تهيهكنندگان
سينماي يا سينما تهيهكنندگان
ناتوان سينماي ضعيف ادبيات
دانستگي از رهايي
مطبوعاتي سينماي
هنر حاشيه

سينمايتهيهكنندگان يا سينما تهيهكنندگان
فجر جشنواره بليتهاي فروش از سينما تهيهكنندگان حقوق مورد در گزارشي
رجبي حامد
حاصلاز پول از هم آنها در كه ميشوند بسياريبرگزار جشنوارههاي جهان نقاط ساير در
ويژهاي شرايط فجر جشنواره اما نميشود پرداخت فيلمها تهيهكنندگان چيزي بليت فروش
ميشود بيشتري توجه تهيهكنندگان حقوق به آن در ميكند ايجاب داردكه
فروش به آن آغاز از قبل جشنواره بليتهاي درصد گذشته ، 5 سالهاي مانند به هم امسال
و بلند صفهاي.ميشوند فروخته فيلمها نمايش هنگام در هم بليتها بقيه و ميرسند
نمايشدهنده سينماهاي جلوي چه و بليت پيشخريد براي چه سينما ، دوستداران طولاني
فجر ، فيلم جشنواره برگزاري طول در ميآيد پيش كمتر كه نكتهاند اين نشاندهنده فيلمها ،
از ما ، همه طبيعتا و است مثبتي و خوب بسيار اتفاق اين.باشد تماشاگر از خالي سالني
اين فروش از حاصل درآمد از كه ميشود آغاز آنجا از مسئله اما.ميشويم خوشحال آن شنيدن
خود ، خودي به هم موضوع اين البته.نميگيرد تعلق فيلمها تهيهكنندگان به چيزي بليتها ،
جهان نقاط ساير در ساله همه حال ، هر به چون.نميرسد نظر به ناآشنا و غريب چندان
به چيزي بليت فروش از حاصل پول از هم آنها در كه ميشوند برگزار بسياري جشنوارههاي
دارد ويژهاي شرايط فجر جشنواره ميان اين در اما.نميشود پرداخت فيلمها تهيهكنندگان
به هم توجه اين چون.ميشود بيشتري توجه تهيهكنندگان حقوق به آن ، در ميكند ايجاب كه
.جشنواره خود نفع به هم و است ايران سينماي و تهيهكنندگان نفع
تماس آنها از نفر چند با موضوع ، اين درباره كشورمان تهيهكنندگان نظر شنيدن براي
جشنواره در كه زندباف حسين و فرحبخش محسن شايسته ، مرتضي موسوي ، غلامرضا اما.گرفتيم
ديگرشان همكاران فقط و نشدند اينباره در صحبت به حاضر وجه هيچ به داشتند ، فيلم امسال
طبيعتا خب و _ داشتند فيلم جشنواره در هم آنها ما ، بد بخت از كه كردند معرفي ما به را
مدام ما دليل همين به و...هم شخص آن و كردند معرفي را ديگري شخص و نكردند صحبت ما با
و _ نداشت فيلم جشنواره در امسال كه تهيهكنندهاي به رسيديم بالاخره تا بوديم سرگردان
هم را نكته اين البته.كند صحبت ما با شد حاضر او بالا بحث منطقي نتيجه طبق بار اين
پس دارم ، فيلم جشنواره در امسال من چون كه نگفت ما به كس هيچ كه انداخت قلم از نبايد
چيز نه و _ ندارم گفتن براي حرفي من كه ميگفتند فقط همه بلكه.ندارم گفتن براي حرفي
است ممكن البته كه ;زديم حدس شواهد ، گذاشتن هم كنار از پس را ماجرا بقيه ما و _ ديگر
.نباشد درست هم ما حدس
دو اين كه _ زنان زندان و شهر زيرپوست ميكس ، همچون فيلمهايي تهيهكننده تسليمي ، سيروس
بازده و شدند مواجه تماشاگران سوي از خوبي بسيار استقبال با اكران زمان در آخر فيلم
:ميگويد فجر جشنواره سابقه درباره _ نشدند داده نمايش جشنواره در اما داشتند ، خوبي مالي
بر نميگيرد ، تعلق فيلم تهيهكننده به چيزي جشنواره بليتهاي فروش از اينكه سابقه"
از جشنواره كار به شروع ابتداي در.فجر فيلم جشنواره كار به شروع ابتداي به ميگردد
فيلمها توليد هزينه ديگر ، سوي از و داشت ما سينماي رشد در مهمي بسيار نقش جشنواره سويي
وام را آن نصف كه داشت هزينه تومان ميليون تا 7 جمعا 6 فيلم يك مثلا.بود ارزان بسيار
جبران تلويزيون به فيلم كپيرايت فروش با تهيهكننده معمولا هم را بقيهاش و ميگرفت
در داشتند ، ديگر سوي از فيلم توليد هزينههاي و يكسو از فجر جشنواره كه رشدي با.ميكرد
متاسفانه و است شده و 67 سالهاي 66 برابر حدود 20 چيزي فيلم يك توليد هزينه حاضر حال
.ميگردند بر سينما سالنهاي راه از كم خيلي هزينهها اين
جشنواره در ايراني فيلمهاي ديدن داوطلبان كرده ، پيدا فجر جشنواره كه موفقيتي با ضمن در
در داشتند ، نمايش بار يا 6 از 5 بيش دورهاي يك در كه فجر جشنواره يعني.شدهاند زياد
دوبار را فيلم هم سالن هر كه رسيده سينما به 1210 سينمايش سالنهاي تعداد حاضر حال
در مثلا.ميشود داده ترتيب فوقالعاده اكران هم موفق فيلمهاي براي و ميدهد نمايش
با و دارد صندلي سالن 2000 اين كه بود جشنواره سالنهاي جزء هم ميلاد سالن قبل سال
را فيلم سالن اين در نفر هزار فقط 6 فوقالعاده ، سانس اضافه به فيلم هر نمايش دوبار
".ميبينند
جشنواره با سينما تهيهكنندگان مشكلات بزرگترين از يكي حاضر حال در ترتيب ، اين به
كه طور همان چند هر.است جشنواره بليتهاي فروش زمينه در آنها حقوق مسئله فجر ، فيلم
و لازم بسيار ايراني سينماگران و ايران سينماي براي فجر جشنواره برگزاري معترفند ، همه
طوري به.آورده وجود به تهيهكنندگان براي هم بسياري مشكلات حال عين در اما است ، ضروري
ديگر و ميشوند نابود كلي به مالي نظر از جشنواره در اكران از پس فيلمها از بسياري كه
.نمييابند اكران امكان حتي
و خوب ويترين يك جشنواره كه است اين من اعتقاد":ميگويد باره اين در تسليمي سيروس
يا و هستند خاص مخاطب داراي كه فيلمهايي ولي.است پرمخاطب و خوب فيلمهاي براي ايدهآل
