جهان 2002
صندوقداري يا بانكداري 23سال
معتبر را شايعات:پتروپارس مديرعامل
نميدانم
اقتصاد بازتاب
جهان 2002
پور نجف سيما
كشورها بيني پيش
كنيا *
دلار ميليارد داخلي9 ناخالص توليد
دلار داخلي301 ناخالص توليد سرانه
نفر ميليون جمعيت6/30
درصد اقتصادي5/2 رشد
درصد تورم3
سال پايان در جمهورياش رياست دوره پايان در است ممكن موآ آراپ دانيل پرزيدنت
او به ميتواند اساسي قانون در بازنگري يك.بماند باقي قدرت راس در هم باز 2002 ،
.كند نامزد را خودش ديگر بار يك دهد امكان
كنيا مشوش روابط بهبود باعث سال 2001 ، در ضدفساد مهم قانون يك سپردن فراموشي به
نياز خارجي كمك به آفريقايي كشور اين حال اين با.نميشود پول بينالمللي صندوق با
بينالمللي ، بزرگ موضع دو.ميگيرد سر از را وامگيري سال دوم نيمه در كنيا.دارد
منطقهاي يكپارچگي براي تلاش سو ، يك از:ميدهد اختصاص خودش به را كنيا سياسي صحنه
در سياسي بيثباتي ديگر ، سوي از و شرقي آفريقاي جامعه اخير كار به آغاز طريق از
آوارگان گسترده حركت باعث و ميكند ايجاد تبهكاري براي مناسبي بستر كه آفريقا شاخ
.ميشود كشور شرق شمال سوي به
مثل ندارند قصد دولتي مقامات فيلها تعداد توجه قابل افزايش عليرغم ;فيلها
استفاده با دارند قصد كنيايي مقامات ;كنند اقدام فيلها كشتن به استوايي آفريقاي
.كنند كم را فيلها ولد و زاد موقت طور به ضدبارداري واكسن نوعي از
لبنان *
دلار ميليارد داخلي18 ناخالص توليد
دلار داخلي4890 ناخالص توليد سرانه
نفر ميليون جمعيت6/3
درصد اقتصادي2 رشد
درصد تورم3
سوريه حمايت تحت كه لحود اميل پرزيدنت و منتخب نخستوزير حريري ، رفيق بين رقابت
حريري ، رفيق دست به شده انجام مهم اصلاحات عليرغم.مييابد ادامه دارد ، قرار
اعتماد بودجه ، كسري كاهش بدون.داشت خواهد ضعيفي رشد سال 2002 در لبنان اقتصاد
دچار ميتواند جهت اين از لبنان اقتصاد ثبات و نميشود تامين خارجي سرمايهگذاران
.شود خطر
دورتري زمان به بود شده پيشبيني سال 2001 پايان براي كه جلسه اين ;"پاريس 2"
مورد وام ميزان درباره لبنان ، به وامدهندگان يا دهندگان اعانه جلسه.شد موكول
.شد خواهد تشكيل بودجه كسري جبران براي كشور اين نياز
صندوقداري يا بانكداري 23سال
بانك و پول
مهاجر.ب - اسدي نيما
را خود خاص ويژگيهاي جهات همه از داد ، روي كشورمان در سال 1357 در كه انقلابي
را جامعه اقتصادي و اجتماعي _ سياسي اركان همه واقع در انقلاب اين.است بوده دارا
و دهه 1350 اواخر در انقلاب جريان بر حاكم ديدگاههاي.داد قرار خود تحتتاثير
اما نبود وقت جهاني جامعه مرسوم و رايج ديدگاههاي نوع از چند هر دهه 1360 ، اوايل
و كند باز خود براي جهان مردم اذهان بين در را مناسبي جايگاه كوتاهي مدت در توانست
انقلاب ، پيروزي از سال گذشت 23 از پس كه آورد وجود به خود براي را افكاري سلسله
پهلوي رژيم عليه ايران مردم حركت تداعيكننده جهان در "اسلامي انقلاب" واژه هنوز
بعدا كه بود اجتماعي _ سياسي جريان يك خود حركت بدو در ايران اسلامي انقلاباست
از كه اقتصادي جريان.آورد وجود به خود بطن در را اقتصادي جريان بطئي ، حركت يك در
شد آغاز ايران در سال 1358 ابتداي
مركزي بانك نماند ، مصون تصميمگيريها از زمان از برهه اين در كه نهادهايي از يكي
.است ايران اسلامي جمهوري
نهاد مهمترين بود ، كرده سپري را خود عمر از سال انقلاب 28 زمان در كه مركزي بانك
