شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۱
شماره ۲۹۸۶- Feb, 22, 2003
ايران
Front Page

فرصت طلايي
گفت وگو با مسئول پروژه آينده عراق
بوش ديدگاه مرا درباره مدت مرحله انتقالي در عراق سؤال كرد من پاسخ دادم كه اين دوره دو تا سه سال به طول خواهد انجاميد

001665.jpg
عكس: عباس كوثري

گروه ايران، هنگامه شهيدي: دكتر «كنعان مكيه» از معارضين شيعه عراقي متولد ۱۹۴۹ و مدير مركز مطالعات عراق در دانشگاه «هاروارد» آمريكا و استاد دانشگاه هاي «براندايس» و «ماساچوست» است. او در سال ۱۹۶۸ بغداد را ترك كرد و به شمال عراق رفت و از سال ۱۹۶۱ به اين سو همواره مورد خشم رژيم عراق بوده است. دكتر «مكيه» از سال ۱۹۹۱ پس از اقامت در برخي كشورهاي حاشيه خليج فارس در ايالات متحده آمريكا اقامت گزيد. پدر او بنيانگذار نخستين دانشگاه تشيع در شهر كوفه عراق بود كه رژيم بعث آن طرح را از ميان برد. دكتر «كنعان مكيه» شش كتاب درباره عراق به نگارش درآورده كه كتاب «جمهوري وحشت» او به زبان فارسي نيز ترجمه شده و نام مستعار قبلي او «سمير خليل» بر آن نقش بسته است. كتاب ديگر دكتر «مكيه» «خشونت و سكوت» نام دارد كه درباره انتفاضه مردم عراق است. مقصود او از سكوت در اين كتاب خاموشي فرهيختگان جهان عرب نسبت به خشونتي است كه در عراق وجود دارد؛ اين كتاب جنجال گسترده اي را در جهان عرب به وجود آورد. ديگر كتاب دكتر «كنعان» با عنوان «بناي يادبود» به زبان انگليسي ترجمه شده و موضوع آن درباره دگرگوني فرهنگي در عراق در دوران حكومت بعثي هاست. مقصود از «بناي يادبود» بنايي است كه «صدام حسين» در بغداد طراحي كرده و دو دست و دو شمشير در يك نقطه يكديگر را قطع مي كنند؛ اين بنا نشان دهنده فروپاشي فرهنگ در جامعه عراق بوده و براي دكتر «كنعان» از اهميت زيادي برخوردار است. «كنعان مكيه» اكنون از اعضاي مستقل در بين گروه هاي معارض عراقي است. او در حال حاضر در «واشنگتن» مستقر است و در محافل دانشگاهي و فرهنگي آمريكا شخصيتي شناخته شده است. «مكيه» معتقد به حكومت مدني در عراق و مسئول پروژه آينده عراق و تدوين برنامه اي براي اداره اين كشور پس از سقوط صدام است...
• آقاي دكتر «مكيه»! شما چندي پيش در «كاخ سفيد» با «بوش» ديداري داشتيد آيا اين ديدار به درخواست شخص شما صورت گرفت؟
خير؛ پيشنهاد ملاقات از سوي رئيس جمهوري آمريكا مطرح شد. . .
• پس به اين ترتيب شما با آمادگي كامل در اين ملاقات حضور پيدا كرديد. . .
نه اصلا آماده نبودم. روز قبل از اين ديدار «زلماي خليل زاد» تلفني با من تماس گرفت و از من خواست تا به «واشنگتن» سفر كنم.
• و به شما گفت كه با «بوش» ديدار خواهيد داشت. . .
نه او به من نگفت كه با چه شخصيتي ديدار مي كنم او فقط به من گفت كه در واشنگتن با چند تن از مقامات عاليرتبه آمريكايي ديدار خواهم كرد. با توجه به تعهدات دانشگاهي من در دانشگاه هاروارد به او گفتم كه آيا حضور من در واشنگتن ضرورت دارد؟ خليل زاد پاسخ داد كه حضور من ضرورت دارد.
• پس چگونه مطلع شديد كه با پرزيدنت «بوش» ديدار داريد؟
هنگامي كه به واشنگتن رسيدم به من اطلاع دادند تا چند ساعت ديگر با «بوش» ديدار خواهي كرد و به هر حال اين ديدار براي من ناگهاني و غير مترقبه بود. . .
