سپتامبر يازدهم از امنيتپس و آزادي
آمريكا معاصر انديشمند و زبانشناس;چامسكي نوام با جهانبگلو رامين گفتوگوي
بخش واپسين - آمريكا و ايران روابط و سپتامبر يازدهم پيامدهاي درباره
براي كشور دو هر شهروندان ميبينيد؟ چگونه را آمريكا و ايران آينده روابط شما*
بكنند؟ بايد چه كشور دو اين ميان روابط بازسازي
اصلاح و كردن خنثي جهت در مشتركي منافع كشور دو هر شهروندان كه ميكنم فكر من -
انجام شيوهاي به را كار اين آنها البتهدارند نادرست و زيانبار سياستهاي
روابط خود توان حد در ميتوانند كه است اين منظورم.برميآيد دستشان از كه ميدهند
روابط گونه اين ميتوانند آمريكاييان و ايرانيان من ، نظر به.كنند برقرار همبستگي
آمد و رفت ورزشي ، فرهنگي ، علمي ، روابط چون ارتباطات ، همهگونه ايجاد طريق از را
جالب زمينه اين در آمريكا سياست.كنند برقرار غيره و تجاري روابط نيز و روشنفكران
اوست ، اقتصادي اوليه منافع از روشني بازتاب هميشه عملا خارجياش سياست يعني ، .است
دور هم از و دارند واگرايي طرف دو منافع كه است موقعي به مربوط مورد اين اما
ديد خواهيد بكنيد ، امريكا در نفتي شركتهاي به نگاهي شما اگر اين ، بنابر.ميشوند
نيز راه اين در و هستند جهاني غالب نظام در ايران شدن وارد موافق آنها اكثر كه
.است غيرعادي كاملا امري اين و گذاشته معطل را آنها آمريكا دولت اماكوشيدهاند
ميكنم فكر.ميكند پشتيباني منطقه در خود ازمنافع كاملا دولت اين عادي ، شرايط در
در مهم بسيار اصل يك.بزنيد حدس حالت دو اين مقايسه با را آن دلايل ميتوانيد شما
است اين معنياشاست موسوم "وجهه ايجاد" اصل به كه دارد وجود آمريكا دولت دستگاه
يك شما اگر.ميكند درك خوبي به را مفهوم اين مافيا.بترسند شما از بايد همه كه
بلكه بدهند ، گوش مردم ميگوييد چه هر كه نيست كافي شما براي هستيد ، مافيا عامل
نپردازد ، را خود امنيت سهم مغازهدار يك اگر كه طوري بهبترسند هم شما از بايد
كس هر كه ميدهيد او به درسي چنان بلكه بگيريد او از را پول نميرويد فورا شما
دنبال به اگر حال.است "وجهه ايجاد" اصل همان اين و بكند را خود كار حساب ديگري
"ايجادوجهه" همين دليلش كه بدانيد هستيد ، سال 1999 در صربستان بمباران رسمي دلايل
وجهه" آن نام واقع ، در اما گذاشتهاند ، "ناتو وجهه" را نامش خود آنها.است بوده
وگرنه شماييد ، رئيس كه بدانند بايد مردم كه است اين منظورم.است "آمريكايي
سال 1953 در ايرانبزنيم ايران به سري بگذاريد اكنون.شد خواهد خرد پوزهشان
شاه.كشيد كودتا به كارش اما.بگيرد دست در را خود منابع نظارت و اختيار تا كوشيد
نقض درباره پژوهشيميداشت دوست را او آمريكا و بود آمريكا براي وفاداري شريك
اين به شما اگر.رسيد چاپ به تايمز نيويورك خبرنگار يك سوي از ايران در بشر حقوق
سال از كه است اعتقاد اين بر آمريكا دولت كه ميخوانيد آن در بكنيد ، نگاهي گزارش
سال 1978 به كه كارتر.است نشده ديده بشر حقوق نقض مورد هيچ ايران در تا 1979 1953
