فوتبال10 جذاب داستانهاي
هيچكس براي بالاك بالاكء براي همه
جهاني جام تاريخ

فوتبال10 جذاب داستانهاي
ويليامز راس
راهبر آرش:ترجمه
راست يا دروغ:چهارم فصل
مشمئزكننده دغلكارانه پيروزيهاي است ، دلچسب و جذاب جوانمردانه فوتبال كه قدر همان
.بجويند بيزاري رقابت اين از لحظاتي براي فوتبال تماشاگران كه ميشود باعث و مينمايد
باخت از پس.است آورده پايين شدت به را فوتبال منزلت گاهي دروغپردازيها و تبانيها
.داد رخ دست اين از اتفاقاتي هم باز منچستر به سال 1915 در ليورپول عجيب
ايتاليا درداد رخ مشابهي وقايع زمان ، آن يوگسلاوي و ايتاليا كشور دو در سال 1965 در
در.داشت بازي دورتموند بوروسيا برابر در اروپا باشگاههاي جام در اينترميلان معروف تيم
يعني يوگسلاو داور چشمان برابر در درست اينتر بازيكن سوآرز لوئيس بازي اين لحظات از يكي
بازيكنان.گذشت صحنه اين از خونسردي با داورزد لگد دورتموند بازيكن "كوراي" به تسانيچ
را بازي ادامه فرمان داور اما.كردند اعتراض داور به و شدند عصباني حركت اين از آلماني
يكي بازي اين از پس.دهد شكست صفر بر دو را آلماني حريف شد موفق بازي اين در اينتر.داد
يوگسلاوي روزنامههاي براي نامهاي بود ديده نزديك از را بازي كه يوگسلاو هواداران از
نكته به بودم بازي تماشاي مشغول ايتاليا در وقتي":بود اين نامه اين محتواي.فرستاد
قضاوت را بازي اين كه ما هموطن داوران از يكي.كرد شگفتزده مرا كه بردم پي جالبي
ايتالياييها خطاهاي بر را چشمانش راحتي به او.بود برده ياد از را صداقت انگار ميكرد
.بودند داده او به اقامتش زمان در زيادي پول ايتالياييها كه فهميدم من اما.ميبست فرو
تيم يك از كه داوري آيا.ميدادهاند پول او به مرتبا مسابقه از قبل روزهاي از آنها
"باشد؟ صادق آنها مورد در قضاوت در ميتواند باشد گرفته پول فوتبال
حقيقت به كردند مرور ذهنشان در بار چند را فوق سوال يوگسلاوي مردم وقتي.بود خوبي سوال
كشورش به مراجعت از پس تسانيچ.كرد خشمگين را يوگسلاوي مردم نامه اين چاپبردند پي آن
جاي در را كارش سزاي او واقع در.داد دست از را فوتبال در قضاوت مديدي مدتهاي براي
.باشد شده رعايت اندازهاي تا عدالت تا داد ديگري
پولي از ميدهند رشوه فوتبال مسابقه يك نتيجه تغيير براي كه كساني وقتي معمولا
تامين براي نيز ديگري راههاي افراد از بعضي اما.است خودشان مال كه ميكنند استفاده
راهحل ژرمن پاريسن باشگاه پيشين روساي از يكي مثال طور به.آوردند دست به پول اين
.كرد اجرا را آن اما بود غيراخلاقي روش اين اينكه با و رسيد ذهنش به عجيبي
از را اول دسته.ميكرد تقسيم دسته دو به را ژرمن سن مسابقههاي مخصوص بليتهاي او
به سياه بازار در مخفيانه صورت به را بليتها باقيمانده و رسانده فروش به معمول راههاي
از آمده دست به پول او نداشت اطلاع بليتها اين فروش از كسي كه حالي درميرساند فروش
بر را مسابقه سرنوشت ميتوانستند كه ميكرد كساني به دادن رشوه و تطميع صرف را راه اين
