اجتماعي تامين جامع نظام
:امورمالياتي سازمان رئيس
رسيد ريال ميليارد بهمرز30هزار درآمدهايمالياتيدولت
پروژههاي اعتبار دلار ميليارد 1150
شد واريز خزانه به عمراني
آمده سر به دانش انباشت دوران
در خصوصي مالكيت
:غنينژاد موسي دكتر
است نشده شناخته رسميت به ايران
اجتماعي تامين جامع نظام
و مقررات و اجتماعي تامين سيستم با كارگري مناسبات و كار قانون رابطه به گذشته شماره در
اجتماعي سيستم بايد كه است اين واقعيت.شد اشاره كارگران از حمايتي و كنترلي اهرمهاي
و شغلي امنيت كه نكنند احساس و كنند اعتماد آن به كارگران تا شود برقرار كشور در كارآيي
را احساس اين نيز خصوصي كارفرماي طرفي از.است خصوصي كارفرماي برعهده آنان آينده تامين
برعهده را كارگران آينده و شغلي امنيت تامين بار حكومتي مقررات و دولت كه باشد نداشته
.است شده مناسبي توجه ارتباط اين به توسعه سوم برنامه قانون در خوشبختانه.است گذاشته وي
كار قانون اصلاح به نسبت ماه شش ظرف است شده موظف دولت طرف يك از سوم برنامه قانون در
سهام واگذاري و دولتي شركتهاي ساماندهي مقررات آن در كه بخشي در حكم اين.كند اقدام
تقويت هدف با كار قانون اصلاح ميدهد نشان و است آمده شده ، بيان خصوصي بخش به آنها
در طرفي از.ميشود انجام كشور در خصوصي بخش نقش افزايش و توليدي و مولد فعاليتهاي
تامين جامع نظام ساختار ماه ظرف 6 است شده مكلف دولت اجتماعي تامين بخش در قانون همين
مختلف نهادهاي وظايف تداخل از جلوگيري نيز كار اين از هدف.كند تنظيم را كشور اجتماعي
عين در و ميباشد دارند عهده به را بازنشستگي و بيمهاي رفاهي ، خدمات انجام وظيفه كه
از پس دولت.است شده تاكيد حمايتي سياستهاي و اقدامات و همگاني بيمههاي گسترش بر حال
كه است كرده پيشبيني آن در و تقديم مجلس به را جديدي لايحه بالاخره متعدد بررسيهاي
امور و رفاه وزارت نام به جديدي وزارتخانه
شد طرح ايراداتي اول بار و شد مطرح دولت هيات در دوبار لايحه اين.شود تشكيل اجتماعي
به فعلا لايحه اين.است شده جديد وزارتخانه تشكيل پيشنهاد به منجر مجدد بازنگري با كه
اجتماعي امور و رفاه وزارت تشكيل با مخالفت در نيز اظهاراتي البته و شده تقديم مجلس
لايحه درمورد كارشناسي بحثهاي از صرفنظر كه است اين اساسي نكته اما.است شده بيان
تاسيس با اجتماعي تامين جامع نظام ساختار تنظيم آيا كه بحث اين حتي و دولت جديد
نظام ساختار تدوين بين كه است مطرح جدي بحث اين نه؟ يا است امكانپذير جديد وزارتخانه
دولت كه هماكنون.دارد وجود تنگاتنگي ارتباط كار قانون اصلاح و اجتماعي تامين جامع
در نيز را كار قانون اصلاح و كرده مجلس تقديم را اجتماعي وامور رفاه وزارت تشكيل لايحه
كار قانون اصلاح مورد در ما جامعه در كه حساسيتهايي به توجه با دارد خود كار دستور
نه نشود ديده اجتماعي تامين جامع نظام ساختار تدوين كادر در بحث اين چنانچه دارد وجود
طور به اجتماعي تامين سيستم مشكلات نه و رسيد خواهد مطلوب نتيجه به كار قانون اصلاحات
اداري رابطه و وظايف شرح و كليات در اصلاحاتي يك نتيجه در.ميشود ديده ملموس و عيني
جامعه ولي ميگيرد صورت ميدهند ارائه حمايتي و بيمهاي خدمات كه نهادهايي و سازمانها
سيستمي ، چنين غياب در و ميماند محروم فراگير و كارآ اجتماعي تامين سيستم يك از همچنان
.ميشود مواجه مخالفت و مقاومت با همچنان نيز كار قانون اصلاح
:امورمالياتي سازمان رئيس
رسيد ريال ميليارد بهمرز30هزار درآمدهايمالياتيدولت
مالياتهايمستقيم ميزان ، درصد به25 درصد از65 شركتها ماليات نرخ كاهش عليرغم
است بوده برخوردار رشد17درصدي از دوره اين در دريافتي
.رسيد ريال ميليارد هزار به 30 دولت مالياتي درآمدهاي
بررسيها:افزود فوق مطلب اعلام ضمن ما خبرنگار با گفتوگو در مالياتي امور سازمان رئيس
ماليات ريال ميليارد هزار دولت 30 ماه آبان پايان 21 تا جاري سال ابتداي از ميدهد نشان
.است كرده دريافت
سال مشابه مدت به نسبت دوره اين در دولت مالياتي درآمدهاي ميزان:گفت خجسته شهسوار عيسي
.ميدهد نشان را درصد معادل 3/20 رشدي قبل
كاهش شدت به جاري سال در مالياتي نرخهاي كه است داده رخ حالي در رشد اين:افزود او
.است يافته
و هزار را 16 دوره اين در دريافتي مستقيم مالياتهاي ميزان مالياتي امور سازمان رئيس
به 25 درصد از 65 شركتها ماليات نرخ كاهش عليرغم:گفت و كرد اعلام ريال ميليارد 300
.است بوده برخوردار درصدي رشد 17 از دوره اين در دريافتي مستقيم مالياتهاي ميزان درصد
گذشته سال عملكرد به نسبت جاري سال مالياتي درآمدهاي توجه قابل رشد وجود با:گفت او
.است نرسيده بودجه مصوب ارقام به شده پيشبيني درآمدهاي رقم هنوز
بودجه قانون در مصوب ارقام درصد مالياتي 70 درآمدهاي:افزود مطلب اين توضيح در خجسته
سال مالياتي درآمدهاي درصدي افزايش 60 به سو يك از امر اين كه ميشود شامل را جاري سال
نرخهاي شديد كاهش به ديگر سوي از و گذشته سال عملكرد به نسبت بودجه قانون در جاري
.برميگردد مالياتي
يا دارايي و اقتصادي امور وزارت سوي از مالياتي درآمدهاي چشمگير افزايش:افزود او