• فكر مي كنم اين اولين ديدار «جورج دبليوبوش» با يك شخصيت معارض عراقي بود. اينطور نيست؟
درست است. . .
• پيش از ملاقات با «بوش» آيا با اشخاص ديگري هم ملاقات كرديد؟
بله، نود دقيقه با «ديك چني» معاون رئيس جمهور آمريكا گفت وگو كردم و پس از آن با «كوندوليزا رايس» مشاور امنيت ملي بوش و سه شخصيت عراقي ديدار كردم و به عقيده من اين ديدارها به ضرورت ملاقات با بوش انجاميد و پس از ديدار با «بوش» هم دوبار ديگر با خانم «رايس» ديدار داشتم. ...
• گفت وگوي شما و «بوش» چند دقيقه به طول انجاميد؟
يك ساعت و پانزده دقيقه. . .
• آيا در اين ديدار به غير از شما اشخاص ديگري هم حضور داشتند؟
بله؛ «ديك چني»، «كوندوليزا رايس»، «زلماي خليل زاد» و چند تن از اعضاي شوراي امنيت ملي آمريكا حضور داشتند كه نام آنها را نمي دانستم. . .
• صحبت هاي «بوش» درباره چه موضوعاتي بود؟
او از اهميت دموكراسي از ديدگاه خودش سخن گفت و اشاره كرد كه علاقه مند است عراق آينده يك كشور دموكراتيك باشد. بوش همچنين درباره پايه گذاري دموكراسي در عراق اشاره كرد و افزود كه ما ديكتاتور ديگري را جايگزين ديكتاتور نخواهيم كرد. او دقيقا اين جمله را به زبان آورد. . .
• از سخنان او بويي از جنگ نمي آمد؟
چرا. پرزيدنت بوش به گونه اي سخن مي گفت كه گويي گريزي از جنگ نيست و جنگ طي چند هفته آينده رخ خواهد داد...
• از نقش سازمان ملل متحد و مسائل ديگري كه در مطبوعات و رسانه ها مطرح است مطلبي عنوان نشد؟
خير؛ هيچ مطلبي. . .
• پس به غير از «جنگ» و ضرورت آن به چه مسائلي پرداختيد؟
آقاي «بوش» چند سؤال را با من طرح كرد. نخستين پرسش او آن بود كه واكنش مردم عراق در برابر ورود نيروهاي آمريكايي به خاك عراق چه خواهد بود؟
• شما چه پاسخي داديد؟
001690.jpg

[. . . ] سپس بوش سؤال كرد اگر بمباران ها شديد باشد چه؟ من به طور غير مستقيم به او گفتم نيازي نيست بمباران ها شديد باشد چون به عقيده من رژيم به سرعت دچار فروپاشي خواهد شد بخصوص كه روحيه ارتش عراق ديگر همانند سال ۱۹۹۱ نيست و حجم ارتش عراق اكنون يك سوم ارتش سال ۱۹۹۱ است و افزودم كه به اين علت ها دولت آمريكا بايد در انديشه راهكارهاي ديگري باشد و نه فقط بمباران هاي شديد كوركورانه كه آسيب هايي به مردم عراق وارد خواهد كرد. بوش به عنوان فرمانده نيروهاي مسلح آمريكا پاسخ داد كه ما بدترين احتمال ها را بايد پيش بيني كنيم و سپس از من پرسيد كه آيا اختلاف نظرهاي مذهبي و قومي در خاك عراق ممكن است به صورت كينه توزي ها گسترش يابد و به جنگ خانگي بيانجامد؟ من پاسخ دادم كه سركوب اقليت هاي قومي و گروه هاي مذهبي در عراق به علت سياست هاي سركوبگران خود رژيم است و مردم عراق در آن مقصر نيستند و رژيم بعث خود مسئول پيدايش و گسترش اختلافات مذهبي و قومي ميان مردم عراق است و در صورتي كه اين رژيم سرنگون شود صلح و صفا ميان مردم پس از گذشت مدت كوتاهي برقرار خواهد شد. بوش در ادامه ديدگاه مرا درباره مدت مرحله انتقالي در عراق سؤال كرد. من پاسخ دادم كه اين دوره دو تا سه سال به طول خواهد انجاميد.
