ميكنيم گريه يكبار فقط آنها براي
پيشرو زنان
زنان دانستنيهاي
ميشوند پير زودتر زنان چرا
ميكنيم گريه يكبار فقط آنها براي
زنان غيرقانوني مهاجرت رقتبار وضعيت به نگاهي
مجوزي پاكسيما
مبادله جهان در كودكان و زنان از نفر ميليون يك از بيش سالانه بينالمللي آمار پايه بر
ميآورند در سر آمريكا از نهايت در عده ، اين از نفر هزار به 50 قريب كه ميشوند
را نظرت فارسي كردن صحبت صداي هستي ، خيابان توي زدن قدم حال در شبها وقتي":ميگويد
".ميكند جلب
حتما هم ديگر يكي است ، تركيه يكياش هستند ، همسايه كشورهاي نيست ، دور زياد آنجا
ميكند؟ فرقي چه...و ابوظبي دوبي ، عربي ، كشورهاي
پانتوميم برايم ميشنود ، را منفيام پاسخ وقتي "چه؟ يعني خونبازي ميداني":ميپرسد
پول معتادند ، هروئين به آنها":ميگويد و ميگيرد دستش توي نامريي سرنگ يك ميكند ، بازي
يك در نفر تا 6 ميكنند ، 5 زندگي گروهي كنند ، تهيه مواد مصرفشان اندازه به كه ندارند
تزريق آنها از يكي.ميكنند تقسيم خودشان بين كم ، خيلي هم آن آمد ، گيرشان كه مواد خانه ،
.ميدهد بعدي نفر به را آن و سرنگ توي ميكشد را خودش خون بعد ميدهد ، انجام را هروئين
است ، خط آخر اينجا.مياندازد زمين روي را خيالياش سرنگ و ".خونبازي ميگن اين به
عالم در ميداني" ;ميكنند مردگي تمرين زندهها ، كه جايي نيست ، بازگشتي راه هيچ كه جايي
"چه؟ يعني كردن مردگي زندگان ،
آرزو يك و هزار با همهاش نبود ، طوري اين اول از كه ميبيني مينشيني ، حرفشان پاي وقتي
.رسيدند اينجا به اشتباه هزار با و افتادند راه دليل هزار با آنها شد ، شروع
شعبهزده ، ايران در تازگي به بينالمللي صادرات و واردات شركت يك كه بود شنيده فريبا ،
او و است عربي كشورهاي توي آن شعبه يك و است دلار به حقوقش خارجياند ، كاركنانش بيشتر
يك توي كه بود داده او به زني را اطلاعات اين همه.ميرفت دوبي به بايد كار براي
افتاده كار از پدري ميدانست داشت ، خبر زندگياش از بيش و كم ميكرد ، كار كوچك آرايشگاه
چيزهاي زن آن است ، فريبا عهده به خرجشان كه برادر و خواهر دو و كرده فوت كه مادري دارد ،
يك براي او خواسته و توجه به و ميكرد تحسين را فريبا بزرگ آرزوهاي.ميدانست هم ديگري
و ميزد آرايشگاه آن به سري بار يك وقت چند هر فريباميگفت مرحبا پرپول و راحت زندگي
افتاد ، سفري فالش توي روز يكميگرفت قهوه فال آينده از دانستن براي هم اوقات گاهي
.ميكرد رو آن به رو اين از را زندگياش كه سفري خوشي ، و شادي از پر پرپول ، و دور سفري
به را شركت يك در استخدام خبر و آمد دوبي از زني بعد ، وقت چند چون شد ، تعبير زود فالش
"!شد تعبير زود چه فالم" كه شد آب قند دلش در فريبا و داد فريبا
كوچكتر ، برادر و خواهر و افتاده كار از پدر كردن راضي از افتاد ، اتفاق باد مثل چيز همه
مخارج تمام چون نداشت ، خرجي فريبا براي كدام هيچ كه...و بليط گرفتن و چمدان بستن تا
ديد ، فرودگاه توي را زني كر ، هم شايد بود ، كور حتما فريبا.بود شده متقبل شركت را
از زن آن شدتا باعث عوامل همين و كرد پرسوجو زن آن از فرودگاه پليس بود ، قرمز موهايش
فرودگاه به وقتي.شد هواپيما سوار حال اين با ولي چرا ، نفهميد فريبا !بماند جا پرواز
