گوانتانامو جزيره مجنونان
اول نگاه
10_ گذار حال در جهان
مي‌انديشد عراق رژيم تغيير به بوش جورج
سياستمدار نگاه
روزنامه‌نگار نگاه
ايران به نگاه
گوانتانامو جزيره مجنونان
يك تيتر
را او لباس پشت از و گرفته اختيار در مانكني چون را اسيري كه حالي در سربازان از يكي
از يكي نزديكي در مي‌دهد تكان طرفين و جلو و عقب به را او بيشتر چه هر شدت با و زده چنگ
!بجنب":مي‌زند فرياد مي‌كندو بلند زمين از را او مي‌كشد را اسرا انتظار كه اتوبوسي دو
"!بجنب
شمالي آمريكاي
شرايط وجود با كه تايمز سن‌پترزبورگ روزنامه خبرنگار پردلاگارزا گزارش از پس دوماه
اين درباره جديدي اطلاعات القاعده گروه اعضاي بازداشتگاه به خبرنگاران به دسترسي منع
.شده‌است منتشر زندان
به گوانتانامو در القاعده زندانيان انتقال از آمريكا ارتش سخنگوي جاري هفته شنبه
با و دارد نام دلتا بازداشتگاه كه داد خبر زندانيان اين نگهداري براي جديدي تاسيسات
.است شده ساخته دلار ميليون بر 4/16 بالغ هزينه‌اي
خليج در القاعده زنداني سيصد است قرار دارد ويژه سلول كه 408 دلتا بازداشتگاه
دسترسي از همچنان نيز بازداشتگاه اين اما.يابند انتقال جديد زندان اين به گوانتانامو
.بود خواهد دور رسانه‌ها
داد اجازه جهاني سرخ صليب نمايندگان به گذشته جمعه عاقبت مقاومت ماه‌ها از پس آمريكا
پايان از پس بازديدكننده هيات.آورند عمل به بازديد گوانتانامو در ايكس اشعه اردوگاه از
زندانيان سوي از اعتراض‌آميز حركتي شكل‌گيري نشانگر كه موردي هيچ داشت اعلام ماموريتش
بازداشتگاه به القاعده زندانيان انتقال.است نكرده مشاهده باشد آنان كلي حقوق نقض يا
زندانياني بين رواني اختلالات مشاهده از خبري منابع برخي كه مي‌گيرد صورت حالي در دلتا
.داده‌اند خبر مي‌شوند نگهداري بازداشتگاه اين در كه
عامل همين و مي‌دانند تحقيرآميز و غيرانساني را خود نگهداري شرايط زندانيان از برخي
آنكه عليرغم دارند اصرار پنتاگون مقامات.است شده آنان بر رواني فشار افزايش موجب
با ليكن نمي‌شوند تلقي جنگي زنداني درآمده‌اند اسارت به افغانستان در كه كساني
به انحصار قبال در آمريكا عملكرد و مي‌شود رفتار بين‌المللي معاهدات مطابق بازداشتي‌ها
.نيست بشر حقوق جهاني اعلاميه مفاد با مغاير عنوان هيچ به طالبان و القاعده درآمده اسارت
فرودي محوطه سوي دو در شرقي جنوب آسمان‌هاي منتهي‌اليه در پرتلالو و روشن نقطه‌اي در
خارج در آمريكا پايگاه قديمي‌ترين جايي‌كه است ، گرفته قرار گيتمو افتاده دور و تنها
بي سي 141 رنگ خاكستري ترابري هواپيماي دقيقه چند فاصله بهميشود محسوب متحده ايالات
باند فراز بر خود ارتفاع از آرامي به غرش‌كنان آمريكا متحده ايالات دريايي نيروي
.است هوايي نمايشي از بخشي موزون‌اش حركات گويي كاست ، نخل درختان موازات به و آسفالته
كارت زمينه پس بسان كارائيب درياي رنگ آبي آبهاي غبار و گرد پر و داغ شامگاهي در
.مي‌آيد نظر به پستال‌ها
گرفت آرام زمين روي بر و درنورديد را فرود باند غرب جهت از ترابري جت عاقبت كه هنگامي
از دسته‌اي كوتاهي فاصله به.گرفت بر در را كابين‌اش كننده‌اي كر و گوشخراش صداي
بودند دريايي نيروي تفنگداران سال بچه و جوان سربازان از اغلبشان كه امنيتي نيروهاي
ضربه‌گير ساق‌بندهاي بيسبال بازيكنان همانند آنها.درآوردند خود محاصره به را هواپيما
همين در.دارند دست به ام16 مسلسل‌هاي و كرده‌اند تن به ضدگلوله جليقه‌هاي دارند ، پا به
ميلي‌متري نارنجك‌اندازهاي 40 و كاليبر 50 تيربارهاي به كه وي هام زره‌پوش‌هاي ضمن
فراز بر دريايي نيروي هليكوپتر يك و گرفتند موضع هواپيما اطراف در شده‌اند تجهيز
امنيتي نيروهاي محاصره به هواپيما آنكه از پس بلافاصله.است چرخيدن حال در هواپيما
جوشي و جنب غول‌پيكر هواپيماي انتهايي قسمت در.شد آغاز استثنايي و عجيب نمايش درآمد
جنگ در كه بودند شدگاني بازداشت آخرين تخليه حال در آرامي به محافظان و شد برپا
كلاه‌هاي كه آنها.مي‌شدند بالغ نفر به 34 مجموعا كه بودند درآمده اسارت به افغانستان
بود ، شده نهاده چشمان‌شان بر مشكي چشم‌بندهاي داشتند ، سر به نارنجي بافتني پشمي
نارنجي لباس بود ، شده كشيده صورت‌شان روي به سفيد ماسك‌هاي بود ، شده بسته گوش‌هايشان
نداشتند طبيعي و عادي چندان هيبتي بود زنجير هم به پاهايشان و دست و داشتند تن به بزرگ
.مي‌ماندند بزرگي رنگ نارنجي مگس‌هاي به بيشتر و
بوده‌اند ، تحرك بدون و نشسته حالت به آن اعظم بخش در كه ساعته سفري 25 از آنان‌پس
مي‌آيند نظر به آنان برابر دو جثه لحاظ به كه تفنگداراني كه حالي در مي‌خورند تلوتلو
از يكي.هستند اسرا بدني تفتيش و بازرسي مشغول و دارند عهده بر را بازداشتي‌ها هدايت
و زده چنگ را او لباس پشت از و گرفته اختيار در مانكني چون را اسيري كه حالي در سربازان
دو از يكي نزديكي در مي‌دهد تكان طرفين و جلو و عقب به را او بيشتر چه هر شدت با
!بجنب":مي‌زند فرياد و مي‌كند بلند زمين از را او مي‌كشد را اسرا انتظار كه اتوبوسي
در كه گزارشگري خانم."!پايين سرها بسته ، دهن‌ها":مي‌افزايد رعدآسا صدايي با و "!بجنب
اسرا تخليه محل يكصدمتري فاصله در تلويزيوني شبكه‌هاي از يكي سيار واحد دوربين برابر
از او همكاران از يكي و "باشند مضطرب و ترسان قطعا بايد آنها":مي‌گويد يافته استقرار
اين به زندانيان اين ".باشد استثنايي و غريب ترسي بايد اين":مي‌زند فرياد كادر بيرون
آنها.مي‌پندارد متعصب و سرسخت تروريست‌هايي را آنان ارتش كه چرا شده‌اند منتقل نقطه
نقطه اين در آنها اما برسانند قتل به را ديگران و خود تا هستند گريز براي فرصتي مترصد
مي‌گيرند ، دستور چون برمي‌دارند گام آنها.مي‌كنند عمل مي‌گيرند دستور كه گونه همان
مي‌شوند اتوبوس‌هايي سوار آنها.انداخته‌اند زير به را خود سر و بسته‌اند را خود دهان
تاسيسات به گوانتانامو ، خليج سوي آن به زندانيان انتقال براي كه شناوري به را آنان كه
.مي‌سازد رهنمون مي‌شود ، شناخته "ايكس اشعه اردوگاه" عنوان تحت كه زندانيان نگهداري
غيرعادي و عجيب هواي و حال از شده نصب تداركاتي شناور پلكان نزديكي در كه نشاني
حدودا كه بازداشتگاهي هم‌اكنون كه هكتاري‌اي دريايي 60 پايگاه.دارد حكايت گوانتانامو
- است منطقه وحش حيات از نمادي نشان ، اين.است داده جاي خود در را دارد وسعت هكتار سه
نوشته نشان اين زير در.جنوبي غول‌آساي سنگ‌پشت‌هاي و بلند پوزه دلفين قهوه‌اي ، پليكان
شايان كمك مي‌تواند دوربين باشد ، لذت‌بخش واقعا مي‌تواند وحش حيات كردن نظاره":است شده
".باشد راه اين در توجهي
 |
 |
قندهار مبدا از القاعده اسراء حامل پرواز دهمين ميلادي سال‌جاري مارس پايان از قبل تا
اخيرا كه كساني لحاظ با كه شد وارد كوبا نقطه جنوبي‌ترين در نظامي كوچك محدوده اين به
با.رسيد تن به 288 ايكس اشعه بازداشتگاه زندانيان مجموعه شده‌اند منتقل نقطه اين به
زمان همين در.رسيد حداكثر به بازداشتگاه اين ظرفيت بعد روزهاي طي در ديگر تن ورود 12
روند از صوتي گزارشات تهيه به دادند اجازه خبرنگاران به گوانتانامو پايگاه مقامات