او خود به ايرانيان علاقه و مهرباني تاثير تحت سخت كه گفت شاه به رفت ، ايران به
با هماهنگ كه بود نازنين و خوب زماني تا ايران كه است اين منظورم.است گرفته قرار
.گذشت قرمزها خط از ايران سال 1979 در اما.ميپيمود راه آمريكا خواستههاي
درسي ميخواهد آمريكاشود تنبيه ميبايست كه بود اينجا از و شد مستقل و سرپيچاند
قرمز خط نبايد شما.بكنند را خود كار حساب خاورميانه مردم ديگر كه بدهد ايران به
كه ميكنم فكر من و وجهه آن است اين و كنيد سرپيچي ارباب دستورهاي از و بشكنيد را
زمينههاي در امر اين توضيح.ميشوند معين مساله اين پرتو در سياستها از بسياري
.دارد توليدي ضد شديد اثر اقتصادي زمينه در مساله اين نمونه براي.نيست آسان ديگر
ميكنيد؟ تحليل زمينه همين در هم را "شيطاني محور" گفتمان شما آيا*
است شده انتخاب جهت اين از محور واژه.است بيمزه شوخي يك "شيطاني محور" گفتمان -
اما مياندازد ، ژاپن با نازي آلمان اتحاد ياد به را شما و دارد اثربخش آهنگي كه
سال هشت مدت به كشور دو اين باشد؟ داشته وجود ميتواند محوري چه عراق و ايران ميان
كاري دو اين از كدام هيچ با كه هم شمالي كره.بردهاند سر به جنگ در يكديگر با
كه دادهاند جا محور اين در خاطر اين به بيشتر را او اين ، بنابر.است نداشته
كه نگويند ديگران تا ميكند جور آمريكا براي را توجيهي خود ، اين و نيست مسلمان
معناداري و روشن محور ترتيب بديناست بسته رو از شمشير مسلمانان عليه فقط امريكا
همه براي را آن ميتوان و است گونه همين به نيز شيطاني واژه اينكه گو.ندارد وجود
به "شيطاني محور" عنوان با مقالهاي نيز الاهرام مصري نشريه اينكه كما.برد كار به
محور اين تشكيلدهنده را اسرائيل و تركيه آمريكا ، كشور سه آن در كه بود رسانده چاپ
عملا كشور سه اين اتفاقا.محورند يك هم اينها بالاخره باشد ، چه هر.بود دانسته
كه شيطانياي محور اما.هستند كرهشمالي و عراق و ايران از مرتبطتر سياسي نظر از
حمله آنها به ميخواهد آمريكا كه هستند كشورهايي همان درست ميزند ، دم آن از بوش
البته.دارد جا فهرست ته در شمالي كره و است يك نمره فهرست اين ميان در عراق.كند
دسترس در و آسان هدفي كه رو آن از بلكه است ، بيدفاع كشوري او كه خاطر اين به نه
آمريكا كه نيست اين منظورم.است گمراهكننده و پيشبيني غيرقابل ايران اما.است
نظام بافت در ايران دوباره ادغام از تا ميكوشد ميكند ، بلكه حمله ايران به عنقريب
.است "وجهه ايجاد" نوع از آمريكا رفتار دلايل من نظر به.كند جلوگيري جهاني
روسيه كه است آن منظورماست داشته وجود نيز روسيه با برخورد در ايستار همين
در روسيه برگردي ، پانزدهم سده به اگر.است بوده اروپايي نخستينمستعمره بالاخره
جنگ خلال در و پرداخت آن استعمار به غربي اروپاي.است مادر و اصلي سوم جهان آنجا
امر اين البته و بود غني فرهنگي داراي روسيه.شد زده فقر و تهيدست سخت نخست ، جهاني
نمونه و نوعي جامعه يك روسيه.دارد مصداق سوم جهان كشورهاي از بسياري در
به اروپاييان و بريد نظام از وابستگياشرا رشته سپس ، و بود مستعمره ازجامعههاي