درآمدهاي تحقق عدم امكان سال ابتداي همان از و است نشده پيشبيني مالياتي امور سازمان
.بود مشخص مالياتي
از را مالياتها قانون اصلاح و مالياتي نرخهاي كاهش تاثير نميتوان حال هر به:گفت او
مالياتي درآمدهاي چندساله دوره طي ميشود سبب تغييرات اين مسلما كه چرا داشت دور نظر
.باشد همراه نوسانهايي با
محاسبه در مستقيم مالياتهاي نرخ بر گرفته صورت تعديلهاي و معافيتها اعمال:افزود او
با اما.شود كاهش دستخوش كشور مالياتي درآمدهاي ميزان شد سبب نيز سال 1380 مالياتهاي
از امسال مالياتي درآمدهاي كه است بوده طوري موديان سوي از ماليات پرداخت حال اين
.است گرفته پيشي گذشته سال درآمدهاي
حاضر حال در:گفت آينده سال بودجه مالياتي درآمدهاي پيشبيني چگونگي خصوص در او
است شده ارائه مالياتي درآمدهاي خصوص در اجرايي دستگاههاي سوي از متفاوتي پيشنهادهاي
.دارد بستگي آينده سال در دولت سياستگذاريهاي مجموعه به نهايي تصميمگيري اما
در دولت سياست به مالياتي درآمدهاي رشد ميزان تعيين مثال عنوان به:داد ادامه خجسته
خود به را درآمدها از عمدهاي سهم كه دارد بستگي دولتي شركتهاي از ماليات دريافت قبال
.ميدهند اختصاص
در سرمايهگذاري مصرف به را مالياتها از سهمي همچنان بخواهد دولت اگر:كرد اضافه او
تغيير دستخوش مالياتي درآمدهاي خصوص در گرفته صورت پيشبينيهاي برساند ، شركتها اين
.شد خواهد
آينده سال مالياتي درآمدهاي ميزان كه است آن از حاكي پيشبينيها حال اين با:گفت او
.نكند تجربه را درصد از 25 بيش رشدي جاري سال به نسبت
پروژههاي اعتبار دلار ميليارد 1150
شد واريز خزانه به عمراني
دلاري ميليارد دو اعتبار دريافت عملكرد خصوص در دارايي وزارت گزارش
سال در عمراني پروژههاي به تزريق جهت اعتبار دلار ميليارد دو دريافت عملكرد گزارش
.شد ارائه جاري
و ميليارد يك تاكنون دارايي و اقتصادي امور وزارت اعلام براساس ما ، خبرنگار گزارش به
دريافت خارجي منابع از شده پيشبيني اعتبار دلار ميليارد دو از اعتبار دلار ميليون 150
.است شده واريز كشور كل خزانهداري حساب به و
و مديريت سازمان سوي از شده اعلام اولويت طبق خزانه به واريز از پس مذكور اعتبار
خواهد پايان به سال 1383 تا آنها اجرايي عمليات كه عمراني پروژههاي به برنامهريزي
.مييابد تخصيص رسيد
فروش واسطه به ايران مركزي بانك توسط مذكور اعتبار از دلار ميليون گزارش 625 اين براساس
گذشته سال طي 23 بار اولين براي ايران ارزي قرضه اوراق.است شده تامين ارزي قرضه اوراق
.شد عرضه بينالمللي بازارهاي در درصد بهره 75/8 با مركزي بانك توسط
بانك يك از متشكل سنديكايي از وام صورت به جاري سال در نيز دلار ميليون همچنين 525
كل دريافت دارايي و اقتصادي امور وزارت.است شده دريافت خارجي بانك چند و ايراني
شرايط است كرده اعلام و دانسته امكانپذير را جاري سال پايان تا شده پيشبيني تسهيلات
.است ساخته فراهم را جاري سال در مذكور منابع تامين امكان بينالمللي اقتصاد كنوني
تسهيلات از باقيمانده اعتبار دلار ميليون تامين 850 براي است مقرر گزارش اين براساس
مقامات به تسهيلات اين از استفاده براي ايران پيشنهادشود استفاده اسلامي توسعه بانك
سال در بانك اين سوي از پرداختي تسهيلات قطعي رقم هنوز اما شده ارائه اسلامي توسعه بانك
.نيست مشخص جاري
متشكل سنديكايي از ارزي تسهيلات دريافت بر وزارتخانه اين توسط گرفته صورت پيشبينيهاي
.دارد دلالت خارجي بانك چند از
اين.نشدهاند انتخاب دارايي و اقتصادي امور وزارت توسط سنديكا اين قطعي اعضاي هنوز
آذرماه پايان به را تسهيلات اين دريافت چگونگي خصوص در نهايي نتيجه شدن مشخص وزارتخانه
.است كرده موكول جاري سال
عهدهدار را خارجي منابع از تسهيلات اين دريافت مسووليت مركزي بانك بود قرار اين از پيش
مساعد بر مبني جاري سال اول ماه سه در بانك اين سوي از گزارشي ارائه پي در اما شود
امور وزير عراق ، در جنگ بروز احتمال و منطقه در جنگ بهدليل بينالمللي شرايط نبودن
در لازم اختيارات و سلب مركزي بانك از را اعتبار اين دريافت مسووليت دارايي و اقتصادي
.كرد تفويض ايران خارجي سرمايهگذاريهاي شركت به را اينخصوص
مذكور اعتبار تامين مسووليت ايران خارجي سرمايهگذاريهاي شركت اختيار تفويض اين پي در
.شد عهدهدار را
صورت نيمهتمام عمراني پروژههاي اجرايي عمليات تسريع بهمنظور اعتبار اين دريافت
است جهاني استانداردهاي برابر سه حدود ايران در پروژهها اجراي دوره.ميگيرد
ايران در رقم اين اما است ، سال سه حدود جهان در پروژه يك اجراي دوره متوسط كه طوري به
است رسيده سال ده از بيش به مشخص زمانبندي برنامه و كافي اعتبارات نبود دليل به
آمده سر به دانش انباشت دوران
در كه جامعه رشد به رو حركت آهنگ ساختن متوازن از است عبارت آن ، فراگير معناي در توسعه
عمل به معطوف مترقي انگاره يك از عامل نيروهاي با حركت اين سازوكارهاي هماهنگي آن
است (ارگانيسمها)انداموارههايي از متشكل جامعه جامعهشناختي ، مفهوم دردارد حكايت
،(هارمونيك) متوازن حركت نهايت ، در و است ديگري مطلوب عمل به منوط يك هر عمل كه
را آن (عملگرايي) عينيتبخشي و استقرار و است توسعه مستمر جريان متضمن انداموارهها
.ميسازد تثبيت
اين ويژگي عمدهترين و آمده سر به دانش انباشت و تجربهاندوزي دوران يكم و بيست قرن در
است آن گزاره اين معناياست (فن) محصول يك به آن تبديل همزمان و دانش و علم توليد قرن
و نگهداري امكان اطلاعرساني ، فناوري از ناشي پيشرفتهاي مدد به و جديد دوران در كه
;ندارد وجود علمي توليدات انبوهي و اجتماعي پيشرفتهاي حجم لحاظ به اولا علم انباشت
نگهداري به نياز ضرورت موجود ، فناوريهاي گسترده تحولات و پيشرفتها يمن به ثانيا
بايد علم زيرا نيست ، دانش نگهداري به نيازي ديگر عبارت به.است منتفي دانش (ذخيره)
.بود جديد فني كشف پي در بايد آن از پس و شود فن به تبديل سريعا
و جامعه سطح به آن انتقال امكان و نقطه يك در دانش انباشت عدم) دانش از تفسير گونه اين
.است فراگير دانشبر جامعه به رويكرد نوعي به (دانش از استفاده كردن همگاني عبارتي به
آن در استكه دانش از بهينه استفاده در يكم و بيست قرن آرماني جامعه فراگير ، جامعه
.ميگيرد صورت ممكن سطح بالاترين در دانش بهكارگيري و گردش جذب ، توليد ، فرآيند
را دانش توليد توانايي تنها كه نيست جامعهاي دانشبر جامعه كه داشت توجه بايد بنابراين
را دانش مفيد بهكارگيري براي مناسب ساختارهاي كه است جامعهاي بلكه باشد ، داشته
كار به خوبي به توسعه فرآيند در را دانش شده هدايت برنامهريزي طريق از و پيافكنده
.گيرد
به دريافته جهانيان ديگر از پيشتر را دانش روزآمد و مترقي مفهوم اين پيشرفته كشورهاي
نشان بيشتري توجه آن نظير مقولاتي و دانش گردش چگونگي دانش ، مديريت دانش ، توليد
مدرسهاي ژاپن در كه آنجا تا دادهاند
طور به كه شده ايجاد فناوري و علم پيشرفته موسسه زيرنظر دانش علم مدرسه عنوان تحت
حمايتي نظامهاي تصميمگيري ، فرآيندهاي اجتماعي ، دانش علم:چون مباحثي به نظاممند
.ميپردازد...و دانش ساختار دانش ، خلق روش اجتماعي ، -فني نظامهاي خلاقيت ،
در است (آوانگاردها) پيشتازاني تربيت هستند ، آن پي در دانش علم مدرسه مشابه مراكزي آنچه
آموزش نوين ، مراكز اين هدف عبارتي ، به.فراگير جامعه با همگامي براي نوين دانش عرصه
به را دانش مطلوب بهكارگيري راههاي كه است نوآور و خودابتكار خلاق ، انساني نيروهاي
.ميدهند قرار جامعه پيشرفت خدمت در را آن و ميدانند خوبي
اطلاعرساني ابزارهاي بهكارگيري چگونگي فراگير ، دانشبر جامعه جايگاه درك كليدي مفهوم
مشخصه معنا ، يك در و آن ساختن فراگير و دانش كاربرد ساختن همگاني بنمايه بهعنوان
ماهواره ، همچون همگاني ارتباطي ابزارهاي كه نقشي.است فراگير دانشبر جامعه اصلي
به ميدهند انجام دانش اشاعه جهت در نوين عصر در...و الكترونيكي ارتباط خطوط اينترنت ،
كه -آسيا شرقي جنوب كشورهاي همچون -كشورهايي بررسي.است دانش نوين مفهوم به اشاره نوعي
عمدتا كشورها اين كه دارد آن از حكايت يافتهاند دست مناسب توسعه به اخير دهه چند در
داده انجام اساسي سرمايهگذاريهاي اطلاعرساني ، و ارتباطات همچون بر دانش زمينههاي در
وجود به آن ساختن فراگير و بهكارگيري و دانش به دستيابي براي مهمي ساختهاي زير
.آوردهاند
-عمل به معطوف دانش معناي به -دانش بر متكي درونزاي توسعه شد مدعي ميتوان رو ، اين از
و تزريق براي مناسب زمينههاي شدن فراهم همراه به جامعه در آن ساختن همگاني و
استفاده براي مردم در آمادگي ايجاد نيز و خدماتي مراكز صنايع ، در آن نتايج بهكارگيري
به ورود پيشزمينه و جهاني تحولات درك اساسي كليد دانشبر ، خدمات و دستاوردها از
.است جهاني مشاركت عرصههاي
وفايي ابوالحسن دكتر
در خصوصي مالكيت
:غنينژاد موسي دكتر
است نشده شناخته رسميت به ايران
مرجاندباغزاده:گفتوگو
است اهدافي ازجمله..و توليد در بهرهوري و رفاه سطح افزايش اشتغال ، رشد و فقر كاهش
.كنند طي را توسعه فرآيند بايد آن به رسيدن براي كشورها كه
خصوصي ، مالكيت به احترام مدني ، نهادهاي تقويت و شكلگيري با جز نتايج اين به رسيدن
قوانين ساير و كار قانون ازجمله قوانين اصلاح متخصص ، و كارآمد انساني نيروي به تكيه
.بود نخواهد امكانپذير...و دولتي ديوانسالاري بردن بين از و حقوقي
.دادهايم انجام دانشگاه استاد و اقتصاددان غنينژاد موسي دكتر با گفتوگويي باره اين در
كرديم فكركردهايم اشتباه توسعه مسير انتخاب در ما
فكر 40 طرز باشد ، اين توسعه پرچمدار ميتواند دولت
ندارد خريداري الان ولي بود دنيارايج در قبل سال
نميتواند نميشودو برنامهريزي توسعه
پيدا را توسعهنيافتهاي كشور هيچ شما.شود برنامهريزي
باشد كرده پيدا توسعه برنامهريزي با نميكنيدكه
است؟ كدام ايران توسعهنيافتگي موانع و چيست اقتصادي توسعه مفهوم
مطلوبي نحو به بالقوه و ممكن توانهاي تمام از جامعه كه است آن معني به اقتصادي توسعه
بالا بهرهوري و كارآيي با را خود اختيار در منابع بتواند ديگر عبارت به.كند استفاده
كه ميشود حاصل جامعه در نتايجي آن اثر در كه است فرآيند يك توسعه بنابراين.دهد تخصيص
نتايج ازجمله.ميشوند علاقهمند آن به و ميشناسند و ميبينند را نتايج اين مردم اغلب
و فقر كاهش افراد ، شدن ثروتمند جامعه ، در ثروت شدن بيشتر رفاه ، سطح رفتن بالا توسعه ،
مردم براي و ميشود ديده يافته توسعه كشورهاي در كه است توليد بهرهوري و اشتغال رشد
استفاده منابع از بتواند جامعه يعني گيرد صورت توسعه فرآيند آنكه براي.دارد جذابيت
.نميشود انجام توسعه آنها بدون كه است لازم پيششرطهايي كند ، بهينه
.دارند بستگي جامعه اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ، سياسي ، حقوقي ، نهادهاي به پيششرطها اين
كه جامعهاي.است امروزي جامعه در مدرن زندگي يك مباني نهادها اين بگوييم ميتوانيم
اقتصادي فعاليتهاي انگيزه آن در و است رقابت و انتخاب آزادي خصوصي ، مالكيت بر مبتني
توسعه فرآيند نتيجه در.است شده فراهم انگيزهها اين براي لازم نهادهاي لذا است ، بالا
ايجاد موردنياز نهادهاي كه ما جامعه مثل جامعهاي در اما ميشود ، عملي و است امكانپذير
بررسي را ايران شرايط اگر كه درحالي.نميشود انجام موفقيت با توسعه فرآيند است نشده
نيروي حتي دارد ، خوبي انساني منابع ;است مناسبي وضعيت در منابع جهت از ميبينيم كنيم
.است كشور اختيار در خوبي مالي منابع و است جوان كار نيروي دارد ، متخصص و كارآمد انساني
را لازم و مناسب نهادهاي كه است اين آن ، علت.نميشود استفاده خوبي به اينها از اما
.است نشده شناخته احترام و رسميت به (خصوصي مالكيت) مالكيت حق ما جامعه در مثلا.نداريم
به مادي شده انباشته ثروت.شود مصادره ميتواند مردم مالكيت و اموال راحتي به يعني
شود افراد مباهات باعث كه اين جاي به توليدي بزرگ واحد يك صورت به يا كارخانه يك صورت
است ، بيدرد سرمايهدار فرد اين مثلا كه چرا ميشود ، سوءشهرت باعث و دردسرآفرين
...و است خونآشام
دارد وجود اقتصادي فعاليت براي كه قوانيني.نيست مناسب توسعه براي فرهنگي شرايط اين
عرصه در دولت كه بزرگي ديوانسالاري حقوقي ، قوانين ساير و كار قانوننيست توسعه مناسب
موانعي اينها.ميشود اقتصادي فعاليتهاي و سرمايهگذاري مانع كرده ، ايجاد اقتصادي
تاريخي دلايل به كه اين مضافا.بگيرد صورت منابع از مطلوب استفاده نميگذارند كه هستند
يعني.است شده دولتي كاملا و (نفتي اقتصاد)محصولي تك ايران اقتصاد ايران ، خاص شرايط و
بزرگترين از يكي شدن دولتي اين و است دولت دست اقتصادي كنترل و منابع تخصيص عمده
سياسي و اداري صورت به دولت وقتي رو ، اين از.است توسعه مانع و ما اقتصادي معضلهاي
.ميشود رانت ايجاد و منابع اتلاف سبب و بود خواهد ناكارآمد ميدهد انجام منابع تخصيص
همان.ميشود توسعه سد و مانع بزرگترين باشد توسعه پرچمدار ميخواهد كه دولتي بنابراين
كه وقتي تا و است همين ايران اقتصاد در ما گرفتاري ميكنيم مشاهده حاضر حال در كه طور
.بود نخواهد امكانپذير اقتصادي توسعه نشود اصلاح اقتصادي ساختار اين
موانع اين بگويم بايد دهم انجام كردم ذكر آنچه از جمعبندي يك بخواهم اگر بنابراين
است اقتصادي نيروهاي تركيب و نهادها از ناشي بلكه نميشود مربوط منابع كمبود به توسعه
منابع اين از بهينه و مطلوب استفاده مانع كه است بهگونهاي ما اقتصادي سيستم يعني
.ميشود
در ايران دولتمردان و فرهيختگان عموم كه ميشود ديده ايران معاصر تاريخ به مراجعه با
چيست؟ آن علت است نشده حاصل چشمگيري قوانين همچنان اما كردهاند ، تلاش ايران توسعه جهت
درست بايد نيز راه و مسير.شود انجام درست هم عمل بايد نيست ، كافي نيت كه است اين علت
اشتباه توسعه مسير انتخاب در ما.است توسعه مسير انتخاب در ما كار اشكال.شود انتخاب
كه 40 است فكري طرز اين باشد ، توسعه پرچمدار ميتواند دولت كه كرديم فكر يعني.كردهايم
اهل يا مسوولان از خيلي هم هنوز اما.ندارد خريداري الان ولي بود رايج دنيا در قبل سال
درست را مسير كه است بزرگ اشكال يك اين و دارند را اعتقاد همين ما اقتصاددانهاي و فكر
مردم كار توسعهرسيد نخواهيم نتيجه به نكنيم انتخاب درست را مسير اگر.نميكنند انتخاب
كه قدر هرچه دولت و دولتي بخش نه ميشود مربوط خصوصي بخش به توسعه.نيست دولت كار است ،
فعاليتهاي دنياي امروز دنياي.ميشود مشكل دچار توسعه اندازه همان به باشد بزرگتر
را اقتصادي سيستم ميكند ، انحصار ايجاد دولت كه حالي در.است رقابت دنياي و آزادانه
كه درحالي ميشود حركت مانع خودش دولت بنابراين.ميكند منابع اتلاف ميكند ، ناكارآمد
.برساند توسعه مقصود سرمنزل به را ما ميتواند دولت ميشود تصور
اين.دارند ايدئولوژيك منشا بگوييم ميتوانيم البته كه است نادرستي ارزيابيهاي اينها
توسعه مساله بنابراين.دارد ارزشي و فكري تاريخي ، ريشههاي ميكنيم فكر گونه اين چرا كه
يك كه زماني تا و خوردهاند پيوند هم با كه دارد زيادي وجوه كه است پيچيدهاي مساله
.رسيد نخواهيم موفقيت به ندهند تشكيل را يكپارچه و منسجم مجموعه
بخش در مختلف افراد كه انتظاراتي آيا چيست؟ توسعه فرآيند در دولت كاركرد و نقش بنابراين
است؟ توسعه درجهت دارند دولت از خصوصي
به وابسته را كشور اقتصاد كه است اين كرده وارد ما اقتصاد به كه ضربهاي بزرگترين دولت
در كه دولتي شركتهاي و است دولت زيرنظر مستقيما كه عمومي بخش در چه ;است كرده خود
فعاليتهاي و واحدها وابستگي خصوصي بخش در چه و ميكنند فعاليت دولتي قوانين چارچوب
توليدكنندگان كه اين.است زده ما اقتصادي نظام و توليد به بزرگ ضربه يك دولت به اقتصادي
عامل كه است بزرگي معضل كند ، كمك آنها به دولت كه است دولت به توجهشان همه خصوصي بخش
اگر كمك.است موانع رفع بلكه نيست خصوصي بخش به كمك دولت وظيفه.است شده ما عقبماندگي
هميشه و شده اعمال ايران در اخير سال 40 در50 است ، حمايتي سياستهاي و يارانه معناي به
كه آمده بهوجود معلول و بيمار صنعت يك سياستها اين با يعني.است داده معكوس نتايج
اين كه است نشده داده اجازه گرفته صورت كه حمايتهايي با.است نكرده رشد طبيعي بهصورت
.است كرده حمايت هميشه دولت.كند رشد مستقل طور به و شود قوي محيط با مصاف در صنعت
بهره ، نرخ ريالي ، و ارزي يارانههاي اقسام و انواع واردات ، سهميهبندي واردات ، از ممانعت
و كند رشد آسيبپذير ايران صنعت كه است شده سبب..و اوليه مواد يارانه زمين ، يارانه
است كرده رشد گونه اين كه صنعتي.باشد نداشته را رقابت عرصه در مبارزه و مقابله توان
خواهد نتيجهاي روند اين آيا اما.كند پيدا ادامه حمايتها كه دارد انتظار بقا براي
خصوصي بخش نه منتها هستم ، خصوصي بخش طرفدار من.داشت نخواهد نتيجه من اعتقاد به داشت؟
.دهد ادامه را خود غيرطبيعي و ناقص زندگي دولت حمايت با ميخواهد و است معلول كه
بخش اين يعني.است مانده آن از اسم يك تنها دارد وجود ايران در كه خصوصي بخش متاسفانه
منافع زيان به اين و است مانده سرپا دولتي حمايتهاي با كه است پرورشي خصوصي بخش يك
دهد انجام خصوصي بخش براي بايد دولت كه كاري معتقدم من.باشد اينطور نبايد.است عمومي
كه كار نيروي هزينههاي و توليد هزينههايكند اصلاح را ديوانسالارياش كه است اين
يك تا كند اصلاح را كار قانون و اجتماعي تامين سازمان قبيل از است ، آورده بار بيخودي
در هم و داخلي عرصه در هم بتواند و كند رشد رقابتي و آزاد شرايطي در واقعي خصوصي بخش
با كه است شده تلاش و گرفته صورت حال به تا كه اقداماتي.كند بينالملليفعاليت عرصه
به دهند ، پرورش را غيردولتي چه و دولتي چه صنايع تعدادي حمايتي و يارانهاي سيستمهاي
اين كه هرچقدرميپاشد هم از روزي ناكارآمد سيستم اين بالاخره.رسيد نخواهد نتيجهاي
.ميشود انباشته مشكلات و ميافتد تعويق به فروپاشي اين كند پيدا ادامه حمايتها
هستند؟ كدام توسعه برنده پيش نيروهاي شما نظر به
در آزادي و انحصار مقابل در رقابت.است آزاد محيط يك در رقابت توسعه ، موتور بزرگترين
اگر باشند ، داشته انتخاب آزادي اگر مصرفكنندگان چه توليدكنندگان چه مردم.اجبار مقابل
و ميشود شكوفا استعدادها مصرف ، براي چه و توليد براي چه نباشد ، انحصاري و تحميلي محيط
كشور كه) بسته و نيمهانحصاري يا انحصاري محيطهاي در.ميكند پيدا را خود راه اقتصاد
يا صنعت از شاخهاي چه يا زمينهاي چه در دهيم تشخيص نميتوانيم (دارد قرار آن در ما
قيمتها كليه چون نيست ، معلوم حاضر حال در.شويم موفق قادريم و داريم مزيت كشاورزي
امتيازها و يارانهها اقسام و انواع جا همهدارد وجود كنترل جا همه.است شده دستكاري
كسي چه دهيم تشخيص ما كه ندارد وجود روشني و شفاف وضعيت.ميشود داده دولت طرف از
.دارد را كاري چه استعداد
.ميكنند تشبيه ورزشي ميدانهاي در رقابت به را اقتصادي فعاليتهاي اقتصاددانان عموما
به نسبت ديدگاهش هم اسميت آدام.است آمده هم اسميت آدام دركتاب البته كه است تشبيهي
رقابت ، يعني بازي.است بازي از مدلي يك يا پارادايم يك تقريبا اقتصادي فعاليتهاي
و باشند آزاد افراد كه وقتي ميدهيد؟ تشخيص چگونه را خوب بازيكن شما.رقابت يعني مسابقه
رقابت كه وقتي ميكنيد؟ كشف چگونه را استعدادها شما.كنند رقابت و دهند مسابقه بتوانند
استعداد ايرانيان ورزشي رشته كدام در كه ميفهميد كجا از شما.شود انجام مسابقه و باشد
رشتهاي چه در شود معلوم تا كنند فعاليت همه باشند آزاد رشتهها همه كه وقتي دارند؟
نداشته وجود آزاد رقابت نباشد ، آزاد فعاليتها محيط كه وقتي اما.دارند بيشتري استعداد
چه در اينكه نه و كرد خواهيد كشف را استعدادها نه شما نشود ، انجام مسابقه و باشد
داريم قرار محض تاريكي در كه است اين ما گرفتاري الان.داريم موفقيت امكان رشتههايي
.كنيم تصميمگيري و حركت ميخواهيم ولي
البته)هستند انتصابي عموما ما مديران.ميشود ناشي جا همين از هم ما مديريتي مشكلات
همه ديوانسالاري و اداري سيستمهاي در.(دولتي بخش در عمدتا و كمتر خصوصي بخش
برنده بازي انجام بدون كه كساني.نشدهاند امتحان كه مديراني.هستند انتصابي مديريتها
كه عيبي بزرگترين انحصاري سيستم يعني.باشند خوبي مدير كه نيست معلوم بنابراين.شدهاند
.ميدهد او به را امتيازها و ميكند اعلام را برنده بازي انجام بدون كه است اين دارد
بايد كنم خلاصه بخواهم اگر بنابراين ميگيرد صورت اشتباه موارد اغلب در كه است واضح
.است رقابتي و آزاد محيط نبود در ما اقتصاد مشكل كه بگويم
بگوييم ميتوانيم آيا آنها موفقيت عدم و كشور در توسعه برنامهريزي سابقه به توجه با
ندارد؟ وجود توسعه مديريت امكان و نيست برنامهپذير توسعه فرآيند
توسعهنيافتهاي كشور هيچ شماشود برنامهريزي نميتواند و نميشود برنامهريزي توسعه
يك توسعه براي برنامهريزي.باشد كرده پيدا توسعه برنامهريزي با كه نميكنيد پيدا را
صورت به برنامهريزي آنجا و است مردم و خصوصي بخش كار توسعه چون است ، كلام در تناقض
در و دارد برنامه خود براي بنگاهي هر.است بنگاه خود براي برنامه.ندارد وجود متمركز
ما اقتصاد كه آنجا از اما ميكند ساماندهي را خود فعاليتهاي ديگر بنگاههاي با رقابت
اقتصاد مطلوب ، اقتصاد از ما تصور چون و ميشود مطرح برنامهريزي مساله اين است دولتي
دولت.است نادرستي امر كه حالي در.است شده ايجاد برنامهريزي سيستم اين است ، دولتي
براي دولتها كشورها ، همه در.ندارد هم اشكالي و باشد داشته برنامه بايد خود براي
.نميكنند برنامهريزي مردم براي ولي است ، بودجه قانون همان كه دارند برنامه خودشان
،(پليس -ارتش)امنيت ايجاد مثل ميشود مربوط دولت به تنها كه تخصصي فعاليتهاي براي دولت
به نياز...و مردم مالكيت حقوق از ضمانت عمومي ، كالاهاي از بعضي نگهداري يا و توليد
توليد كالايي چه و شود توليد كالايي چه كشور در كند تعيين كه اين ولي دارد برنامهريزي
كه بگويد نميتواند و ندارد حق دولت.نيست مربوط دولت به اصلا.نيست دولت كار نشود ،
بهتر كالا كدام توليد كه دهد تشخيص ميتواند چگونه دولتكنند توليد را كالايي چه مردم
.شويم اول دنيا در پينگپنگ رشته در ما بگيرد تصميم دولت كه است اين شبيه كار اين است
كه شود مشخص و كنند بازي بايد مردم بلكه نيست ، گونه اين ميشود؟ چنين دولت تصميم با آيا
.نميشوند نتوانستند اگر ميشوند قهرمان توانستند اگر.ميتوانند و دارند استعداد آيا
.است اينگونه اقتصادي فعاليتهاي.نميشود مربوط دولت برنامهريزي و دولت تصميم به
اگر اما ميشوند موفق است ، فراهم هم محيطي شرايط و دارند استعداد زمينهها بعضي در مردم
حرف مردم براي برنامهريزي بنابراين.ميشوند موفق كجا در نيست معلوم نباشد ، آزاد محيط
طرفدار كه هم اقتصادداناني كه اين اما.كند برنامهريزي خودش براي بايد دولت.است لغوي
ما كه است اين خاطر به ميكنند ، حمايت توسعه چهارم و سوم برنامه از هستند آزاد اقتصاد
.است دولتي ما اقتصاد درصد تا 90 بين 80 كه است اين آن و افتادهايم گير بنبست يك در
كه نيست اين سخن اين معناي اما باشيم ، داشته آن براي برنامهاي است بهتر بنابراين
بايد اقتصاد يعنياست نادرست و غلط اساس از كار اين بلكه.ميشود انجام كاردرستي
را خود كه است اين باشد داشته خود براي بايد دولت كه برنامهاي بزرگترين و شود غيردولتي
برنامه بزرگترين.كند واگذار مردم به را اقتصاد و بكشد كنار اقتصادي فعاليتهاي از
كشور اقتصادي توسعه جهت در ميتواند كه ابتكاري بزرگترين بگويم دقيقتر يا دولت توسعه
، برنامهريزي با كه را توهم اين و كند شروع را اقدام اين كه است اين بگيرد پيش در
مسوولان يا و ما همكاران اساتيد ، از بعضي متاسفانه.بزند كنار كرد ، خواهد پيدا توسعه
و قدرتمند صنعتي رشته فلان در كه كنيم برنامهريزي بايد كه ميزنند را حرف اين
چنين صلاحيت و امكان اساسا دهيد؟ انجام را كاري چنين ميتوانيد چگونه شما.پيشروشويم
.كنند عملي و بزنند را حرفي چنين نميتوانند دانشگاه استاد نه و دولت نه.نداريد را كاري
تشخيص من كه كنم اعلام نگرفتهام كشتي وقت هيچ عمرم در كه بنده كه ميماند اين مثل
اصلا.شويم اول نفر و بياوريم دست به طلا مدال بايد وزن فلان در كشتي در ما كه دادهام
شدن شكوفا براي را شرايط كه است اين بكنيم ميتوانيم ما كه كاري تنهانيست مربوط من به
ورزش براي را شرايط باشيم داشته خوب ورزشكار ميخواهيم اگر كنيم آماده مردم استعدادهاي
چون.كنيد را ورزش اين بايد حتما كه بگوييم مردم به نميتوانيم منتهي كنيم فراهم كردن
وضعيت همين نيز اقتصاد در.دارد بستگي افراد خود مطلوبيتهاي و خواستهها استعدادها ، به
.دارد وجود
كند ، تضمين را مالكيت يعني.كند فراهم را اقتصادي فعاليتهاي براي مطلوب شرايط بايد دولت
بين از را انحصارها شود ، مردم اقتصادي حقوق و مردم حقوق به تعدي مانع كند ، ايجاد امنيت
توليد را چيزي چه كه داد خواهند تشخيص مردم خود نتيجه در.كند رقابتي را محيط و ببرد
.دارند مزيت رشتههايي چه در و دارند استعداد كجا كنند ،
شود؟ برده پيش و برنامهريزي دولت توسط بايد توسعه كه ميشود تصور ما جامعه در چرا
از ماتاريخي و ارزشي ، ايدئولوژيك از اعم فكري مسائل.است فكري مسائل عمدتا آن علت
از ;دانستهايم مردم قيم لحاظ همه از و مردم متولي را (سياسي حاكميت) دولت تاريخي نظر
آموزش مسوول استو مردم اشتغال مسوول است ، مردم معيشت مسوول دولت يعني.اقتصادي جمله
كه ميشناسد پدرخانواده بهعنوان را سياسي حاكميت و دولت قديمي ، فكر طرز ايناست مردم
مسوولان ، از خيلي.كند تامين بايد را خود بيتشخيص و كمعقل فرزندان و اعضا نيازهاي تمام
كه ميكنند فكر.ميكنند فكر گونه اين هنوز دانشگاهها اساتيد متاسفانه و صنعتگران
و اشتغال مسوول دولت ميبينيدكه كنيد نگاه اساسي قانون به.چيزهاست اين مسوول دولت
.نميشود مربوط دولت به كه حالي در است...و آموزش
تا كه ما گذشته و تاريخي تفكر طرز به مشكل اين منشا يك بنابراين.دارد ديگري تعريف دولت
.ميشود مربوط ايدئولوژيكي مباحث به آن ديگر منشا.برميگردد است كرده پيدا ادامه امروز
.داريم جامعه از تصوري چه اقتصادي و سياسي نظر از ما كه اين معني به ايدئولوژيكي
بعضي در كه) است شده حاكم ما جامعه بر مدار دولت ايدئولوژي نوع يك پيش سال حدود 70 از
كه ما قبيلهاي سنتي تفكر نوعي بين گونهاي به.(كردهام اشاره را اين نوشتهها از
ايجاد پيوندهايي سوسياليستي مدرن ايدئولوژي با ميبيند ، پدرخانواده عنوان به را حاكميت
كه آوردهاند وجود به التقاطي (ايدئولوژي) تفكر طرز يك و شدهاند ادغام هم با و است شده
وقتي بنابراين.است بوده حاكم ما كشور سياسي و اقتصادي عرصه در التقاطي ايدئولوژي اين
رقابت از بهتر تعاون ميگويند ميكنيد بحث اقتصاد درباره ما مسوولان و روشنفكران با شما
كه است اين سخن اين علمي معني.رقابت نه كنند همكاري هم با توليدكنندگان يعنياست
كه ميكنيم توصيه توليدكنندگان به عبارتي به.شود حاكم جامعه در اقتصادي سيستم فاسدترين
وجود به انحصاري سيستم يك نتيجه دركنند همكاري هم با رقابت ، جاي به و شوند متحد هم با
ما كه است اين مثل.ميشوند بدبخت هستند مردم عموم كه مصرفكنندگان آن اثر بر كه ميآيد
و تعاون هم با شوند برنده و بزنند زور كه اين جاي به ميگيرند كشتي نفر دو وقتي بگوييم
.نميشود انجام مسابقهاي بنابراين كنند ، همكاري
رقابت بايد كنيد ، همكاري نميتوانيد شما است مسابقه اقتصاداست طور همين هم اقتصاد
ما عبارتي به.ندارد وجود تصوري چنين ما مسوولان و روشنفكران بين در كه حالي دركنيد
ميكنيم تصور كه چرا نكردهايم درك را اقتصاد بر حاكم ارزشهاي و اقتصادي منطق
اين با متناسب ما اقتصادي سيستم كه ميشود باعث اين.هستند دنيا حب و ماديگرايي
مسوولان.ميشويم دچار آن بدبختيهاي به و ميشود دولتي اقتصاد بنابراين.باشد ارزشها
اقتصاد كه رسيدند نتيجه اين به داشتهاند ، هم چپ گرايشهاي حتي كه ما اقتصاددانان و
فكري گير هنوز ولي كنيم ، ايجاد غيردولتي اقتصاد كنيم ، خصوصيسازي بايد و نيست خوب دولتي
راهشان انتخاب در باشند ، صادق حرفهايشان در اگر حتي كه است اين.است نشده رفع آنها
برنامه سال كه 13 است اين ادعا اين براي من دليل.نميشوند موفق و ميكنند اشتباه
علت.است نشده حاصل موفقيتي اما است ، داشته قرار ما دولتهاي كار دستور در خصوصيسازي
هنوز.است نشده اصلاح آنها فكر بلكه نداشتهاند صداقت مسوولان بگوييم نميتوانيم چيست؟
درست راه بنابراين.ميشود ديده افكارشان در قبلي مدار دولت فكر طرز رسوبات و ريشهها
باشد ، نشده اصلاح كه هنگامي و است فكري گره اصلي ، گره.كنند انتخاب نميتوانند را
!است شده دولتيتر كه ميبينيم سال از 5 بعد شود ، غيردولتي اقتصاد كه مينويسد برنامه
است ، رقابت عرصه اقتصاد عرصه كه بپذيريم.كنيم حل ريشه از بار يك بايد را مساله اين
شكست عدهاي و ميشوند پيروز عدهاي كه مسابقهاي همچون.نيست همكاري و تعاون عرصه
منطق تابع بايد ورشكستهها و خوردهها شكست به كمك سيستم.ميشوند ورشكسته و ميخورند
و ميشود خراب سيستم وگرنه كرد كمك آنها به نبايد بازي منطق آن از بيرون.باشد بازي آن
.نميشود انجام بازي
هستيد؟ موافق دارد تقدم اقتصادي توسعه بر سياسي توسعه كه عقيده اين با هم شما آيا
بگوييم ميتوانيم اما.سكهاند يك روي دو دو ، هر و ندارند تقدم هيچكدام كه معتقدم من
در يعني.است تعيينكننده (اقتصادي شاخصهاي نه) اقتصادي تفكر نهايتا مدرن جامعه يك در
و انديشه اگر بنابراين.هستند تعيينكننده اقتصادي ارزشهاي و انديشهها نهايي ، تحليل
خواهيم شكست و كرد خواهيم ايجاد دولتي اقتصادي سيستم باشد ، غلط ما اقتصادي ارزشهاي
به من انتقاداقتصادي عرصه در هم و سياسي آزاديهاي و سياسي دموكراسي عرصه در هم ;خورد
مطبوعات ، آزادي و انتخاب آزادي دموكراسي ، كه چرا.است زاويه همين از نيز اصلاحطلبان
دولت ، از مردم مالي و مادي استقلال بدون نيست ، امكانپذير مردم اقتصادي آزادي بدون
كنند ، انتقاد آن به نميتوانند باشد وابسته دولت به مردم معيشت وقتي.نميشود حاصل آزادي
در را وقتمان باشد نشده حاصل اقتصادي آزادي اين اگر.ميشود قطع آنها حياتي رگ كه چرا
دارد تقدم اقتصاد بر سياسي توسعه و دموكراسي ميگويند كه آنهايي.كردهايم تلف توسعه
و نكردهاند گوش هم ديگران منطقي حرفهاي به و نكردهاند درك درست را مدرن جامعه
كه مردمي مطمئنا !است مشخص هم نتيجه و دادند ادامه را گذشته چپرويهاي و چپگراييها
انتقاد و ايستاد نخواهند سياسي حاكميت مقابل در است وابسته دولت به اقتصاديشان معيشت
مردم چوننميشود ايجاد هم دموكراسي آمد ، نخواهند وجود به آزادي نهادهاي.كرد نخواهند
به را اپوزيسيون و دولت منتقد و دولت از مستقل نهادهاي زماني مردم.دارند عقلاني رفتار
اقتصاد يك يعني.باشند داشته دولت از نسبي استقلال مالي نظر از كه آورد خواهند وجود
