ستم تحت ملتهاي براي اميدي روزنه
زندگي حاشيه
30-آمريكايي قضاوت
ستم تحت ملتهاي براي اميدي روزنه
بينالمللي جزايي دادگاه
به مربوط موارد به يافتكه خواهد را صلاحيت اين بينالمللي دادگاهجزايي آينده در
و ابزار با ارتباط در ميتوان تنها حاضر حال در ولي رسيدگيكند بينالملل نقضحقوق
كرد دعوي اقامه دادگاه نزداين جنگ شيوههاي
طولاني قاسم:ترجمه
قرار هلند لاهه شهر در "صلح كاخ" در متحد ملل سازمان به وابسته بينالمللي دادگاه مقر
كشورهاي عليه كشورها شكايتهاي به مختلف مليتهاي از قاضي پانزده دادگاه اين در.دارد
داوري ديوان در شده مطرح شكايتهاي.ميكنند رسيدگي بينالملل حقوق با ارتباط در ديگر
عدم يا مشروعيت ارضي ، ادعاهاي مثال عنوان به.برميگيرد در را متعددي موارد لاهه
ديوان كاري حوزههاي جمله از ديپلماتيك و كنسولي قوانين نقض يا نظامي عمليات مشروعيت
.است لاهه داوري
كند رسيدگي كشور يك عليه شده مطرح شكايات به ميتواند زماني تنها لاهه داوري ديوان اما
لاهه داوري ديوان كنار در.باشد داده تن دادگاه اين مقررات و قوانين به نيز كشور آن كه
اكنون هم.ميكند برگزار لاهه در را خود جلسات نيز سابق يوگسلاوي جنگي جنايات دادگاه
اين در يوگسلاوي سابق رئيسجمهور ميلوشوويچ اسلوبودان ويژه به جنگي جنايتكاران از شماري
در نيز بينالمللي جزايي دادگاه جنگي جنايات دادگاه بر علاوه.ميشوند محاكمه دادگاه
دارد را آن صلاحيت دادگاه اين.دارد قرار لاهه در نيز آن دائمي مقر و است شكلگيري حال
جنايت و نسلكشي جنگي ، جنايت جرم به را مسئول مقامات ساير و كشورها سران سربازان ، كه
جنايت آن در كه كشوري كه است آن كار اين شرطهاي از يكي البته.كند محاكمه بشريت عليه
جزايي دادگاه عضويت به آن از پيش دارد تعلق بدانجا جنايتكار كه كشوري يا داده رخ
.درآمدهباشد بينالمللي
قاضي عنوان به را خود كار آينده سال فوريه در بينالملل ، حقوق كارشناس زيما برونو
سوءتفاهمهاي از مواردي اشپيگل با گفتوگو در او.ميكند آغاز لاهه بينالمللي دادگاه
دادگاه نزد ديكتاتورها از ميتوان آيا.است كرده تشريح را بينالملل حقوق درباره مرسوم
حقوق ميتوانند خود از دفاع حق به استناد با كشورها آيا كرد؟ شكايت بينالمللي جزايي
حالتي چه بينالملل حقوق منظر از عراق به آمريكا احتمالي حمله كنند؟ نقض را بينالمللي
دارد؟
:ميخوانيد ادامه در لاهه بينالمللي دادگاه قاضي با را اشپيگل گفتوگوي
بينالمللي عالي دادگاه قاضي پانزده از يكي عنوان به شما آيا زيما ، پروفسور آقاي *
منع عراق به حمله از را آمريكا متحده ايالات رئيسجمهور خود همكاران كمك با ميتوانيد ،
كنيد؟
ميتوان كند ، نقض را متحد ملل سازمان منشور كشوري اگر.كرد تصور ميتوان را چيزي چنين
از ميتوان عراق به حمله خاطر به اينرو از.كرد شكايت لاهه داوري ديوان آننزد عليه
اين به ميتواند ، حالتي در تنها لاهه بينالمللي دادگاه البتهكرد شكايت متحده ايالات
.باشند پذيرفته را دادگاه اين صلاحيت آمريكا هم و عراق هم كه كند رسيدگي شكايت
شود؟ مطرح متحده ايالات عليه شكايتي كه داشت انتظار نميتوان ترتيب بدين*
داوري ديوان صلاحيت آمريكا متحده ايالات گذشته در.كرد مطرح را ادعايي چنين نميتوان
خاطر به آمريكا سال 1986 در آنكه از پس اما.بود پذيرفته شرط و بيقيد صورت به را لاهه
نظر تجديد خود تصميم در آمريكاييها شد ، محكوم لاهه داوري ديوان در نيكاراگوئه به حمله
