ناگفتههاست از سرشار سكوت
ندارند هم با فرقي مردان و زنان زندان
پيشرو زنان
زنان دانستنيهاي
ايراني همسران اتفاق به افغاني مردان بازگشت
ناگفتههاست از سرشار سكوت
زنان عليه خشونت پديده به نگاهي
مجوزي پاكسيما
بچههايشان براي خوبي مادر و پدر كه بود قرار كنند ، شروع را خوبي زندگي هم با بود قرار
زني بيمارستان ، تخت روي.ندارد وجود قراري هيچ حالا انگار اما بود ، قرار چيز همه باشند ،
شريك نه؟ يا بماند زنده كه نيست معلوم سوختگي آثار وجود و شتم و ضرب اثر بر كه خوابيده
همهاش.شود جدا نگذاشتيم":مينالد كه است دختر مادر تنها شده ، ناپديد هم زندگياش
كني ، زندگي بايد نيست ، رسم طلاق ما خانواده توي چي ، مردم حرف ميگفتيم بود ، ما تقصير
كردم خودم ميگويدندارد را بيمارستان به آمدن روي پدرش...نبايد بگيري ، طلاق نبايد
فراموش حتما نيست دنيا اين در انگار.نميشنود چيز هيچ اما دختر ".خودم بر لعنت كه
مطمئن شوهرش نكرده ، كار اعتراف بگيرند ، اعتراف تا ميكردند داغش سيگار و سيخ با كه كرده
اعتراف تا بده شكنجهاش ميكرد ، توصيه مادرشوهرش نه ، ميگفت و ميكرد التماس زن بودو
تخت روي حالا و نميكرد اعتراف زن ولي بگيرند اعتراف ميخواستند هم با آنها.كند
ولي دارد درد هم شايد ميكند ، آرامش احساس ميكشد ، نفس اكسيژن كپسول كمك با خوابيده ،
چند ".ناگفتههاست از سرشار سكوت" ;چون سكوت هميشه كند ، سكوت كه گرفته ياد و آموخته
چيز هيچ به نبود قرار و نرفته منزل سوي به اما بار اين بود شده مرخص دخترش بعد روز
!جاودانه زندگي يك بخوابد ، آرامتر تا برود خاك دل به تا بود شده مرخص كند اعتراف
جنسيت بر مبتني خشونت فعل هر به "زنان عليه خشونت" اجتماعي آسيبهاي متخصصان نظر از
يا شده منتهي زنان جنسي يا رواني جسماني ، رنج يا آسيبديدگي به كه ميشود اطلاق مونث
سال نيم و دو در ميدهد نشان قانوني پزشكي پژوهشهاي مركز بررسيهاي.بشود است ممكن
مورد كه قانوني پزشكي به مراجعهكننده زن هزار و 253 ميليون دو از بيش مجموع از گذشته ،
در كه بودهاند خشونت قرباني آنان از نفر ميليون نيم از بيش گرفتهاند ، قرار جرح و ضرب
اين به شايد كردهاند ، تجربه را خشونت كشور زنان ديگر از بيش تهراني ، زنان ميان اين
تنها زنان عليه خشونت اما.رسيدند ثبت به كشور ديگر نقاط از بيشتر اعمال اين كه دليل
در زنان خشونت آمار است ، داده اختصاص خود به را گريخته و جسته آماري كه نيست ايران در
كشورهاي از ميتوان را آمار اين و دارد ناراحتكننده و دردناك آماري جهان ، تمامي
.مسلمان كشورهاي در حتي و آمريكا و اتريش تا كرد مشاهده برزيل و مكزيك از لاتين ، آمريكاي
.يابد ادامه عمر آخر تا و باشد همراه او با زن يك كودكي دوران از ميتواند خشونت اين
ميخورد كتك شدت به زندگياش شريك دست به يكي انگليسي ، زن از 10 سالانه آمار آخرين طبق
بچههاي 2 ، دختر حتي كه دارد بالايي آمار آنجا تا مكزيكي زنان عليه جنسي خشونتهاي يا و
نيز ناخواسته بارداري خشونت اثر بر كه زناني ميان اين در و نيستند امان در هم ساله 3
.ميگيرند قرار رواني روحي ، فشارهاي انواع و شتم و ضرب مورد همچنان دارند
يا و را دوستانش موادش ، تهيه و خانه مخارج براي نميكرد ، هم كار داشتم ، معتاد همسري"
نكبت همه اين از بودم شده خسته.ميشود باورتان ما ، منزل ميآورد را فاميلش حتي
از و است ساله دخترم 15 ميكشيدم ، خجالت او روي از سالشه ، پسرم 18.كنم فرار ميخواستم