.نيست بيش داستاني سياسي توسعه و دموكراسي آزاد ، اقتصاد بدون.باشد آمده وجود به آزاد
توجه مباحث اين به كسي متاسفانه اما بود ، اين اصلاحطلب دوستان به پيش سال از 4 انتقاد
گفتوگو كساني با كردهاند عادت عده اين كه چراشدند رد چالشها اين كنار از.نكرد
زمين پيش از رقيبان كه هستند صحنههايي قهرمان.شوند پيروز آنها بر ميتوانند كه كنند
.خوردهاند
چيست؟ علمي سياستهاي عرصه در ايران اقتصاد بهينهسازي براي شما پيشنهادهاي
مسائل تمام و شود عوض فكرها طرز كه باشيم اين منتظر نبايد امور اصلاح براي
هم مسائل اين.است انديشهاي مباحث در مشكلات ريشه.كنيم اقدام بعد و شود ايدئولوژيكحل
در اما.ميشوند حل مشكلات تدريجي فرآيند يك در و نميشوند درست بخشنامه يك با و روزه يك
بايد آن براي كه است فزاينده بيكاري و اقتصادي پايين بهرهوري ما معضل حاضر شرايط
هيچوقت هم من.كرد خالي شانه مسووليت اين بار زير از نبايد و كنيم ارائه راهكارهايي
حتي يعني.ميكند فراهم را رقابتي محيط مقرراتزدايي ، معتقدم من.كرد نخواهم را كار اين
مسابقهشوند ، و رقابت عرصه وارد وقتي نباشند ، آماده فكري و ايدئولوژيك نظر از مردم اگر
آزاد.كنيم آزاد بايد را محيط.ميشود اصلاح راحتتر يا ميشود ، اصلاح هم فكرشان طرز
كه است صورت اين به محيط كردن
آزادسازي اصطلاح به.است كلي مفهوم يك هم مقرراتزدايي.گيرد صورت مقرراتزدايي
درعرصه كه طويلي و عريض ديوانسالاري دولت طرف يك از يعني.شود انجام بايد اقتصادي
فعاليتهاي عرصه در كه را دستورالعملي و بخشنامه هزاران و كرده ايجاد اقتصادي فعاليت
.برنميخورد هم كس هيچ به.كند حذف است ، كرده صادر..و توليد قيمت ، كنترل اقتصادي ،
اما ميشوند ، حذف مديريتي پستهاي برخي ميشوندو بيكار عدهاي دولتي بخشهاي در تنها
است مردم حركت مقابل در عظيمي سنگ دولتي ديوانسالاري اينميآورد وجود به آزادتري محيط
اين اقتصادي آزادسازي معناي عبارتي به.شود انجام حركت تا برداريم بايد را سنگ اين كه
اسم ناحق به و است كرده سلب آنها از را مردم انتخاب آزادي كه را قوانيني آن دولت كه است
كنيد بررسي را كار قانون اگر مثال ، عنوان بهكند اصلاح كردهاند ، پيدا هم قانون
حداقل دولت وقتي.گفتهام را اين بارها من.است مردم مدني باحقوق تضاد در كه ميبينيد
نقض كردهاند ، تخلف كارفرما و كارگر باشد ، پايينتر آن از اگر و ميكند معين را دستمزد
كسي چه با و نرخي چه با من كه است مربوط چه دولت به.است گرفته صورت مردم مدني حقوق
منشا بگذارد؟ را قانوني چنين تا است داده دولت به را حق اين كسي چه.كنم كار ميخواهم
نه.باشد آزاد بايد قرارداد شرايط.است افراد انتخاب آزادي نقض اين كجاست؟ اين حقوقي
.نميكنند فراهم توجيهي قانون اين براي اساسي حقوق و مدني قوق-ح حتي نه و عرف نه شرع ،
اجتماعي تامين قانون.است كرده بروز ما قوانين در كه است چپ سوسياليستي فكرهاي طرز اين
و كارفرما درصد ميبندند 23 كار قرارداد وقتي كه است كرده تحميل كارگر و كارفرما به نيز
بدهد مردم به امتيازي ميخواهد دولت اگر.بدهند دولت به درصد مجموع 30 در كارگر درصد 7
آزاديهاي قوانين اين.كرد كمك مردم به نميشود كه مردم جيب از بدهد خودش جيب از
در.شود اصلاح قوانين اين يعني آزادسازي.كردهاند محدود را فعاليتها آزادي و قرارداد
كه ميدانند هستند صنعتي توليد دستاندركار كه آنهايي.است زياد خيلي حرف ديوانسالاري
تحمل بايد را دردسري چه و كرد طي بايد را پيچيدهاي مراحل چه اصولي موافقت يك اخذ براي
منطق.شود راحت و ساده بايد مسائل اين همه.توليد بازدارنده و است هزينه همه اينها.كرد
خود تصميمات با ميتوانند مردم.است روشن مردم تكليف و است سادهاي خيلي منطق بازار
خصوص در جالبي جمله آداماسميت.شد خواهد پررونق اقتصادي مسابقه و كنند ايجاد را آينده
از اعم اقتصادي نهادهاي اين كه ميگويد او.دارد نهادها مقررات و اقتصادي قوانين همين
ممكن اتفاق دو كنند ، تصويب است مردم رفتار محدودكننده كه را قانوني اگر پارلمان يا دولت
در كه است اقتصادي آزادي و اقتصادي فعاليتهاي طبيعت مطابق قوانين آن يا بيايد پيش است
.شد خواهند منتفع آن از همه و يافت خواهد ادامه پررونقي صورت به اقتصادي بازي آن نتيجه
ادامه بازي باشد ، داشته وجود تضادي مردم اقتصادي رفتار طبيعت و قوانين آن بين اگر اما
و فلاكتبار بازي اما نميشود ، تعطيل مردم معيشت و اقتصاد كه چرا كرد خواهد پيدا
.است ما وضع اين كرد خواهند زندگي بدبختي و فلاكت در مردم و خواهدشد اسفناكي
چيست؟ خصوصيسازي با آزادسازي اين ارتباط
در بايد يعنيگيرد قرار توجه مورد بايد خصوصيسازي بعدي مرحله در آزادسازي دنبال به
خصوصي بخش گيرد صورت بايد آزادسازي اول.داد كاهش را مردم اقتصادي فعاليت موانع ابتدا
به دولتي مالكيتهاي سپس بياورد دست به را مالي ساختارهاي و توان و شود قدرتمندتر
به ميافتد اتفاق خصوصيسازي نام تحت امروزه آنچه اما.كند پيدا انتقال خصوصي بنگاههاي
فروخته دارد دولتي منشا كه بانك به دولتي كارخانه يك كه چرا است بينتيجه و صوري من
نظر
نميافتد اتفاق خصوصيسازي عملا و ميشود
|