و سال 1339 ماه خرداد هفتم در نهاد اين.است ايران نفت صنعت از پس كشور اقتصادي
قانون عنوان تحت كه سنا و شورا مجلس دادگستري و دارايي مشترك كميسيون مصوبه براساس
حفظ" مركزي بانك تاسيس اصلي هدف قانون اين در.شد تاسيس رسما بود ، بانكي و پولي
فلزي پول و اسكناس انتشار انحصاري حق و بود شده ذكر "اعتبارات تنظيم و پول ارزش
.داشت وظيفه پنج قانون اين در مركزي بانك.بود شده داده تاسيس تازه نهاد اين به نيز
كه ديگري موسسات و بنگاهها و شهرداريها و دولت براي حساب نگاهداري اول وظيفه
دوم وظيفه است ، دولت نظارت تحت يا و دولت به متعلق آن سرمايه از قسمتي يا و تمام
وظيفه دارايي ، وزارت با قرارداد طبق دولت قرضه اسناد به مربوط عمليات كليه انجام
حفظ چهارم وظيفه بينالمللي ، مالي موسسات در دولت نمايندگي داشتن عهده بر سوم
به ارزي معاملات به مربوط مقررات تنظيم پيشنهاد لزوم صورت در و كشور ارزي موازنه
بانكهاي نزد جاري حساب نگاهداري و افتتاح آخر و پنجم وظيفه و اعتبار و پول شوراي
عمليات كليه انجام و خود نزد در خارجه و داخله بانكهاي حساب نگاهداري يا و خارجي
حساب به يا و خود حساب به خارجه و داخله در اعتبارات تحصيل و ديگر بانكي مجاز
و بروات مجدد تنزيل ارز ، و طلا به مربوط معاملات كليه همچنين.داخله بانكهاي
در شده ثبت بانكهاي طرف از كه كشاورزي و صنعتي وامهاي اسناد و بازرگاني اسناد
يا و دولت به وام اعطاي آنها ، به اعتبار و وام اعطاي يا و ميشود ارائه ايران
از شده تضمين يا و صادر قرضه اوراق فروش و خريد و دولت ضمانت به ثالث اشخاص
.بود شده داده مركزي بانك به كه بود قانوني اختيارات
عمدهاي اصلاحيه سال 1339 بانكي و پولي قانون در تصويب ، اين از پس سال حدود 12
.بود سال 1351 تيرماه در ديگر بانكي و پولي قانون تصويب آن نتيجه كه داد روي
اين در كه چرا شد ، گستردهتر مركزي بانك اختيارات و وظايف جديد قانون اين در
براساس اعتباري و پولي سياست اجراي و تنظيم تنها نه مركزي بانك مسئوليت قانون
به 32 مورد از 8 مركزي بانك اختيارات و وظايف بلكه بود ، كشور اقتصاد كلي سياست
.يافت افزايش مورد
نگاهداري اعتباري موسسات و بانكها بر نظارت مركزي بانك جديد اختيارات و وظايف در
مجدد تنزيل رسمي نرخ تعيين نقره ، و طلا فروش و خريد كشور ، طلاي و ارزي ذخاير كليه
تعيين و حسابها ساير و پسانداز و جاري حساب افتتاح مقررات تعيين وامها ، بهره و
مركزي بانك برعهده ميشود تامين بانكها طرف از آن اعتبار كه اقساطي معاملات شرايط
اسلامي انقلاب وقوع تا كشور بانكي و پولي دوم قانون تصويب زمان از.بود شده نهاده
كه) كشور اعتباري و پولي سياستهاي اجراي و تنظيم عهدهدار نيم و سال مركزي 6 بانك
.بود (داشت وجود هم ارزي مسايل آن دل در
به موظف كشور اقتصادي اركان ديگر مانند هم مركزي بانك اسلامي ، انقلاب پيروزي با
عمده خاطر همين به.كند حفظ را ايران نوپاي انقلاب منافع كه بود سياستهايي اجراي
كه آن از بيش و داشتند عهده بر را مركزي بانك كلي رياست مدت اين در كه چهرههايي
كه بودند چهرههايي تدوينكنند اقتصادي توسعه و اقتصاد با متناسب پولي سياستهاي
.ميشد ويژهاي توجه اسلامي انقلاب به آنها تعهد به
اسلامي جمهوري مركزي بانك مسئوليت نفر اسلامي 6 انقلاب پيروزي از پس مجموع در