در را پلاكارد عبوس و سياهچرده مردي ،"فريبا":ديد خودش نام با را پلاكاردي رسيد دوبي
بود ، غريب برايش آنها چيز همه رفت ، شركت طرف به ماشين يك با ترسيد كمي فريبا.داشت دست
بعد خواستند ، را پاسپورتش اول آنها.جبران غيرقابل واقعيت يك شايد و بود كابوس يك حتما
كشو كليد و گذاشتند كشويي توي فريبا چشمان جلوي را دو هر وقت آن و گرفتند را بليطش هم
.برداشتند را
خبري او از برادر و خواهر و پدر حتي كس هيچ و برنگشت ايران به وقت هيچ ديگر فريبا
را دختري يك":ميگويد كه است آرايشگري زن نزديكيها ، همان ولي.ندارند و نداشتند
چشم و "بروي؟ ميخواهي هم تو ميكنه ، پارو پول داره الان و خارج رفت كه ميشناختم
.است "نازنين" اسمش كه دختري چهره شادي برق به ميدوزد
به شرق ، بلوك و شوروي جماهير اتحاد فروپاشي از پس ويژه به ميلادي ، دهه 1990 ابتداي از
ابتداي از كه چند هر.كرد پيدا گستردهاي ابعاد جهاني سطح در زنان قاچاق مسئله كلي ، طور
جرم اين گويي ولي شد ، تصويب و طراحي جرم اين سركوب براي بينالمللي سند چند بيستم سده
قانون كه جهت اين از هراسانگيزاست كرده پيدا هراسانگيزي بسيار ابعاد كنوني جهان در
به زنان خصوص در حجيم شكل به را بيستم قرن ابتداي و نوزدهم سده اواخر در بردگي شده ملغي
خريد و بردهداري با مشابهتي تحليلگران از برخي ديد از عمل اين زيرا.است انداخته راه
مدرن شكل" يا "نوين بردگي" را زنان قاچاق كه است دليل همين به شايد و دارد انسان فروش و
.مينامند "بردگي
قرارداد نوعي) پيشگيري پروتكل در و دارد وجود زيادي تعاريف زنان ، قاچاق خصوص در
ويژه به اشخاص ، قاچاق مجازات و سركوب ،(خاص برنامهاي اجراي براي كشورها ميان اجتماعي
:است شده تعريف ترتيب بدين سوم ، ماده در سال 2000 ، مصوب كودكان ، و زنان
كارگيري به يا تهديد وسيله به اشخاص دريافت دادن ، پناه نقل ، و حمل انتقال ، استخدام ، "
موقعيت يا قدرت از سوءاستفاده فريب ، تقلب ، آدمربايي ، تحميل ، اشكال ديگر يا و زور ،
يا بردگي اجباري ، خدمات يا كار جنسي ، بهرهكشي) شامل كه ;بهرهكشي منظور به آسيبپذيري
.برميگيرد در را (بدن اندامهاي برداشتن يا بيگاري بردگي ، مشابه رويههاي
فقر يا رويا
اين از نوعي به كه يافت نميتوان را جهان از نقطهاي هيچ تقريبا زنان قاچاق خصوص در
دلايل به يا و سنتي شكل به جهان مناطق از برخي اما.باشد خالي آن شوم پيامدهاي و پديده
.هستند گريبان به دست آن با بيشتر ديگر ،
همچنين و مركزي و شرقي اروپاي كشورهاي دختران و زنان تجارت كمونيسم ، فروپاشي از پس
تا از 25 شده قاچاق زنان تعداد كه است داشته چشمگيري افزايش پيشين ، شوروي جمهوريهاي
اين دستگيري و شناسايي احتمال كه است حالي در اين و است شده برآورد سال در نفر هزار 300
از درصد آلبانيايي ، 10 قرباني زنان گفتههاي استناد به و است ، اندك بسيار قاچاقچيان
از پس كه بوسني ، كشور اماميكنند همكاري انسان قاچاقچيان با كشور اين انتظامي نيروي
مهم نهايي مقصد يك عنوان به همچنان ميكند ، تلاش حاكميت استقرار براي جنگ دوران گذراندن
آنها از برخي كه زنان اين عمده بخش.ميآيد حساب به اروپا شرق در شده ، قاچاق زنان براي
قزاقستان ، بلغارستان ، ويژه به اروپا شرق كشورهاي به ميآورند روي روسپيگري به اجبارا
