است خشونت از سرشار جهان:خاتمي
گرفت پناه پشتعراق اسرائيل
بسته درهاي پشت آقاجري دفاع آخرين
جمعه يادداشت
جمعه نگاه
خزر معماي آخر روزهاي
خبر آخرين
رسانهها با هفته يك
لوايحناتمام طرحهاو انبوهياز مجلسبا
(2)گفتمان به مشروطه از گذار
است شوخي يك انقلاب مجاهدين انحلال
متقاطع يا موازي نهادهاي
4- خزر ژئوپلتيك
است خشونت از سرشار جهان:خاتمي
.شد افتتاح جمهور رئيس حضور با ديروز صبح فردوس ، باغ در واقع ايران ، سينماي موزه
و فرهنگ وزير كه مراسم اين در خاتمي محمد سيد والمسلمين حجتالاسلام ايسنا ، گزارش به
كشور سينماي هنرمندان از جمعي همچنين وزارتخانه ، اين مسئولان از تعدادي و اسلامي ارشاد
به را "صلح سينماي" تا خواست ايران سينماي دستاندركاران و هنرمندان از داشتند حضور
.كنند عرضه جهان
بنيان را صلح سينماي از گونهاي سينماگران كه رسيده فرا آن زمان":افزود جمهور رئيس
گفتوگو و عدالت بر مبتني صلح و منطق نيازمند كه دنيايي ;كنند عرضه دنيا به و گذارند
".است
لطيف روحيه و اسلام غني فرهنگ از استمداد با ايراني هنرمندان ترديد بدون:گفت خاتمي
.هستند توانمند سينما اين ارائه در ايراني
سينما صنعت و هنر گرچه:افزود است مدرن دوران هنر سينما كه اين بيان با جمهور رئيس
خشونت و غيراخلاقي تصاوير از گرفتن كمك با جادويي قدرت اين اما داشته بزرگي دستاوردهاي
.است گرفته خود به فزايندهاي روند رايانه ، آمدن عرصه به با و درآمده هيجان خدمت در
جذابيتهاي عامل ، دو اين از استفاده بدون است توانسته ايران سينماي كه كرد تصريح خاتمي
.كند عرضه جهان به و ايجاد را فراواني
كسي راستين هنرمند است ، بهتر جهان جستوجوي در بشر كه امروز جهان در:كرد خاطرنشان وي
.دهد سوق بهتر جهان سوي به را آدمي كه است
.ميباشد ناياب گوهر آرامش ، و است ناآرامي و اضطراب از سرشار ما دنياي:گفت جمهور رئيس
از سرشار فضايي ترور ، با مبارزه بهانه به و ميكند بيداد امروز دنياي در خشونت و ترور
.ميشود آفريده جنگ و خشونت
در نيز خشونت و كينه گوناگون ، برقهاي و زرق و شگفتانگيز پيشرفتهاي رغم به:افزود وي
كه گفت و دانست "امروز زمان غايب" را "آرامش و مهرباني" خاتمي.است يافته فزوني دنيا
.كنند عمل بشريت براي بهتر جهاني ارائه در خود وظايف به بايد هنرمندان
توانستيم نامهربان و خشن دنياي در نقصها ، همه وجود با ما:داد ادامه جمهوري رئيس
وي.است ايران بزرگ ملت هنر درواقع اين و كنيم آراسته هنر و فرهنگ لطافت با را سياست
شنوندگان سخنش كند ، نمايندگي و بگويد سخن ايران ملت از درستي به كه كسي هر كه كرد تاكيد
.دارد فراواني
ادبيات در اخير سال چهار طي كه را تحولي تا خواست پژوهشگران از همچنين جمهور رئيس
.دهند قرار بررسي و تحقيق مورد است ، آمده وجود به دنيا سياستمداران
"دادند پاسخ ترور شكل وحشتناكترين با را محبت نداي جنگ ، طرفداران" اينكه بيان با وي
دست به ترور جز حاصلي سركوب ، و تحقير دنياي در و است خشونت از سرشار جهان فضاي:گفت
.آمد نخواهد
گرفت پناه پشتعراق اسرائيل
عليه صهيونيستي رژيم گسترده حملات ادامه ايران اسلامي جمهوري خارجه امور وزارت سخنگوي
تخريب و غزه نوار و باختري كرانه مناطق در نظامي سنگين ادوات از استفاده با فلسطين مردم
دكتر ايسنا ، گزارش به.كرد محكوم را فلسطينيان كشاورزي مزارع و مسكوني خانههاي
با اسرائيل":داشت فلسطينياناظهار سركوب عمليات استمرار به اشاره با آصفي حميدرضا
به حمله در آمريكا روزافزون تهديد از ناشي جهان عمومي افكار بر حاكم فضاي از سوءاستفاده
جهتگيري متاسفانه و داده گسترش پيش از بيش را فلسطين مردم عليه خود تجاوزات عراق ،
امور وزارت سخنگوي ".است شده فلسطينيها آلام و رنج از غفلت موجب مسئله اين به توجهات
را اسرائيل جنايتهاي نبايد عراق به مربوط مسائل اينكه بر تاكيد ضمن كشورمان خارجه
به توجه با كرد درخواست ملل سازمان ويژه به بينالمللي جامعه از دهد قرار تحتالشعاع
و اسرائيل قبول قابل غير رويكرد اين به نسبت سريعتر چه هر خود جهاني مسئوليت و وظايف
.شوند عمل وارد و داده نشان واكنش رژيم اين سوي از بينالمللي مصوبات و قوانين آشكار نقض
بسته درهاي پشت آقاجري دفاع آخرين
دادگاه جلسه آخرين و پنجمين محاكمات ، ادامه و موقت بازداشت ماه يك حدود از پس سرانجام
.شد برگزار همدان دادگستري شعبه 14 در گذشته روز آقاجري هاشم دكتر غيرعلني
سازمان ارشد عضو و مدرس تربيت دانشگاه استاد آقاجري هاشم دادگاه ما ، خبرنگار گزارش به
به را خود دفاع آخرين وي و شد برگزار پنجشنبه روز صبح ساعت 9 در اسلامي انقلاب مجاهدين
بستگان كه شد برگزار درحالي آقاجري دكتر غيرعلني دادگاه جلسه آخرين.كرد ارائه دادگاه
كه آقاجري است ، حاكي گزارش اين.نيافتند را همدان دادگستري ساختمان به ورود اجازه وي
تشديد با بود ، آزاد توماني ميليون وثيقه 200 قرار با آن ، تبديل و قرار تشديد از پيش
دادگستري به پرونده انتقال براي قضايي دستگاه از وي درخواست و شد موقت بازداشت قرار ،
.شد مواجه قضايي دستگاه موافقت عدم با نيز تهران
پرونده انتقال براي آقاجري درخواست دلايل از يكي شد ، اعلام نيز پيشتر كه آنچه برابر
.است بوده نيز زندان امكانات مسئله امنيت ، تامين بحث بر علاوه
اتهامات از دفاع براي وي موكل" كه كرد اعلام زمينه همين در آقاجري وكيل نيكبخت صالح
و كند تنظيم آن براساس را خود سخنراني كه دارد نياز كتابهايي و منابع به مراجعه به خود
محدود وي موكل نظر مورد كتابهاي و منابع نبودن موجود نظر از همدان زندان كه آنجا از
دفاعيه نوشتن و مراجعه براي است زنداني زيادي جمعيت با و شلوغ بسيار اتاقي در نيز و است
هفتههاي طي آقاجري دادگاه غيرعلني برگزاري ".دارد محدوديت اعتقادي ايرادات رد و خود
زمينه اين در.است شده تبديل سياسي فعالان و گروهها بحث مورد موضوعات از يكي به اخير
فعالان دادگاه غيرعلني برگزاري به عام صورت به البته و پيش چندي نيز جمهوري رئيس حتي
برگزاري به نسبت بيانيهاي صدور با نيز مشاركت جبهه و كرده اعتراض مطبوعاتي و سياسي
جبهه...":بود آمده مشاركت جبهه بيانيه از بخشي در.بود كرده اعتراض دادگاه اين غيرعلني
اساسي قانون ندهند اجازه ميخواهد قضاييه قوه عاليرتبه مسئولين از اسلامي ايران مشاركت
غيرعلني از عمومي افكار برداشت اولين صورت اين غير در شود ، انگاشته ناديده مورد اين در
و حقوقي ارزش داراي العموم مدعي كيفرخواست و هياهو همه آن كه بود خواهد اين دادگاه كردن
و برگزار حالي در آقاجري هاشم دادگاه هرحال ، در".نيست كردن محكوم براي كافي مستندات
تا كه وي اتهامات از هرچند مطبوعاتي و سياسي ناظران و جامعه كه است يافته پايان ظاهرا
.است مانده بيخبر وي دفاعيات از ولي يافته آگاهي رفت پيش نيز "سبالنبي" مرحله
جمعه يادداشت
است برگشتناپذير عراق عليه تبليغ
روستايي فرزانه
شوراي سوي از آن مجوز صدور صورت در عراق عليه عمليات از سعودي عربستان حمايت اعلام
هزينه از قابلتوجهي بخش سعوديها اينكه بر مبني شد شنيده كه زمزمههايي كنار در امنيت
قانع را عراق رئيسجمهور حسين صدام احتمالا پرداخت ، خواهند نيز را فارس خليج سوم جنگ
جنگي شرايط يك به ورود از قبل را خود آسهاي آخرين از يكي نود دقيقه در تا كرد
چانهزنيهاي 22 رغم به كه بود اين از حاكي نيز ديگري اخبار البته.كند رو تمامعيار