چون ضعيف فيلمهاي مورد در.ميبينند آسيب سختي به جشنواره در ضعيف و متوسط فيلمهاي
از بعد سانس و قبل سانس در احتمالا كه ميآيند در نمايش به مجموعهاي در فيلمها اين
تماشاگران هم اينها ، مقايسه اثر در آمدهاند ، در نمايش به خوبي فيلمهاي آنها ، نمايش
از بسياري در و ميكنند پيدا آنها مورد در منفي كاملا نظري مطبوعات هم و منتقدان هم و
داراي و هنري فيلمهاي مورد در.نمييابند اكران امكان حتي فيلمها اينگونه مواقع ،
پيگير مشتاقانه بسيار كه دارند را خود خاص مخاطبان فيلمها اينگونه چون هم ، خاص مخاطب
در معمولا نيست ، زياد چندان هم تعداشان ديگر سوي از و هستند محبوبشان كارگردانان آثار
در را فيلم دستاندركارانشان ، اكثر چوننمييابند دست بالايي فروش به اكران موقع
".ديدهاند جشنواره
كه كرد توجه نكته اين به بايد خارجي ، جشنوارههاي در فيلمها اكران وضعيت مورد در اما
فيلم تهيهكننده به چيزي بليت فروش از حاصل درآمد از هم خارجي جشنوارههاي چه اگر
در فيلمها شرايط با كلي به ميكنند مهيا فيلمها براي آنها كه شرايطي اما نميدهند ،
پذيرفته A گروه جشنوارههاي از يكي در فيلمي اگر كه طوري به.است متفاوت فجر جشنواره
.كرد خواهد تضمين زيادي بسيار حد تا را آن فروش فيلم ، پوستر روي جشنواره آرم درج ميشود ،
به ويژه تسهيلات ارائه با برخوردارند ، پايينتري كيفي سطح از كه هم ديگري جشنوارههاي
.ميكنند جبران زيادي بسيار حد تا را بليتها فروش قضيه فيلم ، تهيهكننده و كارگردان
معمولا كه فيلمها اكران كم دفعات خاطر به جشنوارهها اين در كه داشت توجه بايد البته
در وقتي اينها ، تمام وجود با اما نيست بالايي چندان رقم بليتها درآمد است ، بار تا 3 2
به ديگر سانس يك ميخواهند و ميگيرد قرار تماشاگران توجه مورد فيلمي جشنوارهها اين
گرفته كتبي اجازه فيلم تهيهكننده از _ شود پخش بار سه فيلم يعني _ كنند اضافه آن نمايش
.ميشود داده او به هم زيادي امتيازات و ميشود
هم جشنواره در دولت ، سوي از فيلمها درصدي ماليات 5 بخشيدهشدن پي در امسال البته
فيلمهاي به امسال از كه طوري به.است شده گرفته نظر در تهيهكنندگان براي بهتري شرايط
رايگان كپي يك مهمان ، بخش در حاضر فيلمهاي به و رايگان كپي دو مسابقه ، بخش در حاضر
را رايگان كپيهاي اين فجر ، فيلم جشنواره عمومي روابط مدير ملكي ، كامران.ميشود داده
براي او با كه وقتي و ميداند جشنواره در شده فروخته بليتهاي براي جايگزيني واقع در
صورت امسال ، از واقع در كه گفت مطلب ، اين به اشاره با گرفتيم ، تماس مورد اين در گفتوگو
اين تسليمي سيروس اما.است نمانده باقي شدن طرح براي مسئلهاي ديگر و شده پاك مسئله اين
كه شدهاند مجاب جشنواره مسئولان كه قضيه اين براي ميداند نشانهاي را جديد شرايط
در كه است اميدوار و دارند حقوقي آنها تماشاي براي بليت فروش مورد در فيلمها صاحبان
به كنندگان تهيه اتحاديه در ما":ميگويد باره اين در او.شود حل هم مسئله اين آينده ،
جشنوارههاي در است ، ملي جشنواره يك كه فجر فيلم جشنواره از غير كه گفتهايم مكتوب صورت
فيلم جشنواره و شود گرفته نظر در فيلم مالي حقوق كه ميكنيم شركت صورتي در تنها ديگر
.كردهايم مستثني لحاظ اين از را فجر
هم كمي مبلغ معمولا كه را فيلمشان فروش از درصدي تهيهكنندگان بايد چرا واقعا ولي
آن در و نيست مجاني دوستان سينما براي جشنواره كه شرايطي در هم آن بگيرند؟ ناديده نيست ،
دارد؟ سينما در آن نمايش با فرقي چه جشنواره اين در فيلم نمايش پس.ميشود فروخته بليت
.ميشود پرداخت سينماها به بليت ، فروش درآمد درصد كه 50 است شرايطي در اينها همه ضمن در
".ميشود رفتار سينماها با اكران زمان در كه گونه همان درست يعني
كمك آنها به سينما كه اين نه و است سينما به كمك فارابي ، سينمايي بنياد و دولت وظيفه
كه هم جشنواره حال ، هر در.دارد حاضر حال در كشورمان سينماي كه وضعي اين با هم آن.كند
بخواهد مجلس و دولت از سال سه است كافي صرفا بلكهبدهد را هزينه اين نميخواهد خودش
".بگيرند نظر در بودجه در را هزينه اين كه
آنها حتما و باشد رسيده هم جشنواره مسئولان نظر به حل راه اين كه ميرسد نظر به البته
حال به تا چرا كه اين اماكردهاند را جشنواره برگزاري براي بيشتري بودجه تقاضاي هم
.نميدانيم ما ديگر را نيفتاده اتفاقي چنين
فقط خيليها نظر به شايد شد مطرح اينجا در كه مسئلهاي چه اگر گفت بايد پايان در اما
اينگونه خيليها متاسفانه _ ندارد عيني نمود هم اصلا كه بيايد روزنامهنگارانه معضل يك
كشورمان سينماي در درازمدت در را قضيه اين مخرب اثرات نميتوان اما _ ميكنند فكر
خود فروش در فيلم اين.كنيم توجه ميكس فيلم وضعيت به مورد اين در نيست بد.گرفت ناديده
تومان ميليون مبلغ ، 30 اين از كه يافت دست تومان ميليون رقم 60 به جمعا اكران ، زمان در
داشت فروش تومان ميليون حدود 20 جشنواره ، در فيلم همين اماگرفت تعلق تهيهكننده به آن
در را خود فروش درصد فيلم ، 25 اين يعنيبود تومان ميليون آن 10 از تهيهكننده سهم كه
اين به.است نگرفته تعلق تهيهكننده به چيز هيچ آن از كه فروشياست داشته جشنواره
حالا.هستيم فجر فيلم جشنواره در ايران سينماي كمرنگتر حضور شاهد روز به روز ما ترتيب
