هاي نظريه با خلدون ابن نظريه تطبيق
انقلاب
(بخش واپسين) انقلاب دولت نظريههاي و خلدون ابن
لذا و ميشود شروع جامعه در اقتصادي توسعه وجود علت به انقلاب هانتينگتون نظر از
نميشوند انقلاب دچار هرگز عقبمانده بسيار يا و پيشرفته جوامع
به نسبت مرحله هر كه ميداند مراحلي و سيكل از برخاسته را جوامع حركت خلدون ابن
قرار معنا يك به انقلاب مفهوم با تقابل در تطور مفهوم اين و است جلوتر قبل مرحله
عينا را مختلف مراحل است ممكن معمولا و است جهشي حركتي انقلاب كه چرا ميگيرد
ديدگاه از را تحول خلدون ابن كه است اين ميرسد نظر به مهم آنچه اما نگذارد سر پشت
ميكند محسوب جامعه در تغيير عناصر از يكي بهعنوان را انقلاب و كرده بررسي ساختي
است كرده توجه همهجانبه طور به تغييرات بررسي به و
انقلابي جنبشهاي ظهور در موثر عوامل
آنها ذكر به اختصار به كه دارند اهميت برجسته عامل پنج انقلابي جنبشهاي ظهور در
يا شهري جمعيت ميان در مردمي خيزشهاي به منجر كه تودهاي سرخوردگي -ميپردازيم1
بتواند كه وحدتبخش انگيزههاي -ناراضي 3 نخبگان سياسي جنبشهاي -ميشود ، 2 روستايي
در را مختلف گروههاي
و اداري تواناييهاي كه جدي سياسي بحران يك -آورد 4 هم گرد مشترك هدف يك چوب چار
و جنگ در فاجعهآميز شكست نتيجه در ميتواند بحران اين كه ميكند فلج را دولت قهري
كهاجازه جهاني مساعد زمينه -باشد 5 غيره يا و طبيعي فاجعهاي اقتصادي ، ركود يا
.ميدهد را انقلاب شكلگيري
دارند نقش انقلابي جنبش يك ظهور در كه عواملي تمامي نمود خواهيم ملاحظه اين بنابر
عامل جمله از ميكند صدق دولتها دگرگوني مورد در ابنخلدون ديدگاههاي و نظريات در
.ميباشد بحران وجود و نخبگان نارضايتي ترتيب به كه چهارمين و دومين
انقلاب نظريههاي
ماركسيستي نظريه -1
اجتماعي درگيري يك يا خشونتبار پديده يك صرفا انقلابها ماركسيستي نظريه اساس بر
درگيريهاي و توسعه فرآيند در و بوده طبقاتي تضادهاي از ناشي بيشتر بلكه نيستند
ميان تقابل از جامعه در انقلابي مخالفت ماركس نظريه طبق بر ميگيرند قرار اجتماعي
در نيرو دو اين شدن نزديكميشود آغاز توليد اجتماعي روابط و اجتماعي نيروهاي
تضاد از ماركسيستي ديدگاه از انقلاب اين بنابر.است شديد طبقاتي تنازع آغاز واقع
.ميشود ايجاد انقلابي طبقه خودآگاهي و طبقاتي
گرايي كاركرد نظريه -2
برخوردار ويژهاي جايگاه از انقلاب جامعهشناسي در كه مكتب اين صاحبنظران از تن دو
اين انديشمندان ديدگاه در عموما.ميباشد جانسون چالمرز و پارسنز تالكوت بوده ،
كه ميشود گرفته نظر در هماهنگ مجموعهاي و منسجم واحد يك عنوان به جامعه مكتب
اين در.است اجتماعي نظام كاركرد و ساختن متوازن و تعادل حفظ فعاليتهايش همه پايه
بيان خلاصه طور به آن اهميت دليل به انقلاب مورد در را جانسون چالمرز ديدگاه قسمت
.نمود خواهيم