كه باشگاه رئيس.شدند خبر با او حقه از مردم مدتي از پس اما.دهند تغيير او خواسته طبق
فوتبال در مديريت از ابد تا و شد بركنار كار از زودي به بود ، شده دچار بزرگي دردسر به
.نيست لطف از خالي آن شنيدن كه داده رخ فوتبال تاريخ در نيز ديگري نمونههاي اما.شد منع
.شد دچار خندهآوري و مضحك سرنوشت به برزيل در شده انجام بازيهاي از يكي سال 1978 در
جالبي مسابقه يوونتوده و گرميو تيم دو برزيل جنوب در ريو قهرماني جام مسابقات از يكي در
يك بايستي آنها نباختن صورت در كه چرا ميباخت را بازي اين بايد گرميو.كردند برگزار
بالاتر مراحل به آنها صعود احتمال و ميكردند برگزار كاكسياس قوي تيم با دشوار ديدار
.ميشد ضعيفتر
شد باعث بازيكنان از يكي بيتجربگي اما.شد زمين وارد باخت براي گرميو دليل همين به
چه كه فهميد تازه احساساتش نشستن فرو از بعد تيم اين جوان مهاجم.بيفتد جلو گل يك گرميو
فريادهاي بودند باخبر علاقهشان مورد تيم وضعيت از كه نيز گرميو هواداران.كرده اشتباهي
از پسكشيدند "ويكتور" يعني نظر مورد بازيكن سر بر برميخاست آنها عصبانيت از كه بلندي
گرميو هواداران شادماني صداي.گرفت گرميو ضرر به پنالتي يك عمدا بازي داور دقايقي گذشت
را تيمشان خوردن گل خاطر به تيم يك هواداران بار اين بود مضحكي صحنه.شد بلند هوا به
دستهگل گرميو بازيكنان از ديگر يكي هم باز اما.بود مساوي بازي حالا.ميكردند تشويق
گرميو مربي نيمه دو بين در و رسيد پايان به اول نيمه.زد گل يوونتوده به و داد آب به
بازي ممكن شكل بدترين به گرميو دوم نيمه در.شد متذكر بازيكنانش براي را شرايط هم باز
اين نهايت در.شد راحت همه خيال زيادي حد تا و زد گل گرميو به بار سه يوونتوده تيمكرد
بالاي مراحل تا باخت اين با گرميو رسيد ، پايان به يوونتوده سود به 4- نتيجه 3 با بازي
به ميخنديدند بازي نتيجه به كه حالي در تيم اين هواداران بازي از پس.رفت بالا ريو جام
تلويزيون در تيم اين مديرشد مردم خنده باعث بازي اين مدتها تا.برگشتند خانههايشان
.شد نخواهد تكرار هم ديگر و بوده عمدي باخت اين كردكه اعلام
هيچكس براي بالاك بالاكء براي همه
قهرمانان ليگ در لوركوزن
آلمان فوتبال
آران
پوندي ميليون سي ستاره فوق يك گيرتا گوشه جوان يك بالاكاز ميشائيل
به پا آرژانتين _ آلمان پيش هفته دو دوستانه ديدار تماشاي براي پلاتيني ميشل كه زماني
پرسش يك با و آمد در آلماني روزنامهنگاران محاصره به گذاشت اشتوتگارت استاديوم
"چيست؟ بالاك ميشائيل به راجع نظرتان":گشت روبهرو زيركانه
ناگهان اما ".نميدانم او درباره زيادي چيز":بود ساده خيلي پلاتيني ابتدايي واكنش
بينظير مقايسه يك با و كشيد رخ به را خود تاثيرگذار شخصيت از بارقهاي فرانسوي مرد
بار دو كه است بزرگي آلماني همان بالاك البته":ميشناسد خوب را بالاك چقدر كه داد نشان
متفاوت گل دو رساندن ثمر به.پا با بار يك و سر با بار يككرد باز را هوليد تيم دروازه