وجه هيچ به فيلم ميدانند همه كه ميشوند فيلمبرداري زماني در فيلمها از بسياري ديگر
.زنان زندان و شهر پوست زير مانند فيلمهايي جملهاند اين از.رسيد نخواهد جشنواره به
مشتاقان هجوم بين تهيهكنندگان ، از بسياري برود پيش ترتيب همين به وضعيت اگر
را اكران مطمئنا جشنواره در فيلم نمايش و سينما به اكران اول روزهاي در سينمادوستان
.ميكنند انتخاب
ناتوان سينماي ضعيف ادبيات
غلامي احمد
و بزنم را كليشهاي حرف اين نميخواهم البته.است ناتوان سينما است ، ضعيف ما ادبيات چون
سينماي مشكل.ندارد فيلمنامه مشكل ايران سينماي است ، فيلمنامه ما سينماي مشكل بگويم
بايد ميزنيم حرف ايران سينماي از وقتي.آن بيرمقي ادبيات مشكل و است ادبيات ايران
.ميزنيم حرف چيز چه از بدانيم
اتفاق اين اگر و بشناساند و كند مطرح جهان در را ما حدي تا توانسته سينما اين بالاخره
يك در هنري دوگونه اين اما.ميدانند همگان كه است مهم دليل چند به نيفتاده ادبيات براي
و سينما در آنچه.نرسيدند كلمه واقعي معناي به لازم بالندگي به آنها.مشتركند نكته
.هستند دنيا سينماي و هنر فرهنگ ، بلعيدن حال در آنها كه است اين داده روي آمريكا ادبيات
به ميدانند ، "فرهنگي استثناي" را خود كه فرانسوي ، روشنفكران كه نيست بيدليل شايد
موفق حد چه تا آنان اينكهبازگردانند را رفته دست از اقتدار تا افتادهاند تكاپو
از پا ميتواند و ميكشد نفس كه سينمايي و ادبيات اكنون.است خارج ما بحث از شد خواهند
يا خوشبينانه است آمريكا سينماي و ادبيات باشد پرمخاطب و بگذارد بيرون خود مرزهاي
.دهيم ارتباط آنان نظامي اقتدار و ثروت به را چيز همه بخواهيم كه است زنك گول تفكري
چون ;دارد خواننده پر و جذاب ادبياتي دارد ، مقتدر ادبياتي چون ;است مقتدر آنها سينماي
.بردهاند پي سينما و ادبيات ميان بهراز آنها.دارد اينگونه سينمايي
از.كردند زيركانهاي كار بردند هاليوود به را خود روشنفكر سوپر فاكنر كه زمان همان از
فاكنر كاشفان اولين اينكه و رفت آنجا به الكلاش خرج و دخل براي شايد كه فاكنر نيت
نويسندهها بگويم ميخواهم كه نشود استنباط اينگونه مثالم از.بگذريم بودند فرانسويها
آن روشنفكرانه و پيشرو ادبيات.گرفتم ادبيات سويه را فاكنر شوند ، فيلمنامهنويس بايد
نتيجه.نيستند ملودرام يا سانتيمانتال فيلمهاي تماشاگران فاكنر آثار خوانندگان.زمان
به نيز فرهيخته خوانندگان و ميطلبد فرهيخته خوانندگاني باشد ، غني ادبيات اگر ميگيرم ،
.است دور به ابتذال لذت از كه هستند سينمايي دنبال
براي يك هر.هستند نيز يكديگر رقيب هم شانه به شانه و يكديگر كنار در سينما و ادبيات
تازهاي فرمهاي و موضوعها راهكارها ، دنبال كنند پيدا را خود جدي مخاطبان اينكه
هم به آنها.ميشود آغاز ادبيات و سينما بين زيبايي بينهايت بازي اينجا از.ميگردند
ميخواهند سنگين رقابتي در و ميبرند بالا را خود مخاطبان پسند دو هر و ميشوند نزديك
مثل.دارند احتياج هم به استقلال نهايت در آنها ناگزير اما كنند عبور يكديگر از
تاكسيهايي مثل آنها ببرند ، مقصد به را مسافرانشان نوبت به كه نيستند خطي مسافركشهاي
.ميزنند قاپ هوا روي را مسافران كه هستند
ما ادبيات نه.ندارد وجود ما سينماي و ادبيات در رابطهاي چنين بگويم ميتوانم جرات به
ميتواند را ادعايي چنين ما سينماي نه و دارد را توانش اصلا ونه ميبخشد تعالي را سينما
فيلم سرزميني در لينچ ديويد:ميبندم را بحث مثال يك با.است اثرگذار ادبيات بر كه بكند
.است استر پل رقيبش رماننويس كه ميسازد
* * *
به كه داشت وجود چاپي اشكال دو بهمن يكشنبه 13 روز نخست سخن ستون در:پوزش و تصحيح
براي مهمي درس آن محتواي از فارغ فيلم اين _ دوم پاراگراف آخر.بود زده آسيب جمله مفهوم
بعد و را خيانت از گناه عميق احساس كارگردان.ماست امروز داستاننويسي و فيلمنامهنويسي
به و درميآورد سينما زبان به ادبياند احساسهاي و واژهها همه كه را خيانت در خيانت
احساسهاي گذاشتن و برداشتن را گوشي چندبار دادن نشان با _ آخر پاراگرافميكشد تصوير
فيلم ، اين اما ديدهايم ادبيات در را آن ما بيشتر كه ميشود منتقل تماشاگر به نابي
...درونمايه با است فيلمي.عوامپسندانه تصاوير داشتن با حتي است ، واقعي معناي به سينما
دانستگي از رهايي
نميدانم از عبور فيلم سيناييكارگردان خسرو با گفتوگو
و بيست "واقعيت چشم" بخش در "سينايي خسرو" جديد ساخته "نميدانم از عبور" مستند فيلم
"جعفري ابراهيم محمد" درباره فيلم اين.دارد حضور فجر فيلم بينالمللي جشنواره يكمين
و رها هنرمندي خلاقانه و پرشور دنياي بيان به نوعي به كه است معاصر _ نقاش و شاعر _
_ "نور و سايه ميان" و "گيزلا" عنوانهاي با ديگر فيلم دو "سينايي"ميپردازد حيران
به فيلم دو ايناست ساخته "اصولي فرح" و "سينايي وارگا گيزلا" نقاشش همسران درباره
نمايش به نيز "سوني جوان كارگردانان جشنواره" جنبي بخش در "نميدانم از عبور" همراه
از عبور" فيلم درباره "سينايي خسرو" با.شدند مواجه زيادي استقبال با و درآمدند
سرشار و او خلاقانه و جديد تجربههاي دربردارنده هركدام كه ديگرش فيلم دو و "نميدانم