از -ميپيوندد1 وقوع به متوالي عامل سه اثر در انقلاب جانسون چالمرز ديدگاه از
تا و ميدهد رخ نامتعادل اجتماعي نظام صحنه در انقلاب:(قدرت ركود) تعادل رفتن دست
حالت نظام باشند سازگار هم با آن محيطي واقعيتهاي و جامعه يك ارزشهاي كه زماني
از.داخلي يا و باشد خارجي يا است ممكن تغيير منابع و ميكند حفظ را خود تعادلي
از نيز دروني عوامل از و همسايه كشورهاي در انقلاب بروز از ميتوان بيروني عوامل
با عوامل اين:شتابزا عوامل -نخبگان 3 انعطافناپذيري -برد20 نام جديد عقايد
.ميكند تزلزل ايجاد نظامي ، نيروهاي استحكام گسستن
نوسازي نظريه -3
هانتينگتون نظر از.ميباشد هانتينگتون ساموئل مكتب اين معروف صاحبنظران از
يا و پيشرفته جوامع لذا و ميشود شروع جامعه در اقتصادي توسعه وجود علت به انقلاب
نشدن برآورده نظير عللي وي پس.نميشوند انقلاب دچار هرگز عقبمانده بسيار
بهوجود و مخالف گروههاي ائتلاف سياسي ، اشتراك از افراد محروميتهاي و خواستهها
.ميكند ذكر انقلاب بروز شرايط و عوامل جمله از را مختلف طبقات در آگاهي آمدن
ساختاري نظريه-4
كه ساختاري پربصيرت و ذينفوذ نظريه انقلاب مورد در معاصر مهم نظريه چهارمين
شرايط كه است مدعي ساختاري نظريه.پرداختهاند و ساخته را آن تريمبرگر و اسكاچپل
عقبافتاده فناوري نظر از كه كشاورزي عمدتا دولتهاي بر گذشته ، در انقلاب بر عيني
سلطهجويانه اقتصادي و نظامي فشارهاي با دولتها اين كه گرفت شكل زماني در بودهاند
مشروعيت بيگانگان ، تجاوز مقابل در ناتواني بودند ، شده روبهرو پيشرفته كشورهاي
در اختلافنظر با رژيمها اين همچنين و داده كاهش را انقلاب ماقبل رژيمهاي متصور
.بود شده متزلزل خارجي تهديدات با مقابله چگونگي مورد در نخبگان درون
منابع افزايش براي تلاش مانند) خارجي فشارهاي با مقابله براي حكومت سياستهاي
يا (بودهاند روبهرو فقر با قبل از كه مردمي بر اضافي ماليات تحميل طريق از دولتي
مردمي حمايت آن ، متعاقببود كرده ناراضي را تودهها خارجي استثمار اقتصادي آثار
.شكست هم در را بودند شده تضعيف شدت به كه رژيمهايي انقلابي ، جنبشهاي از
بررسي راه از و است كرده تاكيد دولت پديده بر اجتماعي تحولات بررسي در اسكاچپل
عوامل كه است معتقد و پرداخته خود نظريه بيان به آن افول و بحران پيدايش ، چگونگي
بيروني عوامل و نظامي نيروي فرسودگي و دولت بودجه در اسراف طبقاتي ، جنگ نظير دروني
جهتگيري تعيينكننده جديد شرايط و بينالمللي فشارهاي دولتها ، ميان جنگ نظير
.ميداند دولت بقاي كليد و اساسي عنصر را تمركزگرايي وي.هستند دولتها در تغيير
بينالمللي ، جديد شرايط چون بيروني عوامل اثرگذاري از دقيقتري تصوير اسكاچپل
.است داده ارائه انقلاب نهايتا و بحران در غيره و سياسي مكاتب
به هم و دروني عوامل تاثير به هم چين و روسيه فرانسه ، انقلاب سه بررسي در اسكاچپل
