تماشاگر نگاه
نباشند موافق اگر حتي...
كردم نگاه گرگ به فقط
34-لينچ زبان از لينچ

تماشاگر نگاه
بيار بهياد را نولان كريستوفر
ابراهيمي افشين
پيش كه رفته را مسيري همان فاصله سال ده با جوان ، نولان كريستوفر گفت بتوان شايد
جوايز بلندشان فيلم اولين با ابتدا دو هر:بود كرده طي تارانتينو كوينتين او از
كرده آشكار كاملا را نبوغشان دوم فيلم با.كردند خود آن از را مستقل جشنوارههاي
و اسكار آكادمي توجه مورد حال عين در و ريختند بهم را دراماتيك روايت قواعد و
اعتبار از حدي به سومشان فيلم ساخت در بالاخره و ;گرفتند قرار ديگر معتبرتر جوايز
افتخار با (پاچينو و دنيرو مثل) بازيگري اسطورههاي كه بودند رسيده تجاري و هنري
.ميپذيرفتند را فيلمهايشان در نقش ايفاي
از پيش و است تازهكار و تجربه كم هلند سينمايي فيلمهاي ساخت در فقط نولان البته
را فيلمسازي او.است كرده شركت جشنوارهها در آنها با و ميساخته كوتاه فيلم اين
از فيلمبرداري با و كرد شروع پدرش ميليمتري هشت دوربين با و سالگي هفت سن در
با "روي دنباله" او ، بلند فيلم نخستين كه چند هر.ساخت را فيلمش اولين عروسكها
بيار ياد به او دوم فيلم اما كرد ، كسب جوايزي و شد روبهرو جشنواره چند استقبال
اولش ، فيلم موفقيت از استفاده با نولان.انداخت زبانها سر بر را او نام كه بود
گاي:بگيرد كار به دومش فيلم در را ستاره ، غير اما شده ، شناخته بازيگر چند توانست
دلار ميليون پنج مختصر بودجه با كه بيار ياد به.پنتوليانو جو و ماس آن كري پيرس ،
و گشت روبهرو مستقل فيلمهاي جشنوارههاي خوب بسيار استقبال با بود ، شده ساخته
و اسكار مثل اصلي جريان جوايز توجه مورد و كرد كسب را اسپيريت و ساندنس اصلي جوايز
براي كه داشت متحده ايالات در دلاري ميليون فروشي 25 فيلم.گرفت قرار هم گلوب گلدن
فيلم ، نسبي تجاري موفقيت از مهمتر اما.بود خوب بسيار كم بودجه اين با مستقلي فيلم
اسمش ناگهان و كرد جلب را توجهها كه بود نولان غيرمتعارف كارگرداني و فيلمنامه
فرو حيرت در را بيننده ابتدايي تيتراژ همان از فيلم.انداخت زبانها سر بر را
اينكه جاي به پولارويد ، عكسهاي عكس بر و ميشود ديده مردي دست در عكس يك:ميبرد
ميداد اجازه فيلمش تيتراژ پايان در نولان.ميشود محو تدريج به شود ، آشكار تصويرش
سرنخ اين و ميديده اول به آخر از را واقعهاي داشته كه بفهمد شده گيج بيننده كه
(معكوس روايت) نولان روش ياد به نميآورد ، در سر هم فيلم ادامه از وقتي كه اوست
داستانش تاثيرگذاري آنها ، تكه تكه نمايش و وقايع سنجيده بسيار تقطيع با اوبيفتد
انتهاي و ابتدا در صحنههايي كه بود داده اجازه آن بر علاوه و بود كرده تشديد را
قبلا آنچه با وقايع مفهوم تفاوت مشاهده با بيننده تا شود تكرار داستان از قسمت هر
بلكه بود ، كرده معكوس را وقايع روايت ترتيب تنها نه نولان.شود شوكه ميكرده ، فكر
و ميكرد پيچيدهتر چه هر را داستان كه بود گنجانده هم فلاشبكهايي آنها بين در
و مغشوش راوي ، ذهني ناراحتي خاطر به هم بكها فلاش همين كه ميشد معلوم پايان در
!بودهاند اشتباه
فيلمش كه بود كافي نولان جزييات از سرشار و برانگيز تفكر جذاب ، بسيار فيلمنامه
