پرده روي سوم جنگ
آب زير مقاومت
دارند دوست را بچههايشان هم روسها
هنر حاشيه
پرده روي سوم جنگ
"انفجاري تله 19_ ك" فيلم به نگاهي
فيلمي كند ايجاد شوروي كلاسيك فيلمهاي ساخت براي راهي تا ميكند سعي بيگلو
نديدهاند بهحال تا تماشاگران كه
اوهير اندرو
نجفي مريم:ترجمه
سال در هستهاي سانحه يك مورد در مهيج و پيچيده داستان يك در نيسون ليام و فورد هريسون
سوم جهاني جنگ ميتوانست واقعه اين ميشوند روبهرو هم با شوروي زيردريايي يك در 1961
گزارش حقيقت در ميرويد 19_ ك ديدن به شما كه وقتي جولاي 2002 آورد190 وجود به را
جنگ تقريبا كه شوروي زيردريايي در هستهاي 1961 سانحه از بيگلو كاترين ذهني درگيري
شديد گرماي با همه از اول.ميبينيد سينماها پرده بر را انداخت راه به را سوم جهاني
در را نيم و ساعت حدودا 2 شما دوم.است سخت كار آغاز پيچيده هوايي شرايط و تابستان
كه حالي در ميكنيد سپري شمالي منجمد اقيانوس در زياد سرماي با فولادي لولههاي
هيات جزو مستبد ناخداي يك.ميشويد حبس آنجا در شما شدند سوراخ هستهاي راكتورهاي
را مادريتان سرزمين دوباره هيچگاه كه ميكند متقاعد را شما كمونيستي ، تشريفاتي
يك حقيقت در امااست فريبنده اين.ديد نخواهيد را خود وطن واقعا شما بله.نميبينيد
و بيرحمانه كمي ميبايست شود سال جنجال به تبديل اينكه براي 19_ كاست جهنمي فريبندگي
از و تاريكترين از يكي كه است هيجان پر داستان نبض اما.باشد خفقانآور
.ميآورد پديد بزرگ سينماي براي را سرد جنگ رويه تبوتابافتادهترين
از واقعي و پرشور داستان يك 19_ ك سال ، فيلمهاي بيشتر نمايش طول در اغراق ، طور به
كه وحشتزده و شده جدا مردان از كوچك گروه يك داستانميدهد نشان را قهرمان يك زندگي
فيلمهاي از بسياري مانند.مياندازند خطر به نابودي از جهان جان حفظ براي را خود جان
نمايش با.ندارد منفي شخصيت اما است ، قوي شخصيت دو بين درگيري درباره 19_ ك جنگي ،
و منجمد درياي در حركت يا متري عمق 300 به زيردريايي عظيم شيرجه از خيرهكنندهاش
كار كه وقتي پس.ميآيد حساب به وسيع مقياس اين با دستگاهي براي ستايش يك يخ ، از پوشيده
قايق" فيلم سو يك از.است مخرب بسيار نميكند كار وقتي و است تاثيرگذار بسيار ميكند
.دارد قرار زيردريايي شده ساخته فيلمهاي بهترين ليست بالاترين در پيترسون ولفگانگ "نجات
جنگي يا و ضدجنگي فيلم يك و است زيركانه و هوشمندانه فيلم يك كار اين ديگر سويي از
جنگ تبليغات از تماشاگران شناخت و ميشود طراحي انسانسازي براي جنگ بدون فيلم اما نيست
.ميكند پيچيده را شجاعت دنياي و سرد
كه نوعي.ميرود شمار به هاليوود قديمي فيلمهاي جزو حالت بهترين در همچنين 19_ ك
بيگلو سابق همسر همراه به سودربرگ استيون اسپيلبرگ ، استيون _ فيلمسازان از معدودي تنها
ستارههاي به فيلم اين.هستند كردن خلق براي آزادي و قدرت داراي _ كامرون جيمز يعني
(زيردريايي در شده درگير مامور اولين و ناخدا بهعنوان) نيسون ليام و فورد هريسون بزرگش ،
.شوند ظاهر باشكوه تن ، به تن نبرد مثل نمايش صحنه بودن آرام اوج در تا ميدهد اجازه
.ميكند كنترل را اطرافش منظره نظري ، بلند با فزاينده دراماتيكي تنش با ارتباط بدون
هاليوود اكشن فيلمهاي كارگردانهاي جذابترين و جاهطلبترين از يكي كه بيگلو خود براي
.است پيروزمند بازگشت يك (ميكند كار هنر ادبيات طبق بر كه زني تنها) است
