من درون نئاندرتال
7_ داروين روح نزاعبرسر
من درون نئاندرتال
ديرينشناسي
فرق بر را سنگياش تبر زن ، يك خاطر به شايد غذا ، سر بر شايد خشمگين نئاندرتال
آورد فرود ديگري نئاندرتال
درگيري موضوع ، .كنوني فرانسه در سنسزر روستاي حوالي مكان ، .پيش سال زمان ، 36000
را سنگياش تبر زن ، يك خاطر به شايد غذا ، سر بر شايد خشمگين نئاندرتالحجر عصر در
.آورد فرود ديگري نئاندرتال فرق بر
به كه كامپيوتري تصويرسازي از استفاده با فرانسوي و سوئيسي دانشمندان از تيمي
آنها اعتقاد به.هستند قرباني بررسي مشغول ميكند ، كمك باستاني جمجمه بازسازي
جمله از نخستيها مختلف گروههاي ميان در خشونت.است بوده گروه همان از شخصي ضارب
بود ، اندك زمان آن در انسان جمعيت كه جا آن از و.نيست غيرعادي چيزي امروزي انسان
با.بودهاند گروه يك به متعلق ماجرا اين در درگير طرف دو كه برآنند پژوهشگران
افرادي بين جنايتها اكثر كه دريافت ميتوان جنايت و جرم امروزي آمارهاي به نگاه
.باشد نبوده چنين گذشته در كه ندارد دليلي و ميشناسند را يكديگر كه ميدهد رخ
اين با ميدهند نشان را آثاري چنين نئاندرتالها سنگوارهاي بقاياي از بسياري
بوده دسته احتمالا و تيز تيغه داراي اخير مورد در شده برده كار به ابزار كه تفاوت
آن مقايسه بهترين شايد و نبوده شمشير با جنگ از ناشي آسيبهاي شبيه زخم ايناست
برش زاويه و موقعيت.باشد ساطور يا قداره مشابه سنگي شي يك امروزي ، ابزارهاي با
.است شده وارد روبهرو از ضربه زياد احتمال به كه ميدهد نشان
|
|
است كنوني زمان به نئاندرتالها نزديكترين از يكي نمونه اين كه اين به توجه با
انسان يك مهاجم كه دارد امكان حتي تئوري نظر از شده ، يافته آن سنگواره كه
.باشد (آناتوميك نظر از آن شكل ابتداييترين در امروزي انسان) كرومانيون
بعدا اما شده شكسته جمجمه كه داده نشان اسكن سيتي مانند جديد تكنيكهاي نتايج
تا درگيري از پس مجروح كه ميدهد نشان تاقجمجمه شكافتگي ترميماست شده ترميم
توسط نئاندرتالها كه هنگامي ظاهرا.است شده پرستاري دوستانش توسط زخم التيام
آنها اجتماعي گروه اعضاي ساير ميديدند ، آسيب حادثه اثر در يا جانوران يا همديگر
به منجر كه خشونتي روي اغلب ما پژوهشگران گفته به.ميشتافتند كمكشان به
است مراقبتي و همدردي آن از مهمتر كه صورتي در ميكنيم تمركز ميشود آسيبديدگي
.ميشود زخم التيام به منجر كه
هم "غارنشين انسان" عبارت در كه عموم تصور برخلاف كه ميدهد نشان يافتهها اين
خرناسكنان كه نبودهاند ديوهايي اوليه ، مدرن انسان همروزگاران اين است ، نهفته
تصوراتي چنين از نئاندرتالها.ميكشيدند زمين روي را پاهايشان رفتن راه هنگام
با رقابت در كه آن از پيش كه بودند موفق بسيار موجوداتي آنها.پيچيدهترند بسيار
.آوردند تاب را يخبندان عصر سال هزاران شوند ، محو روزگار صحنه از كرومانيونها
گفته به.نئاندرتالهاست توسط ابزار كاربرد از شده شناخته موارد معدود از يكي اين
.يافت افزايش ديگران با مشاجره احتمال شكار براي ابزارسازي پيشرفت با پژوهشگران ،