و داشت ارائه براي اين از بيش بسيار او اما ;شود تاثيرگذار و مهم اثري به تبديل
كارگرداني در تبحرش فيلم اين با تنها نه او.هست هم نوآوري كارگردان كه داد نشان
كه آنجا از.كرد دوري هم معمول و ساده ساختار از جسارت كمال در بلكه داد ، نشان را
فلاشبكها وجود نبود ، برخوردار زماني مستقيم توالي از داستان روايت اساسا
نولان كريس اما.شود داستان حد از بيش پيچيدگي و وقايع شدن نامفهوم باعث ميتوانست
اين خوبي به سفيد ، و سياه و رنگي فيلمبرداري با تمايز ايجاد ساده بسيار تمهيد با
در و بود داستانش با تناسب در بهخوبي هم او هوشمندانه دكوپاژ.كرد حل را مشكل
جواب تلفن به" خالكوبي روي از چسب كندن و لني پاي اينسرت به قطع مثل صحنهها بعضي
دچار مرد جاي به لني فريمي چند و كوتاه جايگزيني.بود تاثيرگذار بسيار "نده
به را آن بتوان شايد كه بود زيبايي ايده هم فلاشبك سكانسهاي از يكي در فراموشي
;گذاشت "مبارزه باشگاه" فيلم مشابه نماهاي و فينچر ديويد به نولان احترام اداي حساب
باشگاه" در سينگر مارلا شماره همان هم را تدي تلفن شماره فيلمش در نولان كه چرا
عاملي هم بيار ، ياد به انتظار از فراتر بسيار ارزشهايبود داده قرار "مبارزه
سرعت به را كمتجربه و جوان نولان هم و شد پيرس گاي پيش از بيش شدن مطرح براي
سابقه از استفاده با ميتوانست ديگر او.كرد اعتبار و نام صاحب كارگرداني به تبديل
پيشنهاد به هم صاحبنامي بازيگر هيچ و بگيرد فيلمهايش براي بيشتري بودجه درخشانش
يك منتظر همه كه حالي در و تعجب كمال در اما.نميگفت نه او از فيلمي در بازي
اثر يك ساخت جاي به داد ترجيح نولان كريس بودند ، او از ديگر عجيب فيلمنامه
كه فيلمنامهاي او.كند بازسازي "بيخوابي" نام به را نروژي فيلم يك اوريجينال ،
در تغييراتي كرد ، انتخاب را بود نوشته محصول 1999 فيلم اساس بر هايتز هيلاري
سودربرگ استيون بار اين.شد آن ساخت كار به دست و نمود اعمال روابطشان و شخصيتها
اصلي نقشهاي هم برده اسكار بازيگر سه و شدند او فيلم كنندگان تهيه كلوني جرج و
.سوانك هيلاري و ويليامز رابين پاچينو ، آل:پذيرفتند را فيلم
يك قتل بررسي براي كه لسآنجلس سابقه با پليس يك دارد ، را دورمر ويل نقش پاچينو
آلاسكا در كوچكي شهر به ،(داناوان مارتين) هپ همكارش ، همراه به ساله ، هفده دختر
به هپ و دورمر.است روشن ساعات اكثر در قطبياش جغرافياي دليل به كه ميشود اعزام
فينچ والتر نام به است نويسندهاي كه ميپردازند قتل اصلي مظنون درباره تحقيق
پيدا براي تلاش در كه دورمر.ميرسد قتل به هم هپ و ميگريزد فينچ اما.(ويليامز)
بازي دام در است ، شده همراه (سوانك) محلي تازهكار پليس يك با فراري نويسنده كردن
روشنايي كه حالي در...كند پيدا را او ميكند تلاش و ميافتد فينچ گربه و موش
فيلم با نولان.است برده تحليل را تصميمگيريش و تفكر قدرت او ، بيخوابي و دايمي
ترتيب اين به.است كرده ايجاد هم زيادي توقع و كرده كسب زيادي طرفداران قبلياش
نامتعارفش آثار هم باز ميتواند جوان كريس كه شود معلوم تا است بيخوابي به چشمها
سينماي جذب اينكه يا دهد ، ادامه را فينچر و تارانتينو امثال راه و دهد ادامه را
.داد خواهد ادامه تجاري صرفا فيلمهاي با و شده هاليوود اصلي جريان
نباشند موافق اگر حتي...