اولين براي خود ماهواره‌اي تلفن‌هاي طريق از و بپردازند گوانتانامو پايگاه در جريانات
به پرواز اولين ورود از پس عمده تحولي روند اين كه بپردازند زنده گزارش ارسال به بار
به فيلمبرداري دوربين‌هاي ورود از هم هنوز اما بود ميلادي سال‌جاري ژانويه يازدهم تاريخ
.مي‌شود جلوگيري منطقه
كه تصاويري ساخت ، منتشر بازداشتي‌ها وضعيت مورد در را تصاويري پنتاگون كه باري آخرين
محافظان محاصره در و بودند زانوزده زمين روي به چشم بر چشم‌بندهايي با زندانيان آن در
و شود برانگيخته بين‌المللي گسترده اعتراضات تا شد موجب تصاوير اين بودند ، مسلح سراپا
.خواندند غيرانساني رفتاري را بود درآمده تصوير به عكس‌ها در آنچه بشر حقوق گروه‌هاي
كه ورزيد اصرار و كرد رد را اتهامات اين آمريكا امورخارجه وزير رامسفلد دونالد
بهره‌مند افغانستان با مقايسه در بهتر مراتب به شرايطي از گوانتانامو در بازداشتي‌ها
جنگ پيگيري نحوه به مربوط سوالات با كه هنگامي وي كه كرد تكرار را پاسخي همان و هستند
جنايت او":مي‌جويد تمسك آن به مي‌شود مواجه آمريكا متحده ايالات سوي از تروريسم با
بازداشتگاه وارد زندانيان كه هنگامي ".كرد خاطرنشان را سپتامبر يازدهم حوادث عاملين
به آنان ورود مراحل سپس و هستند كوبا در كه مي‌شود گفته آنها به مي‌شوند ايكس اشعه
تحت زندانيان تخليه و فرود روند مثل و مي‌انجامد طول به دقيقه حدود 45 كه بازداشتگاه
.مي‌شود آغاز مي‌گيرد صورت سرخ صليب نمايندگان نظارت
معاينه شپش‌كش ، شيميايي پودرهاي استعمال استحمام ، بر مشتمل مرحله اين در معمول اقدامات
آنها بازداشتگاه به ورود بدو در.تازه‌واردهاست از عكسبرداري و انگشت‌نگاري و زندانيان
دو فومي ، زيرانداز استحمام ، لوازم صابون ، ضدشوره ، شامپوي نعنا ، طعم با خميردندان مسواك ،
به براي عبا يك‌عدد و قرآن جلد يك پتو ، عدد دو جانماز ، حوله ، غذا ، ظرف يك پلاستيكي ، سطل
اجازه زندانيان به ورود از پس بلافاصله كه آن عجيبتر.مي‌كنند دريافت نماز آوردن جاي
آمريكا ارتش قلب رقت كه نيست معنا بدان اين.بنويسند نامه خود بستگان براي مي‌شود داده
شود داده اجازه آنان به است شده موجب طالبان و القاعده زندانيان چشم‌انتظار مادران براي
كه را ، زندانيان واقعي هويت طريق اين از دارند سعي پايگاه مسئولين بلكه كنند نامه‌نگاري
طريق از كنند ، منحرف را بازجويان مختلف اسامي ارائه با مي‌كنند سعي بازجويي مراحل طي در
.كنند كشف نامه‌ها
حيات كه جايي مي‌شوند هدايت خود سلول‌هاي سوي به آنان رسيد پايان به مراحل اين وقتي
مفتول‌هاي از ديواره‌هايي مربعي متر سلول‌هاي 2 اين.كرد خواهند آغاز آن در را خود نوين
روشن را سلول‌ها اين داخل شبانه‌روز تمامي در هالوژن چراغ‌هاي و دارد حلبي سقفي و مشبك
.مي‌دارد نگاه
بالاي بر كه علامتي.مي‌شود آغاز صبح ساعت 5 حدود در اذان صداي با گوانتانامو در روزها
زندانيان.دارد مكه سوي روبه شده نصب اردوگاه از گوشه‌اي در و شده تعبيه ميله‌اي
يمن ، سعودي ، عربستان اتباع آنان بين در و دارند را مختلف كشور تابعيت 31 بازداشتگاه
چشم به سوئد و بلژيك روسيه ، فرانسه ، استراليا ، مصر ، انگلستان ، الجزاير ، پاكستان ،
زندانيان بر علاوه اردوگاه اين در كه مي‌دارند اذعان پايگاه مقامات ليكن مي‌خورند
زندانيان روزمره زندگي نماز ، اقامه از پس.مي‌شود نيزنگهداري مسيحي اسير تعدادي مسلمان
معاينه ،(مي‌شود انجام يكبار روز دو هر كه) استحمام صبحانه ، :مي‌شود سپري گونه اين
هفته در بار چند و دقيقه مدت 15 به كه) هواخوري ناهار ، صرف ظهر ، نماز اقامه بيماران ،
نماز اقامه زندانيان ، ارسالي نامه‌هاي جمع‌آوري و رسيده توزيع‌نامه‌هاي ،(مي‌پذيرد صورت
.مي‌شود آغاز شب ساعت 9 حدود از كه شبانه استراحت زمان و عشاء نماز اقامه شام ، صرف مغرب ،
حلال) شده‌اند تهيه اسلامي روش به مي‌شود داده قرار زندانيان اختيار در كه غذاهايي
طور بهشود رعايت مسلمانان مذهبي شئونات كه شده برنامه‌ريزي گونه‌اي به و (هستند
براي.است آب بطري يك و تازه نان تكه يك پرتقال ، يك‌عدد جو ، سوپ بر مشتمل صبحانه معمول
ناميده لوپز كه آمريكا جنوب ويژه خوراك نوع يك شامل خشك تغذيه و سوپ معمولا نهار
و تنقلات محتوي بسته يك و سيبزميني چيپس بسته يك نان ، تكه دو كشمش ، بسته يك مي‌شود ،
نوعي زندانيان شام براي.مي‌گيرد قرار زندانيان اختيار در آب بطري يك و است خشكبار
.مي‌كنند صرف آب و موز عدد يك همراه به لوبيا و برنج از متشكل خوراك
اردوگاه در حاضر مامورين از يكي كه آمريكا متحده ايالات ارتش جمعي كمپيون شين سرگرد
"تكراري و كننده خسته" عبارت بردن كار به با را ايكس اشعه بازداشتگاه در زندگي است
جهنمي نقطه اين به ميسوري ايالت در كانزاس شهر از و دارد سال كه 32 او.مي‌كند توصيف
اتفاق اينجا در خاصي چيز هيچ دهي انجام درستي به را خود وظيفه اگر":مي‌گويد است آمده
و انگليسي زبان به ساده فرمان‌هاي و كوتاه جملات طريق از اغلب نگهبانان ".افتاد نخواهد
مراودات آنان با ما":مي‌گويد كمپيون.مي‌كنند برقرار رابطه زندانيان با دست حركات
".نداريم ديگري خاص ارتباط هيچگونه يا طولاني كلامي
متحده ايالات دريايي نيروي تفنگداران جمعي ساله سيف‌الاسلام ، 39 محمد ابوهنا ستوان
اين در كسي هر از بيش او تقريبا و مي‌شود هم‌كلام زندانيان با سايرين از بيش آمريكا
بازداشتگاه در اسلامي امور كننده هماهنگ عنوان به.دارد نشر و حشر زنداني‌ها با اردوگاه
ماه شروع با كه مي‌گويد او.مي‌كند نظارت اردوگاه در امور روند بر ساعت روز 5 هر او
بيتابي شاهد مي‌كنند آغاز را مكه در بيت‌الله‌الحرام زيارت مسلمانان كه ماهي ذي‌الحجه ،
خاصي غذاي و ويژه مراسم قربان عيد براي پايگاه مقامات.است بوده گوانتانامو در زندانيان
مذهبي ناظر و واعظ نقش":مي‌گويد سيف‌الاسلام.بودند گرفته نظر در زندانيان براي را
وي با دارد چنان و چنين گذشته‌اي شخص كه پيش‌فرض اين با ما.است فرد به منحصر نقشي
به خدا مخلوق يك و انسان يك عنوان به چيز هر از بيش ما بلكه نمي‌كنيم برقرار ارتباط
از بلكه نمي‌كنيم انزجار احساس گناهكاران به نسبت ما":مي‌افزايد او".مي‌نگريم آنان
".هستيم متنفر و منزجر گناه
و بازداشتي‌ها رابطه آيا مي‌پرسد است سپرده گوش سيف‌الاسلام سخنان به كه كساني از يكي
در سيف‌الاسلام و خير يا است شده تغيير دستخوش و متحول آنان درآمدن اسارت به از پس خدا
فراموشي به يا و كرده طرد را آنان خدا كه نگفته تاكنون آنان از هيچ‌يك":مي‌گويد پاسخ
نقطه تنها خدا است ، آنان پناهگاه و ملجا تنها خداوند مي‌دانند آنان كه چرا است سپرده
خواهد چه آنان بر كه مي‌پرسند من از آنان":مي‌افزايد او ".آنهاست براي باقيمانده اميد
".ندارم آنان براي پاسخي من زمان اين در اما است انتظارشان در سرنوشتي چه و رفت
احاطه را ايكس اشعه بازداشتگاه ديده‌باني متراكم‌برج و تنيده هم در خاردار سيم‌هاي
ديده‌باني برج‌هاي بر درآمده ، اهتزاز به اردوگاه اين جاي جاي در آمريكا پرچم.كرده‌اند