.كردند مشروط را لاهه داوري ديوان صلاحيت شناختن رسميت به و كرده
موجب كه باشد بهگونهاي عراق از متحد ملل سازمان تسليحاتي بازرسان گزارش كنيد ، فرض *
جورج ميرود ، انتظار شرايطي چنين در.شود عراق جمعي كشتار تسليحات درباره بيشتر نگراني
حقوق كارشناس يك عنوان به شما آيا.شود حملهور عراق به آمريكا رئيسجمهور بوش
ميكنيد؟ محكوم را آمريكا رئيسجمهور يكجانبه اقدام اين بينالملل
ايالات.ميشود تفسير چگونه متحد ملل سازمان شماره 1441 قطعنامه كه است اين اصلي مسئله
تسليحاتي بازرسان اختيارات عراق چنانچه قطعنامه اين موجب به كه است باور اين بر متحده
عراق عليه كه يافت خواهد را اجازه اين خودكار طور به واشنگتن كند ، محدود را ملل سازمان
به حملهاي هرگونه از پيش كه هستند باور اين بر روسيه و چين فرانسه ، اما شود ، عمل وارد
.كند تصميمگيري باره اين در ملل سازمان امنيت شوراي بايد عراق
كيست؟ با حق *
سازمان قطعنامههاي نقض موارد كه است متحد ملل سازمان امنيت شوراي حق اين من نظر به
اينرو از.كند تعيين نيز را كشور اين با برخورد نوع و كرده تعيين عراق توسط را ملل
يكجانبه اقدام هرگونه كنند ، عمل يكجانبه بهطور زمينه اين در ندارند حق آمريكاييها
.بود خواهد بينالمللي حقوق مغاير آمريكا
دادگاه در شما همكاران آيا ميشود؟ چه بنگرد ، ديگر زاويهاي از را قضايا بوش جورج اگر *
.بكشانند محاكمه به را بوش جورج ميتوانند ، بينالمللي جزايي
را صلاحيت اين بينالمللي جزايي دادگاه آينده در.ميكنيد مطرح خوبي سوالهاي شما
تنها حاضر حال در ولي كند رسيدگي بينالملل حقوق نقض به مربوط موارد به كه يافت خواهد
هم اين البته كرد دعوي اقامه دادگاه اين نزد جنگ شيوههاي و ابزار با ارتباط در ميتوان
دادگاه به مربوط پيمان درگير طرفهاي از يكي حداقل كه است امكانپذير شرايطي در تنها
جريان به نگران آمريكا متحده ايالات كه آنجايي از باشد كرده امضا را بينالمللي جزايي
امضا را بينالمللي جزايي دادگاه قرارداد تاكنون بنابراين.است پروندههايي چنين افتادن
.عراق طور همين است ، نكرده
جزايي دادگاه به مربوط قرارداد كنوني شرايط در حسين صدام نيست بهتر شما نظر به آيا
.كند امضا را بينالمللي
.دهد انجام را كار اين است ، بهتر گيرد ، قرار قرباني جايگاه در ميخواهد او اگر
دادگاه در ميلوشويچ همچون روزي كه باشد نگران بابت اين از هم صدام نبايد آيا اما *
محاكمهشود؟ لاهه جنگي جنايات
و صلح عراق كه نكنيد فراموش.است ما همه آرزوي بينالمللي دادگاه يك در صدام محاكمه
هيچ حسين صدام كنوني شرايط در البته ;آمريكا نه ميكند ، تهديد جهان در را بشر حقوق
به تنها دادگاه اين كه چرا ندارد ، بينالمللي جزايي دادگاه در محاكمه بابت از نگراني
.باشد افتاده اتفاق جاري سال ژوئيه در آن تاسيس از پس كه كرد خواهد رسيدگي مواردي
حق اساس بر عراق به اول ضربه آوردن وارد درباره را خود طرحهاي آمريكا متحده ايالات *
توجيه است ، شده شناخته استثنا يك عنوان به متحد ملل سازمان منشور در كه مشروع دفاع
.ميكند
اقدامي چنين توجيهكننده هيچرو به مشروع دفاع حق كه بگويم بايد عراق به حمله مورد در
ديگر كشور يك سوي از كشوري كه كرد استناد مشروع دفاع حق به ميتوان صورتي در تنها.نيست
آن سوي از نظامي تهاجم انجام احتمال نزديك آينده در يا و باشد گرفته قرار تهاجم مورد
