ندارد خاموشي كه چراغي
موشكها سر بر جديدي كلاه
گياهان در هوش
ايكمان كريستين

ندارد خاموشي كه چراغي
نظر به عجيب شايد.باشد آشنا ما براي خورشيد اندازه به كه ندارد وجود طبيعت در چيز هيچ
.است نشده حل معماهاي از يكي كماكان نورش و گرما آن با درخشان خورشيد بگوييم كه رسد
سي تحقيقاتي دنبال به كه شد اعطا گروهي به امسال نوبل جايزه كه بود خاطر همين به شايد
.ميدرخشد خورشيد چرا كردند ثابت ساله
انقباض با را خود انرژي خورشيد كه بود اين تئوري شايعترين نوزدهم قرن پايان در
مركزي بخشهاي تئوري ، اين براساس خورشيد عظيم جاذبهاي حيطه.ميكند توليد جاذبهاي
شيمي بنيادين قواعد از يكي در كه همانطور و ميدارد نگاه دائمي فشاري تحت را خورشيد
جاذبهاي فشار اين.ميكند پيدا افزايش دمايش گيرد قرار فشار تحت گازي كه چنان است آمده
و بود كافي مريي نور توليد براي كه (درجه هزار حدود 6) رسيد حدي به دمايش عاقبت
.شد آغاز خورشيد پرتوافكني
ميتوانست انرژي اين و ميرسيد نظر به انرژي توليد براي باشكوه و ساده راهي روش ، اين
برآورد سال ميليون ده حداقل دوره اين كه دارد نگاه پايدار را خورشيد طولاني مدتي براي
بيشترشان انقباض امكان ديگر كه ميشوند متراكم چنان آن خورشيدي گازهاي عاقبتميشد
.ميكند شدن سرد به شروع اندكاندك مجموعه اين همه و باشد نداشته وجود
كه چرا است يافته افزايش جاذبهاي نيروهاي دليل به دمايش واقعا زماني احتمالا خورشيد
و شده متمركز جا يك در سحابيها بين ابرهاي قالب در پراكنده گازهاي شد موجب جاذبه همين
هسته عاقبت.آيد وجود به ميناميم خورشيد ما كه درخشاني و بزرگ ستاره آنها تراكم از
پروسه اينشد فيسيوني هستهاي واكنشهاي مجموعه آغاز موجب كه شد داغ قدري به خورشيد
وجود به هليوم از كيهاني تركيب نوعي و كرده تركيب يكديگر با را منفرد پروتونهاي
ميانجامد تركيب اين خلق به كه واكنشهايي و دارد نوترون دو و پروتون دو كه ميآورد
.ميآورد وجود به گرما و نور توجهي قابل مقادير
بر و است جاذبهاي تراكم با قياس در انرژي توليد براي كارآمدتر مراتب به راهي فيسيون
كرده پيدا افزايش سال ميليارد به 10 خورشيد عمر طول مورد در موجود تخمينهاي مبنا اين
در كه هستهاي فيسيونهاي ميگوييم؟ درست بار اين باشيم مطمئن ميتوانيم چطور اما.است
هيچگاه بشر و است ستاره اين سطح كيلومتري هزار ششصد فاصله به ميافتد اتفاق خورشيد بطن
.است نبوده واكنشها اين وقوع شاهد
ايجاد نور كه نيستند هستهاي واكنشهاي اين آيا كه ميشود مطرح سوال اين معمولا
چيز ميبينيم ما كه نوري واقع در.نيست تئوري اين اثبات براي كافي دليلي اين و ميكنند
توليد نور خورشيد هسته در هستهاي فيسيون.نميگويد ما به توليدش نحوه مورد در زيادي
سر پشت را نشيب و پرفراز و طولاني راهي خورشيد هسته از خروج براي نور اين اما ميكند
به و رسيده خورشيد سطح به آنكه براي ميگيرند شكل نوري فوتونهاي كه هنگامي.ميگذارد
.كنند طي داغ گازهاي ميان از را كيلومتر ميليون تقريبا 750 بايد شوند گسيل فضا سوي
در سپس و ميشود جذب اتمها توسط معمولا نور خورشيد درون متراكم فوق و داغ گازهاي در
موجب خورشيد مركز گازهاي نور توزيع خاصيت اين.ميكند پيدا تشعشع مجددا اتفاقي جهتي
