انتخابات عليه همهپرسي
آسيا به نگاه
سياستمدار نگاه
نفتي سلطنتي خاندان دو ديدار
12_ گذار حال در جهان
ونزوئلا درسهاي
آمريكا به نگاه
منطقه در راكد آبهاي تحرك
روزنامهنگار نگاه
انتخابات عليه همهپرسي
يك تيتر
كاركردي شود قلمداد حاكميت تداوم براي تلاشي آنكه از بيش مشرف اقدام
است توصيفشده پاكستان به نظم اعاده و ثبات حفظ براي
طرفداران و پاكستان دولت مخالف گروههاي كشمكش بهدنبال گذشته هفته سهشنبه روز
دوره تجديد براي همهپرسي برگزاري مشروعيت و قانونمندي سر بر دولت اين
به مشرف پرويز نفع به پاكستان ديوانعالي راي صدور با كه مشرف پرويز رياستجمهوري
مورد در تا شدند حاضر راي صندوقهاي پاي پاكستان مردم بود ، رسيده خود اوج نقطه
اجتماعي اقتصادي ، اصلاحات تداوم و ديگر ساله پنج يكدوره طي مشرف حاكميت ادامه
.بگيرند تصميم او نظر مورد
خبر مشرف چشمگير پيروزي از آرا شمارش نتايج لحظهبهلحظه گزارش با رويتر خبرگزاري
اين در شركتكنندگان از درصد از 98 بيش پاكستان كشور وزارت گزارشهاي اساس بر.داد
احزاب كه بود حالي در اين و دادند مثبت راي مشرف حاكميت ادامه به همهپرسي
اساسي قانون اصول با مغاير را همهپرسي اين برگزاري نفس آنكه بر علاوه اپوزيسيون
.ساختند متهم آرا شمارش و برگزاري نحوه در تقلب به را دولت دانستهاند پاكستان
آن اساس بر كه كرد اعلام را نتايج پاكستان كشور وزارت آرا شمارش گرفتن پايان با
به راي هزار حدود 210 پاكستان نفري ميليون يك پايتخت اسلامآباد ، در مثال بهعنوان
تداوم مويد و مشرف نفع به درصد از 93 بيش ميان اين از كه شده ريخته صندوقها
.است بوده او حاكميت
دولت سخنگوي و كرد توصيف بيسابقه را همهپرسي اين در مردم حضور ميزان فدرال دولت
حالي در اين.بگذرد نيز درصد سي مرز از مردم مشاركت ميزان كه كرد اميدواري ابراز
درصد پنج از كمتر را همهپرسي اين در مردم واقعي مشاركت اپوزيسيون ، احزاب كه است
مويد را همهپرسي اين در مردم مشاركت عدم و دانستهاند شرايط واجدين مجموع
به خواستند او از و دانستند مشرف حاكميت براي مشروعيت وجود فقدان و بياعتباري
.دهد تن دموكراتيك انتخابات برگزاري به و گذارده احترام مردم خواست
در مردم مشاركت ميزان شد برگزار سال 1997 در كه پاكستان عمومي انتخابات آخرين در
اپوزيسيون رهبران اما است اندك نسبت ، لحاظ به هرچند كه بود درصد حدود 36 همهپرسي
مردم واقعي مشاركت ميزان و شده بزرگنمايي نيز شده اعلام ميزان همين كه دارند ادعا
.است بوده ناچيزتر بسيار
مردم بين در گرفت دست به را حاكميت خونريزي بدون كودتايي پي در آنكه از پس مشرف
آمدن وارد دليل به شريف نواز دولت.بود يافته نمود ملي قهرماني چون پاكستان
ادامه مذهبي ، قومي ، درگيريهاي افزايش فاميلگرايي ، مالي ، فساد زمينه در اتهاماتي
را خود مشروعيت و وجاهت اقتصادي شرايط شدن وخيمتر و اجتماعي ارزشهاي سقوط روند
فردي كه ملي قهرماني آمدن كار روي و او بركناري دليل همين به و بود داده دست از
خسته قلب به را اميد است بوده _ هند _ پاكستان ديرينه دشمن با مبارزه در پيشرو
.بازگرداند پاكستان مردم
انتقال به موظف را او حكمي صدور با پاكستان ديوانعالي مشرف رسيدن قدرت به پي در
مشرف كه تصميمي كرد ، سال 2002 اكتبر در دموكراتيك انتخابات برگزاري از پس حاكميت ،
تداوم بهانه به ادامه در اما بود آورده ميان به سخن آن پذيرش از ابتدا در
.شد همهپرسي برگزاري خواستار خويش نظر مورد برنامههاي
پاكستان مردم بيسابقه مشاركت از كه پاكستاني مقامات ادعاهاي برخلاف آنكه مهمتر
و انتخابات در معمولا كه آناني پاكستان ، خاموش جماعت آمدن ميدان به حتي و
ناظران برخي آوردند ، ميان به سخن نميكنند شركت شده برگزار همهپرسيهاي
اعمال از داشتند نظر زير نزديك از را سهشنبه روز همهپرسي روند كه بينالمللي
.دادند خبر مذكور همهپرسي در شركت براي خود كارمندان بر دولتي دستگاههاي فشار
خبري انتشار با رويتر خبرگزاري اعزامي تيمهاي از يكي نشد ختم جا همين به ماجرا
ادامه تاييد جز مضموني كه _ اضافي آراي كه حالي در را فدرال دولت ماموران كرد ادعا
ميريختهاند ، راولپندي در رايگيري صندوقهاي از يكي به _نداشتهاند مشرف حاكميت
اساس بر كه دادند قرار استناد مورد را مصاحبههايي متن همچنين و ديدهاند چشم به
در خود ذيربط دستگاههاي مقامات فشار بهدليل بودند داشته اذعان دولتي كاركنان آن
.است كرده تكذيبشان پاكستان فدرال دولت كه ادعاهايي بودند ، كرده شركت همهپرسي
مردم حزبافزود پاكستاني اپوزيسيون گروههاي مخالفتهاي به اخبار دست اين انتشار
از كمتر همهپرسي اين در مردمي مشاركت كه كرد ادعا بينظيربوتو رهبري به پاكستان
سوي از مشرف ديكتاتوري رد بر دليلي را مشاركت ميزان بودن پايين و بوده درصد پنج
.است دانسته مردم
نتايج و پاكستان در اخير همهپرسي برگزاري مورد در توجه جالب فوقالعاده نكات از
.است ارتباط اين در واشنگتن موضعگيري عدم و آمريكا سكوت فدرال ، حاكميت ادعاي مورد
آنچه و همهپرسي برگزاري اساس برابر در موضعگيري از تنها نه آمريكايي مقامات
كه پرسشهايي به گفتن پاسخ از بلكه كردند احتراز شده اعلام آن رسمي نتيجه بهعنوان
.رفتند طفره نيز ميشود طرح آمريكايي مطبوعات در رابطه اين در
به واكنشي در انگلستان مشتركالمنافع كشورهاي كل دبير مككينون ، دان برابر در
و ميكنيم دنبال را پاكستان تحولات نزديك از ما":داشت اعلام همهپرسي اين برگزاري
تاكيد و "پرداخت خواهيم كشور اين شرايط بررسي به اتحاديه اين اعضاي آتي نشست در
غير دولتي حاكميت روند تداوم از جلوگيري را خود اصلي دغدغه اتحاديه اعضاي":كرد
در اساسي قانون بر منطبق حاكميتي كامل اعاده خواهان ما و ميدانند دموكراتيك
اتحاديه در پاكستان عضويت كه ميشود عنوان حالي در مطالب اين و ".هستيم پاكستان
.است درآمده تعليق حال به سال 1999 در مشرف كودتاي از پس مذكور
و بينظميها و مشرف عملكرد از انتقاد در بينالمللي سازمانهاي برخي هرچند
اما ندادند راه خود به ترديد اخير همهپرسي ضمن در آمده وجود به كارشكنيهاي
مشرف اقدامات توجيه بر را خود توجه تمام كشور اين به وابسته رسانههاي و آمريكا
حاكميت تداوم براي تلاشي آنكه از بيش مشرف اقدام اساس اين بر.بودند كرده متمركز
.است شده توصيف پاكستان به نظم اعاده و ثبات حفظ براي كاركردي شود قلمداد
تاريخ به گزارشي انتشار با كه بود بيبيسي موضعگيري جالبتر همه از ميان اين در
به كمك را خويش حاكميت تداوم براي مشرف پافشاري دليل (ماه ارديبهشت 9) آوريل 29
عاقبت و اجتماعي ثبات و نظم برقراري از اطمينان حصول اقتصادي ، شرايط بهبود تداوم
كرده معرفي گروههايي را تلاشها اين مخالفان و است دانسته واقعي دموكراسي اعاده