"بيخوابي" درباره نولان كريستوفر با گفتوگو
آمريكا سينماي
تعيين در گناه احساس نقش درباره چيزي فيلم موضوع ميكنم فكر
خود حد از گناه احساس به واكنش در نوعي به شخصيت دو ميگويدهر اخلاقيات تغيير يا
ميكنند تجاوز
ميكرد؟ وارد شما روي زيادي فشار "بيار ياد به" دنبال به اوريجينال فيلم يك ساختن
*
رفتيد؟ بازسازي يك سراغ به كه كردند تعجب مردم
ياد به" اكران به ماه چند هنوز كه كردم شروع وقتي را "بيخوابي" روي بر كار راستش
به را فيلم اين زياد ميپرسند ، مردم كه آنچه برخلاف خاطر همين به.بود مانده "بيار
استقبالي چه كه نميدانست موقع آن كس هيچ چون ;نميبينم "بيار ياد به" دنباله چشم
و ميانگيزد بر را من كه چه هر تا باشم آزاد بايد كردم فكر.ميشود فيلم آن از
.بود الهامبخش خيلي نظرم به هم اصلي فيلم.بدهم انجام مياندازد راه به را تخيلم
داشتن و آزادي باعث را زياد بودجه داشتن اختيار در كارگردانيت ، تجربه سومين در
*
بود؟ محدودكننده يا ديدي بيشتر انتخاب حق
را كار مرحله هر در و است رفته بالا تصاعدي بودجههايم ساختهام ، كه فيلمي هر در
تمام كه ميبينيد روز هر آخر اينكه براي.ديدهام يكسان اطمينانبخشي طرز به
پرده روي كه چيزي و گرفتهايد كه بوده نماهايي براي فقط شده ، انجام كه كارهايي
لزوما _ ميشود برهم بودجه و پرخرج مسائل شامل كه _ ديگر چيزهاي همه پس.آمد خواهد
.ندارد ماجرا خلق يا تصوير سري يك كردن تصور خلاق مرحله بر تاثيري
در را ويليامز رابين و پاچينو كرديد ، آل شروع "بيخوابي" روي را كار اول وقتي*
داشتيد؟ ذهن
چيزها اين به ميكنم ، كار صحنهها پرداخت يا فيلمنامه روي وقتي ميكنم سعي من خوب
محدود را نوشتن مقدار يك چون باشم ، نداشته ذهن در را بازيگري ميكنم سعي.نكنم فكر
يك.كردهاند ايفا قبلا آنها كه ديگري شخصيتهاي نوشتن به ميكنيد شروع.ميكند
بود ، موافق آن با خيلي هم فيلمنامه ، نويسنده [هايتز] هيلاري و دادم انجام كه كاري
و كردم فكر آن به طور اين اولش پس.بود عادي آدمهاي قالب در شخصيتها تصور
بايد اول بالاخره.نداشتند مخالفتي روش اين با هم الكون و وارنر برادران خوشبختانه
داراي كسي ;ميشد پيدا ستارهاي آن براي بعد تا ميگرفت شكل دورمر ويل شخصيت
را لازم جذابيت و سمپاتي آنها براي كه تماشاگر با آشنا كسي تماشاگر ، با ارتباط
.بكشاندشان خودش دنبال به انتظار از دور داستان يك در را آنها بتواند تا باشد داشته
بود ايدهآل نقش اين براي قبل ، در عالي پليسي شمايلهاي ايفاي سابقه با پاچينو پس
علاوه به.ميرسيد نظر به جور پليس شمايل و داستان متفاوت مسير براي من عقيده به و
به كه دارد هم زيادي ستارهوار جذابيت و است تاريخ ستارههاي بزرگترين از يكي آل
خودش دنبال به تاريك بسيار موقعيتي داخل را بيننده تا داشت لازم شخصيت اين من نظر
بازيگر به وقتي طبعا فيلم ، مركز در پاچينو آل مثل كسي داشتن با هم بعد.بكشاند
بگيرد قرار او مقابل بتواند كه باشد قوي حضوري با كسي بايد ميكنيم ، فكر او مقابل
با عميق ارتباط اين و توجه قابل كريزماي اين ويليامز رابين.نياورد كم جلويش و