".هافبك يك توسط هم آن متفاوت روش دو با گل دو ميكنم تاكيد.ليورپول مستحكم دفاع به
تا كند هدايت قهرماني ليگ نيمهنهايي به را كوچك لوركوزن بالاك ، ميشائيل آنكه از پيش
البته.برنميانگيخت را كسي توجه حداقل يا و بود گمنام بازيكن يك سالگي سن 25
سالگي آلمان 25 فوتبال در.كنند تلقي غيرعادي را موضوع اين كه هستند كمي آلمانيهاي
تازه سالي و سن چنين در آلماني بازيكنان پختگي گفت بتوان شايد.است خامي با مترادف
.ميشود ايتاليايي و اسپانيايي فوتبال مدارس 14_ بازيكن 15 يك همسان
دهكده در او.برخاسته آلمان شرق از كشورش بزرگ فوتباليستهاي از بسياري همانند بالاك
.يافت رشدونمو ساختمان مهندس يك خانواده در و ساكسون
شرقي آلمان كمونيستي ورزش سيستم نوپاي فوتباليست يك عنوان به كه داشت سال ده تازه او
ورزش مدرسه در همزمان و يافت راه "اشتاد _ ماركس _ كارل _ موتور" بازيكنساز باشگاه به
.بودند فوتبال پايه مهارتهاي فراگيري تضمين معناي به اينها.پرداخت تحصيل به ناحيه همان
در و بيوقفه طور به بودند مجبور شرقي آلمان كمونيستي فوتبال شده دستچين استعدادهاي
بود غربيشان همتايان با آنها تفاوت مايه موضوع همين و كنند تمرين بيروح و خشك اردوهايي
آشنا فوتبال از بردن لذت فلسفه با كه مربياني زيرنظر و فراغبال با داشتند فرصت كه
بودنش سرآمد رغم به شرقي آلمان كه بود دليل همين به.دهند گسترش را مهارتهايشان بودند ،
عقب غربي آلمان از فوتبال در _ المپيكي رشتههاي خصوص به و _ ورزشي رشتههاي عمده در
جايگاه شرق از برخاسته ستارههاي هم هنوز آلمان دو اتحاد از پس عصر در وجود اين با.ماند
همتيمي يا و زيكلر آلكساندر يانكر ، كارستن ينسيرميس ، مثل بازيكناني.دارند را خود
تشكيل را آلماني تيمهاي جنگنده و قدرتي فوتبال زيربناي كرشتن ، اولف لوركوزن ، در بالاك
با توام زيركي گشته سبب كمونيسم ، دوران از آنها موروثي مشخصه كه حالي در ميدهند
وانمود چنان هنوز ساله كرشتن 36 اولف مثلاشود جلوهگر رفتارشان و چهره در مرموزيت
_ سابق شرقي آلمان مخفي پليس _ "استازي" باشگاه عضو آماتور جوان همان انگار كه ميكند
.است
او شد برچيده برلين ديوار كه زماني.دارد فاصله مزبور نسل با زيادي حد تا بالاك اما
خصلت امافراگيرد را فوتبال قبل به نسبت شده متحول محيطي در توانست و داشت سال تنها 13
غربي باشگاه به پيوستن زمان تا حتي بودن صدا و بيسر و گوشهگير يعني شرقي بازيكنان
با سال 98 در كايزرسلاترن كه زماني.ماند باقي نخورده دست او وجود در كايزرسلاترن
تيم گمنام و جوان عضو يك كه بالاك شد ، شگفتيساز بار دومين براي بوندسليگا در قهرماني
غرب فوتبال حرفهاي خصوصيات با را خود كرد سعي و شد متحول رفته رفته زمان همان ، از بود
تكامل كايزرسلاترن در او شخصيت ميرسيد نظر به كه حالي دردهد وفق بيشتر و بيشتر
را او پوند ميليون ازاي 5/2 در باشگاه مديران و شد مواجه اقبال با او داشته چشمگيري