در ماههاست آن سرنگوني كه رژيمي از را خود حساب ميدهند ترجيح اعراب عرب ، اتحاديه عضو
.بود نوع اين از نيز مبارك گذشته هفته اظهارات.نمايند جدا دارد قرار اخبار صدر
ترتيب اين به و داد خواهد سياسي پناهندگي حسين صدام به كه كرد اعلام مصر رئيسجمهور
پناهنده يك سطح به را خاورميانه نفتخيز كشور سومين رئيسجمهور پرستيژ ، مانده باقي
.داد تنزل آواره سياسي
شرايط به زيادي شباهت عراق به آمريكا حمله با اروپايي و عربي كشورهاي مخالفت و موافقت
بيرون و حمله در آمريكا ارتش به پيوستن از اعراب و اروپاييها آن طي كه يافته سال 1990
سنتي متحدان كليه حمله آغاز هنگام پنتاگون اما داشتند امتناع كويت از صدام راندن
.داشت خود سر پشت در را عرب و اروپايي
سبد عراق به دوباره هجوم يك جريان در كه داشت انتظار ميتوان ديگر بار ترتيب اين به
.شود انباشته پيش سال متحدان 12 از ديگر بار يك آمريكاييها
ملل سازمان عمومي مجمع در آمريكا رئيسجمهور گذشته هفته نطق از پس روز دو حال هر در
عنان كوفي كرد ، خواهد حمله عراق به امنيت شوراي قطعنامه بدون يا با اينكه بر مبني
بازرسان شرط و قيد بدون بازگشت با آن طي كه كرد دريافت خارجه وزير صبري ناجي از نامهاي
.بود شده موافقت سلاح خلع
از قبل كه داد پايان سازمان عمومي مجمع در ديپلماتيك بحث اين به حداقل عراق جديد مواضع
.گيرد قرار آزمون مورد سلاح خلع بازرسان اعزام ديگر بار يك اقدامي هر
كه گرفته قرار شرايطي در آمريكا خارجه وزارت در عراق با جنگ هوادار تيم ترتيب اين به
:ميرفت كمتر آن انتظار
شوراي اعضاي كل مقابل در ناهمگون عضو يك عنوان به را آمريكا عراق ، پيشنهاد نپذيرفتن _1
.داد خواهد قرار انگليس جز به امنيت
جديدي شرايط ميسازد دشوار را عراق به ضربالاجل اعلام اينكه ضمن بازرسيها پذيرفتن _2
و تجهيزات و بازرسان ماهي چند براي توانست خواهد حسين صدام آن طي كه ميكند ايجاد را
.نمايد مشغول را آنها حاميان
زيرا داشت نخواهد را سابق مقبوليت و قانوني مشروعيت حسين صدام سرنگوني به اصرار _ 3
از مسالمتآميزي نرمش ديپلماتيك عرف در كه است ديكتاتوري ظاهر در حداقل عراق رئيسجمهور
.است داده نشان خود
پوياي ديپلماسي يك كردن رها و صدامحسين عليه جهاني تبليغ موتور كردن خاموش _ 4
نه و است امكانپذير نه آمريكاييها براي ملموسي دستاورد هيچ بدون عراق عليه چندماهه
.برگشتپذير
آمريكاييها كه باشد اين فعلي بحران در انتخاب محتملترين ميرسد نظر به ترتيب اين به
تصميمگيري روند در اخلال ضمن كنگره از مجوزي اخذ با و برندارند عراق بر فشار از دست
سنتي متحدان نميرسد نظر به شرايطي چنين دركنند آغاز را عملي اقدام امنيت شوراي
دولت نيز خاورميانه در.كنند محكوم را آمريكا اقدام خاورميانه و اروپا در آمريكا
خواهند حاميان صف به تدريج به و كرد نخواهند جدي مخالفت عربي كشورهاي و سعودي عربستان
.پيوست
جديد چيدمان كنار در خاورميانه حوش و حول و منطقه در آمريكايي نيروهاي جابهجايي ادامه
به نيرو انتقال و خليجفارس به نزديك پايگاههايي در استيلث استراتژيك بمبافكنهاي
.ميشود نزديك خود پاياني نقطه به آن تداركات كه است عملياتي از حاكي قطر و اسرائيل
جمعه نگاه
كوثر نيكآهنگ:كاريكاتور
خزر معماي آخر روزهاي
ژئواكونوميك و ژئوپولتيك عمده منطقه دو از يكي عنوان به مازندران درياي گرفتن قرار
بايد كه است كرده ايجاد ما براي را استثنايي موقعيتي ايران جوار در فارس خليج همراه به
(مشتركالمنافع) همسو مستقل كشورهاي بكر بازارهاي رفتن كف از ويژه به گذشته تجربههاي از
گيريم درس
ميرسنجري ميرمهرداد
از بيشتر و خبرگزاريها از بسياري شيرين موضوع خزر درياي آبشور گذشت كه هفتهاي در
اعلام چنانكه بود ، خزر همسايگان جمله از دولتها برخي براي شيرينتر موضوعي خبرگزاريها
كشورهاي بين خزر درياي بستر مساوي تقسيم براي ايران اسلامي جمهوري پيشنهاد با روسيه شد
ويژه نماينده و روسيه خارجه امور وزير معاون كاليوژني ويكتور.است موافق دريا اين ساحلي
ايران پيشنهاد با روسيه كه گفت خبر اين اعلام با خزر درياي امور در كشور اين جمهور رئيس
تحقق اما است موافق ساحلي كشور از 5 يك هر به خزر درياي بستر سطح از درصد تخصيص 20 براي
رژيم قطعي تكميل همچنين كاليوژني.دارد خزر ساحلي كشور همه 5 توافق به بستگي طرح اين
صاحبنظر و كارشناس مولايي يوسف سو ديگر از.نميداند دسترس از دور را خزر درياي حقوقي
چرا دادهايم دست از خزر درياي در را خود فرصتهاي ما كه است گفته خزر درياي مسايل در
است مطرح اكنون آنچه و رسيدهاند توافق به دريا اين حقوقي رژيم سر بر ديگر كشورهاي كه
خزر درياي شمال بحث كه است معتقد مولايي.است حقوقي رژيم تكنيكي و فني بحثهاي فقط
باقي آذربايجان و تركمنستان ايران ، كشور ميان 3 خزر جنوب موضوع فقط و شده تمام اكنون
كه است حالي در همه اين.نميشود درصد از 17 بيش ايران سهم شرايط بهترين در كه مانده
تهران كه گفته و كرده رد را كاليوژني اظهارات خزر امور در ايران ويژه نماينده صفري مهدي
دكتر.است ساحلي كشورهاي ميان درصد مساوي 20 نسبت به خزر درياي تقسيم خواهان همچنان
خزر درياي حقوقي رژيم از درصد سر 49 بر قزاقستان و روسيه كه ميدارد اظهار اما مولايي
ديگر درصد مورد 51 در بايد آذربايجان و تركمنستان ايران ، كشور و 3 كردهاند تمام را كار
برخي ملاحظه با ايران سهم ديگر ، كشور دو طولانيتر ساحل به توجه با كه كنند توافق
استراتژيك اهميت به نظرميرسد درصد به 17 خوشبينانه حالت در تكنيكي و فني مانورهاي
اين جمعه همشهري دريا اين آينده درباره گمانهزنيها گرفتن بالا و ايران براي خزر درياي
.ميگيرد پي مفصلتر هفته اين در را مبحث
جمله از مرزي آبهاي از يك هر از استفاده گونه هر و 1940 ، قراردادهاي 1921 براساس
انحصار در تنها ماهيگيري و تجاري فعاليتهاي جمله از مازندران درياي و ارس اترك ، رودهاي
هيچ كشور دو از يك هر مرزهاي در تغييري گونه هر اساس اين بر.دارد قرار شوروي و ايران
آغاز در كه پيماني براساس ديگر سوي از و نمينمايد ايجاد نامبرده قراردادهاي در خللي
به پايبندي بر شد ، بسته مينسك در سابق شوروي مستقل جمهوري سوي 15 از ميلادي دهه 1990
.است گرديده تصريح كشورها ساير با شوروي دوره در شده منعقد قراردادهاي تمامي
اتحاد وارث عنوان به آذربايجان و تركمنستان روسيه ، قزاقستان ، جمهوري چهار بنابراين
را ايران درصد حق 50 و بوده پايبند و 1940 موجود 1921 قراردادهاي به ميبايد سابق شوروي
از موجود قراردادهاي براساس ايران است لازم صورت اين در.بپذيرند مازندران درياي از
ضمن و نمايد بهرهگيري مشاع صورت به مازندران درياي زيست محيط و كشتيراني آبي ، منابع
تخريبكننده و آلودهكننده كشورهاي دريا زيست محيط حفظ جهت جداگانه قراردادي بستن
.باشند پاسخگو خود اقدامهاي برابر در دريايي اكوسيستم
تاريخ گذر در مازندران درياي
ملتهاي و اقوام توجه مورد همواره اقتصادي ، و سياسي موقعيتهاي سبب به مازندران درياي
آنها معروفترين كه است گرفته خود به تاريخ طول در گوناگوني نامهاي و بوده مختلف
:از عبارتند
دريا غرب و جنوب در كاسپين ايراني قوم اقامت علت به بحرالقزوين ، يا كاسپين درياي - 1
آمده لاگوس كاسپيون نام به دريا اين هرودوت جمله از يوناني نويسندگان آثار در حتي كه
.است
دريا جنوبي منطقه در تپور قوم يا تپورها اقامت علت به تپورستان يا طبرستان درياي - 2
شمال در قبچاق دشت منطقه در خزر نيمهوحشي و غيرايراني قوم اقامت علت به خزر درياي - 3
سه حدود مدت به و مهاجرت ولگا به مركزي آسياي از ميلادي هشتم و هفتم قرنهاي در كه دريا
در كردند ، حكومت (امروزي آستاراخان) ترخان حاجي شهر مركزيت با ميلادي يازدهم قرن تا قرن
از را خود هويت و شده مستحيل دريا شمال ديگر اقوام در قوم اين بعد سدههاي در كه حالي
.دادهاند دست
.دريا جنوب منطقه در طولاني ساحل وجود علت به مازندران درياي - 4
با ولي است مناسب قزوين يا كاسپين نام (كاسپين) دريا اين بينالمللي نام به توجه با
.است شده پذيرفته مازندران درياي نام ايراني جغرافيدانان رايج و جديد كاربردهاي به توجه
و بومي آرياييان و زمين ايران پيشين ساكنان و ايراني قومهاي همواره تاريخ طول در
اين در كه زماني از و داشتهاند سكونت دريا اين شرقي و جنوبي و غربي بخشهاي در مهاجر
از بيش مزبور درياي از ايرانيان برخورداري و تعلق آمد ، پديد دولت و حكومت وسيع سرزمين
و هخامنشيان قلمرو شناخت و زرتشتيان مقدس كتاب در موجود اشارههاي و بوده ديگر اقوام
كوشش همواره ايرانيان.است ساخته را امر اين درستي دريا اين اطراف در آنها ساتراپهاي
غيرمتمدن اقوام برابر در تا بخشند استحكام مازندران درياي بر را خود حاكميت داشتهاند
در دليل همين به.نمايند دفاع خود از خزر مهاجم و بيابانگرد قوم جمله از دريا شمال
عنوان به Derbent دربنت مجهول نام با اكنون هم كه) قفقاز در دربند جمله از حساسي مناطق
.ميآوردند پديد استحكاماتي (.ميگردد محسوب روسيه فدراسيون داغستان جمهوري از بخشي
دريايي عنوان به دور گذشتههاي از جهان درياچه بزرگترين عنوان به مازندران درياي
.است بوده ايراني متعدد اقوام شكوفايي و پرورش مهد جنوب و غرب ، شرق ، جهت سه در ايراني ،
مازندران درياي با چنداني آشنايي آغاز در روسيان آنكه با كه است اين گوياي تاريخي شواهد
.ميپرداختند يغماگري به درياچه اين سواحل به يورش با پراكنده طور به ولي نداشتهاند ،
به ميلادي 908- يا 912 قمري تا 301 سالهاي 295 در روسيان حمله نخستين به اسفنديار ابن
.دارد اشاره ساماني اسماعيل پسر احمد اميري روزگار در ايران شرقي جنوب و شرقي بخشهاي
ايراني منطقه به روسها مستمر تجاوز از حكايتهايي تاريخي ماخذ و منابع در علاوه به
از همچنين.ميكنند تشريح ميلادي و 944 سالهاي 943 خلال در را (امروزي قراباغ) بردعه
مرزبان پادشاهي تا مازندران در كبير داعي فرمانروايي از دارد اعتقاد كسروي جديد ، مورخان
آن ايرانينشين سواحل و مازندران درياي به بار سه روسها (سال هفتاد يعني) آذربايجان در
دادن از سوم ايوان زمان در روسها كه زماني از يعني ميلادي سال 1462 دركردهاند حمله
شمال در روسها اجتماعي استقرار كردند ، خودداري (مغولها) زرين اردوي به خراج و باج
اوضاع گونه بدين.گرديدند دريا ساحل بومي اقوام جايگزين آنها و شده اجرا مازندران درياي
با شانزدهم قرن اوايل در و قسطنطنيه فتح با ميلادي پانزدهم قرن اواسط از مازندران درياي
اين بر استيلا تدريج به و گرفت قرار دگرگوني مسير در روسيه در تزارها سلطنت برقراري
زمان در ويژه به روسها سيطرهطلبي.گرفت قرار روسيه حاكمان سياستهاي رئوس در دريا
ممكن ، سياستهاي انواع و وي به منسوب وصيتنامه پايه بر و يافت تحقق كامل طور به پتركبير
.آمد حساب به روسها بلندمدت اهداف از يكي عنوان به مازندران درياي بر استيلا
و (1505) چهارم واسيلي پسرش گرفتن قدرت با و (1462) مغولان از سوم ايوان سرپيچي از پس
و تجاوز نوين روند تدريج ، به (ميلادي 1522) مخوف ايوان به معروف چهارم ايوان نوهاش
1613) رومانوف خاندان در سلطنت برقراري با.گرفت شدت ايراني سرزمينهاي به دستاندازي
مرزي آبهاي و همسايه كشورهاي به تجاوز در روسيه سياست پتركبير آمدن كار روي و (ميلادي
كه را دريا اين برآمدند درصدد روسها و.يافت بيشتري گسترش "تقسيمي تبر" عنوان با
تصرف داشت قرار تاتارها حوزه در نيز بخشي و ايرانيان جغرافيايي حوزه در كاملا روزگاري
.نمايند
اقوام دهه چند ازاي در نشست تخت بر خورشيدي ، 1061- ميلادي در 1682 سالگي ده در كه پتر
خود گسترش و مهاجم استراتژي اساس اين بر و ميكرد مطيع را بسته يخ و سرد پهنه گوناگون
در و گرديد تنظيم (خورشيدي 1089) سال 1710 در اصول اين.نمود تنظيم وصيتنامه نام با را
فروپاشي زمان تا روند اين كه انجاميد ايران به تهاجم آغاز به (خورشيدي 1102) سال 1723
.يافت ادامه شوروي 1991
به خود تجاوز به پنهان و آشكار صورت به سال از 260 بيش روسيه دولتهاي اساس اين بر
خيون ، وخان لزگيها به حمله آغاز به ميتوان آنها مهم اقدامات از كه دادند ادامه ايران
،(ماوراءالنهر) فرارود و خوارزم گاه آن افغانستان ، سپس قفقار سرزمين رفتن دست از
.كرد اشاره...و بلوچستان
تاريخنويسي با كوشيدند و نهادند دروغين نامهاي را شده متصرف شهرهاي مدت اين در
خط و كنند دگرگون را آنها زبان بخشكانند ، كرده سست را ايران با يگانگي ريشههاي نادرست ،
پتر وصيتنامه از بخشي به نگاه.كنند آن جانشين را خود الفباي و برده يغما به را آنها
.نمايد مشخص سال از 200 بيش طول در را روسيه مختلف حكومتهاي سياستهاي رئوس ميتواند
كبير پتر وصيتنامه از بخشهايي
آن بازرگاني و شود تهيدستتر روز به روز ايران كشور كه كرد چارهجويي بايد - بند 9
حال با را آن بايد چنان و رود ويراني روبه ايران كه بود آن پي در بايد و يابد تنزل
به و درآورد پاي از را آن بيدردسر بتواند بخواهد ، گاه هر روسيه دولت كه نگهداشت احتضار
ايران حساس رگ قفقاز ، سرزمين و گرجستان كشور برساند ، پايان به را خود كار فشاري اندك
برون ايران دل از ضعف خون فورا برسد ، رگ آن به روسيه استيلاي نيشتر نوك كه همين است ،
كليد...بخشد بهبود را آن نتواند حاذقي پزشك هيچ كه شد خواهد ناتوان چنان و رفت خواهد
(ايراني) بيابانهاي سوي به بايد ميتوانيد تا است تركستان سرزمين هم هندوستان
ماههاي در ترتيب بدين.شويد نزديك مقصود به تا برويد پيش بخارا و خيوه قرقيزستان ،
آستارخان به بعدها كه) ترخان حاجي بندر از بزرگ پتر لشگركشي ميلادي اوت 1722 و ژوئيه
در.يافت ادامه ايران خاك در زميني عمليات دربند به حمله با كه شد شروع (داد نام تغيير
مهم نقاط ساير و رشت و گرديد انزلي بندر وارد كشتي چند با روسيه قشون نيز ژوئيه 1723
به روسيه خارجه وزير اوسترمان طرف از قراردادي تحميل با همچنين.شد اشغال هم گيلان
آنها ملحقات و باكو دربند ، شهرهاي (تهماسب شاه خورده فريب و ناتوان ايلچي) بيك ، اسمعيل
غربي ، سواحل تمامي يعني استرآباد و مازندران گيلان ، ايالتهاي و مازندران درياي ساحل تا
ميلادي دسامبر 1724 در روسيه قشون.گرديد واگذار روسيه به مازندران درياي شرقي و جنوبي
ژوئن 1725 در و گرديد تسخير گيلان ميلادي فوريه 1725 در و كرد حركت جنوب سمت به باكو در
نيز و پتر مرگ خبر كه بود مازندران سوي به حركت آماده متجاوز ارتش و شد اشغال لاهيجان
پديد مازندران درياي در را جديدي موقعيت ايران ، نبردهاي پهنه در افشار نادرقلي ظهور
ايران موقعيت به مقتدر شاه اين كه اهميتي به توجه با نادرشاه رسيدن قدرت به از پس.آورد
دريا ، در چه ايرانيان سرحدات موقعيت داشت ، عمان درياي و فارس خليج مازندران ، درياي در
.يافت استحكام خشكي در چه
مصون خطر از همواره مازندران درياي ايراني سواحل نيز قاجار خان آقامحمد دوره در...
با و يافت ادامه مازندران درياي و قفقاز به روسيان تجاوزهاي وي شدن كشته از پس و ماند
با و افتاد روسها چنگال به (ارمنستان شروان ، اران ، گرجستان ، ) قفقاز سراسر بزرگ نبرد دو
و قفقاز سرزمينهاي دادن دست از بر علاوه ايران تركمنچاي ، و گلستان تحميلي قراردادهاي
تزار قشون.شد محروم دريا اين در نيز نظامي نيروي داشتن و كشتيراني حق از قفقاز ماوراي
سرحدي ولايتهاي از كه گرجستان تصرف از گوناگون بهانههاي به ميلادي هجدهم قرن پايان از
در گرگينخان به فشار اعمال با اينكه تا كردند بسيار كوشش ميشد محسوب قفقاز در ايران
كردند دريافت گرجستان حكومت از كنارهگيري بر دال سندي ميلادي سپتامبر 1800 هشتم و بيست
روسيه خاك از بخشي را گرجستان" جنوبي قفقاز سرزمين از بخش اين ميلادي سال 1802 در و
از جديدي سلسله و گشت آغاز قفقاز بخشهاي ديگر به حمله واقعه اين از پسكردند اعلام
.گشت آغاز دسامبر 1803 در روسيه و ايران جنگهاي
مازندران درياي فسيلي سوختهاي منابع وضعيت
مازندران درياي منطقه نفتي ذخيرههاي ميزان آمريكا انرژي اطلاعات اداره برآورد براساس
گاز صادرات و توليد كل ميزان همچنيناست شده پيشبيني بشكه ميليارد تا 195 بين 179
مكعب فوت ميليون و 270 ميليارد بر 4 بالغ سال 2000 در مازندران درياي حوزه در طبيعي
به 8 دريايي حوزه در طبيعي گاز توليد آينده سال در 10 پيشبينيها براساس كه است بوده
در نيز خزر حوزه كشورهاي نفت توليد ميزان.رسيد خواهد مكعب فوت ميليون و 500 ميليارد
و 281 ميليون يك سال 2000 در و روزانه نفت بشكه هزار و216 ميليون يك بر بالغ سال 1999
تركمنستان - هزار قزاقستان 660 - هزار آذربايجان 290 سهم).است بوده روز در بشكه هزار
صفر ايران سهم كه حالي در و روز در بشكه هزار روسيه 11 و هزار ازبكستان 170 - هزار 150
نسبت مازندران درياي حوزه طبيعي گاز صادرات و توليد در ايران وضعيت همچنين (.است بوده
.است سوالبرانگيز بسيار همجوار كشورهاي به
ژئواكونوميك و ژئوپولتيك عمده منطقه دو از يكي عنوان به مازندران درياي گرفتن قرار - 1
بايد كه است كرده ايجاد ما براي را استثنايي موقعيتي ايران جوار در فارس خليج همراه به
همسو مستقل كشورهاي بكر بازارهاي رفتن كف از ويژه به گذشته ، تجربههاي از
تمامي راس در را ايران ملي منافع تحولات تمامي كنار در تا گيريم درس (مشتركالمنافع)
شمال كريدور از نفت و كالاها ترانزيت گسترش راستا اين درنماييم لحاظ تصميمگيريها
امن و بودن كوتاه دليل به منطقه كشورهاي براي اقتصادي توجيه بر علاوه ميتواند جنوب
.نمايد ما كشور نصيب را سرشاري منافع مسير بودن
كشورها اين ويژه نگاه و آنها رابطه نوع و منطقه كشورهاي عملكرد پيشينه به است لازم - 2
از دشمنيها در نه و دوستيها در نه تا گردد مبذول ويژه توجه تاريخ طول در ايران به
ديدگاه با را خود ملي منافع عقلانيت اصل بر مطابق همواره و نموده پرهيز افراط
.داريم نگاه دور خطر از واقعبينانه
از استفاده با كشور اين سابق ، شوروي مداري قدرت دوره در موجود گزارشهاي براساس - 3
اين.است كرده حفر مازندران درياي اطراف در نفت چاه حلقه هزار بيست از بيش خود موقعيت
و اشتراك شوروي ، اراضي بودن مرتفع نظير بهانههايي با همواره شوروي كه است حالي در
از ايران سمت به شوروي نفتي منابع شدن سرازير امكان و نفتي حوزههاي زيرزميني ارتباط
به كافي توجه عدم در البته كه.است كرده جلوگيري ايران سوي از نفت استخراج و چاه حفر
.است بوده دخيل هم جنوب منابع از ايران نفتي نيازهاي تامين مسئله اين
شرق جنوب سمت به غرب شمال از كه مازندران درياي در آب جريانهاي نوع به توجه با - 4
آسيب ايران سواحل به آذربايجان و روسيه كشورهاي از دريا آلودگيهاي بيشترين است
از غرامت دريافت نيز و دريا بومسازه تخريب از جلوگيري جهت تدابيري اتخاذ لذا ميرساند ،
.بود خواهد برخوردار بازدارنده نقش از آلودهكننده ، كشورهاي
شدهاند متعهد اكتبر 1994 مورخ 15 Aشماره 475/49 سند براساس همسود مستقل كشورهاي - 5
قراردادهاي به استناد با بايد طرحي گونه هر لذا.بپذيرند را و 1940 معاهدات 1921 كه
و پذيرد صورت نفتي منابع و زيستمحيطي زمينههاي در ويژه به آن تكميل نهايت در و موجود
وارث و وامدار عنوان به ديگر كشور چهار و ميز سوي يك در ايران موجود قراردادهاي براساس
.گيرند قرار ميز ديگر سوي در پيشين شوروي
مازندران درياي حوزه كشورهاي خام نفت صادرات و توليد ميزان:جدول 1
0 |
4/1261 |
سال توليد |
كشورها نام |
1281 |
سال توليد |
1999 |
آذربايجان |
توليد ميزان |
2000 |
3/259 |
قزاقستان |
1200 |
290 |
1/602 |
روسيه |
2000 |
660 |
0/144 |
ازبكستان |
300 |
11 |
2/86 |
تركمنستان |
200 |
170 |
8/124 |
*ايران |
200 |
150 |
0/0 |
جمع |
0 |
0 |
4/1261 |
سال توليد |
3900 |
1281 |
سال توليد |
1999 |
مازندران درياي نزديك خشكي نواحي شامل فقط *
در مكعب فوت ميليارد) مازندران درياي حوزه در طبيعي گاز صادرات و توليد ميزان:جدول 2
(سال
سال 2010 توليد |
سال 2000 توليد |
سال 1990 توليد |
كشورها نام |
3900 |
1640 |
5/3099 |
تركمنستان |
2400 |
2000 |
5/1439 |
ازبكستان |
1100 |
220 |
6/349 |
آذربايجان |
1100 |
380 |
2/251 |
قزاقستان |
4/8 |
30 |
0/119 |
#روسيه |
0 |
0 |
0/0 |
#ايران |
8500 |
4270 |
8/5258 |
جمع |
هزار بيست از بيش خود موقعيت از استفاده با كشور اين سابق شوروي مداري قدرت دوره در
است كرده حفر مازندران درياي اطراف در نفت چاه حلقه
ميزان سال 2010 در پيشبينيها براساس] مازندران درياي نزديك خشك نواحي شامل فقط *
اداره گزارش براساس [.رسيد خواهد روز در بشكه هزار و 900 ميليون به 3 نفت توليد
و قطعي شده كشف طبيعي گاز و خام نفت ذخاير ميزان ژوئن 2000 در آمريكا انرژي اطلاعات
جدول 3 براساس دريا به نزديك خشكي مناطق در مازندران درياي حوزه كشورهاي امكانپذير
.بود خواهد
حوزه كشورهاي در (امكانپذير و قطعي شده كشف) طبيعي گاز و خام نفت ذخاير ميزان:جدول 3
مازندران درياي
طبيعي گاز |
نفت كل جمع |
امكانپذير خام نفت |
خام نفت |
كشورها نام |
11 |
4536 |
32 |
5/126/3 |
آذربايجان |
0 |
15 |
15 |
9/0 |
#ايران |
53-83 |
110102 |
92 |
6/170/10 |
قزاقستان |
7/8 |
17 |
14 |
7/2 |
#روسيه |
15598 |
82 |
80 |
7/1 |
تركمنستان |
8874 |
2 |
2 |
3/0 |
ازبكستان |
337236 |
270253 |
235 |
9/344/18 |
كل جمع |
مازندران درياي نزديك خشكي مناطق شامل *
خبر آخرين
:پاسداران سپاه مقام قائم
كنند حمله ما به هستند مصمم آمريكاييها
مصمم آمريكاييها":داشته ابراز سخنراني يك در اسلامي انقلاب پاسداران سپاه مقام قائم
كنيم تلاش بايد":ميافزايد ادامه در ذوالقدر باقر محمد سردار ".كنند حمله ما به هستند
كشور ، اركان همه.نشود محقق آمريكا نظامي تهديد و نگيرد صورت ايران عليه نظامي حمله كه
شيوه در اساسي ، اختلاف ولي هستند پايبند اصل اين به متفقا ديگران ، و سياسيون نظاميان ،
".است بازدارندگي
اين از بايد":ميكند مطرح را مواردي خويش پيشنهادي راهكار توضيح در ذوالقدر سردار
به همه و است كرده خود گرفتار را كشور است سالي چند متاسفانه كه بچهگانهاي اختلافات
".كرد جلوگيري شدهاند ، خسته دعواها اين از فرصتطلب و افراطي سياسي ، آدمهاي عده يك جز
است ممكن كه بحراني اداره براي مقتدر ستاد يك ايجاد" خواستار پاسداران سپاه مقام قائم
مطرح را دوگانه حاكميت بحث كه كساني از انتقاد با ذوالقدر سردار.ميشود "بيافتد اتفاق
گفتهاند كه سخناني مدت ، اين ظرف در محترم رئيسجمهور بحمدالله":داشت عنوان ميكنند ،
".ندارد وجود قدرت در دوگانگي و است يكدست كشور نظام كه است آن از حاكي
براي كجا هيچ كردند ، حمله ما به آمريكاييها اگر":ميدارد اظهار سپس ذوالقدر سردار
كجا هر در آمريكا هدفهاي كشور ، حريم به آمريكا تجاوز صورت در.داشت نخواهد امنيت آنها
".شد خواهند نابود و گرفت خواهند قرار هدف هست ، كه
براي نفتي هيچ شود ، گرفته ما نفت صدور جلوي اگر كه بفهمد بايد دشمن":ميكند تاكيد او
جملهاي تاكنون رسما كه اين به اشاره با ذوالقدر "شد نخواهد صادر فارس خليج از آنها
است نگفته "ميزنيم آتش را منطقه نفت چاههاي ما كردند ، حمله ما به اگر" عنوان تحت
قائم ".يافت افزايش دلار دو يا يك نفت قيمت شد ، مطرح كه دروغ جمله همين":گرفت نتيجه
خشن كلمات ما كه معناست اين به بازدارندگي" معتقدند كه كساني از انتقاد با سپاه مقام
حمله او به راست و چپ از ميكند ، بيان را نظام منويات كه پاسدار عنصر يك":گفت "!نگوئيم
سلاحهاي مورد در آمريكاييها" كه اين به اشاره با وي "!گفتي؟ چنين چرا كه ميكنند
".هستيم پرقدرت سلاحهاي توليد و تامين دنبال به" افزود ".هستند حساس ما بردبلند
:كرد عنوان وي.كرد اشاره افغانستان مسئله به خود سخنان از ديگر بخشي در ذوالقدر سردار
.داشت طالبان سرنگوني سپس و كنترل در ايران را نقش بيشترين افغانستان در كه ديديد شما"
مواضع از بار چند پاول.كردند تشكر هماهنگي و همكاري خاطر به شما از مكرر طور به هم بعد
ژاپن ، كنفرانس در بعد و بن كنفرانس جريان در ايران خارجه امور وزارت نمايندگان كارهاي و
آن.كرد تشكر همكاريها همين خاطر به آمد ايران به كه هنگامي هم عنان كوفي.كرد تشكر
".كرد نظامي حمله به تهديد را ايران دريدگي و تمام بيشرمي با بوش وقت
ميگويند آقايان":ميگويد داخلي جريانهاي اظهارات برخي از انتقاد با سپاه مقام قائم
تعطيل كه مطبوعاتي تمام و شوند آزاد سياسي زندانيان تمام آمريكا ، حمله از جلوگيري براي
ايران در كه است اين آمريكا بهانههاي از يكي ميگويند.شوند منتشر دوباره شدهاند
آمريكاييها بهانه رفع براي و !حاكماند غيرمنتخب اقليت گروه يك نيست ، برقرار دموكراسي
ولي كنند بيان صراحت با نميكنند جرات چند هر.رود كنار غيرمنتخب گروه اين بايد
"!باشد فقيه ولايت بر مبتني نبايد نظام كه است اين منظورشان
پس.كنيد منحل افراطي و تندرو جريان يك عنوان به را پاسداران سپاه گفت خواهند هم فردا"
عوض بايد اساسي قانون گفت خواهند هم بعد.شود حذف بايد هم نگهبان شوراي ميگويند آن از
".شود
به حمله صورت در دهند احتمال آمريكاييها اگر":ميكند تاكيد پايان در ذوالقدر سردار
اقدامات به دست فلسطين و لبنان در ما هواداران و طرفداران ايران ، اسلامي جمهوري
ميشود يادآوري ".كرد نخواهند ما به حمله به مبادرت وجه هيچ به زد خواهند تلافيجويانه
حدي در آمريكا و ايران تضادهاي و تعارضات سطح كه بود داشته عنوان گذشته هفته دفاع وزير
شماره در ذوالقدر سردار سخنراني متن است ذكر شايان.شود نظامي درگيري به منجر كه نيست
.است شده منتشر نيز يالثارات نامه هفته اخير
رسانهها با هفته يك
ميشود رئيسجمهور خاتمي آيا
متعددي مطالب در خاتمي محمد دولت منتقد و هوادار جناح هفتهنامههاي گذشت كه هفتهاي در
قانون پيشنهادي لايحه و رئيسجمهور اختيارات افزايش به نسبت را خود مخالفت و موافقت
.كردند تشديد انتخابات
آورد مخاطبانش ياد به "ميشود؟ رئيسجمهور خاتمي" تيتر با جوان هفتهنامه ميان اين در
اجراي مسئوليت براي و بوده مجريه قوه رئيس يا دولت رئيس صرفا تاكنون رئيسجمهور كه
.نداشتهاست اختيار در كافي ابزار اوست ، حقوقي شخصيت ديگر وجه كه اساسي قانون
اين القاي در سعي اخير ساله رسمي 5 تبليغات كه نيست بيدليل هفتهنامه اين نوشته به
در را او و كند معرفي مقننه و قضاييه قوه رئيسان عرض در را رئيسجمهوري كه داشته نكته
رئيسجمهور نقش دوره اين در است معتقد كه جوان اميد.بداند ثلاثه قواي روساي از يكي حد
را تحقير اين و نميكنند بسنده نيز تقليل اين به گاه كه ميدهد ادامه دادهاند تقليل را
كه نيست قوا ديگر روساي از فرادستتر رئيسجمهوري ، تنها نه كه ميكنند آن چاشني هم
.نيست نيز نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس از فرادستتر
دايره از را خود پاي لايحه اين 2 با ميخواهد خاتمي اكنون كه ميگيرد نتيجه جوان اميد
ظريفتر قدري بخواهيم اگر.شود هم رئيسجمهور ميخواهدبگذارد فراتر اجرايي قوه و دولت
.باشد "جمهوري "رئيس ميخواهد كه است جمهوري رئيس او كنيم نگاه موضوع به
مركز رئيس الهام غلامحسين سخنراني حزبالله انصار ارگان يالثارات هفتهنامه اما
با است گفته الهام آن طي كه رسانده چاپ به را نشريه اين دفتر در نگهبان شوراي پژوهشهاي
استفاده با و كرده سرازير نظام درون را مخالفين دارند قصد انتخابات ، قانون اصلاح لايحه
.كنند استحاله را حكومت آنها از
ولايتي ، و ايالتي انجمن نمايندگي براي سال 41 در پهلوي رژيم كه است گفته ادامه در الهام
اين در.كرد تبديل مقدس كتاب به سوگند به را قرآن به سوگند و كرد حذف را اسلاميت شرط
به رفتهاند آن از بالاتر هم گام 2- بلكه 3 و است شده تكرار اتفاق همين نيز جديد لايحه
است شده حذف اسلامي جمهوري و اسلام به التزام اسلاميت ، شرط اينكه بر علاوه كه معني اين
برداشتهاند هم را داوطلبان براي بودن ايراني تابعيت و اساسي قانون به وفاداري شرط حتي
نه كه چرا است ، پهلوي رژيم سال 41 لايحه از بدتر مراتب به لايحه اين حيث اين از و
نامزدي براي فعلي انتخابات قانوني اساسي شرط سه پس ايرانيت ، نه و است مانده اسلاميت
به وفاداري ابراز و ايراني تابعيت اسلامي ، جمهوري و اسلام به عملي التزام يعني مجلس ،
.است شده حذف جديد لايحه در فقيه ولايت مترقي اصل و اساسي قانون
مهدي به خطاب را حسينيان روحالله نامه خود شماره تازهترين در حريم هفتهنامه اما
منظور راستي است نوشته نامه اين در حسينيانكرده منتشر اسلامي شوراي مجلس رئيس كروبي
را كشور اجرايي قدرت سال پنج از پس چيست؟ ساختارشكن و جنجالبرانگيز لوايح اين طرح از
فزاينده مشكلات مقابل در ماندن بيپاسخ امروز و پرداختن جانبي مسائل به و گرفتن دست در
باز كه مينويسد حسينيان قول از ادامه در حريم.گشود را انحرافي راه بايد هم باز مردم
با هم باز را عدهاي افراطي كاريهاي ندانم آيا كرد؟ مطرح بايد را تنشزا مسئلهاي هم
فرداي كه برسد تصويب به قانوني مبادا كه ميدهد ادامه حسينيان كرد؟ توجيه بايد فرافكني
.بكشد اسارت به ويل چاه در را فرشتگانآزادي استبداد ، ديو قانون ، همين با دور چندان نه
و جهانخواران چشم كه زمان اين در خاتمي اميدوارم كه مينويسد پايان در حسينيان
.كند كور را آن است شده دوخته او به نقاقانديشان
قانون درباره دولت پيشنهادي لايحه درباره انتقادي مطلب دو كه موتلفه جمعيت نشريه شما ،
قانون اصلاح لايحه درباره "ديكتاتوري ناقوس" عنوان با مقالهاي در كرده ، چاپ انتخابات
اين با دولت كه است گرفته نتيجه موجود ، قانون با پيشنهادي لايحه مقايسه با انتخابات ،
.كند سلاح خلع صلاحيت فاقد نامزدهاي شناسايي براي را نگهبان شوراي دارد قصد لايحه
به عملي التزام آنكه جمله از ميكند وارد بسياري ايرادهاي جديد لايحه به مقاله اين
نوشتن و خواندن سواد به آن معادل يا ديپلم فوق مدرك شده ، حذف آن در اساسي قانون و اسلام
موثر نقش سابق رژيم مباني تحكيم جهت در كه كساني" شرط جمله از شرط چندين و يافته ، تنزل
بودن قانوني غير كه گروههايي و سازمانها احزاب ، تشكيلاتي هواداران" شرط و "داشتهاند
تشكيلات به وابستگان" شرط همچنين و ،"است شده اعلام صالحه مقامات طرف از آنها
قانون در كه "نوين ايران حزب و رستاخيز حزب فعال اعضاي و ساواك ماموران و فراماسونري
.است شده برداشته آن از است ، موجود فعلي
ماده به مربوط ايجابي شرايط اينكه مهمتر همه از ميگويد مقاله نويسنده ميرلوحي عليرضا
نامزد شود ثابت اينكه جاي به يعني كردهاند تبديل سلبي شرايط به را فعلي قانون 28
قانون به را خود وفاداري و دارد اساسي قانون و اسلام به التزام و اعتقاد مجلس نمايندگي
زندگي بايد زيرا است سخت مقاله نويسنده گفته به كه كند اثبات فقيه ولايت اصل و اساسي
و اعتقاد عدم نامزد اگر ميگويد جديد لايحه گردد ، صلاحيت احراز تا شود بررسي وي گذشته
عقيده به كه حالي در شود ، نامزد نميتواند كند ، اعلام نظام و اسلام به را خود التزام
.گفت نخواهد چيزي چنين مجلس نمايندگي نامزد هيچ مقاله نويسنده
لوايحناتمام طرحهاو انبوهياز مجلسبا
عمومي افكار توجه استكه طولاني مدتهاي شكنجهنيز منع منصفهو طرحهايهيات
را سياسي و حقوقي مسائل كارشناسان
است جلبكرده خود به
روزبه محبوبه
فعاليت (يكشنبه) فردا پس تعطيلات ، هفته دو گذراندن از پس اسلامي شوراي مجلس نمايندگان
زيادي واكنشهاي سياسي ابعاد لحاظ به كه لايحه و طرح چند درباره بررسي و بحث با را خود
.ميكنند آغاز است ، برانگيخته نيز را
دوباره فعاليت و قضاييه قوه در اطلاعات حفاظت واحد تشكيل موازي ، دستگاههاي درباره بحث
در را مجلس توان و انرژي ميرسد نظر به كه است سياسي رويدادهاي تازهترين حجتيه انجمن
منع طرح و منصفه هيات تشكيل چون طرحهايي سرنوشت كه چند هر.سازد خود مصروف آينده هفته
بلاتكليف همچنان نگهبان شوراي و مجلس ميان شدن ردوبدل با كه است سال يك از بيش شكنجه
.است مانده
پارلماني معاون سوي از مجلس علني جلسه آخرين در كه انتخابات قانون اصلاح لايحه كليات
به خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون در تغييري گونه هيچ بدون شد ، ارائه رئيسجمهور
در.شود گذاشته راي به مجلس علني صحن در تا ميبرد سر به انتظار در اينك و رسيد تصويب
برخي در بسياري قلمزنيهاي مجلس ، در لايحه اين ارائه از پس نخستين روزهاي همان
نظارت حذف انديشه كه كنند وانمود چنين تا گرفت شكل دولت منتقد مطبوعاتي ارگانهاي
رئيس "الهام غلامحسين" ديدگاه وجود اين با دارد "آمريكايي" منشاء لايحه اين در استصوابي
در او رسمي جايگاه دليل به حزبالله انصار هفتگي نشست در نگهبان شوراي تحقيقات مركز
نظارت حذف به چند هر ويمينمايد تاملتر قابل مجلس لوايح و طرحها بررسيكننده نهاد
در گرفته صورت اصلاحات حال عين در است معترض انتخابات قانون اصلاح لايحه در استصوابي
براي اسلاميت شرط" كه است باور اين بر و ميداند خطرناكتر را داوطلبي شرايط خصوص
شده برداشته نيز اسلامي جمهوري و اسلام به التزام است ، شده برداشته انتخاباتي نامزدهاي
تابعيت داشتن و اساسي قانون به وفاداري شرط اينها..رفتهاند بالاتر هم گام چند و است
،"الهام" اعتقاد به "...ايرانيت نه و است مانده اسلاميت نه كه برداشتهاند هم را ايراني
مناقصه به را كشور و كنند حاكميت عرصه وارد را مخالفان" كه است شده كوشش لايحه اين با
نگهبان شوراي نهاد رسمي مقام اين اظهارات ".كشور يك فروش راه ارزانترين يعني ;بگذارند
تا شود داده فرصتي كه بود شده آن خواستار پيش چندي مجلس رئيس كه ميگيرد صورت حالي در
و گيرد قرار حقوقي و كارشناسي بررسي مورد جناحي و سياسي غرضورزي بدون اساسي لايحه اين
برگزاري دهه دو از پس بالاخره تا هستند آن انتظار در ايراني شهروندان حال عين در
بار يك آن ، از ناشي شائبههاي و گسترده صلاحيتهاي رد تكليف كشور در متعدد انتخابات
.شود روشن هميشه براي
عمومي ، افكار توجه كه است طولاني مدتهاي نيز شكنجه منع و منصفه هيات طرحهاي
از منصفه هيات طرح كه وجودي بااست كرده جلب خود به را سياسي و حقوقي مسائل كارشناسان
تفاوت اندكي با نيز شكنجه منع طرح و گرفته قرار اصلاح مورد بار چهار تاكنون ارائه زمان
از هالهاي در حقوقي كليدي طرح دو اين سرنوشت هنوز اما است ، بوده مواجه وضعيتي چنين با
بايد هم باز آيا كه است بسته نقش عمومي اذهان در همچنان پرسش ايندارد قرار ابهام
و شوند برگزار غيرعلني شكل به منصفه هيات حضور بدون سياسي دادگاههاي تا ماند منتظر
اين به شود داشته نگه مسكوت باره اين در انتقادي و اعتراض هر و شوند صادر نيز احكام
.منصفه هيات قانون نه و است شده تدوين سياسي جرم قانون نه كه دليل
واكنشهاي و كنش و شوراها انتخابات بودن پيش در به توجه با نيز شوراها قانون اصلاح طرح
جلسه در كه است برخوردار ويژهاي اهميت از نيز شهرداري و پايتخت شهر شوراي ميان موجود
.شد خواهد دنبال آن نهايي تصويب مجلس آتي
فعاليت مضاعفي پشتكار و توان با نمايندگان كه ميطلبد كليدي لوايح و طرحها انبوه حجم
روشن سرنوشت به طرحها اين تا كنند كوشش و نمايند آغاز تعطيلي روز پانزده از پس را خود
اين كننده تعيين ميتواند مجلس يكشنبه روز جلسه هواي و حال.شود منتهي اميدواركننده و
.باشد همت و عزم
(2)گفتمان به مشروطه از گذار
معاصر هويتسازي
صديقي نادر
در "ميهني" و "ملي" وظيفه يك عنوان به "هويت" نظامي به "سخن" نظامي تبديل ترتيب اين به
به تا ميشوند موظف حزبي آكادميسينهاي.ميشود آغاز "سوسياليستي ميهن" از دفاع جهت
دگماتيزم سنگواژههاي به را پارسي سترگ شاعر اين اشعار هنرمندان ، مجسمهسازي موازات
نويسندگان استالين كه ميشود آغاز لحظهاي از گنجوي نظامي كردن هويتي.دهند تقليل حزبي
،"نظاميشناسي" يك مقام در و كرده احضار مسكو به را آذربايجان جمهوري آكادميسينهاي و
روزنامه.ميكند صادر آنان به بزرگ شاعر اين از عضوگيري جهت در را حزبي رهنمودهاي
شاعر درباره نويسندگان با مصاحبه ضمن استالين رفيق":مينويسد آوريل 1939 سوم در پراودا
درميان را او آثار از قطعاتي و ميگفتند سخن نظامي [شوروي آذربايجان] آذربايجان
ما ، برادران بزرگ شاعر گويا كه كنند رد را نظريه اين شاعر سخنان وسيله به تا ميگذاشتند
دليل ، آن به فقط نمود تقديم ايران ادبيات به بايد را آذربايجانيها ، [شوروي آذريهاي]
آستانه در آن از پس ".بودند نوشته فارسي زبان به را خود آثار بزرگ قسمت شاعر كه
ميان آن از كه ميدهند ترتيب او مجسمه ساختن براي مسابقهاي نظامي تولد سالگرد هشتصدمين
.ميشود برنده "خالقاف غضنفر" پرترهايساخته
و ميگيرد سر را جديدي جواني و هويت خود تولد سالگرد هشتصدمين در شاعر ترتيب اين به
آن از بخشي كه "گنجه خاتون" رمان.درميآيد شوروي آذربايجان كمونيست حزب عضويت به رسما
"شمشير" يك اعطاي جهت در "هنري" است كوششي خود نوبه به آورديم ، مقال اين فصل سر در را
به زمان همان در كه است بلايي همان دقيقا اين.او دست از كتاب گرفتن و نظامي به حزبي
مييابند ماموريت جماعت اين و آمده فردوسي سر بر رضاخاني ادبشناسان آكادميسينها ، كمك
"شاهنامه قهرمانان تخمه" به را فردوسي "سخن تخم" ايدئولوژيك ، كيمياگري قواعد مطابق تا
روند كه آنجا از.سازند برقرار محمدرضا و رضاخان با را آن هويتي اتصال و نموده تبديل
و عريانتر كاملا نحوي به ارس سوي آن در ديكتاتوري تخمه به سخن تخم استحاله و دگرديسي
را كيمياگري همان ماندهتر عقب اشكال ميتواند عريان نمونه آن در مداقه شده ، طي شفافتر
رضاخاني سخنگريزي همچون استاليني (Logophobie) گريزي سخن.دهد نشان ارس سوي اين در
در همواره كه ميگذارد نمايش به را معاصر هويتسازي پروژههاي از عبرتآموزي نمونههاي
ميشناسيم را تمدني چه".است ميشده پنهان سخنوران از مداحيها و تجليلها از انبوهي پس
و بهتر جهان ، كجاي در باشد؟ بوده گفتار گذار احترام ما خود تمدن از بيش ظاهر ، در كه ،
ما از قاطعانهتر توانستهاند ظاهرا ، كجا ، در باليدهاند؟ گفتار به ما تمدن از بيشتر
همه ، اين با آري ، برسانند؟ جهانشمول مقامي به و كنند رها محدوديتهايش قيد از را گفتار
خوابيده ترس نوعي ظاهري ، دوستي سخن اين ظاهري ، ارجگذاري اين زير در كه ميرسد نظر به
".است
ظاهري ، ارجگذاري پس در شده پنهان سخنترسيهاي عملكرد چگونگي به پرداختن از پيش
است غربي تمدن نه و "ما" تمدن اين:داد فوكو ميشل پيشگفته سوال به ديگر پاسخي ميتوان
آنجا.ادعاست اين مويد نظامي خود "سخن".است باليده گفتار به جهان جاي همه از بيشتر كه
:ميگويد كه
ساختند سخن به اول جلوت /انداختند بر چو خلوت پرده
درگرفت سخن ز نخستين حرف /برگرفت قلم كه اول جنبش
تيزتز سخن ز شكافي موي /نوخيزتر كهنه اين در نيست
نداد در گل به آزاده تن جان /نداد در دل آوازه سخن تا
كرد باز سخن به را جهان چشم /شد آغاز شدن آمد قلم چون
