غيبيه بازنويسي
اياد ابو خاطرات به نگاهي
متين پژوهشنامه
حقوق فلسفه
غيبيه بازنويسي
كوهنورد نفيسه كوشش به
بكتاش حاج از زندگينامهاي كه را آن اول بخش كه است قسمتي دو نوشتهاي ميخوانيد آنچه
در مقالهاي براساس ما درخواست به كوهنورد نفيسه خانم است تركيه علويان روايت به ولي
رساله تنها به كه است نگاهي بخش اين درج بهانهكردهاند تهيه آگوست 2001 در جم نشريه
اين از بعد كه داشتهايم فارسي زبان به ولي بكتاش حاج به منسوب شده منتشر تاكنون
آن به پرداختن:نپرداختهايم رساله محتواي به نوشته اين در البته.ميخوانيد زندگينامه
مقالات.گيرد صورت متخصصان وسيله به و رساله اصالت مورد در بايد كه است تحقيقي مستلزم
صفحه ، 500 75/ گردآورنده:ناشر / شكرخدا احسانالله كوشش به / ولي بكتاش حاج / غيبيه
تومان
اردبيلي صفيالدين شيخ به منسوب مريدان توسط ظاهرا غيبيه مقالات گردآورنده گفته به
آوردهاند گرد هم را قارامجموعه كه است شده انجام
ياد خاصي ارزش و احترام با همواره ولي بكتاش حاجي نام تاكنون قبل سال سي و هفتصد از
تا سه آگوست ، در 16 سال هر كه است تركيه مردم علاقه مورد چنان وي منش و شخصيتميشود
خراسان نيشابور در ولي بكتاش حاجيميشود برگزار مقبرهاش كنار در بزرگداشتي روز چهار
.است گشوده جهان به چشم م 1209/_ه ديگردر 609 روايتي به و م 1207/_ه در 607 روايتي به
و شده ياد بارها و بارها دوره ، آن نوشتههاي از ديگر بسياري در و ولايتنامه در او نام
مشهور نيشابوري عامل احمد دختر نيز مادرش و سادات از او پدرنوشتهاند وي سيرت درباره
.بودند تركمن
نميتواند كه كردهاند ثبت م يا 1248 سالهاي 1247 را وي تولد تاريخ مورخان ، از برخي
آناتولي در بابايي قيام با مصادف سالهاي (م 1239_ 1240) سالهاي كه چرا باشد ، درست
.رسيد قتل به تركيه سيواس شهر در ولي ، بكتاش حاجي برادر منتس سالها اين در.است بوده
در پدرش و برادر همراه به او نشده ، آناتولي وارد تنهايي به ولي بكتاش حاجي احتمالا
يا 30 حدود 28 بايد سالها آن در و است كرده سفر سابق عثماني به (1235_ 1236) سالهاي
چشم به اسامي اين ميكنند ذكر او براي بكتاشيه كه شجرنامهاي در.است ميداشته سن سال
سيدمهدي ، سيدحسن ، سيدمحمد ، اسحاق ، سيد الثاني ، سيدموسي ثاني ، سيدابراهيم.ميخورد
.(ع)كاظم موساي امام و المجاب ابراهيم سيدمكرم
عباسي خليفه هارونالرشيد توسط بغداد در كاظم موسي امام آمده ، تاريخ در كه همانطور
و المجاب ابراهيم سيدمكرم حضرت فرزندان از تن دو.است رسيده شهادت به و شدند مسموم
در بكتاشيه اعتناي مورد روايتهاي برخي به بنا و كردند حركت ايران طرف به (ع)امامرضا
ولي بكتاش حاجي ميشود گفته.شدهاند فرزنداني صاحب و كردند ازدواج تركها با مسيرشان
برخي محضر از ولي بكتاش حاجياست بوده كاظم موسي امام نوادگان از ترتيب همين به نيز
به حلب و قدس _ مدينه _ مكه از عبور از پس و كرده استفاده عصر آن معروف صوفي مرشدان
بكتاش تا شد باعث زمان آن در حاكم سياسي شرايط بكتاشيه روايت بر بنا.است رفته آناتولي
آن در _سال 640ه حوالي.كند عبادت و زندگي غارها و مزارع در پنهاني صورت به مدتي تا ولي
فجايع اين شاهد نزديك از وي كه شد انسان هزار شدن 50 كشته به منجر و داد رخ جنگي مناطق ،
نيز درگيريها اين در و بود داده دست از را برادرش قبلي جنگ در ولي بكتاش گرچه.بود
چلهخانه اكنون كه غاري در نيز را مدتي وي.نرسيد آسيبي هيچ او خود به ولي داشت حضور