و داشتند را خودشان خاص بگومگوهاي اجتماعي پستانداران تمام مانند هم نئاندرتالها
.ميكنند ايجاد جديتري مشكلات باشند ، داشته دسترس در موثري جنگافزار اگر
از ديگر اسكلت چندين در بلكه نميشود محدود نمونه اين به تنها زخم آثار
كه زخمي اما.است مشاهده قابل نيز بود شده خارج خاك از گذشته در كه نئاندرتالها
زخم آن و است محتمل ديگر نمونه يك در تنها شود ، ايجاد ديگري نئاندرتال ضربه اثر در
است ، شده يافته عراق در شنيدار غار از كه نئاندرتالي دنده در كه است ترميميافتهاي
.ميشود ديده
زخم التيام براي كه قدر آن آسيبديدگان موارد ، اين دوي هر در پژوهشگران گفته به
نئاندرتالها كه گفت ميتوان موارد اين به توجه با.ماندهاند زنده باشد كافي
زمينههاي در غذا تهيه و شكار بر علاوه خود ابزارهاي از و داشته جنگجو طبيعتي
.ميكردند استفاده نيز جنگ همچون ديگر رفتاري
پرستاري خود بيماران از آنها كه ميدهد نشان يافته انقراض انسانهاي اين بقاياي
مسئله ايناست بوده برقرار آنها بين نيرومندي اجتماعي پيوندهاي نتيجه در و كرده
.باشد نئاندرتال و انسان رفتار تكامل در حياتي عاملي است ممكن
زخم اثر در بوده هم مرد احتمالا كه بالغ نئاندرتال اين كه ميرسد نظر به بعيد
هفته سه تا دو فاصله در زخم ترميم كه اين به توجه با.باشد مرده ضربه آن از ناشي
آن از پس ماهها كم دست او كه گرفت نتيجه ميتوان است ، مشهود آسيبديدگي از پس
در كه شده ارائه نئاندرتال يك اسكلت از گزارشي سال 1982 در.است بوده زنده حادثه
زخم وجود با استخوانها صاحب كه ميرسيد نظر به.بود شده پيدا كنوني اسرائيل
.است مانده زنده دندههايش در نيزهاي
پيشاني نئاندرتالها.شد پيدا آلمان در نئاندر دره در نئاندرتالها سنگواره نخستين
و كوتاه ساعدهايي پيشآمده ، فوقاني آرواره و برجسته ابرويي تاق با شيبدار و كوتاه
.داشتند قدرتمند بسيار عضلاتي
پوسيده دندانهايش تمام كه شده گزارش اوليه انسان يك آرواره از نيز گذشته سال
پوسيده دندانهاي آن با غذا جمعآوري _ شكار غذايي رژيم در ماندن زنده.بودند
نميدانند دانشمندان.باشند كرده ياري را او ديگران كه آن مگر است دشوار بينهايت
فن اين آنها كه آن يا است يافته تكامل نئاندرتال خود در ابزارسازي توانايي آيا كه
در هم با سال هزاران كرومانيونها و نئاندرتالها) آموختهاند خود همسايگان از را
(.كردهاند زندگي هم كنار
محتملترين اما است شده تشكيل سنگواره قطعه هزاران از كه است معمايي انسان تكامل
Homo) مدرن انسانهاي ما كه است آن ژنتيك و شناختي ديرين شواهد به توجه به آن پاسخ
از پيش سال هزار حدود 500 در (Homo neanderthalensis) نئاندرتالها و (sapiens
به Homo جنس قدمت.كردهايم حاصل واگرايي Homo heidelbergensis نام به مشتركي نياي
كه آمدهاند وجود به دودمان اين در بسياري گونههاي و ميرسد سال ميليون دو از بيش
.رفتهاند ميان از همه ما از غير
.بودهاند سيبري غرب احتمالا و مركزي آسياي خاورنزديك ، اروپا ، ساكن نئاندرتالها