قاسمي ، مجيد نوربخش ، محسن نوبري ، عليرضا مولوي ، محمدعلي.گرفتند برعهده را ايران
ماه بهمن دوم و بيست از كه هستند افرادي از نوربخش محسن دوباره و عادلي حسين محمد
.بودند دار عهده را ايران مركزي بانك كلي رياست تاكنون 1357
شد خواهد بررسي همشهري در فردا از كل رئيس
شش اين عملكرد مشروح
محسن
نوربخش |
محسن
نوربخش |
سيد
محمدحسين
عادلي |
مجيد
قاسمي |
محسن
نوربخش |
عليرضا
نوبري |
محمدعلي
مولوي |
|
كل رئيس |
از 23/6/78
تاكنون |
از 23/6/73
تا 23/6/78 |
از 23/6/68
تا 23/6/73 |
از 26/8/65
تا 23/6/68 |
از 23/3/60
تا 26/8/65 |
از 24/8/58
تا 22/3/60 |
از 6/12/57
تا 14/8/58 |
|
رياست دوره |
8550
7900 |
2507
8550 |
1088
2507 |
755
1088 |
359
755 |
157
359 |
140
157 |
آغاز
پايان |
دلار قيمت
(ريال) |
187447
- |
52148
187447 |
20861
52148 |
12035
20861 |
4702
12035 |
3226
4702 |
2579
3226 |
آغاز
پايان |
ميزاننقدينگي
(ريال ميليارد) |
معتبر را شايعات:پتروپارس مديرعامل
نميدانم
عملكرد ، نقد سياسي ، تنشهاي كشاكش در قضايي ، محاكم به پتروپارس شركت مديران احضار
روز موضوع به را گاز و نفت صنعت بالادستي پروژههاي در شركت اين اقدامات و تصميمات
شركت مديره هيات عضو و مديرعامل تركان ، اكبر.است كرده بدل جمعي رسانههاي
گاز ، نفت ، بينالمللي نمايشگاه در شركت مديران پاسخ و پرسش مراسم حاشيه در پتروپارس
:داد پاسخ همشهري خبرنگار سوالات به زمينه اين در پتروشيمي
تفحص و تحقيق اخبار انتشار و پتروپارس شركت مديران احضار در قضاييه قوه اقدامات
*
همكاريهاي جلب روند بر حد چه تا را بينالمللي سطح در شركت اين قراردادهاي از
ميدانيد؟ موثر انرژي بخش پروژههاي در شركت خارجي
دادگاه به گزارشي حال هر بهميكنم تلقي طبيعي و معمولي كاملا را موضوع اين من
دوشغله شبهه خصوص در كه كرده احضار را اشخاصي قضيه شدن روشن براي هم قاضي و رسيد
شده داده لازم پاسخهاي دولتي معاملات در مديران مداخله و مديره هيات اعضاي بودن
داشته وجود ابهامي آن در نميكنم فكر و نيست غيرعادي چندان قضيه رو اين از.است
كل در احضارها اين من نظر به و است علني و آشكار پتروپارس فعاليتهاي همهباشد
.بود نخواهد تاثيرگذار فعلي مثبت حركت
را اخير احضارهاي بحث در كاري سياسي شائبه حد چه تا شما و چيست شبهات بروز
دليل *
داريد؟ قبول
اين از پيش و است عظيمي اتفاق ايران گاز و نفت صنعت در پتروپارس تولد حال هر به
به پاسخ در ما كه كند بروز واكنشهايي واقعهاي ، چنين قبال در كه ميرفت انتظار
.هستيم توضيح ارائه آماده هم واكنشها
و شده مطرح انتقاداتي پتروپارس شركت مديره هيات اعضاي تركيب به بحث ، اين از فارغ
*
احراز براي فعاليتشان پيشينه به توجه با شركت مديره هيات اعضاي شما نظر به.ميشود
بودهاند؟ مناسب سمت اين
من ، شامل مديره هيات حاضر حال در.ميدهم توضيح مديره هيات كنوني اعضاي مورد در من
و هست نيز متن شركت مديرعامل هماكنون خاموشي.است منوچهري مهندس و خاموشي مهندس
وزير توانسته نيرو وزير كه همينطور.است بوده نيرو وزير معاون سال چند هم منوچهري
.گردد انتخاب پتروپارس مديره هيات عضو عنوان به ميتواند هم او معاون شود ، نفت
با حاضر حال در كه) اني ايتاليايي شركت كردند اعلام خارجي رسانههاي پيش چندي
*
ايران در خود فعاليت (است جنوبي پارس و 5 فازهاي 4 توسعه طرح مجري پتروپارس مشاركت
