دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۱ - شماره ۳۰۰۲- March, 10, 2003
زاويه اي ديگر از انتخابات شوراها
انتخابات اصلاح طلبانه
محافظه كاران براي نخستين بار در يك انتخابات كاملا آزاد و برابر و با به دست آوردن آراي سنتي خود بخشي از قدرت را از آن خود كردند
در دومين دوره انتخابات شوراها هيچ كس اعم از مردم محافظه كاران و اصلاح طلبان پيروز ميدان انتخابات نبودند تنها برگزاركنندگان توانستند انتخابات را به سلامت برگزار كنند
زهرا ابراهيمي
دومين دوره انتخابات شوراها با نتيجه شگفت انگيز آن براي مردم و فعالان سياسي پايان يافت. انتخابات شوراها تنها انتخاباتي است كه شوراي نگهبان هيچ نقشي در آن ندارد و نمايندگان مجلس، اعضاي هيات هاي مركزي و عالي استان ها و شهرستان ها آن را تشكيل مي دهند.
003925.jpg

قانون شوراها اعضاي هيات مركزي نظارت بر انتخابات را مركب از سه نماينده عضو كميسيون «امنيت ملي و سياست خارجي» و دو نماينده از كميسيون «اصل ۹۰» پيش بيني كرده است. مجلس ششم كه براي نخستين بار كار نظارت بر انتخابات شوراها را بر عهده گرفت بر خلاف مجلس پنجم جوان ترين اعضاي خود را به اين هيات فرستاد. علي تاجرنيا كه به عنوان جوان ترين نماينده مجلس ششم در هيات رئيسه سني ابتداي تشكيل مجلس حضور يافت به عنوان رئيس هيات برگزيده شد. وي دندانپزشك، نماينده مشهد و از اعضاي شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت است.
پس از وي حسن يوسفيان متولد ۱۳۴۶ كه دو سال از تاجرنيا بزرگ تر است، پزشك عمومي و نماينده شيراز، عضو دفتر تحكيم وحدت، دبيري هيات را بر عهده گرفت. جعفر گلباز حقوقدان، متولد ،۱۳۳۶ نماينده طالقان و ساوجبلاغ كه در دوره پنجم نيز در مجلس حضور داشت، از كميسيون امنيت ملي به عضويت هيات مركزي نظارت درآمدند. از كميسيون اصل ۹۰ نيز داوود حسن زادگان نماينده رودسر، متولد ،۱۳۳۹ فوق ليسانس حقوق، نايب رئيس اين هيات شد، منصور ميرزا كوچكي نماينده بروجن، متولد ۱۳۴۳ و پزشك عمومي هم از اين كميسيون به هيات مركزي نظارت راه يافت. از همان ابتدا جوان بودن تاجرنيا به عنوان رئيس هيات مشكلاتي را به وجود آورد. بسياري از نمايندگان از جمله اعضاي مسن تر هيات مركزي احساس مي كردند كه فرمانبري از يك جوان براي آنها مشكل است ضمن اينكه ممكن است جوان هاي پرشور دفتر تحكيم وحدتي نتوانند در مقابل فشارهاي پيدا و پنهاني كه به آنها وارد خواهد شد مقاومت كنند. منصور ميرزا كوچكي نخستين فرد معترض به تركيب هيات مركزي بود كه در نهايت از سمت خود استعفا كرد. او استعفاي خود را تقديم مهدي كروبي رئيس مجلس كرد زيرا از نظر او كسي كه احكام عضويت آنها در هيات مركزي را صادر مي كند رئيس هيات هم محسوب مي شود. ضمن اينكه جواني تاجرنيا هم مزيد بر علت شده بود در زماني كه وي استعفا داد اين شايعات قوت گرفت كه بهزاد نبوي براي حضور يك نفر از جناح اقليت در هيات مركزي نظارت پيشنهاد استعفا را داده و ميرزا كوچكي نيز آن راپذيرفته است اما ميرزاكوچكي به شدت اين شايعه را رد مي كرد. به نظر منصور ميرزا كوچكي حضور محسن آرمين و محمد گرزين از كميسيون