بار سه بفهميد ميتوانيد شد ، تمام ديگه ولي باشه ميگفتم نشود من مثل هم او اينكه ترس
راه تنها همين براي نبود بند جا هيچ به دستم نيامد كه نيامد چه؟ يعني دادن طلاق درخواست
بروز علل عمدهترين اجتماعي آسيبشناسان و كارشناسان "!كشتمش دادم ، انجام را مانده باقي
تحصيلي پايين سطح سال ، از 20 كمتر سنين در ازدواج چون ، مواردي شامل را زنان عليه خشونت
خشونت.ميكنند تقسيم رفتاري و فيزيكي اصلي دسته دو به را آن و ميدانند اشتغال وضعيت و
پرخاشگري ، نظير رفتاري خشونت...و بريدن سوزاندن ، زدن ، سيلي نظير جسماني يا فيزيكي
ايجاد سرزنش ، تحقير ، زدن ، كتك با است ممكن همسرآزار مردان كه..و توهين تمسخر ،
موجب مدني و اجتماعي فعاليتهاي از زن كردن محروم نيز و زن اجتماعي تعاملات در محدوديت
.ميشوند زن در واضطراب استرس بروز
هم را تلفن.بروم بيرون خانه از او اجازه بدون نداشتم حق كرديم ازدواج كه وقتي از"
است گرفتاري و مشكل از پر جامعه" ميگفت من به.ميكرد قفل را درش و كمد توي ميگذاشت
نبايد شايد "ميكنم تامين را چيز همه من چكار ميخواهي كار و درس هستي ، امن خانه توي
پنهاني و نديدم را خانوادهام كه است سال دو الان كردم قبول ولي ميكردم قبول اول همان
جدا حتما وگرنه نشستم بچههايم خاطر به.ميكنم صحبت تلفني خواهرم با اوقات گاهي هم آن
".ميشدم
ميتواند مردانه و زنانه رفتار از جامعه تعريف و زن به اجتماع نگاه اجتماعي ، لحاظ از
كه شد پرسيده مردي از مثال طور به.باشد خشونت بروز زمينهساز يا تشويقكننده يا تسهيل
شوهرش لج كند ، نافرماني زن اگر":ميگويد ساله مرد 50 اين چيست؟ زدن كتك به راجع نظرتان
تر بتواند را شوهرش باشد ، داشته فهم باشد ، داشته علم اگر ولي ميخورد كتك دربياورد ، را
ميتوان كه اينجاست در"!نميزندش هرگز و داشت خواهد دوستش خيلي هم شوهرش بكند ، خشك و
سنتي جوامع زمان از زنان عليه خشونت ريشهيابي در":كه كرد اكتفا جامعهشناس آن گفته به
خانواده ، در تمكين تقسيم مرد ، اقتدارگرايانه سلطه به اعتقاد چون عواملي به امروز به تا
اجتماعي زمينههاي و ادبيات كه برميخوريم..و زن به نسبت مرد عقلي برتري به اعتقاد
".است كرده فراهم را خشونت
با آنان آشنايي و برخورداري ميزان و زنان به قانون نگاه و حقوقي بعد به نگاهي با اما
نتايج.كرد توجه بايد نيز حقوقشان به زنان رساندن در جامعه نهادهاي ساختار و حقوق اين
براي نه مردان ، براي بدرفتاريها انواع از بسياري كه است حقيقت اين از حاكي تحقيق يك
حساب به زن بر مرد حق نميشود ، بلكه محسوب بدرفتاري قانونگذاران ، براي حتي نه و زنان
بايد خانه از رفتن بيرون و ازدواج تحصيل ، كار ، اجازه چون مواردي مثال طور به ميآيد ،
برابر در را زنان تنها نه موجود ، مقررات و قوانين از ديگر برخي يا باشدو محدود
تاييد قانون نظر از بدرفتاريها از بعضي بلكه نميدهند ، قرار حمايت مورد بدرفتاري ،
صورت در طلاق از خودداري حق و زوجات تعدد مرد ، براي جانبه يك طلاق حق مانند ميشود ،
.زنان به مربوط امور ساير و تحصيل ادامه و اشتغال مورد در تصميمگيري حق زن ، درخواست
تا ميرفتم پيش را ترقي پلههايبودم راضي خيلي كارم از بودم ، شاغل ازدواج از قبل"
بكشم ، كار از دست نميخواهم و ميكنم كار كه بودم گفته همسرم به البته كردم ازدواج اينكه
همهاش ولي هستم خرجش كمك كار اين با كه بود كرده تشويق مرا حتي بود كرده موافقت
