هواپيمابر ناو در روز دو
فرمايشي دموكراسيهاي
جهان حاشيه
بنبست از اسرائيل سهم
هواپيمابر ناو در روز دو
آلتر جاناتان
ناو يك عرشه روي اينكه.دهم وفق ميافتاد اتفاق آنچه با را خود ميتوانستم بايد
اتفاق روز هر كه نيست چيزي كنند استقبال شما از دريادار يك چون فارس خليج در هواپيمابر
آغاز نقطه افتاد ، من براي اتفاق اين آمدم فرود ناو اين عرشه روي من كه زماني اما بيفتد
ناوگان تماس نقطه به اكنون كه كانستليشن ، يواساس هواپيمابر ناو در من روزه دو اقامت
.است شده بدل عراق آبهاي حاشيه در متحده ايالات ارتش
Cod.آمديم فرود هواپيمابر ناو فراز بر Cod هواپيماي با بحرين از ساعته يك سفر از پس
از ديداركنندگان جابهجايي براي آن از كه است قديمياي و افسانهاي ملخدار هواپيماي
كه وسيلهاي] اضطراري ترمز سيستم كه هنگامي.ميشود استفاده نامهها انتقال و ناو اين
تعبيه هواپيمابر ناوهاي روي بر هواپيماها توقف نياز مورد فاصله و زمان كردن كوتاه براي
ناو فرود باند روي بر ساعت بر كيلومتر دويست حدود در سرعتي با هواپيما فرود از پس [شده
دسته روي بر محكم كه دستهايي با ما.شدم متحمل را جي معادل 2 شتابي شد ، عمل وارد
تحمل را فشاري چنين بودند درآمده عمودي حالت به كه صندليهايي و ميفشرديم صندليها
اندونزي دفتر گزارشگر كه همسفرم ، و من نفر يك و شد باز هواپيما پشتي در سپس.كرديم
هواپيما از همسفرم اول.داد قرار خطاب بيتفاوت و گرفته چهرهاي با را بود آسوشيتدپرس
.گذاشتم كانستليشن عرشه به قدم من او ، دنبال به و شد خارج
ما به احترام علامت به دريايي تفنگداران از رديف دو كه گذاشتيم عرشه به قدم حالي در ما
بيل كه طور همان دادم تكان دست آنها براي و زدم لبخند آنها به من.دادند نظامي سلام
نشان واكنش نظاميان احترام به داد نظامي سلام بايد چطور فراگيرد آنكه از قبل كلينتون
سفرم آخرين از كه را بهيادماندني و شگفتآور استقبال اين من اما چطور نميدانم.ميداد
اين آيابودم كرده فراموش داشتم ، خاطر به هشتاد دهه اواسط در هواپيمابر ناو يك به
ميكنند؟ ديدار ناو اين از كه است كساني همه براي استاندارد استقبالي
عرشه بر حاضر تفنگداران فرمانده افسر ميلر ، جان سرهنگباشد طور اين نميكنم تصور خب ،
كردم ، دراز او سوي به را دستم كه هنگامي.ميكشيد مرا انتظار متعجب نگاهي با كانستليشن
را شده شناخته و معروف واقع به مسافري انتظار او "هستيد؟ كي شما":پرسيد و كرد سلام
چند هر بيايد ناو به كانستليشن از ديداري براي استراليايي دريادار يك بود قرار.ميكشيد
.نپرسيدم چيزي او سفر مورد در گاه هيچ من كه
دوره آخرين و ميشود تامين متعارف سوخت با موتوري با محركهاش نيروي ساله كانستليشن 41
براي ناو اين (2004) ميلادي آينده سال بهار است قرار.ميگذارد پشتسر را خود ماموريت
است آن از پيرتر كانستليشن كه است اين ناو اين گذاشتن كنار دليل يك.شود بازنشسته هميشه
كرد صرف پول آن در بانوان ويژه حمامهاي ساخت و تفنگداران اقامتگاههاي بازسازي براي كه
.مشغولند خدمت به زن افسر چند تنها كشتي اين در جديد ناوهاي برخلاف و دليل همين به و
در را نقشي اكنون بود گرفته نام "آمريكا چشم نور" ريگان رونالد توسط زماني كه ناو اين
.ميكند ياد عراق عليه قدرت اعمال عنوان تحت آن از ارتش كه گرفته عهده بر فارس خليج
محدوده از شبانهروز طول در ناو اين روي بر مستقر اف 18 و اف 14 جنگندههاي خلبانان
اتاقي در و ناو اين در من كه را شبي دو هر.ميكنند محافظت عراق جنوب در ممنوع پرواز
در جتها شب تمامي ميكردم احساس كردم سر تلويزيوني شبكه يك فلسطيني كارمند با مشترك
.بود چنين واقعاهستند ما سر فراز بر آمدن فرود حال
قبل مدتها از عراق عليه جنگ كه بود واقعيت اين نبود راز يك ناو اين در هم چندان آنچه
جنوب در بازيبود جريان در عراق عليه جنگ كه بود سالها واقع در.است شده آغاز عملا
هستند ممنوع پرواز منطقه از محافظت حال در كه خلباناني:ميرود پيش به گونه اين عراق
نميگذرد افق از آتششان گاه هيچ معمولا كه ميكنند شناسايي را عراق ضدهوايي واحدهاي
كه چنان.(شد سرنگون دسامبر ماه اواسط كه سرنشيني بدون هواپيماي استثناي به البته)
پاسخ عراق هوايي پدافند به بيآنكه نگيرند قرار فورياي و جدي خطر معرض در هواپيماها
.ميگويند ترك را منطقه دهند
هوايي پدافند فرماندهي و كنترل واحد هر تا ميگردند باز سايرين يا خلبانان اين بعدا
.است نداشته ثابتي روند هيچ عملياتها اين تعدد.دهند قرار هدف را شده شناسايي كه عراق
اين از عراق جنوب فراز بر هوايي عمليات اندك تعداد بودم كانستليشن در من كه روزي دو طي
پدافند واحدهاي با آمريكايي هواپيماهاي رويارويي روزها بعضي اما.داشت حكايت واقعيت
هوايي پدافند فرماندهي و كنترل واحدهاي به حملات نتيجه.ميشود بالغ مورد پنجاه به عراق
توانايي چشمگيري بهطور متحده ايالات شود ، آغاز واقعي جنگي كه چنان كه است اين عراق
به نيمهبسته چشماني با صدام و است داده كاهش را كشور اين جنوب در عراق ارتش مخابراتي
.آمد خواهد آمريكا جنگ
كه ناوي كانستليشن عرشه بر حاضر خلبان جمله 72 از هوايي خدمه و تفنگدار هزار پنج حدود
و شايعهپراكني از احتراز مورد در را دستوراتي آمد فارس خليج به دسامبر ماه اواسط
در جنگ كه ميدانند اكنون آنها اما داشتهاند دريافت جنگ آغاز مورد در شخصي اظهارنظر
دريايي نيروي سهم آنان است قرار كه است واقعيت اين مبين تكوين ، حال در حوادث و است راه
به ميافتد اتفاق ناو عرشه بر آنچه پرسيدمآيا ميلر سرهنگ از.بپردازند را جنگ اين در
ميلر اما [دانست عراق با جنگ پيشزمينه بايد را آن و] است نمايش فصل رسيدن راه از دليل
در امور جريان عادي روال براساس ميافتد اتفاق عرشه روي بر آنچه هر ميدهد توضيح
.ميكنند آماده نهايي نمايش براي را خود آنها و است كانستليشن
داشته پيشرو گسترده چندان نه مناقشهاي صرفا يا عيار تمام جنگي ما كه نميكند فرقي
قرار كردم ، ملاقات من كه افرادي آمادگي تحتتاثير انسان است دشوار حال هر در اما باشيم
رئيس مايرز ريچارد ژنرال بودم كانستليشن هواپيمابر ناو در من كه مدتي طول درنگيرد
آجودانهايشاو از برخي كه آمد ناو اين به ساعاتي براي متحده ايالات ارتش مشترك ستاد
نبردي را عراق با احتمالي جنگ كه مايرز ، سوي از عبارت اين تكرار از.ميكردند همراهي را
كرات به افسران از بسياري كه بود پيامي اين.بودم شده شگفتي دچار ميكرد توصيف اشتراكي
طي آمريكا ارتش كرد متقاعد مرا كه بود عبارات اين نهايتا و ميكردند تكرار را آن
اثري ديگر اكنوناست شده متحول باشد متصور ما براي آنكه از بيش مراتب به اخير ساليان
ارتباطي سيستم يمن به و نيست يگديگر با زميني و دريايي هوايي ، نيروي قديمي رقابتهاي از
ارتش ارتباطي سيستمهاي در انقلابي گرفت ، ارتش اختيار در پيش سال سه كه مايكروسافت ويژه
.است پيوسته وقوع به
.است شده تمام نيستند ، ما دوست چندان كه آناني نفع به حتي بهتر ارتباطات مزاياي
كشتي يك كه آورد ياد به را ناو به ما ورود از قبل روز يك ناو فرمانده كاستلو ، دريادار
آمده گرفتار دريا امواج در ايراني نه آن نتيجه در و بود شده غرق فارس خليج در تجاري
