شتابزده نقدي بر آرام عبوري
:اشاره
معرفي در مشرف مريم دكتر از نقدي صفحه همين در پيش چندي
.شد درج يوسفپور كاظم محمد دكتر نوشته "صوفي نقد" كتاب
كه مشرف دكتر انتخابي برموضوعات است نقدي مقالهحاضر
.ميگذرد نظرتان از
قرار تحقيق و بحث مورد و تصوف در بصري حسن جايگاه طرح *
عظيمالشان و عاليرتبه محققان سياق و سبك به آن دادن
است شده كوتاهي هم تاكنون و بشود كتابي بايد كه تشيع
مسير در سهلانگاري كوچكترين اگر كه است حساسي موضوع
نگار احوال شرح.مينمايد دشوار و صعب را كار بشود تحقيق
عجب و ميدهد تنزل اشقيا تذكرهنويس مرتبه به را اوليا
در و نموده بيپروايي "صوفي نقد" كتاب بر نقد نويسنده كه
آشنايي نوشتن و خواندن روش و راه به كه تحقيق اهل انظار
.است كرده آستانهنشين را خويش نقادانه مقاله دارند
نيازي باشد مدعي آن كهمولف نيست اثري هيچ كه آنجا از
تحسينبرانگيز و تقدير قابل زحمات باشد ، نداشته نقادي به
آنچه وليدارد ضروري تذكراتي به نيازي هم يوسفپور دكتر
باشم داشته آن نقد و كتاب با خلوتي تا برانگيخت را راقم
.بود مشرف مريم دكتر انتخابي موضوعات
آنها به هم جوابي ظاهر حسب بر كه موضوعاتي به پرداختن در
نقدپذير مواردي كه ميماند اين به بيشتر است ، شده داده
دكتر انتخابي موضوعات پيرامون آنچه و نمودهاند مشخص را
بازي شاهد" مانند گرديده مطرح ايشان بهوسيله مشرف مريم
"سعدي بودن صوفي انكار" يا "تصوف بر شيعه نقد" يا "صوفيان
شيخ تاريخ بزرگ و سرشناس صوفي مريد را خود كه
و دقيق مطالعات به ميداند سهروردي ابوحفص شهابالدين
مسائل ما نويس نقد انتخابشدههاي زيرا.دارد نياز عميق
نوشته شتابزده كه صفحه چند با و است جنجالبرانگيز
حائز و حساس بسيار موضوعاتي نميتوانبراي ميشود ،
.داد ارائه قانعكننده و كافي جواب اهميت
نام به كه رسالهها نگارش با تصوف سر بر نمونه براي
اصالت داشتهاند سعي و نوشتهاند "تصوف بر درآمدي"
ناموفق هنوز و رسانند اثبات به را آن بودن اسلامي
اصل است شده ارائهداده تاكنون آنچه زيرا بودهاند ،
با را فرقهاي تصوف به وابستگي بدون پژوهش و تحقيق
ميبرد سوال زير را محقق تحقيقات اصالت كه سوالهايي
قرار هم كنار مهمتر.مينمايد پذيرش غيرقابل و بيريشه
به صوفيه آثار اكثر در امروز كه "تصوف" با "عرفان" دادن
كه است خطرناكي بسيار اشتباهات جمله از ميخورد ، چشم
مورد اسلامي علمي بلندپايه شخصيتهاي وسيله به ميبايد
آثار مطالعه از آنچه زيرا گيرد ، قرار بررسي و بحث
مجاهد عارف ملاصدرا ، كاشاني ، فيض محسن ملا چون بزرگاني
و محلاتي آخوند حاجي نامي عارف نوربخش ، محمد سيد امير
دست به همداني محمد علي حجهالحق برخوردهاي اواخر اين
مخالف شديدا رايج تصوف با عاليمقام ذوات اين ميآيد
در ندارند صوفي و تصوف بر مستقل رسالهاي اگر و بودهاند
مقابله به صريح و آشكار بهطور خود نوشتههاي لابهلاي
.برخاستهاند اسلامي پسوند تصوفبا با
از كتابي بايقرا حسين ميرزا كه صوفيان بازي شاهد مساله
آمده بازار به بارها و بارها نموده تدوين آن عشاق مجالس