خود براي را شماره 13 پيراهن ميشائيل لوركوزن در.كردند بايرلوركوزن بزرگ باشگاه روانه
گمان فولر زيرا ساخت خشمگين را فولر رودي لوركوزن ، محبوب مرد كارش اين با كه كرد انتخاب
.شد مصدوم شدت به او و داد دستش كار شماره 13 بعد.است خرافاتي بازيكن يك بالاك كه برد
خود سعي تمام كه حالي در رهيد مصدوميت از ميشائيل وقتي.نشد ختم جا همين به عدد 13 نحسي
ثابت تركيب به كه زماني در درست و كند پا و دست جديد باشگاه در اعتباري تا ميكرد را
قهرماني رفتن دست از قيمت به كه كرد خودي دروازه وارد را گلي بود يافته راه تيم
بيخود خود از زمين ميانه در حادثه اين از پس بالاك.شد تمام لوركوزن براي بوندسليگا
.ريخت حسرت اشك همه ديدگان برابر در و شد
نيافت بازي فرصت دقيقه از 60 بيش تنها نه شد برگزيده يورو 2000 در بازي براي وقتي حتي
ورق.بود بالاك ناكامي آخرين اين.بود كشورش ملي شكستهاي غمانگيزترين از يكي شاهد كه
!برگشت
چرب پيشنهادات او براي بارسلونا و رئالمادريد و گرفت قرار توجهات مركز ناگهان بالاك
.كرد انتخاب را مونيخ بايرن و بماند آلمان در داد ترجيح او اما فرستادند ونرمي
تا شد قرار كه چند هر شد فروخته مونيخ بايرن به رسما پوندي ميليون انتقال 30 يك با او
انتقالات و نقل ركورد كه پوندي ميليون كند300 بازي لوركوزن براي جاري فصل پايان
كه "مديا كرش" كمپاني ورشكستگي از ناشي مالي بحران بروز با بعدها و شكست را بوندسليگا
.نشاند عزا به را مونيخيها داشت ، عهده بر را بوندسليگا تلويزيوني پخش حق
نقش در او از گرفتن بازي دليل ، مهمترين شك بدون بود؟ چه بالاك ناگهاني تحول دليل اما
.بگذارد نمايش به را بازيگريش ظرفيتهاي همه توانست جديد پست در او.بود تهاجمي هافبك يك
كاري حتي و كند گلزني بارها و بارها و بگذارد پا قدم هجده درون به ميتوانست حالا او
تا كه حالي در "سر با گلزني":شود انجامش به موفق نميكرد فكر هرگز خود كه دهد انجام را
انتقال با ميرفتند هدر به دفاعي هافبك يا و ليبرو پست در او تواناييهاي آن از پيش
"بازيكن يك قالب در بازيكن دو" به بزرگ لوتارماتيوس همانند او هافبك خط پيشاني به يافتن
".دفاعي هافبك يك و طراح هافبك يك":شد تبديل
چه گر"هستم بالايي نفس به اعتماد صاحب حالا من":پيوست وقوع به او ذهن در ديگر تحول
مقالهاي طي را او _ ژرمنها اجتماعي مجله اهميتترين با _ اشپيگل تا شد باعث جمله همين
به نسبت تند عكسالعملي با ميشائيل پدر.كند خطاب "خودراضي از" و "متكبر" تاب و آب پر
را بالاك هم هنوز خيليها آلمان در ولي ناميد "سس چاشني با كثافت" را آن اشپيگل مقاله
مورد بازيكن سه زمره در را بالاك نيز ورزشي مجله يك همزمان.ميشناسند مزبور صفت دو با
هر بهبود بالاك سماجت و تداوم آن دليل شايد كه دانست بوندسليگا بازيكنان ساير نفرت
را بلا همين و انداخته سايرين چشم از هميشگياش حضور با را همتيميهايش از خيلي او حال