ركود اقتصاددچار كه سال 1960 به درست و بيابد موفقي توسعه مبادا كه افتادند هراس
كه بود روسيه در توسعه مدل و رشد آهنگ از اروپايي رهبران رشكاصلي و دغدغه شد ،
.كنند ويران را بنيان اين ميبايست آنها و ميگرفت قرار سوم جهان كشورهاي توجه مورد
به شبه يك نميتوانستند آنها روسيه ، مورد در كه است منظورماين.سرد جنگ يعني
درباره داستان همين بنگريم ، كه درست.كشيد درازا به سال هفتاد.برسند خود مراد
.است داده رخ نيز ديگران و گواتمالا چون كشورهايي
درباره را شما نظر دارم ميل گفتيد ، سخن روشنفكرانهم ايستار درباره كه حال *
روشنفكردر طبقه گفتهايد شما كه خواندهام جايي در.بدانم بيشتر روشنفكران
به نيازي نظم از اطاعت براي كه ديدهاند آموزش و يافته تربيت چنان شمالي آمريكاي
انتقادي انديشه در را خود توانايي روشنفكران كه است آن منظورتان آيا.ندارند گوشزد
شدهاند؟ حل نظام مشروعيت در معمولي شهروندان ديگر ومانند دادهاند دست از
"رفتگي دست از" واژه دارم ، مساله آن با اينجا در كه واژهاي تنها.خوب بسيار -
را راستش.نبودهاند چنين زماني آنها كه ميكند متبادر ذهن به گويي واژه ، اين.است
بسياري روشنفكريدر سنت يك بلكه.نيست شمالي آمريكاي به محدود مساله اين بخواهيد
تاريخ ، در كلي طور به.استثنائاتيهست و ندارد جهاني جنبه البتهاست جاها از
بستگي ميشده ، آنها با كه رفتاري.بودهاند قدرت خدمتگزاران ديده ، آموزش بخشهاي
در اما نميشدند ، شكنجه آمريكا در.ميزيستهاند آن در كه است داشته جامعهاي به
كساني.ميشد مشفقانهاي و ملايم رفتار آنها با ندرت به.نبود چنين كشورها ديگر
كار در كه ميشد گفته سقراط ، مورد همانند ميبردند ، سوال زير را وحاكميت قدرت كه
اگر و ميافكندند زندان به ويا ميكشتند را آنها معمولا.جواناناند كردن فاسد
يعني اصليروشنفكران ، جريان اماميكردند گوشهنشينشان كم دست نميشدند ، كشته
قدرت سوي از معمولا مييافتند ، مشاركت آن در و ميشدند پذيرفته نظام در كه كساني
من اماميشدند نظامحل در شما ، گفته به سپس و ميگرفتند قرار تفقد مورد قاهره
.باشد آمريكا متحده ايالات مختص امر اين كه نميكنم فكر
و بگويند را حقيقت كه است آن مسئوليتروشنفكران":كه بوديد گفته پيش سيسال *
هستيد؟ عقيده اين بر هنوز آيا "كنند افشا و آشكار را دروغها
و توانايي شما اگر.دارم اعتقاد حقيقت برابر در داشتن مسئوليت به من.البته بله -
سود به و براي آن از بايد داريد ، را اطلاعاتي منابع دسترسيبه شرايط و امكان يا
كه نيست پيچيدهاي نكته واقع در.نميشود سادهتر اين از.كنيد استفاده مردمجهان
.كرد درك را آن نتوان
ميدانيد؟ روشنفكر يك را خود شما آيا *
كه ميكوشم من.است مثبت شما پاسخ اما نميكنم ، استفاده چندان واژه اين از من -
كس هر.كنند داوري چگونه من درباره كه است مربوط ديگران بقيهاشبه.باشم روشنفكر
كه ديگرانند اين اما.دارد مسئوليت آن برابر در و ميگويد را حقيقت كه است مدعي
نه؟ يا ميگويد اودرست آيا ميكنند داوري