:ميخوانيد كه دادهايم انجام گفتوگويي هستند ناب تفكرات از
امكان من به سينما ديدنم براي كردهام انتخاب را سينما كه گفتهام بارها را اين من
بكنم استفاده ديگر هنرهاي همه از كه ميدهد
شكريپور مختار
و ديداري هنرهاي ميان پيوندي به ديگرتان فيلم دو و "نميدانم از عبور" فيلم در شما*
تئاتر ، نقاشي ، موسيقي ، شعر ، به سينما نام به قالبي در كه بهطوري يافتهايد ، دست شنيداري
سينماي در جديدي شيوه و تجربه يا نگاه به شما آيا ;پرداختهايد داستان حتي و گرافيك
كردهايد؟ انتخاب را شيوه اين فيلمها اين موضوع فراخور به اينكه يا رسيدهايد مستند
سعي كردهام ، پيدا را آن امكان وقت هر كه است راهي اين بلكه نيست جديد شيوه مسئله
دوستان با نظري صورت به كه صحبتهايي در بارها و بارها و كنم تجربه را آن كردهام
و باشد ميتواند لااقل يا و است تركيبي هنر يك سينما من نظر از كه گفتهام داشتهام ،
از تركيبي يعني ;داشتهايم اپرا در نوزدهم قرن در را تركيبي هنر تئوريهاي درواقع
قرن كه است هنري سينما منتهي.است بوده..و صحنهپردازي و بازيگر داستان ، موسيقي ،
يك سينما چيز هر از قبل البته.برسيم تركيبي هنر يك به تا گذاشت ما اختيار در بيستم
وقت هر من درواقع.بگيرد كار به ميتواند ترتيبي هر به انسان را ابزار اين و است ابزار
مختلف راههاي كردهام سعي بسازم خودم نظر مطابق فيلمي كه كردهام پيدا را اين امكان
.بكنم تجربه را ابزار اين از بهرهبرداري
امكان ميسازد سفارشدهنده براي يا عمومي اكران براي را آن فيلمساز كه فيلمهايي در
تجربيات اين ميكند ، كار خودش براي آدم كه فيلمهايي در اما ندارد وجود تجربيات نوع اين
ساختم پيش سال حدود 7 كه "گيزلا" فيلم در ترتيب اين به.داد انجام ميشود را گوناگون
تجربي ، و مستند سينماي گسترش مركز كمك با هم گذشته سال.كردم تجربه آن در را شيوه اين
.كردم باره اين در ديگر تجربهاي
هنرمند ، به راجع بكنيد فرض گر وا بكنيم برداشت سينما ابزار از اينكه يعني اين پس
نيازهاي به بسته بكنيد ، كار ديگري فيلم هر يا و هركسي يا اجتماعي شخصيت يك يا و دانشمند
دقت فيلم سه اين در شما اگر.كرد متفاوت برداشتهاي ميتوان سينما ابزار از فيلم موضوع
است ممكن البته.است شده كار رويشان متفاوت كاملا نوعي به هركدام كه ميبينيد كنيد ،
هم و "نور و سايه" هم ،"گيزلا" فيلم هم ولي شود حس فيلمها آن همه در نفر يك دستخط كه
متفاوت كاملا برداشتي آن آثار و هنرمند شخصيت و تفكر نوع به بسته "نميدانم از عبور"
تصوير ، از موازي استفاده يك گفتيد كه همانطور برداشتها اين در و است شده ابزار اين از
.است شده نقاشي شعر ، صدا ،
به كه فيلم موضوع فراخور به سينما نام به كليتي در هنرها اين حضور كه است مشخص*
شما خود كه ميآيد نظر به اما است گرفته صورت ميپردازد شاعر يا و نقاش هنرمنداني
كارهاي و هنرها اين با خاصي همذاتپنداري نيز خود و داشته خصوص اين در جدي دغدغههايي
به بدينگونه ;است فيلمسازي كه شما اصلي حرفه به توجه با حالا و داريد هنرمندان اين
پرداختهايد؟ زمينهها اين در دغدغههايتان
موارد اين از يكي آگاهانه كه است ممكن.نيست هنرها اين از هيچيك از فارغ سينما اصل در
كار به هم را مورد همان ميتوانيد اما بگيريد نديده و گذاشته كنار خاصي فيلم در را
فيلمها اقسام و انواع كردهام ، سينما كار كه سالي چند و سي اين طي خوشبختانه.بگيريد
آن در ;بود خودم حال شرح فيلم ساختهام كه تجربي فيلم اولين مثال عنوان به.ساختهام را
برده بهره حداقل نيز موسيقي از و شده صرفنظر آن كاربرد و كلام از كامل طور به فيلم
ميتوانم اينكه يعني _ ميسازم خودم براي كه فيلمهايي در گفتم كه همانطور.است شده
به.ميبينيد را جديدي تجربه نوع يك شما _ كنم پياده آنها در را خودم ذهني دغدغههاي
براي نه تجربه البته.شوند مطرح تجربي صورت به فيلمها اين كه دارم تمايل دليل همين
اتفاقا كه نكتهاي.فيلمسازي در ديگر راههاي يافتن براي تجربه بلكه فيلمسازي آموختن
به تجربي و مستند سينماي گسترش مركز كه فيلمي دو از كه است اين است جالب من براي
شده انتخاب مستند فيلم عنوان به "نميدانم از عبور" فيلم كرد ارسال فجر جشنواره
تجربه يك نوعي به هم "نور و سايه ميان" فيلم كه ميكنم فكر شخصا من خود كه درصورتي
و "است مستندتر "نميدانم از عبور" ولي":ميگفت كه شنيدم كسي از ولي است متفاوت كاملا
"نور و سايه ميان" فيلم در و است تجربي و مستند سينماي گسترش مركز اينجا كه گفتم هم من
بارها من اصولا و بگيرم كار به را تجربي بيان از ديگري نوع كه است بوده اين من كوشش
اينكه يعني مستقل.مستند كلمه تا دارم تاكيد بيشتر مستقل كلمه روي كه كردهام تكرار
در حتما نيست لازم راه آن و بكند انتخاب را راهي هر كه است مستقل محتوايش به بسته فيلم
به كه برود مستقلي راه ميتواند بلكه بگنجد داستاني يا مستند سينماي آكادميك تعاريف
.باشد هم خوب خود خودي
است؟ موجود "نور و سايه ميان" فيلم در كه تئاترگونه فضايي به پرداخت مثل*
.كنيم كار هنرمند يك به راجع گونه اين ميتوانيم ما و است تجربهاي هم اين خب دقيقا ،
تعريف با صحنهها اين نه ، كه بگويد آكادميك تعريف يك به بنا كسي يك است ممكن حالا
