمه كه شد مصادف سهشنبهاي با سال تحويل
به نو سال جزو بعدازظهر نيمه و كهنه سال از جزيي ظهر تا
روز همان شب نيمه در را روز هر آغاز چون و آمد حساب
شناخته نوروز را سهشنبه آن فرداي بنابراين ميدانستند ،
آن از و افروخته آتش و گرفته جشن معهود مطابق را شبش و
.دادند قرار چهارشنبهسوري را شب آن پس
آستانه در آتشافروزي مراسم ايرانيان ديگر عقيده يك به
قرار سال چهارشنبه آخرين در اسلام ، قبول از پس را نو سال
روز كه باشند كرده تاسي اعراب عقيده از تا دادهاند ،
در ميدانستند ، نحس و شوم را يومالاربعا يا چهارشنبه
مناسبت به دارند ، عقيده چهارشنبهسوري تسميه وجه مورد
(2)".ناميدهاند سرخ "سور" را آن شب آن در آتشافروزي
كبير هوشنگ مهندس را آن كه دارد وجود هم ديگري روايت
بود ، دوشنبه آن آخر روز كه سال يك در كه ميكند نقل چنين
.بودند كرده روشن آتش پشتبامها روي بغداد ايرانيهاي
آن علت از -بود عباسي متوكل احتمالا كه -وقت خليفه
شايق و ميآيد خوشش.ميگويند او به را علت و ميپرسد
روز آخرين بعد سال.دهند انجام همه را كار اين كه ميشود
پس آن از و ميشود انجام مجدد كار اين و بود سهشنبه سال
و شور به و ميكردند روشن آتش مردم سال هر سهشنبههاي
.پرداختند شادي
خارج خانه از كه ميترسي ميشود كه سوري چهارشنبه روز -3
هيچ تو و ميرسد گوش به نزديك و دور از مهيب صداهاي.شوي
سرخي.نميبيني هست آنچه و باشد بايد آنچه بين شباهتي
منفجرهاي مواد مهيب صداي به را خود جاي آتش مهربان
نشده رعايت ايمني اقدامات كمترين آن ساخت در كه ميدهد
در كه هستند جگرگوشههايشان نگران ديروقت تا مادران.است
براي فقط بسياري.رفتهاند حادثه استقبال به شادي جستجوي
سلامتشان كمين در خطر كه نيست معلوم اما ميروند ، تماشا
.نه يا هست
.چيست چهارشنبهسوري جشن اوليه دليل نميدانند هم اكثرا
دستيازيدن همچنين و است هيجان ميكند جلبشان آنچه اما
مهدي نام به جواني.ميشوند منع آن از كه چيزي به
و شور از.ميرود تماشا براي فقط":ميگويد جهانگردي
مانند انفجار صداي سرو و ترقه از و ميآيد خوشش شادي
معلوم اما "است زايد كارهايي ميكند فكر و نميآيد خوشش
جمع قاطي سال آخر سهشنبه روز هيجان در خود كه نيست
نميآيد خوشش ترقه از هم محسنزاده گل سارا.شود خطرساز
بسياري كه چيزي.است علاقهمند شادي و شور به بيشتر و
تماشاچي هميشه ميگويدشدهاند منع آن از جوانان اوقات
سنتيرا مراسم پارسال مثل هم امسال دارد قصد و است بوده
.ببيند نياوران پارك در
و ميآيد خوشش چهارشنبهسوري سنتهاي از اقبال شروين
از دارد دوستشود زنده دوباره سنتها اين ميكند آرزو
.تو از من زردي من ، از تو سرخي بگويد و بپرد آتش روي
.بزند دف كوچه در و كند شادي ميخواهد دلش جعفري فرزاد
بند و قيد در اما دارد دوست را شادي:ميگويد جواني خانم
سيسالش چون است معتقد اما نميكند منعش.نيست سنتها
.است گذشته او از شدهديگر
سنت مورد در ميگيرند قرار پرسش مورد كه جواناني اكثر
چيزي آن روي از پريدن و آتش جز به چهارشنبهسوري
مانند.ميدانند چيزهايي كه هستند بعضي فقط.نميدانند
به متعلق سوري چهارشنبه سنت اصل":ميگويد كه جوان اين
سال آخر روز در 5 كه هستند معتقد آنها چون است زردشتيان
و بازميگردند آشنايان و اقوام منزل به درگذشتگان فروهر
شادي براي ميدانستند مهم اصول از را شادي زردشتيان چون