امنيت ملي، در هيات مركزي به انسجام و قوت اين هيات بيشتر كمك مي كرد تا جوان هايي مانند يوسفيان و تاجرنيا. پس از استعفاي نماينده بروجن، كميسيون اصل ،۹۰ محمد حاجي موحد نماينده جناح اقليت را به هيات مركزي فرستاد و بر شايعات مربوط به استعفاي ميرزاكوچكي صحه گذاشت. موحد متولد ۱۳۳۱ و درس خوانده حوزه هاي علميه است. هيات مركزي نظارت براي تعيين اعضاي هيات هاي عالي استان ها، ديگر فراموش نكرد كه حتي براي هر هيات، يكي از اعضاي فراكسيون اقليت را انتخاب كند تا شائبه جناحي عمل كردن به وجود نيايد. كار اصلي هيات از روزي آغاز شد كه كانديداها براي شركت در انتخابات شوراها ثبت نام كردند. در ميان كانديداها، كساني حضور داشتند كه مشخص بود كار هيات در بررسي صلاحيت آنها با چالش جدي مواجه خواهد شد. اين كانديداها اعضاي ملي مذهبي ها بودند. اصلاح طلبان كه طي شش سال حضورشان در قدرت همواره بر حضور همه نيروهاي سياسي در صحنه تصميم گيري ها تاكيد داشتند، با امتحان بزرگي روبه رو شدند. از همان ابتدا مشخص بود كه مجلس قصد رد صلاحيت هيج كانديدايي را ندارد مگر اينكه مدارك قانوني عليه وي وجود داشته باشد. آنها عزم خود را جزم كرده بودند كه رد نظريه نظارت استصوابي را در عمل به اثبات برسانند. از ميان پنج عضو هيات مركزي نظارت بر انتخابات شوراها موضع تاجرنيا و يوسفيان در همراهي با اين استراتژي قاطع بود. جعفر گلباز ترديد داشت، در مورد حسن زادگان هنوز مشخص نبود او چه موضعي مي گيرد.
بيشترين بحث ها و داد و فريادها و ترك جلسات در زماني رخ داد كه اسامي كانديداهاي نهضت آزادي و ملي مذهبي ها به هيات مركزي نظارت رسيد. اين هيات به عنوان مرجع نهايي تاييد صلاحيت ها تصميم گرفته بود كه هيچ كانديدايي را كه در مراحل پيشين (هيات هاي اجرايي، نظارت شهرستان، نظارت استان) تاييد صلاحيت شده اند رد نكند و فقط در مورد رد صلاحيت شدگان تصميم بگيرد. كانديداهاي مذكور در سه مرحله پيشين تاييد شده بودند. روزهاي آخر بررسي صلاحيت ها به اين كانديداها اختصاص داشت و از همين روز موضع گيري اعضاي هيات مركزي مشخص تر شد، تاجرنيا و يوسفيان بر تاييد صلاحيت اين افراد تاكيد مي كردند، موحد و حسن زادگان خواستار رد صلاحيت آنها با استناد به نامه امام در مورد نهضت آزادي بودند، گلباز هنوز مردد بود. حسن زادگان بعدا گفت كه ملي مذهبي ها مسئله اي نداشتند، آنها يك جريان فكري بودند، لذا تاييدشان كرديم.
حسن زادگان براي رد اعضاي نهضت آزادي كه حسب اعلام دادگاه غيرقانوني بودند، به اصلي از قانون اساسي اشاره مي كرد كه براساس آن نامه امام بايد به عنوان قانون پذيرفته مي شد. در جبهه مقابل، استدلال مي شد كه حضرت امام در سال ۶۸ صراحتا گفتند كه: «كارها از اين به بعد بايد به روال قانوني باشد، ضمن اينكه در ۱۳ سال گذشته با وجود نامه حضرت امام از سوي دادگاهي حكم غيرقانوني بودن نهضت آزادي صادر نشده است و در هيچ دادگاهي اعضا و سران آن محاكمه نشده اند. چهار مرجع قانوني (وزارت اطلاعات، قوه قضاييه، نيروي انتظامي و ثبت اسناد) هم وجود دارند كه در مورد صلاحيت كانديداها مي توان از آنها نظرخواهي كرد.»