هزار از 70 بيش گذشته ، سال پنج در كه طوري به.دارند تعلق اوكراين و روماني مولداوي ،
تايلند كشور يا و شدهاند فرستاده كشور خارج به غيرعلني طور به قزاقستان دختران از نفر
شاهد اخير ، دهههاي طي اين از غير.است شده تبديل كودكان و زنان قاچاق عمده مركز به كه
روسيه و مركزي اروپاي آسيا ، كشورهاي از خصوصا دختران و زنان از نفر ميليونها كه بوديم
شده ، كار به مشغول پرستاري و بچهداري رستوران ، خدمتكاري نظير مشاغلي در كه وعده اين با
زيادي عده ولي شدهاند برده آمريكا خصوصا غربي كشورهاي به كرد خواهند پيدا خوبي درآمد
بردگان اينميآيند در مردها خوشگذراني براي ابزاري صورت به نهايت در افراد اين از
هويتشان مدارك و گذرنامه كه آنجا از و ميشوند معاوضه مخدر مواد يا نقد پول با غالبا
.ندارند گريز امكان است ، قاچاقچيان اختيار در غالبا
مبادله جهان در كودكان و زنان از نفر ميليون يك از بيش سالانه بينالمللي آمار پايه بر
.ميآورند در سر آمريكا از نهايت در عده ، اين از نفر هزار به 50 قريب كه ميشوند
برده فروش و خريد منع قانون ماه 1307 ، بهمن در كه ، ميدهد رخ روز هر حالي در وقايع اين
موارد حال اين با رسيد ، تصويب به مملكت به ورود موقع در برده آزادي و ايران خاك در
انكار غيرقابل و ميشود ديده كه است پديدهاي ايران معاصر تاريخ در دختران و زنان قاچاق
.است
عامل دو ايراني جامعه در را قاچاق نوع اين شكلگيري علل اجتماعي علوم كارشناسان
."رويا و فقر" ميدانند ،
به زندگي امور گذران و بيشتر پول كسب براي كه هستند بيبضاعتي و فقير افراد اول ، گروه
معمولا ميان اين درميروند سو آن به خودشان يا و ميشوند برده عربي همسايه كشورهاي
مراكز و بارها به آن از پس و ميشوند فروخته عرب شيوخ به سال تا 20 سني 14 گروه دختران
روزنامهها در آنان از برخي درج و داده رخ وقايع به نگاهي با.ميشوند واگذار لهوولعب
قصد خانوادهاش با كه را عربي مرد ايران مرزي ماموران".كرد تاييد را نكات اين ميتوان
دختر و زن يازده مرد اين همراه.كردند دستگير ممنوعه نقطهاي در داشت ، را ايران از خروج
فروش قصد و شده جمعآوري كشور مختلف نقاط از شد مشخص تحقيقات از پس كه بود ايراني جوان
".است داشته را عربي كشورهاي از برخي در
(حرام و رمضان ذيالحجه ، ) ماههاي از غير ماهها ، تمام در عرب ، شيخهاي":ميگويد
شمشير رقص با همراه است مردانه مهمانيها اين.دارد نام "ليله" كه ميگيرند مهمانيهايي
تا 18 از 14 معمولا كه مراكشي دختران.ميكنند ميل داغ (بلوط) فندق كه مخصوص غذاي و
اشكالي دستهايشان روي و است معروف مراكشي آرايش نام به كه مخصوصي آرايش با هستند سال
وحشتناك و واقعي اتفاقها اين همه ميگويد ، دارند ، چشم خالكوبي يا و شده نقاشي حنا با
"بيداري عالم در كابوس":ميگذارم را اسمش.است
روزها اين خليجفارس حوزه كشورهاي به ايراني دختران قاچاق شبكههاي و فساد باندهاي كشف
اين با قرباني زنان آشنايي مراكز بيشترين و بودهاند ، روزنامهها براي داغي خبرهاي
جشنها ، و ميهمانيها زنانه ، آرايشگاههاي در غيرمستقيم و مستقيم طور به شبكهها
.است بوده...و فالگيريها
بالاتري نسبتا سني ميانگين از كه ميشوند شامل را دختراني و زنان دوم ، گروه اما