اصطلاح به حمله يك انجام درصدد آمريكاييها اينجا در اما.باشد داشته وجود كشور
به متحده ايالات براي بالقوه تهديد يك آينده در شايد كه هستند ، كشوري عليه پيشگيرانه
.آيد شمار
دارد؟ وجود "پيشگيرانه جنگ" درباره قانوني آيا *
.پيشگيرانه جنگ نه ميگويند سخن "بازدارنده حمله" نام به چيزي از آمريكاييها
.نباشد اصطلاح دو اين ميان فرقي شايد*
و حد كه است مدتها.است توجه قابل بسيار است ، نهفته سخن اين پشت كه استدلالي البته
و حد مقوله اين براي نميتوان ديگر.است ريخته هم به كشورها مشروع دفاع حق به مربوط مرز
كشورهاي براي امروزي تهديدهاي كه داد ، نشان سپتامبر يازدهم حادثه.شد قائل مشخصي مرز
ديگر معتقدم ، مننميشود خلاصه ديگر كشور به كشور يك حمله چارچوب در تنها ديگر جهان
.داشت قضيه اين به سفيد و سياه و كليشهاي نگاهي نميتوان
آن و ميكنيد تلقي مشروع جنگي را افغانستان در طالبان با آمريكا متحده ايالات جنگ شما*
اقدام اين با رسما هرگز امنيت شوراي آنكه حال.ميدانيد سازگار ملل سازمان منشور با را
.بود نكرده موافقت آمريكاييها
تصور منندارد وجود امنيت شوراي مجوز به نيازي "خود از دفاع" با ارتباط در البته
را رژيمي كنند سعي و كنند مبارزه تروريسم با كه داشتند را حق اين آمريكاييها ميكنم ،
جنگ در آلمان مشاركت من حتي اينرو از.نمايند سرنگون ميكرد ، حمايت تروريستها از كه
.نميكنم ارزيابي بينالملل حقوق مغاير نيز را افغانستان
مشروع دفاع حق به توسل با ميتوان هم را صدامحسين كردن سرنگون كه نيست اين شما منظور *
كرد؟ توجيه
اقدام ايناست بازدارنده جنگ چارچوب در خطرناك بسيار اقدامي معناي به عراق به حمله
براساس.شود روبهرو جدي بحران با متحد ملل سازمان متزلزل امنيتي نظام كه ميشود موجب
جامعه برعهده ميكند ، تهديد را جهاني صلح كه خطراتي دفع وظيفه متحد ملل سازمان منشور
اقدامات به كشور اگر.كند اقدام عرصه اين در نميتواند تنهايي به كشور يك و است جهاني
.ميدهد دست از را خود اهميت جهاني اجماع آورد ، روي خودسرانه
حدودي تا را تجربهاي چنين كوبا بحران جريان در سال 1962 در متحده ايالات البته *
.است آزموده
آمريكاييها زمان آن در كه است اين است ، توجه جالب بسيار كوبا بحران با ارتباط در آنچه
زمان آن در كه حالي در.كنند توجيه مشروع دفاع حق به استناد با را خود اقدام نكردند سعي
سلاحهاي هماكنون كه حالي در بود ، شده مستقر آمريكا گوش بيخ در روسيه هستهاي موشكهاي
رئيسجمهور كندي اف جاننميكند آمريكاييها متوجه چنداني تهديد عراق فرضي كشتارجمعي
هم روسها ميآورد ، روي مشروع دفاع حق به آمريكا اگر كه ميدانست ، خوبي به آمريكا
.برند كار به مشابهي استدلال تركيه در مستقر آمريكايي موشكهاي مورد در ميتوانستند
آيندهاي در كشورش است ممكن كه استدلال اين با ميتواند ، هم صدامحسين كنوني شرايط در*
دست آمريكا عليه "بازدارنده حمله" يك به گيرد ، قرار آمريكا نامشروع تهاجم مورد نزديك
ميگويد؟ چه واشنگتن آنگاه شود ، چنين اگر.يازد
با ميتواند كشوري هر و است خطرناك حد چه تا "بازدارنده حمله حق" كه ميدهد نشان اين
.است "بومرنگ پديده" همان اين.كند توجيه را خود متجاوزكارانه اقدامات آن به استناد
.دهيم بسط اندكي را مشروع دفاع حق آينده در اينكه جز نداريم چارهاي كه بگويم بايد البته