مذاكرات از بيرون با اعضاي هيات مركزي نظارت شروع شد، با هر كدام از اعضا به تناسب مواضع و افكارشان صحبت مي شد تا كانديداهاي نهضت آزادي مجوز حضور در انتخابات را نگيرند. با يوسفيان و تاجرنيا از در استدلال درآمدند. نهضت آزادي بيش از آنكه رقيب محافظه كاران باشد رقيب اصلاح طلبان بود و كساني كه از ابتداي انقلاب عاقلانه ترين فرمول سياست را حذف رقيب دانسته و به آن عمل مي كردند همين نسخه را براي ديگران نيز مي پيچيدند. راي هيات در جلسات بررسي صلاحيت اعضاي نهضت آزادي به شدت شكننده بود، حسن زادگان و موحد قاطعانه خواستار رد صلاحيت بودند، تصميم گيري گلباز سرنوشت ساز بود. بزرگان اصلاح طلبان با وي بسيار صحبت كردند. وقتي نظر گلباز به دو نفر موافق ديگر اضافه شد تلاش براي گرفتن نظر وزارت اطلاعات قوت گرفت. اين وزارتخانه در استعلامي كه از سوي يكي از اعضاي هيات در مورد كانديداهاي نهضت آزادي صورت گرفت پاسخ داد كه اين عده عضو «گروهك غيرقانوني نهضت آزادي» هستند. اين نامه وزارت اطلاعات براي سه عضو ديگر قابل پذيرش نبود، آنها استدلال كردند كه وزارت اطلاعات مرجع صدور حكم غيرقانوني بودن احزاب نيست بلكه كميسيون ماده ۱۰ مستقر در وزارت كشور و دادگاه صالحه بايد آن را اعلام كنند، اعضاي هيات مركزي كه مخالف رد صلاحيت كانديداهاي نهضت آزادي با استناد به اين نامه وزارت اطلاعات بودند به نماينده اين وزارتخانه گفتند كه ما اينها را رد مي كنيم.
عده اي به اين اميد بودند كه اصلاح طلبان براي حفظ تاج زاده، بر سر نهضت آزادي كوتاه بيايد. اما آنها زود پي بردند كه اين كار هم شدني نيست. وزارت كشور به فرمانداري تهران و هيات هاي اجرايي در تمامي اين مراحل از سه عضو هيات نظارت پشتيباني مي كردند. اصلاح طلبان حاضر نبودند كوتاه بيايند، اكثريت اعضاي هيات بر اين باور بودند كه كسان ديگري با ابراهيم يزدي ملاقات پنهان مي كنند ولي مي خواهند هزينه رد صلاحيت آنها را اصلاح طلبان بپردازند.
003930.jpg

بلافاصله نامه اي از سوي اعضاي ديگر به دادگاه انقلاب نوشته شد تا آنها در مورد غيرقانوني بودن نهضت آزادي نظر دهند آنها هم در نامه خود به جملات نامه حضرت امام اشاره كرده و شماره پرونده حكم انحلال نهضت آزادي را اعلام كردند، اما هيات آن را نپذيرفت. آنها مي گفتند اين حكم يك دادگاه بدوي بوده و دادگاه نهايي آن را تاييد نكرده بود.
بالاخره حسن زادگان و موحد عزم استعفا كردند، ظاهرا موحد در جلسات بررسي صلاحيت ها با ديد باز و تساهل و تسامحي بيش از ساير اعضا راجع به صلاحيت كانديداها نظر مي داد. او فقط راجع به نهضت آزادي مسئله داشت اين دو نفر چون همزمان استعفا كرده و هيات نظارت را از رسميت قانوني چهار نفر انداخته بودند، استعفاي خود را به كروبي دادند، زيرا علي تاجرنياي جوان نمي توانست مرجع دريافت استعفاي آنها باشد. ناگفته نماند كه قانون در مورد نحوه و مرجع قبول استعفاي اعضاي هيات هاي نظارت ساكت است. ولي ظاهرا كروبي استدلال حسن زادگان را قانوني تشخيص داد و در جلسه علني از تاجرنيا خواست كه از موضع يك عضو هيات به ادعاهاي حسن زادگان در مورد عملكرد آن پاسخ دهد ولي تاجرنيا توضيحات خود را از موضع رياست هيات بيان كرد و گفت: استعفاي كسي را دريافت نكرده است. زيرا معمول است كه استعفاها به رئيس هيات داده شود. چيزي به زمان انتخابات باقي نمانده بود، ديگر جلسه اي در هيات مركزي تشكيل نشد، تشكيل نشدن جلسات بعد از آخرين جلسه اي بود كه با راي ۳ به ۲ كانديداهاي نهضت آزادي تاييد شده و نام آنها براي درج در ليست كانديداها به وزارت كشور رفته بود.
حسن زادگان و موحد با اين اميد كه مجلس تجديد نظر مي كند استعفا دادند و پيش بيني نمي كردند كه استعفاي آنها پذيرفته شود، كروبي گفت كه بهزاد نبوي به او سفارش كرده كه استعفاها را نپذيرد تا رايزني انجام و نظر آقايان جلب شود، كروبي ادامه دادكه قرار نبود مسئله استعفا علني شود ولي حسن زادگان آن را علني كرد و بارها به دفتر او آمد كه چرا استعفا را نپذيرفته است، كروبي ادامه داد كه رايزني ها هم فايده اي نداشت. انتخابات در پيش بود و نمي توانستند آن را متوقف كنند، لذا اعضاي هيات رئيسه بدون تشكيل جلسه و از طريق تماس تلفني، استعفاي دو نفر مذكور را پذيرفتند و انتخاب دو نفر افراد جديد را در دستور كار مجلس قرار دادند. نقش بهزاد نبوي در تمامي اين مراحل تعيين كننده تر از كروبي بود.
در جلسه اي كه قرار بود دو تن از اعضاي كميسيون اصل ۹۰ به جاي حسن زادگان و موحد انتخاب شوند موسي قرباني تذكر آيين نامه اي داد و تغيير دستور جلسه مجلس را غيرقانوني خواند. كروبي توضيحات لازم را ارائه كرد و گفت كه قبلا هم تغيير دستور سابقه داشته و انجام شده است. او تذكر قرباني را نپذيرفت و دستور داد تا كانديداها معرفي شوند. از گوشه و كنار مجلس صداها بلند شد. دكتر شيخ، تابش، محمد دادفر و. . . ولي قبلا در كميسيون اصل ۹۰ تصميم گرفته شده بود كه محمد دادفر و جميله كديور كانديدا شوند ولي ظاهرا جميله كديور كه در هيات نظارت استان تهران عضويت داشت منصرف و به جاي او دكتر شيخ پيشنهاد شد، تابش هم اعلام كرد كه كانديدا نيست. رضا عبداللهي كه ديد كار در حال انجام شدن است تقاضاي تذكر كرد، او همان حرف هاي قرباني را به صورت مشروح تر بيان كرد و گفت كه معلوم نيست چرا دو نفر اعضاي هيات مركزي استعفا كردند و آيا موانع بر طرف شده است ياخير؟ او حتي پيشنهاد كرد كه بهتر است انتخابات شوراها به تعويق افتد ولي كارها به روال قانوني انجام شود. كروبي تذكر او را هم قبول نكرد، انتخابات انجام شد و دكتر شيخ با ۱۴۶ راي و دادفر با ۱۲۴ راي انتخاب شدند، پيش از راي گيري رضا عبداللهي به تنهايي از جلسه بيرون رفت، هر چند كه در زمان رايزني او رضا خاتمي خود را به جلوي در مجلس رساند تا از آبستراكسيون احتمالي جلوگيري كند ولي اتفاقي نيفتاد.
رضا عبداللهي در جلسه بعد مجلس به بررسي فوري طرح همه پرسي راي داد. وقتي دادفر و شيخ وارد هيات مركزي نظارت شدند گلباز به جاي حسن زادگان نايب رئيس شد و دادفر مسئوليت امور مالي هيات را بر عهده گرفت. در زمان حضور اعضاي جديد كار اوليه هيات به پايان رسيده بود و آنها بايد منتظر انجام انتخابات و اعلام نظر نهايي در مورد صحت و سقم آن مي شدند. با ورود اين دو نفر به ويژه دادفر كه همگامي كاملي با تاجرنيا و يوسفيان داشت، آن دو نفر نفسي به راحتي كشيده و همه منتظر نتايج آرا نشستند. اعضاي هيات مركزي نظارت مي دانستند كه اگر اعضاي نهضت آزادي به شوراها راه يابند دور جديد طرح مسائلي بر آنها آغاز مي شود. جوانان مجلس ششم در استرس برنامه هاي آينده بودند ولي كاهش حضور مردم در پاي صندوق هاي راي در تهران و شهرهاي بزرگ سرنوشت را به گونه ديگري رقم زد. اگر چه اصلاح طلبان، شوراهاي شهر را به ويژه در شهرهاي بزرگ و مهم ترين آن تهران، واگذار و شكست ديگري را تجربه كردند، ولي تاجرنيا و يوسفيان و گلباز به رغم خويش پيروز ميدان انتخابات بودند. آنها از يك طرف تلاش خود را براي برگزاري آزادترين انتخابات بدون نظارت استصوابي به كار بستند و از سوي ديگر با انتخاب كانديداهاي جناح راست از سوي مردمي كه در انتخابات شركت كردند، فشارهاي بعدي از روي آنها برداشته شد.