قدمت سال هزار از 200 بيش و آمده دست به اروپا از نئاندرتال سنگواره قديميترين
و جنگلها دشتها ، بر غذا جمعآورنده و شكارچي عنوان به سال هزار دهها آنها.دارد
در يخبندان ، عصر آخرين اواسط در.ميكردند حكومت اوراسيا غرب و شمال كوهستانهاي
گونه پيش ، سال هزار تا 30 از 40 تقريبا سال ، هزار طول 10 به تقريبا دورهاي
انسانهاي اين پژوهشگران.كرد نئاندرتالها قلمرو در گسترش به شروع انسان از جديدي
از عموما آنها استخوانبندي زيرا مينامند "اوليه مدرن انسان" را جديد
كه مردمي استخوانهاي از اما ظريفتر آن از پيش انسانهاي ديگر و نئاندرتالها
.بود محكمتر ميكنند زندگي امروزه
آيا كه ميكنند بحث مسئله اين سر بر يكديگر با كه مدتهاست كارشناسان
اخير نتايج اما.خير يا يافتهاند تكامل نئاندرتالها از اوليه مدرن اوراسياييهاي
كنار در اوراسيا در هزارسال چندين نئاندرتال و اوليه مدرن انسان كه ميدهد نشان
به نئاندرتالها از نميتوانند مدرن انسانهاي بنابراين ميكردند ، زندگي يكديگر
شده ، انجام اخيرا كه راديواكتيو تاريخگذاريهاي اين نتيجه در.باشند آمده وجود
اوليه مدرن اوراسياييهاي كه رسيدهاند باور اين به پژوهشگران اكثريت اكنون
جانشين سرانجام و كرده مهاجرت نئاندرتالها قلمرو درون به كه بودند انسانهايي
.شدهاند آنها
گرفته ، منشا آفريقا از مدرن اوراسياييهاي نخستين كه برآنند دانشمندان اين بيشتر
.شدهاند نئاندرتالها قلمرو آنجاوارد از و رفته خاورنزديك به ابتدا
انسان تكامل كارشناسان و ديرينشناسان كه است رازي نئاندرتالها شدن ناپديد
ميرسد نظر به بعيد اما هستند آن پاسخ دنبال به وصفناپذير اشتياقي با است مدتها
در جايي هنوز نئاندرتالها آيا.شوند كار اين انجام به موفق نزديك آيندهاي در كه
ما ميان در ديگر نئاندرتالها چرا ميدهند؟ ادامه را خويش شيوه به زندگي كره ، اين
نيستند؟
.كردهاند آميزش مدرن انسانهاي با نئاندرتالها كه معتقدند دانشمندان از بعضي
خود جاي و شده منقرض پيش سال هزار نئاندرتالها 34 كه ميداد نشان قبلي پژوهشهاي
يافته كرواسي در واقع غاري در كه استخوانهايي اما دادهاند مدرن انسانهاي به را
.ميكشد جلو پيش سال هزار تا 28 را تاريخ اين شد
كه ميدهد نشان است گرفته صورت اخيرا كه راديواكتيو تاريخگذاريهاي
اوليه مدرن انسانهاي با مركزي اروپاي در سال هزار چندين نئاندرتالها
انسانهاي آن بنابر كه ايدهاي با يافتهها اين.بودهاند همزمان (كرومانيونها)
.دارد تناقض كردند محو را آنها رسيدن محض به كه بودند نئاندرتال از برتر آنقدر مدرن
در اروپا در انتشار با اوليه مدرن انسانهاي دانشمندان ، از گروه اين اعتقاد به
جاها ساير در و شدهاند آنها جانشين و كرده رقابت نئاندرتالها با مكانها از بعضي
از انسان گروه دو اين ميان تفاوت آنها اعتقاد به.كردهاند هضم خود در را آنها
.باشد بوده نامحسوس بسيار و اندك بايد رفتارها و تواناييها لحاظ
با نئاندرتالها آميزش جنجالي ايده كه هستند دانشمنداني اسميت و ترينكاوس