اما تاريك ، شخصيت يك نقش او.پيوست ما به كه بود عالي خيلي و دارد را بينندگان
.است نشده ديده نقشي چنين در حال به تا و دارد را واقعي ، بسيار
دارد؟ شخصيتها رواني انگيزه در نقشي چه گناه احساس شما نظر به
*
كه داريم شخصيت دو و است گناه احساس به نسبت واكنش درباره فيلم اصلا كه من نظر از
.ميكند جالب را دو آن رابطه كه است مسئله اين و ميكنند گناه احساس متضاد طريق به
اخلاقيات تغيير يا تعيين در گناه احساس نقش درباره چيزي فيلم موضوع ميكنم فكر
.ميكنند تجاوز خود حد از گناه احساس به واكنش در نوعي به شخصيت دو هر.ميگويد
در تيرهاي فضاي چنين روز ، نور و روشن صحنههاي در عليرغمفيلمبرداري اينكه*
بود؟ برانگيز چالش برايتان كنيد ايجاد فيلم
بحث خيلي فيلمبرداري مدير فيستر ، والي با آن مورد در و رسيد نظرم به ايده اين
حتي تصاويرت كه ميدهد اجازه صحنهها ، زمينه در روز نور دائمي حضور كه كرديم
شب در فيلمبرداري موقع چون.ميكني فيلمبرداري شب در كه باشد وقتي از تاريكتر
سعي كه حالي در.كارها جور اين از و كني روشن چراغ و بگذاري مصنوعي نور كه ناچاري
هست پنجرهاي اتاق عقب در جايي كه كنيم ايجاد حالي در را تاريك داخلي فضاهاي كرديم
و بافتها فرمها ، اشباح ، كه ميدهد اجازه شما به و ميشود داخل آن از نور كه
نفر يك كه است جايي تاريك ، خيلي داخلي فضاي يك.كنيد ايجاد تاريكي خيلي اعماق
ميتوانيد را احساس جور همه ترتيب اين به.شود پنهان نور از و رفته عقب ميتواند
.بشود شب از تيرهتر فيلم روز روشنايي در ميشود باعث كه كنيد خلق
ميكنند؟ سوال "بيار ياد به" درباره شما از مردم هنوزهم *
بيشتر را داستان معماي اخيرا اينكه مثل ولي ميپرسند ، آن درباره مرتب مردم بله
.پذيرفتهاند
روز يك نميخواهيد.تاريكند و جدي فيلمهايي دو هر "بيار ياد به" و "بيخوابي"
*
بسازيد؟ كمدي هم
نظر اين با ديگري كس شايد چند هر ;مزهاند با هم خيلي جفتشان من نظر به خوب
بسازم ، فيلم جور همه دارم دوست.كنم كار كمدي يك دارم دوست خيلي.نباشد موافق
چيزي چه اينكه از.است جالب برايم فيلم از ديگري نوع هر موزيكال ، از غير احتمالا
خيلي ميشود ، "بيخوابي" و "بيار ياد به" مثل فيلمهايي بودن جدي و تاريك باعث
.ميكنند ايجاد خنده نمايش موقع هم آنها كه چند هر ;ميگيرم ياد چيزها
نوشتهايد خودتان كه داستاني براساس فيلمسازي با فرقي چه "بيخوابي" كارگرداني
*
ميكنيد؟ عمل روش همين به هم آينده در داشت؟
ديگري كس كه ساختهام چيزي است باري اولين اين و نوشتم خودم را قبلم فيلم دو
فيلمنامه از استفاده.كنم استقبال كار روش دو هر از آينده در نظرم بهاست نوشته
نويسنده خودتان كه وقتي از بيشتر ميتوانيد چون ميدهد ، شما به آزادي نوعي ديگر كس
بعد و برسيد چيزي به كه است خوب خيلي.كنيد كار متن پرداخت و پيشبرد روي هستيد هم
اضافه كردهايد تحسينش قبل از كه چيزي روي را خودتان خلاقيت روال فيلمساز عنوان به
.كنيد
"بيخوابي" در "بيار ياد به" تدوينگر و فيلمبرداري مدير با دوباره كردن كار براي
*
داشتيد؟ دردسري
بود ، نشده اكران "بيار ياد به" هنوز اينكه با.بودم شانس خوش خيلي لحاظ اين از
داشت هماهنگي "بيخوابي" سبك با آنقدر و بود درخشان چنان آن تدوين و فيلمبرداري
.بودند موافق قبلي تيم همان با همكاري براي من پيشنهاد با همه كه
ببينيد؟ را فيلم اصلي نسخه كه كرديد تشويق را رابين يا آل*
نسخه كنم ، كار را پروژه اين شد قرار وقتي از هم خودم و نكردم را كار اين اصلا
كنيم تكرار اصلي نسخه در بودن خاطر به را چيزي ميخواستيم نه چون ;نديدم را اوليه
اول فيلم بازتاب فيلمم نميخواستم.باشيم داشته پرهيز كاري از خاطر اين به نه و
داشته دراماتيك كاركرد خودش براي اوليه ، نسخه از فارغ كاملا بايد فيلم اين.باشد
متفاوت افرادي كرديم تلاش ما و ميرسد شخصيتپردازي به كه جايي در خصوص به و باشد
بودم خوشحال من ميشد ، مربوط بازيگرها به كه آنجايي تا پسكنيم خلق قبلي نسخه از
.كنند كار فيلمنامه مبناي بر فقط آنها كه
را زن شخصيت ميخواستيد آگاهانه فيلم ، در بازي براي سوانك هيلاري انتخاب در
*
بكنيد؟ اصلي فيلم از جوانتر
قطعا جواب و ميديديد اوليه فيلم در كه است كسي از متفاوت خيلي فيلمنامه شخصيت
شروع را پليس نيروي در كار تازه كه داريم را كسي اينجا.است آن فاكتورهاي از يكي
.ميگذارد تاثير پاچينو آل با او رابطه نوع روي خيلي اين و كرده
كنيد؟ همكاري فيلمي در برادرتان با هم باز كه داريد برنامهاي*
هوارد زندگينامه فيلم اما ;ميكنيم كار چيزي روي هم با داريم حاظر حال دربله
.ميشوم نوشتنش مشغول كه است بعديم كار هيوز
كردم نگاه گرگ به فقط
ميگويند "بيخوابي" از بازيگران
اما.است كرده دريافت جايزه و شده تحسين زيادي نقشهاي ايفاي خاطر به پاچينو آل
بوده پليس ماموران قالب در او ، يادماندني به نقشآفرينيهاي از قابلتوجهي تعداد
پليس يك نقش هم "بيخوابي" در او."مخمصه" و "عشق درياي" ،"سرپيكو" مثل:است
در اما.است كرده مختل را تصميمگيريش قدرت بيخوابي به ابتلا كه دارد را باتجربه
رابين.نيست باشد ، برده اسكار كه بزرگي ستاره پاچينو فقط ،"بيخوابي" بازيگران بين
كه است سوانك هيلاري هم فيلم ديگر بازيگر و دارد قرار او مقابل در هم ويليامز
جشنواره در بازيگر سه اين.است شده اسكار برنده بار يك هم او كمش ، سن عليرغم
_ شد برگزار "بيخوابي" عمومي اكران از پيش هفته چند كه _ نيويورك در ترايبكا فيلم
در شخصيتش شرايط مشابه كه گفت پاچينو.دادند جواب فيلم اين مورد در سوالاتي به
.است داشته سروكار بيخوابي با هم خودش فيلم ،
هم تمايلي و نخوابيدهام اصلا شب چهار تا كه بوده مواقعي.است بوده عمدي ولي.بله
اگر نه و بخوابم ميتوانستم نه كه بوده هم دورههايي البته.نداشتهام كار اين به
زدن قدم به را شب كه بود اين نتيجهاش و شوم بيدار ميتوانستم ميخوابيدم
.ميگذراندم
فكر وقتها بعضي:ميگويد هم مختلف فيلمهاي در پليس نقش تكرار علت درباره او
وقت چند هر هم من پس.ببينند طوري اين نقشهاي در را من دارند دوست مردم كه ميكنم
من.كردم بازي نولان كريس خاطر به خاص فيلم اين در البته.ميپذيرم را آن بار يك
فكر.ميسازد فيلم كه روشي و او كار از طور همين و بردم لذت "بيار ياد به" از خيلي