شد؟ منتشر اساسي چه بر خبر اينميكند متوقف را
.ميكنم تكذيب را ايران در اني فعاليت توقف بحث هم من.نداشت صحت اصلا خبر
در پتروپارس با همكاري ادامه به اينترپرايز شركت تمايل عدم از رسانهها همين
*
شل ، شركت در آن ادغام به توجه با و دادند خبر جنوبي پارس و 8 و 7 فازهاي 6 پروژه
.دانستند محتمل بسيار را مذكور طرح از كنارهگيري
شده امضا كه مشاركتي موافقتنامه از خروج و انصراف اعلام براي داشت حق اينترپرايز
مثبت بسيار را واقعه اين هم ما و نيفتاد اتفاق اين كه كند اقدام مارس ماه تا بود ،
.مييابد ادامه همكاريها مطمئنيم و ميكنيم ارزيابي
بيع قراردادهاي انعقاد در نفت وزارت سياست به فراوان انتقادات بروز با گذشته سال
*
زمينه اين در كه ميخورد چشم به پروژهها واگذاري شيوه در اندكي بازنگري متقابل ،
عنوان به شما.كرد اشاره جنوبي پارس و 10 فازهاي 9 توسعه طرح مناقشه به ميتوان
عقد روش اصلاح حد چه تا حوزه اين در پيمانكاري اصلي شركتهاي از يكي مدير
ميدانيد؟ ضروري را انرژي بخش قراردادهاي
.است قانوني قراردادها اين عقد.نيست كسي اختيار حوزه در مورد اين در نظر اظهار
به و شده تصويب سنواتي بودجه قوانين در رسيده مجلس تاييد به متقابل بيع قراردادهاي
شايعاتي و اخبار با قانوني تصميم يك كه ندارد وجود دليلي هيچ و است درآمده اجرا
ميكنند انتقاد كنار و گوشه در كه را كماطلاعي افراد اظهارات هم من.شود مخدوش
.نميدانم معتبر
اقتصاد بازتاب
احساس مرزهاي
(روشن احمدرضا به تقديم)
خاني ميرزا علي
به ايران مطبوعات در كه است باريكي نكته اين.دارد تفاوت سخنراني با مقالهنويسي
مطبوعات اكثر فكري محصولات بهتر ، عبارت به.ميشود رعايت كمتر اقتصاد حوزه در ويژه
نه است داده قرار هدف را انسانها احساس كه است سياسي سخنراني جنس از بيشتر ايران ،
.را آنها عقل
و علمي نخبگان عنوان تحت را روشن آقاي يكشنبه 22/2/81 روز يادداشت مثال ، عنوان به
ترسيم جبههاي يادداشت ابتداي همان از نويسنده.بخوانيد دوباره اقتصادي مرزهاي
تجويز نسخه "آزاد اقتصاد افسارگسيخته ليبراليسم حاميان" آن طرف يك در كه است كرده
فشار ميشوند ، ورشكست صنايع ميشوند ، بيكار كارگران ديگر ، طرف در و ميكنند
.غيره و مييابد افزايش قيمتها
اينكه از اطمينان و ليبراليسم و آزاد اقتصاد از هيولايي چهره اين ترسيم از پس وي
دليل به پليد موجود دو اين عليه كافي اندازه به مخاطبان عموم احساس احتمالا
كه ميكنند تاسف اظهار است ، شده برانگيخته ارزاني و توليد و اشتغال با دشمنيشان
.شود واقع امور محور علم ، نيست قرار مملكت اين در گويا
قرار امور محور علم اگر كه چرا هستيم شريك روشن آقاي با تاسف اظهار اين در
نميكردند سعي و نميدادند قرار علم مقابل در را آزاد اقتصاد هرگز ايشان ميگرفت
عمده قسمت اقتصاد ، آزادسازي ناگوار ظاهر به پيامدهاي برخي كردن برجسته با
.دهند قرار تحتالشعاع را واقعيتها
اقتصاد همان يا علمي زوايه از شايد است سوزناك سوالات بر قرار اگر !روشن آقاي
:رسيد مقصودي چنين به بتوان بهتر آزاد
اشتغال آرزوي كه كشور خلاق و باسواد استعداد ، با جوان هزار صدها ماندن بيكار _1
اخلاق معيار كدام با است كوبيدن هاون در آب چونان دولتي اقتصاد در آنها براي مولد
است؟ قابلتوجيه عدالت و
به "رانتجويي فرصتهاي كشف" سمت به توليد عرصه كارآفرينان عظيم استعداد هدايت _2