هستند مجرد و اجتماعي موقعيتهاي داراي تحصيلكرده ، اكثرا كه سال تا 25 از 20 برخوردارند
منظور.ميشوند شبكهها اين وارد داوطلبانه بالا ، مادي انگيزه و رويا داشتن سر در با كه
از جعلي پاسپورت با و غيرقانوني صورت به ميكنند تلاش آنان كه است اين داوطلبانه از
مبلغ و ميكنند پرداخت را هنگفتي پول لازم ، مدارك تهيه براي حتي و شوند خارج كشور
است ، آمريكا و كانادا رويايشان زنان اين بيشترميرسد دلار هزار تا 7 به 5 شده پرداخت
خارج ايران از مختلف اشكال به كه كردهاند تلاش بار چندين و برخوردارند نسبي رفاه از
رو موفقيت عدم خاطر به كه...و اينترنتي آشنايي مكاتبهاي ، ازدواج ;مثل راههايي شوند
.ميآورند قاچاق به
مراكز و كازينوها در ميشوند ، فرستاده اروپايي كشورهاي به معمولا زنان از دسته اين
سوي به آنان كشيدن براي بيشتر بهانهاي نيز غيابي ازدواجهاي برخي حتي.اروپا تفريحي
.است دامها اين
اينجاست خط آخر
را ما كه قاچاقچي از.بوديم شده رها خودمان حال به فشار ، تحت و بوديم سرگردان مسير در
كجا به راه اين اصلا ميشود ، تمام كي راه اين" پرسيديم ، (بود عباس اسمش و) بود آورده
"نه؟ يا ميرسيم اتريش به ما ميرود ،
سني گروه بين مرد تا بود ، 9 نفر ما 15 گروه.بوديم عصبي همگي.نميداد را جوابمان ولي
همسر ششمي و بود مطلقه آنها از يكي بودند ، مجرد آنان تاي چهار كه زن و 6 سال تا 35 24
از را زنها شب ، يك.كار براي بروند ، اتريش به هم با ميخواستند كه همسفرهايمان ، از يكي
ملحق همسرم به كي پس":پرسيد مجيد.نداشت تمامي كه بردند جايي به را ما و كردند جدا ما
او با شد كه شب.كند عصبي را ما سكوتش با ميخواست.نگفت چيزي هم باز عباس "ميشوم؟
:گفت گرفتيم ، را زنها سراغ.گفتن بدوبيراه كرد شروع و شد وانتش سوار شد ، دعوايمان
شما آنجا ، رسيدند هم ديروز و بودند شده رزرو كازينو يك براي آنها اتريشاند ، توي الان"
صداي تنها و رفت و گذاشت جا را ما و گاز روي گذاشت را پايش "برويد خودتان بايد
.ميداد عذابمان كه بود مانده باقي مجيد نالههاي
كشورهاي به كه آنان چه ميكنند ، نظاره را شومي سرنوشت ميشوند قاچاق كه دختراني و زنان
حال هر در رويا ، به دستيابي براي يا ميروند فقر روي از و ميشوند برده اروپايي يا عربي
.مينهند قدم گنداب يك سوي به
و فقر خاطر به.ميكنند خونبازي آنها بيشتر است ، خودفروشي عاقبتشان اكثرا ميدونيد ، "
زندگي طوري آنها.آشناست برايشان خيلي ايدز بيماري.هروئين خريد براي نداشتن پول
كثيف ، و پايين محلههاي تركيه ، خيابانهاي توي است ، صددرصد ايدز به ابتلايشان كه ميكنند
چون ;ميكند فرق كمي وضعيت اروپا در اما.آنهاست دستهجمعي خانه تاريك و تنگ كوچههاي
توي مجبورند زنان از گروه اين دارد ، امنيت برقراري در سعي و ميكند دخالت خيلي پليس
صحنه غمگينترين ولي ميكنند ، كار (نقد) Cash ميگويند اصطلاحا كه كنند كار خانه
مشكل چون ايراني ، رستورانهاي مثل ميروند ايرانينشين مراكز به ايراني زنان كه اينجاست
.بزنند حرف خودشان زبان به كه هست جايي و دارند زبان
نميكنند؟ فرار چرا _
قاچاقچيان دست همه هواپيما ، بليط هويت ، اوراق پاسپورت ، نيست ، فراري راه عملا !فرار؟ _
برگردند ، ندارند دوست ميكشند ، خجالت آنها نيست ، برگشتن روي باشد ، فراري راه هم اگر است ،