پايگاه جاهاي ساير برخلاف.است شده افراشته اردوگاه فراز بر درفشي بلنداي بر و بسته نقش
لاشخورها.نيست بهره‌مند زيبايي و شكيل چندان ساختار از ايكس اشعه اردوگاه گوانتانامو ،
حال در اردوگاه اطراف متراكم گياهي پوشش و اطراف ناهمگون و نامنظم تپه‌هاي فراز بر
از كه واردي تازه براي 34 ايكس اشعه بازداشتگاه در اقامت دوم روز.هستند پرسه‌زدن
به آلماني نژاد از غول‌پيكر سگ يك.مي‌رسد راه از گذاشته‌اند گوانتانامو به قدم قندهار
حال در اردوگاه اطراف در بي‌حوصلگي با گرفته دست به را او قلاده بند كه نگهباني همراه
چمباتمه خود سلول‌هاي در روشن نارنجي رنگ به شبح‌هايي.هستند پاسداري و نگاهباني
محوطه در زنداني دو يكي.هستند خود صبحگاهي نماز اقامه حال در آنان از برخي و زده‌اند
اما دارند خود دستان به دستبند چند هر اينان هستند ، صبحگاهي نرمش حال در بازداشتگاه
فواصل به و دفعات به زندانياننميشود ديده آنان پاهاي بر سنگين پابندهاي از اثري
به كه چوبي اطاق‌هايي مي‌شوند ، هدايت بازجويي اطاق پنج از يكي داخل به نامنظم زماني
سه.هستند برخوردار مطبوع تهويه سيستم از و ندارند پنجره‌اي هيچ شده‌اند ، ساخته تازگي
او سر پشت سوم نفر و زنداني سوي دو در نگهبان دو مي‌كند ، مشايعت را زنداني هر نگهبان
سر پشت را خود دست نگاهبانان از يكي بازجويي اطاق به زنداني انتقال حين در.مي‌گيرد جاي
جمعي كاريكو تري سرهنگ.بنگرد را خود پاي جلوي مي‌كند وادار را او و مي‌دهد قرار زنداني
دارد عهده بر را زندان مختلف بخش‌هاي هماهنگي مسئوليت كه آمريكا متحده ايالات ارتش
.باشند برخوردار زنداني بر موثرتري كنترل از نگاهبانان مي‌شود موجب شيوه اين دارد اعتقاد
جلوي نمي‌تواند زنداني كه معناست بدين اين":مي‌گويد و مي‌فشارد پاي خود ايده بر او
اين.مي‌روند كجا به نمي‌دانند آنان.بپردازد نقشه طراحي به نمي‌تواند او.ببيند را خود
".است آمريكا متحده ايالات در تربيتي و اصلاحي مراكز و تاسيسات تمامي در موسوم روشي
سوي از خطر احساس و سركشي نادر موارد استثناي به كه مي‌گويند ايكس اشعه زندان مقامات
به تازه‌واردها با مواجهه در زنداني‌ها اينكه در آنها ليكن هستند مطيع آنها زندانيان
كوريكو.مي‌كنند ترديد ابراز شد خواهند روبه‌رو مناسب رفتاري با كه كنند گوشزد آنان
رفتاري چه است قرار ما كه نمي‌دانستند و بودند مضطرب خيلي آنها ورود بدو در":مي‌گويد
آنها مورد در يا شوند كشته و گيرند قرار جرح و ضرب مورد است قرار.باشيم داشته آنان با
در خود ديدگاه ابراز به تمايلي زندان نگاهبانان از برخي ".شود داشته روا كافي توجه
فورت در مستقر يگان جمعي ساله سايدز 30 درل سرگرد اما نمي‌دهند نشان زنداني‌ها مورد
نشان ترديد زنداني‌ها خواندن تروريست در است شده اعزام گوانتانامو به كه جورجيا بنينگ
در و "ديديم پيوست وقوع به را آنچه سپتامبر يازدهم روز در ما همه":مي‌گويد و نمي‌دهد
چيزي آن از شديدتر بايد گوانتانامو در امنيتي تمهيدات او نظر از كه مي‌كند تاكيد ادامه
.مي‌شود اعمال آمريكا زندان‌هاي در اعدام انتظار در زندانيان مورد در كه باشد
متحده ايالات ارتش اطلس اقيانوس ناوگان شماره 20 بيمارستان به بيماران روزانه اعزام
به پزشكي مراقبت‌هاي ارائه براي كه است برنامه‌اي اين.مي‌شود انجام برنامه طبق آمريكا
آنان تعداد البته كه مي‌شود تكرار روزه هر دارند پزشكي معاينات به نياز كه زندانياني
به ديگر برخي و مي‌برند رنج عمومي ضعف و وزن كمبود از آنان از تعدادي.نيست زياد چندان
چند بيمارستان.دارند مراقبت به نياز اعضا يا و پا دست ، انگشتان قطع و عضو نقص دليل
تفريح و سرگرمي براي كه جاده‌اي حاشيه در و دارد فاصله ايكس اشعه بازداشتگاه با كيلومتر
كنند پيدا اجازه چنانكه زندانيان مسير ، طول در.است گرفته قرار شده ساخته ارتش سربازان
در [بزرگتر آمريكاي]آمريكا روياي عيني تحقق كه را چيزي آن از بخشي بود خواهند قادر
.ببينند چشم به را بود گذشته قرن آغازين سال‌هاي
خود تصرف به را گوانتانامو خليج اسپانيا و آمريكا جنگ‌هاي ضمن در آمريكا نيروهاي
كه رساند امضا به كوبا جمهوري با را اجاره‌نامه‌اي آمريكا دولت سال 1903 در.درآوردند
ثانويه توافقنامه اساس بر و شد تمديد قرارداد اين ليكن رسيد سر به آن مدت سال 1934 در
.كنند موافقت آن لغو با طرف دو هر كه شد خواهد ملغي صورتي در تنها قرارداد اين
مجموعه نزديكي در شگفت‌آوري طور به ايكس اشعه بازداشتگاه تا است شده موجب پايگاه گسترش
.گيرد قرار شده‌اند ، ساخته شهرها حومه در ييلاقي خانه‌هاي سبك به كه نظامي پرسنل منازل
كه تقسيم‌بندي‌هايي با زرد و يشمي سبز ، رنگ‌هاي به خانه‌هايي از متشكل مجموعه‌هايي
لباس‌هاي به ملبس پسر دو.گرفته‌اند خود به ايگوانا وست و سيركل كريبين چون نام‌هايي
شده‌اند رديف آن سوي دو در كه نخلي درختان با شرمن خيابان دست بالا از كاراته سفيدرنگ
داخل در ندارد سال يا 4 از 3 بيش كه ديگري كودك.مي‌دوند خود منازل سوي به جست‌وخيزكنان
نظاره‌گر دقيق چشماني با جواني زن كه حالي در است خود دنياي مشغول كوچكي بازي زمين
.اوست حركات
اتوبوس‌هاي به توجه با كه گرفته قرار سمپسون ابتدايي مدرسه خيابان همين دست بالا در
تربيتي مركز و بيسبال و فوتبال زمين‌هاي با كاپرو تفريحي زمين آمريكا ، مداري رنگ زرد
سالن مجموعه اين مجاورت درميكند تداعي را آمريكايي كامل مدرسه يك از نمايي آن مجاور
.است گذارده نمايش به را [شاهانه] مجستيك فيلم كه گرفته قرار پايگاه نمايش
امكانات از گرفته جاي مطبوع تهويه به مجهز سفيدي چادر در كه بيست شماره بيمارستان
كه مي‌ماند بشر آينده مدرن بيمارستان‌هاي از نمايشي سان به و است برخوردار پيشرفته‌اي
به خود سفيد نور با كه است شده روشن فلوئورسنت چراغ‌هاي نور با و دارد كوتاه سقفي
جرومي 19 شورون صبحگاه آن در.مي‌دهند خاص درخششي بيمارستان اين كف و سقف ديوارها ،
رو و زير حال در شادماني با هوستون از آمريكا ارتش دريايي نيروي درماني كادر جمعي ساله
وي براي پنسيلوانيا در همكلاسي‌هايش سوي از ولنتاين روز مناسبت به كه بود هدايايي كردن
آرزو":بود آمده بود نوشته او به خطاب دوستانش از يكي كه نامه‌اي در بود شده ارسال
."كني سپري خود خانواده كنار در را روزها اين مي‌توانستي مي‌كنم
و ندارد آمريكا داخل بيمارستان‌هاي با چنداني تفاوت بيمارستان اين كه است معتقد جرومي
سخن آنها به زندانيان كه است متفاوتي زبان‌هاي و شديد امنيتي تمهيدات در تفاوت تنها
يادآور او ليكن مي‌شود شامل را عربي و اردو روسي ، فرانسه ، چون زبان‌هايي كه مي‌گويند
.مي‌دانند انگليسي آنها اغلب كه مي‌شود
اذعان نكته اين به است بيمار عنوان به زندانيان به رسيدگي و معاينه مشغول كه او ضمن در
نكته اين به معمولا او.نيستند بيمارستان اين هميشگي و منظم بيماران آنان اغلب كه دارد
از اما باشند داشته مختلفي باورهاي و گرايشات افراد اين است ممكن چند هر كه مي‌كند فكر
شماره 20 بيمارستان.ورزد اهتمام آنان درمان به بايد او و هستند بيمار صرفا آنها او نظر