• آيا اين سؤال بوش در حقيقت به علت مقايسه ورود سربازان آمريكايي به عراق با دوران پس از جنگ جهاني دوم در ژاپن و آلمان بود؟
بله. دقيقا.
• نظر او درخصوص مدت حضور نيروهاي آمريكايي در خاك عراق چه بود؟
او مي گفت مايل است دوران حضور نيروهاي آمريكايي در عراق بسيار كمتر از مدت زمان حضور آنان در ژاپن و آلمان باشد. پرزيدنت «بوش» سپس سؤال كرد كه چگونه مي توان نيروهاي دموكراتيك در عراق را ياري كرد و پس از سرنگوني رژيم كنوني يك نظام دموكراتيك در بغداد را روي كار آورد...
• پاسخ شما چه بود؟
من گفتم اين موضوع با پشتيباني از نيروهاي دموكراتيك و ياري آنها امكان پذير خواهد بود و بوش گفت به طور حتم؛ چون اين سياست و هدف آمريكاست. در اينجا من به او گفتم كه اين ديدگاه تمامي مقامات آمريكايي نيست و عده اي از مقامات دولت ايالات متحده از جمله وزارت امور خارجه آمريكا به رياست «كالين پاول» و نيز سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) مانع فعاليت هاي گروه هاي دموكراتيك عراقي شدند و پيش از اجلاس اخير معارضين در لندن برايمان دردسرهايي را به وجود آوردند. در اينجا بود كه پرزيدنت بوش به «زلماي خليل زاد» به عنوان رابط و مسئول معارضين عراقي روكرد و گفت آيا اين سخنان صحيح است يا خير؟ خليل زاد پاسخ داد كه در اين مسئوليت تازه كار است و اطلاعي در اين باره ندارد. پس از آن بوش همين سال را براي «كوندوليزا رايس» مطرح كرد. خانم رايس در حالي كه سرش را پايين انداخته بود پاسخي پيچيده و سربالا داد. بوش سپس همين سؤال را با «ديك چني» دوست قديمي خود مطرح كرد و چني پاسخ داد كه آقاي رئيس جمهور تمامي اعضاي دولت شما سياست شما را مطابق خواسته هايتان اجرا نكرده اند و اين پاسخ «چني» تأييدي بر سخنان من بود. . .
• پس درخصوص روند دموكراسي در عراق ميان خود مقامات آمريكايي هم اختلاف نظر وجود دارد. . .
بله؛ نيروهاي دموكراتيك عراق از جمله «كنگره ملي عراق» در حال حاضر از سوي دفتر معاونت رياست جمهوري و وزارت دفاع آمريكا پشتيباني و حمايت مي شوند در حالي كه وزارت خارجه آمريكا و سازمان سيا چنين پشتيباني را فراهم نمي كنند و چنين روندي براي غير آمريكاييان قابل درك و قبول نيست چون بسيار عجيب به نظر مي رسد. اين اختلاف ديدگاه مقامات و سازمان هاي دولتي آمريكا به ويژه وزارت خارجه روابط بسيار تنگاتنگي با دولت هاي عربي در منطقه و به خصوص عربستان سعودي دارد. ديدگاه وزارت خارجه آمريكا همواره به گونه اي است كه همسو با سياست هاي كشورهاي عربي است و آنان از فعاليت هاي ما به عنوان گروه هاي دموكراتيك عراقي ناراضي هستند. من و بوش سپس درباره آينده عراق به تبادل نظر پرداختيم و من در اين جا بر اهميت برقراري روابط و همكاري جدي ميان معارضين عراقي و دولت آمريكا براي سرنگون كردن رژيم كنوني عراق تاكيد كرده و اشاره كردم كه معارضين عراقي در اين زمينه نقش برجسته اي مي توانند بر عهده بگيرند. . .
• در گفت وگو با بوش آيا به پيشنهاد تعيين فرماندار نظامي آمريكايي براي عراق پس از صدام هم اشاره داشتيد؟
بله؛ من اين پيشنهاد را مورد انتقاد قرار دادم و خطاب به پرزيدنت بوش گفتم در صورتي كه آمريكا مايل است هر چه سريع تر خاك عراق را ترك كند بايد از هم اكنون با معارضين عراقي همكاري كند.

