مرگ ساحل رستاخيزدر
21_ايتاليا ليگ
ورزش حاشيه
مرگ ساحل رستاخيزدر
فيلبال
آران:ترجمه
ردهقرار يك در دموكرات وزير نخست اسنار ترسو وزير فراگا شد سبب پرستيژ نفتكش فاجعه
بگيرند
لاكرونيايي هوادار هزار چهل از بيش.داشت ديگري هواي و حال اينبار رياسور ديگجوشان
پشت در درست نفت انبوه و متراكم تودههاي.داشتند فوتبال از فراتر دغدغهاي بار اين
اقتصاد ، كه مردمي براي و بودند داده قرار هجوم مورد را گاليسيا سواحل رياسور ، ديوارهاي
.بود عيار تمام فاجعه يك اين داشت ، تنگاتنگ ارتباطي دريا با فوتبالشان حتي و غذا فرهنگ ،
و مردم از روهي_گ زمين ، به يوونتوس و دپورتيو تيم دو بازيكنان ورود از پيش ساعتي از
تكاندهنده شعاري تماشاگران ، سكوي بر انساني عظيم پوستر يك ايجاد با لاكرونيا ماهيگيران
zona xa _مصيبت كانون اينك":بودند كشيده تصوير به دپورتيو سفيد و آبي پرچم دل در را
چشمان بازي ، پوششدهنده تلويزيوني دوربينهاي ميكردند گمان آنها"catastrofica
...اما هستند مخاطبانشان براي امانتداري
بحران روز چهل
حوزههاي از يكي كه اسپانيا غربي شمال خودمختار ايالت اين.گذشت گاليسيا بر روزهايي چه
رسانههاي در چنين هرگز و نديده خود به را پرالتهابي روزهاي چنين هرگز است سلتي تمدن
يك از بيش نشت و گذشته نوامبر در 19 پرستيژ نفتكش غرق از پس.بود نشده مطرح اروپايي
طيف كه مهم رويدادهاي سلسله يك منطقه ، آبهاي به آن خام نفت تني هزار محموله 77 چهارم
شامل را فرهنگي ورزش ، سياسي ، محيطزيست ، اقتصادي ، اجتماعي ، مختلف ژانرهاي از وسيعي
كانونهاي از يكي به شده فراموش گاليسياي اخير روز طي 40 تا داد روي گاليسيا در ميشد ،
:شود تبديل اروپا و اسپانيا خبري داغ
اقتصادي بازوهاي عمدهترين كه توريسم و شيلات ماهيگيري ، فعاليتهاي كامل تعطيلي -
.منطقه سواحل و آبها آلودگي براثر ميشوند ، محسوب گاليسيا
دولت بيكفايتي و بيتفاوتي مقابل در گاليسيا ماهيگيران و مردم اعتصاب و اعتراض _
.اكولوژيك فاجعه اين از پيشگيري در "اسنار ماريا خوسه"
متر چند فاصله به و رياسور استاديوم در يونايتد منچستر و دپورتيوولاكرونيا حساس بازي -
.لاكرونيا خليج بر شناور نفت لكههاي از
در اسپانيا ويگوي سلتا و اسكاتلند گلاسكوي سلتيك برخورد با اروپا سلتهاي بزرگ دربي _
.يوفا جام
اسپانيا نخستوزير "اسنار" ديرهنگام حضور هنگام به گاليسياييها تظاهرات گسترده موج _
در خود نمادهاي و پرچمها گذاشتن نمايش به در گال سياسي احزاب فرصتطلبي و منطقه در
.اروپا سراسر
از پس ساعت چند فاصله به آستورياس و گاليسيا شمالي سواحل از آلن وودي رسمي بازديد _
.او به اسپانيا هنري جايزه معتبرترين آستورياس جايزه اهداي
اسپانيا شاه بازديد و گاليسيا آبهاي و سواحل پاكسازي براي اسپانيا در همگاني بسيج _
.منطقه از
ورزش ميدان در سياست
هم ترديدي مورد اين در كسي اگر ".جداست سياست از ورزش":ميگفتند كه روزهايي آن گذشت
و اقتصادي قطب دو در فوتبال مهم مسابقه دو حاشيه در گالها تظاهرات بود كافي داشت ،
سياست و ورزش كه شود قانع تا ببيند را ويگو و لاكرونيا بنادر يعني گاليسيا جمعيتي
.شدهاند عجين هم با كاملا
در دو هر اولا كه ميرفتند شمار به مهمي خبري كانونهاي جهت آن از مسابقه دو اين