استخوانهاي از جاري سال اوايل در ترينكاوس.كردهاند مطرح را مدرن انسانهاي
هم با را مدرن انسان و نئاندرتال مشخصات كه داد خبر پرتغال در كودكي ساله 24500
ميدهند نشان را ويژگيهايي مدرن ، اروپاييهاي ابتداييترين اسميت ، گفته به.دارد
دشوار بسيار توضيحشان كنيم خارج آنها دودمان از كلي به را نئاندرتالها اگر كه
در زندگي سال هزاران طول در جمعيت دو اين كه ميكند معلوم اخير شواهد.شد خواهد
.داشتهاند هم با اختلاط براي بسياري فرصت يكديگر كنار
كه 29 نئاندرتالي كودك دندههاي از DNA استخراج با دانشمندان از ديگري گروه اما
DNA اين كه رسيدند نتيجه اين به بود شده سپرده خاك به روسيه جنوب در پيش سال هزار
منكر را آنها ميان خويشاوندي هرگونه كه است متفاوت مدرن انسان DNA از قدر آن
.ندارند جايي ما خانوادگي شجره در نئاندرتالها كه معتقدند دانشمندان اينميشود
قابل باشد گرفته صورت هم اگر مدرن انسان و نئاندرتال ميان اختلاط گودوين گفته به
بر دال شاهدي هيچ هم با آنها بودن همروزگار وجود با كه است آن بر او.است صرفنظر
دست به استخوانهاي.ندارد وجود امروزي انسان به نئاندرتال از ژنتيكي مواد انتقال
انقراض زمان به نزديك و بوده سالم تقريبا نئاندرتال كودك اين از آمده
در مخالف نظريههاي.است راز يك هنوز آمده آنها سر بر دقيقا آنچه.نئاندرتالهاست
يا كرده حذف غذا سر بر رقابت در را آنها يا مدرن انسانهاي كه معتقدند زمينه اين
اسكلت نخستين از آمده دست به DNA بررسي.كردهاند جذب خود در آميزش وسيله به
را نئاندرتالها جانشيني نظريه شده ، پيدا آلمان در غارفلدهافر در كه نئادرتال
آلماني نمونه شبيه بسيار روسي كودك DNA توالي گودوين دكتر گفته به.ميكند تاييد
اگر.است داشته وجود نئاندرتالها ميان در اندكي ژنتيكي تنوع ميكند ثابت كه است
داشته خود در نيز را مدرن انسان ميتوانستند داشتند زيادي تنوع DNA سطح در آنها
خويشاوندي مدرن انسان با نه و يكديگر با نئاندرتال دو اين كه واقعيت اين.باشند
خزانه برداشتن در براي لازم تنوع نئاندرتالها كه است معنا آن به دارند ، نزديك
از يك هيچ كه داده نشان DNA مقايسه اين بر علاوه.نداشتهاند را مدرن انسان ژنتيكي
.ندارند نئاندرتالها با ارتباطي هيچ كنوني مختلف اقوام
همچون هم نئاندرتالها كه داده نشان اوليه انسانهاي ژنتيك تاريخ بررسي نتايج
بر علاوه.شدهاند تكثير و آمده پديد افراد از كمي نسبتا تعداد از مدرن انسانهاي
شده بررسي نيز كرواسي در ويجيندا غار از ديگري نئاندرتال سنگواره نمونه ، دو اين
مقايسه گوريل و شمپانزه انسان ، با را نئاندرتال DNA مختلف مناطق پژوهشگران.است
نئاندرتالها كه ميدهد نشان نتايج اما است اندك بسيار فرد سه كه آن با.كردند
.دارند كمي ژنتيكي تنوع ما مانند دارند ، بالايي ژنتيكي تنوع كه انسانريختها برخلاف
داشتهاند همآميزي اوليه انسانهاي با نئاندرتالها آيا كه كهنه راز اين حل براي
در اندك ژنتيكي تنوع.است گروه دو هر از بيشتري نمونههاي بررسي به نياز خير يا