ايده از اينكه ضمن ;كردم بازي فيلم اين در كه بود دليلي بزرگترين اين ميكنم
.ميآيد خوشم بد خوب ، آدم از.بد خوب ، آدم يك.ميآيد خوشم متناقض و پيچيده شخصيت
باز است ، گرفته كه اسكاري جايزه و هنري اعتبار عليرغم ساله سوانك 27 هيلاري اما
احساس آن كاملا:ميگويد او.ميداند بزرگ افتخار يك را پاچينو كنار در بازي هم
زبانم ميشود باعث او "!كنم بازي فيلم پاچينو آل با است قرار":هست يادم را اولم
است بازيگر هر براي رويا يك واقعا اينكنم توصيف را احساسش نميتوانم.بيايد بند
.پاچينو آل پدرخوانده ، افسانه ، يك بگيرد ، قرار شمايل يك كنار در بتواند كه
را فيلمها او ;دارد دوست را بازيگرها كه است اين خوبش نكته و است رويا يك او
بهترين به فيلم تا ميكند كار همه او.دارد دوست را فيلمسازي فرآيند و دارد دوست
هم خيلي و است زرنگ خيلي او.ميكند حمايت همه از لحظه هر و دربيايد ممكن شكل
به نه البته.است بامزه واقعا آل.نميدانند مردم بيشتر كه است چيزي اين.بامزه
.است بامزه خيلي هم باز ولي رابين ، بامزگي
رابين.است گرفته قرار تاثير تحت طور اين كه نيست سوانك هيلاري فقط اين اما
نباشد ، سينما تاريخ بازيگران بهترين از يكي اگر حتي باتجربه ، و درخشان ويليامز
او و است خوشحال پاچينو با همراهي از هم او اما.است كمدينها بهترين از يكي حداقل
در.است مهرباني و شيرين مرد هم بسيار و است بامزه واقعا او:ميكند تحسين را
آنها.است خشن هم خيلي _ ميبينيم هم دنيرو رابرت در كه طور همان _ اين مقابل
.است زياد هم معلوماتشان و كردهاند همراه ذكاوتشان با را آن و دارند زيادي استقامت
.گرفتم ياد زيادي درس او از
است عجيب برايش حالا و ميديده بت يك مثل را پاچينو هم ويليامز مثل ستارهاي حتي
من عظمتشان برميخورم ، پاچينو مثل آدمهايي با وقتي:دارد دوستي رابطه او با كه
با ميكند شروع) "است كورليونه مايكل اين واي" ميگويم همه مثل هم من.ميگيرد را
ولي.ميشناسمشان بعد و ميشوم آشنا آنها با بعد(زدن را "پدرخوانده" آهنگ دهان
.ميشوم شوكه آنها ديدن با هم هنوز
درباره دارد ، ماهه پانزده دوقلوهاي دانجلو ، بورلي بازيگرش ، همسر از كه ويليامز
اينجا به چطور نميدانم و كردهام بازي زيادي فيلمهاي در:ميگويد زندگيش
بهترين اين ميكنم فكر !شدهام هم بچهدار مدت همين در كه جالبتر آن از.رسيدهام
.است زندگيم دوران
است خالص نيويوركي يك و برانكس بچه است ، ستاره هم ستارهها براي كه پاچينويي اما
علت.گذراند تورنتو و ونكوور در را زيادي مدت "بيخوابي" فيلمبرداري براي كه
سال از زمانهايي در كه ميگذرد آلاسكا در داستان كه بود اين لوكيشن اين انتخاب
من خانه در بياييد ميگفتم بود من به اگر قطعا.است روشن هوا ساعت روزي 23
تاثير لوكيشن حال هر به اما.نكشانيد آنجا تا راه همه اين را من و كنيد فيلمبرداري
فيلمبرداري جايي در.است قشنگي جاي هم كانادا علاوه به و دارد فيلم در زيادي
به زياد كه بود هم گرگ تازه.ديدم هم بهمن يك من.ميديديم را خرسها كه ميكرديم
كناري قايق در.ميخوابيديم قايق روي شبها ما و نبود هتل آنجا !ندارم عادت ديدنش