تلويزيوني گسترده پخش مزيت از طبعا و ميشدند برگزار اروپايي رقابتهاي چارچوب
مثل بريتانيايي و ايتاليايي حريفان آنها از كدام هر پاي يك ثانيا و بودند برخوردار
نيز بينالمللي رسانههاي بريتانيا ، رسانههاي بر علاوه كه بودند گلاسكو وسلتيك يوونتوس
.ميدهند نشان خاصي علاقه دو اين به
دو خيابانهاي از ،"اسنار" دولت ضد بر گاليسيا مردم اعتراضآميز تظاهرات ترتيب بدين
و "رياسور" معروف استاديومهاي درون به "ويگو" و "لاكرونيا" يعني گاليسيا اصلي شهر
.ميروند شمار به گال فوتبالدوستان ميعادگاه كه شدند ، كشيده "بالايدوس"
.باشم داشته حضور رويداد دو اين از يكي در مستقيم طور به كه داشتم را شانس اين من
دنياست پايان اينجا
و 25 شد نيم دو به گاليسيا آبهاي در پرستيژ انگليسي نفتكش كه اين از پس روز پنج تنها
.بود دپورتيو مهمان رياسور در يوونتوس كرد ، نشت بيرون به آن از نفتخام تن هزار
.است ارتباط در ماهيگيري صنعت و دريا با مستقيما آن حيات كه است بندري لاكرونيا
سوي از آتي روزهاي طي كه _ اكولوژيك فاجعه اين عمق از كه گاليسيا ماهيگيران اتحاديه
پيشتر بود ، آگاه - شد شناخته اروپا زيستمحيطي فاجعه بزرگترين عنوان به اروپا اتحاديه
قضيه ، اين به نسبت جديتر واكنش به مادريد در مركزي حكومت و ايالتي حكومت ترغيب با
جاي به بود خواسته دولتي و محلي قدرت مركز دو از اتحاديه اينبود كرده جدي خطر اعلام
از دريايي ، بادهاي چنگال يا شانس دست به منطقه سرنوشت سپردن و كردن دست آن و دست اين
چنين وقتي اما.نمايند دعوت نفت بيشتر نشت از جلوگيري براي خارجي متخصص گروههاي
ماريا خوسه" اسپانيا ، نخستوزير سوي به مستقيما اتهام انگشت نگرفت ، صورت اقداماتي
از غيرمترقبهاي حوادث با برخورد براي لازم آمادگي او دولت چرا كه رفت نشانه ،"اسنار
با فحص و بحث به بحران اين به نسبت بيتفاوت اسنار حال همان دراست نداشته را دست اين
حاضر حتي كه بود گرفته جدي را سياست عرصه آنقدر و بود مشغول ديگر كشورهاي سياسي سران
سراسري تلويزيون.شود آگاه مردم رنج و درد از و بگذارد گاليسيا به پاي لحظه يك براي نشد
و سخنراني و گاليسيا زيستمحيطي ضايعات تصاوير شبانهروزي پخش با هم "Tve" اسپانيا
گاليسيا گويي كه ميآورد وجود به را تصور اين دولتمردان ساير و اسنار پيدرپي نشستهاي
اين در اسنار دولت بيكفايتي و بيتفاوتي.هستند يكديگر از جداي عالم دو اسپانيا و
استفاده نهايت دولت تعلل اين از آنها.شد ماسبق به عطف گاليسيا سياسي احزاب توسط حادثه
مدتها از پس.بردند خود سياسي وجهه نمودن مطرح و قدرتمندانه تظاهرات كردن پا بر در را
آن ميان در كه سرخي ستاره و آسماني و سفيد پرچم با گاليسيا مردم تا شد جور بهانهاي
دوربينهاي مقابل در - مييابد مشابهت انقلابي كوباي پرچم با كه - ميكند جلوه
اسپانياييها رخ به را خود سياسي - فرهنگي استقلال و روند رژه دنيا خبري رسانههاي
آنها ملتمسانه لحن ميشد گالها ، متعصبانه فريادهاي و اعتراضات پسزمينه در اما.بكشند
.برميآمد چنين لاكرونيا هواداران انساني عظيم پوستر آن شعار از كه طور همان.دريافت را
كاپولا فورد جاودانه فيلم نام به كه Zona Catastrofica-xai مصيبت كانون اينك" جمله
دل از كه بود ملتمسانه ندايي حقيقت در ميزد ، پهلو "Apocalyps now - آخرالزمان اينك"