زيردريايي آن در ما.هستند كار مشغول سخت همه زيردريايي فرمانده (وستريكف الكسي) مثل
در.ندارد وجود فراري راه مطلقا و ميرويم فرو ثانيه مدت 60 ظرف خائن افراد همراه
صحبت روسي لهجه با انگليسي بازيگران ساير و نيسون.ميرسد فورد گوش به عجيبي صداي ابتدا
كاذب شيوههاي اكثر مانند.است بيگلو هنر استراتژي از بخشي Casting اما.ميكنند
بازيگران.بازيگران انتخاب براي هاليوود
شوروي جنگ در كه كنند شبيهسازي ميخواستند را نژاد و مليت از وسيعي مراتب سلسله 19_ ك
ايرلند ، متحده ، ايالات شامل كه كنند ترسيم را شمالي نيمكره تمام طور همينبود شده ديده
.ميبود اسكانديناوي و بريتانيا روسيه ،
.است توجيهكننده طرح يك ميكنند صحبت اينها مابين زبان با كه هنرپيشههايي حضور پس
ما به دارد ، شباهت فورد هريسون كرده بازي شخصيتهاي به كمي كه وستريكف مثال براي
سوي آن به را او كارگردان كه وقتي.باشد ميتواند خوبي هنرپيشه چه كه ميكند يادآوري
گذاشته سر پشت را سختي جنگهاي كه روسي وستريكف.ميبرد آمريكا سينماي در شايع رسومات
آزمايش زيردريايي و افرادش تلاش جبرگرايياش ، روحيه با.است مابانه فيلسوف افكار داراي
ك ناكامي شدن برملا با.داشت باور را آنها فرسودگي و شدن خسته كه اتمياش قدرت با نشده
قايق روي شايعات برطبق.نميدانيم وستريكف شخصي زندگي درباره چيزي تقريبا ما 19_
را خود مقام و پست (وستريكف) او (ميشوند معرفي قايق صنعتي نام با زيردرياييها تمام)
او باشد درست اين اگر اما.ميآورد دست به پلتيبرو خواهرزاده يا دختر با ازدواج با
ما به وستريكف از داستان ربع در آني تصوير يك بيگلونميشد نامبرده اسم به هيچگاه
.ميآورد وجود به كوچك سيريليك يك بداند موسيقي كمي بيننده اگر كه جايي در.ميدهد
را 19_ ك فرماندهي سمت وستريكف.است تولستوي خواندن و بتهوون موسيقي اهل كه سيريليكي
كنترل تحت مخصوص ، تمرين و آزمايش از بعد شوروي هستهاي زيردريايي اولين.ميكند كسب
باور كمكم خدمه و بود ، ناخدا عشق قايق.نميكرد حركت درست و موزون (نيسون) پلنين مايكل
را رهبري اخمو زلنسوف مارشال وسيله به ملوان يك.است شده نفرين بزرگ قايق كه ميكنند
كار اين براي آنها و.آيد وجود به مشكلي هيچ كه نميخواست الكند جاش.ميگيرد برعهده
ما كند ، ترك را مورمانسك بندري شهر قايق اينكه از قبل.بودند كرده انتخاب را درستي فرد
و دادن نشان به اعتقاد كه فردي اما.دارد ترديد ماموريتش درباره وستريكف كه ميدانيم
تائيد عمل يك "پلنين وستريكف" دوستانه نتيجهگيري حال اين با.باشد داشته ضعف از شكايت
بهتر نسبتا "نيسون" همچنين.است معجزه يك اين 19_ ك مانند و است جنگي فيلم در شده
فرد يك بهعنوان پلنين با فوقالعادهاش ، جذبه و فيزيكي حضور با بازيگر يك:ميشود
را او كه منطقياش احساس بين او.ميشود درگير داخلي نبرد يك در كمرو و درونگرا
.ميكند گير جنگ توافقنامه براي راسخاش وفاداري و پذيرفته 19_ ك خدمه رهبر بهعنوان
مورد در تبليغي سينماي يك طرفي از كه دارند كمونيستي رسمي هيات يك 19_ ك ماموران گروه
زد مدني حقوقي تظاهرات اجباري سركوب به دست رالتز كلانميدهد نشان آمريكايي پست زندگي
.است فيلم در ناراحت شوخطبع شخصيت يك او.بخشيد توسعه را روستايي و شهري فقر كه
كنند ، تحمل را او مبتكرانه و اخلاقي درسهاي ميتوانند سختي به اطرافش حرفهاي ماموران