اصلا و.باشد نداشته خب ، ميگويم هم من:ندارد همخواني دارد مستند سينماي كه آكادميكي
سينماي گسترش مركز در كه كنيم توجه بايستي ما كه سينماست از ديگري نوع يك و نيست مهم
اين نظرشان منتهي دارم تاكيد خيلي تجربياش قضيه اين روي من و شده ساخته تجربي و مستند
من براي كه درصورتي است بيشتر بودنش مستند جنبه "نميدانم از عبور" فيلم كه بوده
جايگاه در اينها وقتي.ديد و كرد ارزيابي خودش جايگاه در بايد را فيلمها اين از هركدام
موضوعات در دارد امكان حد چه تا سينما ابزار كه داد نشان ميتوان شوند ارزيابي خودشان
.بگيرد پيش در مختلف راههاي مختلف
;هستند خاصي درونمايه و دغدغه تفكر ، دربردارنده شما فيلم سه اين از هركدام ميكنم حس*
و راهها همه كه است ابدي ازلي ، معشوقي از صحبت بيشتر "گيزلا" فيلم در مثال عنوان به
در اما است هم فيلم موضوع فراخور به فيلم تم كه است درست.ميشود ختم بدانجا هنرها
مختلف صورتهاي و تعاريف در معشوق اين به پررنگي خيلي پرداخت بزرگ هنرمندان همه آثار
.است گرفته صورت
هم "گيزلا" فيلم مورد در.دارد وجود متفاوت حس يك فيلم سه اين از هركدام در ببينيد ،
ريشه دوباره ديگر جايي در ولي دورافتاده خويش اصل از يكجوري كه ميبينيم را هنرمندي
خود گفته از و ميگويم فاش:ميگويد و ميآيد پايان در كه شعري بيت اين و است دوانده
.آزادم جهان دو هر از و عشقم بنده /دلشادم
باعث نهايت در ديگر زمينهاي در دواندن ريشه و خويش اصل از هنرمند اين دورافتادن پس
اين حالا برسد ، عشق خود به و شود رها مسائل اين همه بند از هنرمند اين ذهن كه است شده
كه وقتي ترتيب اين به.باشد اينها از هركدام يا و زندگي هنر ، به عشق است ممكن عشق
ميرسد رابطه اين در حسي كاملا برداشت يك به ميكند رها موضوع جريان در را خودش هنرمند
و سايه ميان" فيلم در اما ميآيد وجود به او در...و نوستالژي و غربت غم حالت يك و
.است مرگ و تولد فاصله در شر و خير ميان انسان تفكر آن و است مطرح فلسفي تفكر يك "نور
كرده خلق اثري كه را نقاشي ميخواهيم اما كرد برخورد حسي خيلي نميشود ديگر اينجا در
و ميگيرد شكل ذهنش در مسائل اين چگونه بعد و كرده خلق را اثر اين چگونه خب ، .بشناسيم
و تئاترگونه صحنههاي _ كرديد اشاره كه صحنههايي آناست مدنظر ميشود تبديل اثر به
.ميكند منتقل اثرش به و شده زنده نقاش ذهن در صحنهها بقيه و _ شر و خير ميان جدالهاي
از عبور" فيلم به ميرسيم و دارند پيش در متفاوتي كاملا راه دو فيلم دو اين پس
او در هنري خلاق جوشش يك من نظر به كه است هنرمند شخصيتي درباره فيلم اين ;"نميدانم
او.هست او در هم رهايي يك بلكه هست آدم اين در جوشش اين نهتنها.است آشكار بسيار
هنر استاد عنوان به سالهاست بلكه ميكند خلق را آثارش كه شاعر و نقاش عنوان به نهفقط
را كارش اينكه عين در ميبينيم فيلم آغاز در ما ترتيب اين به.ميدهد درس جوانان به
بعد ولي...و ميكند بازي و است شوخ.هست هم رها كاملا كار آن در ميدهد ، انجام دارد
..و خلاقيت و هنر درباره آدمها و دانشجويان با و ميدهد نظر هنر درباره كه ميبينيم
اخمو اصلا جدي خيلي آدم اين ولي است جدي خيلي آدم يك هنرمند اين پس.ميكند صحبت.
به را دانشجو ميكند سعي و رهاست باز دارد سروكار دانشجويش با كه لحظهاي در و نيست
هم سركلاس راحتي به كه است ممكن و بكند نزديك _ رفتاري نظر از _ هنرمند ذهني آزاد فضاي
راحتي به او.ميآورد بهوجود...و ماسكها با كه خندهاي و شادي آن يا و بخواند آواز
دليل به هنرمند ، كه ميدهد ياد دانشجو به راحتي به و ميدهد انجام را كارها اين همه
يك ميتواند بلكه بگيرد غبغب و جدي خيلي را خودش يا باشد اخمو كه نيست لازم بودن هنرمند
.هست "جعفري ابراهيم محمد" وجود در خصيصه اين و باشد داشته آزاد و رها كاملا رفتار
مطرح را هنرمند اين رفتاري مختلف ابعاد كه بود اين مسئله مهمترين فيلم اين در بنابراين
راه دارم من كه بگيرد تصميم نميتواند اول از كه شاعري همان مثل ترتيب اين به و بكنم
بگيرد قرار خاص حسي و ذهني فضاي يك در خودش اگر و بگويم را شعر اين اينكه براي ميروم
فيلمساز خود شخصيتي ، هر با دربرخورد ميكنم فكر هم من پس.ميجوشد شعر طبيعي طور به
است كار مناسب كه فرمي مرور به كه فضاست آن در و بگيرد قرار ذهني و حسي فضاي آن در بايد
.ميگيرد شكل
زشت ، مرد و خير از نمودي عنوان به شكننده و معصوم زن "نور و سايه ميان" فيلم در*
نشات كجا از سمبليك نگاه اين ;است شده طرح شر از نمودي عنوان به مرموز و شيطانصفت
دارد؟ اساطيري دنياي و تفكرات در ريشه الگوسازي و تلقي طرز اين ميرسد نظر به ميگيرد؟
"اصولي فرح" آثار درباره كه گرفتهام تصميم من.كردهام را كار اين كه نبودهام من اين
كشيده هم را "مرگ و تولد" تابلوي آن.بود كشيده را تابلو سه اين "اصولي".بسازم فيلمي
بيشمار تعداد از گزارشي فيلم يك اينكه جاي به دادم ترجيح من.هستند آثارش جزو و بود
;باشد نداشته جذابيتي كه بود هم ممكن و باشد گزارش يك ميتوانست فقط كه ايشان تابلوهاي
و خير انتخاب بنابراين.ساختم را فيلم تابلو اين 4 براساس و كردم انتخاب را تابلو اين 4
باز شر ، زن و ميبود مرد خير تابلوها در اگر و نيست من انتخاب آنها بودن مرد و زن و شر