.داشت را مالي و فني فوري كمكهاي درخواست اروپاييان از و برميآمد منطقه مردم
دولت محافظهكارانه رفتار شبيه نيز يوونتوس مقابل بازي در لاكرونيا مدافعين رفتار
.بود اسپانيا
عوض 2- تساوي 2 با را بر 0 برد 2 چگونه تيمشان ميديدند كه لاكرونيا دپورتيوو مدافعين
توپ زير به مدام يوونتوس مردان محاصره حلقه گذاشتن پشتسر از ناتوان و درمانده كرده ،
تنها بود ، شده دستپاچه پرستيژ شدن غرق ناگهاني حادثه از كه هم اسپانيا دولت.ميزدند
اقدامي از عاجز ولي.كند همدردي ابراز مردم با و دهد نشان نگران را خود ميكرد سعي
تعريف دريا با فقط و فقط مردمش زندگي كه بود منطقهاي در بحران ساختن طرف بر براي مناسب
دامن به دست و ميزد توپ زير مدافعان همان مانند بار يك چند هر مادريد دولت ميشود ،
.ميشد زمان گذشت
نامرئي پوستر
بازي تلويزيوني پوشش مسئول اروپا ، در فوتبال مسابقات پخش شبكه فراگيرترين "پلوس كانال"
بودند ، آورده وجود به را انساني پوستر آن كه جمعيتي گفته به بنا اما بود مزبور
استاديوم ضلع يك از نيمي كه پوستر نماي فيلمبرداري از مشخصا شبكه اين دوربينهاي
هوايي تصاوير در حتي كه عظيم آنچنان نمايي.ورزيدند امتناع برميگرفت ، در را رياسور
.ميآمد چشم به كاملا
نمايي هيچ نيز "يووه _ دپور" بازي از اسپانيا tve سراسري شبكه گزيده تصاوير در شب همان
تظاهرات سازماندهندگان از ايميلي من روز آن فرداي.نشد داده نشان مزبور پوستر از
.ميدانستند سانسور را مورد اين كه كردم دريافت
.كردم منتقل آنها به را معترضين اتهام و گرفتم تماس tve شبكه با من
وصل شبكه سخنگوي و عمومي روابط مدير به مستقيما را من آنها غيرمعمول ، اقدام يك در
سركارم مكالمه ، انتظار وحشتآور موسيقيهاي آن با دقيقهاي چند اينكه بدون حتي كردند ،
به شروع مودبانه و آراسته خيلي ميكرد معرفي tve شبكه سخنگوي را خود كه مردي.بگذارند
:كرد صحبت
نبوده رساندهاند شما اطلاع به كه طور آن جريان ميدهم اطمينان شما به من بال ، آقاي"
اعتراض صحنههاي سانسور به دست سياسي فشار زير ما كه است اين آنها منظور اگر.است
ويرايش دستور و بزند زنگ ما به دولتمردان از يكي كه روش اين بگويم شما به بايد زدهايم ،
را تصاوير هرگز ما.ندارد ما شبكه در جايي وجه هيچ به بدهد را خبري تصاوير سانسور يا
هيچ حق ما و ميشوند ارسال ما براي "Audio digital" كمپاني از آنها.نميكنيم كنترل
".نداريم تصرفي و دخل
نيست ، وارد شما شبكه به تصاوير سانسور مورد در اتهامي من خود نظر به":گفتم او جواب در
".داشته را كاري چنين فرصت tve كه كند مطرح را شبهه اين لااقل كس هر است ممكن گرچه
در زيادي استمرار و سابقه دو هر "tve" و "پلوس كانال" كه كرد تاكيد پايان در آقا آن
سياسي اعلانهاي و پوسترها مداوم پخش خاطر به حتي و داشتهاند سياسي سانسورهاي نفي
.دارند شهرت مرسوم ، مصلحتانديشيهاي بدون تراسها از شده آويخته
روي را تماسم شماره و گرفتم تماس tve شبكه با دوباره من شد تمام صحبتمان وقتي
هم من.نزد زنگ من به و نگرفت را ماجرا دنبال شبكه آن از كسي اما گذاشتم آنها پيغامگير
.بگيريد ميخواهيد كه نتيجهاي هر خودتان مورد اين در.نكردم پافشاري
مرگ ساحل در اسنار