به و ميكردند روشن آتش پشتبامها روي گذشتگان در فروهر
از مدتها تا اسلام بعداز.ميشدند مشغول پايكوبي و شادي
آن به را روز يك وليبعدها ميشد جلوگيري سنت اين
به آن از و كردند تعيين را چهارشنبه شب و دادند اختصاص
اشاره كه همانطور و شد معروف چهارشنبهسوري بهنام بعد
برخي دليل به امروزه ولي است آن جشن مراسم اين اصل شد
وسايل به جوانان شادي ، مورد در شده ايجاد محدوديتهاي
روي ديگر منفجره وسايل انواع و نارنجك مانند قهرآميز
".آوردهاند
معلوم.است زده را جوانها از خيلي دل حرف آخري جوان -4
سنتهايي برخي مقابل در كه دارند اصرار بعضيها چرا نيست
.است ، بايستند مردمشده هويت از بخشي و دلخوشيها جزء كه
به است معتقد است ديروز جوانان از كه كبير هوشنگ مهندس
اولا:نيست مساله اين با مقابله براي دليلي دليل ، دو
زردشتيان به مربوط اصل در سنت اين است ممكن هرچند آنكه
و درآمد ايرانيان همه براي سنتي صورت به بعدا ولي باشد
".ندارد اسلام مبين دين با مغايرتي هيچ
و زخميها آمار از چهارشنبهسوري شب از قبل مدتها
آنكه از غافل ميشود ، گفته روز اين حوادث و آتشسوزيها
بايد.نميشود جوانان در هيجان ايجاد از مانع اينها
شناخته رسميت به مردم عامه توسط قرنها سنت اين كه دانست
نميتوان آيا دارد ، ريشه عامه باورهاي عمق در و است شده
باستاني باورهاي تبيين به جامعهشناسانه دقيق مطالعه با
كه حالي در آياكرد جلوگيري آن انحرافات از و گماشت همت
جوانان ، ماجراجويي از سوءاستفاده با سودجويان
گزاف قيمتهاي به را منفجره و محترقه مواد خطرناكترين
تهيه با نيست بهتر ميدهند ، قرار آنان اختيار در
خطر ، بي محترقه مواد و فشفشهها و استاندارد ترقههاي
...آيا ببنديم هايمان جگرگوشه سلامتي بر را خطر راه
نصيري آرش
مازندران در نكا شهرستان توابع از روستايي -1
عامه فرهنگ به مردم فرهنگ كتاب در پاراگراف اين همگي -2
.است شده داده ارجاع پوركريم هوشنگ نوشته
چيست؟ كاردرماني
بايستي جامعه افراد ساير نسبت به كاردرمانگر ، يك
ضمن و بوده برخوردار بيشتري نوعدوستي احساس از
باشد علاقهمند نيز بيماران به خود حرفه به علاقهمندي
فردي و گروهي صورت به ديگران ، با خوبي به بتواند و
.كند برقرار ارتباط
اركاناصلي از و پيراپزشكي رشتههاي از يكي كاردرماني
ايران ، در تاسيس سابقه سال حدود 25 با كه است توانبخشي
دورههاي ايجاد با جوان رشتههاي از يكي عنوان به
اين در متخصص تربيت به كشور ، دانشگاههاي در كارشناسي
به نسبت آن ، كم سابقه دليل به اما است ، كرده اقدام رشته
.است شده شناخته مردم بين در كمتر توانبخشي رشتههاي ساير
وسيله به معلولين و بيماران درمان به رشته اين حقيقت در
و ميپردازد انفرادي يا و گروهي فعاليتهاي و حركات
استقلال حداكثر به معلول يا بيمار رساندن آن هدف مهمترين
.است اجتماعي و فردي زندگي مختلف زمينههاي در ممكن
حداكثر ايجاد:از است عبارت كاردرماني" كلي تعريف يك در
سلامتي ، حفظ و ناتواني از جلوگيري و عملكرد در استقلال
و فكري رواني ، روحي ، هدفمند فعاليتهاي سلسله يك صورت به
كهولت يا و بيماري آسيب ، اثر در كه افرادي براي فيزيكي
در اختلال يا و رشدي جسمي ، رواني ، اختلال دچار سن
".شدهاند يادگيري
تهيه و بيمار وضعيت ارزيابي و سنجش منظور به كاردرمانگر
و برنامهريزي درمان ، اهداف تعيين:شامل درمان طرح