از وياست كرده اشاره فوق انقلاب سه ظهور و بروز در بيروني شرايط و عوامل تاثير
و فرانسه انقلاب از بيش بينالمللي سازمانهاي و تفكرگرايي اجتماعي حركتهاي وجود
.ميكند ياد انقلابها زمينهسازان بهعنوان چين و شوروي
انقلاب نظريههاي و خلدون ابن
طبقه دو تضاد.بودهاند طبقاتي تضادهاي از ناشي انقلابها ماركسيستها ديدگاه از
را سوسياليستي انقلاب يك نويد ماركس به سرمايهداري دوران در بورژوازي و پرولتاريا
ديدگاه با كاملا بنگريم تضاد به نيز خلدون ابن ديدگاه از اگر و ميداده
بيشتر بسيار نظريه دو اين افتراق وجه ميرسد نظر به اما دارد ، مطابقت ماركسيستها
باعث ميتواند اجتماعي امر هر كاركردگرايان ديدگاه از.باشد تشابههايش وجه از
تعادل و زند هم بر را جامعه ارزشي ساخت نحوي به آنكه بر مشروط شود ، انقلابات بروز
سير مرحله در قدرت ركود و تعادل عدم تفاسير اين بانمايد آشفتگي دچار را مزبور
نارضايتي از سطحي همچنين و ميدهد رخ پريشاني يعني پنجم ، مرحله در بيشتر دولتها
.است حكومتي امور در بيگانگان و موالي دخالت آن علل كه ميشود ايجاد نخبگان
يعني پنجم ، مرحله در سپاه رفتن تباهي به رو شتابزاي عوامل از ميتوان همچنين
توسعه وجود علت به انقلابات نوسازي ، مكتب صاحبنظران نظر از.برد نام پريشاني
دچار هرگز عقبمانده بسيار يا و پيشرفته جوامع لذا و ميشود شروع جامعه در اقتصادي
.است تضاد دچار خلدون ابن نظريه با امر اين كه نميشوند انقلاب
اين علت و ميدهد رخ عقبمانده جوامع در بيشتر انقلاب ساختاري ، نظريه ديدگاه از
براي موجود منابع از بتواند بهتر كه حكومتي جديد نظام يك تاسيس ميتوان را امر
هم.نمود بيان نمايد ، مقابله پيشرفتهتر كشورهاي سوي از خارجي تهديدات با مقابله
ميدانند دولت بقاي كليد را اجتماعي همبستگي و تمركزگرايي خلدون ابن هم و اسكاچپل
اصلي عامل شود ، اجتماعي همبستگي و تمركزگرايي نابودي موجب آنچه آنها باور به و
.است دولت اضمحلال
اشاره جامعه در انقلاب و بحران بروز در بيروني و دروني عوامل به دانشمند دو هر
نظامي مالي بحران مردمي ، حركتهاي رشد طبقاتي ، تعارض چون دروني عوامل از و ميكنند
هجوم همانند بيروني عوامل و اداري سيستم پاشيدگي هم از و نظامي نيروي نابودي و
ياد انقلاب بروز در موثر عوامل بهعنوان بينالمللي شرايط ايجاد و خارجي دولتهاي
.ميكنند
نتيجه
در تحول و تغيير و دولت تشكيل و دولت مفاهيم با آشنايي مقاله اين نگارش از كلي هدف
مهم نظريههاي با دولت دگرگوني نظريه تطبيق همچنين و خلدون ابن ديدگاه از دولتها
كه است اين اول نكته:ميسازد روشن خواننده براي را مهم نكته دو كه بود انقلابي
كه دارند تاكيد همگي ساختاري و نوسازي و كاركردگرايي و ماركسيستي نظريه چهار
مهم ويژههاي كار انجام يا تودهها ، انتظارات ساختن دربرآورده دولت ناتواني
اين و ميشود منجر آن قهري قدرت تضعيف و حكومت مشروعيت كاهش به سياسي و اقتصادي