تودههاي با گاليسيا سواحل شدن آلوده مسئوليت بار چندين مركزي دولت ماجرا آن از پس
استاديوم انساني پوستر قضيه كردن طرح ديگر كه قدر آن پذيرفت ، را نفت گسترده و منجمد
گاليسيا از جنجالبرانگيزش بازديد جريان در "اسنار" حتي.ميرسد نظر به مسخره رياسور
ساختمان در اينكه از پس اواست كرده كوتاهي مورد اين در كابينهاش كه كرد اعتراف رسما
و "برو گاليسيا از اسنار" شعارهاي كه تظاهركنندهاي صدها توسط لاكرونيا امداد مركز
من":آورد زبان بر را جملاتي چنين شد مجبور شد محاصره ميدادند سر را "استعفا استعفا"
جاي به نخستوزيرشان كه كنند درك را اين مردم ميخواهم اما كنم معذرتخواهي بايد
و رسانده انجام به مادريد در را وظايفش تمام ابتدا بودن محبوب و راي فكر به و خودشيريني
"هستم آنها خدمت در و دادهام انجام را تكاليفم من حالا.كرده سفر گاليسيا به سرفرصت بعد
كه امدادگراني جمع در اسپانيا پادشاه "كارلوس خوان" مثل نشد حاضر حتي "اسنار" اما
مثل او.شود حاضر بودند رسانده گاليسيا به كشور سراسر از را خود گروه گروه و داوطلبانه
اتحاديه":كه كرد بسنده جمله اين گفتن به فقط و داد پايان را سفرش رسمي و سرد هميشه
به گاليسيا آبهاي و سواحل پاكسازي يورويي ميليون بودجه 265 تامين براي است قرار اروپا
در حزبيهايش هم و "اسنار" به كمكي دولتي بهانههاي و عذر اين خواه ".كند كمك ما
در اعتراضاتشان گذاردن مسكوت لاكرونيا در فوتبال هواداران نه ، يا بكند آتي انتخابات
.كرد نخواهند فراموش را رياسور
جوي آور دهشت فريادهايي دادن سر با خانگي بازيهاي تمامي در بعد به روز آن از آنها
:ميآورند وجود به رياسور در رعبآوري
"مرگ ساحل از مرد يازده - دپور"
.لاكرونياست نزديكي در صخرهاي و طوفاني ساحلي نام "مرگ ساحل"
شكسته كشتي فرماندار
كمپانياي مثلا.ميكنند بهينه استفاده فجايع از كه هستند كساني هميشه شرايط بدترين در
فروش از حاصل سود كه كرده اعلام است سلتاويگو تيم ورزشي پوشاك اسپانسر و طراح كه
گاليسيا در بشردوستانه فعاليتهاي به كمپاني اين توسط سلتا باشگاه آرم با محصولات
.شد خواهد داده اختصاص
اقتصاد و طبيعت به چقدر هر اخير حوادث اما بماند است صادقانه چقدر ادعا اين اينكه
سلتا و دپورتيوولاكرونيا يعني سلتها اصلي فوتبال تيم دو براي باشد ، ضربهزده گاليسيا
اين از ورزش پوشاك كمپانيهاي كه طوري داشته ، همراه به بيسابقه آوازهاي و شهرت ويگو
.كرد خواهند ستيز هم با باشگاه دو آرم از استفاده امتياز سر بر پس
رويداد اين":ميگفت دارد ، چنته در خردمندانه جملاتي هميشه كه من كافهدار دوست همان
".كرد بيدار خواب از را گاليسياييها بالاخره
مانوئل" نام به ساله پيرمردي 81 كه گاليسيا خودمختار ايالت فرماندار كه چرا دارد حق او
حتي و ميانداخت يادگاري عكس دپور لباس با پرستيژ فاجعه از قبل ماه يك و است "فراگا
.شده تبديل منفور شخصيتي به حالا رفت دپورتيو ماهنامه جلد روي او از عكسي
است كسي او.ميباشد فرانكو عصر بازمانده و اسپانيا كهنهكار سياستمداران از يكي فراگا
بيستم قرن سياسي چهرههاي از بسياري با فرانكو ديكتاتور دولت وزيراطلاعات عنوان به كه
دموكراسي سمبلهاي از تن چند تا گرفته قذافي و پينوشه كاسترو ، از.بود همزده به روابطي
.كرد مشاهده فراگا دوستان جمع در ميتوان را گذشته قرن