شيوخ از..و سعدي حافظ ، مولانا ، و عراقي كه غزلياتي تا
نميتوان و نيست كم دادهاند ارائه زمينه اين در صوفيه
امثال و شيرازي بقلي روزبهان شيخ امثال بازي شاهد مساله
در ميتوان بارز نمونههاي با شايد و گرفت ناديده را او
و شد مواجه ستاري آقاي نوشته "صوفيانه عشق" تحقيقي كتاب
.گرفت ناديده را آن و داد پاسخ مدافعانه سطري چند با
و بحث مورد و تصوف در بصري حسن جايگاه طرح همه از مهمتر
و عاليرتبه محققان سياق و سبك به آن دادن قرار تحقيق
كوتاهي هم تاكنون و بشود كتابي بايد كه تشيع عظيمالشان
در سهلانگاري كوچكترين اگر كه است حساسي موضوع است شده
احوال شرحمينمايد دشوار و صعب را كار بشود تحقيق مسير
و ميدهد تنزل اشقيا تذكرهنويس مرتبه به را اوليا نگار
نموده بيپروايي "صوفي نقد" كتاب بر نقد نويسنده كه عجب
نوشتن و خواندن روش و راه به كه تحقيق اهل انظار در و
كرده آستانهنشين را خويش نقادانه مقاله دارند آشنايي
.است
نظر جلب "صوفي نقد" نقد مقاله در كه حساسي موضوع نخستين
:است اينسطور ميكند
حضرت و علي حضرت جمله از شيعه امامان به بخش اين در"
".است شده داده نسبت صوفيان رد و ذم در مطالبي صادق
وارد صوفيه ذم در حديثي ابيطالب عليبن ناحيه از اولا
از كلماتي صوفيه ثانيا باشد ، ساختگي يا جعل كه نشده
به است "صوفي" حروف از شرحي كه را تصوف اول طبقه شيوخ
كردهاند مطرح صوفي و تصوف از اميرالمومنين تاييد عنوان
-علمي تصوف ذهبيه" كتاب در خاوري اسدالله دكتر مرحوم كه
تا صوفيان كوي از" كتاب در واحدي تقي سيد آقاي و "ادبي
مشايخ از شده داده ارائه دلايل با را آن "عارفان حضور
امام حضرت از را نسبتش و دانستهاند صوفيه
.برداشتهاند عليعليهالسلام
در عليهالسلام صادق امام حضرت زمان از كه رواياتي اما و
كه نيست چنان و ميشود ديده اسلامي روايي متون صوفي ذم
سعادت كه اسلامي بزرگ شخصيتهاي.شدهاند مدعي ايشان
در صحيح حديث بهعنوان داشتهاند را اسلامي احاديث بررسي
:عشريه اثني سفينهالبحار2/54 ، ) كردهاند نقل خود آثار
(...و الشيعه563 حديقه و آثارالصادقين و 313228
بهنام ثاني شهيد نواده ناحيه از رسالهاي كه جايي تا
كتابخانه در گرديده تنظيم "فيالصوفيه حديثا الاربعون"
.ميشود نگاهداري شماره4578 تحت مرعشي آيتالله مرحوم
كه را صحيح احاديث بيمحابا نميشود اينصورت در
بدون داشتهاند تاكيد و تاييد آن صحت بر حديثشناسان
نسبت شيعه امامان به شد مدعي سندي يا دليل دادن ارائه
بصري حسن از مشرف مريم دكتر خانم دفاعيه در يا.دادهاند
كه ميكند مطرح بيرنگ تشيع در را او طرد موضوع چنان
نگارنده كه واميدارد انديشه اين به را خود وارد خواننده
و نظر نقد در.است گرفته را بصري حسن وكالت برزخ عالم از
اين كنار از گذرا هم ايشان كه يوسفپور دكتر استنباط
هنوز20 (بصري حسن) او":مينويسد اند گذشته حساس موضوع
خود زمانه مفتي نميتوانست وقت اين در حسن و نداشت سال
به ندادن فتوا سبب به را او اميرالمومنين تا باشد بوده
مريم دكتر نقد مقاله) "بخواند قوم سامري مسلحانه جنگ
(ستون6 مشرف
بياصالتي از چنان "صوفي نقد" كتاب نويس نقد دفاعيه
اگر آن محترمه نويسنده بگويم دارم شرم كه است برخوردار
حتما. ميكنند پاره نكرده ذرع كه نيستند كساني زمره در
حاضر كه دارند باور خود ذهني اندوختههاي به آنقدر
. كنند تحقيق مسالهاي پيرامون نيستند
در علياميرالمومنين حضرت بودند نموده كه استنباطي در
صوفيه رد را بصري حسن بر رد دارند ، فرمايشي صوفيه ذم
نه ولي هست تصوف رد بصري حسن رد نهايتا كردهاند تعبير
.ادعايي چنين با
مريم ودكتر كرده مطرح صوفي نقد كتاب آنچه در كنيد دقت
بلكه نيست ، "بصري حسن فتوادادن"از كردهصحبت نقد مشرف
عليهالسلام ابيطالب عليبن ميگويد صوفي نقد نويسنده
.دانستهاند امت سامري را او و بصري حسن برادر را شيطان
برادري حساس موضوع باشند نخواسته ما محترمه نقدنويس اگر
كه تحريفي آن با را بصري حسن بودن سامري و شيطان با
به هم اين و نشدهاند موضوع متوجه پس كنند ، لوث كردهاند
دوستداري لحاظ به نيستبلكه بصري حسن به حساسيت لحاظ
.است "تصوف"آسيبپذير حيثيت
خوبي به كه را موضوعي دو"صوفي نقد" كتاب نقدنويس
دور صوفي نقد كتاب مولف ازمقصود و نكردهاند مطالعه
:دادهاند جواب طريق دو به افتادهاند
قضايا اين ميدانيم اينكه به توجه با":مينويسند:الف
بعدها را افسانه اين و است بوده قبل سالها به مربوط
وقت تندرو وگروههاي خوارج پيروان و بصري حسن مخالفان
كه درصورتي(ستون7 مقاله)"پرداختهاند و ساختهاند
زمان آن درباره كسي تاريخي هر بعدهاي اگر نيست اينطور
نخست ميكند قضاوتي است ميزيسته دوره آن در كه شخصي يا
نظريات وبعد ميباشد فرد آن عملكردهاي اساس بر
بخواهيم اگر روش اين درمورد ما.است دوره آن صاحبنظران
داشته را همشهري صفحات تمامي بايد كنيم نقل را شواهدي
تاريخ استنباطهاي با چنين اين بخواهيم اگر و باشيم
مسلم حقايق كه پايهاي اصول خيلي بدانيدكه كنيم برخورد
خدشهدار اعتباري ، و جهت بدون را است استوار برآن
باشد ، قبل سالهاي به مربوط چه هر اصولامگر و ميسازيم
خيلي استدلالها بااين.ميشود آن و اين دست ساخته
شخصي مسائل و سرنوشتساز مهم رخدادهاي و تاريخي موضوعات
است قبل سالهاي به مربوط چون.شد خواهند بياعتبار زندگي
اعتباري ساختهاند ، ميشود مربوط قبل سالهاي به چون و
.ندارد
مباني كتاب" است اين "صوفي نقد"نويس نقد ديگر پاسخ:ب
صوفي نقد كتاب نويسنده استفاده مورد كه اسلامي عرفان
تصوف و زهد پيشگامان ديگر و بصري حسن از است گرفته قرار
آن در جعلي مطالبي و شده ارائه جعلي و شده تخريب چهرهاي
مقاله)"ندارد صحت كه شده داده نسبت شيعه امامان به كتاب
(ستون 7:صوفيه نظري و علمي نقد
كه معيارهايي به شده مطرح كجا هر را موضوعي ميگوييم ما
به و ميپذيريم سپس ميدهيم ، ارائه شود رد و تاييد بايد
خلاف بر كتاب بايدبداند ما نويس نقد يقين و حتم طور
براي است مهمان روز شبانه يك خانهاي هر در كه مقالهشما
براي عمومي و رسمي كتابخانههاي در بلكه طولاني زماني
.است ماندني هميشه
حيثيت با كه را اساس و بيپايه موضوعي نويسندهاي كمتر
فرض بر اگر.ميكند مطرح نوشتهاش در ميكند بازي او
باور و بپذيريم را "صوفي نقد"نقدنويس ادعاي بخواهيم محال
"اسلامي عرفان مباني"مولف تحقيقي كار سياق و سبك كه كنيم
ما كردهاند ، اشاره مشرف مريم دكتر خانم كه است پيماني
.بپردازيم حقيقت جستوجوي به ياجمعي خود بگذرانيم ، پژوهش
بزرگوار و رتبه عالي محققان اكثر بصري حسن مورد در
در كه انبوهآرايي نقل از كه دادهاند نظر شيعي اسلامي
را مشرف مريم دكتر و خواننده.ميكنيم نظر صرف است دسترس
تا صوفيان كوي از كتاب تا 339 صفحه 303 از مطالعه به
كتابخانه انتشارات از واحدي آقاي تاليف عارفان حضور
اهل امامان برخورد مهمتر همه از.ميكنيم سفارش سنايي
امام ناحيه از بصري حسن نامه جواب.بصري حسن با است بيت
(المحجوب87 كشف)است زيادي اسرار گوياي عليهالسلام حسن
حضرت پاسخ نعمتاللهي صوفي نايبالصدر عليشاه معصوم كه
.است كرده تعبير تعرضآميز را
بصري حسن به را عليهالسلام حسين امام شديد برخورد
.بگذرانيد نظر از طبري2/184 تاريخ درترجمه
كه ميشويم متوجه سجادعليهالسلام امام با او برخورد در
و بحارالانوار7/153)است ميداده نظريه امام خلاف بر او
...و (دستغيب20 تاليف استعاذه
اشاره اين به صوفي نقد مولف كه موضوعي با رابطه در:ج
حسن عليهالسلام اميرالمومنين علي است نوشته و داشته
برنقد نويس نقد.دانسته برادرش را شيطان و سامري را بصري
بصري حسن چون است نوشته كرده ، غلط برداشت آن از صوفي
و عملي نقد مقاله)است سامري نداد مسلحانه جنگ براي فتوا
داشت ، توجه بايد را موضوع دو (ستون 6 همشهري: صوفيه نظري
در است مدعي مقاله نقاد مشرف مريم دكتر اينكه نخست
از را موضوع اصل حالا است نديده را موضوع طبرسي احتجاج
هم ديگر جاهاي در البته ميكنيم نقل ايشان براي احتجاج
.شدهاند متذكر
بصره شهر اميرالمومنين چون نوشتهاند سامري مساله درباره
و قصدديدار به جمعه روز آن فرداي صبح در نمود ، فتح را
حسن آنها ميان در و شتافتند او خدمت به حضرت آن ملاقات
وسخنان گرفته دست به سفيدي اوراق كه ميشد ديده بصري
را او بلند صداي با حضرت.ميكرد ضبط را اميرالمومنين
شما كلمات و آثار:گفت بصري حسن ميكني؟ چه كه:كرد خطاب
حضرت.كنم شماحديث از بعد ديگران براي كه مينويسم را
يك قومي و جمعيت هر مقابل در كه باشيد آگاه":فرمودند
"شماهاست سامري (بصري حسن)شخص اين و ميباشد سامري نفر
تاسيس با واقعا بعدها البته (مترجم2/114 طبرسي احتجاج)
امامان با مقابله و بيت اهل كلامي مكتب مقابل كلامي مكتب
.داشت مومنان اغفال در را موسي زمان سامري نقش شيعه
اشاره صفحه 7برآن صوفي نقد در كه:شيطان برادري مساله
و كجا كه است گذشته آن كنار از مشرف مريم دكتر و شده
بصري حسن به عليهالسلام علياميرالمومنين جهتي چه براي
كتاب در را "بود ابليس تو برادر از آواز آن":فرمودهاند
چطور كه بگذرانند نظر از 110-مترجم2/113 طبرسي احتجاج
شيطان علياميرالمومنين قطبالمعصومين موليالموحدين
سرسلسله بصري حسن برادر را ربوبي قدسي ساحت از رجيم
.دانستهاند صوفيه فرقههاي
عمادي جمشيد
|