سركار زنم ندارم دوست" ميگفت شد شروع كتككاري و دعوا ازدواج از بعد.بود دروغ حرفهاي
كند ، كار زنم نميخواهم مردم ميگفت ميانداخت راه بيداد و داد و ادارهام ميآمدبرود
مرا رئيسم "...و سركار ميآوريد را همسرم زور به ميگويم و ميكنم شكايت دستتان از
و ".اداره نفع به هم است ، تو نفع به هم طوري اين زندگيات ، سر برو دخترم":گفت خواست
ميگيرد ، گريهام الكي.ميكنم بچهداري و نشستم خانه گوشه حالاكردند اخراجم غيرمستقيم
".دادم دست از را نفسم به اعتماد تمام و ميترسم.هستم عصبي و ميدهم گير چيز همه به
رواني و روحي ويژگيهاي زيرا است ، رواني بعد مهمترين حقوقي ، و اجتماعي بعد دو از غير
مردان رواني نيمرخ زيرا.باشد زنان عليه مردان توسط خشونت بروز عامل مهمترين ميتواند
عزت و ضداجتماعي تمايلات پرخاشگرند ، و تحريكپذير افرادي آنان است ، نابهنجار همسرآزار
احساس جبران در سعي خشن و تند رفتارهاي با بيارزشي ، همين علت به و دارند شكننده نفس
.دارند قدرتنمايي و بيكفايتي
آن به و ميگيرد قرار بحث مورد كمتر كه زنان عليه خشونت از ديگري نوع اين از غير
آزاد زن عنوان به مردان گونه اين زيرا "پا گريز مردان" عبارتنداز نميشود اشارهاي
نيز ميكنند فرار خانه از يا كرده ترك را خود زن كه مرداني نمونه براي ميشوند معرفي
به.مياندازند خطر به است ، آن حفظ مسئول مرد كه را زن اقتصادي و جسمي رواني ، امنيت
ميشود وارد مرد به مختلف ابعاد از كه استرسهايي و اقتصادي فرهنگي ، فقر كارشناسان گفته
فقر مهمتر همه از و زندگي هزينههاي تامين در ناتواني و بيكاري از ناشي استرس همچون
است ماهي هفت".شوند زنان عليه مردان سوي از خشونت بروز موجب ميتوانند..و فرهنگي
آنها ، سربار هستم ، پدرم خانه كوچك ، بچه تا دو با ميفرستد پول گاه گاه فقط رفته كه
فكر خودم با هميشه.ندارم هم را بچههايم تحمل ديگه شده ، بيشتر افسردگيام بيماري
نيستم بلد هم حرفهاي و كار.شوم خلاص وضعيت اين از ميتوانم چطور كنم چكار كه ميكنم
بچههايم ، و من از غير ميكند فكر كس همه و چيز همه به كه مردي.است شوهرم دست به نگاهم
"كنم؟ چكار بگوييد شما
دوره در كه زناني از گذشته.ميشود آغاز زود بسيار خشونتها" زنان خانوادگي زندگي در
شب همان در خشونت آغاز زنان چهارم يك حدود براي بودند ، شده آشنا مرد خشونت با نامزدي
اول هفته در زنان از نيمي يعني.بود ازدواج اول هفته همان ديگر چهارم يك و ازدواج اول
مسائل يا جنسي مسائل دليل به عمدتا كه شدند آشنا خود همسران سنگين بدني خشونتهاي با
.بود آن هزينههاي و عروسي مراسم به مربوط اقتصادي
انواع و بدني خشونتهاي بود ، شده شروع ازدواج اوايل از كه زنان به نسبت مردان خشونت
زنان داشت ، وجود سالها شرايط اين زنان از بسياري براي كه اين وجود با.بود خشونت ديگر
خود خانوادگي زندگي شرايط معمولا زنان اين.نداشتند مردان خشن رفتار به نسبت خاصي نظر
است زناشويي زندگي از جزيي اختلاف و جروبحث كه بودند معتقد و ميگرفتند نظر در طبيعي را
به بدني صدمات و بود شديد خشونتها كه مواردي در اگرچه دارد ، وجود خانوادهها همه در و
براي مرد رفتار شدن تحمل غيرقابل زمان در يا و ميكردند ناراحتي احساس ميكرد وارد آنان
و ميكردند توجيه را مردان رفتار اما ميرفتند ، خود والدين خانه به و كرده قهر مدتي
در حتي يا ميدهند ، نشان واكنشي چنين هستند عصباني چون آنها شوهران بودند معتقد آنان