پيشرفت با و ميدهد قرار معاينه مورد را وي درمان ، اجراي
زندگي در بهتري عملكرد ميسازد قادر را او درمان طرح
نزديك ارتباط برقراري.آورد دست به خويش اجتماعي و فردي
.است حرفه اين در مهم مسائل از يكي دوطرفه اعتماد ايجاد و
از بايستي جامعه افراد ساير نسبت به كاردرمانگر ، يك
علاقهمندي ضمن و بوده برخوردار بيشتري نوعدوستي احساس
به بتواند و باشد علاقهمند نيز بيماران به خود حرفه به
.كند برقرار ارتباط فردي و گروهي صورت به ديگران ، با خوبي
بتواند بايد كند ، كمك ديگران به بخواهد اينكه از قبل او
.نمايد كنترل را خويش احساسات و آمده فائق خود مشكلات بر
حس با را همدردي حس كاردرمانگر است لازم ديگر عبارت به
طولاني زمان درمان ، طرح يك معمولا چون درآميزد مسئوليت
صرف و تعهد ميدهد ، قرار تاثير تحت را فرد زندگي از
.ميطلبد را زيادي انرژي
جسمي درمان:شامل كاردرماني رشته در توانبخشي و درمان
خدمات دامنه.است بيماران (رواني) روحي درمان و (فيزيكي)
در را سالمندان تا...و كودكان و نوزادان از كاردرماني
حاد دوران در مراقبت مدت كوتاه دوره از كه برميگيرد ،
را مدت طولاني تطابقي دورههاي در توانبخشي تا بيماري ،
مدرسه ، كلينيك ، بيمارستان ، يك در ميتواند و ميشود شامل
.شود انجام اجتماعي محيطهاي يا و شخصي منزل
به كه ابزاري هر از ميتواند درمان حين در كاردرمانگر
شود ، واقع موثر بيمار عملكرد بهبود در است ممكن نحوي
چند از است ممكن درماني جلسه هر در همچنين.كند استفاده
در محدوديتي هيچ و شود استفاده مكرر طور به فعاليت نوع
فعاليتهاي و وسايل جلسه هر در.ندارد وجود زمينهها اين
وسايل سرگرميها ، از درمانگر زيرا.ميگردد مطرح گوناگون
خوردن ، غذا پوشيدن ، لباس مانند روزمره فعاليتهاي بازي ،
.ميكند استفاده...و كردن پست كردن ، خريد
تشكيل طريق از توانبخشي و بهزيستي سازمان ميشود پيشنهاد
مسئوليت جمعي ، ارتباط وسايل از استفاده و سمينارها
تا بگيرد عهده به رشته اين با را جامعه بيشتر آگاهيسازي
مايوس كه بيماراني احتمالي ، ضايعات از پيشگيري بر علاوه
كلينيكهاي و مراكز به مراجعه با شدهاند درمان از
.بازگردند جامعه به خوبي روحيه با و معالجه توانبخشي
سپنتايوسفيان
كاردرماني رشته دانشجوي
برگزار "ايراني خانواده در خشونت" همايش
ميشود
گذشته شب دوشنبه ،"خانواده در خشونت":اجتماعي گروه
بررسي مورد "ايراني خانواده در خشونت" همايش در
.گرفت قرار جامعهشناسانه
اين در دانشگاه استاد و نويسنده "اعزازي شهلا"
شد ، برگزار تهران هنري فرهنگي مجموعه در كه نشست
را زنان شغلي ، نيازهاي و بازخواست از ترس":گفت
به را خود ضد به خشونت اعمال موارد كه ميكند مجبور
."نرسانند خانوادههايشان اطلاع
ميگفت ، سخن "خشونت شناسي جامعه" موضوع با كه وي
حق كه دارد وجود ما جامعه در نگرشي متاسفانه":افزود
.ميدارد روا فرزندان مورد در والدين براي را خشونت
روابط در كه بپذيريم بايد ابتدا در كه است حالي در اين
و انساني حقوق از را افراد نداريم حق مردم ، ميان جاري
".كنيم محروم خود اجتماعي
رابطه يك در كه بپذيريم بايد":گفت اعزازي
مقصر ، فرد يا قرباني اينكه به توجه بدون خشونتآميز ،
براي خشونت از ندارد حق كس هيچ كرده ، گناهي چه
".كند استفاده اصلاح
در خشونت مختلف تعاريف مورد در دانشگاه استاد اين
در جهاني نهاد يك عنوان به ملل سازمان":گفت جهان
و كند مي رعايت را اعتدال و ميانه حد خود تعاريف
زنان ميان قدرت نابرابر روابط از جلوهاي را خشونت
مردان سلطه به كه ميداند تاريخ طول در مردان و
".است انجاميده آنان ميان تبعيض و زنان بر
دارد وجود كشور در تخريبي كلاس هزار 60
و توسعه نوسازي ، سازمان رئيس:اسلامي جمهوري خبرگزاري
موجود درس كلاس هزار جمع 435 از:گفت كشور مدارس تجهيز
.است غيراستاندارد يا تخريبي كلاس هزار كشور 60 سطح در
:گفت ايرنا به اصفهان در سهشنبه روز افشاني علي سيدمحمد
كپري ، كلاس هزار سه از بيش نيز موجود كلاسهاي تعداد از
و 485 هزار و 28 هستند گلي و خشتي كلاس و 608 هزار 14
.دارند قدمت سال بالاي 40 نيز كلاس
كشور در موجود كلاسهاي هماكنون 35درصد وي ، گفته به
وي.هستند استيجاري درس كلاس و 487 هزار و 13 دونوبته
.كرد ذكر كلاس هزار را 154 كشور نياز مورد كلاسهاي تعداد
ميليارد و 400 هزار به 24 كلاسها اين احداث براي:گفت وي
.است نياز سال 80 قيمت اساس بر اعتبار ريال
امتياز لغو به روزنامهنگاران صنفي انجمن
كرد انتقاد "عصرما" هفتهنامه
در ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
و "ما عصر" هفتهنامه امتياز لغو به نسبت بيانيهاي
.كرد اعتراض آن مديرمسئول براي حبس مجازات تعيين
كه حالي در:است آمده بيانيه ، اين از بخشي در
در همچنان كشور روزنامهنگاران و مطبوعاتي جامعه
جمله از خود قانوني حقوق اعاده و احقاق انتظار
امنيت برقراري و مطبوعاتي آزادي اصل به احترام
ماه مجازات 17 تعيين هستند ، روزنامهنگاران حرفهاي
ما عصر نشريه امتياز لغو و مسئول مدير براي زندان
و حقوق تحديد جهت در كههمچنان است آن نشانه
. شود مي اصرارورزيده روزنامهنگاران و مطبوعات آزادي
:كرد تصريح خود بيانيه در روزنامهنگاران صنفي انجمن
هيات نظر تنها نه عصرما نشريه عليه صادره راي
بلكه نكرده ، رعايت را مجازات تخفيف مورد در منصفه
عمومي محاكم از تاكنون كه است مجازاتي سنگينترين
زنداني يك تا ميرود و شده صادره نشريه يك عليه
اضافه كشور مطبوعاتي زندانيان آمار به ديگر مطبوعاتي
.كند
صنفي انجمن:است آمده بيانيه اين پايان در
استمرار از عميق تاسف ابراز با ايران روزنامهنگاران
تقبيح و روزنامهنگاران و مطبوعات حقوق نقض و روند
محمد" طولانيمدت حبس و ما عصر نشريه امتياز لغو حكم
استفاده با كشور قضايي مسئولان دارد انتظار ،"سلامتي
جلوگيري راي اين اجراي از موجود ، قانوني امكانات از
راي نقض با تا آورند فراهم را امكان اين و كنند
.شود فراهم پرونده اين مجدد رسيدگي شرايط صادره
برگزار آزاد دانشگاه تخصصي دكتراي آزمون
ميشود
دانشگاه سال 81 تخصصي دكتراي آزمون
كشاورزي ، پايه ، علوم مهندسي ، و فني گروه پنج در آزاد
برگزار ماه اسفند و 24 روزهاي 23 در هنر و انساني علوم
و 661 هزار هشت آزمون اين براي ايرنا ، گزارش به.ميشود
و هزار شش تعداد اين از كه كردهاند داوطلبشركت نفر
زن داوطلبان نفر و 91 هزار دو و مرد داوطلبان نفر 570
تحقيقات و علوم پزشكي ، واحد حوزه سه در آزمون اين.هستند
.ميشود برگزار تهران در (عج)وليعصر مجتمع و
مناسبت به انتظامي نيروي ايمني توصيههاي
جديد سال و ماهمحرم فرارسيدن
آستانه در بزرگ تهران انتظامي نيروي:اجتماعي گروه
از محرم ، ماه مراسم با آن تقارن و نو سال تعطيلات
ايمني توصيههاي رعايت با كه خواست تهراني شهروندان
همكاري امنيت و نظم حفظ در نيرو اين ماموران با
.كنند
در بزرگ تهران انتظامي فرماندهي اطلاعرساني مركز
تسليت با كرد صادر سهشنبه روز كه اطلاعيهاي
حضرت شهيدان سالار سوگواري ايام فرارسيدن
مسايل رعايت ضمن خواست ، مردم از اباعبداللهالحسين
غير و مشكوك رفتوآمدهاي كليه خود ، سكونت محل ايمني
ديگر و محل ساكنان اثاثيه و اسباب جابجايي عادي ،
اين ماموران به تلفن 110 با سريعا را مشكوك موارد
.دهند اطلاع نيرو
و تكايا مسئولان از همچنين اطلاعيه اين در
اندازي راه در است شده خواسته عزاداري هياتهاي
برقراري براي عزاداري ، مراسم برگزاري و دستجات
مساعدت و همكاري انتظامي نيروي با امنيت حفظ و نظم
.كنند
از آب انتقال طرح اجرايي عمليات آغاز
خمين ، گلپايگان ، قم ،
به دز سرشاخههاي
محلات و دليجان
شهرهاي به دز سرشاخههاي از آب عظيم طرح اجرايي عمليات
دفتر رئيس حضور با محلات و دليجان خمين ، گلپايگان ، قم ،
، گلپايگان قم ، نمايندگان نيرو ، وزير رهبري معظم مقام
.گرديد شروع قم استاندار و خوانسار
عامل مدير خامسي تقيزاده مهندس ابتدا مراسم اين در
مهم طرحهاي جزء را طرح اين تهران منطقهاي آب سازمان
نظر از چه و كميت نظر از چه طرح اين:گفت و كرد ذكر كشور
طول به آبرساني تونل بلندترين است ، مهمي بسيار طرح تخصصي
يكصدوده انتقال خط و متر قطر 60/3 و كيلومتر حدودپنجاه
طرح اين اجزاء انحرافي بند و 5 لوله بوسيله كيلومتري
حجم 158 با كوچري سد انتقال ، خط از قبل همچنين.هستند
پروژه اين اجراي هزينه.ميشود احداث مكعب متر ميليون
است ، سال طرح 5 دوره و تومان ميليارد دويستوپنجاه حدود
شده گرفته نظر در شهرها اين صنعت براي حاصله آب از بخشي
سپس.كرد خواهد تامين را شهر آشاميدني 5 آب مابقي و است
است خوشحالي مايه بسيار:گفت رهبري معظم مقام دفتر رئيس
عمليات شروع با شهرها اين مردم ديرينه آرزوي امروز كه
اساسي مشكلات از يكي.ميشود برآورده عظيم طرح اين اجرايي
.است شرب آب موضوع قم خصوصا و شهرها
تهران ترافيك تصادفات به رسيدگي تاخير
است
داده افزايش را
پزشكي يا كشيك قاضي رسيدن دير:اسلامي جمهوري خبرگزاري
ترافيكي مشكلات فوت به منجر تصادفات رخداد محل در قانوني
كه است افتاده اتفاق بارها.است داده افزايش را مناطق اين
ولي شده افرادي يا فرد مرگ به منجر شديدي تصادف محلي در
.است مانده باقي تصادف محل در متوفي مدتها
شود حاضر محل در بايد كشيك قاضي قانون ، طبق حوادث اين در
.كند صورتجلسه را آن لازم بررسي از پس و
محل آن ترافيكي وضعيت در مواقع اين در قاضي تاخير
.ميكشد طول ساعتها تا گاه كه ميآورد پديد اختلالاتي
اين در تهران ترافيك كنترل شركت بهرهبرداري بخش مدير
نشدن منتقل و حادثه محل در جنازه ماندن:ميگويد زمينه
ميكند كم را عبوري ظرفيت و ميبندد را معبر از بخشي آن ،
ايجاد اختلال كامل طور به عبوري ترافيك در ترتيب اين به
زمان در مشكل رفع اگر:ميدهد ادامه رهنما مسعود.ميشود
دقيقه پنج اصلي معابر يا بزرگراه در ساده حادثه يك وقوع
طول دقيقه حداقل 20 عادي وضعيت به معبر بازگشت بكشد طول
.ميكشد
احاله شددرخواست كشور كل دادستاني تقديم
كشور عالي ديوان به
سلامتي پرونده
مجاهدين سازمان كل دبير سلامتي محمد وكيل:اجتماعي گروه
ديوانعالي در موكلش پرونده به رسيدگي درخواست انقلاب
.كرد كشور كل دادستاني تقديم را كشور
سلامتي ، محمد مدافع وكيل نيكبخت ، صالح ايسنا ، گزارش به
فوق خبر اعلام ضمن موكلش پرونده وضعيت آخرين درباره
درخواست سال 80 ، ماه اسفند بيستم ديروز:كرد خاطرنشان
را كيفري امور در دادرسي آيين قانون ماده 268 اعمال
.نمودم كشور كل دادستاني دبيرخانه تقديم
به تجديدنظر دادگاه حكم هنوز كه اين به اشاره با نيكبخت
وجود ، اين با:كرد تصريح است ، نشده ابلاغ موكلش و وي
كاركنان قضايي مجتمع معاونت دستور به ما عصر هفتهنامه
.گرديد توقيف دولت
و فرهنگ وزارت به كه نامهاي طي مجتمع ، اين:افزود وي
ارسال تجديدنظر دادگاه حكم كپي ضميمه به اسلامي ارشاد
.بود نموده را ما عصر هفتهنامه توقيف درخواست كرده ،
خاطرنشان موكلش محكوميت ميزان درباره سلامتي مدافع وكيل
و زندان روز يك و ماه به 26 بدوي دادگاه در سلامتي:كرد
تجديدنظر ، دادگاه اما ;بود شده محكوم ما عصر نشريه توقيف
يك از را مجازات آن ، مورد يك در و كرده توجه مورد دو به
به 3 ماه از 6 را مجازات ديگر مورد در و ماه به 6 سال
رسيدگي ، از بعد تجديدنظر دادگاه يعني ;دادهاند كاهش ماه
.است داده تخفيف موكلم به ماه فقط 9
تايلند نخستوزير روزنامهنگاران اعتراض
داد قرار سقوط
آستانه در را
نامهاي ارسال با تايلندي روزنامهنگار هزار از بيش
نخست ،"شيناواترا تاكسين" از كشور ، اين سناي به
كشور ، اين رسانههاي ساختن محدود خاطر به تايلند وزير
.كردند شكايت
تايلند چاپ پست بانكوك روزنامه ايرنا ، گزارش به
تايلند روزنامهنگاران اتحاديه ديروزنوشت ،
سوي از امضا و 195 هزار يك حاوي نامهاي
دست و روزنامهنگاران
كه كرد تسليم كشور اين سناي به رسانهها اندركاران
كه اتهامهايي به تا است شده خواسته سنا از آن در
و رسانهها به اخير هفتههاي در تاكسين دولت سوي از
.كند رسيدگي است ، شده وارد كشور اين مطبوعات
خواهد قرار بازخواست مورد را تاكسين سنا ، ميشود گفته
خود مقام از اتهام ، تاكسين اين اثبات صورت در و داد
.شد خواهد بركنار
و افكار آزادي:است آمده تايلند اساسي قانون در
راديو روزنامهها ، رسمي سانسور و است شده تضمين بيان
ملي ، جنگ ، امنيت موارد در مگر است ، ممنوع تلويزيون و
.اخلاقيات و عمومي نظم افراد ، خصوصي زندگي
را نامه اين روزنامهنگاران اتحاديه رئيس
.كرد تسليم تايلند سناي بهسخنگوي
گرفته صورت تهديدهاي نيز تايلند ملي بشر حقوق كميسر
مامور به را رسانهها به نسبت تاكسين دولت سوي از
اطلاع اجرايي دادگاه همچنين و شكايتها به رسيدگي
.است داده
وي مشاور وزير و وي معاون تاكسين ، با همچنين وي
مسئوليت بايد است گفته آنان به و گرفته تماس
و روزنامهنگاران اموال به رسيدگي بر مبني خود دستور
.بگيرند عهده به را غيردولتي سازمانهاي سياسي فعالان
به تهديد دنبال به روزنامهنگاران اخير اقدامات
صورت كشور اين از روزنامهنگاران از تن دو اخراج
.گرفت
گذشته سال يك در خود آمدن كار روي زمان از تاكسين
كشور اين مطبوعات و رسانهها فعاليت تا است كوشيده
اين مالي فساد ضد اداره به تازگي به و كند محدود را
بانكي 64 حسابهاي تا است داده دستور كشور
.كند بررسي را آنان خانوادههاي و روزنامهنگار
حقوق طرفدار بينالمللي سازمان دو اين از پيش
وزير نخست شيناواترا تاكسين از شدت به رسانهها
اين در مطبوعات آزادي خواستار و كرده انتقاد تايلند
.بود شده كشور
|