ديپلماسي ايراني
بهانه بد براي لغو سفر

فرشاد محمودي
مأموران تشريفات ايران، صبح زود زير هواي برفي تهران پرچم پاكستان را در پياده روهاي ميدان آزادي نصب كرده بودند و معاون اول رئيس جمهور هم آماده استقبال رسمي در كاخ سعدآباد بود كه خبر رسيد نخست وزير پاكستان سفر خود را به تعويق انداخته است. خبر را زودتر از مقامات تشريفات ايران، رسانه هاي پاكستان منتشر كرده بودند چنان كه روزنامه «دان» پاكستان در شماره عصر روز ۲۵ بهمن خود خبر داده بود كه به علت در پيش بودن انتخابات مجلس سناي پاكستان اين سفر ۳ روزه به تعويق افتاده است. برخي ديگر از منابع پاكستاني هم فراخوان امير قطر جهت برگزاري اجلاس فوق العاده سازمان كنفرانس اسلامي براي اتخاذ موضع واحد در قبال بحران عراق را علت لغو سفر «ميرظفرالله خان جمالي» نخست وزير پاكستان دانستند. محمد خاتمي ۲ ماه پيش در سفر به اسلام آباد، جمالي را براي ديدار از تهران دعوت كرده بود. هرچند كه رسانه هاي پاكستان انتخابات مجلس سنا را علت تعويق سفر جمالي اعلام كردند اما انجام اين انتخابات كه زمان آن از مدت ها پيش معلوم بود، بهانه خوبي براي لغو سفر نبود. جمالي كه از ۳ ماه پيش رياست دولت پاكستان را به عهده گرفته است، از كويت، بحرين، قطر و امارات ديدار كرده است و محور همه آن ديدارها يافتن راه حل سياسي براي بحران عراق بوده است. از ۳ ماه پيش كه دولت جديد پاكستان روي كار آمد روابط نه چندان دوستانه تهران و اسلام آباد تحول جديدي را آغاز كرده است چنانكه چند روز پس از آغاز به كار جمالي، خاتمي ۳ روز ميهمان وي و ژنرال مشرف شد. ميرظفرالله خان جمالي كه از اعضاي حزب مسلم ليگ شاخه قائد اعظم است را مي توان اولين نخست وزير غيرنظامي پاكستان در قرن جديد ناميد كه هدايت ۲۵ عضو كابينه را برعهده دارد. او اكنون در شرايطي قدرت را در دست دارد و حكومت غيرنظامي را به پاكستان باز گردانده كه وظيفه حفظ موازنه ميان نيروهاي مسلح و گروه هاي مخالف كه خواستار برقراري مردم سالاري بدون كنترل نظاميان اند بسيار دشوار است. او قول داد كه از سياست مبارزه با تروريسم حمايت كند كه اين موضع مي تواند از فشار آمريكا به اين متحد سابق اش بكاهد. ژنرال پرويز مشرف هم كه در ماه هاي اخير مكرر از خاتمي خواسته تا در حل مسئله كشمير ميانجيگري كند، مخفي نمي كند كه فشار دولت آمريكا بر سياست هاي كشورش اثر گذاشته است. مشرف چند هفته پيش از لغو سفر جمالي به تهران خطاب به مردم كشورش گفته بود كه ممكن است پس از عراق هدف بعدي آمريكا، پاكستان باشد. ما بايد سياست خودمان را كامل كنيم و از اين خطر بگريزيم چرا كه در زمان جنگ هيچ كس به كمك ما نخواهد آمد حتي جهان اسلام. راست است كه در پس كلمات مشرف، حجم عظيمي از تبليغات نهفته تا رويه ژنرال براي پشتيباني بي چون و چرا از سياست هاي جنگي كاخ سفيد كه مورد اعتراض مردم پاكستان است موجه جلوه كند. مشرف نگران است كه در صورت موضع گيري به دنبال حمله به عراق عضو تازه محور شرارت قرار بگيرد. اين چنين است كه جمالي پشت سر ژنرال محتاطانه عمل مي كند. واحدهاي ارتش آمريكا در پاكستان همانند سابق مشغول فعاليتند و واشنگتن براي حمله احتمالي به عراق روي آنها حساب مي كند. ژنرال