بگذاريم احترام زمين قانون به
زمين توليد باز برآهنگ مصرف فزوني
بگذاريم احترام زمين قانون به
نميشوند ديده كه واقعيتهايي و تهران گسلهاي زمينلرزه ،
:اشاره
فعاليتهاي كه جبرانناپذيري و سنگين زيانهاي و بسيار خطاهاي و آزمون از پس
پايدار زندگي كه شده حاصل نتيجه اين است ، كرده وارد مسكون كره زيست محيط بر انساني
رشد و صنعتي انقلاب از پس.است طبيعت قوانين با او منطقي رفتار گرو در آدمي سالم و
بيرحمانه طبيعي منابع از بهرهبرداري ميلادي ، بيستم سده طول در فنآوري روزافزون
زيادي حد تا را منابع اين توليد باز توان زمين كره كه صورتي به بوده نامتعادل و
.است داده دست از
سهم بيشترين كه است كلانشهرهايي برآمدن بيرويه ، توسعه نماد غمانگيزترين اما
دانشمندان.داشتهاند خاك فرسايش و آبوهوا آلودگي زيستي ، تعادل همزدن بر در را
مصرف پر جهان ويژه به بشر آزمندي سويآن يك در كه مصاف اين در گفتهاند همواره
تدبيري اگر دارد قرار طبيعت تجديدناپذير و محدود منابع ديگر سوي در و است حاكم
مهيب ، توفانهاي ويرانگر ، سيلهاي.بود خواهد بازنده آدمي سرانجام نشود ، انديشيده
عبارتي به و طبيعت قوانين مجموعه به بهاندادن از ناشي پرخسارت ، زمينلرزههاي
.است زمين قانون
پاياني دهه در طبيعي مهم حوادث از "ژاپن" كوبه بندري شهر مرگبار و شديد لرزه زمين
اين مورد در پژوهش نيم و سال يك به نزديك از پس ژاپني كارشناسان.بود بيستم قرن
و ساز و ساخت روند در طبيعت قوانين انگاشتن ناديده كه رسيدند نتيجه اين زلزله ، به
كار به خسارات كاهش براي معمول بهطور كه را سازوكارهايي ،"كوبه" شهربندري توسعه
توسعه روند در كه ميداد نشان گفته پيش تحقيقاتاست كرده خنثي بودند ، شده گرفته
جا هر هموار ، زمين به دستيابي براي ساختوساز ، دستاندركاران كوبه ، شهر بيرويه
نخالهها و سنگ و خاك از را آن رسيدند درهاي به اگر و كردند صاف بود تپهاي
.نهادند بنا را برجها و مرتبه بلند ساختمانهاي آماده ، سطحهاي در و انباشتند
برخورد در است زمين لايههاي طبيعي رفتار و قانونمنديها از ناشي كه "زمينلرزه"
و درهها تپهها ، مثل آمدهاند ، وجود به طبيعي صورت به كه فرودهايي و فراز با
شناختي ، زمين كيفي تحول يك آستانه در مگر ميشود ، فروپاشي موجب ندرت به دامنهها ،
فيزيكي موانع با زلزله امواج برخورد در اما.است قانونمند رفتارهاي ادامه هم آن كه
.ميشوند ويرانگر و سختتر تكانها طبيعي بهطور غيرطبيعي
از توفاني و كرد زيرورو را محلهها از بخشي لرزه زمين امواج "كوبه" بندري شهر در
.شد نفر هزار از 10 بيش شدن زخمي و نفر هزار مرگ 2 باعث و انداخت راه به شهر در آتش
مجهز و فني امكانات از بودن زلزلهخيز دليل به كه سرزميني در سنگين تلفات اين
مطالعات اما شد ، جهانيان حيرت باعث است ، برخوردار تلفات كاهش و بازدارنده
ناديده و "كوبه" بندري شهر در گسيخته عنان ساز و ساخت كه داد نشان ژاپن پژوهشگران
اين نتايج اعلام از پس.است داشته پي در را سنگيني خسارات زمين ، چنين قانون گرفتن
تحت طبيعت قوانين با سازها و ساخت انطباق براي را ويژهاي مقررات ژاپن دولت تحقيق ،
.است گذاشته اجرا مورد به "زمين با آشتي" عنوان
نگاههاي سال از 40 پس ديگر بار گذشته ، هفته در قزوين دشت تاسفبار لرزه زمين
نيز سال 1341 ماه شهريور در.است كرده جلب زلزلهخيز دشت اين سوي به را اندوهبار
آباديهاي و دانسفهان بوئينزهرا ، اخير ، زلزله از بيشتر مراتب به شدتي با زلزله
مناطق در.گذاشت جا به سنگيني خسارات و كوبيد درهم را منطقه اين از ديگري
مكان شناسايي با و مدت دراز برنامه يك چارچوب در ميتوان دستكم ايران زلزلهخيز