جريان در و او مرگ از پس فرانكو وفاداران از يكي عنوان به كه است كسي همان فراگا
راي اسپانيا ايالات خودمختاري عليه بر دموكراسي به ديكتاتوري از حكومتي سيستم انتقال
فرماندار عنوان به هم آن است ، قدرت راس در همچنان قرن ربع از پس آدمي چنين حالا.داد
عمر شدن طولاني سبب اسپانيا سياسي سيستم در موجود تناقضات.گاليسيا خودمختار ايالت
تراژدي اماشده حال زمانه در دموكراسي نماينده به او تبديل و سابق ترس وزير سياسي
.شكست گاليسيا در را فراگا بت هشياركننده شوكي مثل پرستيژ
كه گاليسيا دروني بخش در جايي.شده متولد ويهالابا در - فراگا فرماندار - فراگا خونتا
براي او است نبوده اطراف آن در بزرگي تيم چون.است معروف "رودخانه هزار" سرزمين به
"مردمي مرد" يك عنوان به اسپانيا جديد و قديم سياستمداران سياق به را خود چهره اينكه
خوبش روابط نان سال سالهاي كه او.برميخيزد دپورتيوولاكرونيا از طرفداري به كند ، مطرح
حمله مادريد دولت به مردم نظر جلب براي اخير حوادث طي ميخورد را مادريد مركزي حكومت با
.را حكومتي پايگاه هم ميبيند ، رفته دست از را مردمي پايگاه هم حالا و كرد
عصر كه ساخت بيدار را محلي مردم سرانجام موجود بحرانهاي تكذيب در فراگا هميشگي عادت
.است سيده پايان به سنتي و محافظهكار سياستمداران
در با سلتا نكتهسنج هواداران از يكي "بالايدوس" استاديوم در سلتاويگو اخير بازي در
جديد موج "Nau Fraga- شكسته كشتي" بود شده نوشته آن روي كه اعلاني تابلوي گرفتن دست
.داد نشان را پير خونتاي با ضديت
اين اما ميشود نوشته "Nau Frago" صورت به شكسته كشتي گاليسيايي زبان در اصل در
.بود ساخته فراگا نام قرينه را آن "a" به آخر حرف تبديل با نكتهسنج هوادار
...رستاخيز و
.شده عمل وارد مركزي حكومت تبليغي اهرم عنوان به مادريد رئال هميشه مثل اينكه آخر در
نفع به خيريه ديدار يك خوابيد ، صداها و سر همه وقتي يعني آوريل 2002 است 15 قرار آنها
تيمي رودروي نمادين بازي اين در رئال.كند برگزار برنابئو در گاليسيايي ديدگان ضايعه
.گرفت خواهد قرار دپورتيو و ويگو سلتا نخبه بازيكنان از متشكل
حقيقت اما بگيرند خود به را قهرمان منجيان ژست كار اين با ميخواهند رئال سپيدپوشان
گروههاي به و رفتهاند گاليسيا به داوطلبانه كه هستند مردمي واقعي قهرمانان كه است اين
.پيوستهاند امداد
مقابل در و ميروند گاليسيا سواحل به فوج فوج امدادگران سفيد سراسر لباسهاي با آنها
نفت متراكم تودههاي از سواحل وجب به وجب پاكسازي به و ميايستند كننده خرد بادهاي
كار كه است جنبشي اين.است انجماد حد در هوا و آب دماي كه حالي در هم آن ميپردازند ،
.ندارد ارزشي هيچ آن برابر در رئال نمادين
مقابل در موجوار كه ميبينيد را سپيدي لشكر ميكنيد نگاه گاليسيا سواحل به وقتي امروز
حالا شايد بنگريد گاليسيايي هواداران شعار به ديگر بار يك.ايستاده مرگ ساحل سياه امواج
:سردهند شعاري چنين آنها باشد بهتر
"مرگ ساحل رستاخيز اينك"
21_ايتاليا ليگ
پارما
آران
آن سهام درصد باشگاه 45 سهامداران كه زماني داد رخ نود دهه آغاز در تحول بزرگترين اما
لبنياتي محصولات توليد كمپاني مالك و شهر بزرگ سرمايهدار "تانزي كالسيتو" به را
.كردند واگذار "پارمالات"