تغييرات دليل به شايد تاريخشان ، از مقطعي در آنها كه است آن از حاكي نئاندرتالها
با و نبودهاند پرجمعيت گاه هيچ نئاندرتالها.كردهاند تنزل نفر چند حد به اقليمي
ديگري دلايل اين بر علاوه.شدند منقرض بعد كمي اما شدند احيا حادثه آن از پس كه آن
صرفا غذايي رژيم ميان آن در كه است شده ارائه آنها اسرارآميز انقراض براي نيز
.مهمترند همه از انگشتان ساير به نسبت شست انگشت وضعيت و گوشتخواري
انسانهاي با نئاندرتالها ارتباط مورد در بيشتر اطلاعات كسب براي علاقهمندان
:كنند رجوع زير سايت به ميتوانند مدرن
www.neanderthal-modern.com
7_ داروين روح نزاعبرسر
موريس ريچارد
فيضاللهي كاوه:ترجمه
در آنها از مدلسازي با را علاقهشان مورد سيستمهاي معمولا پيچيدگي دانشمندان
شده ساخته مورچهها كلني كامپيوتري مدلهاي مثال براي.ميكنند بررسي كامپيوتر ،
اسرارآميزي طور به ميدهند نشان خود از كامپيوتر در "مورچهها" كه رفتاري.است
پرندگان ، گله از پيچيدگي دانشمندان اين بر علاوه.است واقعي مورچههاي رفتار شبيه
ميكنند شكار را ديگر گونه گونهاي آن در كه بومشناختي نظام حتي و زنبور كندوي
مثلا.بودهاند موفق بسيار مدلها اين از بعضي.ساختهاند كامپيوتري مدلهاي نيز
كه ميرسيد نظر به واقعبينانه آنچنان كامپيوتري پرندههاي شدن گله رفتار
.كند جلب خود به را پرندهشناسان علاقه توانست بود شده نوشته آن براي كه برنامهاي
از بعضي و آورد شمار به پيچيده سيستمهاي ميتوان نيز را يابنده تكامل گونههاي
درباره است ممكن كه كردهاند كامپيوتري مدلهاي ساخت به شروع پيچيدگي دانشمندان
استوارت مثال براي.بگذارند ما اختيار در اطلاعاتي تكاملي تغييرات دادن روي شيوه
توماس و ساخته ژنها شبكه از مدلهايي تكاملي ، زيستشانس (Stuart Kauffman) كافمن
دنيا به كه است كرده خلق مصنوعي ديجيتال جانداران زيستشناس ، (Thomas Ray) ري
.مييابند تكامل كامپيوتر درون و ميدهند جهش ميكنند ، توليدمثل ميآيند ،
روانشناسان كارهاي اندازه به شده انجام پيچيدگي علوم در كه كارهايي از بعضي
كامپيوتري مدلهاي كه ايده اين مورد در زيستشناسان ، ويژه به.است جنجالي تكاملي
نيست شگفتي جاي.دارند ترديد بدهند ، مهمي اطلاعات واقعا تكامل درباره بتوانند
كه هستند كساني همان كردهاند انتقاد پيچيدگي علم از كه زيستشناساني از بعضي
نظر بهكردهاند مخالفت تكامل درباره الدرج و گولد باورانه كثرت ديدگاه با بهشدت
از را چيزي هر ميتوان ميشود ، داده كامپيوتر به اطلاعاتي چه اينكه به بسته آنها
به بيتوجهي به را پيچيدگي دانشمندان آنها.كشيد بيرون كامپيوتري شبيهسازي
مخالف عقيده اين با هم پيچيدگي دانشمندان طبيعتا.ميكنند متهم تجربي واقعيتهاي
.هستند
شواهد به نگاهي
بر روزبهروز.ميرسد نظر به بعيد تكاملي زيستشناسي در اخير مشاجرات يافتن پايان
درگيريهاي ميشود ، مطرح كه استدلالي هر و شده افزوده اختلاف مورد موضوعات تعداد
شواهد كه است آن وضعيت اين آمدن وجود به دلاليل از يكيدارد دنبال به را بيشتري