مياندازد وسترن فيلمهاي ياد به را تماشاگر رياكاري ، و تزوير مورد در استدلالهايش اما
سابق شوروي دوره درباره معاصر روسيه شوخي يادآور من).ميكند نزديك شهرت به را او كه
اشتباه ميگفتند كمونيسم درباره ما به آنها كه چه هر ميشويم ، متوجه پايان در (.هستم
(كشتي هدايتكننده) كرملين براي.بود درست ميگفتند كاپيتاليسم درباره آنچه هر و بود
شوروي.بود باقيمانده پرسش يك سال 1961 در تابستان و بهار در 19_ ك دريايي سفر اولين
زيردرياييهاي و بود دريا در هستهاي سلاح خلع متحده ايالات توسط فروپاشي از قبل
دست به ساده موشك داخل طور همين.ميزدند دور را روسيه ساحلي آبهاي آمريكايي ، هستهاي
از شورويها خودشان ، زيردريايي بازدارنده عامل ايجاد بدون.لنينگراد و مسكو از آمده
چنين از كه را كسي واقعا واشنگتن بله).ترسيدند متحده ايالات ويرانكننده كشف اولين
كه درست رفتار ميزان حال اين با اما (.ميانداخت زبانها سر بر ميكرد حمايت چيزي
آن تجهيز شمالي ، آتلانتيك درياي به تجهيزات فاقد و نشده آزمايش قايق ارسال ميشد ، انجام
كوچكي بخش تنها كايل و بيگلو.بود بيپروا تصميم يك كاملا ويرانگر خطرناك سلاحهاي با
ميگذشت 19_ ك در غلط به كه را آنچه نكردند سعي آنها و كردند فراهم را قضيه اين از
آن از تعدادي حداقل ميبايست شد قهرمان كه وستريكف حال اين با).كنند مطرح كار تقصير
ديدن به وادار را ما كه بود اين فيلم سياسي جلسه دستور تنها (بكشد دوش بر را مسئوليت
را كار اين هميشه جنگ مردان كه طور همان.كند ميكنند ، دنبال را دستورات كه 19_ ك خدمه
مقابله بزرگ شيطان با تا:دارند قرار تاريخ درست جهت در كه داشتند باور آنها ميكردند ،
به بيگلو ارزيابي.دهند نمايش ناگوار خطر يك شكل در را خود باورنكردني شهامت و كنند
.كرد منعكس را اجتماعي مسائل به نسبت او باز ديد زيردريايي ، در گشت و سفر وسيله
من.است متفاوت ميبينيد معاصر هاليوود فيلمهاي در شما آنچه با دليرانهاش رقابتهاي
كند ، ايجاد شوروي كلاسيك فيلمهاي ساخت براي راهي تا ميكند سعي او كه ميكنم گمان
"كميسر" فيلم تا گرفته داوشنگو و ايزشتاين از.نديدهاند حال به تا تماشاگران كه فيلمي
بيشتر اما ميكشد طول بسيار كامل ديالوگهاي كه دارد وجود لحظاتياسكولدوف الكساندر
وستريكف كه بار يكنكنيد توجه بخشها ديگر به شما ميشود باعث كه است مهيج فيلم
برنامه ميكند ، امتحان را اسلحه كاركرد و ميبرد يخها طرف به و بالا به را زيردريايي
به راكتورها اين.ميشود بزرگتر هستهاي راكتورهاي سردكنندههاي حفره.ميريزد بههم
.ميشوند مراقبت واديم نام به فردي وسيله
غيرقابل طور به راكتورها مركز گرماي طرفي از.است آكادمي اول سال محصل و جوان فردي او
از و ميشد ذوب راكتور مركز اگر.نميكند كار هم برگشت سيستم و.مييابد افزايش كنترل
اين و كند ايجاد انفجار ميتوانست قايق هستهاي دماي ميشد خارج خود نگهدارنده طرف
تنها نه انفجار
به را تازهاي جهاني جنگ و ميبرد بين از مايلها را ويرانگر آمريكاي سايه بلكه 19_ ك
كريستين) پاول نام به جذابي و خوابآلود ملوان خدمه از گروهي بين در.ميآورد وجود
ديگري چيز شيميايي محافظ لباس جز او) شود راكتور داخل تا ميشود داوطلب (كامارگو
طول آن تعمير كار مدت چه.ميسازد مشكل را آن تعمير راكتور انفجار خطر (نميپوشد
خانه به 19_ ك خدمه آيا مسكو با ارتباطي وسيله هيچ بدون و ناجور مهندسي اين با ميكشد؟
به را آن يا و كنند غرق را خود زيردريايي تا ميشوند مجبور آنها آيا برميگردند؟
.نميشود منفجر جهان فيلم ، پايان در واقعا.كنند تسليم آمريكاييها
نميداند را 19_ ك واقعي داستان كه كسي براي را تفاوتها اين از بيشتر نبايد من اما
.دارد وجود سابق شوروي به مربوط فيلم يك بهعنوان 19_ ك نمايش در بزرگ اشكال يك.بگويم
بيشتر.ميدانند وظيفه را آن كودن افراد كه مطمئنم من امروز ، مخوف فرهنگ در حال اين با
او احساس و درك دليل به (ديگرش فيلمهاي مثل) موارد اين به بيگلو نزديكي از برجسته نكات
بهعنوان را خود كه افرادي خودگذشتگي از بايد تماشاگر بهعنوان ما.است آن ابهامات از
و ايالات آن اگر حتي.كنيم قدرداني دارند ، باور كمونيستي حزب شوروي ايالات خدمتگزار
اقيانوس به پلوتونيوم تجزيه از محافظتي ضعف با وسيلهاي يك همراه به را آنها سازمان
خوب داستان يك از بيشتر 19_ ك هاليوود ، احمقانه فكر طرز براساس كه است درستبفرستد
قديمي اخلاقي نكات جستوجو درصدد تنها نه او.است فريبكار فيلمساز يك بيگلو اما نيست
فيلم از كوتاهي لحظههاي در حتي.كند تحليل را آنها كه ميكند سعي فعالانه بلكه نيست
بازي شمالي منجمد اقيانوس بسته يخ سطح در شاد خيلي كه ميبينيم را امپراتوري خدمههاي
به را جهان كه خطري ميماند ، باقي جهاني خطرات مورد در افسانه يك شكل.ميكنند
.ميكنند هدايت نابودي سوي به را قايق كه ميكند تقسيم دشمنان و دوستان از گروههايي
واقعيات به پيوند قابل شيطاني صفات همانند و است قبل سال مثل 40 باارزش درس يك فقط اين
.نيست
آب زير مقاومت
شرقاست و غرب بلوك تقابل و سرد جنگ فيلم موضوع
آشوري عليرضا
و عادي بحثي به ساليان طي تكرار فرط از كه است مقولهاي آمريكا سينماي پروپاگانداي
به را پروپاگاندا اين ردپاي آمريكايي فيلمهاي اكثر در كه نحوي به.است شده بدل طبيعي
اين از مسائلي و آزادي دموكراسي ، دنياست ، ناجي هميشه آمريكا اينكه مثل ديد ميتوان وضوح
برخي در و (استقلال روز مثل) ميشود بيان واضح و رو خيلي فيلمها از برخي در كه دست
اپيزود مثل) مييابند ناملموس و نامحسوس روايتي كارگردان مهارت و قدرت تناسب به فيلمها
كه آمريكايي حادثهاي يا و سياسي فيلم هر نتيجه در (كلونها حمله:ستارهاي جنگهاي دوم
اين حضور سايه بلافاصله دارد خود با را خارجي سياست بحثانگيز موضوعات از مايهاي
است سالها شرق و غرب بلوك مخوف تقابل و سرد جنگ موضوع.ميكشاند رخ به را پروپاگاندا
خاطر فراغ با فيلمسازان حاضر حال در آن تب كردن فروكش با و است رسيده پايان به كه
.ميدهند قرار تحليل و تجزيه مورد را آن حوادث بيشتري
.است بررسي و بحث قابل فيلمي فوق جنبه دو هر از بيگلو كاترين خانم ساخته 19_ ك فيلم
سرد جنگ اوج در و سال 1961 در بيوهساز كشتي 19_ ك كاملتر عبارت به يا 19_ ك ماجراي
سلاحهاي از انبوهي هستهاي تسليحاتي رقابت در خروشچف و كندي كه جايي.ميدهد رخ
بين جنگ وقوع احتمال لحظه به لحظه و بودند كرده انبار خود زرادخانههاي در را هستهاي
به پاسخي و قدرت توازن ايجاد براي 19_ ك زيردريايي.ميشد بيشتر و بيشتر ابرقدرت دو
داده قرار خود هستهاي موشكهاي پوشش در را لنينگراد و مسكو كه آمريكايي زيردرياييهاي
داستان.شد فرستاده آمريكا شرقي مرزهاي حوالي به مشابه ماموريتي براي و شد ساخته بودند ،
رخ روسها بين كمال و تمام طور به است زيردريايي اين واقعي حادثه از برگرفته كه فيلم
صرفا داستان روايتندارد نقشي فيلم در دور از جز آمريكا يعني فيلم ديگر قطب و ميدهد
بدين شود ، همراه زيردريايي خدمه با كامل طور به تماشاگر تا ميشود باعث روسها ديد از
و فورد هريسون بازي با وستريكوف كاپيتان اقدامات داستان ، در دوپارگي ايجاد بدون ترتيب
كه چراميشود نمايانده باورپذير و پذيرفتني بسيار نيسون ليام بازي با پولنين كاپيتان
قبال در آنها رفتار نحوه ولي وفادارند كشورشان به ايدئولوژيك لحاظ به افراد اين دو هر
موجوديتي صرفا آمريكا 19_ ك در لذا.است متفاوت ميشوند گرفتار آن در كه خطيري موقعيت
به هم فيلم روايت نحوه.دارند را آن از گرفتن كمك قصد ناچاري فرط از روسها كه است
وقتي نهايت در و نميآيند در نمايش به منجي يك صورت به آمريكاييها هرگز كه است گونهاي
انتهاي تماشاي به خوشايندي احساس با تماشاگر ميآيد 19_ ك كمك به روس ديگر زيردريايي
به آنها علاقه و زيردريايي خدمه فداكاريهاي نمايش با فيلم ديگر سوي از.مينشيند فيلم
آمريكا سينماي تاريخي كليشههاي جزو كه را "آمريكا عاشق و احمق روسهاي" تصوير شوروي
تقريبا موقعيتي در موضعگيري لحاظ به گفت ميتوان و ميشكند كاملا ميشود محسوب
ميزان به پولنين و وستريكف بين رابطه انتظار برخلاف.ميايستد غيرتبليغاتي و بيطرف
ديده آن در كهنگي از رگههايي هم هنوز گرچه ميشود ، دور رايج كليشههاي از توجهي قابل
قطب به را ديگري و مثبت قطب به را يكي كاملا ميتوانست اصلي شخصيت دو تعاملميشود
كاپيتان دو هر دارد ، بيشتري سمپاتي كلا پولنين شخصيت اينكه عليرغم ولي كند تبديل منفي
تناسب به فيلم فرعي شخصيتهاي.ميشوند تصوير خاكستري شخصيتهايي صورت به زيردريايي
مطلوب نحو به بيگلو و دارند برعهده فيلم حوادث پيشبرد در ملموسي و بارز حضور موقعيتها
در فرعي شخصيتهاي همين فداكاري.است برده بهره فيلم در شخصيتها اين از قبولي قابل و
نحوه حال عين در و ميدهد شكل را فيلم دراماتيك محور اصليترين زيردريايي خدمه قالب
.دارد آنها سمپاتي ميزان در اساسي نقشي آنها با وستريكف و پولنين برخورد
كاملا اكشن يك و حادثهاي است فيلمي اصل ، در سياسياش ظاهر از جداي 19_ ك اما
پيدرپي تعليقهاي فيلم ، خاص موقعيت خاطر به.ميآيد شمار به هاليوودي استاندارد
نمايش جاي به فيلم ديگر عبارت به.ميدهد تشكيل را فيلم بودن حادثهاي وجه عمدهترين
و شده متمركز پرتعليق و پرتنش بسيار ولي پرتحرك نهچندان موقعيتهايي بر پرتحرك حوادث
.ميشود فيلم در پرهيجان و نفسگير بسيار صحنههايي ارائه به موفق بيگلو كاترين گفت بايد
سراپا آن زمان مدت طول تمام در را تماشاگر و نميكند افت هم لحظه يك براي حتي فيلم ريتم
به و بجا تاكيدهاي با همراه فيلم وقايع صحيح توالي.ميكند همراه خود با وگوش چشم
با لحظه به لحظه تماشاگر كه ميشود باعث وقايع اين از كدام هر روي كارگردان اندازه
درخشان تدوين از نبايد بيگلو كارگرداني كنار در البته.كند تعقيب را فيلم بيشتري هيجان
يك مثل محدود بسيار فضايي در حادثه از حجم اين با فيلمي ساختن.شد غافل نيز فيلم
آن پس از خوبي به فنياش گروه و بيگلو كاترين كه است سنگيني بسيار كار زيردريايي
خوبي به 19_ ك زيردريايي جزئيات دقيقترين رعايت با فيلم داخلي دكورهاي.برآمدهاند
_ ك اصلي زيردريايي خود از كوچك ماكتهاي از جدا خارجي دكورهاي براي و است شده بازسازي
هريسون آن اصلي بازيگر دو به فيلم مثبت نكات اصليترين از يكي.است شده استفاده نيز 19
شمار به فيلم براي سنگيني وزنه بازيگر دو هر ديدني بازي.برميگردد نيسون ليام و فورد
و سياسي ملتهب سابقا مباحث ميان دقيق توازني رعايت با بيگلو كاترين نهايت درميرود
.سازد پرده روانه را جذاب و ديدني و خوشفرم فيلمي شده موفق حادثهاي ژانر اصول
دارند دوست را بچههايشان هم روسها
ليم دنيس
صوفي ياسمن:ترجمه
حس تا فراميرسد 19_ ك فيلم دارند دوست را بچههايشان هم روسها فهميدهايم كه حالا
ما دشمنان زماني كه كساني آن در كه معجزهوار تحول يكسازد متحول باز را ما همدردي
جشن تكاندهنده فيلم.شدهاند حادثهاي تضميني قهرمانهاي به مبدل اكنون بودند
به زيرا دانست حزب يك طرفدار فيلمي ميتوان سختي به را بيگلو كاترين زيردريايي
فيلمهاي ميان در چنان سرخها آزردن اما.ميكند حمله كرملين بوروكراتيك ناشايستگيهاي
ديدگاه از كه سرد جنگ تريلر يك كه داشته عموميت اواخر همين تا طولاني مدت براي آمريكايي
فرمانرواي كه فورد هاريسون انتخاب واقع در.ميشود محسوب نويي كار شود بازگو شورويها
روس دريايي نيروي كاپيتان يك بهعنوان بوده ريگان دوران پرفروش فيلمهاي در هاليوود
منتقل را بيگانگي حس چيز هر از بيشتر مامميهن پرشور و ميهنپرست مدافع وسترويكوف الكسي
اسلاو لهجه ته با انگليسي و اخمو كمي لحن با كردن صحبت با هم هنرپيشه اين خود.ميكند
.ميافزايد ذهني اغتشاش اين به
نگه مخفي را آن دههها شوروي مقامات كه شده ساخته واقعي حادثهاي براساس كه فيلم اين
روز سيزده فيلم از خطرناكتر موضوعي كه است سرد جنگ دوران از ديوانهوار داستاني داشتند
فيلم اين در.ميكند مطرح را (ميگذرد كنفرانس ميزهاي سر كه كوبا موشكي بحران جريانات)
بهعنوان وستريكوف انتصاب.ابرقدرت دو ميان نه البته.دارد وجود زيادي تن به تن نبردهاي
قضاوت بود ، خود اوج در تسليحاتي مسابقه كه دوراني در در 1961 هستهاي زيردريايي فرمانده
مافوق مقامات.ميراند فراموشي به فرمانده نايب پلنين نقش در را نيسون ليام درست
_ ك نخستين سفر او كه مايلند آمريكاييها افتادن جلو از ترسشان دادن نشان با وستريكوف
اين _ ميكند آغاز زيردريايي اين ارزش مورد در را پرشوري بحث پلنين.نمايد تسريع را 19
معكوسش شمارش گرفته پهلو اسكله در كه زماني حتي كه است حادثه معرض در چنان زيردريايي
.ميكند مردآغاز صد با را سفر وستريكوف حال هر در اما _ است شده آغاز
درون نبردها _ ميگذارد باقي مانور براي كمي جاي طريق يك از بيش به فرعي ژانر اين
سال در آبها زير مقاومت علت به و است جريان در پلوغ شلوغ ستادهاي در و رادار صفحههاي
ويژگي معمولا متمرد كاركنان و نميكنند كار خوب كه تجهيزاتي.ميافتد تعويق به اژدرها
پرخاشجويانه حالت كه يونيفورمپوش مرداني اكثرا:هستند فيلمها اين داستاني محور سنتي
ميكنند نگاه را كشتي موقعيت نشاندهنده درجات و قطبنماها وقتي و دارند هم به نسبت
كه است كارگرداني براي بيخطري كار اين.ميافكنند يكديگر به هراس از حاكي نگاهي
اين و بازگردد صحنه به 19_ ك ساختن با عجيب روزهاي مخاطرهانگيز فيلم از پس ميكوشد
همزمان شود اكران پاييز است قرار كه بيگلو كاترين ديگر مستقل فيلم با ميتوانست فيلم
جغرافيايي ملي موسسه توسط كه فيلمهايي از كه طور همان فيلم اين البتهباشد پرده بر
چارچوب در بيگلو اما.است شده ساخته معين قالبهاي در داشت انتظار ميتوان ميشود تهيه
از گروهي مساعدت با را كار اين و ميگذارد باقي را خود تاثير و اثر محدود پارامترهاي
با كه).ميدهد انجام ورث كرانن جف فيلمبرداري و مرچ والتر قديمي تدوينگر همچون استادان
(.است وارد دوربين حركت در ترفندهايي با كه داد نشان مشتزني باشگاه فيلمبرداري
براي ميگيرد تصميم وستريكف كه جايي ميشود آغاز سفر ابتداي در فيلم تكاندهنده قسمت
و بازگردند ، آب سطح به سرعت با سپس و بروند آب درهمشكننده عمقهاي به روحيه بردن بالا
زيباي شات بيگلو.نشوند ناشناخته محلي در روز روشنايي شاهد و شكافته را قطبي يخهاي
مقدمهاي اينها همه.ميكند پرتاب آسمان به را آزمايشي موشك يك و ميسازد مهيا را ديگري
و ميكند چكه آن از آب و است تركخوردگي دچار خنككننده سيستم:اصلي درام براي ميشود
گرمازاي راكتور افنجار يك وقوع احتمال و برود بالا حرارتش راكتور كه ميشود باعث اين
به وظيفه برحسب نيسون و فورد.شود جهاني سوم جنگ باعث دارد احتمال كه ميرود هستهاي
هم صورت هر به دارد ، حالي و بيحس حالت شخصيتهايشان بين اختلاف اما ميپردازند جدل
نيم رامنشدني دشمني با نبرد براي زيردريايي كاركنان جدال برعكس.ميشود حل اختلافشان
لباسهاي به ملبس و تفنگ با ملوانان كه زماني يعني:برميانگيزاند را تنش ساعتي
از مملو محيطي در ميتپد بيمار يك قلب مثل راكتور قلب آن در كه سمي اتاق به بارانيشكل
استخري درون به آنها ميشوند ، وارد ميشوند پراكنده كه راديواكتيوي زبالههاي و آبي نور
ناراحتكنندهتر و ميآيند بيرون تهوع حالت با و چكان خون و ميروند فرو سمي مايع از پر
تاثير اثر بر.ايستادهاند خود نوبت انتظار به كه است افرادي چهره به كردن نگاه آن از
دست از قهرمانان آن به نسبت ستايش حالت كورسك ، مورد در آمده پيش حادثه اجتناب غيرقابل
اين ثقل مركز در كه را نااميدانهاي ترس اوجگيرنده صداي اين اما ميگيرد خود به رفته
وقوف حقيقت اين به برهمزدني چشم در و خوبي به بيگلو.نميدهد نجات دارد قرار تراژدي
.است يافته
هنر حاشيه
دلار مشت يك خاطر به *
مستقل سينماي به ربطي بحث كه است معلوم ميآيد ميان به حرفي آمريكا سينماي از وقتي
را مقدمه اين.شدهاند توليد هاليوود در كه است فيلمهايي سر دعوا و ندارد آمريكا
فروش چقدر كه ببينيد را متحده ايالات در سال 2002 پرفروش فيلم و 25 باشيد داشته
جنگهاي - عنكبوتي 2 مرد - بيايد10 دستتان سال 2002 در عمومي سليقه تا كردهاند ،
و پرزرق عروسي - نشانهها 5 - اسرار 4 تالار و پاتر هري - همسانها 3 حمله:ستارهاي
مردان - دوبرج 8:حلقهها ارباب - ممبر 7 گلد در پاوزر آستين - من 6 يوناني برق
استيچ 13 و ليلو - بمير 12 ديگر روزي - دو 11 اسكوبي - يخبندان 10 عصر - 9(2)سياهپوش
- ويدز 18 آقاي - تلفن 17 زنگ - اقليت 16 گزارش - 15(2)بابانوئل - ايكس 14 سه -
به جادهاي - مايل 22 ايت - ترسها 21 همه نهايت - بورن 20 هويت - من 19 محبوب آلاباماي
است معلوم فهرست همين از.عقرب سلطان - سرخ 25 اژدهاي - وحشت 24 اتاق - پرديشن 23 سوي
تبليغات سهم نميتوان البته.آوردهاند روي فيلمهايي جور چه به آمريكايي تماشاگران كه
كه است اين هم واقعيت گرفت ، ناديده را "ريمي سام" ساخته "مردعنكبوتي" مثل فيلمها بعضي
اين از درواقع قضيه و يافتهاند را خود مخاطبان بسيارشان تبليغات مدد به فيلمها بسياري
در.رفتهاند فيلمها ديدن به رفته پرده روي آنچه از سردرآوردن محض خيليها كه است قرار
فروش دلار ميليون كه 406 فيلمي چون نيست "مردعنكبوتي" بودن بد معناي به حرف اين حال عين
آنهايي و فانتزي فيلمهاي كه است قرار اين از مسئله.باشد بدي فيلم نميتواند ميكند ،
هم ديگري چيز.بودهاند موفقتر شده بنا غيرواقعي خيالپردازيهاي مبناي بر فيلمشان كه
چند هر ميآيند حساب به دوم قسمت جورهايي يك كه است فيلمهايي است توجه جالب وسط اين كه
است "جادو سنگ و پاتر هري" ادامه عملا "اسرار تالار و پاتر هري".هستند مستقل احتمالا
ارباب".ميآيد حساب به "شبح تهديد" دنباله هم "همسانها حمله:ستارهاي جنگهاي" و
پيداست نامش از هم "سياهپوش 2 مردان" و است "حلقه ياران" دنباله هم "برج دو:حلقهها
.اول قسمت بر است دنبالهاي كه
مور مايكل باد زنده *
اما است ، ابهتي با آدم خود به خود سنگيناش قدمهاي و گنده هيكل آن با "مور مايكل"
را آدم حوصله يكجورهايي و ميدهد سر هرازگاهي كه روشنفكرانهاي اعتراضهاي و رفتارهايش
و بد همه "كن جشنواره در مور" پيش سال وقتي.است ساخته ابهتتري با آدم او از سرميبرد ،
او سر زير را دنيا بدبختيهاي همه و كرد "بوش جورج" نثار بود بلد كه را بيراههايي
كف حسابي برايش بودند تشنه "بوش" خون به كه هم خيليها و كردند تعجب خيليها دانست ،
كه بود گفته كن جشنواره در "مور".بكند كارها اين از هم باز كه كردند تشويقاش و زدند
بخواهند چه هر قدرت ابر عنوان به خودخواه آدمهاي كه است اين دنيا ملتهاي همه بدبختي
از آمريكا دولتمردان كه بود كرده اضافه "مور".كنند گوش كه هستند مجبور آنها و ميگويند
و نداشته ارزشي برايشان مردم كه بودهاند خودخواهي آدمهاي همه امروز تا اول روز همان
ميگويند كه را چيزي و دهد گوش را حرفشان تا باشد كسي كه بوده مهم برايشان اين فقط
اولش نمايش از كه "مور مايكل" ساخته "كلمباين براي بولينگ" مستند.كند قبول و دهد گوش
فيلم جشنواره بينالملل مسابقه بخش در هم امسال و كرد صدا كلي و تركيد بمب مثل دركن ،
كه اي.دي.آي.شد شناخته سينما تاريخ مستند بهترين عنوان به پيش مدتي دارد ، حضور فجر
خودش تاسيس سال بيستمين مناسبت به كه جلسهاي در باشد بينالمللي مستندسازان انجمن همان
و سينماست تاريخ مستند بهترين "كلمباين براي بولينگ" كه كرده اعلام رسما بود كرده برپا
در ميپردازد "كلمباين" مدرسه عام قتل به يكجورهايي كه "مور" فيلم.ندارد ردخور اصلا
به را اسلحه ميتوان اينكه و آمريكا متحده ايالات در اسلحه رواج درباره است نقدي واقع
طعنه سراسر كه درخشان و تلخ مستند اينزد آدمكشي و قتل به دست آن با و كرد تهيه آساني
نخواهند دسترس در اسلحهها ، اين نخواهد آمريكا دولت اگر كه ميكند اقرار تلخي به است ،
كه است خودخواهي آدمهاي همان خواستههاي از بخشي هم اين دارد عقيده "مور" اما بود ،
انجام حالي در "كلمباين براي بولينگ" انتخابميكشند يدك را آمريكايي مردان دولت عنوان
و دارد قرار ششم رتبه در "فلاهرتي رابرت" شاهكار "شمالي نانوك" فهرست آن در كه گرفته
.هفتم رديف در "رنه آلن" شاهكار "مه و شب"
|