صلح حوزه در چنداني دستاورد اخير سالهاي طي بهويژه بينالملل حقوق كه پذيرفت بايد*
.نداشتهاست همراه به جهاني
يك از همينطور و قانونگذاري مركزي نظام يك از بينالملل حقوق عرصه در كه دانست بايد
تاريخ فشار تحت داريم ، امروزه ما آنچه تمام تقريبا.نيست خبري لازمالاجرا قضايي نظام
جهان در قدرتي هيچ عملا بنابراين.است گرفته شكل كشورها ميان مصالحه طريق از و
و حقوق از خود خاص برداشت مبناي بر آمريكا متحده ايالات كه شود آن از مانع نميتواند ،
.نكند عمل بينالملل روابط
را جهاني قدرت نقش ميتواند صلح قانون بهعنوان خود جهاني منشور با متحد ملل سازمان *
شكست با تلاشي چنين آيا.كند ايستادگي نيز آمريكا مقابل در ميتواند كه قدرتي كند ، ايفا
است؟ شده روبهرو
از پسشود جنگ تراژدي تكرار از مانع تا گرفت شكل بينالملل جامعه اول جهاني جنگ از پس
تاريخ تا گرفت ، قرار توجه مورد ملل سازمان در صلح تضمين سازوكارهاي نيز دوم جهاني جنگ
.نشود تكرار
باشيم؟ سوم جهاني جنگ انتظار در بايد اكنون آيا *
اين در ما ميشود ، مربوط جنگ به آنچه مورد در اما.ندهد روي چيزي چنين اميدوارم من
متحد ملل سازمان منشور آفرينندگانشدهايم روبهرو غيرمنتظرهاي پديدههاي با سالها
براي.ميشد محدود ديگر كشور به كشور يك هجوم به صرفا جنگ كه ميكردند ، زندگي جهاني در
اكنون امااست گرفته شكل دوران آن استاندارد شرايط به توجه با متحد ملل سازمان همين
برخورد آنها با نميتوان قديمي روشهاي و ابزارها با كه داريم رو پيش متفاوتي سناريوهاي
و قومي نبردهاي دارد ، شباهت جنگ به كه خصوصي گروههاي و سازمانها تروريستي حملات.كرد
نيز مهاجمان تكنولوژيك امكانات همچنين.هستند تازه سناريوهاي اين جمله از داخلي جنگهاي
.ندارد سنخيتي هيچ دفاع و حمله درباره ما ديرينه تصورات با
نيازمنديم؟ صلح تضمين براي نوين نظامي به ما آيا *
ساله چندين بحثهاي مثال بهعنوان.كرد ايجاد نوين نظام يك نميتوان سادگيها اين به
سازمان در ساختاري موانع حذف به بحثها اين آيا.كنيد تصور را امنيت شوراي اصلاح درباره
.كنند صرفنظر وتو حق از نميشوند حاضر امنيت شوراي در حاضر قدرتهاي انجاميد؟ ملل
نظر اتفاق سازمان اين منشور كردن مدرنيزه درباره ملل سازمان عضو كشورهاي ميان در همچنين
.ندارد وجود
را ملل سازمان منشور است ، كرده تغيير جهان شرايط اينكه به استناد با كشورها از برخي *
.ميگذارند پا زير راحتي به
در است ، شده منع زور به توسل آن در كه متحد ملل سازمان منشور كه بپذيريم بايد ما
از بسياري.نميگيرد قرار توجه مورد جهاني اساسي قانون يك بهعنوان جهان نقاط از بسياري
معاهدهها ساير مثل معاهده يك را منشور اين آمريكا متحده ايالات جمله از جهان كشورهاي
.ميدانند
ملل سازمان تدريج به قاره اين در بينالملل حقوق كارشناسان و اروپا سران از برخي حتي*
سراسر به ناتو صلحبانان اعزام و جهاني نظامي پيمان يك به ناتو تبديلميزنند دور را
.است درآورده صدا به ملل سازمان براي را خطر زنگهاي جهان
چرا.ميشود تبديل زائد سازماني به تدريج به نيز ناتو خود كه است آن روندي چنين پيامد
هم را ناتو مواردي در حتي و ميكنند انتخاب را خود دوستان موردي صورت به آمريكاييها كه
.ميشوند عمل وارد راسا خود و ميگيرند ناديده
نشده پيشبيني بشر حقوق از حمايت براي نظامي نيروي از استفاده ملل سازمان منشور در *