خود كه بود خودپسند آدم يك بالاك عوامانه ، نگاهي با.بود آورده رقيب بازيكنان سر بر نيز
مجذوب را آلمانيها عاميانه ، نگاه همين ديگر خاصيت ولي ميدانست بافته جدا تافته را
بالا از را چيز همه كه بود مغروري بازيكن او.ميساخت مرتبش هميشه سرووضع و جذاب قيافه
فرانس" جواني روزگار ياد به را آلمانيها مجعدش و سياه موي اين بر علاوه و مينگريست
.ميانداخت "بائر بكن
لقب "كوچك قيصر" را او تا لوركوزن ، فني مدير كالموند ، رينر براي شد خوبي بهانه همين
نمايان وجودش در خودپرستي و نخوت از رگههايي اصلش نسخه همانند كه جوان قيصر يك.دهد
مثبت اخلاقي تعامل ايجاد به مقيد را خود هرگز اما بود تيم اعضاي از يكي او چه گر.بود
محصولات كمپاني يك فروغ ماحصل كه باشگاهي بايرلوركوزننميكرد همتيميهايش ساير با
را آن در بازي آرزوي كودكان كه نميرود شمار به رويايي تيم يك است ، دارويي و شيميايي
داشت دوست را جايي چنين بالاك اتفاقا و كنند آن فداي را خود بزرگترها و باشند داشته
ناكاميهاي از پس.كند عوض ديگري چيز هيچ با را خود يافته فرديت شخصيت نميخواست كه چرا
.نداشته برايش مهمي دستاورد هيچ مسابقات اين كه كرد عنوان او يورو 2000 در آلمان ملي تيم
بود ، شبيه ملي عزاي نوعي به كه زمان آن ماتمزده فضاي در اما بود درست حرف اين
تعويض خاطر به تنها را تيم سرشناس سرمربي بار يك او بايرلوركوزن در.شد تلقي گستاخانه
رقم يك رئالمادريد وقتي يا و است باشگاه رئيس گويا كه كرد ملامت لحني چنان با نمودنش
به انتقال با لوركوزن باشگاه مسئولان به دهنكجي با او كرد پيشنهاد خريدش براي نجومي
چيزي كه است اين مهم ميآيد ، آنها گير چيزي چه كه نيست مهم":گفت و كرد مخالفت اسپانيا
"!نميآيد من گير
به نميتوان":گفت چنين او درباره زيگه كريستين آلمان ملي تيم اردوهاي از يكي حاشيه در
بالاك اما ".است جهان قهرمان انگار كه ميكند رفتار طوري او.گفت چيزي كلمه يك حتي او
من دست از رفتم پايش روي كه تكلي بهخاطر زيگه":آورد زبان بر غيرمعمول جملاتي پاسخ در
گفت و شد عصباني هم زيگه و انداختم زمين به را او تكلي با من تمرين حين در.است عصباني
اين از هيچيك البته "!است؟ مرگت چه شو ، خفه:گفتم و دادم را جوابش هم من ديوانهاي؟ مگر
گفته اشپيگل مقاله جواب در او پدر حتي.سازند مشغول خود به را بالاك نتوانستند تنشها
".نميكند فكر چيزها اين به هرگز كه است بيخيال آنقدر من پسر خوشبختانه":بود
ژرمنها دل در را اميد ديگر بار آلمان ملي تيم در او درخششاست بالاك فصل فصل ، اين
به آلمانيها مونيخ ، در انگلستان برابر يك بر شكست 5 ملي فاجعه از پس.است ساخته زنده
را رفته دست از روحيه و يافتند راه جامجهاني به اوكراين برابر او هتتريك لطف
گلزني اول اميد گل رساندن 15 ثمر به با اما است هافبك يك او لوركوزن در.بازيافتند
در سالها از پس لوركوزن حالا.ميشود محسوب قهرمانان ليگ و ليگا بوندس در باشگاه