.دارند گرايش بنيادگرايي به كه
و پاكستان همهپرسي برگزاري برابر در غرب موضعگيريهاي برآيند از كه آنگونه
غربي كشورهاي برميآيد ، پنجساله يكدوره براي خود حاكميت تداوم براي مشرف تلاش
و ندارند پاكستان تصميمگيري سطح بالاترين در مشرف ژنرال حضور ادامه با مخالفتي
.آورد خواهند عمل به وي از را لازم حمايت او جمهوري رياست ادامه براي قطعا
دولتي مقامات و مختلف گروههاي و احزاب انتخابات برگزاري از پيش تا كه حالي در
اكثر اكنون ميكردند ، گفتوگو و بحث پرسي همه نبودن و بودن قانوني درباره بيشتر
.ميگويند سخن همهپرسي موفقيت عدم يا موفقيت مورد در سياستمداران
مغاير را همهپرسي (شريف نواز رهبري تحت) ليگ مسلم حزب كل دبير جگرا اقبال ظفر
:است كرده اعلام و توصيف فريبكارانه و اساسي قانون
مخالف گروههاي سوي از شده اعلام تحريم و بود اندك بسيار همهپرسي در مردم شركت"
راي صندوقهاي پاي در حضور عدم با مردم و بود موفقيتآميز و كارساز كاملا دولت
در شركتكنندگان اندك تعداد به توجه با بنابراين.كردند رد را مشرف دولت عملا
برگزاري براي موقت دولتي تا دهد استعفا خود مقام از بايد مشرف ارتشبد همهپرسي
".شود تشكيل پارلماني انتخابات
حاميان از و پاكستان عوامي مليگراي حزب رهبر ختك اجمل كه است حالي در اين
مسائل درباره مردم از نظرخواهي ايرنا ، خبرنگار با گفتوگو در نيز همهپرسي برگزاري
با مشرف دولت كه است معتقد و خوانده منطقي و قانوني كاملا اقدامي را كشور مهم
شفاف و آزاد كاملا صورت به خود برنامههاي ادامه براي پاكستان عالي ديوان تاييد
ادامه از راي صندوقهاي پاي در گسترده حضور با نيز مردم و كرده نظرخواهي مردم از
.كردهاند حمايت وي اصلاحات و مشرف جمهوري رياست
را امكان اين وي براي مشرف به مثبت راي دادن با پاكستان مردم ختك اجمل گفته به
و قدرت با را خود برنامههاي و باشد رئيسجمهور ديگر سال پنج تا كردند فراهم
.دهد ادامه بيشتري اعتماد
اختلافات بايد مذهبي و سياسي گروههاي و احزاب و مردم همه:ليگ عوامي حزب نظر از
امور اصلاح و كشور توسعه براي مشرف دولت برنامههاي از و بگذارند كنار را گذشته
موفق هم دولت اين اگر و است پاكستان براي شانس آخرين فعلي دولت كه چرا كنند حمايت
.ميآيد پيش كشور براي خطرناكي وضعيت نشود
در پاكستان در سهشنبه روز همهپرسي كه است اين دارد اهميت آنچه ميان اين در ولي
.نداد روي كشور جاي هيچ در باري خشونت اقدام هيچ و شد برگزار امنيت و آرامش كمال
آسيا به نگاه
بادوچهره ژنرال يك
شفيعي نوذر دكتر
با كه است كهنهكاري نظامي اول نگاه در.شناخت چهره دو با بايد را مشرف ژنرال
.ميشناسيم مشرف ارتشبد نام به را او است ، بسته نقش سردوشياش بر كه درجاتي
نظر به خوشايند ذهن به رسيده ، قدرت به خونريزي بدون كودتايي در كه چهره اين
بيشتر و دارد مغايرت حكومت دموكراتيك نوع با كودتايي حكومت اصولا زيرا.نميرسد
.ميسازد متبادر ذهن به را ديكتاتوري از گونهاي
ميپروراند اهدافي خود ذهن در بودنش ، نظامي رغم به كه است آن مشرف ژنرال دوم چهره
به قادر كشور اين سياسي احزاب از يك هيچ و است حياتي پاكستان مثل كشوري براي كه
احتمالا شوند ، شكافي كالبد دروني منويات اين اگر.نبودند آن به پوشاندن عمل جامه
.شد خواهد تبديل رضايت به مشرف ، ژنرال از اوليه نفرت
اجتماعي ساخت.ناموزون است جامعهاي پاكستان كه است اين موضوع چيست؟ مسئله
مواجه مشكل با را مركزي دولت توسط موثر حاكميت اعمال كه است گونهاي به پاكستان
سرحد ، ايالات منطقه سه ملوكالطوايفي اجتماعي ساختار به است كافي.ميسازد
خود به كه تحولاتي رغم به هم سند و پنجاب ايالت.كنيم دقت قبايلي منطقه و بلوچستان
ايالات اين تمامي مورد در كه شاخص يك به فقط.دارد را خود خاص حالوهواي است ، ديده
كاربرد حتي و سلاح حمل سلاح ، داشتن ايالات اين همه در.ميكنيم اشاره دارد عموميت
درگيريهاي فرقهاي ، درگيريهاي شاهد هرازچندگاهي دليل همين به.است معمول امري آن
.هستيم قبايل سران و حكومت ميان نظامي برخوردهاي و قبيلهاي
و حياتي تصميمهاي اتخاذ امكان كه است گونهاي به نيز پاكستان سياسي ساخت
اين از عناويني و قوا تفكيك قوا ، موازنه اگرچه.نميدهد سياستمداران به سرنوشتساز
جناح يا گروه يك از را قدرت از سوءاستفاده امكان و است دموكراتيك حكومت لازمه قبيل
سودمند تاكنون پاكستان مثل جامعهاي براي مسئله اين اما ميكند سلب خاص سياسي
دليل به گرفت ، قرار آزمون معرض در دموكراسي كه زماني از پاكستان ، در.است نبوده
اين از نتوانستند گاه هيچ پاكستان سياسي احزاب دموكراسي ، پيشبايستههاي فقدان
صحنه همواره كشور اين برعكس ، .جويند بهره پاكستان توسعه و ترقي جهت در فرصت
.بود خودخواهانه راهپيماييهاي و تظاهرات
.است نابسامان حاكم ، اليگارشي و سياستمداران فساد دليل به هم پاكستان اقتصادي ساخت
ميشود قلمداد پاكستان صنعتي حوزه مهمترين كه اتفاق صنعتي مجموعه بدانيم است كافي
از يكي پاكستان است مهم چه آن حال هر در.است شريف نواز خانواده به متعلق
نيز انساني توسعه شاخصهاي لحاظ به و دارد جهان سطح در را اقتصادها بيثباتترين
هزينههاي تخصيص امر ، اين دلايل از يكي.دارد قرار جهان كشورهاي آخر ردههاي در
.است هند با رقابت در نظامي بخش به كلان
اين.دارد ضرورت اساسي دگرگونيهاي قطعا كرد؟ بايد چه مشخصه اين با كشوري با
.مصلح ديكتاتوري يا اقتدارگرا حكومتي پرتو در مگر نيست امكانپذير نيز دگرگونيها
.كند انتخاب را دو آن از تركيبي يا مدل دو اين از يكي دارد قصد مشرف احتمالا
سهشنبه روز همهپرسي در كه جمهور رئيس اقتدار افزايش و اساسي قانون در اصلاحات
.ميگيرد صورت هدف اين با دقيقا بود شده تعبيه
موج از متاثر نوساز حركت اين.هستيم پاكستان در نوسازي حركت شاهد ما حقيقت در
.است آمده پيش هند بنگلور تا و شده آغاز دور شرق از كه است توسعهاي
آن حضور قطعا كه ارتش از بود خواهند عبارت پس اين از پاكستان در نوساز نيروهاي
و بيشتر قانون ، چارچوب در هم آن پاكستان اقتصادي و اجتماعي سياسي ، عرصههاي در
احزاب حاكميت از سرخورده متوسط طبقه از است عبارت كه دوم نيروي و شد خواهد موثرتر
.دارند جاي دوم نيروي در پاكستان اسبق جمهور رئيس فاروقلغاري مثل افرادي سياسي
تمام خويش قدرت پايههاي تحكيم با است درصدد مشرف ژنرال وضعيت ، اين به توجه با
.بردارد ميان از دارد ، قرار پاكسازي نوسازي مسير در كه را موانعي
احزاب سران سركوب تروريسم ، و فرقهگرا گروههاي سركوب بنيادگرا ، گروههاي سركوب
تلاشهاي جمله از...و آمريكا با جدي همكاري ،(بوتو و نوازشريف) قدرتمند سياسي
احتمالا كه دارد وجود مهمي موضوع اما.ميآيد حساب به زمينه اين در مشرف