كه است سنگ يك در سوراخي مانند غار اين.است كرده زندگي مخفي صورت به ميشود ناميده
ولي بكتاش شد آرام مناطق آن اوضاع اينكه از پسديد را آن نميتوان راحتي به تقريبا
او مورد در مورخانميدهد تشكيل را گروهي و كرده جمع خود دور را خراسان راشدين
و يسويها به شبيه بيشتر عقايدشان كه شده صوفياني گروه وارد ولي بكتاش ميگويند
ششم قرن در.است بوده (بودند تصوف اهل معتبر و بزرگ گروههاي از دو هر كه) حيدريها
بابا وي جانشين سپس و (تركمن ارشد صوفيان از) كاركين دد شيخ ابتدا آناتولي در هجري
جانشيني مقام تا نيز ولي بكتاش حاجي.بودند كرده پايهريزي را گروه اين خراساني الياس
م 1239/ _ه سال 640 از بعد سالهاي يعني سالها همين در.است يافته ارتقا الياس بابا
به سيواس در ميپيوندد قيام اين به كه منتس نام به بكتاش برادر و شد آغاز بابايي قيام
نميدانسته درست را قيامي چنين به اقدام ولي بكتاش يا كه آنجا از احتمالا و ميرسد قتل
او چون كه ميشود گفته حتي و نداشته حضور قيام اين در نيست مشخص كه ديگري دلايل به يا و
قتل به كمر ماموران حتم بهطور كه ميدانسته بكتاش و ميدانستهاند قيام رهبر جانشين را
آشفتگي زمان در.ميرود خود مخفيگاه به و شده خارج مناطق آن از بستهاند ، نيز وي
كه جلساتي در او.است كرده زندگي سولوجاهويوك اطراف مزارع در ولي بكتاش حاجي آناتولي ،
شاگردان به را (ع)علي حضرت و (ص) اكرم رسول سيرت و ميكرد صحبت شيعه امامان درباره داشت
آخر سالهاي در.است ميگفته سخن ولايي شيعي ديدگاههاي از آنها با و ميكرد تدريس خود
مناطق در خود از بسياري جنايات كه مغول قوم وحشيانه هجوم زمان در و سلجوقيان حكومت
كه هنگام آن در درست و ريختند را بيگناه انسان هزاران خون و گذارده جاي بر آناتولي
منتشر را خود افكار و كرده استفاده مسلمانان ميان شده ايجاد خلاء از مسيحي مسيونرهاي
خود دور را ترك و خراساني و رومي راشدين و پيرها و صوفيان ولي بكتاش حاجي ميكردهاند ،
تا ميفرستاد مردم ميان به را شاگردانش ويميداد رهايي اميد آنها به و كرده جمع
آناتولي محليان ميان در.كنند جلوگيري مسلمانان جامعه در مسيحيت افكار نفوذ از بتوانند
او از كه روايتي و ولي بكتاش حاجي زمان به نيز ناحيه اين اسم ميگويد كه هست اعتقادي
سلجاكارا مزارع در ولي بكتاش حاجي كه جنگ زمان ميگويند.بازميگردد گشته ، سينه به سينه
آن در چشمهاي اطراف در كه زناني از ميكرده سر گرسنگي با سخت بسيار شرايط در هويوك
اعتقاد مورد مشايخ از) ادريس استاد همسر نوريه.ميخواهد غذا ميشستهاند لباس ناحيه
بود مانده كوزه ته در كه را روغني.ميرود خانه به شنيده را درخواست اين نيز (بكتاشيه
براي را نعمت فزوني و كرده دعا به شروع نيز او.ميدهد ولي بكتاش به ماليده ناني روي بر
به و ميشود ناراحت باجي فاطمه نوريه مادرشوهر.ميشود خواستار خدا از زن اين خانه
بكتاش و دادي روغن مرد اين به است ناياب چيز همه كه موقعيت اين در چرا كه ميگويد عروسش
مواجه مشكل با او خاطر به زن اين كه ميخواهد خدا از و ميشنود را گفتوگو اين نيز ولي
شده هيجانزده روغن از پر كوزه ديدن از بازميگردد خانه به باجي فاطمه كه عصرنشود
چنين سبب به آنادولي اسم و (است پر مادر) يعني !آنادولي _ آنادولي ميزند فرياد
چشمه سر به همسرش و ادريس خداوند ، لطف اين از پس.ميشود گذارده منطقه اين بر معجزهاي ،
آنجا در ميخواهند او از ده مردم همراه به و ميشوند ولي بكتاش حاجي آمدن منتظر رفته ،