رخ پايان در تلختر حادثه اما بود همراه رجينا برابر تلخي شكست با گرچه (9089) فصل
نفوذ تا كرد كمك تانزي خانواده به سرسني مرگ البته "پارما منجي و رئيس سرسني مرگ":داد
بالاخره تيم روحي افت از ناشي ضعيف نتايج ماه دو از پس.بيابند باشگاه ساختار در بيشتري
تاريخي سالي به سال 90.كردند صعود آ سري به نهايت در و آمدند خودشان به آبيها و زرد
به را توسكاني غولهاي سطح تا كوچك باشگاه يك بزرگ جهش كه چرا شد تبديل پارما براي
افتخارات شاهد شهر مردم كه برنگشت ب سري به هرگز پارما تنها نه پس آن از.داشت همراه
بار اولين براي پارما فصل 9291 پايان در.بودند نود دهه طول در زيادي داخلي و اروپايي
توانست اروپا جام برندگان جام قهرماني با همزمان و.گذاشت اروپايي رقابتهاي به گام
هشتاد دهه آغاز تا كه تيمي براي مهم قهرماني دو.آورد چنگ به هم را ايتاليا حذفي جام
رسيدند ديگري از پس يكي عناوين آن از بعد.بود چشيده را آ سري در حضور طعم بار چهار فقط
در يونايتد منچستر غلبهبر سپس و فرانسه مارسي بر پيروزي با يوفاي 1999 جام فتح كه
.ميآمدند شمار به آنها مهمترين اروپا سوپرجام فينال
"تارديني انيو" استاديوم
نفر هزار ظرفيت28
كاملا سبكي ميشود محسوب سريآ ورزشگاههاي كوچكترين از يكي كه استاديوم اين
را بازيكنان و تماشاگران حرارت و شور آن فشرده تنگ فضاي حال عين در و دارد انگليسي
كنفرانس ، سالنهاي باشگاه ، دفتر.است پارما باشگاه قلب "تارديني انيو".ميسازد مضاعف
واقع تارديني انيو مجموعه قالب در همه پارما باشگاه امكانات ساير و كولهچيو تمرين زمين
جلسات از باشگاه فعاليتهاي همه دليل همين به.گرفتهاند قرار خودشهر كيلومتري يك در
در مجموعه اين اوليه بناي.ميگيرند انجام اينجا در خانگي بازيهاي تا گرفته مديران
نام از "تارديني انيو" نام.شد تغييرات بعضي دستخوش آن از پس و شد تاسيس سال 1923
خود متاسفانه.شده گرفته گذاشت ، را استاديوم سنگبناي نخستين كه پارما رئيس نخستين
.درگذشت مجموعه تكميل از پيش تارديني
انيو" يافت ، گسترش ورزشي بالاي سطح رقابتهاي برگزاري منظور به استاديوم كه دهه 80 تا
موفقيتهاي آسپارما كه چه هر اما.ميآمد حساب به محلي و كوچك ورزشگاهي "تارديني
تغييراتي حاصل امروزي "تارديني انيو".شد شكيلتر و مدرنتر هم ورزشگاه كرد كسب بيشتري
زيربنايي اقدامات مرهون موفق طرح اين و است گرفته صورت آن در اخير دهه يك در كه است
ويژه جايگاه و - شخصيتها - VIP جايگاه جهاني 90 جام از پيش.است تانزي خانواده
و بزرگ استاديوم يك داشتن ضرورت هواداران و مديران هنوز اگرچه.شد تاسيس نيز خبرنگاران
شده حفظ امروز به تا كه "تارديني انيو" اصلي معماري در اما نكردهاند حس را مدرن كاملا
اساسيترين.نيست چشمپوشي قابل سادگيها اين به كه ميخورد چشم به اصالتي و ظرافت
هواداران جايگاه كه صورت بدين شد ، انجام و 93 سالهاي 92 در باشگاه ساختمان در تغييرات
و نباشد نو از زيبا شكل به "نورد كوروا" نام به شمالي دروازه پشت - اولتراها - متعصب
اصلي فرودگاه با ورزشگاه كم فاصله.گشت پا بر نيز "سود كوروا" جنوبي دروازه پشت جايگاه
توريستهاي براي را آن به دسترسي "ياريا فروو" راهآهن ايستگاه و "وردي جوزپه" پارما
.است ساخته آسان فوتبال
اسطورهها