روي اماداد انتقال امنتري جاي به را سكونتگاهها گسلها ، زيانبار تركش و دقيقتر
صريح اعلام و تشخيص بنابه.است تهران شهر كلان متوليان و مسئولان با بيشتر ما سخن
زلزلههاي از نيز شهر اين پيشينه و شده واقع مهم گسل چند برروي تهران زمينشناسان ،
طريق از كه دقيقي بسيار نقشههاي طريق از تهران گسلهاي.دارد حكايتها پرخسارت
و تهران گسلهاي شناسايي زمان از.است تشخيص است ، قابل شده تهيه علمي ماهوارههاي
براي جامعي برنامههاي كه بود اين انتظار حداقل اخير ، سال طول 15 در جدي هشدارهاي
فضاي و پارك به مناطق اين تبديل و گسلها روي بر واقع مسكوني مناطق تدريجي تخليه
صورت در براينكه مبني مسئولان از يكي نوميدي اظهار اما.شود گذاشته اجرا به سبز
شده ، دشوار بسيار شهروندان اسكان براي باز زمين به دستيابي حتي تهران در زلزله وقوع
قولي به يا و بيبرنامه ساز و ساخت روند خوردن گره.است خبريتكاندهنده خود
جامعه نقدينگي حيرتآور انباشت دليل به -كشور كلان اقتصاد با تهران در گسيخته عنان
با سازها و ساخت همخواني در بازنگري براي لازم فرصت ايجاد از مانع -تهران در
هزاران از سيلگير نقاط و آبكندها درهها ، حريم.است شده شهر جغرافيايي ويژگيهاي
اين در خانه ساختن از همواره نيز ما نياكان و است شده شناخته آدمي براي پيش ، سال
:ايران بزرگ شاعر فردوسي ، ابوالقاسم حكيم قول به.كردهاند خودداري حريمها
آب بگذشت يكبار كه جا هرآن
خواب جاي آن در نسازد خردمند
و برآورده برجي باريكي كوچه هر در بيرويه ساز و ساخت شتابناك روند تهران ، در اما
علاوه ميان اين در.است نمانده پنهان بسازبفروشها چشم از زمين از باريكه هيچ
و ساخت اين در...و تفريحي اماكن مدرسه ، مثل مردم نياز مورد فضاهاي سهم برآنكه
به كوهستاني دامنههاي و مسيلها درهها ، حريم به تجاوز بوده ، اندك بسيار سازها
انساني فجايع به كوبه بندري شهر در كه خطاهايي همان.است درآمده رايج كاري صورت
.است داده رخ گستردهتر مراتب به سطحي در تهران در انجاميد ،
ساخت پرسود بسيار بازار روانه را خود پول اقتصاد قانون طبق علاقمندند كه كساني از
را ساز و ساخت شهر ، اين آينده خاطر به كه نداريم توقع كنند ، تهران در مسكن ساز و
و ندارد وجود تهران تفصيلي طرح وقتي امادهند انجام پايدار توسعه چهارچوب در
شمال درههاي و كوهها از تازهاي بخشهاي روز هر داده اجازه بيگاه و گاه مصوبههاي
در بناها گلابدره ، مثل جاهايي در حتي و بگيرد قرار غيراصولي وساز زيرساخت تهران
تا خزنده صورت به بيرويه ساز و ساخت كن ، كوههاي در و شوند احداث سيلگير بستر
گسلهاي كردن عمل با و احتمالي فرداي در برود ، پيش ،(ع)داود امامزاده همسايگي
آمد؟ خواهد پيش چه شهر اين در زلزله
سفرههاي روي بر كه تپههايي برروي بيرويه ساز و ساخت مورد در كارشناسان هشدار
پيشگيري مشابه اشتباهات از تا بود كافي غيره و الهيه دارند ، مثل قرار آب زيرزميني
جذب آب ، از زمين بودن اشباع دليل به فاضلاب آنكه عليرغم تپهها ، همين در اما.شود
هرحال به.است شده برابر چندين ساز و ساخت مييابد ، جريان سطح در و نميشود
.است درآورده صدا به را تهران براي خطر زنگ قزوين ، دشت پرخسارت و شديد تكانهاي
يك صورت به را تهران در لرزه زمين احتمالي خطرات بايد گوناگون دستگاههاي و مسئولان
.بود خواهد دير فردا كه بگيرند نظر در ساز و ساخت ساماندهي براي اولويت
رو رودخانهها حريم در ساز و ساخت شهرها ، از بسياري و كرج در تهران ، از بيرون در
سليقگي خوش نوعي مسكن ، ظاهرا ساخت براي طبيعي ذخيرهگاههاي انتخاب.است افزايش به