!داشت گرگ يك خانگي ، حيوان عنوان به كه بود خانمي من
است؟ ميكرده هم بازي گرگ اين با خشن پاچينوي آيا
.همين و كرد نگاهم هم او و كردم نگاهش فقط.نزدم هم دست بهش.عمرا
حضور خودش "بيخوابي" اكشن صحنههاي بعضي در هم باز اما.است ساله پاچينو 62 آل
.نكرد استفاده بدل از و داشت
آماده قبل از صحنهها طور اين براي بايد ميشويد ، پير وقتي.باشيد فرم روي بايد
يا 4 ساعت 3 صبح ميكردم ، دنبال را دنيرو بابي ميبايست "مخمصه" در وقتي.شويد
زير ! بوم...و نكردم گرم كافي اندازه به را خودم دويدن از قبل.داشتيم فيلمبرداري
بعد ;"شدهام پيره آل مثل" گفتم خودم به و شد متوقف فيلمبرداري.شد كشيده زانويم
!هستم پيره آل من كه آمد يادم
34-لينچ زبان از لينچ
سرد شبهاي گرم ، روزهاي
رادلي كريس:گردآوري
پوريا امير:ترجمه
مقدمهچيني تكنيكي ، پيشرفتهاي از غير به فيلم ، دو اين آشكار تفاوتهاي از يكي
*
كنيد؟ شروع را داستانگويي ديگر كه بوديد گرفته را تصميمتان آيا.است روايت
.نميكردم فكر داستان به واقعا.ميشد بافته هم به ايدهها تاروپود كمكم.بله
خب ، ودارد پايان و وسط شروع ، جورهايي يك انگار ديدم كه طوري آمد ، يكهو خودش
با كه نداشتم را آمادگياش من چند هر.بود آمده ديگر حال ، هر به وليشدم غافلگير
داستان آن چرا نميدانم.نميآيد يادم اصلا آمد ، طور چه اينكه حتيكنم كار داستان
.آمد ذهنم به
ميخواندند ، را آن ديگران كه چيزي ميكردم ، عرضه را چيزي كه بود باري اولين اين
داشت تازه.نه يا بدهند پول بالايش كه ميگرفتند تصميم و ميكردند قضاوت دربارهاش
يكي به را آن نوشت ، فيلمنامهاي كسي وقتي هاليوود ، در مثلا كه ميشد دستگيرم
فهم قابل متن ، ميخواهد آدم آن كه ميشود شروع مشخصي فرآيندبخواند كه ميدهند
نفري ده هم گاهي.كرد واضح و صريح مرگ سرحد تا بايد را داستانها از خيلي.شود
زمان مرور به.بياورند در سر آن از ميخواهند هم همهبخوانند را آن بايد كه هستند
آن اصلا اين.نمانده باقي انتزاعي چيز هيچ ديگر چون ميآورند ، در سر همهشان هم
تغيير كلي و شده رويش تازه توافق ميليون ميخواست500 اول از آدم كه نيست چيزي
به هم نوشته را آن كه كسي.نميكند رضايت احساس هم نفر ده آن از نفر يك حتي.كرده
.نيست خوباست عذاب و رنج همهاش.نيست راضي وجه هيچ
را آن مايهها ، اين در كسي يا ويراستار فقط احتمالا مينويسد ، كتابي آدم وقتي
پيش تازهاي فرصتهايميشود بررسي چيزها خيلي است ، خالصتر اين اما.ميخواند
ميشوند ، آدم قصد متوجه تا.بدهد توضيح را چيز همه نيست مجبور آدم و ميآيد
ابهام كارتان نباشيد ، چيزي نگران" اينكه يا ".كردم درك را شما حس بله ، ":ميگويند
.دست اين از چيزهايي و "دارد زيبايي
.بود صنعت آن طرف به حركت شما قصد مقطع ، آن در ولي
*
خوب.نميرفتم صنعتي هيچ طرف به آگاهانه.نميگذشت چيزي چنين ذهنم در اما بله ،
.بود اينجا در مركزش و آمريكا فيلم موسسه لوسآنجلس ، به آمدنم دليل تنها كه ميدانم
"مادربزرگ" فيلم و آمده فيلادلفيا به ولاني توني كه افتاد اتفاق وقتي ماجرا اين
.ديد را
|