كه بود نود دهه در اما.است نداشته بلندآوازهاي اسطوره پارما معاصر دوران از پيش تا
تيمي رسما باشگاه سال 2000 تحويل مراسم در.گرفتند شكل يكي يكي باشگاه اسطورههاي
كه كرد معرفي پارما تاريخ رويايي تيم عنوان به را نود دهه بزرگ بازيكن يازده از متشكل
- سنسيني - بوقوسيان - كاناوارو - تورام - بوفون:بودند زير شرح به آنها شاخصترين
.كرسپو هرنان و ورون
2002- پارما 2003
(ايتاليا - 1957) پراندلي كلوديو:سرمربي
در است ضعيف تيمهاي كشيدن بالا و جوان تيمهاي پرورش متخصص كه مردي پراندلي كلوديو
پارما با بازگشت زمان از ساكي.ميشود محسوب پارما ورزشي مدير ساكي آريكو تازه كشف واقع
مسئوليت احساس با و آورده وجود به باشگاه فوتبال تيم ساختار در زيادي تغييرات تاكنون
تاريخ تركيب جوانترين هدايت با را خود نام پراندلي.گرفته گردن به را آنها همه بالا
جوان ستارههاي او كه بود آتالانتا در.ساخت پرآوازه سال 1990 از آتالانتا يعني سريآ
گرداندن باز پراندلي هدف.داد پرورش را زائودي و دوناتي دوني ، مثل ايتاليا فوتبال امروز
.است اروپا در مجدد قدرتنمايي و سريآ مدعيان جمع به پارما
رفتار حال عين در و دارد زيادي حوصله و صبر ساكي خود استاد همانند ساله مرد 45 اين
دفاعي 4- 4-پراندلي 2 علاقه مورد تركيب.ندارد دستش بالا مديران با خوشايندي چندان
ذهنيت كه ندهد او به را اجازه اين است ممكن پارما با او ساله يك قرارداد ولي است
.دهد تغيير بود سايهافكنده پارما بر سالها كه را ساكي 3- 5- سيستم 2 از ناشي تاكتيكي
افزودن براي نيز باشگاه دست و است جوانترها و باتجربهها از تلفيقي كنوني پارماي
.است تنگ كاملا مجموعه اين به ديگري ستارههاي
ورزش حاشيه
زيمبابوه در جامجهاني برگزاري مخالف تسوانگيراي:كريكت *
با خود مخالفت زيمبابوه ، دولت اپوزيسيون احزاب از يكي رئيس تسوانگيراي ، مورگان
با كه كرد اضافه و كرد اعلام رسما را زيمبابوه در كريكت جامجهاني مسابقات سازماندهي
دموكراتيك تغيير جنبش رئيس.كرد خواهد پيدا قانونيتري جنبه موگابه رابرت دولت كار اين
در بينالمللي مسابقات اين برگزاري با ما":گفت BBC راديو با مصاحبه در (MDC) زيمبابوه
مشروعيت براي مساعدتري بسيار شرايط موگابه ترتيب اين به چون مخالفيم ، كاملا زيمبابوه
حاكم شرايط جريان در انگلستان تيم كاپيتان اگر":افزود ادامه در وي ".داشت خواهد خود
چيز همه كه بگذارد پاي كشوري به نميشد حاضر وجه هيچ به مطمئنا داشت ، قرار زيمبابوه بر
كشور به او اگر.اجتماعي و اقتصادي زمينه در چه سياسي ، زمينه در چه ;است فروپاشي حال در
اين به پاسخ در تسوانگيراي آقاي.زد خواهد موگابه نامشروع دولت بر تاييدي مهر بيايد ، ما
برعليه بينالمللي مصوبات تحميل در اصلي نقش كه بريتانيا دولت مورد در نظرش كه سوال
مسائل":گفت كند كمكي كشور اين به است قادر انگلستان آيا و چيست داشته را زيمبابوه
ميكند ، كمك حاكم رژيم به كه چيزي هر با ما حاضر حال در.نبودند خوشايند چندان گذشته
سياسي ، زمينههاي در ممكن حداكثر تا كه هستيم موقعيتهايي دنبال به و هستيم مخالف
".دهد قرار فشار تحت را دولت حكومتي ، مسائل همه و ديپلماتيك
سابق استعماري قدرت اين و دارد جريان كبير بريتانياي در بسياري مشاجرات حاضر ، حال در