از را محبتي چنين كه ولي بكتاش و يافت خواهد افزايش نعمت وي حضور با كه چرا گزيند سكني
.كند زندگي جا همان در ميگيرد تصميم ميبيند مردم
;دارند شيعه غلا و باطنيه به نزديكي بسيار اعتقادات كه صوفيانند از فرقهاي بكتاشيه
به ولي بكتاش.ميدانند خود از را پسين و پيشين بزرگان اكثر كه عقيده اين در خصوصا
در بكتاشيان.ميرود شمار به مبتدعانه بسيار نيز بكتاشيه عقايد و است معروف شطحگويي
كه ميشوند مكلف خود شيخ سوي از ميخوانند يافتن نصيب مراسم را آن كه طريقت به ورود بدو
كه ميگويد آنها به شيخ و كنند نماز مذهب همين طبق بر و بگيرند وضو جعفري مذهب اصول با
.كنند ادا بايد كه است "شرعي تكليف" آخرين نماز و وضو همين اما ;است جعفري مذهبشان
صحنه در و يافت فراوان تطور طريقتش او از پس و درگذشت م 1270/_ه در 669 ولي بكتاش
زمان در اينكه تا كردند بازي عمدهاي نقش صفويان و عثمانيان روابط خصوصا عثماني سياست
را لشكري و ديواني عمده مشاغل كه آنها اكثر سياسي عمدتا دلايل به دوم عبدالحميد سلطان
.گشت ارتداد به محكوم طريقتشان و شدند قمع و قلع داشتند
***
روي بر و است شده منتشر "خدا شكر احسانالله كوشش به" پيش چندي كه غيبيه مقالات كتاب
حسين از است مقدمهاي محتوي دارد ، سماع حال در مولويه درويش يك از طرحي خود جلد
و ولي بكتاش حاج به منسوب رسالهاي متن شكرخدا ، الله احسان استاد صديق محمدزاده
تركي به معرفي صفحه يك هم كتاب آخر در.است كتاب اعلام شرح و اصطلاحات شرح فهرستها ،
را باطني طريقت كه ولي بكتاش حاج رساله...":ميخوانيم آن در كه است آمده آذربايجاني
سلطان به منسوب مريدان توسط آن جمعآوري كه دارد نام غيبيه مقالات است كرده پايهگذاري
بكتاش حاجي.آوردهاند گرد هم را مجموعه قارا كه است شده انجام اردبيلي صفيالدين شيخ
محيالدين نيز و خراسان ملامتيان طريقت از گرفتن الهام با داشت پانتئيستي عقايدي كه ولي
كرد پايهگذاري را طريقتي ترك ، شاملوي گروههاي و آذربايجان حروفيه عقايد براساس و عربي
.شد ناميده بكتاشيه بعدها كه
"...ميرود بهشمار طريقت اين مادر كتابهاي از يكي بيشك غيبيه مقالات
كه است ولي بكتاش حاج به منسوب فارسي رساله تنها" كتاب اين صديق محمدزاده گفته به
همه اينكه از "است آمده فراهم وي تقريرات از ناشناس مريدي توسط متصوفه متون همه مانند
باقي به بگذريم ، كه آمدهاند فراهم مشايخ تقريرات از ناشناسي مريدان توسط صوفيه متون
كتاب بر خود صفحهاي چهار مقدمه پايان در صديق محمدزاده دكتر.ميرسيم اثر اين هاي"دقت"
آن منحصربهفرد خطي نسخه روي از را نگاشته تقرير اين" خدا شكر احسانالله كه گفتهاند
كه است اطلاعي تنها اين "است كرده بازنويسي...تهران دانشگاه مركزي كتابخانه در محفوظ
خبري نسخه مشخصات از نه ;ميشود داده خواننده به متن روي بر "بازنويسيكننده" پژوهش از
ديگري قرينه چه رساله متن اول در "الخراساني بكتاش الحاج" نام جز اينكه از نه و هست
.يافتهاند انتساب اين براي
مربوط صفحههاي شماره چون است اعلام توضيحات واقع در كه كتاب "اعلام فهرست" به نگاهي
(ع)علي و جبرائيل ،(ع)اسرافيل ،(ع)ابراهيم درباره:است جالب نيز نشده درج آن در اسامي به
:جبرائيل" مثلا:جبرائيل مورد در مثلا است خواندنيآمده پاراگراف يك حدود هركدام
.گويند سروش و هاتف روحالقدس ، روحالامين ، را او.است بوده پيامبران وحي ابلاغ او وظيفه