بس راست سخن ملك اين دولت /كس نيست سخن ز صدرنشينتر
قرب و ارج كه است "ديگري" تمدن نه و "ما" تمدن ميگوييم كه لحظهاي همان در درست اما
كه ميآيد پديد "آنها" و "ما" بين هويتي مرزبندي نوعي رسانده ، اعلاء عرش به را سخن
گسترش دامنه بر و نمايد محبوس خود مرزي حصارهاي ميان در را سخن خود ، ادامه در ميتواند
به را باكو در گنجوي نظامي سالگرد پنجاهمين و هشتصد مراسم من.بزند مهار آن بيمهار
ميگفت سخن تركيهاي مدعوين از يكي آن هنري و ادبي نشستهاي از يكي در كه ميآورم خاطر
را انگليسي فقير واژگاني دايره و بود نكرده ظهور شكسپير هنوز كه روزگاري در:ميگفت او
قوم واژگان كه روزگاري در.داشتيم را نظامي "ما" بود نداده ارتقا ادبي زبان يك مقام تا
...و وايكينگها و گلها روزمره امور و نميكرد تجاوز شباني واژه پنجاه چهل از ژرمن
...و داشتيم نظامي "ما" ميگذشت فقير واژه پنجاه چهل همان با
است شوخي يك انقلاب مجاهدين انحلال
سوي از وي بازداشت و جرم اعلام و همدان در آقاجري سيدهاشم دكتر سخنراني از پس چندي
اسلامي ، انقلاب مجاهدين سازمان از محافظهكار صنفي _ سياسي گروه يك شكايت و قضايي دستگاه
اساسي هدف تبليغي ، _ سياسي برخوردهاي اين پس در كه آورد وجود به جامعه در را شائبه اين
دوم جبهه اصلي گروههاي از يكي عنوان به اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان اصل با مقابله
نيز سازمان اين شاخص چهره نبوي بهزاد پيش مدتها از كه است حالي در همه ايناست خرداد
در حتي و گرفته قرار مالي فساد اتهام مظان در پتروپارس شركت پرونده شدن مطرح جريان در
چهرههاي ديگر از آرمين محسن ميان ، اين در.بود شده احضار نيز دادگاه به رابطه اين
اصلاحات مخالف جريان كه است معتقد خرداد دوم جبهه و اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان شاخص
نظر در انقلاب ، مجاهدين سازمان همچون اصلاحات عرصه در تاثيرگذار محورهاي به حمله با
ميان از را خاتمي رئيسجمهور حامي سياسي عقبه طريق اين از و تضعيف را جبهه اين دارد
.بود خواهد آسان امري نيز رئيسجمهوري شخص با برخورد امري چنين تحقق صورت در و بردارد
در "همشهري" روزنامه با اختصاصي گفتوگوي در اسلامي شوراي مجلس در تهران مردم نماينده
امر انقلاب مجاهدين با برخورد نفس":گفت انقلاب مجاهدين سازمان با برخورد دلايل خصوص
هجومهايي چنين با مواجه هم دهه 60 سالهاي در ما.است سابقهدار كاملا و نيست جديدي
سطح در چندان غيره ، و جنگ مثل اساسي مشكلاتي به توجه با مقطع آن در البته كه بوديم
:افزود آرمين ".داشت وجود همچنان تهاجمات و فشارها آن اما نداشت ظهور و بروز جامعه
كاملا سوابق داراي كه است باسابقه سياسي تشكلهاي معدود از يكي انقلاب مجاهدين سازمان"
بوده تاثيرگذار و اثر منشاء همواره نيز خود فعاليت دوران طول در خوشبختانه و است روشن
.است
دوم از اصلاحات مخالف جريان":شد يادآور انقلاب مجاهدين با برخورد دلايل تشريح در وي
شقه اختلاف ، ايجاد آن ، و گرفته پيش در اصلاحات قبال در را خطمشياي سو ، اين به خرداد
اين در طبعا.است اصلاحات جريان مختلف بخشهاي زدن و اصلاحات جريان در تفرق و كردن
به كه است اصلاحات جريان در كانونهايي يا تشكلها آن متوجه حملات و مخالفتها زمينه
چند فشار":افزود وي ".دارند اصلاحطلبي جريان در تاثيرگذاري نقش اصلاحات مخالفان تصور
ميشود انتخاب وحدت تحكيم كه نيست بيخود و نبود بيدليل وحدت تحكيم دفتر روي بر ساله
تحولات در واقع در دانشجويي جنبش.بپاشد هم از و شود گذاشته فشار آن روي اينكه براي
هم خرداد دوم جريان در و ميكرده بازي محركي موتور نقش ما معاصر تاريخ سياسي _ اجتماعي
دانشجويي نهاد و تشكل فراگيرترين عنوان به وحدت تحكيم و داشت نقشي چنين دانشجويي جنبش
همچون سياسي تشكلهاي" اينكه بيان با آرمين ".داشت را ويژهاي جايگاه زمينه اين در
،".دارند قرار تهاجم معرض در همه از بيش مرحله اين در انقلاب مجاهدين و مشاركت جبهه
نيز انقلاب مجاهدين و كشور سياسي عرصه در مهم نقش ايفاي دليل به مشاركت جبهه:كرد تصريح
مقاطع در كه است راهبردي تحليلهاي داراي و منسجم كاملا سياسي تشكل يك اينكه دليل به
هر سالها اين طي و گرفته قرار هجوم مورد كند تقويت را اصلاحطلب جريان توانسته مختلف
".است شده بخشها اين از يكي بر متمركز حملات آمده ، پيش فرصت زمان
مجاهدين با برخورد ظاهرا" اينكه اعلام با اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان ارشد عضو
يك را سياسي تشكل اين انحلال ،"است گرفته قرار اصلاحات مخالف جناح كار دستور در انقلاب
فراتر شوخي يك حد از انقلاب مجاهدين انحلال مثل تعابيري":شد يادآور و كرد عنوان "شوخي"
مثل سياسي تشكل يك با برخورد كه چرا كرد تلقي جدي را آن نبايد وجه هيچ به و نيست
كار دارد ، كشور سياسي عرصه بر كه نفوذي و تاثير و روشن سوابق آن با انقلاب مجاهدين
".آيد بر اصلاحات مخالف جريان مثل سياسي جريان يك عهده از كه نيست سادهاي
پس سازمان اين ارگان نشريه انتشار عدم دليل درخصوص پرسشي به پاسخ در و ادامه در آرمين
پيدا ايران در فقط كه است عجايبي از اين:كرد تصريح ،"ما عصر" هفتهنامه توقيف از
با ارتباط ايجاد براي نشريه داشتن و سياسي ارگان از سياسياكثريت جناح كه ميشود
مواجه پديدهاي چنين با دنيا كجاي هيچ در.ميشود محروم خودش اجتماعي پايگاه و طرفداران
شود تعطيل نشريهاش دارد ، اختيار در را مجلس كرسيهاي اكثريت مشاركت مثل حزبي كه نيستيم
".باشد محروم رسمي ارگان داشتن از و
كه را نشريهاي انتشار سازمان حاضر حال در و بود سياسي جدي نشريه ما عصر":افزود وي
درخواست نيز ارشاد وزارت از و داده قرار كار دستور در است ، "آگاهي عصر" آن نام فعلا
بتوانيم نشريه مجوز صدور با اميدواريم و ميكند طي را خود نهايي مراحل و كرده مجوز صدور
".كنيم"ما عصر" جايگزين را جديدي ارگان
شوراي مجلس در تهران مردم نماينده آرمين محسن با "همشهري" اختصاصي گفتوگوي مشروح
.شد خواهد درج آينده روزهاي طي اسلامي
متقاطع يا موازي نهادهاي
عبدالله جمله اين "كند ايجاد كشور اطلاعاتي دستگاه موازي دستگاهي ندارد حق كس هيچ"
وي.شد گفته خبرنگاران سوالات به پاسخ در چهارشنبه روز كه است دولت سخنگوي رمضانزاده
قوه ، اين درون در اطلاعات حفاظت واحدهاي تشكيل بر مبني قضاييه قوه تاكيد به اشاره با
قانون خلاف كند كار كشور اطلاعاتي دستگاههاي موازي بخواهد دستگاهي اگر است كرده تصريح
ميرمحمد حسين پيش روز چند اظهارات به واكنش خاتمي دولت سخنگوي سخنان.است كرده عمل
حفاظت واحد تشكيل كه بود داشته اظهار اخيرا صادقي ميرمحمد.است قضايي قوه سخنگوي صادقي
سخنگوي اظهارنظر از پيش.است قوه اين استقلال جهت در اساسي گامي قضاييه قوه در اطلاعات
قضاييه قوه اقدام اين به واكنش در پيش هفته چند اطلاعات وزير يونسي علي قضاييه ، قوه
و است نظامي و انتظامي نيروي به منحصر اطلاعات حفاظت واحدهاي تشكيل كه بود داده هشدار
ماه چند ميشود شنيده كه اينگونه.ندارد را واحدها اين تشكيل حق قضاييه و مقننه قواي
.است شده قوه اين حراست واحدهاي جانشين و تشكيل قضاييه قوه در اطلاعات حفاظت واحد پيش
است شده رو به رو حاكميت درون اصلاحطلب جناح گسترده مخالفت با گذشته روزهاي طي امر اين
.ندارد قضاييه قوه در نيرويي البته كه
خود اقدامات براي قوه اين كه است آن معناي به قضاييه قوه در اطلاعات حفاظت واحد تشكيل
گردآوري به ميتواند راسا خود و نيست قضايي ضابط عنوان به اطلاعات وزارت عملكرد نيازمند
.اقدامكند اطلاعات اين براساس قضايي احكام صدور و متهمان درباره اطلاعات
ويژه به كه است تازهاي موضوع مسئله اين سر بر قضاييه قوه و اطلاعات وزارت ميان اختلاف
به آن از پس كه اختلافي.است گرفته بالا جديد اطلاعات وزير عنوان به يونسي انتخاب از پس
حاضر اطلاعات وزارت پورزند سيامك و آزادي نهضت به مربوط پرونده در كه شد كشيده مطبوعات
احكام قضايي دستگاه مسئولان آنكه حال كند تاييد را متهمان به شده وارد اتهامات نشد