تومي، كه از او به عنوان فرمانده احتمالي جنگ عليه عراق ياد مي كنند چندي پيش راهي اسلام آباد شد تا آمريكايي ها متحد متزلزل خود را دست كم وادار به سكوت كنند. نخست وزير پاكستان اما نقش موازنه را هنگامي بازي مي كند كه پاكستان را همراه كشورهاي منطقه مخالف با جنگ نشان مي دهد. آمريكا تا چند هفته پيش هم كه پاكستان عضو غيردائم شوراي امنيت سازمان ملل بود بيشتر روي رأي ممتنع اسلام آباد حساب مي كرد. برخي از ناظران اين رفتار پاكستان را پاسخي به دولت آمريكا تحليل مي كنند كه به تازگي اتباع پاكستاني را براي ورود به خاك آمريكا جهت جلوگيري از اعمال تروريستي انگشت نگاري مي كند. هم ژنرال و هم ظفرالله خان اين عمل آمريكايي ها را اهانتي شديد به دولت پاكستان خواندند كه در حمله نظامي عليه طالبان با وجود مخالفت مردم كشورش فعالانه پشتيباني كرده بود. درست در همين جاست كه تهران و اسلام آباد وضعي شبيه به هم مي يابند چنانكه با ادامه انگشت نگاري از ايراني ها در آمريكا، دولت ايران ضمن اعتراض اعلام كرد كه از آمريكايي ها نيز در مرزهاي ايران انگشت نگاري مي كند. البته عمق روابط ايران و پاكستان به وضعيت مشابه اين دو در موضع گيري دولت ها در قبال بحران عراق و بي حاصلي همراه شدن با جنگ آمريكا عليه طالبان بود خلاصه نمي شود. دو كشور قراردادهاي تجاري گسترده اي با هم به امضا رساندند و ايران اميدوار است تا با موافقت دهلي نو، خط لوله گاز ايران هر چه سريع تر از طريق پاكستان به هند برسد. از اين گذشته پاكستاني ها در ارتباط تهران و واشنگتن نيز نقش واسطه بازي كردند چنانكه محمد هاشمي اخيرا در گفت وگو با خبرگزاري ايسنا خبر داده كه آن ها به صورت مكتوب براي ايران پيام مي فرستادند و ايران نيز از راه سفارت پاكستان به آنها جواب مي داد. اينك سفر ميرظفرالله خان جمالي نخست وزير پاكستان به بهانه ناموجهي براي مدت نامعلومي به تعويق افتاده است. اينكه اين سفر به چه ميزان مي توانست در همگرايي كشورهاي منطقه و تهران و اسلام آباد در قبال بحران عراق تأثير داشته باشد با توجه به موضع متزلزل اسلام آباد در مقابل آمريكا تحليلي است كه نمي توان نتيجه مشخصي از آن گرفت چرا كه به نظر مي رسد اين دولت زير فشار آمريكا سرانجام عنان اختيار را به دست ژنرال مي سپارد و چندان اختياري از خود ندارد، تكليف ژنرال هم در برخورد با واشنگتن پيداست همان گونه كه در قبال حمله به افغانستان در ساعات نزديك به آغاز جنگ معلوم شد و عليرغم شعارهاي ضدآمريكايي مشرف، پاكستان سربازان آمريكايي را پذيرايي كرد. شايد لغو سفر نخست وزير ناشي از همين روحيه محافظه كاري مقامات پاكستاني است چرا كه هيچ مورد ديگري تا اين حد نمي توانست بر رفتار حكومت نظامي و دولت غيرنظامي پاكستان با ايران اثر بگذارد چنانكه مرگ هفت پاكستاني در مرزهاي ايران چنين نكرد. به تازگي خبر رسيده كه مرزبانان ايران ۳۶ نفر پاكستاني را كه قصد ورود غيرقانوني به ايران داشتند به صورت گروهي دستگير كرده اند و هفت پاكستاني به ضرب گلوله كشته شده اند. روزنامه هاي پاكستاني هم تأييد كردند كه طي دو ماه گذشته تعداد زيادي از پاكستاني هاي جوياي كار از راه ايران به دوبي رفته اند. ظفرالله خان جمالي قبل از لغو سفرش به تهران در پي فرستادن هيأتي به منظور تحقيق درباره كشته شدن اين هفت پاكستاني برآمده بود. با وضع به وجود آمده بايد منتظر بود و ديد كه آيا پرچم پاكستان باز هم در پياده روهاي ميدان آزادي نصب خواهد شد و نخست وزير به تهران خواهد آمد تا از سردي روابط اسلام آباد و تهران كه به مدد سفر سه روزه خاتمي گرمتر شده بود باز هم گرمي خواهد گرفت؟