از چون و دارد ، حيزوم نام به اسبي رفت بالا المنتهي سدره تا پيامبر معراج شب در
بر كلبي دحيه صورت به جبرئيل.گويند ناموس او به است ، باخبر آدمي پنهان انديشههاي
است "غوثيه عوبيه" رساله صاحب كه "امام حضرت" به متن جاي يك در ".شد آشكار پيامبر
امام حضرت درباره اما.ندارد توضيحي هيچ اما هست اعلام فهرست در غوثيه رسالهشده اشاره
حسني دوبله مولي سهل محمد ابن علوي غوث امام حبيب بن فضل شايد:حضرت امام ، ":ميخوانيم
منهاج و العلويه الاسرار ، ايضاح الاسم ، رايت ،...ركوب عن الاخيار تخمه.باشد علوي
همين آخر در ".ميباشد وي از ;الكفره لاهانه الاحكام و الاسراء عده العلويه ، الساده
ابوالمعالي الحرمين امام است ممكن معين فرهنگ براساس]":است شده اضافه [] داخل عنوان
!بود؟ كافي توضيحات "[باشد خراسان اهل جويني يوسف بن عبدالله بن عبدالملك ضياءالدين
خواجه به مربوط مورد ميتوانيد شويد مطمئن كاملا اعلام فهرست اين فايده از اينكه براي
نام او از عطار فريدالدين شيخ كه تركستان پير:احمد يسوي ، " بخوانيد هم را يسوي احمد
".است برده
اياد ابو خاطرات به نگاهي
آواره هم هنوز فلسطيني
اياد ابو خاطرات آواره فلسطيني
رولو اريك:نويسنده
نوحي حميد:مترجم
صفحه 496
تومان 3000
كردهايم ، مبارزه ما ميرويم؟ كجا به دادهايم كه قرباني همه اين از بعد فلسطينيها ما"
يك ما.بپوشانيم عمل جامه خود خواستههاي به تا كرد خواهيم مبارزه و ميكنيم مبارزه
".شد خواهيم موفق خداوند كمك با و ميخواهيم پرچم يك و هويت يك ميهن ،
مطرح و مهم سوال همچنان او شهادت سال دو و بيست از پس "ابواياد" تلخ و دردناك پرسش اين
ملت اين سرنوشت به جهان سطح در و اسلامي و عربي كشورهاي در كه كساني تمام و فلسطينيها
و غاصب رژيمي دست به روشن روز در وطنش كه آواره ملت اين سرانجام.ميانديشند مبارز
كشتارهاي ترور ، و جنگ مسلحانه ، خونين مبارزه سالها بود؟ خواهد چه شده اشغال پيشه جنايت
سخن تفنگ زبان از تا ميرود دوباره و شد شروع سنگ با كه انتفاضهاي اينك و جمعي دسته
ختم كجا به سرانجام فلسطينيها جمعي و فردي روز هر شهادت و شهادتطلبانه عمليات بگويد ،
آمريكا بيدريغ حمايت از استفاده با شتيلا ، و صبرا قصاب شارون ، كه اكنون آيا.شد خواهد
سوءاستفاده با مسلمان ، و عرب كشورهاي ناتواني و عجز و اروپايي كشورهاي ساير وسيع سكوت و
و ميكشد ميكند ، دستگير را فلسطينيها آشكارا تروريسم با جنگ و جهاني جديد شرايط از
را همجوار كشورهاي به آنها كوچ طرح ذهنش در و ميكند آوار سرشان بر را كاشانه و خانه
پايان به دارد فلسطينيها مقاومت قرن يك عمر كه گفت قاطعيت با ميتوان ميپروراند ،
و فلسطينيها مسالمتآميز همزيستي" و صلح وعدههاي آن تمام پنبهشدن آيا ميرسد؟
كنار در ملت دو اين روزي كه دارد نگه دلها در را اميد اين ميتواند هنوز "اسرائيليها
و هويت يك با _ دست كف يك اندازه به كوچك دولتي حتي _ فلسطيني دولت و كنند زندگي هم
سبعيت يا است دنياداران و دنيا چشمتنگي اين شود؟ تشكيل خاكي كره اين بر مشخص پرچم
در بايد هنوز مقاومت قرن يك از پس كه فلسطين ملت حاميان عجز و حقارت و مستبد رژيمهاي
كرد؟ تجربه را دردناك و سرد سكوتي و گزيد دندان به لب ابواياد ، پرسش اين برابر
اهل براي ميتواند اين و شده چاپ تجديد دوباره سال بيست از پس "آواره فلسطيني" كتاب
- فلسطين مسئله به نسبت عميقتر و جامع شناختي باشند مايل كه آنهايي ويژه به و كتاب
رولو اريك مصاحبه واقع در كتاب.باشد مسرتبخش خبري كنند ، كسب _ آن آينده و حال گذشته ،
"فتح" شماره 2 مرد كه است ابواياد همان يا خلف صلاح با _ فرانسوي مشهور روزنامهنگار _
كه دانا و باهوش فلسطيني يكبود آن مركزي كميته برجسته عضو و گروه اين بنيانگذار كه
رولو.آورد روي جانكاه و سخت مبارزهاي به ملتش نجات براي تا كرد رها را فلسفه استادي
در كه نامههايي نمايش.شود مشهور نويسنده يك ميتوانست ميخواست ابواياد اگر":ميگويد
.دهد ادامه فلسفه تدريس همان به يا "ميكند تاييد را مسئله اين بود نوشته جواني دوران
كه كند بيپايان و سخت مبارزهاي صرف را خود هنر و تفكر همه تا داد ترجيح او اما
سيا و اسرائيل جاسوسي و امنيتي دواير كه مردي.نداشت پي در را شهادت و مرگ جز سرانجامي
را اسرائيلي بازيكنان كه سازماني ميكردند "سياه سپتامبر" سازمان رهبري به متهم را او
سال در را آمريكا سفير و رساند قتل به در 1971 را اردن نخستوزير و ربود المپيك 1971 در
را ابواياد كه رولو ، .رسيد شهادت به تونس در سال 1991 در سرانجام ابواياد اما ربود 1976
كودكياش ، خاطرات از تا ميدهد او دست به را كلام رشته سوال ، چند طرح با ميشناسد خوب
بسياري و سادات صلح زتر ، تل شهادتگاه لبنان ، جنگهاي فلسطينيها ، آوارگي و مهاجرت مسئله
شرحهشرحه حياتش زمان تا ابتدا از را خود ملت سرگذشت و سرنوشت و بگويد سخن ديگر چيزهاي
يا تاريخنگاري يك از فراتر "آواره فلسطين" كتاب رو اين از.كند حكايت خود مخاطب براي
هم آن.ميپردازد آنان مبارزات و فلسطين ملت حال و گذشته تحليل به و رفته خاطرهنويسي
"فتح امنيت و اطلاعات بخش مسئول" مقام در گرفتن قرار دليل به كه ابواياد چون فردي سوي از
جاويد اثري ميتواند دارد فلسطين قضيه بيروني و دروني مسايل به نسبت كه كاملي اشراف و
دارد جذاب و داستانوار لحنيشيرين ، گونهاش ، خاطره روايت دليل به كتاب.باشد ماندني و
كتاب بخش مهمترين.ميكند همدل و همراه خود با مانعي و پيرايه هيچ به را خواننده كه
فعلي مهم و مطرح مسايل جزو نيز همچنان كه است صلح مسئله و آينده درباره رولو اريك پرسش
و صلح به مربوط قضاياي تحليل در ابواياد دورانديشي و تيزبيني.ميشود محسوب فلسطين ملت
رهبران اگر كه شود يادآور را نكته اين ميتواند اسرائيل جوار در فلسطيني كشور يك تشكيل
جريان ديگري نحو به مبارزه اين سرنوشت بيترديد بودند ، حيات قيد در اينك فلسطين تاريخي
از پس ديگر ، برخي و ميگردد معلوم حياتشان زمان در آدمها بعضي ارزشميكرد پيدا
جديد چاپ.ميشود احساس شدت به فلسطين در كه است تاريخي رهبران اين خلاء اينك و مرگشان
اينك "نو گام" انتشارات توسط نوحي حميد روان و شيوا ترجمه همان با "آواره فلسطيني" كتاب
ويرايش يك بر علاوه جديد چاپ كه اضافي توضيح اين با.است علاقهمند خوانندگان اختيار در
.است آمده كتاب انتهاي در كه دارد مفصل "نمايه" يك قالب در هم اعلام از فهرستي تازه ،
متين پژوهشنامه
نظر زير و ميگذرد آن تاسيس از سال شش كه ، "اسلامي انقلاب و امامخميني پژوهشكده"
را خود نشريه شانزدهم و پانزدهم شماره ميشود ، اداره "امام آثار نشر و تنظيم مركز"
سردبيري به است ، جعفري عابدي حسن آن مسئول مدير كه متين پژوهشنامه.است كرده منتشر
.ميشود اداره بجنوردي موسوي سيدمحمد
در ارشد كارشناسي دورههاي در دانشجو پذيرش به اقدام سال 1378 از پژوهشكده اين
هم نشريه اين تحريريه.است كرده ديگر رشته چند و جامعهشناسي عرفان ، فقه ، رشتههاي