ديگر نهاد دو كه معتقدند نظران صاحب و كارشناسان اما.كردهاند صادر نيز را متهمان
از فراتر مراتب به آنها عمل دامنه بعضا كه ميكنند عمل وزارتخانه با موازي نيز اطلاعاتي
نهادهاي و دستگاهها ساير و مسلح نيروهاي قانون طبق كه چند هر است اختيارشان حوزه
سيامك محاكمه شد گفته آنچه براساس اما دارند ، را فعاليتي چنين اجازه انتظامي و امنيتي
سامان را آن انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت كه است گرفته شكل پروندهاي پايه بر پورزند
برقراري وظيفه بايد كه است اطلاعات وزارت تنها كه معتقدند اما اصلاحطلبان.است بخشيده
ميتواند تنها قضاييه قوه دولت ، هواداران نظر به.باشد داشته عهده به را كشور در امنيت
رسيدگي گرفتهاند قرار تحقيق و بررسي مورد امنيتي دستگاههاي سوي از كه پروندههايي به
نگراني.كند پيگيري را حقوقي و حقيقي اشخاص به مربوط امنيتي مسائل نميتواند خود و كند
است اين از ميكنند قلمداد سياسي را قضايي فعاليتهاي و احكام برخي كه اصلاحطلبان عمده
عليه خود برخوردهاي و اقدامات شدت بر قوه اين اطلاعات ، حفاظت طرح تشكيل با كه
كه كند امنيتي و اطلاعاتي دادههاي برخي به مستند را خود احكام و بيفزايد اصلاحطلبان
سيدمحمود آيتالله كه است حالي در همه اين.نيست مقدور معمول طور به آنها به دستيابي
اطلاعات و حفاظت مراكز مسئولان ديدار در پيش ماه يك حدود قضاييه قوه رئيس هاشمي
سلايق ، گرايشها ، تاثير كه بود كرده تاكيد قضاييه قوه به وابسته نهادهاي و دادگستريها
.برسد ممكن حد كمترين به بايد دادگاهها بر اطلاعاتي سيستم در موجود جريانهاي و احزاب
مهمترين امور ، زواياي همه بر مطلع و كارآمد مدرن ، اطلاعاتي بانك وجود ايشان گفته به
قضاييه قوه اطلاعات حفاظت مركز كه است قضايي دستگاه سياستگذاري و تصميمگيري ابزار
.كند ايجاد را آن بايد
به قضايي دستگاه در مركزي چنين ايجاد كه است كرده تاكيد قضاييه قوه سخنگوي سو ديگر از
مجراي از كه امنيتي كارهاي به مركز اين و ندارد اطلاعات وزارت وظايف با منافاتي وجه هيچ
كه معتقدند آگاه ناظران برخي حال اين با.پرداخت نخواهد شود ، انجام اطلاعات وزارت
قوه اين كه بود خواهد آن معناي به عمل در قضايي قوه در اطلاعات حفاظت واحد تشكيل
پروندههاي تشكيل براي را لازم عناصر اطلاعات وزارت وظايف گرفتن برعهده با ميتواند
ديگر ازسازد محكوم را پروندهها اين متهمان آنها براساس و آورد فراهم خود نظر مورد
زنجيرهاي قتلهاي ماجراي افشاي از پس كه اطلاعات سابق وزير نجفآبادي دري قربانعلي سو
وزارت شدن سازماني حتي مخالف كه است گفته همشهري به اخيرا كرد ، استعفا خود سمت از
نحو به ظرفيت آن از بايد و دارد فوقالعادهاي ظرفيت اطلاعات وزارت كه چرا است اطلاعات
.كرد استفاده احسن
سرانجام اطلاعاتي جديد سازمان يك شكلگيري موافق و مخالف گسترده طيف اين با ديد بايد
.رسيد خواهد كجا به قضيه اين
4- خزر ژئوپلتيك
را جيحان - باكو خط ايران
ميزند دور
طولاني قاسم:مترجم
با خزر درياي گاز و نفت منابع به دستيابي سر بر بزرگ بازي در ايران روزافزون مشاركت
متحده ايالات تنها ميان اين در است ، شده روبهرو عرصه اين بازيگران ساير نسبي استقبال
ميانه آسياي حساس منطقه در خود نفوذ توسعه چارچوب در را ايران تلاش نگراني با آمريكا
شوروي ، جماهير اتحاد فروپاشي و سرد جنگ پايان زمان از كه است آن واقعيت.ميكند دنبال
آسياي در خود سياسي و اقتصادي حضور گسترش براي را بيوقفهاي تلاش ايران اسلامي حكومت
ايران كه آنجايي از.است يافته دست نيز موفقيتهايي به راه اين در و كرده آغاز ميانه
در كشور اين مقامات است ، ميانه آسيايي جمهوريهاي با زباني و فرهنگي اشتراكات داراي
از يكي به ايران ترتيب بدين.نميشوند روبهرو چنداني مشكل با خود اهداف به دستيابي
آمريكاييها ميان اين دراست شده بدل خزر درياي حوزه در بزرگ بازي بازيگران پرنفوذترين
از واشنگتن دولت.نميكنند دريغ ايران اسلامي جمهوري ساختن محدود براي تلاشي هيچ از
در تروريسم از حمايت و جمعي كشتار سلاحهاي توليد براي تلاش به را ايران پيش سالها
.ميكند متهم خاورميانه منطقه
را تحريمهايي و آمد بر ايران حكومت مجازات پي در سال 1995 در آمريكا كنگره حال هر به
هرگونه انجام از آمريكايي شركتهاي آمريكا كنگره تصميم براساس.كرد وضع كشور اين عليه
دسته آن مورد در را خود تحريمهاي قانون آمريكاييها حتي.شدند منع ايران با معاملهاي
اين و ميآورند در اجرا مورد به هستند ، فعال ايران در كه آمريكايي غير شركتهاي از
.است شده اروپايياش شركاي و متحده ايالات ميان تنشهايي بروز موجب هرازچندگاهي مسئله
خط يك بتوانند نفتي كنسرسيومهاي و شركتها كه شده ، آن از مانع متحده ايالات تحريمهاي
نفتي كنسرسيومهاي روساي حتي.كنند احداث فارس خليج به خزر درياي از نفت انتقال لوله
و ارزانتر كوتاهتر ، مراتب به ايران مسير كه ميكنند اعتراف امر اين به نيز آمريكايي
به افغانستان و تركيه روسيه ، مسيرهاي هماكنون.است ديگر گزينههاي تمام از امنتر
مورد بينالمللي بازارهاي به خزر درياي گاز و نفت انتقال براي احتمالي گزينههاي عنوان
از پيش سالها از ايران گزينه به پرداختن جاي به آمريكا دولت حال هر به.دارد قرار توجه
.ميكند حمايت تركيه جيحان بندر به آذربايجان جمهوري در باكو از لوله خط يك احداث پروژه
منتهي تركيه در مديترانه درياي سواحل به و ميگذرد گرجستان جمهوري خاك از لوله خط اين
لوله خط اين.است شده آغاز جيحان _ باكو لوله خط احداث عمليات كه است مدتي.ميشود
.ميكاهد شدت به آنها جغرافيايي اهميت از و ميزند دور را روسيه و ايران كشورهاي
باكو لوله خط احداث بابت از رو هيچ به ايران نفت ملي شركت برنامهريزي مدير كساييزاده
با نفت مبادله بر علاوه ما":ميگويد كامل نفس به اعتماد با او.نيست نگران جيحان _
از ما لوله خط شبكهداريم اختيار در نيز نفت انتقال لوله خط يك خود شمالي همسايگان
از نقشهاي به ميآورد زبان بر را جملات اين كه حالي در او ".است شده تكميل پيش مدتها
در كساييزاده.است شده مشخص گاز و نفت انتقال خطوط آن روي بر كه ميكند اشاره ايران
به ديگران از ارزانتر مراتب به را خزر درياي نفت ميتوانيم ما":ميگويد ادامه
بدل صنعتي ويرانه يك به جيحان _ باكو لوله خط رو اين از كنيم ، منتقل جهاني بازارهاي
انتقال براي ايران مسير از استفاده به را خود تمايل تاكنون قزاقستان دولت ".شد خواهد
جمهوري غنيترين نفتي منابع نظر از قزاقستان.است داده نشان جهاني بازارهاي به خود نفت
.است برانگيخته را آمريكاييها خشم قزاقها تازه رويكرد البتهميشود محسوب ميانه آسياي
هماكنون و شدهاند دلسرد متحده ايالات از قزاقها":ميگويد باره اين در كساييزاده
شركتهاي از دسته آن ".هستيم ما تازه شركاي اين و هستند تازه شركايي يافتن دنبال به
هيچ آمريكا متحده ايالات تحريمهاي به واشنگتن تهديدهاي و اعتراضها عليرغم كه اروپايي
نهايت ايران گاز و نفت بازار در خود آمريكايي رقباي غيبت از هماكنون نميكنند ، توجهي
خصوص در را خود مطالعات "فيناالف توتال" فرانسوي كنسرسيوم هماكنون.ميكنند را استفاده
به تركمنستان طريق از را قزاقستان كه خزر درياي شرقي سواحل امتداد در لوله خط يك احداث
شركت از ما":ميگويد اينباره در فرانسوي ديپلمات يك.است كرده آغاز ميكند ، وصل ايران
رسميت به را آمريكاييها تحريمهاي ماميكنيم حمايت عرصه اين در "الف فينا توتال"
".شود منزوي بايد ايران كه نداريم قبول را آمريكا استدلال اين ما اصولا.نميشناسيم
خود اقتصادي روابط گسترش طريق از است آن پي در اروپايي كشورهاي ساير همچون نيز فرانسه
چند هردهد ياري را ايران رئيسجمهور خاتمي محمد رهبري به ايراني اصلاحطلبان ايران با
سال طي اما ميشوند ، ايران به خارجي سرمايههاي ورود مانع همچنان محافظهكاران از برخي
.است شده افزوده درصد پنجاه حدود فرانسه و ايران ميان تجاري مبادلات حجم بر گذشته
|