خورشيد اطراف فضاي سوي به جهات همه در باشد داشته مشخصي سير خط آنكه بدون نور ميشود
بسته اين تا ميكشد طول يكسال ميانگين بهطور فوتون هر ايجاد از پس.شود داشته گسيل
كه است خورشيد نور همان اين.برسد فضا به و بگشايد خورشيد سطح سوي به را خود راه نوري
زمان دليل به نور اين اما است خورشيد مركز هستهاي فعاليتهاي نتيجه و ميرسد زمين به
فاقد انرژي از بيشتر و داده دست از را خود انرژي اعظم بخش گذشته توليدش از كه طولانياي
جايزه.سازد رهنمون خورشيد در نوري فوتونهاي شكلگيري چگونگي به را ما كه اطلاعاتياست
و نشدند نااميد خورشيد درون ديدن از هيچگاه كه شد اعطا گروهي به فيزيك در امسال نوبل
.كردند كسب رابطه اين در توجه درخور اطلاعاتي
توليد فيسيوني واكنشهاي در كه نيستند چيزي تنها فوتونها شده معلوم كه چنان آن
تا ميگيرند قرار هم كنار در پروتونها فيسيون ، اين در كه گفتيم اين از پيش.ميشوند
وجود به نوترون دو و پروتون دو از كيهاني هليوم اين كه شديم يادآور و آيد وجود به هليوم
نكته آمدهاند؟ كجا از تركيب اين نوترونهاي اينكه است مبهم ميان اين در آنچه اما آمده
.ميشوند تبديل نوترون دو به پروتون دو واكنشها اين ضمن در كه است اين شگفتآور
مثبت بار پروتونها.آنهاست الكتريكي بار نوترونها و پروتونها بين تفاوت مهمترين
از بايد شود تبديل نوترون به بتواند پروتون يك آنكه براي.هستند خنثي نوترونها و دارند
انجام پوزيترون كردن ساطع با را عمل اين نوترون.يابد رهايي خود الكتريكي بار وجود
با كه چنان شدن آزاد از پس پوزيترون.است مثبت الكتريكي بار با ضدماده ذره يك كه ميدهد
تاثير با هم خورشيد انرژي از بخشي و دارد نابودكننده تاثيري كند برخورد الكترون ذرات
.ميآيد وجود به يكديگر بر ضدماده و ماده نابودكننده
موازنه به بايد هستهاي واكنشهاي و معادلات كه ميدانستند نيز اين از پيش دانشمندان
ذرهاي چه پس.شود توليد بايد هم معمولي ماده آن ، معادل ضدماده هر خلق ازاي در و برسند
جرمي بايد و باشد نداشته باري هيچ ميبايست ذره اين.ميرساند موازنه به را پوزيترون
ذرهاي تنهاباشد داشته جرمي نبايد اصلا ميرود گمان كه هرچند باشد داشته ناچيز بسيار
عاقبت كه است چيزي نيوترينو ماهيت و است نيوترينو كرده جمع خود در را خواص اين تمامي كه
.كنند پيدا راه خورشيد هسته به داد اجازه دانشمندان به
همانطور.دارد فاصله مادي ماهيت از دارد مشخص مادي خواص كه اندازه همان به نيوترينو
سبك بسيار بسيار و ندارند الكتريكياي بار هيچ ذرات اين ميدهد نشان نيوترينو كلمه كه
حركت نور سير سرعت به نزديك سرعتي با فضا در ندارد ، جرمي هيچ تقريبا نوترينو.هستند
عالم در مادهاي هيچ تقريبا.ندارند آن بر تاثيري كيهان در موجود اجرام ساير و ميكند
از خود مسير در ميتواند نيوترينو.دهد نشان واكنش نيوترينو با كه ندارد وجود خلقت
كوچكترين ذره يك با حتي بيآنكه كند عبور جامد و سخت ماده كيلومتر ميليونها ميانه
برخلاف نيوترينو كه است اين دليل نيوترينو خاصيت اينكند پيدا اصطكاكي و واكنش
راهش سر خورشيد سطح تا كه داغ ماده كيلومتر هزاران ميانه از ميتواند نوري فوتونهاي
.برسد خارج فضاي به و كند عبور گرفتهاند قرار
در آمدن گرفتار از پس سال ميليونها خورشيد فيسيوني فعاليتهاي از حاصل نور كه حالي در