بشر حقوق از حمايت و صلح از حفاظت نوين جنگهاي در كه داد نشان كوزوو جنگ اما.است
.دارد هم با تنگاتنگي پيوند
بينالملل حقوق با مغاير اقدامي كوزوو در ناتو دخالت كه هستم اعتقاد اين بر همچنان من
پوش سفيد سواران نقش در آمريكا مانند كشورها از برخي كه هستم اين مخالف همچنين من.بود
.سازند حاكم را عدالت و برابري آتش و شمشير كمك با ديگر كشورهاي در بخواهند و شده ظاهر
كارشناسان نيست بهتر آيا.است گرفته شكل كشورها از حمايت براي متحد ملل سازمان منشور *
كنند؟ تدوين دولتهايشان برابر در ملتها از حمايت هدف با را منشوري بينالملل حقوق
از حمايت سازمانهاي و بينالملل حقوق كارشناسان هماكنون.است انجام حال در كاري چنين
به توجه بدون بتوان كه كند فراهم را امكان اين كه هستند مقرراتي تدوين سرگرم بشر حقوق
كه داشت توجه بايد البته و شد عمل وارد بشر حقوق از دفاع براي كشورها حاكميت حق
.نيست ضروري و چارهساز همواره نظامي دخالتهاي
مواردي به كه ميكند فراهم را امكان اين نزديك آينده در بينالمللي جزايي دادگاه *
ميتوان را دادگاه اين.كرد رسيدگي جهان سراسر در بشريت عليه جنايت و نسلكشي همچون
كرد؟ تلقي ميلوشوويچ همچون ستمگراني و بشر حقوق ناقضان عليه تازه فشاري ابزار
ديكتاتورها عليه دعوي اقامه پيامدهاي و ابعاد درباره كافي اندازه به كه است آن واقعيت
ميتواند دادگاهي چنين آيا.است نشده گفتوگو و بحث بينالمللي جزايي دادگاه در
بازدارد؟ جنايتكارانه اقدامات از را ديكتاتورها
.ميشود محسوب اميد روزنه يك ستم تحت ملتهاي براي بينالمللي جزايي دادگاه حال هر به
مطمئن ديكتاتور يك اگر حال هر به.نيست بيشتر آن سود از دادگاهي چنين ضررهاي ديد ، بايد
قدرت از داوطلبانه طور به لااقل شد خواهد احضار بينالمللي جزايي دادگاه به كه شود
.كرد نخواهد صرفنظر
نيست؟ طور اين.ميشود سياسي فرصتطلبي قرباني عدالت ديگر بار يك بنابراين*
از سياسي راهحلهاي معمولا.كرد خدمت عدالت به بيشتر ميتوان چگونه ديد بايد
.بهتراست قضايي راهحلهاي
بگويد؟ سخن چنين ميتواند حقوقدان يك آيا*
داشته توجه سياسي حقايق به حقوقدانان ساير از بيشتر بايد بينالملل حقوق كارشناس يك
.باشد
زندگي حاشيه
طلاق + ازدواج*
سن هماكنون.است شده نگرانكننده ازدواج كاهش با مقايسه در طلاق افزايش آمارهاي
ازدواج آماده دختر و پسر ميليون مسئولان 6 از يكي قول به و رسيده سال به 30 ازدواج
افزايش طلاق آمار كه حالي در ندارند ، را مشترك زندگي شروع براي اقتصادي توان كه هستند
هماكنون كه بود اعتياد به مربوط طلاقها درصد دو تنها سال 1356 در.است داشته چشمگيري
موارد درصد خانواده 85 قضايي مجتمع رئيس گفته به.است رسيده درصد به 60 آمار اين
از درصد و 60 ميبخشند را خود مهريه طلاق هنگام آنان و خانمهاست سوي از طلاق درخواست
اول ماهه شش در است حاكي خبرها.ميدهد تشكيل نفقه ترك و اعتياد را طلاق درخواست موارد
روبهرو رشد درصد با 4 تنها ازدواج مورد در اما است داشته رشد درصد طلاق 14 جاري سال
از ايران.هستيم مواجه طلاق درصدي رشد 30 با تهران مانند كلانشهرهايي در.بودهايم
طلاق به مورد يك ازدواج چهار هر از هماكنون و دارد جهان در را چهارم رتبه طلاق نظر
به رشد اين با معتقدند كارشناسان و است يافته افزايش جاري سال در آمار اين و ميانجامد
در ازدواج سن ميانگين بدانيد است جالب.رسيد خواهد سوم و دوم مقامهاي به ايران زودي
سن اين پزشكي رشته دانشجويان ميان در كه است رسيده سالگي به 28 شهرها در و سال روستا 24
.است كرده صعود سال به 30
اردوگاه در حريق*
بر خود كنترل دولت ماموران كه اين از حاكي گزارشهايي استراليا ، نخستوزير هوارد ، جان
هوارد اظهارات.است كرده تكذيب دادهاند دست از را كشور آن در پناهجويان اردوگاههاي
اردوگاههاي در آتشسوزي رشته يك بروز اخير ، روزهاي در كه مييابد انتشار زماني
نخستوزير.است كرده نابود را اردوگاهي مجتمع سه از بخشهايي استراليا در پناهجويان
اجباري بازداشت مورد در وي دولت سياست از گسترده انتقاد وجود با كه است گفته استراليا
.يافت نخواهد تغيير سياست اين ويژه ، اردوگاههاي به آنان اعزام و پناهجويان تمامي
خسارت دلار ميليونها استراليا در پناهجويان اردوگاههاي در اخير آتشسوزيهاي بروز
استراليا ، جنوب در واقع وومرا ، اردوگاه از آتشسوزي مورد جديدترين.است كرده وارد
حريق مهار براي آتشنشاني ماموران و سوخت آتش در ساختمان چهل حدود آن در كه شده گزارش
ميشود گفته استراليا ، در بيبيسي خبرنگار گزارش به.كردند مبارزه آتش با ساعت چندين
با است ممكن داشتهاند دست دولت سياست به نسبت اعتراضات در كه پناهجويان از تعدادي كه
.شوند مواجه كشور آن از اخراج دستور
پليديها آزمايشگاه*
و اسلام دنياي ديني علماي شبيهسازي ، روش به انسان نخستين تولد ادعاي از پس روز چند
كه ميكند تاكيد آن درباره صانعي يوسف آيتالله.پرداختند آن برابر در واكنش به ايران
.است حرام و نميسازد اسلامي فقه و شرع با قطعا كند پيدا رسمي جنبه روش اين اگر
صدور با تسنن اهل جهان مقام عاليترين بهعنوان نيز مصر الازهر دانشگاه افتاء شوراي
.كرد اعلام حرام و ممنوع را انسان شبيهسازي فتوايي
بايد كه ميكند تبديل پليديها آزمايشگاه به را انسان همتاسازي:است آمده فتوا اين در
خدمت در اعضا شبيهسازي مثال بهطور اگر فتوا بنابراينكرد مبارزه آن با وسيله هر به
.نيست ناسازگار ديني مباني با و است اسلام توصيه مورد گيرد قرار انسانها از بسياري علاج
موضعگيري هيچ سابقه است گفته نيز لبنان شيعيان مذهبي رهبر فضلالله سيدمحمدحسين علامه
خير يا و مطلق شر عمل اين كه گفت نميتوان و نيست موجود انسان شبيهسازي درباره ديني
در را آن بتوان اگر.است آن از استفاده به بسته عمل اين اخلاقي ارزش تعيين و است مطلق
بين در فتواهايش از برخي كه وياست ممنوع صورت اين غير در و مجاز گذاشت ، انسانيت خدمت
نميتوان كه است كرده تاكيد شده طلبيده چالش به قم علميه حوزه در بهخصوص شيعه علماي
از درجه اين به انسان نميخواست خداوند اگر كه چرا ناميد مطلق شر را علمي كشف اين
را شبيهسازي شيعي عالم اين.ميساخت كور را آن مكتشفان چشمان برسد علمي اكتشاف
كه دانست ژنتيكي و شيميايي امكانات از انسان استفاده نتيجه را آن و رجزخوانيندانست
.است گذاشته او اختيار در را آن خداوند
مجرم اينترنت*
جرايم بررسي براي ويژه كميتهاي.ميشود رسيدگي هم اينترنتي جرايم به پس اين از
.است شده تشكيل قضايي توسعه عالي شوراي دبيرخانه در اينترنتي و رايانهاي
جرايد كوتاهمدت مسائل حل به را خود توجه گرفته تصميم داشته كه نشستي در كميته اين
توجيه و آموزش براي راهكارهايي ارائه و رويهها تدوين به و كند معطوف اينترنتي
نظر بهبپردازد اينترنتي و رايانهاي مسائل زمينه در انتظامي و قضايي دستاندركاران
به كه باشد زباني فارسي اينترنتي سايتهاي "اينترنتي جرايد" از كميته اين منظور ميرسد
كاربران دسترس در اينترنت شبكه طريق از تبليغاتي و تجارتي مقاصد براي و روزافزون صورت
گرفته قرار مطبوعات قانون مشمول تاكنون اينترنتي نشريات كه چرا ميگيرند قرار شبكه اين
و امنيتي جرايم بررسي كميته تشكيل ترتيب بدين.دارد جريان آنها بر دولتي نظارت و
از تبليغاتي و تجاري استفاده كردن قانونمند جهت در دولت سوي از گامي ميتوان اينترنتي
ديگري مهم جنبه.كرد قلمداد زبان فارسي اينترنتي سايتهاي محتواي كنترل و اينترنت شبكه
.دانست سايتها اين امنيت تامين ميتوان نيز را اقدام اين از
30-آمريكايي قضاوت
دستگيري اساسي قواعد
در اين.كند دستگير جنايت يك خاطر به را شخص است ممكن پليس افسر يك عرفي ، قانون طبق
جرم آن مظنون و داده رخ جرم يك كه دارد اعتقاد اين براي موجه دليل افسر آن كه است صورتي
اينكه از پيش حال هر به [جنحه] سبك جرم خاطر به دستگيري براي [اما].است شده مرتكب را
اين كلي قاعده.افتد اتفاق پليس حضور در بايد جرم كند ، دستگيري به اقدام بتواند افسر
كند بزه ارتكاب خاطر به فرد دستگيري به اقدام بتواند پليس افسر اينكه از پيش كه است
از شهروند يك بايد اينها همه از قبل و برود موقت بازداشت قضايي مجوز دنبال به بايد
از را مشكلاتي مناطق ، برخي در قانون اين.باشد كرده شكايت ديگر شهروند جرم به ارتكاب
عليه تهديد يا حمله ارتكاب به را شريكش همسري ، كه وقتي زيرا شد سبب خانگي ، آزارهاي قبيل
.ميشود همسرآزاري واقعه در دستگيري در پليس دخالت مانع قانون آن ميكند متهم خود
به كه را [جنحه] سبك جرم به مربوط دستگيريهاي قوانين مشكل ، تصحيح براي قانونگذاران
.كردهاند بازنگري ميشد مربوط مشابه جرمهاي ديگر و خانگي خشونتهاي
دستگيري مجوز اخذ براي ضرورت
خاصي افراد كه ميكند مكلف را قانون اجراي افسران دادگاه ، يك كه است سندي بازداشت قرار
در.كند دستگير بتواند كه باشد داشته مجوز بايد پليس معين ، شرايط تحت.كنند بازداشت را
بعضي در.نمايد مجرم دستگيري به اقدام بتواند كه باشد داشته مجوز بايد پليس خانهها
كه ميدهد اجازه پليس به (خطرناك مجرم يك فوري تعقيب مانند) ضرورتها مواقع ،
.دهد انجام منازل در مجوز بدون دستگيريهاي
مخدر مواد به مربوط دستگيريهاي
به مربوط تقريبا 20درصد ميشود انجام متحده ايالات در كه تبهكاري دستگيريهاي تمام از
.است مخدر مواد اتهاماتشان كه است دستگيرشدهاي افراد
خانگي خشونتهاي و دستگيريها
رفتار ديگر درگيريهاي از متفاوت خانگي خشونت پروندههاي با پليس متمادي ، سالهاي براي
را دستگيريها خانگي آزارهاي به مربوط پروندههاي در كه داشتند ترديد آنها ميكرد ،
يك سرانجام.كنند دخالت مرد و زن ميان خصوصي امور در نميخواستند نيز و دهند انجام
به دست خانه در ميدهد حق مرد به كه خطمشي اين] جنسيت بر مبتني خطمشي فدرال دادگاه
اصلاحي چهارم ماده از تخلف [كند برخورد آن با نتواند قضايي دستگاه و بزند آزار و اذيت
از خانگي آزارهاي براي را لازم دستگيري قوانين قانونگذاران دهه 70 در.است اساسي قانون
بازداشت دستور متضمن كه دستگيريهايي كه داد نشان مينياپوليس شهر تجربه.گذراندند تصويب
در وساطت از بيش را داخلي خشونت سطح داده ، قرار شتم و ضرب مورد را همسرش كه است كسي
دستگيريها ، ميدهد نشان كه دستاورد اين.ميدهد كاهش شوهر ، و زن جدايي يا مشاجرات
متضمن خطمشيهاي پليس ، ادارات ساير كه شد باعث ميكند ترس و ترديد دچار را همسرآزاران
در شده انجام مطالعات بازخورد.كنند هماهنگ مينياپوليس شهر تجربه با را دستگيري حكم
نشان را (معين شرايط تحت فقط اما) الزامي دستگيريهاي بازدارنده تاثيرات نيز شهرها ديگر
.دادهاند
بازرسيها ايست
را مردم اغلب پليس.است شده ذكر چهارم اصلاحي ماده در كه است توقيف نوعي بازرسي ايست
پرسشهايي بازرسي يك انجام يا دستگيري يك توجيه براي و ميكند متوقف كافي دلايل بدون
وقت ، چه كسي ، چه اينكه براي تصميمگيري مورد در كلي تشخيص دهه 1960 ، اواخر تا.مينمايد
.ميكرد اعمال پليس دهد ، انجام را بازرسي ايست چگونه و كجا
بدني بازرسي و بازرسي ايست
را آنها كند ، متوقف موقتا ميرسد نظر به مشكوك رفتارشان كه را افرادي دارد حق پليس
را آنها مناسبي بهطور و بيدرنگ و آورد بهعمل را پرسشهايي تا نگهدارد ، مختصر بهطور
امنيت" و "جرم كنترل" دليل اقامه با بدني تفتيش و بازرسي ايست.بياورد پايين ماشين از
يك كه هنگامي كرد اعلام ديوانعالي (1968) اوهايو و تري قانون در.ميشود توجيه "عمومي
است ممكن كه ميكند دلالت فكر اين به را او كه كند مشاهده را غيرعادي رفتاري پليس ، افسر
را مظنون بيروني لباس ميتواند پليس افسر باشد ، تبهكارانه فعاليتهاي جريان در فرد آن
ظن بر مبتني بايد بازرسي چنين كرد اعلام ديوان.كند بازرسي سلاح ضبط و كشف منظور به
به نزديك يا جرم به مرتكب است ممكن كه ميشوند مظنون افرادي به افسران اگر.باشد منطقي
.كنند بازداشت را مظنون و كرده متوقف را كردن پرسش ميتوانند آنها باشند ، جرم ارتكاب
كه چون كرد استدلال ديوان.است "موجه دليل" سنديت به نسبت نازلتري معيار ،"منطقي ظن"
لذا است ، آزادي از نسبي محروميت يك دستگيري به نسبت تفتيش ، و بازرسي ايست يك
شمار به افراد حقوق به كمتري تجاوز شخص كامل بازرسي به نسبت بدني تفتيش و ايستبازرسي
بر كه اموري مشاهده به فورا پليس ، افسر يك نبايد ايستبازرسيها در بنابراين.ميآيد
ممكن امضا و بينام نهاني اطلاع يك يا افواهي سخن يك.كند اتكا هستند مبتني منطقي ظن
.باشد سوءظن مبناي است
مخدر مواد به مربوط بازرسي ايستهاي
فرودگاهها ، مراقب دقيقا پليس ، مامورين ديگر و مخدر مواد قانون اجراي اداره كارگزاران
مخدر مواد است ممكن افرادي چون هستند ايالتي بين اتوبانهاي و اتوبوس ايستگاههاي
پنهاني اطلاعات اساس بر مخدر ، مواد قانون اجراي ضابطين اوقات ، گاهي.كنند حمل غيرقانوني
ميدهند ، انجام را مخدر مواد قاچاق به مظنونين بازرسي ايستهاي مخبرين ، از آمده دست به
او ظاهرا كه ميكنند متوقف را مورگان جو همانند افرادي اوقات بيشتر ضابطين ، حال هر به
گرفته نظر در هم با كه عوامل از مجموعهاي ميآيد نظر به مناسب مخدر مواد حمل براي
رفتارهاي افراد ، شخصي ويژگيهاي براساس ميكنند شناسايي را مخدر مواد حاملين و ميشوند
ظن شخص به نسبت پليس كه صورتي در.هستند مبتني آنها كاري عمومي روش يا كارشان شيوه خاص ،
براي ميتواند كند ، عمل اساس اين بر بخواهد و است مخدر مواد داراي او كه كند پيدا منطقي
بفهمد و دهد قرار سوال مورد و كرده متوقف را مخدر مواد حمل به مظنون افراد كوتاهي مدت
نه؟ يا هستند مواد حامل راستي به آنها آيا كه
|