اين دلايل ميتواند بپرسيد "اصولي فرح" از اگر حالا و ميافتاد اتفاق همين هم فيلم در
.ميآمد پيش باز سوال اين ;ميافتاد اتفاق هم اين عكس اگر هرحال به.كند عنوان را انتخاب
كه داريم مخالف قطب دو اينجا در ما بلكه نيست بودن مرد و زن مسئله اينجا در البته
كه قضيهاي اين برعكس و بيايد هم نقاشي يك كه است ممكن و بزنيم انتخاب به دست ناچاريم
در و ميكنم كار دارم تابلوها آن براساس من اگر اما.است شدني هم اين و كند عمل هست
.ميافتد اتفاق همين هم فيلم در طبعا است خير زن و شر مرد هم آنها
و است پارادوكس يك فيلم عنوان ميكنيد حس "نميدانم از عبور" فيلم سازنده عنوان به شما
ميرسد؟ دانايي نوع يك به برعكس يا و رسيده دانستگي از رهايي به هنرمند
:ميخوانيم يكجا
نادانم كه همي بدانم كه /من دانش رسيد جا بدان تا
يكي در _ فيلم هنرمند _ "جعفري ابراهيم محمد" ولي ماست كلاسيك ادبيات از شعري اين خب ،
/ميايستد ميرسد مقصد به هركس سفر در:ميگويد است آمده كامل هم فيلم در كه شعرهايش از
ميشنويم فيلم در وي زبان از بارها و بارها ما.است رفتن من مقصد دارم ، دوست را سفر من
.نميدانم / نميدانم:ميگويد كه
كجا به حالا حركتيم در ما اينكه يعني اين پس.است فيلم پايان شعر اين هم نهايت در و
اين اينكه به باشد عاقل اگر هنرمند ولي نميداند اصولا انسان و نميدانم رسيد ، خواهيم
حركت اينبكند سفر بكند ، حركت بايد كه است اين به واقف فقط او.است واقف نميداند را
پويايي و حركت دارد دوست او كه آنچه.كجاست كه نميداند را آخرش اما ميدهد ادامه را
با زندگي مختلف ابعاد و شود عاقل و پخته كه هنرمندي هر ميكنم فكر من.ايستايي نه است
را آن ندارد اجازه كه كاري تنها كه است اين آن و ميبرد پي نكتهاي به كند درك را هنر
هيچ شد ، خواهد ختم كجا به حركت اين اما دهد ادامه حركت به بايد.است ايستادن دهد انجام
تمام را زندگي بدبختي قعر در اينكه يا و برسد ثروت و شهرت اوج به است ممكن.نيست معلوم
.است كرده زندگي زيبا هنر با كه است اين آن و دارد خاصيت يك همواره او اما كند
با كه باشد داشته دوست هنرمند حتي يا ميبخشد زيبايي زندگي به هنر اينكه از جداي حالا*
اعم گوناگون نيازهاي زيبا ابزاري با طريق اين از تا برسد ثروت يا شهرت محبوبيت ، به هنرش
دغدغه و هنر اصلي رسالت ميكنم فكر اماكند ارضا را معنوياش و عاطفي فيزيكي ، از
اينكه ;گرفتهاند كار به ماندن براي ابزاري عنوان به را آن كه است اين بزرگ هنرمندان
چيست؟ مورد اين در شما نظر.بگذارند جاي به خود از يادگاري
واقعي هنرمند هر با شما اما نميدانم بماند ، ميخواهد ابزار اين با آگاهانه هنرمند اگر
ميكنم حس ميكنم خلق را اثري دارم كه لحظهاي در ولي نميدانم:ميگويد بكنيد صحبت كه
به راجع هم آن كه _ پاييز كوچه _ فيلمهايم از ديگر يكي در من.هستم آدم خوشبختترين
در.نرسيدهام ثروتي به كه ميگويد آنجا در هم او و است "طباطبايي" نام به ديگر هنرمندي
حرفه اگر حتي بكنيم زندگي زيبا هنر با كه ميگويم را اين هم هميشه و ميكنم فكر كل
اينگونه بايد پس ميپردازم ، هنر به من چون كه داشت توقع نميشود البته.نباشد اصليمان
;نپردازيم چه و بپردازيم هنر به چه كه بدانيم را اين بايد فقط بلكه باشم موفق آنگونه و
اين هنرمند براي اگر وگرنه است كردن زندگي زيباتر براي عاملي من شخص براي هنر نهايت در
يعني ميبينيد را اين سينما در شما و باشد هم مزاحم ميتواند باشد ، نداشته را مفهوم
يا شهرت به رسيدن يا معاش امرار براي وسيله يك عنوان به فقط سينما به فيلمساز كه زماني
فيلم هروقت كه است اين واقعيت.است پردردسري حرفه خيلي ;ميكند استفاده..و پول
فيلم چند ساخت به بلافاصله و ميكند خراب را اعصابم آن جانبي فشارهاي ميسازم بلند
از و نشود گم من در ساختن فيلم عشق شايد تا ميبرم پناه هست آنها صحبت اكنون كه كوتاه
كه فيلمها اين ازاست موجود اثرش و آدم حس بين طراوتي كارها جور اين در چون.نرود بين
همه اين از بعد چرا كه ميپرسند من از خيليها.ميسازم بلند فيلم يك دوباره شدم خسته
كوتاه فيلم زيرا ميگويم ، آنها جواب در هم من ميسازيد؟ كوتاه فيلم هنوز كاركردن سال
.دارند بيشتري هيجان برايم كه ميدهد من به كارهايي انجام امكان
چگونه كه "نور و سايه ميان" فيلم در تجربهام به كنم اشاره ميتوانم كارها اين جمله از
به ذهني شخصيتهاي آن از و بدهيم شكل را هستند فيلم در كه ذهني شخصيتهاي آن ميتوانيم
محمد" شخصيت نوع به اينكه براي "نميدانم از عبور" فيلم در يا.برسيم نقاشي تابلوهاي
سروته دوربين پلانها از يكي در حتي.ميزنيم تجربههايي به دست برسيم "جعفري ابراهيم
تصوير در ميتوانيم را طنز آن كه دارد وجود طنز از نوعي "جعفري" شخصيت در زيرا ميشود
ميشود ساخته عمومي اكران براي كه بلندي فيلم در را تجربهها اين خب.گيريم كار به هم
فيلمش و فيلمساز بين رابطه طراوت حفظ براي نياز نوع يك ولي داد انجام ميشود مشكلتر
.است
موسيقي و نقاشي و شعر با برخوردي چگونه كردهايد سعي ساختهايد كه كارهايي اين در شما*
است؟ گرفته صورت نحوي چه به فيلمتان در اينها حضور اينكه يا باشيد؟ داشته