و ماركسيستي نظريه اصلي كاستيهاي از يكي اما ميدهد ، افزايش را انقلاب احتمال امر
جنبشهاي توفيق در اساسي عنصر دو به آنها نسبي توجه عدم نوسازي ، و كاركردگرايي
هدف يك چارچوب در را مختلف گروههاي بتواند كه وحدتبخش انگيزهاي ;است انقلابي
.سازد امكانپذير را انقلاب كه بينالمللي محيط وجود و آورد گردهم انقلابي مشترك
انقلابها بروز در موثر عامل بهعنوان بينالمللي محيط وجود به ساختاري نظريه اما
نظريه ميتوان اسكاچپل نظريه با خلدون ابن نظريه مقايسه از بنابراين دارد ، توجه
اما.داد جاي ساختاري نظريه رديف در انقلابي نظريههاي ميان از را خلدون ابن
نظريه دو.است نوسازي نظريه خلدون ابن نظريه با انقلابي نظريه متناقضترين
.دارند اشتراك وجه خلدون ابن نظريه با كمي حدود تا ماركسيستي و كاركردگرايي
كه ميداند مراحلي و سيكل از برخاسته را جوامع حركت خلدون ابن كه است اين دوم نكته
انقلاب مفهوم با تقابل در تطور مفهوم اين و است جلوتر قبل مرحله به نسبت مرحله هر
مراحل است ممكن معمولا و است جهشي حركتي انقلاب ، كه چرا ميگيرد قرار معنا يك به
خلدون ابن كه است اين ميرسد نظر به مهم آنچه اما نگذارد سر پشت عينا را مختلف
در تغيير عناصر از يكي بهعنوان را انقلاب و كرده بررسي ساختي ديدگاه از را تحول
.است كرده توجه همهجانبه طور به تغييرات بررسي به و ميكند محسوب جامعه
زاده قلي بهنام
:ماخذ و منابع
كتاب ، نشر تهران ، گنابادي ، پروين ترجمه خلدون ، ابن مقدمه عبدالرحمن ، خلدون ، ابن -1
.1359
.اول ، 1358 چاپ جامعهشناسي ، نظريههاي عبدالمعبود ، انصاري ، و حسين اديبي ، -2
.اول ، 1374 چاپ سروش ، انتشارات مسلمان ، متفكران اجتماعي انديشه تقي ، ارمكي ، آزاد -3
.اول ، 1376 چاپ خلدون ، ابن جامعهشناسي تقي ، ارمكي ، آزاد -4
انتشارات روئينتن ، مجيد ترجمه اجتماعي ، انقلابهاي و دولتها تدا ، پل ، اسكاچ -5
.سروش ، 1376
.تابستان1378 اول ، چاپ سمت ، انتشارات اسلام ، در اجتماعي تفكر تاريخ -6
هشيرزاده ، حميرا ترجمه نظري ، چشمانداز از اسلامي انقلاب جيمز ، دفروتزو ، -7
.قائم ، 1379 انتشارات
.اول ، 1370 چاپ تهران ، خلدون ، ابن عقايد كليات عزتالله ، رادمنش ، -8
.سوم ، 1375 چاپ تهران ، اجتماعي ، علوم فرهنگ باقر ، ساروخاني ، -9
.سوم ، 1371 چاپ تهران ، خلدون ، ابن انديشههاي در پژوهشي محمدعلي ، شيخ ، -10
.سوم ، 1376 چاپ نور ، پيام دانشگاه انتشارات انقلاب ، جامعهشناسي مجيد ، كاشاني ، -11
انتشارات فاضل ، تهران ، -توسلي ، ر -غ مترجمان جامعهشناسي ، مباني بروس ، كوئن ، -12
.سمت ، 1372
.اول ، 1366 چاپ تهران ، وثوقي ، منصور ترجمه اجتماعي ، تغييرات روشه ، گي -13
و 1 ، شماره 2 طباطبايي ، علامه دانشگاه اجتماعي ، علوم نامه جواد ، يوسفيان ، -14
.زمستان 1370 و پاييز
|