مجبور را خود شوهر خشونت ، علت از صرفنظر آنان.ميكردند اشاره او بودن رواني به مواردي
با خود پدري خانواده در جامعهپذيري طريق از آنان زيرا ميكنند خشن شرايط اين تحمل به
طريق از و هستند زندگي نوع همين شاهد نيز خود اطراف در و شدهاند آشنا زندگي خشن شرايط
هستند آنان از برتر مردان ميشود تشديد آنها در باورها اين نيز موجود اجتماعي نگرشهاي
تغيير يا مردان رفتار تحمل طريق از بايد آنان پس است مردانه رفتاري نيز پرخاشگري و
فرزندان و خود سر روي را پدر و شوهري سايه و بخشند تداوم را خانوادگي زندگي خود رفتار
و تعريف صورت به نهايت در كه سكوتي واميدارد سكوت به را زن باورهايي چنين.كنند حفظ
است ، صبوري و نجيب زن چه فلاني كه ميشنويم آن و اين از و ميگردد رايج عرف در تمجيد
...و نميآورد لب بر آه و ميسوزد و ميسازد است زندگي زن فلاني
كرد؟ بايد چه
نگاه اين زيرا است ، زن به جامعه نگاه و عرف وجود كرد اشاره ميتوان كه مسئلهاي اولين
همسر معيارهاي و دهد خانواده تشكيل حتما زن كه ميداند لازمالاجرا كه است گونهاي به
آغاز را مشترك زندگي او با است قرار كه فردي تا است ، ازدواج خود مورد در بيشتر گزيني
جلوگيري براي آسيبشناسان اما ميگيرد شكل ازدواج از پس شناختها بيشتر بنابراين.كند
از ، است عبارت آن مهمترين كه ميكنند اشاره نيز ديگري عوامل به زنان عليه خشونت از
ارائه يا و خانواده دادگاههاي كنار در قضايي مشاوره و اجتماعي مددكاري نهاد تقويت
همكاري ايجاد ندارند ، سرپناهي هيچ و گرفتند قرار خشونت مورد كه زناني براي ويژه خدماتي
زنان اعتماد زيرا زنان ، پليس گروههاي ايجاد محله ، زنان گروههاي و پليس افسران ميان
.است مرد پليس از بيش زن پليس به خشونت قرباني
ساير و مطبوعات همكاري با كه آموزشي كارگاههاي و ميزگرد برگزاري مهمتر همه از و
به نسبت را دختران و زنان آموزش ، با همراه ميتوان دانشگاه و مدرسه از اعم آموزشي مراكز
.كرد آشنا خود حقوق و كار
همين و برساند استقلال به اقتصادي جهت از را آنان كه زنان براي شغلي فرصتهاي ايجاد
ارائه نهايت در و خشن مردان براي درماني برنامههاي.است خشونت براي مانعي خود اقدام
فيلمها ، ارائه از استفاده با جامعه افراد همه تعليم براي آموزشي و عمومي برنامههاي
از پيشگيري براي ترتيب بدين.مدت طولاني در و برنامهريزي با هماهنگ برنامههاي و خبرها
آينده سالهاي در است ممكن زيرا رسيد اجتماع به تا كرد شروع خانواده نهاد از بايد خشونت
!باشيم خشونت از جبرانناپذيري مشكلات درمان به مجبور
ندارند هم با فرقي مردان و زنان زندان
ايران سينماي كارگردانان ديگر مانند نيز او.است حكمت منيژه ساخته اولين "زنان زندان"
معطوف زنان روي را فيلمش داستان كردهاند ، پيدا زنان به خاصي توجه گذشته سال چند در كه
از فيلمي تابهحال كه زنداني زنان سوژه به پرداختن با "حكمت" معتقدند بسياري.است كرده
.است داده خرج به بزرگ جسارتي نديدهايم ، سينما پرده بر آنان
آن كارگردان بهعنوان حكمت منيژه ذهن در چگونه "زنان زندان" سوژه و عنوان با مضموني &
گرفت؟ شكل
متعددي مشكلات و مسائل با خود محيط پيرامون به كردن نگاه با انساني هر حال هر به
ناهنجاريهاي ديدن با هم من.دارد بيان قابليت كه ميبيند را نكاتي و ميشود روبهرو
در زيرا.كردم پيدا دست سوژه اين به شوند رفع آنها تا كرد كمك بايد كه فكر اين و جامعه