دسترس از دور نيز قهرمانان ليگ فينال باشند خوششانس اگر و ليگاست بوندس فتح آستانه
به عمدتا آنها زيرا _ دانست آلماني فوتبال سمبل را لوركوزن نميتوان اگرچه.نيست
پلاسنته و تركتبار باشتورك برزيلي ، روبرتوي زي و لوچيو نظير غيرآلماني مهرههايي
اما 99 _ ميكنند بازي لاتين تيمهاي شيوه به را فوتبال و داشتهاند تكيه آرژانتيني
را منچستريونايتد با باير برخورد هم نيستند لوركوزن طرفدار كه آلمانيهايي درصد
.ميدانند امسال تابستان اتفاق مهمترين
اقتدارشان.كشيدهاند ته آنها قهرمانان.ميكند سپري ورزش در را كمفروغي دوران آلمان
تنها حقيقت در.ساخته افسرده را آنها خانگي و ملي شكستهاي و رسيده پايان به تنيس در
ورزشهاي يا و اتومبيلراني در شوماخر برادران جاري سال در آلمانيها افتخار مايه
دنيا همه جامجهاني به شدن نزديك با و شدهاند آب برفها حالا اما.بودهاند زمستاني
سر پشت را ژرمنها همه "بايآرنا" در امشب نبرد شرايطي چنين در.ميدهد فوتبال بوي
تيم همين اما است بزرگ يونايتد حريف كوچك لوركوزن.كرد خواهد صف به بالاك و لوركوزن
در قهرماني حتي نه و قهرمانان ليگ فينال به رسيدن با ميتواند اروپا ، در نشان و بينام
پررنگ را جامجهاني در آلمان اميدهاي و اندازد راه به آلمان سراسر در را ملي جشن يك آن ،
باشد؟ ديگر "هيتلر" يك نااميد ژرمنهاي براي ميتواند بالاك آيا.سازد
جهاني جام تاريخ
3_ چهارم جام
چهارم جام حاشيههاي
Brazil 1950
اروگوئه ، قهرمان تيم سيماي
.بگيرد جشن شيلي برابر را زمان آن تا جامجهاني در پيروزيش تنها توانست انگلستان&
.رساندند ثمر به را انگلها گل دو مانيون و مورتنسن استان
مسجل را خود صعود كه آنها اما ميرفتند آمريكا مصاف به انگلها دوم ، بازي در &
دادند استراحت كليديشان مهره ماتيوس استنلي به متحده ايالات شمردن كوچك با ميدانستند ،
درهم براي مورتنسن استان و رايت بيلي فين ، تام مثل ستارههايي ميبردند گمان كه چرا
رساندن ثمر به با "گايتخنس لاري" آمريكا هائيتيتبار مهاجم اما كنند كفايت حريف شكستن
تمامي اول تيتر روز آن فرداي ،"بلوهوريزنته" استاديوم در تيمش بخش پيروزي گل تك
آمريكايي از فوتبال مبدع بهعنوان انگلستان شكست.داد اختصاص خود نام به را روزنامهها
.داد تكان را دنيا بود نبرده خاطر از را استقلال جنگهاي خاطره هنوز كه
و گل هفت با را سوئد كه برزيل ،"فينال گروه" به موسوم رقابتها پاياني مرحله در &
تساوي يك به تنها اروگوئه مقابل پاياني بازي در بود داده شكست گل شش با را اسپانيا
تا شود جام فاتح بار دومين براي تا داد شكست را برزيل يك بر دو اروگوئه اما داشت احتياج
.شود قرين جهاني ابعاد با حوادثي با ريمه ژول نام
كه كردند ديدن رقابتها اين بازي از 22 نفر هزار هفت و سي و سيصد و ميليون يك مجموعا &
.ديدند نزديك از را جام مسابقات نفر ميليون يك از بيش نخستينبار براي ترتيب بدين
.نشد اخراج آن در هيچكس كه بود جامجهاني از دورهاي تنها
اين&
|