عنايت با.است كشمير بحران آن و ميشود قلمداد مشرف حركت مسير در مانع بزرگترين
مشرف ژنرال كه است آن مورد در قاطع تصميم اتخاذ ضرورت و بحران اين پيچيدگي به
مخالفت با معامله به دستزدن صورت در تا كند تحكيم را خود قدرت پايههاي ميخواهد
.نشود مواجه جدي
به دست نيز كشمير مورد در خود ، اهداف به نيل براي مشرف ژنرال احتمالا بنابراين
است توانسته هند.است پاكستان عقبماندگي قفل كشمير بحران كه چرا.زد خواهد تصميم
در فرضيه اين اما بخشد تحرك نيز خود اقتصاد چرخ به نظامي ، هزينههاي موازات به
.نيست صادق پاكستان مورد
نيز مسير ، اين طي اما گرفته پيش در مشرف احتمالا كه است مسيري شد ، گفته چه آن
اين مشرف ، ارتشبد كه است اجتنابناپذير گزينهاي اين ولي بود نخواهد مشكل بدون
.است كرده انتخاب خطرپذير و كهنهكار نظامي
سياستمدار نگاه
نظامي يك براي ديپلماسي يونيفورم
* چلاني برهما
عبادتي عليرضا:ترجمه
امروز قدرتش پايههاي كردن محكم و دادن نشان مشروع براي پاكستان ، حاكم مشرف ، پرويز
سال پنج را خودخواندهاش رياستجمهوي دوره تا گذاشته اجرا به همهپرسي پاكستان در
آشكارتر مشروعيت زمينه در وي آسيبپذيري و سياسي ضعف احتمالا اما كند ، تمديد ديگر
از پشتيباني براي ملتش بسيج به نياز سياسي ، اجماع به دستيابي جاي به مشرف.ميشود
زمينه در ويژه به پاكستان در نفاقافكني افزايش دارد ، تروريسم عليه آمريكا جنگ
پاكستان در تروريسم زيرساختمان بساط برچيدن براي وي توان بر ساختگي ، همهپرسي
.زد خواهد غلوزنجير
و اصلي سياسي گروههاي به و كرد وعده خلف پاكستان به دموكراسي بازگرداندن در مشرف
بنيادگرايان خود آراي بردن بالا براي.نواخت را اسلامي گروههاي اما تاخت رهبرانش
و بيخون كودتاي كه اساسي قانون همان همچنين.ساخت آزاد بازداشت از را افراطي
جاي به.نگذاشت وقعي سكولار روشنفكران به و گرفت ناديده كرد ، تاييد را خونريزياش
.آورد روي اسلامي بنيادگرايي و تروريسم مهار براي لازم داخلي متحدين به آن
.است خطرناك اندازه همان به منطقهاي صلح براي مشرف ژنرال همهپرسي پيامدهاي
كه كشور دو بين مرزهاي از هندي و پاكستاني ميليون يك به قريب فراخواني دورنماي
.نيست روشن چندان ميبرند سر به آمادهباش حالت در است ماه چهار حدود
برگزار همهپرسي قدرتش كردن محكم براي پاكستاني ديكتاتور يك وقتي گذشته ، در
مشرف ژنرال كه است اين در تفاوتمييافت افزايش پاكستان و هند ميان تنش ميكرد ،
از حمايت با خود طالبان حامي منفور چهره از و آورده روي جهاني ديپلماسي ابزار به
.ساخت مقبول چهرهاي تروريسم عليه جنگ در غربيها
براي تروريسم عليه جنگ در همكاري آمريكاو سوي از شده ديكته سياسي رويه تغيير اين
باعث كه غرب چشمگير مالي كمك جمله از است آورده ارمغان به عمدهاي منافع پاكستان
مايه ديگر امتيازهاي اعطاي با مشرف.شد بينالمللياش بدهيهاي از پاكستان نجات
متحده ايالات ويژه نيروهاي پيوستن جواز مثال عنوان به آورد فراهم را آمريكا خشنودي
ژنرال عوض ، در.پاكستان در طالبان و القاعده عناصر شكار براي پاكستاني سربازان به
به دموكراسي بازگرداندن مورد در پيمانشكني براي غربيها دوستانه برخورد از مشرف
ميان جنگ تهديد خاطر به كه - ژانويه ماه وعدههاي از و كرده سوءاستفاده پاكستان
و تروريستي شبكههاي ريشهكن بر مبني - بود شده دادن وعده به مجبور هند و پاكستان
.است كرده عقبنشيني پاكستان
به گجرات مسلمانان و هندوها ميان درگيري و اختلاف دليل به هندوستان كه حالي در
است ، شده متمركز خاورميانه بحران سمت به آمريكا توجه سويي از و شد ، دچار داخلي مشكل
آنها دستگيري عمليات كه را نظامياني از تن هزار دو به قريب بيسروصدا ، مشرف ژنرال
رهبران جمله از.كرد آزاد بود كرده كرنا و بوق در تروريسم با مبارزه عنوان به را
.كردند رها را محمد جيش و طيبه لشكر - القاعده با مرتبط پاكستاني شورشي گروه دو
داشته نقش ژورنال ، استريت وال روزنامه خبرنگار پرل ، دانيل قتل در محمد جيش گروه
و بودند شده بازداشت تروريسم با ارتباطشان خاطر به آزادشدگان اين از بسيارياست
.نگردند افراطي گروههاي گرد ديگر و بدهند تعهد كه است شده اكتفا اين به
.است شده تبديل طالبان و القاعده گروه پناهگاه به پاكستان كه است اين زشت حقيقت
نشان كه شدند دستگير پاكستان در القاعده مهم عضو چند و زبيده ابو گذشته ، ماه
پناه هند مرز نزديكي و شرقي مناطق به غربي مناطق از تروريستها اين ميدهد
پشتيباني با ويژه به كشمير هندي بخش به آنان انتشار و نفوذ احتمال حتي.آوردهاند
از بيش متحده ايالات احتمالا.دارد وجود پاكستان نظامي اطلاعاتي سرويس حمايت و
به بخواهد مشرف ژنرال از ندارد فرصت كه است شده مشغول بحرانها ساير به اندازه
است ، ماه چند.ميكند بازگشت تروريسم به بيسروصدا او كه خصوص به كند وفا وعدههايش
نظر به حاضر حال در و ميخواهند غربيها كه ميراند زبان به را همانهايي مشرف
قابل متحد مشرف كه اين به و رفته خواب به مشرف لالاييهاي با واشنگتن كه ميرسد
ندارد ، ابا هم عمومي انظار در دروغگويي از مشرف حتي.ندارد باور نيست اعتمادي
ادعا مشرف سفر اين در.شد ميزبانش شگفتي موجب آمريكا به سفرش آخرين در كه طور همان
دانيل مرگ با هند است ممكن حتي و ميدهد انجام سري هستهاي آزمايشهاي هند كه كرد
آنجايي از دارد ، نياز مشرف با كردن كار به واشنگتن گرچهباشد داشته ارتباط هم پرل
بايد آمريكا خارجي سياست ندارد ، وجود آمريكا براي حاضر حال در بهتري آلترناتيو كه
خاص خطر مدت دراز در مشرف ژنرال از حمايت و بخشيدن مشروعيت كه باشد داشته نظر در
.دارد را خود
كه كند حاصل اطمينان بايد تروريسم عليه بينالمللي جنگ رهبر عنوان به آمريكا
خطر به جهان كشورهاي ساير و آمريكا امنيت و نميشود تكرار گذشته اشتباههاي
.نميافتد
ژنرال كه طور همان ميبخشد رونق آمريكا كمك به را ديكتاتورياش مشرف ژنرال
خود كار اين با بود ، كرده تكيه آمريكا حمايت به پاكستان سابق ديكتاتور ضياءالحق
سر بر موانع ايجاد به مشرف ژنرال كه تفاوت اين با.زد دامن را جهادي نيروهاي گرايش
جستوجوهاي و مستقل اقدامهاي جلوي و ميدهد ادامه آمريكا ضدتروريستي عمليات راه
چه گر.ميگيرد را پاكستان و افغانستان مرز در خصوص به آمريكايي نيروهاي پيشرفته
نظاميان مورد در اما ميدهد نشان اشتياق عرب و افغاني تروريستهاي تحول در
كه پاكستاني مجاهد هزاران از يك هيچ.نميدهد نشان خود از را اشتياق اين پاكستاني
متهم يا بازداشت بازگشتهاند وطن به حالا و بودند طالبان حمايت مشغول افغانستان در
.نشدهاند
كه - تروريستي گروههاي به شده زنداني پاكستاني نظاميان بيحدوحصر آزادسازي
و اسامي با مجدد گردهمايي اجازه - است شده ممنوع قانونا پاكستان در فعاليتشان
.ميدهد گروهها اين به را جديد عناوين
پاكستاني تروريستهاي مجازات.نيست انتظار از دور چندان پاكستان در قهقرايي سير
شده حمايت ميخواره ژنرالهاي سوي از باشد سرزده روحانيون سوي از كه آن از بيشتر
را افغانستان در طالبان و كردهاند حمايت را جهادي نيروهاي روحانيون اين است ،
سياست گردن به تقصيرها انداختن با همدستش ژنرالهاي و مشرف ژنرال.پروردهاند
باور دارند آتش به دستي دور از كه شدهاندخارجياني باعث روحانيون ، جهادطلبانه
عروسكهاي گردانندگان نه است بحران حل كليد حاشيهاي مذاهب مهار كه كنند
.خيمهشببازي
اطلاعاتي سرويس دست و نشود ، كمتر حكومت در نظاميها نفوذ تا كه است اين حقيقت
به مداوم حركت هرگز نشود ، كوچك طويل و عريض سازمان اين و نشود كوتاه گسيخته لجام
و ثبات قاره شبه در هنگامي تنها.آمد نخواهد وجود به تروريسم مهار و دموكراسي سوي
حكومت كه است بوده برقرار صلح هندوستان و پاكستان ميان شدهو حاكم آرامش
.است يافته استقرار اسلامآباد در كوتاه مدت براي چند هر دموكراتيك
خواهد كاهش را پاكستان در قوي ضدتروريستي تلاشهاي ايجاد احتمال امروز همهپرسي
ساختارهايي بساط برچيدن.كند پافشاري روند دو به اصلاحات براي بايد واشنگتن.داد
تمامي بايد هم بعد و پاكستان به دموكراسي بازگرداندن و ميكنند تبليغ را جهاد كه
يازده حادثه مهم درس.دهد سوق مذكور هدف دو دستيابي سمت به را غربيها كمكهاي
ديكتاتوري و ميشود ناشي مذهبي و سياسي افراطيگري از تروريسم كه است اين سپتامبر
.ميكند تغذيه را تروريسم دموكراتيك صداهاي سركوب و
-----------------------------
نو دهلي سياسي تحقيقات مركز در راهبردي مطالعات استاد *
نفتي سلطنتي خاندان دو ديدار
شمالي آمريكاي
شده احسان:ترجمه
ياد آن از "موروثي مسائل" عنوان تحت آنچه مورد در گفتوگو از هميشه پدر بوش
از نيوزويك كه آنگونه يا تگزاس در سلطنتي خاندان دو ديدار اما ميرود طفره ميكند
كه گذارد نمايش به را رهبر دو هر از تصويري بوش ، فاميل و سعودي خاندان كرد ياد آن
.بودند شده سردرگمي دچار خاورميانه منطقه بر حاكم شرايط مرور از
در خاورميانه و داد قرار بيمهري مورد ماه پانزده مدت به را خاورميانه پسر بوش
خود ضدتروريستي ديدگاه در او شد موجب و آمد او ديدار به سپتامبر ماه در مقابل
آغاز را دودلي و ترديد از پر دوراني او.برگزيند را تندتري نظريات و كند تجديدنظر
منازعهاي در او آن طي در ميرسد نظر به كه فرازونشيب سراسر دورهاي - بود كرده
پاپ عاقبت.است جمهوري رياست حيطه اختيارات تمامي از استفاده براي همهجانبه
به هدف اين تكوين براي تا كرد سفر تگزاس به و رسيد سر اقيانوسها فراسوي از عربها
.بشتابد بوش ياري
به راستگرا محافظهكاران ساير و رو كارل تلاشهاي با بوش كرافورد ، نشست از پيش تا
قرار عتاب مورد را شارون آريل كه آنجا در حتي ليكن ميشد فراخوانده اسرائيل سوي
او به و خواند "صلح مرد" را او جدي و شوخي بينابين و طعن با توام لحن با ميداد
كسب به را خود هم تمامي روكه.دهد ادامه خود سبعانه منازعه به ميشد داده اجازه
اختصاص -بود داده دست از پدر بوش كه چيزي - بوش از محافظهكاران پايگاهي حمايت
گاه هيچ پدر بوش آنچه دارد ، يهوديان آراي و حمايت به نگاهي نيم ميان اين در و داده
ايراد براي جنگطلب ولفويتز پل اعزام در حتي نياورد دست به توفيقي آن كسب در
به كه گاه آن حتي اما.نداشت روا ترديد نيز اسرائيل حامي مجامع از يكي در سخنراني
اين با و بنگرد جديتري زاويه از را شارون با خود روابط است مصمم بوش ميرسيد نظر
بود داده قرار بياعتباري معرض در نيز را خود خارجه امور وزير حتي اقدام
و اصيل نفت و خون اندازه به جهان در چيز هيچ كه كرد يادآوري او به پدر رئيسجمهور
.نيست غليظ
در سعوديها حاميان و تگزاس آمريكا ، نفت سرزمين از مرداني چني ، ديك و پدر بوش
به خاص علاقهاي هميشه (اسكوكرافت برنت و بيكر جيم دوستانشان) صحرا طوفان عمليات
از حاصل پول با طرف دو استراتژيك پيوستگي.داشتند سعودي عربستان خصوصا و عرب جهان
يافته بيشتري پايداري طرف دو نزديك روابط منافع و دفاعي قراردادهاي و سياست نفت ،
.بود
خلبان كه ، ميكند رهبري بنعبدالعزيز بندر امير را فارس خليج جنگ پسران كلوپ
بوش از آوردن عمل به دعوت در گاه هيچ او.است آمريكا در عربستان سفير و سابق نظامي
جلسات و خود خصوصي جت با پرواز خصوصي ، ميهمانيهاي در شركت براي كلوپ اعضاي ساير و
تعلل و نميداد راه خود به ترديد كاليفرنيا آسپن در شخصياش ويلاي در دوستانه
با دارد خود بر را بوش نام كه آمريكا جمهوري رياست نهاد كتابخانه.نميورزيد
اخيرا كه ميهمانياي در و شد ساخته كويت و سعودي عربستان اهدايي دلار ميليونها
رفتار آنچنان بندر امير شد برگزار آمريكا جمهور رياست معاون ديكچني منزل در
الگور جمهوري رياست انتخابات در بوش كه هنگامي.است خودش خانه در گويي كه ميكرد
دوستان كه چرا شد پا بر سعودي در هيجاني و شور يافت راه سفيد كاخ به و زد كنار را
گور - كلينتون تركيب آنها.ميزدند تكيه آمريكا قدرت اريكه بر ديگر بار سعوديها
بوشها كه آن حال ميپنداشتند اسرائيل حامي و اعتماد غيرقابل اندازه از بيش را
را بوش شارون ، كه هنگامي اما ميگيرند انرژي از را خود انرژي كه متفاوتياند تركيب
سعوديهاي كه هنگامي.كردند احساس خود در عميقي اندوه سعوديها كشيد آغوش در
هدايت چني و پدر بوش گذاردند ، تگزاس كرافورد به قدم گذشته هفته اندوهگين و سرخورده
بوش به را سعودي دغدغههاي و دروني تنشهاي تمامي و گرفتند برعهده را جريان
وزير سعودالفصيل ، با را خود ناهار پدر بوش دوشنبه ، روز.ساختند منتقل رئيسجمهور
با عبدالله امير چهارشنبه روز و كرد صرف بوستون در بندر امير و سعودي خارجه امور
شخصي مزرعه در رئيسجمهور بوش پنجشنبه روز.خورد ناهار و نشست ميز يك سر بر چني
مجروح كودكان از تصاويري داشت عزم عبدالله كه آنجا كرد ، ديدار اميرعبدالله با خود
تن به كراوات و شلوار و كت رئيسجمهور بوش.دهد نشان او به فلسطيني شكسته درهم و
كه بود اهميتي از حكايت كه ميگفت آقا نه آقا ، بله سعودي ساله وليعهد 77 به و داشت
سرهاي تصاوير دادن نشان از داد ترجيح و بود قايل قديمياش خانوادگي دوست براي او
.بپوشد چشم نيويورك و واشنگتن در شكسته درهم بدنهاي و جداشده
ميكند توكل خدا به بگيرد ، سخت تصميمات است ناچار كه زمان آن گفت بوش به عبدالله
جمعه ، روز.كند هدايتاش خدا تا ميكند دعا بسيار گفت رئيسجمهور بوش و
جمهوري رياست به وابسته بوش كتابخانه عازم قطار با پدر بوش همراه به اميرعبدالله
عبدالله به را خود عكسهاي كلكسيون پدر رئيسجمهور و شد استيشن كالج در آمريكا
بدي نيت هيچ بيآنكه البته - گفت همراهان و پدر بوش به اميرعبدالله و داد نشان