.خريده‌اند جان به افغانستان جنگ از را زخم‌هايي آنان اكثر كه دارد بيمار نه روز اين در
خارج را بيماران از يكي چشم شد ناچار بيمارستان جراحان از يكي كه بود پيش روز چند همين
چشم ، داخلي فشار و بود شده صدمه دچار گذشته در ورزشي مسابقه يك جريان در او چشم.كند
.بود كرده ناممكن بيمار براي را تحمل‌اش
آنان به و مي‌كنند هدايت بيمارستان مختلف نقاط به را خبرنگاران بيمارستان كاركنان
بيماران از نمي‌دهند اجازه آنان به اما كنند تهيه عكس بيمارستان از مي‌دهند اجازه
گام بخش داخل به الجزيره تلويزيوني شبكه كاركنان از يكي كه هنگامي.كنند عكسبرداري
راستش دست انگشت پيش ساعاتي كه را بيماران از يكي سرعت به بيمارستان كاركنان مي‌گذارد ،
به فيلمبردار.مي‌كنند خارج ديگر در از را بود شده قطع زخم از ناشي عفونت دنبال به
.مي‌پوشاند پارچه با را بيماران صورت پرستاري كه حالي در مي‌دهد ادامه خود تصويربرداري
رعشه‌اي دچار كه گرفته قرار تخت روي بر مردي بي‌هوش كالبد عمل از پس مراقبت‌هاي اطاق در
پس كه است افرادي اغلب مشترك و عادي واكنش اين كه مي‌دهند توضيح پزشكان.است شده خفيف
ترديد با را صحنه اين حضار از بعضي توضيح اين عليرغم ليكن مي‌آيند هوش به بيهوشي از
پزشكي به خطاب و مي‌شود وارد گوشه‌اي از دارد تن بر جراحي لباس هنوز كه پزشكي.مي‌نگرند
ته با پاسخ در او و ".بود خوبي عمل !مايكل !مايكل":مي‌گويد بود توضيح ارائه حال در كه
".بود موفقي عمل بله":مي‌گويد فرانسوي لهجه‌اي
اين طي در ليكن هستند مترجمان به متكي بيماران با ارتباط برقراري براي پزشكي كاركنان
از برخي نمونه عنوان به كه كرده‌اند كشف بيماران با ارتباط برقراري براي راهكارهايي مدت
شده نگاشته آن مقابل در عربي به انگليسي جملات معادل كه دارند اختيار در را اوراقي آنان
دارم ، احتياج دستشويي به حمام ، تشنه‌ام ، گرسنه‌ام ، دارم ، درد:چون جملاتي بر مشتمل كه
اوراق دادن نشان با و است..و سرما احساس سرماخوردگي ، دردعروقي ، كمر ، ساعد ، پا ، دست ،
هر.كنند انتخاب را خود نيازهاي و وضع با متناسب گزينه مي‌خواهند آنها از بيماران به
براي را خود پايگاه مقامات اما است بازگشته شماره 20 نظامي بيمارستان به آرامش كه چند
اين.زندانيان از يكي مرگ:مي‌سازند آماده مي‌پندارند اجتناب غيرقابل آنان كه چيزي آن
در هم‌اكنون كه زنداني سيصد وجود بابخورد رقم زندان نگاهبانان دست به كه نيست مرگي
به.نيستند مناسبي جسمي شرايط در آنان اغلب مي‌شوند نگهداري ايكس اشعه بازداشتگاه
.است راه در زيادي حوادث گوانتانامو پايگاه مقامات اعتقاد
با كوتاهي گفت‌وگوي در متحده ايالات ارتش دريايي نيروي جمعي لهرنت مايكل سرتيپ
براي خود تلاش به ما":مي‌گويد ايكس اشعه زندان ساخت پروژه فرمانده عنوان به خبرنگاران
آنچنان ".مي‌دهيم ادامه امنيتي نيروهاي و زندانيان براي مناسبتر حيات امكانات تدارك
كه گوانتانامو از ديگر بخشي به زندان ساخت عمليات آتي ماه‌هاي طي مي‌گويد او كه
آسان‌تر ساز و ساخت امكانات به دسترسي كه جايي شد خواهد منتقل مي‌شود ، ناميده راديورينج
استراحت براي تختي و مطبوع تهويه دستشويي ، به مجهز مناسبتر سلول‌هاي و بود خواهد
و ساخت تا است كنگره مجوز صدور منتظر مي‌گويد لهرنت سرتيپ.شد خواهد ساخته زندانيان
پروازهاي اردوگاه ظرفيت تكميل به توجه با حاضر حال در.شود آغاز راديورينج در ساز
.است شده متوقف گوانتانامو به اسرا انتقال
اول نگاه
گوانتانامو كالبد در گولاك روح
به آمريكايي‌ها.است شده تكرار ديگر سرزميني در و ديگر درصورتي ديگر بار گولاك خاطره
و پرولتاريا ديكتاتوري ميان.ندارند نسبتي (كمونيست‌ها ويژه به) روس‌ها با ظاهر
سپري بسياري زمان بوش تا استالين از همچنان‌كه است ، بسيار فاصله متوسط طبقه دموكراسي
در كه حيث اين از نه.شبيه‌اند يكديگر به بسيار گوانتانامو و گولاك اما.است شده
آن در گولاك در را روشنفكران كه چنان وامي‌دارند اجباري كار به را طالبان گوانتانامو
رودررو درست مرداني اتفاقا گوانتانامو در.وامي‌داشتند مشقاتي چنين به زمهريري سرماي
و بودند آزادانديش روس روشنفكران آن هرقدر.شده‌اند محبوس گولاك سرد سرزمين ساكنان با
در ديكتاتوري از و خردستيزند افغان بنيادگرايان اين مي‌كردند دفاع دموكراسي از
اعمال شيوه در گوانتانامو و گولاك شگرف شباهت اما.مي‌كنند دفاع آن شكل متحجرترين
را جانوران و مرغان است ، شده ساخته محبوس جزيره اين در كه آهنيني قفس‌هاي.است مجازات
.مي‌انديشند موجود نظم از خروج به كه است گرفته چنگ به را آدمياني نمي‌گيرد ، خود بر در
كه است اين از غير مگر اما نيستند ترحم درخور خشك‌مغزي و تحجر همه آن با طالبان
جهان در طالبان اينك و است اكثريت دولت اوج در اقليت حقوق شناختن رسميت به دموكراسي
آدم‌ها ترور و برج‌ها كردن ويران به متهماست متهم البته اقليت اين.هستند اقليت همان
مردان آن ملاعمر يا بن‌لادن جز به است كرده ثابت كسي چه اما.سرمايه‌ها نظم زدن برهم و
از ستون همين در هستند؟ديروز محاكمه از پيش بازداشتي چنين شايسته قفس در ريشوي
او.دارد هم جنون و عقل باب در ديگر پژوهشي فوكو.گفتيم مجازات درباره فوكو پژوهش‌هاي
است حاكم گفتمان اين.مي‌داند حاكم گفتمان به موكول واژه‌ها اين از هريك از را ما فهم
از مدرن جهان در مجنوناست مجنون رفتار كدام و معقول رفتار كدام مي‌سازد آشكار كه
را جامعه دامان او ناهنجاري تا مي‌شود فرستاده ديوانه‌خانه به و مي‌شود طرد جامعه
.ساخته‌اند خود نزديك جزيره‌اي وسعت به ديوانه‌خانه‌اي آمريكايي‌ها اينك و.فرانگيرد
ماركس حاكم طبقه نه اينك.است معقول كسي چه و مجنون كسي چه مي‌گويند كه هستند آنها اين
اين و.مي‌كند تعيين را رفتارها و گفتارها كه است حاكم دولت كه فوكو حاكم گفتمان نه و
يا نكرد محكوم را تروريسم نمي‌توان بي‌گمان.نيست آمريكا متحده ايالات جز دولتي حاكم ،
مجنونان است ممكن كه نسازيم دور ذهنمان از نيز را احتمال اين اما نكرد دفاع دموكراسي از
آزادي پاي به را خويش عقل كه باشند گولاك روشنفكران آن همچون نيز گوانتانامو جزيره
.مي‌كنند حكومت واقعيت بر حتي كه آنان چنگ از خود آزادي كه جامعه آزادي نه كردند قرباني
جنون به افغان بنيادگرايان و يابند رهايي تا مي‌كردند اعتراف خيانت به روس روشنفكران
چيره استبداد بر آزادي هرگز كه است تلخ واقعيتي اين.شوند آزاد تا مي‌كنند تظاهر
.بدوي استبداد باطل ، دور اين در و مي‌شود پيچيده‌تر استبداد اعمال شيوه‌هاي تنها نمي‌شود
پيچيده‌تر را استبداد شكل تنها كه مي‌شود جنبش‌هايي مقدمه طالبان چون دولت‌هايي
گوانتانامو قفس‌هاي در آنكه از پيش به‌خودآييم كه است آن تنها كار چاره.مي‌سازند
.است بنيادگرايان حبس هنگام اينك و بود روشنفكران نوبت روزگاري.شويم گرفتار
10_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
آن از پيش حتي آنها ، طرح با باراك كه بي‌سابقه‌اي و نامعمول امتيازات از انبوهي پس در
ديويد كمپ صلح مذاكرات استقبال به باشد ، كرده دريافت عرفات از متقابلي و مثبت پاسخ كه
بن‌بست برداشتن راه سر از پيشنهاد اين طرح از هدف.بود نهفته خاص انگيزه‌اي رفت
به دستيابي در طرفين موفقيت عدم اصلي دليل اسرائيلي صلح‌طلبان نظر از كه بود رواني‌اي
ذهني ، سدي دچار كه آن از بيش فلسطينيان بيشتر كه داد نشان شده طرح پيشنهادات.بود صلح
تكرار با آنانبودند آرمانشان مورد در مشخص و دقيق ايده‌اي فاقد باشند رواني
هجمه هدف را اعراب مقدس قلمرو كه اشغالگر مهاجمي عنوان به اسرائيل مورد در ادعاهايشان
به اعراب جامعه ساختن متقاعد امكان ديگر كه بودند آورده فراهم را شرايطي داده ، قرار خود
.نداشت وجود صلح پذيرش
انعقاد از قبل شب كه مراسمي در بار اولين منطقه در حاكم شرايط مورد در خاص ديدگاه اين
افتخار به كه ضيافتي در.شد آشكار من براي شد برگزار سفيد كاخ سبز فضاي در اسلو معاهده
از يكي شد برگزار آمريكا امورخارجه وزير كريستوفر وارن ميزباني به و شركت‌كننده هيات دو
به سال چهل از پس تا مي‌كشد را آينده انتظار بي‌صبرانه كه گفت من به فلسطيني هيات اعضاي
خيابان‌هاي چراغ‌هاي سوسوي دور از كه آنگاه كردم سوال او از كه هنگامي.گردد باز وطن‌اش
:داد پاسخ داشت ، خواهد احساسي چه مي‌بيند باختري كرانه از را يهودي‌نشين شركت‌هاي
هم هنوز اما مي‌گذرد بوده‌ام فلسطين در من كه باري آخرين از سال چهل حدود كه هرچند"
مورد در من فرزندان از شما اگر و [تل‌آويو حومه شهرك‌هاي از] مي‌دانم جفا را خود خانه
ديگر عبارت به ".دارند تعلق جفا به كه گفت خواهند شما به آنها بپرسيد ، موطنشان
نبود شده‌اند واقع تقسيم خط روي بر كه شهرك‌هايي و شهرها مورد در طرف دو اختلاف‌نظر
حداقل يا و شده‌اند واقع ساحلي خط حاشيه در كه بودند مناطقي و شهرها اصلي موضوع بلكه
.بود فلسطيني‌ها خواست اسرائيل قلمرو به فلسطيني آوارگان همه بازگشت
مي‌انديشد عراق رژيم تغيير به بوش جورج
رايس كونداليزا با گفت‌وگو
آمريكا ملي امنيت مشاور
خاورميانه
هياتي امير: ترجمه
كشورهاي نظامي نيروهاي حضور احتمال فرضيه به خاورميانه بحراني شدت به اوضاع كه است چندي
بزرگ قدرت‌هاي رهبران متفاوت كاملا نظرهاي اظهار با امري است ، زده دامن منطقه در غربي
دبير خاويرسولانا ، نظير اروپايي ارشد سياستمداران كه حالي در ;است بوده همراه جهان
قالب در اروپايي نيروهاي حضور احتمال از تمام علاقه با اروپا ، امنيت و خارجي سياست
در خود از علاقه‌اي هيچ آمريكايي‌ها مي‌راند ، سخن منطقه در ملل سازمان صلح حافظ نيروهاي
رايس ، كونداليزا خانم مصاحبه برگردان مي‌خوانيد زير در آنچه.نمي‌دهند نشان زمينه اين
خبرنگار ، كورنيوس ، استفان آقاي با است متحده ايالات رئيس‌جمهور ملي امنيت عالي مشاور
در را كشورش منافع گفت‌وگو اين در رايس خانم.سايتونگ دويچه زود زبان آلماني روزنامه
سياست همچنين و منطقه در آمريكايي نيروهاي حضور احتمال خاورميانه ، اخير تحولات خصوص
.است كرده بيان تفصيل به عراق ، قبال در واشنگتن
اگر.بوده‌ايم گريبان به دست
آن با پيش سال‌ها از كه است ريشه‌اي مشكلي مشكل‌خاورميانه
بوديم بسته كار به را آن ماتاكنون بي‌شك فوري‌داشت حلي راه معضل اين
:روبه‌روست نادري بسيار تجربه با اين‌روزها شما دولت رايس ، خانم:سايتونگ دويچه زود &
.مي‌كند ايستادگي متحده ايالات رئيس‌جمهور خواست مقابل در تمام جسارت با اسرائيل
خواسته‌هايش به ديگران كه باشد داشته توقع هميشه متحده ايالات كه نمي‌كنم فكر من:رايس
گريبان به دست آن با پيش سال‌ها از كه است ريشه‌اي مشكلي خاورميانه ، مشكلدهند در تن
.بوديم بسته كار به را آن ماتاكنون بي‌شك داشت فوري حلي راه معضل اين اگر.بوده‌ايم
براي راه يك هنوز كه كرد خاطرنشان او:مي‌كرد بايد كه كرد را كاري آمريكا رئيس‌جمهور
جزم عزمي و مصمم اراده‌اي نيازمند تنها و شده مشخص پيش مدت‌ها از كه راهي.است باقي صلح
.است
مي‌داشت؟ نگه دور خاورميانه بحران از را خود طولاني مدت يك براي شما دولت چرا &
قضيه با فعالانه اين‌گونه مي‌توانيم اكنون ما اگر.وجه هيچ به ندارد ، صحت چيزي چنين يك
سال 2000 اواخر.بوديم كرده فراهم قبل از كه است پيش‌زمينه‌هايي دليل به كنيم ، برخورد
به تن نبود حاضر عرفات.شد مواجه شكست با طابا مذاكرات آن از پس و ديويد كمپ مذاكرات
را تنت طرح ما آمد ، كار روي به اسرائيل در جديد دولتي ماجرا اين از پس.بدهد توافق
و كردند موافقت ميچل طرح با آمريكا ، فشار تحت طرف ، دو هر آن از پس كرديم ، ارائه
;باشد داشته وجود كشور دو منطقه در بايد كه كرد اعلام نهايتا آمريكا رئيس‌جمهور
.كرده‌ايم همكاري عربي پيشرو كشورهاي با مدت اين طي ما كه است طبيعي.فلسطين و اسرائيل
قبال در را سياستتان بايد بالاخره ;داريد قرار مشكلي تصميم اتخاذ آستانه در اكنون شما &
طرفين از يكي عنوان به را او است حاضر آمريكا رئيس‌جمهور آيا كنيد ، مشخص عرفات
بپذيرد؟ گفت‌وگوها
سياسي الگوي به‌عنوان عرفات اما.ماست سوي از پذيرفته‌شده فرد خودگردان ، تشكيلات رئيس
تلاش سايه در و كلينتون رئيس‌جمهور زمان در او.است نداده نشان خود از خاصي چيز فلسطين
و داد دست از را فرصت اين اما كند ، امضا باراك با خوبي بسيار قرارداد مي‌توانست وي
.بكاهد مردم آلام و رنج‌ها از نمي‌تواند سياسي سرسختي‌هاي چنين يك كه شاهديم اكنون
و آموزش زمينه در عرفات اينها بر علاوهاست صلح حصول براي راهي يافتن چيز مهم‌ترين
تروريسم بايد سياسي رهبر يك.است نياورده همراه به چنداني ارمغان مردمش براي نيز بهداشت
از و ندارد درخشاني كارنامه نيز زمينه اين در عرفات سازد ، متوقف را آن و كرده محكوم را
.داد خواهيم قرار فشار تحت نيز آينده در را وي ما رو همين
كند؟ برآورده را انتظاراتي چنين يك كنوني شرايط در بايد او چرا &
اعضاي كه نيست قبول قابل اين.دهد صورت خود از تلاشي حداقل كه داريم انتظار او از ما
.باشند داشته مداخله فلسطين بر ايران از سلاح تحويل ماجراي در فلسطين خودگردان تشكيلات
او.بكند كاري زمينه اين در نمي‌تواند واقعا عرفات كه كنيم باور اگر است غلطي تصور
.كند نظارت اعمال به‌راستي دارد قرار كنترلش تحت كه آنچه بر بايد
عقبنشيني منطقه از "بي‌درنگ" بايد كه گفت اسرائيلي‌ها به خطاب آمريكا رئيس‌جمهور &
مي‌گذارد؟ باقي تفسير و توجيه براي جايي صريحي پيام چنين يك آيا.كنند
.زدند حمله به دست خود از دفاع براي ابتدا در اسرائيلي‌ها.نيست تفسير براي جايي خير ،
متلاشي مي‌كردند ، فعاليت غيرنظامي مردم عليه كه را تروريستي گروه‌هاي مي‌خواستند آنها
سوال همين به اگر كه گفت آنها به آمريكا رئيس‌جمهور گرفت ، بالا كار وقتي اما.كنند
نيز حاضر حال در.يافت نخواهند مذاكره ميز سوي آن در را هيچ‌كس ديگر به‌زودي دهند ادامه
اين كه معتقديم ما است ، انجام حال در اسرائيلي نيروهاي عقبنشيني براي تلاش‌هايي كه
فلسطيني‌ها از آمريكا رئيس‌جمهور كه نكنيد فراموش.باشد گسترده و سريع‌تر بايد تلاش‌ها
حل را اسرائيل مشكل نظامي ، نيروي از استفادهدهند صورت بيشتري تلاش است خواسته نيز
.بود نخواهد كارساز فلسطينيان براي تروريستي فعاليت‌هاي كه همان‌طور كرد نخواهد