كشتي يك با و كرده دريافت را مذكور كشتي كمك و استمداد درخواست لهستاني كشتي يك.بودند
به را پيام هم آنها كه بود كرده برقرار تماس بود حادثه محل نزديكي در كه استراليايي
عرشه بر.شد اعزام ايرانيان نجات براي هليكوپتري نهايتا.كردند منتقل كانستليشن
زماني و بيدارباش مارش صداي با صبح شش و ميرفتم خواب به صبح يك حدود شب هر كانستليشن
مسئوليت كه هماهنگكنندهاي افسر.ميشدم بيدار برميخواستند ، خواب از خدمه اكثر كه
راهنمايي را ما تمام خوشرويي و آرامش با داشت عهده بر را خبرنگاران از مراقبت و هدايت
گذرگاههاي و راهروها هكتار نيم و پنج از بيش در ما شدن گم از مانع داشت سعي و ميكرد
.شود ناو داخلي
خود با مرا كه برخوردم رايت مت سرگرد برادرم همكلاسيهاي از يكي به بعدازظهر روز يك
جرات هرگز ما هماهنگكننده افسر كه جاهايي برد ، ناو مختلف نقاط از ديدار ويژه تور يك به
كنترل مسئوليت كه كسي است ، شليككننده رايت كشتي اين در.بگذارد قدم نقاط آن به نداشت
او كاري ساعات كه هنگامي.دارد عهده بر را [پيشرانه كمك سيستمهاي] كاتاپولتها هدايت و
كه جايي متري سه كمتراز فاصله به پرواز ، باند نزديكي به و عرشه روي به مرا ميشد تمام
.ميوزيد زيادي سرعت با باد.ميبرد ميكردند ، آغاز را آسمان به خود سفر هواپيماها
بر كه هواپيماهايي سرعت از تا ميكنند حركت باد جهت خلاف در معمولا هواپيمابر ناوهاي
.شود كاسته ميآيند فرود عرشه روي
عمرم تصميمات جسورانهترين و عجيبترين از يكي خودم نظر به كه گرفتم تصميمي ناگاه به
سقوط پايين به بود مانده كم و بروم پيش هواپيماها پرواز باند جلوي تا شدم آن بر.بود
به بايد دارند حضور عرشه روي كه كساني همه كه جليقهاي داشتم ، تن به كه جليقهاي.كنم
اتاق كند عبور باند جلوي متري هشدار 30 خط از كسي اگر كه شده طراحي طوري باشند داشته تن
سوي به و كرد عبور من نزديكي از اف 18 فروند يك حال همين در و ميكند مطلع را فرمان
.كرد نخواهم فراموش گاه هيچ كه صحنهاي.گشود بال اقيانوس
ما انتظار به ديگر بار Cod.شويم پرتاب فارس خليج سوي به تا شد ما نوبت كه نپاييد ديري
پنجره يك كنار در من.نكرد مشايعت را ما نظامي سلام با كس هيچ بار اين اما بود نشسته
شليككننده كه هنگامي.گرفت قرار مقابل پنجره كناره در بحرين در روسيه سفير و نشستم
سرعت با پرواز باند و شديم فشرده خود صندليهاي بر برد بالا حركت علامت به را خود دست
نور در لحظاتي براي هوا به ما اوجگيري با كانستليشن ناو.شد محو نظرها از ذهني از دور
.شد محو ديدگان از آن از سپس و درخشيد خورشيد
نيوزويك:منبع
فرمايشي دموكراسيهاي
آمريكايي طرح
را كشورش طرح آمريكا خارجه امور وزير پاول كالين طولاني ، مكث يك از پس و..سرانجام
و طولاني مطالعاتي از پس كه طرحي.كرد اعلام خاورميانه كشورهاي در دموكراسي توسعه براي
را شده ياد كشورهاي منفي واكنش كه گونهاي به بود شده تهيه حساسيتها تمام گرفتن نظر در
آن در هدفي هر و شده انتخاب كافي دقت با طرح اين در جملهاي هر حتي.باشد نداشته پي در
بوده تاني با و دقيق مطالعه يك از حاكي نيز طرح عنوان.است شده مشخص دقيقي ديپلماسي با
سالهاي براي اميد بناي:آمريكا خاورميانهاي مشاركت" است شده معرفي صورت اين به كه
."آينده
صحبت خاورميانه كشورهاي در سياسي و آموزشي و اقتصادي فرصتهاي توسعه از مذكور طرح
رضايت و توجه مورد ميتواند بلكه برنميآشوبد ، را كسي تنها نه كه راهكاري يعني.ميكند
سياسي و آموزشي و اقتصادي فرصتهاي توسعه بتواند كه نيست كس هيچ چون.باشد نيز مخاطبان
واقعه يك ياد قبول ، مورد و مثبت و انساني طرح اين ديدن باكند رد كشورها اين در را
يالتا مشهور كنفرانس يعني.بود آن شاهد "يالتا" دوم جهاني جنگ از پس كه افتادم تاريخي
.كنند تقسيم جهان در را خود نفوذ مناطق تا بود آورده گردهم را بزرگان كه
رهبر استالين ، به بود علاقهمند بسيار آمريكا ، رئيسجمهور روزولت ، كنفرانس ، آن در
يك بهعنوان ناتو پيمان تاسيس پيشنهاد دلايل نازيسم ، بر پيروزي در او شريك و شوروي
اين طرح كه ميدانست خوبي به استالين.كند تفهيم را نازيسم شكست از پس نظامي پيمان
حال عين در امابود خواهد شوروي جماهير اتحاد ضد بر غرب مواجهه شرايط تامين براي پيمان
براي بود فرصتي همين و بشنود آمريكا رئيسجمهور زبان از را ماجرا اين شرح داشت دوست
.دهد توضيح او براي را جديد نظامي پيمان اين صلحآميز اهداف مشروح طور به تا روزولت
اگر ژنرال ، :گفت و دفاعش وزير به كرد رو آمريكا رئيسجمهور حرفهاي شنيدن از پس استالين
اين به شوروي جماهير اتحاد چرا پس ميدهد شرح روزولت رئيسجمهور كه است طور اين مسئله
!نميپيوندد؟ پيمان
پيمان يك تاسيس به مربوط قضيه وقتي ميدهد نشان كه است خاطر اين به داستان اين توضيح
.پوشاند صلحجويانه ارزشهاي از مشتي با را آن بايد ميشود نيز جبهه فلان ضد بر نظامي
آمريكا خاورميانهاي طرح كه ارزشهايي مورد در پاول صحبتهاي اميدواريم خاطر اين به
طرح اين پشت در كه واقعي اهدافي.نباشد ديگري اهداف براي پوششي صرفا نيز است آن حاوي
فرصتهاي توسعه و آمريكا پشتيباني به مربوط قضيه كه زماني تا چون.است شده نهفته جديد
به.بود خواهند آن اجراي خواستار بلند صداي با همه ميشود ، سياسي و آموزشي و اقتصادي
پروژههاي از (مشهورش تندرويهاي آن با چني ديك دختر) چني اليزابت زبان از وقتي خصوص
براي مدرسهاي تاسيس _جمله1 ازآيد در اجرا به سريعا بايد كه ميبرد نام معيني
علوم كتابهاي ترجمه انتشار _خليجفارس 2 كشورهاي در انتخاباتي تبليغات نحوه آموزش
به مغرب پارلمان اعضاي براي "فرصت" يك ايجاد _عربي 3 زبان به آمريكا اقتصادي و سياسي
يك ترويج براي اسكندريه شهر در مصر برنامه توسعه _قانونگذاري 4 مجالس نقش بررسي منظور
در اينترنتي سايتهاي از پشتيباني و حمايت _مصريها 5 كلي آموزش در تمركززدايي نوع
آمريكا آيا.شود شامل هم را سعودي عربستان در دختران ويژه دانشكده كه نحوي به.مدارس
بخشد؟ بهبود منطقه اين مردم بين در را خود تصوير توانست خواهد طرحهايي چنين طريق از
زغبي ، جيمز است؟ نداشته ميان اين در نقشي هيچ كشورها اين قبال در آمريكا خارجي سياست آيا
:ميگويد و ميدهد پاسخ پرسش اين به جمله يك با آمريكايي _ عربي انستيتو رئيس
".ميكشاند شكست به و ميكند نقض را ارزشهايمان پيرامون ما حرفهاي ما ، سياستهاي"
روند يك بر نظارت براي كه تونسي خانم تن از 55 يكي و مجلس نماينده يك كريشان ، دلال خانم
پيام رسيدن مانع كه چيزي آن":ميگويد بود آمريكا خارجه امور وزارت ميهمان انتخاباتي
".است اعراب ضد بر آمريكا جانبداري از مردم احساس ميشود آمريكا
.ميزند رقم را آمريكا جديد طرح اين سرنوشت كه ميرسيم جوهري نقطه يك به ما اينجا در
آمريكا جديد سياست با اگر اما.است خورده شكست بماند ، هوا در طور همين طرح اين اگر زيرا
واقعيت عرصه در اماشد خواهد مواجه همه شديد استقبال با كند پيدا ارتباط منطقه اين در
و ميكند حمايت اسرائيل سركوبگرانه اعمال زشتترين از همچنان آمريكا ميبينيم كه است
براي.كرد خواهد اشغال را عراق اتمي بمبهاي از استفاده با حتي كه ميكند تهديد همچنان
امور وزارت سياسي برنامهريزي بخش مدير هاس ، ريچارد طرح ، اين سر بر راه كردن هموار
"خارجي روابط شوراي" در روز 4/12/2002 ، ،(شد راس دنيس جايگزين كه كسي يعني) آمريكا خارجه
كرد ايراد را سخناني "اسلامي كشورهاي در بيشتر دموكراسي سوي به پيش" عنوان تحت آمريكا
ضمنا.دهد توضيح را آمريكا جديد طرح توجيه قابل دلايل تا كوشيد زيادي تلاش با آن طي و
بسيار خود سخنراني در وي.دهد پاسخ اسلامي و عربي كشورهاي نگراني از بخشي به بتواند
انتقاد دموكراسي و اسلام بين تناقض پيرامون آمريكايي مواضع بعضي از كه بود علاقهمند
به اينباره در هاس ، ".دارد تناسب هم با دموكراسي و اسلام":كه بگيرد نتيجه و كرده
را دموكراتيك زندگي يك در مسلمانان مشاركت و جست استناد تركيه و بحرين و مغرب انتخابات
و فرانسه و هند چون كشورهايي در":گفت و آورد دليل باشند اقليت يك كه صورتي در حتي
مشاركت با اسلامي زندگي روش تناسب عدم به مربوط شايعات مسلمانان جنوبي ، آفريقاي
ديگر نكته يك به هشياري و ظرافت با خود سخنراني در هاس ، "ميكنند تكذيب را دموكراتيك
از آمريكا حمايت:يعني واضحتر طور به كه ميكند اعتراف "دموكراتيك استثناء" يعني
منافعش از دفاع خاطر به آمريكا:ميگويد اينرو از خود منافع حفظ خاطر به ديكتاتوريها
برابر در مقاومت اسرائيل ، و اعراب نزاع به مربوط مسائل شوروي ، مهار نفت ، قبيل از
كشورها اين داخلي امور به عميق توجه از نظامي پايگاههاي كسب و آسيا شرق در سوسياليسم
ملتهاي نفع به آمريكا سوي از استثنا اين ادامه كه ميكند اعتراف سپس وي.كرد پرهيز
.نيست مسلمان
پرداخته آمريكا جديد برنامه شدن مطرح انگيزههاي و زمان به خود سخنراني در هاس ، ريچارد
خود حمله توجيه براي فقط را دموكراسي موضوع آمريكا كه دهد پاسخ اتهام اين به كرد سعي و
كه ميآورد دليل برداشت اين رد با وياست كرده مطرح منطقه رژيمهاي تغيير و عراق به
هاس پس.بود خواهد تروريسم رشد براي حاصلخيز زميني و است مواجه جمعيت ازدياد با آمريكا
آن مهمترين جمله از آموخت خود جهاني تجربه از آمريكا كه ميشود يادآور را درس هشت
كه نيست آمريكايي دموكراسي نوع يك تنها و دارد وجود دموكراسي از متعددي نمونههاي اينكه
معلوم تا شود بررسي سياسي رژيمهاي انطباق نحوه بايد بنابراين.كرد صادر را آن بايد
دموكراسي همچنين.مييابد تحقق چگونه آنها محيطي زيست شرايط با متناسب دموكراسي كه گردد
آن نميتوان و دارد آموزشي فضايي به احتياج يا و دارد زمان به احتياج و نميشود ساخته
به طرح اين خلال از تا ميكوشد او.كرد بنا درون از بايد بلكه كرد تحميل خارج از را
دموكراسي خصوص به.گويد پاسخ دارد وجود خاورميانه كشورهاي بين در كه بسياري نگرانيهاي
تنوع و جوامع اختلاف آن در و ميشود تحميل كوتاهمدت و سياسي اهدافي روي از كه خاص
.نميگيرد نظر در را آنها ارزشهاي و سنتها
ميگويد ، سخن دموكراسي گسترش قلمرو در آمريكا دستاوردهاي درباره هاس وقتي اما
در دموكراسي از حمايت از مثال براي اونيست ترغيبكننده اصلا كه ميآورد مثالهايي
حمايت و انگاشته ناديده دموكراسي اين عليه كودتا در را آمريكا نقش و ميزند حرف شيلي
حرف جنوبي آفريقاي در دموكراسي از وي.نميآورد نظر در را پينوشه ديكتاتوري از آمريكا
.ميگيرد ناديده را كشور اين بر حاكم نژادپرست رژيم از آمريكا حمايت سالها ولي ميزند
و نگرانكننده بسيار آن شاروني رژيم و اسرائيل دولت از آمريكا حمايت گذشته اينها از
سياست با دموكراسي پاولاز طرح بين نميتوان هرگز كه گونهاي به.است ترديدبرانگيز
.شد متصور رژيم اين نژادي پاكسازي و اسرائيل نژادپرستانه
الشرقالاوسط:منبع
جهان حاشيه
جنگي جنايات دادگاه و صربها *
سازمان جنگي جنايات دادستان براي نامهاي ارسال با يكشنبه روز صربستان دادگستري وزير
دل او.كرد متهم صربها عليه غرضورزي و دشمني به را دلپونته كارلا رسما متحد ، ملل
در كرد متهم كوزوو و 1999 جنگ 1998 در صرب نيروهاي اقدامات تعمدي بزرگنمايي به را پونته
در صربتبارها عليه كوزوو شبهنظاميان جنايات از انكاري غيرقابل و مستند ادله كه حالي
به رسيدگي براي كرده تاكيد خود نامه در صربستان دادگستري وزير باتيك ولاوان.است دست
به بايد ميشوند محاكمه جنگي جنايات بينالمللي دادگاه در كه كساني جنايات و اتهامات
دل از انتها در او.شود رسيدگي متهمان وقوميت مليت به توجه بدون موجود شواهد و قراين
خطاب سخناني در پونته دل سخنگوي هارتمن فلورنس.دهد استعفا خود سمت از است خواسته پونته
اساس بر متهمان مورد در تصميمگيري و كرد رد را پونته دل به وارده اتهامات خبرنگاران به
.كرد توصيف بياساس را قوميتشان و مليت
واشنگتنپست تكراري افشاگري *
به نظامي تهاجم توجيه براي آمريكا ادله صدر در كشتارجمعي تسليحات از عراق برخورداري
با صدامحسين مشاركت و همكاري اتهامات و توجيهات اين ادامه در البته و است بوده عراق
آمريكاييها پيشرو روزنامه واشنگتنپست ، .است داشته را خود خاص جاي تروريستي گروههاي
به اشاره ضمن مقالهاي انتشار با ميشود ياد سفيد كاخ مطبوعاتي شاخه بهعنوان آن از كه
در كه شده يادآور را واقعيت اين عراق به آمريكا حمله توجيه براي موجود غوغاسالاري
.ميكرد تامين را عراق نيازهاي اعظم بخش كه بود آمريكا اين دور چندان نه روزگاري
ساله هشت جنگ ضمن در خصوصا و هشتاد دهه طي كه كساني از يكي شده يادآور روزنامه اين
وزير رامسفلد دونالد كرد ايفا واشنگتن _ بغداد روابط بهبود در اساسي نقش عراق و ايران
با متحده ايالات ويژه فرستاده بهعنوان سال 1983 در كه بوده آمريكا كنوني دفاع
مقاله در.شد عراق با روابط عاديسازي زمينهساز ديدار همين و كرد ديدار صدامحسين
عراقي نيروهاي كه بود زماني با مقارن بغداد به رامسفلد سفر شده تصريح واشنگتنپست
تسليحات از ايراني نيروهاي عليه بينالمللي مقررات با كامل تناقض در و روزمره بهطور
.ميكردند استفاده
عراق از پس شمالي كره*
رويارويي طريق از صدامحسين تكليف تعيين از پس شمالي كره به آمريكا حمله آغاز منتظر
بالا با.باشيد شود ، كنارهگيري به ناچار صدام كه آنجا تا سياسي فشار اعمال يا نظامي
است رسيده جا بدان تنشها اين دامنه اكنون متحده ايالات و شمالي كره بين تنشها گرفتن
واقعيت شمالي كره با جنگ" عنوان تحت مقالهاي در اينديپندنت بريتانيايي روزنامه كه
داده خبر شمالي كره و آمريكا بين جنگ درگرفتن از آشكارا "آمريكا فراروي اجتنابناپذير
اين بر اروپا سياسي تحليلگران و مفسرين از بسياري اينكه به اشاره با روزنامه اين.است
كشتارجمعي تسليحات تهديد با مبارزه براي خود هدف انتخاب در متحده ايالات بودهاند باور
به بايد است مخاطرات با رويارويي خواهان آمريكا اگر ميكند ادعا است رفته خطا به ره
است ممكن عراق ميرود گمان اگر كه است اين توصيه اين دليل.برخيزد شمالي كره با مقابله
قسم اين از شمالي كره شده اثبات تنها نه اما باشد برخوردار كشتارجمعي تسليحات از
نيز اروپا و آمريكا خاك دادن قرار هدف براي كافي موشكي توان از كه است برخوردار تسليحات
.است برخوردار
نيستند عراق به حمله مخالف آلمانها *
اظهارات حتما ميكنند دنبال را سياسي تحولات كه كساني.است عجيبي دنياي سياست ، دنياي
عراق به كشور اين نظامي تهاجم احتمال و آمريكا خاورميانهاي سياستهاي عليه شرودر تند
مكررا آلمانها اخير ماههاي طي.دارند ياد به آلمان پارلماني انتخابات آستانه در را
نخواهند عراق به حمله براي آمريكا رهبري تحت ائتلاف به عنوان هيچ تحت داشتند اعلام
هفته يكشنبه روز موضعگيريها اين رغم به.نميزنند تاييد مهر اقدامي چنين به و پيوست
عراق به نظامي تهاجم براي امنيت شوراي تصميم با داشت اعلام آلمان حاكم ائتلاف جاري
در دموكرات سوسيال حاكم حزب ارشد قانونگذاران از كلاس اوليريخ هانس.كرد نخواهد مخالفت
روز كه الگماينه فرانكفورتر آلماني مجله با گفتوگويي در (آلمان پارلمان) تاگ بوندس
به حمله براي امنيت شوراي اعضاي خواست مقابل در ندارد قصد آلمان":گفت شد منتشر يكشنبه
خارجه امور وزير فيشر يوشكا كه ميشود مطرح حالي در كلاس اظهارات ".گيرد قرار عراق
اين ندانسته ، ناممكن را عراق به تهاجم براي امنيت شوراي تصميم از كشورش حمايت هم آلمان
آلمان روابط شد موجب و ميآمد نظر به مصالحهناپذير كه است شرودر موضع با كامل تضاد در
.گذارد وخامت به رو آمريكا
بنبست از اسرائيل سهم
*مرتضي احسان
وفا رغم به كه است اين ميكند ، حيرتزده را سياسي ناظران از بسياري امروزه كه چيزي
هيچ وي كه وجودي با و وعدههايش از كدام هيچ به اسرائيل نخستوزير شارون آريل نكردن
كه وجودي با نيز و كند روشن را شمعي تاريك دالان اين در نميتواند و ندارد تازهاي وعده
و امنيتي و سياسي و اقتصادي بحران و مصيبت و فاجعه هيچ از نخستوزيرياش كوتاه دوره در
حمايت از همچنان آورد ، اسرائيلي جامعه سر بر را همه و نكرد فروگذار رواني و روحي حتي
يعني متسناع عميرام كه حالي در.است برخوردار درصد تا 62 مردمي محبوبيت و ملاحظه قابل
حمايت از همچنان ميدهد ارائه را نهايي شبه و تكميلي و روشن راهحل يك تقريبا كه كسي
طرفدار مردم توده همين اينكه شگفتتر مسئله.نيست برخوردار اسرائيل مردم درصد از 24 بيش
تاسيس مثل چپ ، جناح سياسي مواضع اتخاذ براي را خود تمايل حال عين در اسرائيل راست جناح
.ميدارد ابراز فلسطين دولت با مذاكرات سرگيري از و فلسطيني دولت يك
و دارد مبهم و پيچيده وضعيت اين براي را جالبي تعبير "هاآرتص" نويسندگان از يكي
شرطي به البته دارد ، چپ جناح شده حساب راهحل به تمايل اسرائيل مردم تودههاي":ميگويد
نميتواند شرايط اين در هم راست جناح ".باشد داشته برعهده را آن اجراي راست جناح كه
راست جناح طرفدار قاطع اكثريت با كه مردمي توده اين.باشد داشته شارون جز نمايندهاي
جنگ از پس آرامش سال چهل مبنيبر دروغيناش وعده آن با را بگين گذشته در كه چنان هستند ،
بخصوص !بخشيد خواهند جنايت و كشتار سال بيست خاطر به هم را شارون بخشيدند ، لبنان 1982
نژادپرست صهيونيسم طرفدار تندروهاي و شهركنشينان جز كس هيچ كه خونيني نبردهاي و جنگها
.نميبرد سودي آنها از فلسطينيها (كوچاندن) طرفداران خصوص به و شوونيتسي و
جايي هيچ آن در كه مييابد در كند ، تعمق اسرائيل كنوني امنيتي _ سياسي شرايط در كه كسي
غريزه و انتقام حس ميكند اداره را اوضاع كه چيزي آن بلكه.ندارد وجود عقلانيت براي
و داخل از اسرائيليها كه شكنندهاي امنيتي ضربات برابر در يعني.است كينكشي و قصاص
وحشتناكش و خونين تاريخ آن با شارون جز جايگزيني هيچ ميكنند احساس آنها خوردند ، خارج
.بخشد خاطر اطمينان و اعتماد آنها به غريزه اين كردن سيراب براي بتواند كه ندارد وجود
در هرگز آنها نظر در كه است فردي و ميكند وفا وعدههايش به و ميدهد وعده شارون زيرا
و تقويت براي را فرصتي هيچ شارون خاطر اين به.كرد خواهد نه و كرده تغيير نه اينباره
مسئول ترور عمليات.نميدهد دست از نظامياش و امنيتي اعتبار و خود شرايط تحكيم
و اطلاعاتي عمليات يك طي كه جنين در قسام عزالدين مسلح گروه مسئول و الاقصي گردانهاي
همين و داد را بيشتري ترورهاي وعده تازه و كرد چندان دو را او محبوبيت شد انجام نمايشي
اشغال طول در كه فردي.شد متسناع عميرام ژنرال او رقيب مردمي محبوبيت كاهش باعث موضوع
همچنان نفر دو اين و كند بركنار كار از را دفاعش وزير شارون بود خواسته بگين از لبنان ،
كه باشد همين براي شايد.ميدارند پنهان خود دل در را دوجانبه نفرت و انتقام از حسي
از روزني هيچ ما و ميرود جهنم سمت به دارد كشور":ميگويد فعلي اوضاع تشريح در متسناع
جا هيچ به را ما تنهايي به زور فقط" ميكند اضافه و "نمييابيم تونل اين انتهاي در نور
بخواهند فلسطينيها كه هركس با را گفتوگوها وقت اسرع در كه ميدهد وعده و "نميرساند
.ميگيرد سر از عرفات ، حتي باشد ، نمايندهشان
لبنان در "پيروزياش" كردن بايكوت به را كار حزب خاص بهطور و چپ جناح كه شارون آريل
نوعي به نيز حالا و بود لبنان از يكجانبه خروج خواستار هم او كه شد كسي همان كرد ، متهم
كسي بار اين كه تفاوت اين با ميبرد رنج فلسطينيها برابر در ناكامي و ناتواني از ديگر
.اندازد او گردن به را شكستاش دلايل تا نميكند پيدا را
"پوششدهنده آراي" گروه جزء كه آنهايي خصوصا اسرائيلي ، انتخابكنندگان از بسياري
ليست يك انتخاب و رايگيري صندوق در سفيد برگهاي انداختن بين اكنون ميشوند ، محسوب
.باشد موجود كار حزب در ليستي چنين كه نميكنند باور آنها.ميبرند بهسر حيراني در ديگر
درگيريهاي به محكوم و آمده گرفتار ضعف و تشتت در پا نوك تا سر فرق از حزب اين زيرا
تودههاي اسفبار وضعيت توضيح براي "هاآرتص" روزنامه.است شده خود درون در فرقهاي
تشبيه رفتارزني به را آنها رفتار و زده دست مسخرهآميزي حالت ترسيم به اسرائيل ، در مردم
آغوش به دوباره دارد اصرار اين وجود با اما ميخورد كتك شوهرش از مرگ حد تا كه ميكند
قدرت روز به روز خشونتآميزش اقدامات اثر در كه كسي.آورد پناه شارون يعني خشن مرد همان
.ميكند پيدا بيشتري محبوبيت و
و ميكند افزون هستند صلح خواستار كه را نيروهايي ناكامي عجيب ، اجتماعي رفتار اين
شهروندان اكثريت يعني.بيفزايد شهركنشينان اصرار و عناد بر كه ندارد اين جز پيامدي
در و ميورزند مخالفت سازش روند و ليبراليسم با كه سكولارهايي حتي يا اسرائيل متعصب
راست دست حكومت ادامه انتظار به اينكه جز نميكنند پيدا جايگزيني هيچ خود چشمانداز
داشته همراه به وروحي اجتماعي تنگدستي و بيكاري از اعم كه مشكلاتي تمام از صرفنظر
و نابلس اشغال بين واقعي ارتباط اسرائيلي انتخابكنندگان اغلب يعني آنها.بنشينند
.ميفهمند خوبي به را سديروت شهرك در بيكاري و الخليل در شده كشته افسران و سربازان
و همراهانش و گرشتاين اريز حيات به و كاشت لبنان جنوب در اسلامي مقاومت كه را بمبي
صورت در كه كند مطرح صراحت به باراك ايهود تا شد باعث داد ، پايان اسرائيل راديو خبرنگار
عقبنشيني لبنان با مرزي نوار از يكجانبه صورت به شده اگر حتي انتخابات در پيروزياش
ياري را شارون چيزي چه اينكه اما.شد موفق خود وعده اين انجام در باراك.كرد خواهد
دو:يابد نجات است وضعيت آن از دشوارتر و خشنتر بسيار كه تنگنايي اين از تا داد خواهد
و همين.است گرشتاين شدن كشته به شبيه فاجعهاي يا و نادان مردم تودههاي يكي يعني ، چيز
.بس
اسرائيل امور پژوهشگر *السفير:منبع
|