.باشد پدر با قياس در بهتري رئيسجمهور حتي است ممكن پسر بوش كه - باشد داشته
و بود تفاهم از نشاني اينشد مباهات و غرور دچار اظهارات اين از بوش خاندان
مخاطره به را روابطشان كه تهديداتي بر آمريكا و سعودي سلطنتي خاندان دو اينكه
و گرم استقبال اسرائيل طرفدار اردوگاههاي از برخي.بودند شده فايق بود افكنده
بر بيآنكه ميديدند دلهرهآور كرافورد رادر سعوديها از بوشها صميمانه
پاي ميساخت مرتبط سپتامبر يازده حوادث به را سعوديها كه خود قبلي موضعگيريهاي
نظارهگر را كرافورد - رياض جديد دوستي و مشاركت شكلگيري نگراني با آنها.فشارند
صلح پذيرش به عرفات شارون ، ساختن وادار براي را دوسويهاي و مضاعف فشار كه هستند
.كرد خواهد خلق
سلطنتي خاندان با صميمانهتر و نزديكتر همكاري با:است مشهود كاملا چيز يك
كند تعبير را خاورميانه براي خود خوابهاي است ممكن تنها نه رئيسجمهور اين سعودي ،
گام يك نيز صدام سرنگوني يعني آمريكايي خاندان دستنيافتني روياي به است ممكن بلكه
.شود نزديكتر
تايمز نيويورك:منبع
12_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
در فلسطين آزاديبخش سازمان فارس خليج جنگ ضمن در حسين صدام از عرفات حمايت عليرغم
سازمان اين برابر در ديگري گزينه هيچ كه چرا آورد روي آمريكا ميانجيگري به نهايت
.نداشت قرار
دهه 90 طي اندك اندك خاورميانه بحران در ديپلماتيك گشايش براي الزامي شرط دو اين
نسبتي حسين صدام توان احياء روند با منطقه در آمريكا نفوذ افول.گذارد نقصان روبه
امور وزير آلبرايت ، مادلين آنچه صدام ، مهار در آمريكا ناتواني.بود يافته معكوس
از يكي عنوان به و ميشد خوانده "قفساش به او كردن محدود" عنوان تحت آن از خارجه
بين در آمريكا نفوذ و وجهه انحطاط در بود ، شده اعلام آمريكا منطقهاي اهداف
سر به كلينتون حاكميت دوران هنوز.مييافت انعكاس دشمنان همچنين و دوست كشورهاي
متوقف آمريكا منفعلانه تلاشهاي عليرغم عراق تسليحاتي بازرسي برنامه كه بود نرسيده
مانع هيچ با خود كشتارجمعي سلاحهاي توليد برنامه پيگيري براي صدام و شد
تروريسم احياء و بود شده مخدوش تحريمها رژيم.نبود روبهرو بينالمللياي
عرب رهبران كه بود عاملي ميشد حمايت و هدايت خارج دنياي از غالبا كه منطقهاي
عرب رهبران توانايي و اشتياقانگارند ناديده را وجودش بودند حاضر انگشتشماري
ميانهروي به يا و واشنگتن نظر مورد خطمشيهاي بر پايمردي و ايستادگي براي
.ميرفت تحليل اندك اندك عرفات فراخواندن
هر كه ميرفتند پيش استنتاج اين سوي به گام به گام نيز عرب رهبران اثنا همين در
سياسي لحاظ به ليكن ميشود محسوب توانمند غولي كماكان نظامي بعد از اسرائيل چند
.است اشتقاق و فروپاشي درحال
عاملي عنوان به تابستان 2000 در لبنان از اسرائيل ناگهاني عقبنشيني كه چند هر
نامعمول تعجيلي با كه اسرائيليها اقدام نحوه ليكن گرفت قرار ارزيابي مورد مثبت
حال به ميكردند همكاري آنان با كه را لبناني هزاران بين اين در و - نشستند عقب
و آورد وجود به را وحشت از موجي باشد ثمربخش اقدامي آنكه از بيش - ساختند رها خود
توافق به دستيابي به مربوط گفتوگوهاي كردن داغ براي باراك كه پياپياي پيشنهادات
كمپ مذاكرات او.ميزد دامن شرايط اين به ميداد ارائه پايدار معامله و نهايي
او از قبل تا اسرائيل نخستوزيران از يك هيچ كه كرد آغاز پيشنهاداتي با را ديويد
.بودند نداده تن آنها به هم اسرائيل سياسي انزواي و انتفاضه با رويارويي در حتي
گرفته قرار تنگنا در رواني لحاظ به اسرائيل كه بودند رسيده نتيجه اين به فلسطينيان
به شد خواهند موفق آن رهگذر از كه آورد خواهند فراهم را بستري كارشكني با آنان و
.يابند دست جديد دولت آمدن كار روي پي در خود خواستههاي باقيمانده
ونزوئلا درسهاي
لاتين آمريكاي
قنواتي زارعي اردشير
آمريكا كه رساند اثبات به را واقعي ولي بدبينانه نظر اين ديگر ونزوئلابار كودتاي
مردم دموكراتيك انتخاب و دموكراسي بشر ، حقوق همچون مسائلي حول خويش ادعاهاي در
مدعيات اين تمام بود خواهد حاضر خواستهايش به رسيدن براي و است نبوده صادق چندان
فقط كند حمايت نظامي كودتاي همچون ضددموكراتيك رويكرد يك از و نهاده پا زير به را
و نبود آمريكا نظر مورد كه ميكرد حركت مسيري در قانوني رئيسجمهوري اينكه لحاظ به
هوگو) ياغي رئيسجمهور بنابراين.بود گشته آنان راهبردهاي در اخلال و تعارض موجب
دادگاه اين دادستان و گشت محاكمه آمريكا حاكمه هيات پنهان دادگاه در (چاوز
كردن دنبال:شامل كه نمود ارائه دادگاه به چاوز هوگو محكوميت براي را ادعانامهاي
توجه با چاوز ، هوگو توسط جهان و منطقه در آمريكا اراده و خواست برخلاف سياستهايي
و ارزان نفت گزينه و است شرايط اين در آمريكا راهبردي اركان از يكي انرژي اينكه به
متقابلا و دارد تاثير تحت را آمريكايي سرمايه صاحبان و ساختار منافع كه تسلط تحت
ديگر با نزديكتر تعامل در آن ارتقاي براي تلاش و نفت قيمت تثبيت در چاوز نقش
فيدل با چاوز نزديكي و است شيطان تجسم آمريكا براي كوبا منظور ، بدين اوپك اعضاي
اين به ارزان نفت فروش و كاسترويي برانگيز چالش سياستهاي با شدن هماهنگ و كاسترو
دنبال آن متعارض رژيم سرنگوني براي را كوبا بر فشار كه آمريكا هدف برخلاف كشور
به تودهگرا يك عنوان به هوگو گرايش و ونزوئلا درون اقتصادي نظم در اخلال ميكند ،
اقتصادي بالاي لايههاي به رساندن آسيب مقابل در و جامعه پايين و متوسط طبقات نفع
غير چند هر حركتي يعني (روزه كودتاي 2 رئيسجمهور كارمونا ، حاميان) ونزوئلا
در عراق و ايران با همگامي دموكراسي ، ليبرال طرف به نئوليبراليسم از بنيادين
آمريكايي دادخواست در اتهامات اين تمام كه سياسي حدودي تا و (نفت) اقتصادي رويكرد
و سرنگوني كودتا ، مجازات همانا كه داشت همراه به چاوز هوگو براي را محكوميتي
بود كرده عادت تاكنون سلطه نظام اينكه لحاظ به امابود قرار همين تجسم او بازداشت
را پروسه همين نيز ديگران و بنگرد لايتغير حكمهاي عنوان به را بدوي محكوميتهاي
در حكم اجراي و محكوميت اين نميكردند فكر گاه هيچ ميپنداشتند ، معاصر جهان عينيت
نظم" اصل به اتكاي با و شود نقض عمومي افكار و جهاني جامعه نظر تجديد دادگاه يك
گونه آن و دهند قبلي گزينه اعاده بر حكم ونزوئلا كودتاي در آن نقض و "شده نهادينه
تمكين جز چارهاي كه بوده برخوردار مشروعيت و پشتوانه از شده تجديدنظر حكم اين نيز
اراده و جهاني جامعه روز دو از بعد و نماند حاميانشان و كودتاچي نظاميان براي بدان
خواست موفقيت و بينالمللي روابط در بهنجار موقعيت پيروزمندي موجب آن دموكراتيك
.نمود فراهم را ونزوئلا مردم مشروع
با را جهان مسلما نميكرد پيدا عملياتي فاز يك در پاياني چنين مسئله اين چنانچه
بر بينالملل روابط اكنون هم كه ادعاهايي اعتبار و مينمود مواجه ويرانگر چالش يك
اكنون هم كنوني جهان.ميگشت جبرانناپذير آسيبهاي دستخوش است گشته استوار آن
از مهمتر و جمعي كشتار تسليحات بشر ، حقوق تروريسم ، همچون بيشماري معضلات درگير
و است بوده جهاني و منطقهاي توازن و نظم خوردن برهم آن تبع به و فلسطين چالش همه
طي در منتخب رئيسجمهور يك عليه بر نظاميان كودتاي نهايي پيروزي و شناختن رسميت به
سيستم منتخب حال هر به باشد ، خوب يا بد چاوز هوگو كه چند هر) آزاد انتخابات يك
از هم تازهاي بيثباتي با را جهان ميتوانست (است بوده فعلي ليبرال دموكراتيك
با جهاني جامعه تعقلگرايي خوشبختانه كه نمايد دچار عيني لحاظ از هم و نظري لحاظ
.نداد را ويرانگري رويكرد چنين اجازه مسئله اين درك
مورد كه آنجا حتي مباني ، و اصول از حمايت كه دريافت جهاني جامعه بار اولين براي
گيرد ، قرار خاص ساختارهاي دروني قدرت محافل و جهاني سلطه نظام طرف از تجاوز
وا عقبنشيني به را جهاني شده پذيرفته اصول اين برخلاف قدرتي و گزينه هر ميتواند
در را تكليف تعيين و تاثيرگذاري پتانسيل و قدرت بهنجار ، نظام تعبيري به و دارد
.داشت خواهد برخوردارباشد ، عيني خواست و اراده از كه شرطي به بينالمللي مناسبات
مومن دموكرات يك نه و كاسترو فيدل همچون كلاسيك انقلابي يك نه چاوز هوگو بيشك
شرايط يك در مقطعي امواج به متكي تودهگراي يك بلكه بود خواهد آلنده سالوادور چون
گزينه اعاده و آن شكست تا كودتا از ونزوئلا تحولات اما.ميباشد تاريخي خاص
است داشته همراه به را نويني درسهاي (هوگو شخصي نقش به توجه بدون) قبلي دموكراتيك
و عملگرايان و طرف يك از نظريهپردازان و تحليلگران توجه مورد آينده در بيشك كه
جامعه و مردم حمايت مورد و مشروع نظم ماندگاري قدرت و ملي منافع به نگاه در حاكمان
.گرفت خواهد قرار ديگر طرف از جهاني
آمريكا به نگاه
دموكراسي زيبايي
دهشيار حسين دكتر
ضرورت سياسي رفتارهاي و نگرشها شدن انسانيتر بطن در و شدن عقلانيتر فرايند در
بايد سوي يك از كه چرا.است اجتنابناپذير انسانستيز و خردستيز تفكر و رفتار حضور
اخلاقي ديگر سويي از و شود ملموس بشري زندگي تعالي براي خردورزي بودن مطلوبتر
خواستهاي بياعتبارسازي فرايند عنوان به دموكراسي درك.شود حس رئوفي ، انسان بودن
بياعتبارسازي و تمايل اين كردن ملموس طريق از "آزادي از گريز" مبتنيبر
.ميآيد دست به ديده ستم و شده تحقير انسان مجروح روح ترسيم با كه است انسانستيزي
رهبر لوپن ماري ژان صعود و است نگرشي چنين بازتاب آمريكا تودهاي دموكراسي قوام
پديده.است درك اين اعتبار نشان جمهوري رياست انتخابات دوم دور به فرانسه ملي جبهه
دموكراسي تجربه ديگري موضوع هر از بيش او درك قابل و پيشبيني قابل موفقيت و لوپن
محدوديتهاي وجود و نژادگرايانه گرايشهاي.ميبخشد مشروعيت را آمريكا تودهاي
تاريخ طول در اجتماعي و فردي حقوق از سياهان بهرهمندي راه در انساني و ساختاري
آمريكا در دموكراسي مخدوشكننده و محدودكننده ويژگيهاي از آمريكا متحده ايالات
ارزشي نفي سياهان ، مخصوصا غيرسفيد نژادي گروههاي به نامطلوب نگاه.است بوده
شكلهاي به غيراروپايي مهاجران خصوص در آشكار خصومت بيان و غيرمسيحي مذهبي مكاتب
از بعد بالاخص فرايند اين.است داده نشان را خود چهره آمريكا تاريخ طول در گوناگون
را آن و ساخت متزلزل شدت به را حاكم سياسي ساختار آمريكا در دوم جهاني جنگ خاتمه
خطر و انساني معضل اين رفع براي حاكم سياسي نخبگان توانايي عدم.گرفت چالش به
با متعددي تودهگراي سياستمداران كه بود گشته اين سببساز جامعه در موجود سياسي
و سياسي ساختارهاي ضعفهاي برروي گذاشتن دست و انسان طبيعت سفله ويژگيهاي به توسل
تساهل عدم مشكلات اين رفع براي حاكم نخبگان توانايي عدم و جامعه فرهنگي و اقتصادي
سياسي موضوع به را قومي و مذهبي و نژادي تمايزات و تفاوتها و بزنند دامن را نژادي
كه لوپن ماري ژان آقاي مانند شوند ، مشغول موجسواري به سياسي صحنه در و كنند تبديل
.دارد وسيعتري پايگاه فرانسه جنوب در
جنوب در مذهبي و قومي و نژادي گروههاي به نسبت خصومتآميز نگرشهاي داراي رهبران
ترمند استرام رهبران اين جمله از.داشتند را "آب در بودن ماهي" احساس آمريكا
در.بود سياهان به مدني حقوق اعطاي مخالف كه بود جنوبي كاروليناي ايالت فرماندار
بر مبتني مشي خط دموكرات حزب مجمع در اينكه جهت به سال 1948 جمهوري رياست انتخابات
شد گنجانده همفري هربرت رئيسجمهور آتي معاون خواست به سياهان به مدني حقوق اعطاي
رياست انتخابات در ديكسيكرات حزب كانديداي عنوان به ترمند استرام كه گشت سبب
و سي و مردم راي هزار هفتاد و يكصد و ميليون يك از بيش كسب با و كند شركت جمهوري
مخصوصا و آمريكا در نژادگرايانه احساس كه باشد اين بيانگر كالج الكتروال راي نه
سفيد كاخ به راهيابي در موفقيت عدم دنبال به ترمند استرام.است باقي همچنان جنوب
ادامه خود نژادگرايانه سياستهاي به و يافت راه آمريكا سناي به سناتور عنوان به
و سياسي ساختار داخل در چه مشكلي كمترين با خود نظرات و خواستها ميان در او.داد
را سياهان كه بود برخوردار آزادي اين از و نبود روبهرو خود سخنرانيهاي در چه
از يكي به توانست كه بود استوار آنچنان او راه اين در.نداند مدني حقوق مستحق
حقوق اعطاي تصويب طرح هنگام سال 1957 در.يابد دست آمريكا سناي در تاريخي ركوردهاي
را قدرت و اجازه اين كه آمريكا سناي داخلي قوانين از استفاده با او سياهان به مدني
قانوني مانورهاي از استفاده با قانون تصويب از كه ميدهد قرار سناتور هر اختيار در
انقطاع بدون و مداوم طور به ساعت بيستوسه از بيش مدت به و برد بهره كند جلوگيري
از ترتيب اين به و نيستند مدني حقوق شايسته سياهان چرا اينكه خصوص در كرد سخنراني
و غيرانساني چند هر نظرات بيان در آزادي.كرد جلوگيري سال آن در طرح اين تصويب
نگيرد قرار ترمند استرام مانند به افرادي اختيار در فرصت اين كه گشت سبب خردستيز
و بمانند باقي سياسي اغواگر سطح در و شوند تبديل مردم براي سياسي قهرمانان به كه
وجود عدم جهت به ترمند استرام.شود جلوگيري غيرانساني سياسي اسطورهسازيهاي از
را بياناتي او با مردمي يا دولتي دستگاههاي خشونتآميز برخورد و قانوني مانع
شد سبب اين و برميخاست جامعه واقعيات از اما بود ناخوشايند چند هر كه كرد ابراز
مانند افرادي تا كنند حل را معضلات اين كنند سعي واقعبين و انساندوست رهبران كه
صد به نزديك سن در ترمند استرام امسال نوامبر در.نرسند جمهور رياست مقام به او
كرد نخواهد شركت انتخابات در آمريكا سناي در حضور سال پنجاه به نزديك از بعد سالگي
نتيجه اين به بعدها او كه بود اين گشت سبب عقايدش بيان براي او آزادي آنچه اما
هميشه گذشته دهه سه طي ترمند.است بوده غيرانساني نژادپرستانهاش نگاه كه رسيد
زيبايي.ميخواهد معذرت و است شرمنده و متاسف خود گذشته نظرات خاطر به كه گفته
.ميانجامد خرد و انسانيت پيروزي به نهايت در كه است اين در دموكراسي
منطقه در راكد آبهاي تحرك
خاورميانه
(اردني روزنامهنگار) مصارو طارق
موسوي احسان سيد:ترجمه
شارون آريل باشد ، غيرعملي و سخت اسرائيل از متحده ايالات خواستههاي چه هر
آنها و سازد خارج طولكرم درون از را ارتشش يعني ;كند برآورده را آنها يا ميتواند
يا.ببرد دورا به و كند خارج قيليقيليه از يا ;دارد نگه شهر دروازههاي در را
گذشته هفته نيز بوش جورجكند رد تكلفي هيچ بدون را آمريكا خواستههاي همه اينكه
را اسرائيل امنيت و است مستقل كشوري اسرائيل كه بود شنيده را پاسخ اين وضوح به
در را پاسخ اين همانند نيز اول بوش.ميكند تامين ديگر ارتشي نه و اسرائيل ارتش
اعراب با صلح بهاي اگر كه بود كرده دريافت شامير اسحاق از مادريد كنفرانس دوران
بدون سال ده ميتواند او اينكه و نداريم نياز صلح اين به ما است اسرائيل زمينهاي
.كند مذاكره آنها با بپردازد اعراب به چيزي آنكه
.است داده محدودي اختيارات و صلاحيتها منتخب ، جمهور رئيس به آمريكا كشور قانون
اما.است برخوردار جمهور رئيس با موازي صلاحيتهاي از نيز آمريكا مردم منتخب كنگره
اينكه بدون آمريكا اقتصادي مراكز و كنگره و وزارتخانهها درون صهيونيستي نيروهاي
كه اشتباهي نبايد اينجا.ساختهاند خود آن از فراواني اختيارات باشند كسي منتخب
در آمريكا منافع و صهيونيستي لابي نيروي خلط يعني ميكنند عربي كشورهاي همواره
لابيها اين كنند فكر بعضي ميشود باعث كه اشتباهي.كنيم تكرار را خاورميانه
خود كه كرد فراموش نبايد.كرد مقابله آنها با نميتوان هرگز كه دارند قدرتي آنچنان
مافيا به كه همچنان است ، كرده عطا را قدرتي چنين لابيها اين به آمريكا حكومت
بدانيم اگر البتهبگيرند دست به را آمريكا اقتصادي نظام از كوچكي بخش داد اجازه
مبلغ اين و - است رسيده دلار ميليارد به 120 سالانه آمريكا در مخدر مواد هزينه كه
.نميانگاريم كوچك را تسلط اين هرگز - آمريكا كشاورزي محصولات ميزان با برابر
آمريكايي سازمانهاي و ادارات در فوقالعاده كارهايي همواره صهيونيستي لابي اگر
امنيت سازمان - ديديم دموكراتها حكومت آخر روزهاي در چنانچه - ميدهد انجام
داستان.ميكند همكاري مختلف كشورهاي در وكلايش و مافيا با همواره نيز آمريكا
و آمريكا ارتش نيروهاي توسط پاناما پايتخت تصرف و نورييگا پانامايي ، ژنرال
جز چيزي مخدر مواد قاچاق خاطر به فلوريدا در كردنش زنداني و محاكمه و بازداشتش
صهيونيستي لابي و ادارات بازيهاي مثل دقيقا.نيست مافيا و امنيت سازمان بازيهاي
.خاورميانه مسائل و
و نابلس از را نيروهايش و پذيرفت خواهد را آمريكا خواستههاي زودي به شارون آريل
و مذاكره طرف عنوان به را عرفات ياسر دوباره.كشيد خواهد بيرون بيتاللحم و جنين
ميزان و فلسطيني رهبران عملكرد به دارد بستگي چيز همه پس.كرد خواهد قبول صلح
صلح طرح ديد بايد اكنون.داشت خواهند او از عربي كشورهاي كه سياسياي حمايت
چيست؟ پذيرفت ، را آن واشنگتن و كردند حمايت آن از اجماع به اعراب همه كه سعوديها
نشان واكنشي چه سوريه كند ، پافشاري شبعا مزارع به نسبت حزبالله اگر كه دانست بايد
عراق جمهور رئيس آيا دارد؟ گراد موشكهاي هم باز مردمي جبهه آيا اينكه داد؟ خواهد
اسلامي كشورهاي دعوت در ايرانيها آيا دارد؟ نفت صدور توقف از غير تازهاي ابتكار
كرد عراق آنچه نيز ليبي آيا جدياند؟ اسرائيل با متحد كشورهاي به نفت صدور توقف به
منطقه در ميماند؟ باقي ظاهري تعارفهاي حد در اينها همه يا داد؟ خواهد انجام را
يك هر و ميكنند حركت فلسطيني مخالفان با همگام كه دارند وجود بسياري بازيگرهاي
چه.كرد اضافه بازيگرها اين به بايد نيز را انگليس و روسميكنند دنبال هدفي
و است همهگير و محوري مسئلهاي كه خاطر بدان نه.است خطرساز و مهم فلسطين ، مسئله
بلكه ميكند ، افتخار خود حماسه و آزادي به قرن يك از پس كه ميگويد سخن امتي حق از
و است واداشته تحرك به را خاورميانه آرام و راكد منطقه فلسطين ، مسئله كه خاطر بدان
شد عالم قطب كه روزي از _ آمريكا كه تقسيمبندياي از داده اجازه نيروها بسياري به
از بالكان جنگ و فارس خليج جنگ از كه تقسيمبندياي.شوند خارج است ، كرده درست _
.كرد تحميل دنيا كشورهاي همه به را آن برداشت را تروريسم با مبارزه پرچم كه روزي
جنگ حد تا كه مقاومتي و انتفاضه آغاز با فلسطيني ناراضيهاي جنگ ، جبهه درون از
صلح ، در كار حزب شكست از بعد دادند فرصت صهيونيستي راستگراهاي به رسيد ، آزادي براي
زيرا رسيدند حكومت به نوامبر جنگ از بعد اسرائيل راستهاي.شوند مسلط اوضاع بر
جنگ ائتلاف در ژانويه 1967 جنگ در و بود خورده شكست سوريه و مصر با صلح در كار حزب
ايجاد و گرد عقب به اسرائيل حكومت قبول و قطعنامه 242 پذيرش از بعد و شدند شريك
مصر با ديويد كمپ در بگين مناخيم آنكه وجود با.شدند خارج ائتلاف از صلح ، و امنيت
پي در او بلكه نبود عربي نيروي قويترين با صلح افراطي راست هدف اما رسيد صلح به
چه نبود اتفاقي رسيد ، نخستوزيري به شارون اينكه شايد.بود نيرو اين بركناري و عزل
اسرائيل گردن بر تكليفي هيچ عملا صلح اين زيرا رسيد صلح به اردن با كار حزب
آزاد وطني به رسيدن خواهان كه فلسطين مردم آرزوهاي دريافت در او اما.نميگذاشت
.است اشتباه در سخت هستند ، خود زمين از درصد در 22 حتي
و رياض و قاهره در واشنگتن دوستان به افراطي راستگراهاي از بعد فلسطيني ناراضيان
با را او و شوند عمل وارد بوش دولت بر "فشار نيروي" عنوان به دادند اجازه عمان
و خاورميانه مسئله به دوباره دادن اهميت به دموكرات دولت ناكام تجربه از چشمپوشي
با و شود خارج عربي سياسي محاصره از دادند فرصت عراق به همچنين سازند وادار صلح
دشمنيهاي و جنايات و بيايد كنار [فارس] خليج كشورهاي با و كند صلح سعودي عربستان
تهديد و جنگ دهد ، قرار لندن و واشنگتن تهديدهاي كنار در را فلسطينيان با اسرائيل
.بخواند عربي امتهاي همه ضد هدف دو را جنگ به
در پيروزيهايش و حزبالله نمونه دادند مجال ايران به همچنين فلسطين ناراضيان
.دهد نشان ايراني اسلام براي موفق نمونهاي عنوان به را لبنان جنوب
براي عرب ، جهان در بازتابهايش و فلسطين انتفاضه بينالمللي ، عرصه در
سياست و بايستند آمريكا برابر در تا آورد فراهم طلايي فرصتي اروپايي استقلالطلبان
ديگر و جغرافيايي و تاريخي عوامل كمك به كه بگيرند پيش در متعادلتري و متوازنتر
.بود كرده درك بهتر را منطقه اوضاع اروپا ، و عرب جهان اشتراكات
را خود ميتوانستند هم بالكان جنگ روزهاي در اين از پيش استقلالطلب اروپاييهاي
و كاتوليك كوچك آلمان سياستهاي اگر البته.كنند خارج آمريكا عظمت چتر زير از
همپيماني با انگليس ميداد ، اجازه بازميگردد دوم جهاني جنگ دوران به كه انگليس
تا بريزد يوگسلاوي زخمهاي از خون داد اجازه كمونيست ، تيتوي يوزف مارشال با عجيبش
كار به شيوهاي سپس.دهد پايان را غائله اين سياستي با گرفت تصميم واشنگتن اينكه
پيش از بيش اروپايي سياستمداران شد باعث و داشت نگه دهان به انگشت را اروپا كه برد
را صربستان به واشنگتن حمله مثل جنگي هرگز اروپا و جهان.بترسند آمريكا نيروي از
آمريكايي سرباز يك برابر در صربستان نيرومند حكومت آن در كه جنگي.نداشت ياد به
آنها با قرن ربع سه يوگسلاوي كه سياسياي زيربناهاي تمام جنگ آن درخورد شكست
مرزبنديهاي و دولت كيان اقتصادي ، زيربناهاي همه رفت ، بين از بود كرده حكومت
پلها ، نيروگاهها ، كارخانهها ، خود ، حاكم حزب صربستانشد نابود سياسياش
عمليات در را خود بيستمي قرن پديده هر و مخابرات ارتش ، شده ، تصفيه آب لولهكشيهاي
آنكه بدون داد ، دست از شد ، وارد صربي ميليونها سر بر كابوس چون كه هوايي حمله
.ببيند بودند ، ديده دوم جهاني جنگ در ژاپن يا اروپا كه آنچنان انساني خسارات
اسرائيل ، نظامي حمله ميهن ، آزادي براي جنگ انتفاضه ، فلسطينيان ، نارضايتيهاي
به را اعراب بركه در راكد آبهاي گفتيم كه چونان دنيا ، در جريانها اين همه بازتاب
از داد فرصت جنبي ، يا مركزي داخلي ، و بينالمللي نيروهاي همه به و انداخت حركت
هدفشان ، به توجه با همه اينكه.شوند خارج بود كرده تحميل آمريكا كه صفآرايياي
در كه تنگنايي از يا كنند ، حل را خود مشكلات يا كنند ، ايجاد خود براي نوين جايگاهي
تاييد را فلسطينيها انتفاضه و خشم همگي حال عين در آيند ، در به افتادهاند آن
.ميكنند
دو در آنچهكرد جلب را آمريكا خود توجه همه از آخر جالب ، تكامل و پيشرفت اين
شنيديم ، ملياش امنيت مشاور و خارجهاش وزير و دفاعش وزير و بوش جورج از اخير هفته
در بحران تا بحرانها اداره از باشد درسي سياسي علوم رشته دانشجويان براي ميتواند
عرب جهان در دوستانش با و اسرائيل با و صهيونيستي لابي با سفيد كاخ.كارها اداره
در حركت محور..نكرد اشارهاي فلسطينيان با گو و گفت در شكستش به اما كرد صحبت
سخنانش همين ، براي.كرد خواهد دگرگون را منطقه اوضاع كه مهمش تصميمات و درگيري اين
.بود همراه اشغالي سرزمينهاي در جاري حقيقتهاي از چشمپوشي و تناقض با
است فهميده آمريكا شايد ميگشت؟ چه دنبال منطقه ، به خود سفر در آمريكا خارجه وزير
به در نيز او.است رسيده رسيدند ، نتانياهو او از پيش و باراك آنچه به نيز شارون كه
.خورد شكست متمدن ، مردمي برابر در و تاريخي قضيهاي در نظامي حل راه بردن كار
نميتوان بازي زبان با كه قضيهاي در خود مذاكراتي حل با باراك او سلف كه همچنان
برقراري و داخلي تندروي سياست با نتانياهو كه همچنان.خورد شكست كرد ، حل را آن
قصار جملات خود ، واسطهگريهاي دوران در كيسينجر هنري.خورد شكست خارجي ارتباطات
با.خودش دست از اسرائيل نجات بود ، اين جملات اين جالبترين اما.ميگفت بسياري
بر هنوز خاورميانه با آمريكا خارجه وزارت برخورد كه ميپندارند بسياري آنكه وجود
به را جمله اين منطقه به آمريكا خارجه وزير اماسفر است ، كيسينجر پروندههاي اساس
امروز تا و پيوسته آمريكا منافع اما.خودش دست از اسرائيل نجات:ميكند تداعي ذهن
.نميكند تهديد را آن چيز هيچ و مانده مصون گزندي هر از
العربي القدس:منبع
روزنامهنگار نگاه
اصول بهجاي مصلحت
بخاري فرحان
جماليان شهرام:ترجمه
است؟ سپرده فراموشي به را فساد با مبارزه پاكستان رئيسجمهور مشرف پرويز ژنرال آيا
را فساد و خلافكاري عليه همهجانبه تهاجمي مشرف ژنرال كودتاي 1999 ، از پس اندكي
زندان به يا بركنار كار از تجار و دولتي مقامات از عدهاي رابطه اين در و كرد آغاز
تحمل و خويشتنداري خود از غيرقانوني اعمال برابر در وي دولت اكنون اما.افتادند
است داده واقعي دموكراسي قول كه حاكمي سياسي حيات در گفت ميتوان آيا.ميدهد نشان
است؟ شده "اصول" جانشين "مصلحت" حاضر حال در
كار است ، كرده تضمين ديگر سال پنج براي را خود جمهوري رياست مشرف ژنرال كه اكنون
كار اين اما.دارد رو پيش است بوده آنها آغازگر خود كه را اصلاحاتي پيگيري سخت
و است روبهرو بزرگي مشكلات با بينالمللي مسائل در پاكستان.نيست آسان چندان
مقامات عقيده به.است رسيده كامل بنبست به زمينهها برخي در كشور اين اقتصاد
بازيهاي و است برداشته عقب به گامهايي اخير هفته چند در اسلامآباد غربي ، برجسته
بار گذشته سياسي زدوبندهاي براي زمينه و كردهاند پيدا نمود ديگر بار سياسي كهنه
زدوبندها اينگونه مجدد ظهور با بتواند اينكه براي مشرف ژنرال.است شده فراهم ديگر
به كند ثابت آنكه براي مشرف ژنرال ابتدا:كند فعاليت زمينه سه در بايد كند مقابله
كاري چنين اما.بخشد شدت خود ضدفساد اقدامات به بايد است ، وفادار خويش قولهاي
فعاليتهاي به دغدغهاي هيچ بدون تاكنون كه را سرمايهداراني نگراني قطع بهطور
آنكه از پس شود سعي بايد بنابراينانگيخت برخواهد پرداختهاند ، غيرقانوني گاه
شدند ، سپرده عدالت دست به فاسد نظاميان و بوروكراتها تجار ، سياستمداران ، شاخصترين
سويي از و دهد ادامه را فساد با مبارزه هميشه براي سو يك از كه آيد بهوجود نظامي
شدهاند متهم فساد به سياسي دلايل به و ناروا كه سازمانهايي و افراد از ديگر
بهتدريج را كشور اين سياسي سيستم بايد پاكستان رئيسجمهور آنكه دوم.كند حمايت
به فاسد گاه و كليدي سياستمداران با ارتباط ايجاد همان كه سياسي ، مصلحت.دهد تغيير
به را پيام اين هم و كرد خواهد خدشهدار را مشرف چهره هم است ، سياسي ارتقاي منظور
پايه بر بلكه اصول به پايبندي اساس بر نه سياسي پيشرفت كه ميدهد ملت آحاد همه
و بينظيربوتو كه تصميم اين.است پرقدرت سياستمداران با ارتباط ايجاد ميزان
داشتن با _ ديگر عدهاي ولي ندارند را سياسي صحنه به بازگشت حق نوازشريف
است اين نشانگر كنند ، شركت فعاليتي هر در كه آزادند _ شفاف چندان نه كارنامهاي
مشرف ژنرال آنكه سرانجام و ميشود داده زيادي اهميت سياسي مصلحت به پاكستان در كه
و اعتراضات.برد سوال زير را خود مقام مشروعيت كه كند پيشه را رفتاري نبايد
برايش خطري زنگ ميتواند آمد پيش رياستجمهوري اخير انتخابات سر بر كه مشاجراتي
به بايد نيز او خود ميدهد ، واقعي دموكراسي برپايي وعده رئيسجمهور اگر.شود محسوب
.ورزد اجتناب شود پاكستان مردم نااميدي باعث كه حركتي از و باشد پايبند آن اصول
نيوز پاكستاني روزنامه:منبع
|