مانده؟ باقي برايتان خاورميانه در درگير طرف‌هاي به آوردن فشار براي ابزاري ديگر آيا&
جدي اتفاق هيچ اما كند ، عقبنشيني بايد ارتش كه داده‌ايد هشدار بارها تاكنون شما
.است نيفتاده
رئيس‌جمهور افتاد ، نخواهد سودمند چندان حاضر حال در ما بعدي گام‌هاي از كردن صحبت
.است كرده بيان وضوح به را اهدافش
شفافيت از موضع‌گيري‌هايش اينكه به‌دليل داخلي مخالفين برخي سوي از اخيرا بوش &
موافق يا كند روشن را موضعش بايد او.گرفته قرار انتقاد مورد نيست برخوردار كافي اخلاقي
از كه عرفات با مي‌شود حاضر چرا پس است تروريسم مخالف اگر.آن مخالف يا است تروريسم
بنشيند؟ مذاكره ميز سر مي‌كند ، حمايت تندروها
نبايد كه كرده بيان صراحتا رئيس‌جمهور.است نكرده تغيير وجه هيچ به ما اعتقادي اصول
همين براي.كرد آنها از حمايت در حركتي يا و داد نشان تروريست‌ها به خوشي روي كوچك‌ترين
و عرفات سوي از تروريسم كردن محكوم از پيش تا خارجه امور وزير پاول ، كالين كه بود هم
نيست ، فلسطينيان مشكل حل راه بيت‌المقدس در بمبگذاري كه وي سوي از مطلب اين اعتراف
راه يافتن پي در خود مشكل براي بايد فلسطينيان و اسرائيلي‌ها.كند ديدار وي با نشد حاضر
مشخص اسلو عهدنامه در نيز راه‌حلي چنين يافتن براي مربوطه مكانيزمهايباشند سياسي حل
.است شده
حل راه اين جزو مي‌تواند نيز منطقه در خارجي نظامي نيروهاي كردن مستقر احتمال آيا &
باشد؟ سياسي
نيز را نيروهايي چنين يك از اثري حتي خود سياسي رادار صفحه در ما.خير ما ، نظر از
براي وجه هيچ به را شدند مستقر كوزوو در كه آنچه نظير نيروهايي ما.نكرده‌ايم ترسيم
استقرار _ شرايط شدن فراهم صورت در البته _ ما پيشنهاد حداكثر.نداريم نظر در خاورميانه
.بگيرند نظر تحت را صلح روند بتوانند كه است ناظراني
كه حالي در.است شده كشيده نيز آمريكا و اروپا به خاورميانه كشمكش شدن قطبي چند دامنه &
مردم اروپا در مي‌زنند ، تظاهرات به دست اسرائيل از حمايت در نفر هزار صدها آمريكا در
به آن از نيز ستيزي يهودي بوي و رنگ البته مي‌ريزندكه خيابان به اسرائيلي‌ها عليه
.مي‌رسد مشام
را همگان و كنيم مبارزه بيگانه‌ستيزي و تنفر با كه ماست همگي وظيفه اين اما است ، درست
موج يك ما كشور در هم و اروپا در هم كه است آن حقيقت.نماييم تسامح و تساهل به دعوت
مبارزه موج اين عليه كه است مردم سياسي نمايندگان وظيفه اين و دارد وجود ستيزي يهودي
حادثه.نيست قبول قابل تحركاتي چنين يك ديگر امروز كه بفهمانند آن حاميان به و كنند
آن به بازگشت به حاضر هيچ‌كدام بي‌شك كه ماست تاريخ از بخشي به مربوط يهوديان كشتار
چنين يك به مي‌خواهيم اروپاييمان متحدين خصوصا دوستانمان تمامي از مانيستيم دوران
.كنند محكوم شدت به را آن و ندهند بروز اجازه تحركاتي
دارد؟ وجود خاورميانه و عراق ميان رابطه‌اي چه &
بغداد با سپتامبر يازدهم حوادث از پيش ما.دارد قرار كامل انزواي در حاضر حال در عراق
.گريبانيم در دست مشكلات همان با همچنان سپتامبر يازدهم از پس نيز اكنون و داشتيم مشكل
موارد برخي در كه هستند جمعي كشتار سلاح‌هاي به دستيابي پي در هم هنوز عراق رهبران
توليد فناوري به كرده سعي بارها و بارها حسين صدام رژيم.داشته‌اند هم پيشرفت‌هايي
از همچنين او.مي‌زند برهم را منطقه استراتژيك معادلات صدام.يابد دست هسته‌اي سلاح‌هاي
همچنين و خود خاص منطق حسين ، صدام مشكل.مي‌كند حمايت اسرائيل در بمبگذاري عمليات
.دارد را خود خاص خطرات
بغداد عليه واشنگتن تهديدهاي ملل ، سازمان بازرسان شرط و بي‌قيد پذيرش صورت در آيا&
ماند؟ خواهد باقي خود قوت به همچنان
بدون.است آن بر حاكم رژيم تغيير عراق مورد در اتفاق بهترين كه است اين بر ما اعتقاد
هر به اما.كرد خواهند بيشتري امنيت احساس جهانيان نباشد ، كار سر بر ديگر صدام اگر شك
را ملل سازمان بازرسان كند قبول صدام كه است اين شرايط بهبود راه در گام اولين حال
خواهيم حاضر تازه ما شرط ، اين قبول از پس بپذيرد ، مكاني و زمان هر در و پيش‌شرطي بي‌هيچ
نمانده وفادار وعده‌هايش به هيچ‌وقت تاكنون صدام البته.كنيم بررسي نو از را شرايط شد
خود حال هر بهكند عمل گذاشته‌اش رويه برخلاف بخواهد اكنون كه نمي‌بينم دليلي من و است
تصميمي هيچ تاكنون رئيس‌جمهور كه كنم روشن را مطلب اين ديگر يكبار كه مي‌بينم موظف را
خصوص اين در نيز را طرحي هيچ و نكرده اتخاذ عراق ، عليه نظامي ابزار از استفاده خصوص در
.ندارد خود كار دستور در
آورد؟ كار روي جديد رژيمي كشور يك در زور به مي‌توان مشروع و قانوني اصل چه اساس بر &
است؟ كافي كار اين براي ملل سازمان قطعنامه يك وجود آيا
كسي وقتي مي‌گذارد ، پا زير را بين‌المللي عهدنامه و توافقات صدام ، شيوه به كسي وقتي
خواست برخلاف دائما كسي وقتي و مي‌كند استفاده جمعي كشتار سلاح‌هاي از خودش مردم عليه
جديد قانوني اصل يك به نيازي وي با قاطعانه برخورد براي ديگر مي‌كند ، رفتار ملل سازمان
.نيست باشد ، وي بودن جنايتكار اثبات‌كننده كه
داريد؟ را حمايت‌هايي چه انتظار متحدانتان از راستا اين در &
عراق عليه نظامي نيروي از استفاده هنوز آمريكا رئيس‌جمهور كه مي‌كنم تاكيد ديگر يكبار
و بي‌رحم رژيم يك با كه كنيم فراموش نبايد حال هر به اما است ، نداده تشخيص ضروري را
كنار را جمعي كشتار سلاح‌هاي از ناشي خطرات و صدام وجود خطر وقتي.هستيم روبه‌رو ضدبشري
آيا كرد؟ بايد چه بالاخره كه مي‌بندد نقش ذهنمان در پرسش اين بي‌اختيار مي‌گذاريم هم
سلاح داراي دولت‌هاي زمره در را بغداد يك‌باره به تا بگذاريم دست روي دست آنقدر بايد
آمد؟ خواهد پيش چه آن‌وقت ببينيم؟ اتمي
آيا مي‌نگريد اروپا بر حاكم فضاي همين‌طور و عراق همسايه كشورهاي بر حاكم جو به وقتي &
داده‌ايد؟ خرج به عمل شدت حد از بيش عراق مورد در شايد كه نمي‌افتيد صرافت اين به
نيز درازمدت در نميتوانبرداريم گام چندين به‌يكباره بايد كه هستيم موقعيتي در ما
صورت در آيا.كنيد تامل قدري.كرد زندگي كشتارجمعي سلاح‌هاي وجود كابوس با همچنان
به كه داد خواهيم نشان خود از را رفتاري همان هم باز بيولوژيك سلاح‌هاي از عراق استفاده
رويايشان كه هستند خطرناكي رژيم‌هاي اينها داديم؟ نشان كويت ، به كشور اين حمله هنگام
.باشيم داشته آنها با برخورد براي را لازم آمادگي بايد.است دهشتناك سلاح‌هاي به دستيابي
پاسخ‌هايي باشد؟ بايد چگونه برخورد اين كه است اين ميان اين در مطرح پرسش عمده‌ترين &
.است نقيض و ضد بسيار مي‌شود ، داده پرسش اين به اطلس اقيانوس سوي آن و سو اين در كه
هجوم مورد سپتامبر يازدهم در متحده ايالات:كنيد توجه افغانستان مورد به مثال براي
در بلكه نداديم ، پاسخ بي‌هدف موشك چند شليك با را حمله اين ما اما گرفت ، قرار وحشيانه
نشان واكنش خود از پليسي و سياسي ابزار از گرفتن ياري با و بين‌الملل ائتلاف يك قالب
كه كند ادعا كسي اگر و بود ضروري كاري ما نظر از طالبان عليه نظامي واكنش بله.داديم
چنين يك برپايي كه مي‌كنم تاكيد هم باز من مي‌رود پيش بهتر طالبان وجود با جهان امور
.خرسندم آن بابت از و مي‌دانم ضروري را جنگي