من نظر به ميرسد ، بنبست به نشود توجه آسيبها اين به اگردارد وجود آسيب جامعهاي هر
.ميدهند نشان زندان در را خودشان ناهنجاريها
در را زنان اجتماعي آسيبهاي ريشه ميكنيد فكر گفتيد كه نكته همين به توجه با حال&
يافت؟ ميتوان كجا
ميشود ، اجتماعي ناهنجاري آمدن وجود به باعث كه باشد اقتصادي فقر مسئله مهمترين شايد
.ميشوند آسيب زمينهساز خود نيز موارد از برخي در خلاء و قوانين تدوين اين از غير
نشان را آسيبديده زنان زندگي ناشناختههاي از قسمت كدام داشتيد قصد فيلم اين ساخت با &
دهيد؟
اين من نظر به بلكه نداشتم مدنظرم را زنان اين زندگي از خاصي بخش و نبود كار در قصدي
ديدن با آگاه انسان يك كه گوناگون مشكلات با مختلف آدمهاي از متشكل بود مجموعهاي فيلم
نگويد و شود رد همنوعانشان كنار از راحتي به و بداند مسئول را خودش بايد وقايعي چنين
.نيست مربوط من به
قائليد؟ تفاوت زندان زنان و عادي زنان بين شما آيا&
بر هم آن درآوريم زندان از سر ميتوانيم ما از هركدام زيرا.نميبينم بينشان فرقي نه
ميتوانم بخورد برگشت چكهايم و نكند فروش من فيلم اگر مثال بهطور ساده ، اتفاق يك اثر
.باشم زندان زنهاي همان از يكي
نخواستيد يا و نتوانستيد كه كرديد مشاهده را مشكلاتي و مسائل چه فيلم اين ساخت در &
بكشيد؟ تصوير به را آنان
شده اشاره مسائل بيشتر به كنم فكر كنم ، حذف را آن بخواهم كه نبود خاصي مشكل و مسئله
.بود
آمد؟ وجود به شما در نگرشي تغيير آيا فيلم ساختن از بعد &
با نزديك از وقتي زيرا.باشم داشته نگرش تغيير حد اين تا كه نميكردم فكر راستش
پايين...و روسپيگري مخدر ، مواد به اعتياد بزه ، سن كه شدم متوجه شدم ، روبهرو آسيبها
.ميكند متاثر را فردي هر وقايعي چنين اين مسلما.است آمده
و تحقيق اندازه چه تا شما ميپردازد زنان مشكلات و موضوع به كه فيلمي ساختن براي &
داديد؟ انجام مطالعه
با همچنين كردم ، مصاحبه زنان زندان از شده آزاد زندانيان از زيادي تعداد با
.كشيد طول سالي دو كه ميداني مطالعات و خانوادههايشان
ديديد؟ را زندان محيط هم نزديك از&
.كوچولو يك بله ،
است؟ منتظر هنوز بيننده كه ميشود تمام طوري آخرفيلم اما &
داشته تفاوت آن ساختن و نگرش نوع كردم سعي من و ميكند فرق فيلم اين ساخت مدل چون شايد
برايش متفاوت پايان اين و ديده شكلي آن را سينما سال ما 20 بيننده حال هر به باشد ،
.است پيشبيني غيرقابل
داريد؟ دوست همه از بيشتر را فيلم از قسمت كدام &
.ندارد وجود برتري قسمت هيچ و دارم دوست را فيلم همه
دارد؟ وجود مردان و زنان زندان بين فرقي آيا و&
.ندارد وجود فرقي هيچ آسيبشناسي ، لحاظ از من نظر به
پيشرو زنان
رند آين
1905- 1982
نوشتن و خواندن سالگي شش در شد ، متولد روسيه پترزبورگ سنت در فوريه 1905 دوم رند آين
براي فرانسوي مجله يك در را خود داستان تخيلي قهرمان اولين بعد سال دو و آموخت را
باقي زندگياش سراسر در كه يافت دست قهرمانانهاي و حماسي بينش به و كرد معرفي بچهها
و عرفان با كلي به او.سازد خود پيشه را داستان نوشتن گرفت تصميم سالگي نه درماند
ميدانست ، اروپايي نويسنده يك را خود و بود مخالف روسيه فرهنگ در اشتراكي مالكيت نظام
;هوگو ويكتور و (سال 1918 در) اسكات والتر قبيل از نويسندگاني با مواجهه از بعد خصوص به
.ميستود را او و ميكرد تعريف او از هركس از بيش او كه نويسندهاي
شاهد (سال 1917 در) و - بود آن طرفدار كه - كرفسكي انقلاب شاهد او دبيرستان سالهاي در
براي خانوادهاش.كرد محكوم و گرفت انتقاد باد به را آن آغاز از كه بود بلشويكي انقلاب
پيروزي.رساند پايان به آنجا در را دبيرستان كه جايي رفتند ، (كريمه) به جنگ از فرار
براي را فقر و بدبختي دوران و شد پدرش داروخانه توقيف و مصادره به منجر كمونيست نهايي
شد پتروگراد دانشگاه وارد او برگشتند ، (كريمه) از خانوادهاش وقتي.آورد ارمغان به آنها
و آزاد تحقيق فروپاشي شد ، فارغالتحصيل سال 1924 در وقتي.گرفت فرا را تاريخ و فلسفه و
فزاينده دشواريهاي بحبوحه در.كرد تجربه را كمونيست تبهكاران وسيله به دانشگاه تصاحب
يك عنوان به و بود غربي نمايشنامههاي و فيلمها او بزرگ خشنوديهاي از يكي زندگي
تحصيل به و شد سينمايي هنرهاي آمريكايي موسسه وارد سال 1924 در فيلم قرص پا و پر طرفدار
.پرداخت فيلمنامهنويسي
ايالات در خويشاوندانش ملاقات براي كه آورد دست به را اجازه اين سال 1925 اواخر در
گفته شوروي رسمي مقامات به اينكه وجود با.كند ترك را شوروي جماهير اتحاد آمريكا ، متحده
سال فوريه در.بازگردد روسيه به نداشت تصميم هرگز بود ، خواهد كوتاه او ملاقات كه بود
را ويزايش مهلت گذراند ، شيكاگو در خويشاوندانش با را ماه شش او.رسيد نيويورك به 1926
دومين در.رفت هاليوود به نويسي فيلمنامه عنوان به شغلي آوردن دست به براي و كرد تمديد
او استوديوي در آستانه در كه ديد را او بيدميل سيسيل هاليوود ، در رند آين اقامت روز
به نخست كرد ، پيشنهاد او به شغلي و داد فيلمهايش درباره توضيحاتي او به.است ايستاده
با استوديو در او بعد هفته طي.فيلمنامهنويس عنوان به بعد و لشكر سياهي عنوان
هنگام تا و كرد ازدواج او با سال 1929 در كه كسي اوكانر ، فرانك ;كرد ملاقات هنرپيشهاي
.داشتند مشترك زندگي هم با - تاريخ آن از پس سال پنج - اوكانر مرگ
اولين سال ، چندين براي نويسندگي از غير مختلفي شغلهاي با كردن نرم پنجه و دست از بعد
فروخت يونيورسال استوديو به سال 1932 در را (Red Pawn) سرخ سرباز عنوان با فيلمنامهاش
او ، رمان نخستين.ديد هاليوود در را ژانويه شانزدهم شب عنوان با نمايشنامهاش نخستين و
آن انتشار از ناشران سالها تا اما شد ، تكميل سال 1933 در (We the Living) زندگان ما
اين انگلستان در گسل انتشارات و آمريكا در ميليان مك انتشارات اينكه تا ميكردند امتناع
تحت كه سالهايي اساس بر كه - او خودنوشت زندگينامه.كردند منتشر سال 1936 در را كتاب
منتقدان و آمريكايي روشنفكران طرف از زندگان ما عنوان با - شده نوشته بود ، شوروي ستم
بر كمونيست دوران در كه كمونيستي سياستهاي با كلي به رند آين.نشد واقع قبول مورد
.بود مخالف بود ، شده مسلط شوروي فرهنگ
مهندس ، روآرك هووارد شخصيت در.كرد آغاز سال 1935 در را (Fountainhead) سرچشمه نوشتن او
مرد:بود او نوشته اصلي هدف او توصيف كه داد نشان را قهرمان نوعي بار نخستين براي او
چاپ از ناشر دوازده.باشد بايد كه طور آن و باشد ميتواند آنچه عنوان به مردي ايدهآل ،
.كند منتشر را آن كه كرد قبول مرريل - بابس انتشارات بالاخره اما كردند ، امتناع سرچشمه
اما رفت ، هاليوود به سرچشمه براي فيلمنامهاي نوشتن براي سال 1943 اواخر در رند آين
طور به كه حالي در.انداخت تعويق به سال 1948 تا را آن فيلم تهيه جنگ زمان محدوديتهاي
خود مهم رمان ميكرد ، كار كننده تهيه واليس هال براي فيلمنامهنويس عنوان به نيمهوقت
تمام و بازگشت نيويورك به سال 1951 در.كرد آغاز سال 1946 در را مطرود سرزمين عنوان با
بزرگترين شد ، منتشر سال 1957 در رمان اين وقتي.كرد رمان اين تكميل صرف را خود وقت
به منحصر فلسفه او رمان اين در شد ، او ادبي اثر آخرين و رماننويسي زمينه در او دستاورد
و اقتصاد سياست ، شناختشناسي ، متافيزيك ، اخلاق ، كه روشنفكرانه داستان يك در را خود فرد
نويسنده را خود چيز هر از پيش او اينكه وجود با كرد بيان ميكرد ، تلفيق هم با را جنسيت
اصول بايد حماسي تخيلي شخصيتهاي خلق براي كه فهميد ميدانست ، تخيلي داستانهاي
براي فلسفهاي" كه داشت نياز او.كند مشخص ميسازند ، را شخصيتهايي چنين كه فلسفياي
.كند تدوين "زمين روي زندگي
تا سال 1962 از.كرد سخنراني و نوشت "باوري عينيت" فلسفهاش ، درباره رند آين پس ، آن از
درباره كتاب براي 9 موضوعاتي او مقالههايداشت عهده به را ماهنامهاي سردبيري او 1976
در آپارتمانش در مارس 1982 ششم رند آين.كرد فراهم را فرهنگ در آن كاركرد و باوري عينيت
.درگذشت نيويورك
نسخه هزار صدها و ميشود چاپ هم هنوز شد ، منتشر حياتش زمان در رند آين از كه كتابي هر
.است كتاب جلد ميليون بيست از بيش شامل مجموع در كه ميشود فروخته ساله هر آنها از
فلسفه و انسان به نسبت او ديدگاه.است شده منتشر او مرگ از پس هم جديد كتاب جلد چندين
است داده تغيير را او كتابهاي خوانندگان از نفر هزاران زندگي زمين ، روي زندگي براي او
.است كرده ايجاد آمريكايي فرهنگ بر گسترده تاثير با فلسفي جنبش يك و
زنان دانستنيهاي
ميشود شنيده افغاني زنان صداي
اذيت و آزار مورد بود شده آنان به كه ستمي و ظلم اثر بر پيش وقت چند تا كه افغاني زنان
جهان زنان ديگر مثل تا ميرسند آزاد نظر به امروز ميگرفتند ، قرار فراوان محروميت و
.كنند زندگي است دلخواهشان كه آنطور
كردند سفر آمريكايي و اروپايي كشورهاي به افغاني زنان از نفر حدود 90 جنگ پايان از پس
با و ببينند را لازم آموزشهاي زنان حقوق خصوص در حقوقي و تربيتي سازمانهاي توسط تا
آنان زيرا.بازگردند كشورشان به افغان زنان حقوق از دفاع پيام با همراه كافي اطلاعات
به دست و اتحاد با و كنيم كمك خود به و شويم كار به دست بايد خودمان زنان ما كه معتقدند
برطرف را است شده روا زنان به كه را سختيهايي و ظلمها آن تمامي ميتوانيم دادن هم دست
نكته زن ، مقام و جايگاه از صحيح و درست فرهنگ افتادن جا راهيم ابتداي در كه حالا و كنيم
و رفتار سالها كه آناناست "ترس" افغاني زنان مشكل عمدهترين اما.است مهمي بسيار
نزديك از ميشد روا زنان به كه را ظلمها اقسام و انواع و بودند شاهد را طالبان حركات
مستقل از زنها از خيلي هنوز و دادهاند دست از را شجاعتشان و نفس به اعتماد كردند ، لمس
كه ميشود مشاهده بيشتر زماني افغاني زنان ترس اين.دارند هراس حقوقشان از دفاع و شدن
زنان تا ببينند ، را لازم آموزش تا كنند سفر اروپايي كشورهاي به آنان از گروهي بود قرار
سفر اين در زنان از خيلي اما.دهند شديدرهايي محروميت اين از را افغاني دختران و
.داشت وجود آنان در وحشت و ترس هنوز زيرا نيامدند
را خانههايشان از آمدن بيرون جرات زنان داشتند ، حضور افغانستان در طالبان كه زماني
هم آخر در و بود آن امور و منزل از نگهداري و زاييدن بچه فقط مسئوليتشان آنان.نداشتند
خانه از نميتوانستند هم مريضي هنگام افغاني زنان.بود اتاق گوشه در تنها مرگ سرنوشتشان
بنابراين.برود آنان بالين به نداشت حق دكتر ميگرفتند سختي بيماري اگر و شوند خارج
به رو خدا به اميد و توكل با يا و ميمردند بايد يا داشتند كه بيماري خاطر به آنها
هم مسلمان كشورهاي كه بود آنجا به تا افغانستان كشور در زنان به ظلم.ميرفتند بهبودي
را خود افغاني زنان كه بود گونهاي به وضعيت اين.ميكردند اعتراض برخوردي نحوه چنين به
.بودند طالبان توسط هستيشان و هويت شخصيت ، شدن خرد شاهد آنان و ميكردند تصور فناشده
.داشت فراوان افزايش آنان در رواني روحي اختلالات و افسردگي خودكشي ، آمار كه طوري به
بر زيادي مشكلات ما":ميگويد آمريكا و اروپا به افغان زنان تيم سرپرست مجاهد ، جميله
زنان ترس باعث كه دارند وجود افغانستان در طالبان از گروههايي هنوز زيرا.داريم راه سر
نبايد اما ".ميشود زنان خواستههاي و استعدادها شكوفايي و رشد مانع ترس همين و ميشوند
مفيد ميتواند كه است قدمي اولين افغاني زنان نفس به اعتماد برگرداندن كه كرد فراموش
.شود واقع
ايراني همسران اتفاق به افغاني مردان بازگشت
افغاني پناهجوي هزار و 300 ميليون دو روي به را خود مرزهاي افغانها جنگ درزمان ايران
از ميليون يك حداقل و بازگشتند كشورشان به آنها از نفر هزار تاكنون 120 كه بود كرده باز
.كردند پيدا راه دانشگاه به بعضا و كرده رشد آمده ، دنيا به ايران در جمعيت اين
در ايران ، اسلامي جمهوري اخير ، سال طي 23 كه است آن از حاكي اطلاعات و آمار اين
تقريبا و سال 1373 از نتيجه در نشد ، قائل را ويژهاي شرايط افغانها از پذيرايي
باز شد اعمال كه محدوديتهايي عليرغم افغانستان ، داخلي درگيريهاي افزايش با همزمان
طبق كه شد شروع آنجا از مشكل اما.داشتند حضور و كرده كار ايران در مستمر بهطور آنان
آن تبعه ميتواند كند ، زندگي ايران در سال جرمي 5 هيچگونه بدون خارجي فرد يك اگر قانون
يك اگر قانون ، طبق اينكه ديگر.نشد اجرا افغانيها مورد در قانون اين اما.آيد شمار به
شود محسوب كشور آن تبعه ميتواند كند ، ازدواج دارد ، را كشور يك تابعيت كه فردي با خارجي
زادگاهش كشور تبعه ديگر كند ، ازدواج خارجي يك با زن يك افغانستان و ايران قانون مطابق و
ايراني زنان ازدواج به مربوط اطلاعات و آمار.ميشود همسرش كشور تبعه و نميآيد شمار به
محافل از برخي در حتي و شده داده كارشناسان توسط متفاوتي اطلاعات افغاني ، مردان با
تهران ، 15 در تنها و درآمدهاند افغاني مردان عقد به زن هزار حدود 150 كه است شده اعلام
كوچ اين به مايل كه ايراني زنان.ميكنند زندگي ازدواج هزار چهار حاصل كودك ، هزار
آگاهيهاي زنان اين به تا شده تلاش و ميبينند خود روي پيش را متعددي مشكلات نيستند
توضيح ايراني زنان به را آنجا سختيهاي و مشكلات و شود داده افغانستان خصوص در لازم
همراه به يا بمانند ايران در و بگيرند طلاق كه است خودشان با انتخاب ديگر اما ميدهند
براي ميآيند شمار به ايران تبعه رسمي بهطور چون اما.كنند كوچ افغانستان به همسرشان
زنان كه ميدهد رخ حالي در مسائل اين تمامي.كنند تهيه ويزا بايد افغانستان به رفتن
شدن پاشيده و اقتصادي فقر علت به ايران در ماندن به گرفتن تصميم و طلاق از پس ايراني
با كه نميدانستند ايراني زنان از بسياري.ميشوند نيز ديگري مشكلات دچار خانوادهشان
!بدهند دست از را خود ايراني تابعيت بعدا است ممكن افغاني مرد با كردن ازدواج
|