در بيرويه ساز ساختو.است آينده نسلهاي زيان به يكفرصتطلبي واقع در اما است
نادرست كاري است ، شده شناخته آن پائيني لايههاي در زيرزميني آب جريان كه مشاع دره
قيمت ، هر به دارند دوست كه كساني و ويلاسازان.ميباشد طبيعت قانون برخلاف و
خود نفع به را جنگلها و مرغزارها چشمهها ، سرسبز ، درههاي مثل طبيعي ذخيرهگاههاي
نمونههاي.ميگيرند ناديده را ملي منافع و زمين قانون كنند ، مصادره شخصي لذت و
.گرفت پي لواسان و كلاردشت در ميتوان را زيانبار تصرفات و دخل قبيل اين آشكار
برخوردار سالم آشاميدني آب از را روستا قرن 5 يك به نزديك كه چشمه يك آب انتقال
در كه زمين قانون بهاست وقايع اين از نمونهاي تنها شخصي ويلاي يك به ميكرد ،
رفتارهاي تا بگذاريم احترام تواناست ، پروردگار يد در و هستي جهان قوانين از واقع
.باشد همراه كمتري خسارات با است ، قوانين اين از بخشي كه زلزله مثل زمين طبيعي
آسيابان جعفر
زمين توليد باز برآهنگ مصرف فزوني
شدن توليد دوباره آهنگ از انسانها توسط زمين و انرژي جنگلها ، از بهرهبرداري"
مجله در يافته انتشار پژوهش يك نتيجه مطلب اين".است گرفته پيشي زمين كره توسط آنها
كه بررسي اين واشنگتن ، از رويتر خبرگزاري گزارش به.است آمريكا علوم ملي آكادمي
در مستقر "پيشرفت دوباره تعريف" نام به محيطزيست حفظ هوادار مردمي تشكل يك توسط
انسان حد از بيش بهرهبرداري كنترل در شكست:داد هشدار است ، آمده عمل به كاليفرنيا
.آورد بار به "محيطي زيست ورشكستگي" سياره اين براي ميتواند طبيعي منابع از
زمين منابع":است كرده خاطرنشان گزارش اين نويسندگان سرپرست "واكرناگل ماتيس"
را آن از مشتي بسته چشمان با و انداخته چنگ هركسي كه است پول تل يك مانند
".است شده تمام پولها همه ميبينيد و ميكنيد نگاه يكباره اما.برميدارد
افزايش شدت به اخير سال خلال 40 در منابع براي انسان تقاضاي:ميگويند دانشمندان
به سال يك طي كه منابعي تا ميكشد طول سال زمين 2/1 كره براي كه جايي تا يافته
.كند توليد باز رسيدهاند ، مصرف
اين به سال 1961 از محيطزيست روي بر انسان منفي تاثير كه ميدهد نشان بررسي اين
درصد هفتاد منابع براي عمومي تقاضاي زمان آن در.است يافته شدت تصاعدي طور به سو ،
را جمعيت تاثير جزئيات كه گزارش ، اين.است بوده زمين كره توسط آنها بازتوليد ظرفيت
فعاليتهاي "منفي تاثيرات":ميافزايد ميدهد ، نشان ارقام و آمار با زمين روي
بيرويه سازهاي و ساخت جنگلها نابودي درياها ، در بيرويه ماهيگيري قبيل از انسان
جو در را كربن دياكسيد كه (سنگوارهاي) فسيلي سوختهاي از روزافزون استفاده و
و دولتي اطلاعات از سپس پژوهشگران.ميباشد اندازهگيري قابل ميدهد انتشار
فعاليتهايش در انسان تقاضاي براي زمين مقدار چه اينكه تعيين براي مختلف برآوردهاي
سال در كه ميكنند اشاره وي تيم و واكرناگل مثال ، براي.كردهاند استفاده است ، لازم
اما.(است آن فرآوردههاي منظور) است كرده مصرف زمين هكتار فرد 3/2 هر 1999
مانند صنعتي كشورهاي توسط مصرف ارقام و آمار از كمتر چشمگيري بهطور جهان ميانگين
.ميباشد فرد هر براي (هكتار /5) و (هكتار /9) ترتيب به كه است انگليس و آمريكا
و هزينهها كتاب و حساب كه مسئولانهاي كار و كسب هر مانند":واكرناگل گفته به
حسابداري به نياز ما كند ، حفظ را خود مالي داراييهاي تا ميدارد نگه را درآمدها
صورت ، اين غير در.نماييم حفاظت طبيعي داراييهاي از تا داريم زيستمحيطي
".ميكنيم استفاده غيرقابل و ناامن آينده نسلهاي و خود براي را محيطزيست
خارجي منابع
نائيني علوي سعيد: ترجمه
|