ميكند؟ تجويز علم كدام را "آفرينش فرصتهاي خلق" جاي
به جهاني قيمت برابر چندين با بنجل و بيكيفيت كالاي هزاران تحميل _3
ميدهد؟ اجازه ديني و اخلاقي مكتب كدام را ايراني بيگناه مصرفكنندگان
.ديگر سوال دهها و
چكيده علمنيست دوچرخه مجدد اختراع به نيازي و گرفت فرا بايد را علم !روشن آقاي
ولي كرد را آن نمودن كامل ادعاي ميتوان و است بشر تجربيات و تفكرات انباشت
ميان بهينه نقطه يافتن براي شما فراخوان.كرد انكار هست كه را آنچه نميتوان
علمگرايي براي شما همزمان ادعاي و نيست علم انكار جز چيزي "برنامه" و "بازار"
.نيست صادقانه
"افسارگسيخته ليبراليسم" شما كه است جايي همان.است كرده معرفي علم را بهينه نقطه
.است نادرستي صفت "افسارگسيخته" صفت كه كنم يادآوري است لازم اما گذاشتهايد نام
آزاد ، اقتصاد كه دليل اين به فقط ميبرند كار به دولتي بوروكراتهاي را صفت اين
البته.ميسپارد مردم به و ميكشد بيرون جهنمي بوروكراسي چنگال از را اقتصاد افسار
اقتصاد كه افساري چون.افسارگسيخته بگويند دارند حق زاويه اين از بوروكراتها
ثروت ميلياردها تا است كافي بخشنامهاش يك فقط ميدهد قرار آنها اختيار در دولتي
غيرمدني كارهاي چنين آزاد اقتصاد در اما.كند جابهجا جيب آن به جيب اين از را
تصميم كه هستند (مردم) مصرفكنندگان فقط اقتصاد اين در چون است غيرممكن عملا
.بوروكراتها نه ميگيرند
ترسي هيچ بگوييم سخن آنها عقل با و بدانيم بالغ و عاقل را مردم اگر !روشن آقاي
بدي چيز ناكارآمد صنعت چند شدن ورشكست نه بگوييم جسورانه اينكه از داشت نخواهيم
بگوييم كه است آن صحيحتر البتهبيبهرهور كارگر تعدادي شدن بيكار نه و است
نمايان را آنها ورشكستگي فقط بلكه نميكند ورشكست را صنعتي هيچ اقتصاد ، آزادسازي
آشكار را آنها "پنهان بيكاري" فقط نيز غيرمولد كارگران مورد در كه همچنان ميكند
وضعيت از ملي منابع و امكانات تمام گرفتن اختيار در با دولتي بوروكراسي.ميسازد
سازگار عدالت تعريف از قرائتي هيچ با وضعيت اين كه حالي در ميكند حفاظت موجود
.نيست
ولي.نگرانند همه و است عليحده بحثي كه هستيد كارگران زندگي آينده نگران شما اگر
و راه نگراني ، اين رفع است؟ اقتصاد كردن نابود و ملي منابع كردن فدا كار چاره آيا
.نميآيد بيرون آزاد اقتصاد همين دل از جز اتفاقا كه ميطلبد ديگر چاهي
راهكار يك ارائه متفكر ، يك يا عالم يك وظيفه كه كرد فراموش نبايد نيز را نكته اين
وانمود دارند دوست بوروكراتها كه آنگونه نيست دولت به جزئياتش تمام با عملياتي
سپردهاند بوروكراتها همين دست به را كشور معنوي و مادي امكانات تمام مردم.كنند
سمت به جامعه هدايت براي را لازم عملياتي راهكار "فكر هزينه" پرداخت با بتوانند كه
جيب از كاغذ و پفك و آهن براي حاضرند بوروكراتها اين اما.كنند ارائه توسعه و رشد
به هم عالمي اگر غريبستان اين در.نپردازند ريالي "فكر" براي ولي كنند هزينه مردم
ميخواهد فقط (آن مخاطرات همه خريدن جان به با) ميپردازد حكومت برنامههاي نقد
.كند ادا دارد خود كشور و مردم به كه را ديني احساس
رسيد آن به بايد كه نقطهاي مختصات ترسيم و دولت برنامههاي نقد در متفكر ، وظيفه
را خود برنامههاي نقدها ، شنيدن با كه است بوروكراتها وظيفه اين و ميشود خلاصه
.كنند هدايت ميدهند وعده كه آنجا به را جامعه و كنند پيرايش اشكالات از
|