امكان من به سينما ديدم براي كردهام انتخاب را سينما كه گفتهام بارها را اين من
گاه ميكنم ، ضبط را فيلمهايم موسيقي وقتي.بكنم استفاده ديگر هنرهاي همه از كه ميدهد
كردهام تكرار بارها من اما درنميآوريد؟ كاست موسيقيها اين از چرا كه گفتهاند من به
اين.است بيمعني موسيقي اين فيلمها اين بدون و است فيلمهايم براي موسيقي اين كه
.شود ادغام تصاوير اين با تا است شده ساخته موسيقي
.ميشود بيمعني من براي تنهايي به موسيقي اين برداريم ، رويش از را تصاوير اگر
هم من نميكنيد؟ استفاده كارهايتان در ديگري آهنگساز از چرا كه ميپرسند من از هم گاهي
منتهي كردهام كار هم خوبي آهنگسازهاي با كردهام ، را كار اين سالها من كه ميگويم
هم با همزمان و طورحسي به تصاوير و موسيقي صداها ، اين ادغام كه است اين هست كه نكتهاي
از سكانسي فضايي يك در يعني.ميبينم ذهنم در همزمان را آنها و ميگيرند شكل ذهنم در
موسيقي سكانس آن با همراه باشد داشته موسيقي است قرار اگر و ميگيرد شكل ذهنم در فيلم
نيفتد ، اتفاق اين اگر كه صورتي در است ، يكپارچه حسي نظر از و ميگيرد شكل ذهنم در نيز آن
بنابراين.نشود نزديك لازم حسهاي آن به ميخواهم من كه حدي آن تا آهنگساز است ممكن
اين از هيچكدام كه ميكنم سعي البته.ميكنم استفاده هم شعر از هست ضروري كه آنجايي
هم فيلم اگر و ميشود مطرح موسيقي و شعر جاهايي در ولي نكند خفه خودش در را فيلم موارد ،
و تركيبي هنر يك صورت به ميشود سعي گفتم كه همانطور ;باشد نقاشي تابلوهاي به راجع
.بكنند حركت موازي طور به هم با مجتمع
مطبوعاتي سينماي
راستين شادمهر
يك بيمه ، شركتهاي از يكي نظر به بنا است؟ چقدر آن اول اكران در فيلم يك فروش بيشترين
سيصد حداقل آن اول اكران در كه است گرداننده باز را خود سرمايه حداقل زماني ايراني فيلم
حاصل كنيم ، تقسيم سينما بليط يك قيمت بر را عدد اين اگر.باشد داشته فروش تومان ميليون
موضوع شايد بنابراين.است ايران صبح روزنامههاي از يكي تيراژ از كمتر تقريبا تقسيم
اين با ايران سينماي چرا دريابيم تا كنيم بررسي مخاطبشناسي ديد از باشد بهتر را سينما
دارد؟ حاشيهاي و اصلي مسائل همه اين اندك بيننده تعداد
.ميبرد هم جايزهاي نباشيم بدبين اگر و درميآيد نمايش به خارجي جشنوارهاي در فيلمي
.ميكند پيدا انعكاس دوسطري خبر اين چگونه نوشتاري رسانههاي و مطبوعات در ببينيد اما
.ميشود درج آن ساخت خبر (خصوصي يا و دولتي نيمه دولتي ، ) فيلم تهيهكننده طرف از ابتدا
مرحله اين در خبر ميرسد ، چاپ به جشنواره فلان به آن ارسال آخر دست و توليد مراحل سپس
نيمه دولتي ، ) خبرگزاريها تلكس و روزنامهها آخر يا اول صفحه در و ميشود هم تيتر داراي
فيلم اين از بايد و شده فرهنگي _ ملي حادثه يك خبر ديگر.ميشود درج (خصوصي يا و دولتي
با را كارگردان و فيلم نام بايد.داد جلوه هزار را صد و صد را يك بايد.كرد معنوي حمايت
تازه اينها همه باشيد داشته ياد به و كرد چاپ فيلم رنگي عكس كنار در تيتر سياه حروف
فيلم انشاالله كنيد تصور حال و است خارجي جشنواره در فيلم حضور يا ارسال خبر درج هنگام
سخنان و جايزه اين خبر وقت آن.بگيرد هم جايزه و بشود هم مسابقه بخش وارد بشود ، انتخاب
افتخارات به فيلم اگر پس.ميشود مزين بيشتري طبع زيور به مطبوعاتي جلسه در كارگردان
رسيده صبح نشريه يك تنها مطبوعاتي خوانندگان اطلاع به آن از خبر چهار حداقل شود نائل
هفتهنامه ، روزنامهها ، (بشود هم بيشتر كند خدا) كثير تعداد كنيد ، تصور حال.است
و راديويي شبكههاي كنيد اضافه و غيرتخصصي و سينمايي تخصصي نشريات كليه و ماهنامهها
گزارش طبق كه نيست بيراه آنوقت.گروهي رسانههاي خيل اين به را اينترنتي و تلويزيوني
اخبار از ايراني نفر ميليون چهار از بيش (!قانوني و مجاز) سينمايي پژوهش دفاتر از يكي
محلي جشنوارههاي از يكي از تجربي كوتاه فيلم يك جايزه دريافت و انتخاب ارسال ، توليد ،
تماشاي به نفر صد از كمتر فلسطين سينما در فيلم همين نمايش هنگام اما شدند مطلع اسپانيا
جشنوارههاي در مطرح فيلمها به انتقاد اطلاعات اين كردن رديف از منظور.نشستند آن
.بگيريم ناديده را جمعي رسانههاي در همكاران زحمات نميخواهيم همينطور.نيست خارجي
.است هدف شدن گم روند ، اين در پنهان نكته بلكه
هنر.است هنر مقوله با رسانهاي ارتباط نوعي به سينمايي فعاليت يك اخبار درج از هدف
به كه است گسترش و رشد تركيب.گسترده اما ميرا رسانه طرفي از و رشددهنده و است جاودان
ر خود "!كمي" فعاليت گزارش بخواهد وقتي دولتي مسئولي اما.ميدهد قوام و پويايي سينما
نظر و وام دريافت براي تهيهكنندهاي وقتي.ميكند استفاده نشريات بريده از دهد ارائه
به را خود نشريات بريده با كارگردانان وقتيميگيرد سود نشريات بريده از مسئول تائيد
بريده از الگويشان علاقهمندان و دانشجويان وقتي.ميكنند معرفي مسئولان و تهيهكنندگان
مورد سينماگر و فيلم نشريات بريده روي از تماشاگران وقتي آخر در و ميآيد دست به نشريات
رسانه ابزار به دل و كردهايم فراموش را هدف درمييابيم ميكنند ، انتخاب را خود علاقه
مطبوعاتي و رسانهاي دوستان وضع حال.سازد برطرف را ما هنري مشكلات همه كه كردهايم خوش
استفاده جامعه رشد و آگاهي براي ابزاري عنوان به سينما از آنها آيا ميشود؟ چه ما
آنچه.شدهاند ديگري اهداف دستيابي براي سينماگران استفاده مورد خود يا و ميكنند
ابزار از استفادهكنندگان ميان در آگاهي نبود است زده برهم را "هنر و خبر" ميان تعادل
پردازش و تحليل اگر.(سينما بهخصوص مقولهاي هر در) هنر تعالي به رسيدن براي است رسانه
خبر كيفيت شود ، اعمال آن كميتي حجم و خبر انتخاب براي ديدگاه بهخصوص و اطلاعات اين
ديده خبري آنكه براي باشيد داشته ياد به.ميكند حفظ مخاطبان ميان در را خود تاثيرگذاري
ساله دوازده _ ده تلاش صورت آن در دهيد افزايش را آن درج تعداد و حجم كه است كافي نشود
.رفت خواهد باد بر سادگي به گروهي رسانههاي در سينمايي اخبار درج براي مطبوعاتي همكاران
روزنامههاي گرفت ، جايزه آتش آنسوي و كجاست دوست خانه وقتي كه ميدانند قديمي دوستان
دوستان همين."ربود جايزهاي جشنواره يك از ايراني فيلم يك":زدند تيتر كثيرالانتشار
مخاطب و است خبرنگار اول سينمايي حوزه خبرنگار ميكنند يادآوري ما به كه هستند قديمي
خبر از كه مردمي.بازيگران و كارگردانان تهيهكنندگان ، مسئولين ، نه ;هستند مردم او اصلي
اگر.بررسي و نقد و انتخاب و تحليل كنارش در و ميخواهند آگاهيرساني چيزي هر از اول
.نگذاريد تنها لطفا مشكلاتشان با را همكار دوستان هستيد ، خبرنگار سينمادوست
هنر حاشيه
سن روي صبح تا*
و سر براي گروهش و رامينفر ظاهرا.بود كرده طراحي رامينفر ايرج را امسال مراسم دكور
تا عبداللهي ناصر كنسرت اما.رفتهاند ميلاد سالن به افتتاحيه از قبل شب سن ، به سامان
تا و كردهاند شروع را كارشان شب نيمههاي از رامينفر گروه و كشيده طول شب نيمههاي
در بايد كارها همه كه است جشنواره به مربوط نكات مهمترين از اين.كردهاند كار صبح
اصلي تيزر نيمه نصفه ، پخش با افتتاحيه مراسم.بگيرد سروسامان عجله با و نود دقيقه
بود اينانلو محمدعلي عهده به هم مراسم اجراي.شد قرائت قرآن آن از بعد.شد شروع جشنواره
مربوط ناهماهنگيهاي با خوب هم مراسم طول در خوشبختانه و دارد خوبي صداي حال هر به كه
.ميآمد كنار...و تيزرها پخش به
غيرمنتظره*
از پس كه بودند سن روي سازهايشان با نوازنده تعدادي سالن پرده رفتن كنار ابتداي از
از غيرمنتظرانهاي مثلا شكل به عصار عليرضا هم بعد و نواختند كوتاه قطعه يك قرآن قرائت
بخش آخرين.رفت سن طرف به فيلمسازي و سينما درباره شعري خواندن با و شد بلند جمعيت ميان
است ، شهيد سهراب سينما":بود اين شبيه چيزي ميخواند دكلمه صورت به عصار كه شعري از
اختصاصي صورت به را ترانه و شعر اين جشنواره مسئولان ظاهرا."نميشناسد رابع و ثالث
دقيقه پانزده حدود ارشاد وزير جامعي مسجد احمد.بودند داده سفارش فجر فيلم جشنواره براي
.نشست همسرش و بيضايي بهرام كنار اول ، رديف در و شد سالن وارد مراسم اجراي از پس
سن روي مرج و هرج*
او از خيرآبادي حميده نامه تقدير اهداي براي اينانلو كه بود كسي اولين كشاورز علي محمد
از صدايش كرد صحبت و گفت چه هر رفت ، ميكروفون پشت كه كشاورزبيايد سن روي كرد ، دعوت
كشاورز صحبتهاي از و نشد كارساز هم حضار اعتراضهاي.نيامد كه نيامد در سالن بلندگوهاي
چنين در هميشه بلندگو مشكل است قرار كه اين مثل.شد شنيده نامفهوم جمله سه دو ، تنها
نشد ختم همينجا به مرج و هرج و ناهماهنگي اما.بدهد نشان حسابي و درست را خودش مراسمي
را چراغها ، سالن مسئولان ميكرد صحبت ميكروفون پشت داشت همچنان كشاورز كه حالي در و
هم اينانلو و كشاورز.كردند پخش را خيرآبادي حميده درباره شده ساخته آنونس و خاموش
.ميكردند صحبت همچنان
آينده نگران*
او تقديرنامه اهداي از قبل و رفت سن روي فخيمي مهرداد تقديرنامه اهداي براي بيضايي
هم فخيمي.كرد صحبتهايي است سينما آينده نگران كه اين و ايران سينماي آينده درباره
:گفت او درباره بيضايي.رفت و گرفت را تقديرنامهاش بكند حضار براي صحبتي كه بياين
".نميدانم فخيمي مهرداد از چيزي هنوز"
گذشته نگران*
به توجه با بود ، رفته سن روي طياب منوچهر تقديرنامه اهداي براي كه تقوايي ناصر
درباره شده ساخته تيزر سپس ".هستم سينما اين گذشته نگران من":گفت بيضايي صحبتهاي
درباره كوتاه خيلي مستند يك واقع در و داشت بكري مونتاژ ايده كه درآمد نمايش به طياب
صحبتهايش ميان در طياببود شده مونتاژ او با مصاحبه اوتي راشهاي ميان از كه بود طياب
كارت مستند سينماي":گفت و كرد گلايههايي ايران در مستند سينماي مهجور شرايط درباره
".است كشور هر ويزيت
اعتراض به اعتراض *
اسامي مشكلات و كلي مسائل يكسري رفتدرباره سن روي سخنراني براي كه جامعي مسجد احمد
از عدهاي جامعي مسجد صحبتهاي ميانه در حتي.كشيد هم درازا به كه كرد صحبت سينما و هنر
.شد روبهرو حضار از ديگر عدهاي اعتراض با حركت اين كه زدند هم كف اعتراض نشان به حضار
تقديرنامه دريافت براي خواست انتظامي عزتالله از اينانلو مسجدجامعي صحبتهاي از پس
كه چيزي اولين.برود سن روي كند ، پيدا حضور مراسم در بود نتوانسته كه پورصميمي سعيد
".باشد راست ميزنيم كه حرفهايي كند كمكمان خدا":بود اين گفت سن روي انتظامي
ادامه1
|