زمين سطح به بعد دقيقه هشت تقريبا نيوترينوها ميرسند ما به خورشيد درون واكنشهاي
طي را زمين تا خورشيد فاصله كند حركت نور سرعت با كه چنان ذره يك كه زماني ميرسند
واكنشهاي بررسي براي ساده و مستقيم منبعي خورشيدي نيوترينوهاي اوصاف اين با ميكند
.ميپيوندد وقوع به خورشيد متراكم فوق مركز در كه هستند پنهانياي
.است خشكشويي مخصوص مايع ميدهد نشان واكنش آن با نيوترينو كه چيزهايي معدود از يكي
.ميگيرد قرار استفاده مورد البسه خشكشويي براي كه است كلر از غني مادهاي پركلراستيلن
با نيوترينو كه دارد وجود احتمال اين ميگذرند مايع اين از نيوترينوها كه هنگامي
اين وقوع احتمالكند تبديل آرگون به را آنها و كند برخورد كلر اتمهاي از رشتهاي
در را خشكشويي مايع توجهي قابل مقادير كه چنان احتمال اين اما است ميليارد در يك اتفاق
.ميكند پيدا افزايش كنيد جمع يكجا
كار همين تنها فيزيك رشته در امسال نوبل جايزه دريافتكنندگان از يكي ديويس راو دكتر
گالن هزار يكصد حدود در چيزي بود كافي نوبل جايزه اخذ براي او.داد انجام را
.ببرد جنوبي داكوتاي قديمي طلاي معادن از يكي در عميق حفرهاي به را پركلراستيلن
از مانع كه بود اين بود مستتر معدن يك قعر در عظيم منبع اين ايجاد پشت در كه ايدهاي
از وسيعي طيف واسطه به كه ذرات اين.شوند پرانرژي كيهاني ذرات ساير توسط آلودگي ايجاد
بر نيوترينو جستوجوگرهاي در كاذبي مثبت نتايج ميتوانند ميشوند ايجاد فضا در واكنشها
حايلي و مانع بهعنوان معدن بالاي سنگ از چندصدمتري لايهاي جهت همين به و گذارند جاي
.گرفت قرار استفاده مورد ذرات اين برابر در
بهطور.بودند شده تبديل آرگون به كه شدند كلر اتم چند يافتن به موفق همكارانش و ديويس
دانشمندان كشف اين با و ميشد تبديل آرگون به اتم يك تنها ساله دو دوره هر در ميانگين
حوادث اين تعداد آنكه جالب نكته.داشتند اختيار در خورشيد هسته بررسي براي مستقيمي منبع
.بود گرفته نظر در واكنش اين براي ناچيزي تعداد كه بود رياضياي تخمينهاي از كمتر حتي
ناديده امكان ديگر كه رسيد سطحي به بود آورده دست به او كه نتايجي سالها گذشت با
تنها بودند قادر شده كارگذاري نيوترينو جستوجوگرهاي دلايلي به.نداشت وجود انگاشتنش
نيوترينو نرخ كه چرا بود مشكلساز مسئلهاي اين.كنند شناسايي را نيوترينوها يكسوم
كه دارد وجود امكان اين.داشت خورشيد مركز در انرژي توليد ميزان با مستقيمي ارتباط
باشد؟ توقف آستانه در حتي و شدن كند حال در خورشيد واكنشهاي
تنها خشكشويي محلول كه دارد وجود نيوترينوها از متفاوت گونه سه شد كشف نهايت در
كوچكي از صرفنظر و داشتند جرم نيوترينوها كه چنان.كند شناسايي را آن گونه يك ميتواند
.داشت وجود زمين سوي به حركت و خورشيد سطح از خروجشان از پس آنها تغيير امكان جرم اين
مركز از كه هستيم نيوترينوهايي يكسوم شناسايي به قادر تنها ما كه معناست بدان اين
.بود منطبق آمده دست به نتايج بر دقيقا اين و ميشوند ساطع خورشيد
در نيوترينو زيادي تعداد.است شده متمركز نيوترينو جرم روي بر دانشمندان تحقيقات اكنون
داشته الكترون ميليارديم يك حدود در جرمي ذرات اين چنانكه و هستند سرگردان كهكشانها
ذره است ممكن صورت اين در و بود خواهد ذرات اين واسطه به كيهان جرم اعظم بخش باشند
كه ميشود تبديل عاملي به ما خورشيد شناسايي براي مناسب ابزاري از نيوترينو فروتن
.دهد تغيير را كيهان و ما سرنوشت ميتواند
Csmonitor.com:منبع
موشكها سر بر جديدي كلاه
فرهاديان سليمان:ترجمه
يا كروز موشكهاي خواه باشند ، بالستيك موشكهاي خواه _ دشمن هوايي تهديدات كردن ساقط
باقي اشتباهي گونه هيچ جاي كه است مهمي بسيار تاكتيكي مسائل آن جمله از _ هواپيما
بايد آنان جهت و سرعت كه ميكنند حركت زياد بسيار سرعت با معمولا اهداف اين.نميگذارد
ضدهوايي دفاع توسط كه موشكهايي اما.شوند نابود نهايت در و شده مشخص زياد دقت با
زمين به كه موشكهايي اندازه به است ممكن نيز ميگيرند قرار هدف مورد و شده شناسايي
از كثيري عده خليج جنگ طي و سال 1991 در كه عراق اسكاد موشك.باشند خطرناك ميرسند
موشك اينمدعاست اين بر شاهدي كرد ، نابود سعودي عربستان پايگاه در را آمريكايي سربازان
هنگام در آن كلاهك اما گرفت قرار هدف مورد حركتش مسير طي پاتريوت موشك توسط عراقي
موشكهاي كلاهك عملكرد است درصدد آمريكا دريايي نيروي بنابراين.نكرد عمل درست برخورد
وارد با و داده قرار هدف را دشمن موشكهاي بتواند تا بخشد بهبود را خود ضدهوايي دفاع
دريايي نيروي تحقيقات دفتر.كند نابود ايمن و دور فاصلهاي در را آنها كاري ضربات ساختن
(RMEEP) پيشرفته كلاهكهاي فعال مواد برنامهاست طرح اين روي كار مشغول هماكنون (ONR)
از استفاده و سرنشيندار هواپيماهاي و كروز موشكهاي ساختاري نقطهضعفهاي جستوجوي در
.است جديد موشكهاي كلاهك ساخت در آن
قطعات از بسياري كه چرا دارند بهتري بسيار عملكرد قبلي موشكهاي به نسبت موشكها اين
انرژي ترتيب بدين و ميكنند ايجاد ملاحظهاي قابل شيميايي انرژي هدف با برخورد حين
حركت دليل به جسم كه انرژي صورت به ميتوان را جنبشي انرژي) ميرود بالا برخورد جنبشي
انرژي برخورد ، حين در چون بشكند را شيشه ميتواند سنگ مثال براي.كرد تعريف دارد خود
هنگامي نيز شيميايي انرژي.ميشود آن شكستن باعث و منتقل شيشه به حركت حال در سنگ جنبشي
.باشد سريع جسم سوختن اگر مخصوصا ميشود ، آزاد فشار و گرما صورت به ميسوزد جسمي كه
در شده ذخيره شيميايي انرژي شدن آزاد براي خوبي مثال ديناميت يا گاز لولههاي انفجار
(.است جسم
ميكند استفاده (شيميايي انرژي و جنبشي انرژي) اثر دو هر از فعال مواد اين كلاهكهاي
.شود بيشتر هدف تخريب احتمال تا
و داده روي ويژهاي شيميايي واكنش برخورد ضمن كه شدهاند طراحي طوري جديد كلاهكهاي
تخريبي نيروي ميشود باعث مسئله اين.كند آزاد فشار و گرما صورت به را زيادي انرژي
اين.يابد افزايش ميشود ناشي هدف با برخورد حين كلاهك جنبشي انرژي از كه كلاهك قطعات
در را فلزات پودر آنها ساخت براي و ميشوند تشكيل (چندسازه) كامپوزيت مواد از قطعات
تخريبي قدرت كه ميشود باعث كار اينميكنند وارد ويژه پلاستيكي ماده نوع يك ساختار
درصد موشكها 500 عملكرد جديد فناوري اين با ميشود گفته.يابد افزايش كلاهك قطعات
كلاهك چند از نمونههايي ساخت در كامپوزيت مواد نوع اين از اخيرا.مييابد افزايش
قرار استفاده مورد واقعي اهداف عليه بر نظامي مانور يك در كلاهكها اين.شد استفاده
جديد كلاهكهاي تخريبي شعاع كه است آن از حاكي مانور اين از آمده دست به نتايج.گرفت
زيادي ميزان به نيز اهداف ساختاري تخريب قدرت و برابر دو تا قبلي نمونههاي به نسبت
يافته توسعه مهندسي ابزارهاي و تحقيقات اين از آمده دست به نتايجاست يافته افزايش
اين است قرار.ميگيرد قرار استفاده مورد پيشرفته كلاهك فعال مواد ساخت براي هماكنون
(STANDARD) استاندارد موشكهاي شامل كه دريايي نيروي موشكهاي ساخت در كلاهكها نوع
و سايدويند ،(AMRAAM) متوسط برد با هوا به هوا ، موشكهاي(HARM) ضدرادار سريع موشكهاي
.گيرد قرار استفاده مورد است RAM
Sciencedaily, Oct.2002
گياهان در هوش
والبوت ويرجينيا و سلطان سونيا
سالاري حسن:ترجمه
هوش تكامل پيرامون كتابي "استينهاوس ديويد" نام به نيوزلندي راونشناس يك سال 1970 ، در
با جهتسازش فرد ، هر زندگي طي كه رفتاري":كرد تعريف اينگونه را هوش آن ، در و نوشت
بلكه گياهان ، همه تنها نه كه كرد ادعا ميتوان تعريف اين با ".ميكند پيدا تغيير محيط ،
تصميمهاي خود ، طبيعي محيط در ميتواند نيز آميب مانند تكسلولي جاندار يك حتي
.بگيرد هوشمندانهاي
كه ميشوند توصيف منفعلي جانداران عنوان به گياهان زيستشناسي ، كتابهاي اغلب در
گياهان مثل توليد حتي.است خاك از معدني مواد جذب و فتوستنز توان آنها ، بارز ويژگيهاي
جانوران و باد بر تكيه يا گردهافشاني _ خود رويشي ، تكثير ميشود توصيف منفعلانه نيز
و جالب جانوران ، زندگي روزهاي تكتك كه نيست تعجب جاي.افشاني گرده - دگر براي
.ميرسد نظر به هيجانانگيز
اين در را عجيبي پويايي شك بدون دهيم ، قرار نظر مد را گياهان نمو و رشد ما اگر اما
شد ، بيان مطلب اين مختلف قسمتهاي در كه هوشمندانهاي رفتارهاي كليه.ديد خواهيم سلسله
و رشد الگوي تغيير با اغلب گياهان واقع در.دارند ارتباط گياهان نمو و رشد با نحوي به
جهتگيري و ساقه شكل مثال ، براي.ميدهند بروز خود از را هوشمندانه پاسخهاي خود ، نمو
بخشهاي به ريشه وقتي يا ميكند تغيير خورشيد ، نور به نسبت موقعيت بهترين حفظ براي آن
رشد ميشوند ، نزديك رقيب ريشههاي وقتي اما ميافزايد خود رشد ميزان بر ميرسد ، خاك غني
.ميروند طفره آنها به شدن نزديك از ترتيب اين به و ميسازند كند را خود
فوقالعادهاي "نموي انعطافپذيري" داراي گياهان ميشود ، تصور آنچه برعكس بنابراين ،
.ميدهد را هوشمندانه پاسخهاي بروز امكان آنها به كه است انعطافپذيري اين و هستند
پيريزي آنها جنسي سلولهاي ژنتيكي ماده در پيش از كه دارند ثابتي بدني طرح جانوران
از هم گياهان ، اما.دارند نموي انعطافپذيري معدودي بافتهاي بالغ ، جانوران در.است شده
با گياه دو شكل.ميدهند نشان خود از شگرفي انعطافپذيري عمل لحاظ از هم شكل لحاظ
آنها شناسايي كه كند تغيير چنان محيطي شرايط تحتتاثير ميتواند يكسان ژنتيكي ساختار
.باشد همراه دشواري با گياه يك عنوان به
كاملا ژنتيكي ساختار با Polygonum Lapathifolium ازگونه گياه دو آزمايش ، يك در محققان
نوري شرايط در كه گياهي.دادند پرورش متفاوت نوري شرايط دو در هفته هشت مدت به را يكسان
نور در كه گياهي اما.داشت شاخه چند و نازك و پهن بزرگ ، برگهاي بود ، كرده رشد پايين
نموياي انعطافپذيري چنين يك داشت ، زيادي شاخههاي و كوچك برگهاي بود ، كرده رشد بالا
سيمايي به لحظه هر محيط ، امكانات از بهرهبرداري براي تا ميدهد امكان گياهان به
تغيير باعث بالا ، نوري شرايط به شاخه كم و برگ پهن گياه انتقال كه ، اين جالب.درآيند
مثلي توليد رفتار در را انعطافپذيريشد كوچك برگهاي با و پرشاخه صورت به آن ساختمان
كه گياهاني كردند گزارش همكارانش و "وگلر" سال 1998 ، در.كرد مشاهده ميتوان نيز گياهان
گرده بايد و نميشوند بارور خود گرده با يعني هستند ، "ناسازگار - خود" عادي حالت در
- دگر نشدن انجام و خود گلهاي سن افزايش به پاسخ در كنند ، دريافت را ديگر گلهاي
گياه هماهنگي بر مستقيم بهطور تغييرات اين.ميآورند روي باروري _ خود به گردهافشاني ،
.ميگذارند تاثير طبيعي انتخاب به پاسخ و جمعيت بقاي بنابراين و محيطي شرايط با
;ميدهد نشان خود از گلدهي زمان در را جالبي انعطافپذيري Mimulus گياه مثال ، براي
شرايط در كه گياهاني اما ميدهند ، گل زود خيلي ميرويند ، نامناسب شرايط در كه گياهاني
.دهند اختصاص رويشي رشد به را بيشتري زنده توده تا ميدهند گل ديرتر دارند ، قرار مناسبي
ميشود ، محسوب مزيت آن براي گل زودهنگام توليد و دارد كمي عمر طول فقير محيط در گياه اين
غني ، محيط در.كند حفظ نامناسب شرايط از را ميتواندگونهگياه كم دست دانه توليد زيرا
آن از پس و ميدهد اختصاص رويشي رشد به را بيشتري زنده توده ميكند ، عمر بيشتر گياه
.ميشود گلدهي مرحله وارد
دانشمندان ، اغلب.ميرساند حداكثر به محيط با را خود هماهنگي گياه نحوه ، اين با
انعكاسي ، پيامدهاي كرديم ، معرفي مطلب اين مختلف قسمتهاي در كه را هوشمندانهاي پاسخهاي
اما.ميدانند گياهان بديع و تكاملي سازشهاي سال ميليونها نتيجه و شده تعيين پيش از
پاسخها اين ميشود ، محسوب گياهان در هوش نظريه بنيانگذار كه "تريواواس" مانند دانشمندي
.است آيندهنگري انعطافپذيري ، ":ميگويد اوميبيند سازشپذير و انعطافپذير را
اصلاح تغيير ، حال در محيطي شرايط با هماهنگي بيشترين براي را خود نمو و رشد گياهان
به ".دارد كاملي هماهنگي است ، كرده ارائه هوش از استينهاوس كه تعريفي با اين و ميكنند
گياهان در هوش اثبات كليد دنبال به بايد كه است جايي گياهان انعطافپذيرينموي او نظر
اطلاعات پردازش و ارزيابي محيط ، از پيام دريافت به هوشمندانه پاسخهاي حال هر بهگشت
از بيش به ميتوانند گياهان.دارند نياز پاسخ بروز براي سلولها بين هماهنگي و دريافتي
نحوه و پيامها اين از برخي با شما پيشين قسمتهاي در.دهند پاسخ مختلف محيطي پيام 15
در اطلاعات پردازش نحوه به بعدي قسمت در.شديد آشنا آنها ، به گياهان پاسخ و دريافت
.ميپردازيم گياهان
ايكمان كريستين
(19301858) هلندي پزشك
Christiaan Eijkman
بريبري1929 پزشكيدرمان
آمستردام دانشگاه از پزشكي رشته در در 1883 و آمد دنيا به هلند Nijkerk در ايكمان
خدمت به اندونزي در ارتش سازماني پزشك بهعنوان تا 1885 از 1883.شد فارغالتحصيل
يك امابازگشت هلند به ناچار به مالاريا بيماري به ابتلا دليل به آن از پس و پرداخت
اندونزي به بريبري درباره بررسي براي دولت رسمي كميته اعضاي از يكي بهعنوان بعد سال
تاسيس تازه آزمايشگاه مديريت مقام در ايكمان كميته ، كار اتمام از پس.كرد مراجعت
عمومي بهداشت استادي مقام در 1896 و ماند (كنوني جاكارتاي) باتاويا در باكتريشناسي
.شد واگذار وي به اوتراكت دانشگاه