و بمانيد باقي افغانستان خاك در همچنان داريد قصد آيا داريد؟ پيش در برنامه‌اي چه حال &
كنيد؟ مشاركت آن بازسازي در
اين بازسازي در متحدانمان كمك به ما ثانيا.داريم حضور افغانستان در هنوز ما كه اولا
.مي‌شود هم خطرناك‌تر به‌تدريج شرايط كه است اين كنوني مطرح نكته.مي‌كنيم مشاركت كشور
دست تا كه مي‌گردند فرصتي به‌دنبال طالبان خود همچنين و القاعده گروه كه داريم خبر ما
از فقط همواره متحده ايالت كه تصور اين حرف‌ها اين تمام با امابزنند سازمان تجديد به
و ما ميان نمي‌كنم فكر من اين بر علاوه.نيست صحيحي تصور مي‌كند ، استفاده قهريه قوه
و دوست هم با ما.باشد داشته وجود عميقي چندان اعتقادي شكاف اروپاييمان متحدين
.داريم ناتو با محكمي روابط همچنين ما.داريم آينده براي زيادي طرح‌هاي و هم‌پيمانيم
.درآيند آن عضويت به دارند دوست همه كه قدرتمند آنچنان پيماني
جنگ يا و تروريسم با نبرد نظير مخاطراتي رو ، پيش جدي مخاطرات به توجه با اما &
.مي‌گيرد قرار دوم درجه در ناتو كه كرد اذعان بايد افغانستان ،
.رفت مشكلات جنگ به آن پايه بر مي‌توان كه است بنيادي اصلي‌ترين ناتو برعكس ، كاملا
كه كشوري دموكراتيك ، سنت‌هاي با اسلامي دولت يك:كنيد توجه تركيه مورد به مثال به‌عنوان
اسلام جهان براي الگويي مي‌تواند آنكارا.دارد اروپا با نزديكي ارتباطات حال عين در
.مي‌دهد تشكيل جهان سراسر در را ما كار اصول ناتو بر حاكم معيارهاي.باشد
سياستمدار نگاه
صلح دشوار راه براي گزينه سه
پاياني بخش
راس1 دنيس
عبادتي عليرضا:ترجمه
باشد فلسطيني دولت پذيرش و شهرك‌سازي توقف شامل كه - زمان‌بندي پذيرش شارون‌از انگيزه
نفس براي مجالي ايجاد و بحران حل براي تدريجي رويكردي به اميد:داشت خواهد جنبه دو -
.[درگيري و بحران اندي و سال يك از بيش از بعد] كشيدن
فلسطيني‌ها كه برسد باور اين به اگر و ندارد وجود بهتري پيشنهاد كه كند حس عرفات اگر
كشيدن نفس براي مجالي به نياز [اسرائيل ارتش] اسرائيل دفاعي نيروهاي عمليات از بعد نيز
سياسي لحاظ از خودش هم شرايطي چنين در.كرد خواهد موافقت زمان‌بندي گزينه با دارند ،
فشارهاي بر و مي‌يابد بهبود فلسطيني‌ها وضعيت هم و داشت خواهد چشمگير دستاورد
.شد خواهد افزوده فلسطين نفع به نيز بين‌المللي
وجود زمان‌بندي گزينه انتخاب با طرف دو هر براي دستاورد وجود احتمال كه اين عين در
تصميم كه دليل اين به شارون سوي از ردنيست منتفي طرف دو هر از طرح اين رد احتمال دارد
دليل اين به عرفات سوي از رد ;باشد نداشته معامله‌اي هيچگونه عرفات با است گرفته اكيد
را ترازو كفه جلوه‌دادن قرباني با و كند كسب بيشتري امتياز مي‌تواند است باور اين بر كه
بازي اين از را خود اجلاس اين رياست است ممكن علاوه ، به.كند سنگين فلسطيني‌ها نفع به
از پيش امنيت ، ايجاد است شده گرفته نظر در عرفات براي كه تعهداتي خصوص به بكشد كنار
.است فلسطين دولت شناختن رسميت به يا سياسي گفت‌وگوهاي حدوث
احتمالا صورت اين درباشد دستيابي غيرقابل اول گزينه اندازه به است ممكن دوم گزينه
از اسرائيل كنوني حكومت كه است درستجانبه يك جداسازي نيست سوم گزينه جز چاره‌اي
گزينه اين از اسرائيلي‌ها از رشدي حال در تعداد اما نمي‌كند حمايت جانبه يك جداسازي
در يهودي‌نشين شهرك‌هاي تمام از اسرائيل مي‌گويند گزينه اين طرفداران.مي‌كنند پشتيباني
كه مي‌دانند آنها.بپردازد باختري كرانه در شهرك‌ها جداسازي به و كند عقبنشيني غزه
تعداد بايد چون كنند ايجاد شفاف و مشخص خطي نمي‌توانند اسرائيل [ارتش] دفاعي نيروهاي
اين و شود گرفته نظر در يهودي‌نشين شهركي در شهروند كمي تعداد براي سرباز زيادي بسيار
حداكثر به اسرائيلي نيروهاي براي دفاع قابليت كه خطي پشت به عقبنشيني امانيست ممكن
حد در (Buffer Zones)بي‌طرف منطقه‌اي بتوانند آنها و برسد
كم دست اما نيست ، بحران اين حل راه گرچه كنند ، ايجاد فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها بين فاصل
فرصت عرفات براي سويي از و كرد خواهد آسان‌تر فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها براي را زندگي
.آيد فراهم صلح گفت‌وگوهاي احتمال كه شود فراهم جايگزيني تا مي‌كند ايجاد
كه بود خواهد اين هم آن خطرپذيري.آن پيروزي نه است ديپلماسي شكست معني به سوم گزينه
.است كارگر خشونت كه مي‌كند تصور و شد خواهد گستاخ‌تر و صبورتر عرب جهان
عقبنشيني باعث كه زماني رنج ، ماه بيست
نمي‌رسد ، نظر به دشوار و عظيم خيلي مي‌شود ، فلسطيني سرزمين‌هاي از بخش‌هايي از مقطعي
جز چاره‌اي هيچ اگر.بيانجامد اسرائيلي‌ها عقبنشيني ادامه به است ممكن خشونت ادامه حتي
شكل عملي‌ترين عقبنشيني تا كنيم كار اسرائيلي‌ها با بايد احتمالا نماند ، سوم گزينه
توافق‌هاي براي اسرائيلي‌ها و فلسطيني‌ها ميان تفاهم كنيم تلاش و بگيرد خود به را ممكن
.شود فراهم ثبات‌تر با و ماندگارتر
در اسرائيل جاي پركردن براي بين‌المللي حضور گيرد قرار ارزيابي مورد است ممكن آنچه
.است جداسازي طرح
.است موجود بدتر گزينه‌هاي ميان بد ، انتخاب جانبه يك جداسازي نهايتا ،
باشد ، دشوار هرچقدر تصميم ، اتخاذ و حقيقي گزينه‌هاي با شدن مواجه براي را خود بوش دولت
كرد ، اشاره موجود حقايق از مضاميني به آن در كه بوش آوريل چهارم سخنراني راستاي در
.مي‌كند آماده
ويژه فرستاده و آمريكا خارجه وزارت سياسي ريزي برنامه بخش كنوني مدير راس ، دنيس _1
.بود خاورميانه امور در كلينتون دولت
پست واشنگتن:منبع
روزنامه‌نگار نگاه
كنگره يا مي‌گيرد تصميم بوش
ويتكاور جولز
جماليان شهرام:ترجمه
سلاح‌هاي تملك و توليد واشنگتن اينكه بر مبني آمريكا رئيس‌جمهور بوش جورج مكرر اظهارات
يا دير كه است كرده ايجاد را عمومي ذهنيت اين كرد نخواهد تحمل را عراق سوي از كشتارجمعي
.داد خواهد قرار خود نظامي حملات آماج را صدام‌حسين مستقيم به‌طور وي زود
گسترش براي را عمومي افكار كاري ، چنين به زدن دست از قبل مي‌كند سعي بوش مي‌رسد نظر به
آمريكا كنگره سپتامبر ، يازدهم رويداد از پس روز چند.كند آماده تروريسم عليه جنگ
كه است آمده كنگره مصوبه در ولي كرد اعطا جمهور رئيس به رابطه اين در زيادي اختيارات
كه كند استفاده اشخاصي و سازمان‌ها ملت‌ها ، برابر در زور از مي‌تواند تنها رئيس‌جمهور
پناه افرادي چنين به يا داشته‌اند نقش تروريستي حملات به كمك‌رساني و اجرا طراحي ، در
آن ديكتاتور و عراق كه كند ثابت است مجبور كنگره حمايت جلب براي بوش بنابراين.داده‌اند
.داده‌اند پناه آن عاملان به آنكه يا داشته‌اند دست سپتامبر يازدهم ماجراي در حسين صدام
برساند ، اثبات به را چيزي چنين نتواند بوش اگر كه كرده‌اند اعلام كنگره قوانين مدافعان
.بگيرد اجازه دوباره زور به‌كارگيري براي و شود حاضر كنگره در است مجبور
كند ، عبور كنگره سد از ترفندي از استفاده با بوش مي‌دهد احتمال كه فينگولد راس سناتور
تجزيه را كنگره سال 1973 تروريستي ضد قطعنامه است كرده درخواست متخصص گروهي از تازگي به