وبه كند عمل اخلاق معلم يك نقش در تا ميكوشيد كه سقراط شيوه همان به درست يعني *
.برميگردد انساني مسائل به كه باشد دنبالموضوعاتي
ما.مغازهدار يا و تاكسي راننده يك يا روشنفكرباشيد يك شما كه نميكند فرقي -
آموزگار عنوان به بكوشيم بايد همه و داريم مسئوليت يكسان به حقيقت برابر در همه
شرف و راستي با كه بكوشيم بايد.دهيم انجام انساني و انسان به مربوط كارهاي اخلاق ،
اين در باشيد ، روشنفكر كه شدهايد فرصتي ويا امتياز داراي شما اگر و كنيم زندگي
خدمت قدرت منافع به ناآگاهانه روشنفكران ، از بسياري.است بيشتر شما مسئوليت صورت
روشنفكران من ، نظر به.دهند انجام شريفانه و درست كاري كه وميانديشند ميكنند
.آن معماران از هم و باشند نظام يك قربانيان از هم ميتوانند
من ، باور به چيست؟ روشنفكران در وتسليم سازش سياست اين درايجاد رسانهها نقش *
يا و دروغها عليه بهنوعي بايد باشند ، اخلاق حقيقي نماينده بخواهند روشنفكران اگر
.كنند مبارزه نيز رسانهها دست ساخته درستهاي نيمه
كار رسانهها درون در كه ميانديشم آدمهايي از بسياري به من اما.كرد چنين بايد -
خبرنگاران جهان ، اكناف و اطراف در ميكنم فكر.ميكنند هم مبارزه آن با و ميكنند
نسبت من امثال از بيشتر خيلي اينان از برخي.هستند فراوان باشرف ، روزنامهنويسان و
را خود كار محدوديتها ، درچارچوب كه ميكوشند حال اين با و هستند منتقد رسانهها به
درون ، ايجاد همان از كه درصددندكنند كار حرفهاي شرافت با تا ميكوشند آنها.بكنند
در رسانهها از انتقادي تحليلي تا ميكوشيم نيز من چون ديگران.دگرگونيكنند
اين.آورند بوجود بهتري وضع تا بگذاريم فشار زير را رسانهها و دهيم ارائه آمريكا
.رساند ياري آزادي گسترش به ميتوان كه است راهي
تلويزيونبا طريق از كه نشود داده شما به امكان و نخواهند را شما كه اما ، وقتي *
بدهيد؟ صورت را كاري چنين ميتوانيد چگونه بگوييد ، آمريكاسخن مردم
مطلب متعددي نشريات به و ميدهم انجام فراواني سخنرانيهاي من آنجا و اينجا -
از بيرون مردم با تماس براي خوبي فرصت مصاحبه همين مثل نيز گفتوگوهايي.ميدهم
ميتوانيد گونهگوني راههاي شما آمريكا ، چون آزادي كشور در ميكنم فكر.است آمريكا
كشورهاي در حتي.بگوييد را خود وديدگاههاي بيابيد ارتباط مردم با كه كنيد پيدا
وجود فضاهايي -ديدهام را آنها اخيرا من كه - وكلمبيا تركيه چون اختناقباري
امتيازي فضاهاي همان از اينها البتهميدهد شما به را انديشه ابراز فرصت كه دارد
جهاني روند عليه نيست قادر.نيست برخوردار امتياز اين از كلمبيا حاضر درحال.است
از و دارند اين از بيش امتيازاتي سوم جهان روشنفكران اما.بكند اظهارنظري شدن
براي فراواني مصونيتهاي غربي كشورهاي در.ميشوند برخوردار نيز مصونيتهايي
متعددي و گونهگون فرصتهاي ميتوانند آنها كه بهگونهايدارد وجود روشنفكران
داشتهام ديگر بهكشورهاي كه سفرهايي در منكنند پيدا خود عقيده ابراز براي
كردن رد صرف وقت ساعت روزيك هر ناچاربودم متاسفانه اما يافتم ، زيادي فرصتهاي
.بكنم دعوتها
|