زيستشناسي اما.ندارد وجود ميآيند ، پديد كه پرسشهايي به دادن پاسخ براي كافي
انجام جديدي اكتشافات همهروزه تقريبا.نيست راكد رشتهاي وجه هيچ به تكاملي
اما.ميكنند روشن اختلاف مورد نكات با ارتباط در را مسائلي آنها از بعضي ميشود ،
.ميشوند مطرح هم جديدي پرسشهاي همزمان
بعضي در كه ميدهد نشان است شده انجام طبيعت در تازگي به كه بررسيهايي مثال براي
داروينيسم هواداران حتي كه است چيزي آن از قويتر بسيار طبيعي انتخاب موارد ،
تغييرات گونهها ، از بعضي در كه دريافتهاند دانشمندان.ميپندارند راستكيش
مگس كه دانشمنداني.ميدهند رخ سال طول 10 به كوتاهي مدت در مشاهده قابل تكاملي
به كه مگسهايي كردهاند كشف تازگي به ميكنند ، بررسي را شمالي آمريكاي سركه
طول با بالهايي دهه ، يك عرض در تنها كردهاند ، مهاجرت نيمكره اين مختلف بخشهاي
مگسهايي بال طول در تفاوت اين اين ، از گذشته.است يافته تكامل آنها در متفاوت بال
.دارد مطابقت ميكنند زندگي اروپا در مشابهي اقليمي شرايط در كه
كه شيوهاي به همواره _ جديد گونههاي پيدايش _ گونهزايي كه است شده كشف همچنين
ميكردند فكر اين از پيش.نميدهد روي ميپندارند ، تكاملي زيستشناسان بيشتر
از جغرافيايي نظر از جمعيت يك از بخشي كه مييابند تكامل هنگامي جديد گونههاي
هم با نميتوانند ديگر زيرجمعيت دو اين چون كه ميشد فرض.باشد شده جدا آن بقيه
در كه زيستشناساني اما.يافت خواهند تكامل جداگانهاي مسيرهاي در كنند ، توليدمثل
از جغرافيايي موانع توسط كه جمعيتهايي كردهاند كشف تازگي به ميكنند كار طبيعت
جداگانه گونه دو به متفاوت محيطهاي به خود دادن سازش با اغلب ، نشدهاند جدا هم
در كه (آبنوس) سهخارهاي ماهي در مثال براي پديده ، اين.ميشوند شكافته
اين در مختلف موقعيتهاي از تعدادي دراست شده ديده وجوددارد كانادا درياچههاي
به ماهيها از بعضي زيرا يافتهاند ، تكامل هم به شبيه اما جدا گونههاي درياچهها ،
.شدهاند كفزي ديگر ماهيهاي اما داده ادامه مياني آبهاي در شنا
از همواره تكامل كه ميرسد نظر به ميشد ، تصور قبلا آنچه برخلاف اينكه ، سرانجام و
است شده ثابت.نميدهد روي مطلوب و كوچك پرشمار جهشهاي تدريجي شدن انباشته طريق
ژنتيكي ، جهشهاي از اندكي تعداد كه ميآيند پديد هنگامي جديد گونههاي گاهي كه
مجمعالجزايري در سركه مگس مورد در وضعيت اين مثال براي.باشند داشته بزرگ آثاري
.است شده ديده كاليفرنيا در ميمون گل مورد در و هند اقيانوس در
برخواهند در را مفاهيمي چه نيست روشن هنوز كه تازهاند چنان اكتشافات اين از بعضي
زياد احتمال به كه گفت خواهم بزنم ، حدسي رابطه اين در باشم مجبور من اگر اماداشت
مشاجره يكديگر با گوناگون موضوعات برسر تكاملي زيستشناسان هنوز هم ديگر سال ده
اين از بعضي.ميشود افزوده مدام تكامل درباره جديد شواهد برداشت خواهند
ارايه به نياز آنها تبيين براي ميرود احتمال كه شگفتآورند آنچنان يافتهها
.ميشود نظر اختلاف و بحث باعث كه است چيزي نظريه البته و باشد نويني نظريههاي
|