.پژوهشكدهاند همين علمي هيات اعضاي عمدتا
گستردگي" درباره ميزگردي ;متين پيام ;است عنوانها اين حاوي پژوهشنامه اين آخر شماره
ملكيان مصطفي از دهم مقاله ;پرداخت خواهيم آنها به كه مقاله ده و "آن مصاديق بيان و فقه
"ديدگاه" دستهبندي تحت و مقالهها گروه از خارج "دليل مطالبه و اصيل زندگي" عنوان تحت
.است رسيده چاپ به
پايان در.است "اسلامي حقوق و فقه برگزيده كتابشناسي" حاوي نيز مجله رسانه اطلاع بخش
آن مصاديق بيان و فقه گستردگي ميزگرد در.است آمده انگليسي زبان به مقالات چكيده نيز
پيرامون شده مطرح پرسشهاي درباره" فيض عليرضا و گرجي ابوالقاسم بجنوردي ، موسوي سيدمحمد
.پرداختند بررسي و بحث به زن قضاوت از اعم "آن مصاديق و فقه
فقه گستردگي مورد در لطفا":قرارند اين از كرده طرح تن سه اين براي متين كه پرسشهايي
بوده حقيقيه احكام صورت به اوليه زمانهاي از احكام جعل كه طور همان و بفرماييد؟
مختص فقط يا داشته جريان و سريان زمانها تمام در احكام جعل اين آيا ببينيم ميخواهيم
حال به تا پيش قرن از 14 نه يا كرده تغيير احكام از بعضي آيا و است بوده خاص زماني به
"است؟ مانده باقي طور همان
قضاوت مسئله دارد قلت ان و مطرح جامعه در زياد كه مسائلي از يكي" كه رسيده اين به بعد
با آيا.است بودنش محبت با و بودن باعاطفه زن ، غريزي ويژگيهاي از ميگويند و است زن
شرطيت ميتوانيم ما آيا باشد؟ صلاحيت با و خوب قاضي ميتواند زن خصوصيت ، اين به توجه
اين به را "متين" شركتكنندگان جوابهاي "خير؟ يا بدانيم شرط واقعا قاضي در را رجوليت
مثلا ميكند ، را زنان با مشورت منع بر دلالت كه داريم رواياتي يك ما" كه رسانده پرسش
قائل مسئله اين به ميتوانيم روايات اين به توجه با آيا..داريم را لايحضر من مرسله
"است؟ جايز زن دادرسي كه شويم
نظر به آيا قضاست مسئله جامعهاي هر ضروريات از" است قرار اين از هم متين پرسش آخرين و
زمانهاي در قضا صحت شرايط يا ميشود متفاوت مختلف ، زمانهاي در قضا صحت شرايط شما
"است؟ يكسان مختلف
حقوق در عرف جايگاه" آمده است بجنوردي موسوي از كه مقاله اولين ميزگرد اين از بعد
آمده آن ابتداي در چكيدهاي مقاله هر براي _ مقاله چكيده در "اسلام حقوق و بينالملل
تاسيس حكم يك رياست نظام كه ميگيرد نتيجه پايان در نويسنده..." ميخوانيم _ است
پيدايش در عادت و عرف و است امضايي احكام جزء و كرده امضا را آن اسلام بلكه نيست ، اسلام
كه ميآيد دست به شده ذكر مطالب به توجه با همچنين.است داشته بهعهده را بسزايي نقش آن
".است عرف تابع نيز عاقله طرف از ديه پرداخت
مسائل تحقيق درصدد" خميني سيدحسن "نسل تحديد يا خانواده تنظيم" عنوان با بعدي مقاله در
پرداختن بدون و اوليه احكام ناحيه از صرفا را مسئله و است نسل تحديد زمينه در مستحدثه
".ميكند بررسي مكان و زمان شرايط تغيير و ثانوي و عارضي مصلحتهاي و ضرورتها به
جلوگيري مختلف طرق و جنين پيدايش و نطفه تشكيل نحوه تلقيع ، فرايند به پايان در نويسنده
.ميپردازد نسل تكثير از
عليآبادي صادقي مسعود ترجمه به و ديويس اسكات از "مسيحيت در عرفاني اخلاق" بعدي مقاله
نگاه از اراده" درباره نيز طباطبايي فاطمه.پرداخته مسيحي عرفان اخلاقي بعد به كه است
عبدالرزاق" ،"عربي ابن" آراي به رجوع با را خود مقاله طباطبايي.است نوشته "عرفان اهل
.نوشته "خميني امام" و "كاشاني
پرداخته "حكم تغيير در در موثر عوامل" به است اصولي _ فقهي مقالهاي كه نيز پنجم مقاله
لزوم در عقد از شرط تبعيت" نيز بعدي فقهي مقاله.است نوشته عابديان ميرحسن را مقاله اين
.است عاملي سيدحسن آن نويسنده كه دارد نام "جواز و
در مور برينگتون نظريه كاربست" است جامعهشناختي مقالهاي استثنائا كه هفتم مقاله
برينگتون از.نوشته شكري كشاورز عباس را مقاله اين.دارد نام "ايران اسلامي انقلاب مورد
دانشگاهي نشر مركز كه شده ترجمه بشيريه حسين دكتر وسيله به سال 1369 در كتاب يك مور
."دموكراسي و ديكتاتوري اجتماعي ريشههاي":نام با است كرده چاپش
مقالهاي كه مقالهها بخش نوشته آخرين و است نوشته قرآن در تاويل درباره ميرشمسي صديقه
فقه در انصاف مسئله درباره كه "الانصاف" نام با است بجنوردي موسوي از هم باز است عربي
عنوان ذيل اما آمده فهرست در ملكيان نام) ملكيان مصطفي از ديدگاه بخش مقالهاست
يك اصل در ظاهرا مفصل نوشته اين.دارد نام "دليل مطالبه و اصيل زندگي" (نيست مقالهاش
نشده اشارهاي آن تاريخ و ايراد محل به البته كه معنويت و عقلانيت درباره بوده سخنراني
.است
حقوق فلسفه
ادبي محمدجواد
www.earlham.edu/ ~ peters/ courses/ law/ law/ inks.htm
اعضاي منش و كند حكومت نظمي بايد زندگي اين بر.است اجتماع در زندگي قواعد به علم حقوق
و است الزامآور حقوق قواعد چرا كه نميشود مشخص حقوق علم خود در.باشد قاعده طبق بر آن
از گروه كدام به است استوار مبنا چه بر قواعد اين ارزش كنند؟ اطاعت آن از بايد همه
دنبال را هدفي چه قواعد اين چيست؟ قواعد اين اوصاف و گفت حقوق ميتوان اجتماعي قواعد
و اقتصادي تحولات دارد؟ ديگر اجتماعي علوم برابر در خاصي شيوه و منطق حقوق آيا ميكند؟
حقوق دانش از رشتهاي دارند؟ حقوق قواعد تغيير و ايجاد در سهمي چه اخلاق و مذهب و سياسي
نظام از نظر قطع را حقوق درباره كلي نظريههاي و ميدهد پاسخ پرسشها گونه اين به كه را
فلسفه از بخشي حقوق فلسفه واقع در.است (حقوق فلسفه) ميسازد فراهم آن خاص شعبه يا
Philosophy) سايت.است حقوق مبناي پيرامون فلسفي بازتابهاي نمايشگر كه است خاصي عمومي
جريان همين در نيز را متعددي بسيار مسيرهاي خود ، اطلاعاتي وسيع حجم بر علاوه (of law
و موضوعات همين با نيز ديگري مرتبط سايتهاي به ميتواند كه ميكند باز كاربر براي
.است هم پرقدرتي بسيار ارتباطاتي شاهراه اصل در و شود متصل زيرمجموعههايش
حقوقي عمده منابع حقوق ، فلسفه حقوقي ، لغتنامههاي:از عبارتند سايت اين اساسي پيوندهاي
دانشگاههاي در گردشي خبري ، گروههاي بينالملل ، حقوق دوم ، درجه منابع متحده ، ايالات
روبهرو مختلفي لغتنامههاي با كاربر (hegal dictionaries) پيوند در.غيره و حقوق
عمومي اطلاعات) حقوق عمومي فرهنگ _ قانوني فرهنگ _ حقوقي واژگان لغات فرهنگ:ميشود
براساس لغت فرهنگ (hegaldictionary)روي بر موس دكمه فشاردادن با مثلا.غيره و (حقوقي
مثل حقوقي مختلف موضوعات براساس ميتواند كاربر اين بر علاوه.ميشود نمايان الفبا حروف
و كار قانون مدني ، مسئوليت و شخصي صدمات خانواده ، حقوق قراردادها ، حقوق جزا ، حقوق
وسيله به لغت فرهنگ اينبپردازد خود نظر مورد واژگان جستوجوي به ديگر عناوين بسياري
در واژگاني اصلي كتاب چهار از هم فرهنگ اين لغوي منابع.است شده تعريف كلمبيا دانشگاه
.است شده ايجاد حوزه اين
.است شده تشكيل تحقيقي مجلات و پژوهشي انجمنهاي بخش دو از (Philosophy of law) پيوند