محدوديت‌هايي و وظايف چه (رئيس‌جمهور) قطعنامه اين اجرايي رئيس كنند مشخص كرده ، تحليل و
.دارد
اين با ببرد ، سوال زير را عراق به حمله ندارد قصد او كه كرد اعلام دموكرات سناتور اين
عقيده و كشيده‌اند پيش را زيادي بحث‌هاي مورد اين در گروه اين صاحبنظران از برخي حال
قرار تاييد مورد زد ، دور را كنگره نمي‌توان جنگ يك آغاز براي كه را فينگولد آقاي
.داده‌اند
كه داشت اظهار سخنان اين با مقابله در كنگره در دولت نماينده معاون "جان‌يو"
عمل كنگره از اجازه كسب بدون خود قانوني اختيارات از استفاده با مي‌تواند رئيس‌جمهور
.كند جلب را كنگره اعضاي موافقت مي‌دهد ترجيح وي گرچه كند ،
فدرال دولت در عنصري تنها را رئيس‌جمهور كه كشور اين عالي دادگاه از نقل‌قول با يو
به رئيس‌جمهور كه داشت اظهار شود ، عمل وارد بين‌المللي مسائل در مي‌تواند كه مي‌داند
فينگولد سناتور.است برخوردار عراق به حمله براي قانوني حق از قوا كل فرمانده عنوان
.نمي‌پسندد را ديدگاهي چنين
وي.است هم‌عقيده فينگولد سناتور با نيز تاون جورج از حقوق پروفسور استرومست جين
بدهند را اختيار اين كنگره به داشتند سعي نوشته‌اند را اساسي قانون كه كساني مي‌گويد ،
.بگيرد تصميم مورد اين در شود ، جنگي وارد بخواهد آمريكا اگر كه
اعلان كشور به تا است داده كنگره به را قدرت اين اساسي قانون كه كرد تاكيد استرومست
يك سوي از تنها نبايد سرنوشت‌سازي تصميم چنين كه بودند معتقد قانون‌گذاران زيرا دهد جنگ
تا گيرد صورت خبره‌هايي و حقوقدانان از گروهي طرف از بايد اين‌كار بلكه شود ، اتخاذ فرد
جلب پرمخاطره‌اي تصميم چنين اجراي براي برگزيده‌اند را نمايندگان اين كه مردمي حمايت
.شود
مسئله كند استفاده كشور اين كنگره زدن دور براي آن از مي‌تواند بوش كه مواردي از يكي
مورد كه زماني دارد حق ملتي هر كه بكشد پيش را بحث اين مي‌تواند بوش.است "خود از دفاع"
كشور يك سوي از كشتارجمعي سلاح‌هاي تملك و توليد و كند دفاع خود از شده واقع هجوم
.كند توجيه را پيش‌گيرانه حمله‌اي مي‌تواند متخاصم
از رئيس‌جمهور كه وجودي با دارد عقيده وينيست موافق توجيهي چنين با فينگولد سناتور
همچنين وي.نيست ساخته كاري وي از كنگره حمايت بدون است ، برخوردار "منفرد اختيارات"
.شود حاصل مطلوب نتيجه تا باشد هماهنگ باهم بايد جامعه آحاد همه جنگ ، در كه دارد تاكيد
بالتمورسان:منبع
ايران به نگاه
چيني توسعه الگوي به‌دنبال
نياكي فيروزي مرتضي
يك از است شده مطرح توسعه‌چيني الگوي پيرامون ما مطبوعاتي محافل در روزها اين كه بحثي
نظريه روند ادامه واقع در توسعه‌چيني الگوي كه معنا بدين نيست تازه‌اي سخن منظر
به شرقي جنوب آسياي كشورهاي از ديگر پاره‌اي در چين از قبل كه است "توسعه ديكتاتوري"
كره‌جنوبي در اقتصادي رشد تجربه ;است گذاشته جا به مثبت اثر حدودي تا و بود درآمده اجرا
به آن چيني نوع از ماركسيستي ايدئولوژي قالب در و چيني فرم با ديگري شكل به تايوان و
در الگو اين چند هر.است بوده موفقيت‌آميز زيادي بسيار حدود تا تاكنون و آمده در تجربه
و نداده پاسخ مي‌كند طلب مستقل و تحقيقي مقاله‌اي خود كه متعدد دلايل به لاتين آمريكاي
عنوان به چين در كه آنچه اما است ، خورده شكست لاتين آمريكاي در "توسعه ديكتاتوري"
آن بسط كه دارد متعدد دلايل است بوده قرين موفقيت با تاكنون جهان كشور پرجمعيت‌ترين
.نيست انطباق قابل ايراني جامعه فرهنگي و سياسي _ اقتصادي ساختارهاي به توجه با نظريه
و داشتند اقتصادي رشد درصد متوسط 3/10 طور به تا 1998 سال‌هاي 1993 طي چيني‌ها اينكه
تنهايي به و صرفا كنند جذب خارجي سرمايه‌گذاري دلار ميليارد سال ، 480 ده طي توانستند
هنري مذاكرات كه ميلادي هفتاد دهه آغاز در واقع در.نيست اقتصادي صحيح مديريت اساس بر
و پكن به آمريكا وقت رئيس‌جمهور نيكسون ريچارد سفر به منجر لاي چوئن با كيسينجر
"موجود وضع حفظ" چين ، بعد به زمان آن از گشت لاي چوئن و مائو با او تاريخي ملاقات‌هاي
از كشيدن دست با و پذيرفت را ماجراجويانه خارجي سياست در تعديل و (status quo)
نظام سبز چراغ سوم جهان كشورهاي در فعال ماركسيستي جنبش‌هاي عملي و علني حمايت‌هاي
تلاش بين‌المللي سازمان‌هاي صحنه در چيني‌ها آنكه ضمن ساخت همراه خود با را بين‌الملل
.كنند دفاع كلام در همچنان خود سياسي مواضع از كردند
انديشه به بازگشت و است بوده همراه (سال 1976) مائو مرگ با كه سياستي چنين اتخاذ تقارن
به با و داشت همراه به "عقلانيت با همراه" و "كارآمد ديوانسالاري" خود با كه كنفوسيوسي
صرفا و تخيلي انديشه‌هاي نفي و انديشه نوع اين مظهر به‌عنوان شيائوپينگ دنگ رسيدن قدرت
كه سوالي شايد اما.مي‌داد باستان چين ديرين امپراتوري‌هاي به بازگشت از خبر خود شعاري
اقتصاد رشد به كمك پي در اين‌چنين غربي دموكراسي ليبرال چرا كه باشد اين گردد مطرح
در را آنچه بين‌الملل نظام چگونه كه مي‌شود متبادر ذهن در سوال اين.است چين بيشتر
سال چند فاصله به دموكراسي ليبرال همين اما پذيرفت راحتي به گذشت "من آن تيان" ميدان
پشت راهي را او و برنمي‌تابد را ميلوسوويچ توسط يوگسلاوي انتخابات در تقلب كمترين
بشري حقوق سياست‌هاي در چين آنكه عليرغم كه شاهديم هم امروز و مي‌سازد زندان ميله‌هاي
پذيرفته هم (WTO) جهاني تجارت سازمان در است نداده خود در را ماهوي تغيير هيچ خويش
.مي‌دهد ادامه همچنان خود اقتصادي رشد به و مي‌شود
اين به غربي‌ها آنكه نخست:برشمرد مي‌توان عمده دليل دو حداقل غرب ، سياست‌هاي توجيه در
رابطه بيشتر رشديافتگي مراحل در باسرعت و ممتد اقتصادي رشد ادامه كه رسيدند جمع‌بندي
اين تحمل "ديناميك توتاليتر" ،"تك‌حزبي جامعه" ظرف و مي‌شكند درهم را "مظروف و ظرف"
به بودن ، تك‌حزبي و توتاليتر دليل به و داشت نخواهد را فزاينده و شتابان اقتصاد مظروف
رفرم مرحله آنگاه و گرفت برخواهد در را سياسي نهادهاي ريشه و رگ اقتصادي فساد سرعت
خواهد پي در خصوصي ، بخش و مدني نهادهاي رشد با همراه غربي ، الگوهاي به توجه با را سياسي
.داشت
و ماركس انديشه‌هاي از چين ساختن دور براي ديگري انتخاب غرب آنكه ديگر عمده دليل اما
استراتژيك تصميم‌گيري براي سياسي پارامتر هر در هميشه چين جمعيت موضوع چون نداشت مائو
.است مهم و كليدي امري
ميدان حوادث پي در را چين فروپاشي زمينه مي‌توانست غرب كه بگذاريم اين بر را فرض
كمونيست چپ جناح مقابل در يلتسين كودتاي ضد با كه همان‌كاري سازد فراهم "تيان‌آن‌من"
مطرح سوال اين.شد شوروي جماهير اتحاد فروپاشي به منجر در 1991 غربي‌ها كمك با شوروي
ده‌ها تحمل بين‌الملل نظام داخلي جنگ خطر و چين در سياسي بي‌ثباتي شرايط در آيا كه است
.(است كشاورز ميليون نهصد داراي هنوز چين) داشت خواهد را فقير بسيار آواره چيني ميليون
و پيچيده بحثي ايران مورد در توسعه‌چيني از الگوبرداري سر بر بحث مي‌رسد نظر به لذا
فرهنگ" و "ايدئولوژيك انقلابي" دو هر چيني‌ها و ما شود گفته است ممكن هرچنداست حساس
طلب را ديگري مستقل مقاله خود كه است زياد آنقدر افتراق نكات اما داريم "پدرسالار
.مي‌كند
|