توي ديگر مرض هزاران و ايدز از و ميشوند مريض خيليشان ميكنند ، گموگور را خودشان
كه ميآورند شانس زماني تنها مردهاند ، كه وقته خيلي ميدانند كه چند هر ميميرند ، غربت
چيز اين از غير عاقبتشان ميشود ، چه هم باز كه نيست معلوم ولي شوند دستگير پليس توسط
.نيست ديگري
پيشرو زنان
(1883_ 1956) آناآخماتووا
جهاني جنگ از پيش كه است روس بزرگ شاعران نسل چهرههاي چشمگيرترين از يكي آناآخماتووا
آمد ، دنيا به اودسا حوالي در ژوئن 1883 سوم و بيست در كه اورسيدند كمال به اول
نسب و اصل از روسي نامهاي از بسياري مانند كه بود ، مادربزرگش خانوادگي نام آخماتووا
.است تاتار
كه كرد مكان نقل پطرزبورگ نزديك تارسكويسلو به او تولد از پس كمي آخماتووا خانواده
كبير ، كاترين ورساي يا باستاني كاخ.داشت روسيه فرهنگ و تاريخ با خاصي و بسيار پيوندهاي
دبيرستان در را خود تحصيل سالهاي كه ملي پيروزيهاي يادبود بناهاي و وسيعش پارك با
.بود گذرانده جا همين دولتي
پرداخت ، ادبي تحصيلات به همانجا بيشتر.گذراند كودكستان در را كودكياش سالهاي آنا
كه بود مدرسهاي دختر هنوزكرد دنبال پطرزبورگ در بعدا را پيشرفته ادبي تحصيلات اگرچه
ازدواج هم با آنها.كرد برقرار او با نزديكي پيوند و برخورد گوميليوف نوخاسته شاعر به
در و شدند پطرزبورگ روشنفكري محافل هيجان و شور از جزيي جوان زوج اين بعد كمي و كردند
شعر به جدي بهطور پطرزبورگ به بازگشت از پس و كردند سفر پاريس به دوبار ايام همان
.ميگفتند سخن شعر از و مياندشيدند
ترجيح آخماتووا ميگرفت ، قرار ترديد مورد شعر نظم مستقر قوانين و قواعد كه دورهاي در
استفاده يعني كند ، كار ميشمرد مجاز قاعده و قانون آنچه بيروني لبه به نزديك كه ميداد
با بيشتر ميداد ، تغيير را شده پذيرفته معيارهاي كه هنگامي.موجود جوازهاي از كامل
مرزهاي و حد بردن فراتر به آنا.ميكرد عمل بود تشخيص قابل راحتي به كه شكلي اصلاح
را آن پژوهشگران حتي و بود ، استثنايي و غيرعادي او آوايي الگويكرد ياري نيز قافيه
طوري به.دادند تشخيص شعري نظم نظريه در زبانشناختي وزين تحقيقات براي مناسبي خام ماده
.دانستند جهان از تازهاي ادراك معرف را اشعار گونه اين معاصر منتقدان كه
ملموستري حالت است ، آخماتووا خاص تمهيدات از كه ديگري تمهيد با نيز حركات و اعمال
.دارد
ميان در و بود هولناكي دوران دوران ، آن شاعران براي كه ميزيست دوراني در آخماتووا آنا
و برد در به سالم جان بزرگ محاكمات دوره از كه بود آخماتووا تنها اول ، تراز شاعران
داشته مشقت و رنج از فارغ و احترامآميز و آرام عمري آخر خود ، سرزمين در توانست سرانجام
.باشد
بود ، رنج در جنون حمله و بيماري از كه حالي در و نااميدي در بلوك الكساندر دهه 1920 در
دستور به ضدانقلاب بهعنوان آخماتووا ، شوهر نخستين گوميليوف نيكلاي بعد كمي.درگذشت
كه همچنان داد ، پايان زندگياش به خود دست به سرگئييسن ، "روستايي شاعر".شد اعدام دولت
شاعر) ماندشتام اوسيپ.كشت را خود سال 1930 در نيز ،(روسي شاعر) ماياكوفسكي ولاديمير
دستگير بود ، آخماتووا دوستان نزديكترين از و روسيه شاعران بزرگترين از يكي كه ،(روسي
اين ديگر بزرگ شاعر تسوتايوا مارينا.سپرد جان زندانيان اردوگاه در سال 1938 به و شد ،
عمرش آخر سالهاي در (روسي شاعر) پاسترك باريس.كرد حلقآويز را خود در 1941 دوران
خطري نگران كه حالي در و گرفت قرار شوروي اتحاد از اخراج آستانه در كه شنيد ناسزا چندان
.درگذشت سال 1960 به ميكرد تهديد را نزديكانش و دوستان زندگي او خاطر به كه بود
و تهديد از كه است داده امكان او به تقدير هوسباز دست كه بود شده متقاعد آخماتووا
پايان به زندگياش آرام نسبتا سالهاي آخرين كه همچنان امابرد در به سالم جان تعقيب
روشن تدريج به ميگرفت ، قرار عموم دسترس در ديگر بار تازهاش شعرهاي و ميشد ، نزديك
گزيدهترين از يكي بلكه است ، غريب دوران آن از بازمانده شاعر آخرين تنها نه او كه ميشد
اعتبار و شهرت اساس كه او صميمانه و بيتكلف عاشقانه غزلهاي.هست نيز نمايندگانش
شگفتانگيزي تجربيات او.بود بخشيده خطير و وسيع مضاميني به را خود جاي بود ، اوليهاش
"آخماتووا سبك" به كه خود ، نخست دوران رسيده كمال به سبك به طولاني رواي شكل به را
شده ، سروده دهه 1930 اواخر در كه است "ركوييم" آثار اين جمله از.بود افزوده بود ، معروف
شعر و گرفتارند ، استاليني وحشت چنگال در كه روسيه مردم خاطر به است حماسي فريادي و
اوست شاهكار كه (1940_ 1962) "قهرمان بدون"
و فلسفي ، تاملي فرايادآوردن ، نوعي هنر ، و عصر درباره تفسيري با است تمثيل نوعي شعر اين
.بازخواست نوعي
مقامي يافت ، انتشار مرگش از پس كه كوتاهتري قطعات و كارها و آثار ، اين با آخماتووا
در او ;شد اعاده حيثيتشان استالين مرگ از پس كه آورد دست به نويسندگاني مقام از بالاتر
مواجهه در هنر سازشناپذيري نماد يعني شد ، شناخته خود دوران سخنگوي و وقايعنگار واقع
.ادبيات بر تحميلي نظم و سركوب با
شوروي اتحاد در سال ، سي از بيش يعني تا 1956 ، فاصله 1922 در آخماتووا اشعار انتشار
او كه نميدانستند حتي كشور خارج و داخل مردم از بسياري دهه 1950 نيمه تا.بود ممنوع
داده رخ پيدرپي انقلاب زمان از كه بلايايي از يكي در او كه ميرفت تصور.است زنده هنوز
افتاد ، زبانها سر بر تدريج به دوباره كه هنگامي اما نامش ، .است رفته ميان از بود
ستم دوران نهايي حجت آثارش و شد ، همراه اخلاقي درستكاري و والا اعتباري و شان با عموما
.گرديد رسمي عذاب و
زنان دانستنيهاي
آينده در زنان تصوير
متوجه كنيد مقايسه (گذشته سال مثلا 100) دور خيلي زمانهاي با را روزها اين اگر
تغيير اين و.گذاشتهاند سر پشت را زيادي تغييرات انسانها سالها ، اين طي كه ميشويد
دور ، گذشتههاي در زنان كه ميدهد نشان آماري بررسيهاياست بوده چشمگير بسيار زنان در
ميان در ميتوان هنوز متاسفانه را خصوصيت اين كه بودند خجالتي و كمكار افسرده ، خيلي
ميخورد چشم به كمتر مسائل اينگونه پيشرفته ، كشورهاي در ولي كرد مشاهده سوم جهان زنان
زنان روزها اين در.ميدهند آموزش جمع در رفتارشان چگونگي خصوص در آنان به كودكي از و
و ميكنند استفاده كار محيط در مردان همانند فني پيشرفتهاي و كامپيوتر تكنولوژي ، از
.است گسترش حال در روز هر كامپيوتر از زنان استفاده كه است مطلب اين گواه قراين و شواهد
كشور از غير البته) ميكنند شركت دانشگاه در آنان از كمتري تعداد اينها تمام با ولي
ورود عدم گفت بتوان شايد (ميشوند دانشگاه وارد دختران و زنان درصد از 60 بيش كه ايران
را تصور اين آنان است ممكن و برميگردد آنان كشيدن خجالت ذات همان به دانشگاه به زنان
ميتواند تنهايي به كامپيوتر از استفاده و ندارند احتياج خواندن درس به كه باشند داشته
.كند برآورده را نيازشان
زنان ، ويژه به جوانان زيرا ميشود ، شروع جا همين از مشكل كه بدانيد است بهتر اما
نقش نميتواند درس كه ميكنند فكر و ميدانند خواندن درس براي صرفا محيطي را دانشگاه
كه نميكنند نگاه قضيه قسمت اين به آنان اماباشد داشته آنان زناشويي زندگي در مهمي
.ميشود ريخته آنها خجالت و ترس كه محلهاست همين در و ميگيرد شكل دانشگاه در فرهنگ
را رشته آن درسهاي تنها نبايد شود ، قاضي آينده در دارد علاقه خانمي اگر مثال براي
دارد ، عهده بر كه را مهمي نقش چگونه شد دادگاه وارد كه وقتي بگيرد ياد بايد بلكه بخواند ،
را قاضي يك همانند كردن صحبت طرز و باشد ، آبديده و پخته بايد نظر هر از و كند اجرا
ميشود داده انتقال فرد به دانشگاه سال چند طول در تجارب اين تمامي كه...و بگيرد ياد
از غير شود ، معلم ميخواهد كه زني يا.آن ريشه فرهنگ و است ساقه خواندن درس وگرنه
براي كردني تنبيه چه است ، شكل چه به كودك يك با رفتار كه بداند بايد تئوري دروس يادگيري
فرزندانش مادر كه زماني زن همين و باشد آشنا كاملا بچهها روحيه با است ، صحيح آنها
فرزندش ميتواند درست و دقيقا ميكند استفاده تحصيلياش منابع از اينكه بر علاوه ميشود
.كند كنترل نيز را
جدي در زنان تعداد كه آنجا از ولي است مهم نيز مردان سوي از نكات اين رعايت البته
بيشتر زنان براي (سوم جهان كشورهاي در خصوص به) است مردان از بيشتر دانشگاه به نگرفتن
.ميشود توصيه
آن از تكنولوژي آينده ;كه رسيد نكته اين به ميتوان گذشته ، با مقايسه در حال هر به اما
.است زنان
ميشوند پير زودتر زنان چرا
مردان از ظريفتر و حساستر بسيار لحاظ هر از زنان ميكنند ثابت دانشمندان تحقيقات
اينكه.برسند خودشان وضع و سر به مردان از بيشتر زنان كه ميشود باعث امر همين و هستند
نهفته مرد و زن بدني سيستم در پاسخش كه است سوالي ميشوند ، پير زنان از ديرتر مردان چرا
.است
ديرتر مردان پوست همين براي است ، مردان پوست از نازكتر خيلي زنان پوست مثال ، طور به
.ميشوند پير ديرتر آنان كه ميرسد نظر به و ميشود چروك
زودرس پيري باعث كه نيست پوست نازكي و ضخيمي تنها و است ظاهري نشانهها اين همگي اما
مرد و زن كنيد فرض.دارد عهده به بدن در را مهمي بسيار نقش اعصاب كنترل بلكه.ميشود
و است رسيده خود به لحاظ هر از زن كه تفاوت اين با ;ايستادهاند هم كنار سالي ، و همسن
جوانتر خيلي او كه است واضح اين است ، برخوردار..و ورزش راحت ، اعصاب خوب ، تغذيه از
.است كرده اعصاب جنگ و كشيدن سيگار صرف را عمرش تمام كه ميرسد نظر به مردي از
به زودرس پيري بنابراين هستند مردان از حساستر روحي و فيزيكي لحاظ از زنان چون ولي
باشد داشته كنترل آن روي و باشد سالم زن ، يك روان و اعصاب اگر بنابراين.ميآيد سراغشان
.ميكند شكسته را او كمتر مشكلات ، و استرس و ميكند كار آرامش با بدن دستگاه
هم و ميشود پير ديرتر هم كند ، پيدا را سلامتي درست راه بتواند انسان اگر بنابراين
.ميماند زيباتر
|