و حقوق فلسفه بينالمللي انجمن) لويز سنت دانشگاه اخلاقي پزشكي ، حقوقي ، مجمع مثل مراكزي
آن ايجاد فلسفه و فمينيسم - تگزاس حرفهاي و معنوي حقوق مركز - فلسفي جامعهشناسي
- حقوق تئوري _ فلسفه و قانون مثل مجلاتي همچنين و غيره و (اينترنتي انجمنهاي بررسي)
كاربر غيره و اقتصادي منابع و حقوق _ معنوي حقوق - اجتماعي پژوهش و حقوق - فايدهها
مثلا كند پيدا دست جامعتري اطلاعات به زيرپيوندها اين از كدام هر انتخاب با ميتواند
هوايي ، حقوق رشد ، و معرفت مثل شاخههايي با تگزاس حرفهاي و معنوي حقوق مركز صفحه در
.ميشويد آشنا جهاني حقوق و ژنتيكي حقوق
ميشود روبهرو كاربر ايالتي و فدرال بخش دو با (Primary sources of u.slaw) پيوند در
مثل مباحثي.پرداختهاند خود حوزه حقوقي مباني و موازين بررسي به آنها از كدام هر كه
_ هندي قضايي سيستم _ فدرال دادگاههاي _ ايالتي قانون _ (فدرال متحده ايالات نامه نظام
روي بر موس دكمه دادن فشار با.غيره و (فدرال) دادگاه در دادرسي شروع و سكوت اعلام
آشنا فدرال اساسي قوانين پيرامون تفسيري و تحليلي اطلاعاتي با كاربر (U.s.constitution)
تبيين متفاوت موضوعات به توجه با و معين تاريخهاي به نظامنامهها اين.ميگردد
_ اينترنتي حقوقي منابع راهنماي مثل ديگري زيرپيوندهاي پيوند همين در همچنين.شدهاند
وجود نيز محلي دولتهاي و حكومت _ بشر حقوق - قانون جستوجوي _ خط روي حقوقي كتابخانه
و قانوني رهيافتهاي به كه مختلفي منابع با كاربر (Secondarysources) پيوند در.دارد
حيوانات حقوق _ اقتصاد و حقوق دايرالمعارف كه ميگردد ، آشنا ميپردازد ، آن فلسفي تبيين
_ عمومي فرهنگ در قانون _آنها قانوني وضعيت تحليل و مردان حقوق _ وكلا رجوع منابع _
ملي انجمن _ نظر تجديد دادگاههاي وضعيت _ دادگاه به شده احضار اوليه حقوق بر مقدمهاي
به اقتصاد و حقوق دايرالمعارف مثلا.هستند پيوند اين زيرشاخههاي غيره و عدالت
حقوق فلسفه اسلوبشناسي و تاريخ مدني ، و جنايي رويههاي مدني ، مسئوليت مانند موضوعاتي
در عقلانيت تئوري حقوقي ، انتقادي مطالعات اقتصادي ، انسانشناسي و حقوق حقوقي ، تحليل در
.ميپردازد غيره و بينالملل تجارت مدني ، خسارتهاي خردمندانه ، دارايي عمومي ، حقوق حقوق ،
به وسيعي صورت به كه است سايت اين ديگر پيوند (international law) بينالملل حقوق
منابع و بيگانه _ بينالمللي قضايي عدالت _ عدالت معيارهاي جهاني ليست:مانند موضوعاتي
و بينالملل حقوق تشكيلات _ آن نقد و يافته انتشار بينالملل حقوق _ بينالمللي حقوقي
اساسي موضوعات آن نقد و منتشره بينالملل حقوق پيوند زير در مثلا.است پرداخته غيره
آن حقوقي وضعيت و وسطي قرون بينالمللي ، تجارت حقوق زنان ، محيطزيست ، دولتها ، جرم ، مثل
پرداخته انتقادي و تفسيري صورت به واحد مليتهاي و صلح و جنگ هستهاي ، قدرتهاي زمان ،
جهان سطح در كه حقوق دانشكدههاي به سايت اين ديگر وسيع پيوندهاي در همچنين.است شده
مختلف ، كالجهاي در حقوق فلسفه موضوعات به پرداختن نحوه و آنها فعاليتهاي معتبرند ،
وقايع تحليل بر كه حقوق خبري گروههاي حقوقي ، لطيفههاي شرعي ، قوانين قانوني ، خدعههايي
فلسفه و حقوق پيرامون اينترنتي ارتباطي خطهاي ميپردازند ، جهان و كشورها سطح در حقوقي
از استفاده و سايت اين با آشنايي.است شده پرداخته ديگر توجه مورد موضوعات بسياري و آن
علاقهمند اينترنت داخل در (حقوق فلسفه) حوزه در كه كاربراني تمام به آن اطلاعاتي سيستم
.ميشود توصيه هستند
|