در جهاني مسابقات كردن بايكوت در بايد انگلستان كريكت تيم آيا كه است تصميمگيري حال در
آزاديخواهانه مبارزه تاريخي رئيس موگابه ، رابرت رژيم.نه يا باشد سهيم زيمبابوه
حاضر حال در.داد ادامه خود عملكرد به مستقل صورت به سال 1980 در سياه ، ناسيوناليستهاي
مارس در موگابه.است شده محكوم بشر حقوق قوانين از تخطي همچنين و خودسرانه اعمال به او
بهعنوان دوباره بود ، مواجه بسياري اعتراضات با كه انتخاباتي پي در و سال 2002
به وي كه چرا ميكند ، سرزنش شدت به را موگابه لندن.شد انتخاب زيمبابوه رئيسجمهور
اراضي از درصد حدود 70 كه را كشور اين سفيدپوست اقليت كشاورزي ، سيستم در اصلاحات بهانه
.كرد بيرون آنجا از داشتند ، اختيار در را كشور كشت قابل
اين در ديدارها اكثر و شد خواهد آغاز جنوبي آفريقاي در فوريه هشتم روز كريكت جامجهاني
آفريقا و زيمبابوه كشور دو به مشترك صورت به مسابقات اين ميزباني.بود خواهند كشور
را ديدارش نخستين فوريه سيزدهم روز جام اين در شركت صورت در انگلستان و است شده سپرده
در مارس روز 23 نيز كريكت جامجهاني فينال.كرد خواهد برگزار زيمبابوه پايتخت حراره در
.شد خواهد انجام ژوهانسبورگ
مسئله از ما چند هر":كرد اعلام انگلستان نخستوزير بلر ، توني پيش روز چند سرانجام
كريكت فدراسيون رئيس عهده به نهايي تصميمگيري اما دلخوريم ، بسيار سفيدپوست كشاورزان
اعلام دولت هيات اعضاي حال ، اين با.كنيم نگاه مسئله به سياسي بعد از نبايد ما و است
كشور ، اين در بشر حقوق نشدن رعايت و اجتماعي و سياسي نامساعد شرايط وجود با كه كردهاند
كه ميگويند انگليس حرفهاي كريكتبازان ".شود زيمبابوه وارد نبايد وجه هيچ به انگلستان
مورد در اخلاقي نظر از نميتوانند آنها و نيست آنها عهده به مورد اين در تصميمگيري
.دهند نظر كشوري مشروعيت
كرد تكذيب را ژرمن سن پاري به پيوستن شايعه هوجيچ خليل *
رن باشگاه مربي هوجيچ خليل و ژرمن سن پاري باشگاه بين مخفيانه مذاكرات شايعه روزها اين
كانال تلويزيوني شبكه مدير اگزاويهكوتور ، جريانات ، اين پي در.است پيچيده جا همه در
مصاحبهاي در كوتور.است جريان در آنها برعليه توطئهاي كه كرد اعلام پيش روز چند پلوس
شايعه اين و بگذارد كنار را فرناندز لوئيز نيست مايل وجه هيج به داشت اظهار مطبوعاتي
.ندارد صحت
مصاحبهاي در فرانسه رن تيم بوسنيايي _ فرانسوي مربي هوجيچ ، خليل خود پيش ، چندي
به را ژرمن سن پاري با رابطهاي هرگونه داشتن انجاميد ، طول به هم زيادي مدت كه مطبوعاتي
در اما كردهام ، دريافت پيشنهاداتي اين از پيش من كه است درست":گفت و كرد تكذيب شدت
نيستم ، حاضر وجه هيچ به بدهد ، مربيگري پيشنهاد من به هم مادريد رئال اگر حتي حاضر ، حال
برنامهريزي "توطئهاي" را شايعات اين كوتور ، سخنان تاييد در نيز وي ".كنم ترك را رن
و بيثبات را ژرمن سن پاري باشگاه كه آنند دنبال به عدهاي است معتقد كوتور.خواند شده
.كنند متزلزل
سادهاي ، شايعه چنين نميكرد باور اصلا و بود شده گيج بسيار ابتدا در كه هوجيچ خليل
تماس من با مختلف طرق به نفر حدود 70 امروز":گفت ناباورانه كند پا به سروصدا همه اين
اين به مسئلهاي كه است خندهدار واقعا.ميكردند سوال شايعه اين مورد در و گرفته
".كردهاست پيدا گستردهاي ابعاد چنين سادگي
|