در خاطر بدين و برد پي بريبري بيماري درمان نحوه و ماهيت به كه است كسي نخستين ايكمان
.شد سهيم هاپكينز گولاند فردريك با سال 1929 پزشكي يا فيزيولوژي نوبل جايزه
بروز به منجر و ميآيد وجود به غذايي رژيم در نقص نتيجه در كه است اختلالي بريبري
.ميشود خون گردش و عصبي سيستمهاي در جبرانناپذيري صدمات
روي عنصري فقدان نتيجه در بيماري اينكه تشخيص كخ رابرت توسط ميكروبي نظريه اثبات با
.بود شده دشوار بسيار بيماريزا عوامل از فراواني مقادير وجود اثر در يا داده
آزمايشگاهي ، جوجههاي ميان در انساني بريبري مشابه بيماري شيوع نتيجه در ايكمان ، كشف
بيماري علت كه اورگانيسمي ميكرو جستوجوها تمامي عليرغم.گذاشت عرصه به قدم ديگر بار
.ماند ابهام پرده در همچنان بيماري علت و نشد يافت باشد
غذايي رژيم كه ماهه پنج دوره يك طي بيماري نشانههاي كه دريافت بررسيهايش طي ايكمان
با و ميكند پيدا بيشتري گسترش مييابد ، تغيير پوستكنده برنج به خام برنج از جوجهها
دريافت ايكمان ترتيب بدين.ميشود ناپديد بيماري نشانههاي عادي غذايي رژيم به بازگشت
برعكس و كرد درمان (نگرفته پوست) كامل برنج شامل غذايي رژيم با را بريبري ميتوان كه
.شد بيماري ايجاد به منجر گرفته پوست برنج حاوي غذايي رژيم با
توليد را سمي برنج دانههاي داخلي پوسته كه رسيد نتيجه اين به اشتباه به شواهد طبق او
نشده خنثي شكل گرفته پوست برنج خوردن با و ميشود خنثي برنج خارجي پوسته توسط كه ميكند
اما برد پي بريبري از جلوگيري و درمان نحوه به ايكمان آنكه با.ميشود آزاد بدن در سم
.ميدهد روي ويتامين نوعي فقدان نتيجه در بيماري دريافت كه بود هاپكينز اين
Bويتامين 1 خاص ويتامين آن كه كرد كشف ويليامز رابرت دهه 1930 اوايل در سرانجام
.است (تيامين)
(19701888) هندي فيزيكدان
Sir Chandrasekhara Raman
رامان1930 فيزيكاثر
آنكه با.پرداخت تحصيل به مدرس دانشگاه در و آمد دنيا به هندوستان تريكيتوپلي در رامان
در تحصيلاتش كردن دنبال به قادر بيماري دليل به بود داده بروز خود از زيادي استعداد او
سال مدت 10 حسابرس بهعنوان او.برگزيد را دولتي ادارات در كار و نشد هندوستان از خارج
مقام به در 1917.كرد دنبال نيز را خويش شخصي پژوهشهاي حين همان در و پرداخت خدمت به
انستيتوي فيزيك گروه مدير عنوان به نخست در 1933 و شد منصوب كلكته دانشگاه فيزيك استادي
.شد بنگالور روانه (1948) رامان انستيتو موسس مدير مقام در سپس و هند علم
به را سال 1930 فيزيك نوبل جايزه ترتيب بدين و شد طيفي اثر كشف به موفق در 1928 رامان
دريافت به موفق كه است آسيايي نخستين بلكه هندي نخستين تنها نه او.داد اختصاص خود
كه ميآيد وجود به هنگامي است معروف وي خود نام به كه رامان اثراست شده نوبل جايزه
.شوند منتشر محيط ، در موجود مولكولهاي توسط مرئي پرتوهاي
نتيجه در جديدي فركانسي خطوط وجود بلكه تابشي نور اصلي فركانس تنها نه ترتيب بدين
(رامان خطوط) طيف در جديد خطوط اين از استفاده با.شد آشكار مولكولها با فوتونها تداخل
آرتور كشف مشابه رامان اثر.آمد دست به مولكولي ساختارهاي درباره تازهاي اطلاعات
.بود شده پيشبيني هايزنبرگ ورنر توسط آن از پيش و است ايكس پرتوهاي درباره كامپتون
رامان چاندراسهخارا سر
|