حاشيه ايران

• خاتمي و اميد دانشجويان ايران
روزنامه آلماني دي ولت «Die Welt» در مقاله اي نوشت ۳ سال تمام طول كشيد تا دانشجويان ايران از ضربه سال ۱۹۹۹ و انشعابات حاصله از آن، در جنبش دانشجويي بهبود يافتند. نخستين نشانه احياي قدرت دانشجوها، اعتراضات ۴ هفته اي در ماه نوامبر گذشته بود، كه در پي اعلام حكم اعدام براي استاد دانشگاه هاشم آقاجري آغاز شد. صدور حكم اعدام آقاجري اعتراضات گسترده اي را به دنبال داشت كه، همچنين عليه كندي روند اصلاحات جهت گرفت. اينكه ديوان عالي جمهوري اسلامي ايران حكم صادره در مورد آقاجري را اينك لغو كرده است، حداقل بخشي از پيروزي جنبش دانشجويي محسوب مي گردد، اما اين براي دانشجويان كافي نيست. محمد خاتمي در نخستين دوره ۴ ساله رياست جمهوري خود اغلب به اين اشاره كرد كه او از آزادي عمل برخوردار نيست، با وجود اين بسياري از دانشجويان بار ديگر او را انتخاب كردند. آنها اميدوار بودند كه خاتمي از نتايج انتخابات قدرت گرفته و در خور آن عمل كند. اما واقعيت به گونه ديگري بود. پرزيدنت خاتمي اين بار كابينه ضعيف تري را گرد آورد.
اين روزنامه آلماني ادامه مي دهد كه دانشجوهاي اصلاح طلب ايران اكنون كاملا مصمم اند، به اهداف خود دست يابند. اين اهداف عبارتند از آزادي عقيده، آزادي گفتار و يك جامعه مدني. در حال حاضر پرزيدنت خاتمي و اصلاح طلبان، اميد خود را به دو طرح قانوني بسته اند.

• فرار صدام از راه ايران
سايت بازتاب خبر داده كه در مذاكرات ناجي صبري وزير خارجه عراق با خرازي، طرف عراقي خواسته هايي را به طور محرمانه با خرازي مطرح كرده كه يكي از اين خواسته ها مربوط به اجازه عبور هواپيماي صدام از آسمان ايران بوده است. عراق از ايران خواسته است، در صورت وقوع حمله آمريكا به عراق و شكست آن، به صدام اجازه داده شده تا با استفاده از فضاي ايران، به روسيه پناهنده شود. شنيده ها حاكي از آن است كه خرازي، پاسخ به اين خواسته را موكول به نظرخواهي از ديگر مقامات جمهوري اسلامي كرده است.

• اخراج افراد مظنون به ارتباط با القاعده
راديو دولتي آمريكا در تحليلي از گفت وگوي وزير امور خارجه ايران با خبرنگاران اعلام كرد كه ايران مي گويد بيش از پانصد رخنه گر مظنون به ارتباط با شبكه تروريستي القاعده را توقيف و اخراج كرده است. كمال خرازي وزير امور خارجه ايران در تهران به خبرنگاران گفت اين سياست ايران است كه افراد مظنون به ارتباط با القاعده را به كشورهاي متبوعشان اخراج كند. معلوم نيست اخراج اين پانصد نفر در چه مدتي انجام گرفته است. آقاي خرازي گفت دولت متبوع او در مورد گزارش هاي حاكي از بودن پسر بن لادن در ايران، اطلاعي ندارد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   علم  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |