دعا
شناسنامه
سيما نقد
روياها سرزمين در حضور
سينما 4
هستيم كاره چه ما وسط اين

دعا
را آن كني اصلاح اينكه جز من از را ناپسندي و بد خصلت وامگذر خدايا
الاخلاق مكارم
را نيتم خودت لطف به گردان فراوان خدايا
الاخلاق مكارم
شناسنامه
سيما نقد
"آرزوها خانه" سريال به نگاهي
"كمدي" قواعد از دور
آشفته رضا
اسدزاده ، داريوش آقاخاني ، سعيد بازي و سهيليزاده حسين كارگرداني به "آرزوها خانه" سريال
.ميشود پخش شبكه 2 از شبها چهارشنبه...و وداديان زهرا و همتي آناهيتا
يك براي كه است قوتي و ضعف نقاط داراي كه است كارگردانش ساخته اولين كمدي سريال اين
.ميكند جلب را مخاطبان رضايت ديدن بار
خود واقعي حد از پايينتر قيمت با درندشتي و قديمي خانه خريد به موفق جواني زوج
.شد خواهد آنان گريبانگير غيرمنتظرهاي اتفاقات خانه اين در كه اين از غافل.ميشوند
اين عاملين كه ميشوند آشنا (روح) جادويي و فرتوت زوجي با خانه اين در جوان زوج اين
...و بود خواهند اتفاقات
هم نتيجه شود ، اجتناب آن از اگر كه دارد قاعدهاي و تعريف خود براي كه است ژانري كمدي
كمدي باب در شعر فن كتاب در ارسطو تعاريف به نظري اگربود خواهد انتظار حد از ضعيفتر
با بيندازيم كردهاند ، تجربه (روم در)مناندر و(يونان در) آريستوفان كه چه آن براساس
خاص تراژدي برعكس كمدي.ميشويم آشنا كنندهاي ارضاء نحو به آن انواع و كمدي خاص قواعد
.ميشود انتقاد اجتماعي و اخلاقي زشتيهاي از آن در و است جامعه فرودست مردم
انتقادات ظرفيت جوابگوي "طنز" جا اين در كنيم ، رجوع بالا و متوسط طبقات به بخواهيم اگر
جانسن ، بن و مولير ، مانند بزرگي كمدينويسهاي اعصار گذشت با حتي.بود خواهد موجود
در كمدي ورود با هم حالا.نپوشيدهاند چشم قاعده اين از نيز ديگران و شكسپير گلدوني ،
تعاريف پيرو هنرمندي هر اگر انگاشت ، نديده را اساسي نكته اين نبايد سينما و تلويزيون
قدم مهمترين در "آرزوها خانه" بنابراين.شد خواهد عايدش بهتري نتيجه باشد ، شده تجربه
در شده افكنده گرههاي تكتك روي ميتواند راحت خيلي اساسي ايراد اين با حالا ميلنگد ،
استواري و ظرافت از دمدستي بهانههاي و سطحي نگاه كه گذاشت انگشت سريال مختلف قسمتهاي
.ميكاهد آن
تامين پس از بهتر كه آن براي است ، نويسنده كه (آقاخاني سعيد) مرد ;نمونه عنوان به
و خريد به دلالش دوست كنار در و برود بازار به كه ميگيرد تصميم برآيد ، معيشتياش هزينه
سرمايه و ميآيد در كار از نالوطي رفيق حادثه بد از اما بپردازد ، اساسي كالاهاي فروش
دستگير فيالفور انتظامي ماموران توسط نالوطي دوست بدتر آن از و ميكشد بالا را مرد
است شده درج مرد شده چاپ پاورقي كنار در او دستگيري خبر كه است جا همين فاجعه و ميشود
اين پشت فكر كمي ، فقط تاكيد با كمي ، نويسندگان اگر !برسد حقدار به حق بايد حالا و
ديگر عمده مشكل.ميآمد بيرون سطحي و سست حالت اين از طرح ميگذاشتند ، دمدستي گرههاي
كمدي زبان معيارهاي با وجه هيچ به كه است سريال در استفاده مورد _ ديالوگنويسي _ زبان
عجين...و حقارت و پستي افاده ، لكنت ، اشتباه ، تكرار ، با كمدي زبان _ ندارد همخواني
و پيچ نداشتن با نميتواند و است معمولي كاملا ديالوگها "آرزوها خانه" در اما است ،
در كه ميگردد بر اثر كلي موقعيت به نقيصه اين چند هر كند ، ايجاد خنده لازم خمهاي
دغدغه كه ميدهد نشان گام اولين در كارگردان اما.نمييابد تطبيق استاندارد چارچوبهاي
.است بوده سوژه با كردن برخورد سرسري در اشتباهش البته و دارد سريالسازي
در.ميبخشد مجموعه به جلا و شيريني لحظاتي براي هم همتي آناهيتا و آقاخاني سعيد بازي
دادن در شايد و نيست پندآموزانه حديثهاي و حرف از خالي هم قسمتها از برخي حال عين
.آيد نظر به موفق اخلاقي فرامين
روياها سرزمين در حضور
هفته پرفروش فيلم به 3 نگاهي
ايزدپناه پارميس ترجمه
از مملو حادثهاي فيلمي است آورده دست به گذشته هفته طي را فروش نخست مقام كه XXX فيلم
فردي گاه و خوب بسيار گاه كه است انساني فيلم ، اول شخصيت.است عاطفي - احساسي صحنههاي
و توانا انساني گاه او دارد ، سخت گاه و گرم گاه شخصيتي او.ميرسد نظر به منفي بسيار
ايفاي در هنرپيشه اما كند ، تثبيت موقعيتاش در را خود نميتواند حتي كه است ، ناتوان گاه
.ميگذارد نمايش به خوبي به را دوگانگي و تضاد اين و ميكند عمل ماهرانه بسيار خود نقش
Pitch "سياه هلوي" و Boiler room "جوشان اتاق" فيلمهاي در نيز اينها از بيش ديزل وين
سينما ستاره يك او از ،"Fast and Furiaus" "بيامان و تند" فيلم و درخشيده خوش black
پاراگوئه در آمريكايي ماموران از يكي مرگ محور حول پرحادثه ، فيلم اين داستان ميسازد
.ميشود ديده آرتيستبازي و قهرمانانه حركات از بسياري صحنههاي فيلم اين در ميگذرد ،
و تهيه با و است حادثهاي صحنههاي از مملو پرتحرك ، و زنده پرهيجان ، اثري فيلم اين
و باورپذير را آن صحنههاي اول ، نقش هنرپيشه خوب بازي با سبك ، داراي و ماهرانه توليد
.كند حفظ فيلم پايان تا را روند اين بتواند كه است آن فاقد فيلم اما ميسازد ، جذاب
بر صخرهنوردي و چتربازي تيراندازي ، اسنوبرد ، مانند هيجانانگيز ورزشهاي از صحنههايي
اين تمامي در كه ميكند احساس بيننده فيلم ، اين تماشاي با.ميافزايد فيلم اين جذابيت
به قادر را خود مخاطب فيلم اين ديدن با واقع در است ، موثر پرهيجان ورزشهاي ماجراها ،
.است اثر اين عطف نقطه اين خود شايد كه ميبيند كاري هر انجام
كوهن ، راب:روف ، كارگردان مايكل جكسون ، ال ساموئل ارجنتو ، آسيا وينديزل ، :هنرپيشگان
ويكلنر ريچ:فيلمنامهنويس
نشانهها &
و كردند هبوط خود كابوسهاي سرزمين به "ششم حس" فيلم مشاهده با تماشاگران گذشته سال سه
به تماشاگران همه بودهاند ، حرفهاي و قوي هوشمندانه ، كارگرداني يك مديون را تجربه اين
فيلم اينساخت جذاب و پرمخاطب فيلمي را "ششم حس" نكته اين.شدند علاقهمند فيلم اين
كارگرداني ، براي او تلاش دومين در اكنون اما.بود اينها از بيش تمجيدي و ستايش سزاوار
روند چگونگي و موضوع از ناآگاه هم چندان و نيستند بيگناه و معصوم چندان تماشاگران ديگر
برايشان گيرند ، قرار آن در است قرار كه موقعيتي و وقايع تمام خوبي به شايد و نيستند
محيطي در را او تا خواسته كارگردان شك بدون كه ميداند تماشاگر.است قابلپيشبيني
.ميسازد فيلم ترسآور صحنههاي با چالشي آماده را خود پس دهد قرار خوفناك و رعبانگيز
فيلم خوب كارگرداني صحنهها قرارگيري سنجيدگي و ظرافت فيلم ، بودن حدس قابل وجود با اما
كارگرداني قوي ، بازيهاي با "علائم" نام با فيلم اين.ميكند جذاب و دلنشين نيز را جديد
و خوب اثري عنوان به صحنهها ، تاثيرگذار و صحيح ترتيب و جذاب پايان و فوقالعاده
.ميگيرد قرار خود ژانر در پرمخاطب
در و برده بهره "ششم حس" موفق تجربه از خود ، دانش و مهارت با نيز فيلم اين تهيهكننده
فيلم صحنههاي اكثر درميشود روبهرو خوبي اقبال با نيز فيلم اكران از نوبت اين
ترس ژانر در فيلمنامهنويسي جاي اين و است درصد بالاي 75 دستاندركاران توانايي ميانگين
كه روست اين از دارد ، روانكاوي زمينههاي در كافي دانش به بسيار نياز پريشي روان و
اين از موضوعات پردازش در توانايي عدم و فيلمنامهنويسي ضعف خاطر به فيلمها از بسياري
با شامالان اما ميسازد ، چندشآور قولي به يا وحشتآور صحنههاي از پر فيلمهايي آثار
سهولت به روانشناسي علم چه و فيلمسازي زمينه در چه مختلف علوم اين از كافي آگاهي
.بسازد خود ژانر در روان و انعطافپذير فيلمي ميتواند
قديم سينماي در ميتوان را ژانر اين فيلمهاي بهترين":ميگويد باب اين در شامالان خود
اين گذشتگان فيلمسازي به درست نگاهي با كه است آن من اعتقاد.يافت هيچكاك سينماي خصوصا
ويژگي بايد 8 وحشت ژانر فيلمهاي من نظر از.كرد تصحيح را امروز فيلمهاي ميتوان ژانر ،
باشند؟ دارا فيلمها ساير به نسبت متمايز
ديدگاه از خاص پيام و انسانيت و احساس ترديد و شك صحيح ، مفهوم با مناسب ايده
با و برساند دنيا سراسر به را جهانياش پيغام ميتواند فيلم صورت اين در روانشناختي ،
".سازد برقرار ارتباط جهان مردم همه با است يگانه دنيا سراسر در كه روان زبان
:كارگردان و نويسنده كالمبر ، پاتريشيا جونز ، فوئينكس ، چري جواكين گيبسن ، مل:هنرپيشگان
تاچ استوديوي مارشال ، فرانك مالان ، شا نايت - ام:تهيهكنندگان شامالان ، نايت - ام
پيكچرز استون
شده گم روياهاي سرزمين جاسوس ، بچههاي &
گويا كه ميبينند ، گمشده جزيرهاي در شده پرتاب را خود فيلم اين تماشاي با تماشاگران
اين شدهاند پرتاب محل اين به فوقالعادهاي انرژي با جديد و مجهز دستگاهي وسيله به
كودك دو محور داستانحول.است كامپيوتري ويژه جلوههاي با صحنههايي از مملو كه فيلم
ماجرايي طي آنها اما عادي ، زندگي يك با معمولي خانواده يك از برادري و خواهر ميگردد ،
از آنكه از پس آنها روزي.ميشوند آگاه مادرشان و پدر يعني خانوادهشان اصلي هويت از
داستاني ميفهمند غيبت اين طي و ميشوند مادرشان و پدر غيبت متوجه ميشوند ، بيدار خواب
سازمانهاي عضو مرد و زن يك چگونه اينكه بر مبني بود ، كرده روايت برايشان مادر شبي كه
زندگي قصه ميگريزند ، سازمانها اين از عشق اين خاطر به و ميشوند هم عاشق جاسوسي
از استفاده با و برميخيزند مادرشان و پدر يافتن درصدد نتيجه در.است بوده والدينشان
.ميكنند اقدام والدينشان نجات براي مادر و پدر از مانده بهجا استعدادهاي و ترفندها
از است شده ساخته باندي جيمز آثار از الگوبرداري با جاسوسي فيلمهاي همانند كه فيلم اين
و هيجانانگيز فيلمي و برده سود باندي جيمز جذاب و شگفتانگيز ترفندهاي و ابزارآلات
فيلم اين جوان كارگردان رودريگز رابرت.ميآورد ارمغان به تماشاگر براي را سرگرمكننده
تصوير به سينمايي حيلههاي با را كودكانهاش بازيهاي و كودكي روياهاي نوعي به شايد
اين كه كرد ، ادعا ميتوان و است جهان كودكان تمام روياي فيلم اين كه چرا است كشيده
.است برآمده كار اين عهده از خوبي به مكزيكي كارگردان
ريكاردو اسمنت ، اميلي ترخو ، دني وگا ، آلكسا كارلاگوگينو ، باندراس ، آنتونيو:هنرپيشگان
آولان اليزابت و رابرت:تهيهكنندگان رودريگز ، رابرت:كارگردان و نويسنده لبان ، مونتا
ريپورتر هاليوود:منبع
سينما 4
(1971) لير شاه
تئاتر قراردادهاي از دور
جواهريان نگار
از "پاسترناك بوريس" ترجمه مبناي بر كوزينتسف ، گريگوري:فيلمنامهنويس و كارگردان
شوست دميتري:تدوين.كريستيوس يوناس:فيلمبردار."شكسپير ويليام" نوشته نمايشنامهاي
كارل شندريكووا ، والنتينا وولچك ، گالينا السارادزينيا ، ياروت ، يوري:بازيگرانكوويچ
وكاچ ، الكساندر دال ، اولگ امليانوف ، ولاديمير آدومايتيس ، رجيما سرزين ، لئوناردو سبريس ،
دقيقه 1971 سفيد1390 و سياه.(فيلم لن) شوروي محصولبودرايتيس يوماس و پترنكو الكسي
را حكومتياش قلمرو كه ميگيرد تصميم ميكند ، سپري را پيرياش دوران كه (ياروت) شاهلير
و (رادزينيا) "گانريل" بزرگتر ، دختر دو دخترانش ، بين در.كند تقسيم دخترش سه بين
عزيز او نزد را خود تملق با و ميكنند تعريف پدر از تمام چاپلوسي با (وولچك) "ريگان"
بيشتر همه از را پدر اصل در اينكه با (شندريكووا) "كوردليا" كوچكتر دختر اما.ميكنند
.ميگردد محروم پدرش ارث از كوچك دختر ترتيب بدين.نيست دورويي به حاضر اما دارد دوست
بزرگتر دختر دو نزد ميگيرد تصميم "لير" حكومت ، واگذاري از زماني مدت گذشت از پس اما
را او و نميپذيرند خود بر را پيرشان پدر بودند ، بسته كه پيماني برخلاف دو آن اما برود ،
كمك و "كوردليا" از طرفداري به كه (امليانوف) "كنت ارل" هنگام اين در و ميكنند تحقير
شده ، تبديل نابينا پيرمردي به ديگر كه را "لير" و ميرسد سر بود شده خارج دربار از او به
پسر و ميكند طرد را لياقتش با و صادق پسر (سبريس) "گلاستر ارل".ميبرد "كوردليا" نزد
برابر در "گانريل" و "ريگان" با "ادموند".برميگزيند را (ادومايتس) "ادموند" نامشروعش
"كوردليا".ميدهند شكست را آنها و ميجنگند كرد تجهيز را آن "كوردليا" كه فرانسه ارتش
،"گانريل" و ميكنند پيدا اختلاف هم با "گانريل" و "ريگان" و ميشوند زنداني "لير" و
آويخته دار به "كوردليا" سرانجام.ميكند خودكشي نيز خود و ميكند مسموم را "ريگان"
.ميميرد دارد آغوش در را دخترش جسد كه حالي در لير و ميشود
&&&
مهارت دوران اين دردارد تعلق "شكسپير" نويسندگي دوران سومين به "شاهلير" نمايشنامه
طرز به را شفقت و رحم كه است قوي قدر آن شخصيتها صفات و وقايع وصف و شرح در او
و است شكسپير نويسندگي دوران آخرين كه دوران اين.برميانگيزد تماشاگر در يگانهاي
همين در هم "كلئوپاتر و انتوني" و "نوش كوريولي" ،"اتللو" ،"هملت" ،"مكبث" چون آثاري
.ميرسد دقيقش تصورات و خيالات و عميق تفكرات اوج به نويسنده است ، گرفته شكل دوران
به نيز "كوزينتسف" حال عين در و ميشود محسوب شكسپير مترجمان بهترين از يكي "پاسترناك"
.است رسيده افسانهاي نويسنده اين آثار از عميقي درك
منتقدان از عدهاي كه جايي تا ميكند ، روشن بيشتر را موضوع اين "هملت" او ديگر ساخته
.دادهاند را معاصر شكسپير لقب او به
فضاي يك ايجاد به دارد ، سينما بر كه احاطهاي و شناخت با و كامل مهارت با "كوزينتسف"
بازي از بايد حتم بهطور فيلم مثبت نقاط در.مييابد دست "شكسپيري" پيچيده و سخت
و اعجابانگيز موسيقي از نيز و كرد ياد "لير شاه" نقش در "ياروت يوري" فوقالعاده
.است آمده بيرون تاريخ دل از گويي كه "كوويچ شوست ديمتري"
خصوص به نمايشنامه ، يك از سينمايي فيلم يك ساخت هميشه سينما ، تاريخ طول در
.است بوده دشواري بسيار كار شاخص ، نمايشنامههاي
قابل تئاتر ايستاي و بسته فضاي در فقط و فقط نمايشنامه يك بارز خصوصيتهاي شايد كه چرا
را اول حرف آن در بصري جنبه نيز و است پرتحرك بسيار سينمايي اثر يك اما.باشد يافتن دست
از كردن استفاده بدون بتواند تا باشد داشته مهارت خيلي بايد كارگردان يك و ميزند
تصوير به كند پيدا لغزشي داستانياش محور كه بيآن را نمايشنامه يك تئاتر ، قراردادهاي
.است يافته دست مهارت اين به "كوزينتسف گريگوري" اما.بكشد
هستيم كاره چه ما وسط اين
"نشانهها" فيلم درباره "گيبسن مل" با كوتاه گفتوگويي
آزرم محسن: ترجمه
تخيلي؟ / علمي فيلمي يا است وحشت ژانر در فيلمي "نشانهها" فيلم "گيبسن مل" نظر به&
داشته معنا دو ميتواند دارد عهده به را فيلم اول نقش كه بازيگري از سوال اين پرسيدن
آيا كه اين دوم و كند بازي فيلمي چه در است قرار ميدانسته او آيا كه اين اول باشد ،
.نه يا ميآيد حساب به موفقي فيلم خودش ژانر در رفته سينماها پرده روي كه اكنون فيلم
ترسي با و بترساند را تماشاگرش تا شده ساخته است ، ترسناك خيلي نشانهها من گمان ، به
در "شامالان" نميكنم فكر كه است اين حقيقت.بفرستد بيرون به سينما تالارهاي از آشكار
مردم تنهايي به ديگر تخيلي / علمي فيلمهايباشد بوده تخيلي / علمي فيلم يك ساختن پي
را ديگري چيزهاي بايد حتما باشند موفق است قرار اگر فيلمها جور اين.نميكنند راضي را
نشانهها در تخيلي / علمي سينماي از رگههايي شايد نظر يك از.باشند داشته خود دل در هم
شمار به تخيلي / علمي فيلمهاي جزو سادگي به را فيلم اين نبايد مسلم قدر اما شود ديده
.آوريم
.است قرار چه از داستان نفهميد كس هيچ ميشدند پخش فيلم پردههاي پيش كه زماني&
انجام "شامالان" با كه مفصل گفتوگوهاي از پس پردهها پيش طراح.بود همين هم ما قرار
شد قرار.برود لو پردهها پيش در داستان از چيزي نيست مايل اصلا كارگردان كه فهميد داد
كه زماني و نياورد در فيلم كار از سر كس هيچ كه جوري.باشند متنوع شدت به پيشپردهها
اين كرد فكر "شامالان".كند تماشا را فيلمي چه است قرار نداند ميشود سينما تالار وارد
.ميرود پيش راحتتر چيز همه طوري
چيست؟ شده گرفته كار به عنوانبندي در كه موسيقي قضيه&
ميتواند "رواني" موسيقي كه گفت "نيوتن جيم".است "رواني" موسيقي منظورتان احتمالا
آن طوري "هرمن برنارد" او نظر به.بودند تامل قابل دلايلاش.كند كمك ما كار به خيلي
همزمان او شد آماده عنوانبندي وقتي.ميخورد هم ما فيلم درد به كه ساخته را موسيقي
تمام موسيقي كه زماني و نخورد تكان كس هيچ.كرديم گوش هم ما و كرد پخش رويش را موسيقي
.است نشسته صندلياش روي زده بهت "شامالان" كه ديديم شد
.ساخته هيچكاكي فيلمي شامالان كه كردند گمان موسيقي اين شنيدن با خيليها&
كه است اسطورهاي.است سينما بت هيچكاك دارد؟ فايدهاي چه هيچكاكي فيلمهاي ساختن
شيوه به ساختن فيلم حالا ، كنند نزديك او به را خودشان جورهايي يك دارند دوست خيليها
هيچكاكي شيوه به را فيلم بايد چرا كه است اين مسئله اما.است شدن نزديك جور يك هم او
اين رسانده ، كمال به را آن هم خودش و كرده ابداع را شيوه يك او.اوست شيوه اين.ساخت
هستيم؟ كاره چه ما وسط
است؟ درآمده آب از "نشكستني" و "ششم حس" از بهتر "نشانهها" ميكنيد فكر&
دوست خيلي را "نشانهها" من اما.بگويد شامالان خود است بهتر را نظر اصل نميدانم ،
آن از فيلم يك با زندگي.كردم زندگي آن با بازي زمان در كه است فيلمهايي آن از.دارم
را فيلمهايش همه كه نميكنيد پيدا را بازيگري هيچ.ميآيد پيش كم خيلي كه است مواردي
فيلماش يك با كم دست كه نميكنيد پيدا هم را بازيگري هيچ حال عين در.باشد داشته دوست
فهم قابل قدرها آن مسئله اين نكردهاند بازي كه آنها براي شايد.باشد نكرده زندگي
.ميگويم چه بفهميد تا كنيد بازي بار يك است كافي اما نباشد
بود؟ طور چه بچهها با كردن كار&
براي ساده خيلي اما هستند دنيا بازيگران بهترين بچهها.بود فوقالعاده.خوب خيلي
به را حرفتان بتوانيد اگر.كنند بازي بايد چرا و چيست بازي كه داد توضيح بايد آنها
هم را علتاشميماند باز همه دهان كه ميكنند ارائه را بازياي چنان بفهمانيد آنها
رسيده نظرم به ديدهام را بازيگري بچه هر تازگي به كه اين جالبتر نكته اما.نميدانم
خوب تيزهوشاند ، خيلي بچهها اين.است من سال و سن هم دوستان و ما از زرنگتر و زبر كه
من.كنند جلب خودشان به را ديگران توجه بلندند خوب و ميكنند بازي خوب ميكنند ، فكر
خوب خيلي آن مغز.ميخورند ما از متفاوت غذاهايي جديد نسل بچههاي انگار ميگويم هميشه
.ميكند كار
داشتيد؟ حالي چه روزها آن شد ، شروع سپتامبر يازده حادثه از بعد كمي "نشانهها"&
با حال و است بوده شيشهاي برمان و دور حصار عمر يك ميكردم احساسغريب و عجيب حال يك
هواپيماها آن مسافران از يكي جاي به من اگر ميكردم فكر هم گاهياست شكسته انگشتي ضربه
خوبي ميزد؟ سر من از رفتاري چه بودم دوقلو برج دو از يكي در اگر يا ميكردم؟ چه بودم
.كرد اميدوارم زندگي به اندكي و داد تسكينام.كرد آرام را فكرم كه بود اين نشانهها
شروع از قبل است يادمبود فروپاشي آستانه در كشيشي كردم بازي فيلم اين در كه شخصيتي
.بود يادماندني به لحظهاي.كرديم روشن هم را شمعي و كرديم سكوت لحظهاي فيلمبرداري
شرعي ساعات
|
ساعت 13و07دقيقه :ظهر اذان
دقيقه و 06 ساعت 20 :مغرب اذان
ساعت 4و50 :فردا صبح اذان
دقيقه و 29 ساعت 6 :فردا آفتاب طلوع
|
|