محافظه كاران براي نخستين بار در يك انتخابات كاملا آزاد و برابر و با به دست آوردن آراي سنتي خود، بخشي از قدرت را از آن خود كردند. آنها قطعا از هيات نظارتي كه زمينه حضور پرقدرت ترين احزاب و گروه ها و افراد را فراهم كرد ولي آنان نتوانستند در اين ميدان با بسيج مردم، رقيب را كنار بزنند، قدردان خواهند بود. از فرداي اعلام رسمي اسامي منتخبين شوراها به ويژه شوراي شهر - تهران - كه آينه تحولات كشور محسوب مي شود، تحليل ها و گمانه زني ها در مورد نتايج دور از انتظار آن آغاز شد.
عده اي كار هيات مركزي نظارت را الگويي براي شوراي نگهبان دانستند كه بدون اعمال نظارت استصوابي و در يك فرآيند دموكراتيك مي تواند، سرنوشتي را رقم زند كه در آن نه تنها پايه هاي نظام سست نمي شود بلكه قوت بيشتري نيز مي گيرد. رضا خاتمي در تشريح اين موضوع گفت كه اگر تاكنون در انتخابات پيشين به مشاركت گسترده مردم باليده مي شد، در اين دور كه مشاركت مردمي گسترده نبود به آزاد بودن انتخابات بايد افتخار شود زيرا حضور همه گروه ها در آن نشان داد كه ظرفيت لازم براي همزيستي همه جناح هاي سياسي در كنار يكديگر وجود دارد.
اگر چه پيام عدم حضور مردم در پاي صندوق هاي راي نااميدي از همه جناح هاي سياسي و پيشرفت اصلاحات بود ولي در نقطه اوج نااميدي، اصلاحات يكي از موانع بزرگ بر سر راه حضور همه نيروها در صحنه قدرت را از پيش پاي برداشت و از اين نظر جا دارد كه با نااميدي مردم و عدم استقبال آنها از انتخابات آزاد نگران بود.
اگر چه بعيد است جناح پيروز شوراي شهر تهران، حكمت راي ۲۰۰ هزار نفره خود را در ميان چهار ميليون و ۶۰۰ هزار واجد شرايط حضور در انتخابات تهران، همانند حماسه دوم خرداد بشناسند ولي اصلاح طلبان رسما با پذيرش شكست خود اعلام كرده اند كه راهي جز اصلاح امور و حل مشكلات از طريق صندوق هاي راي نمي شناسند. آنها اگر چه عدم حضور مردم در پاي صندوق هاي راي را به نوعي خروج تعبير كرده و معتقدند شعار را آنها داده اند ولي مردم به آن عمل كرده اند، مي گويند: اگر اصلاح طلبان شعار خروج از حاكميت دادند به معناي بي تفاوتي و كنار نشستن و خود را به قضا و قدر سپردن نبود بلكه آنها قصد داشتند مناصب حكومتي را ترك كرده ولي به تلاش خود براي تداوم اصلاحات ادامه دهند. در دومين دوره انتخابات شوراها، هيچ كس اعم از مردم، محافظه كاران و اصلاح طلبان پيروز ميدان انتخابات نبودند. تنها برگزاركنندگان انتخابات توانستند انتخابات آن را به سلامت برگزار كنند.

احزاب نگفتند
منصور نظريان
انتخابات شوراها خصوصا در شهرهاي بزرگ با استقبال مواجه نشد. غير از تجزيه و تحليل هايي كه در روزنامه ها صورت پذيرفته به نظر مي رسد نكات زير نيز بي تاثير نبوده است:
در روستاها و شهرهاي كوچك افراد همديگر را شناخته و با شناخت مي توانند به كانديداي مورد نظر خود راي دهند اما در شهرهاي بزرگ افراد همديگر را نمي شناسند بنابراين، جهت پر كردن اين خلا احزاب و گروه ها تشكيل مي شوند.
احزاب برنامه هاي مكتوب و عملي خود را با اعداد و ارقام ارائه و كانديداهاي خود را جهت رسيدن به برنامه ارائه شده معرفي مي نمايند. مردم وقتي به كانديداهاي احزاب راي مي دهند يعني به برنامه آنها راي داده اند و كانديداها نيز بايد در جهت پياده شدن برنامه حزب حركت نمايند. نه اينكه راي مردم را گرفته و سليقه اي عمل كنند. در آخر دوره نمايندگي ارقام به دست آمده با برنامه ارائه شده مقايسه و توان و راستگويي حزب معلوم مي شود.
در انتخابات رياست جمهوري ممكن است دادن چند عدد مثل درصد كاهش تورم يا درصد افزايش اشتغال و يا افزايش درآمد ملي كافي باشد. ولي در برنامه حزب جهت اداره شهر بايد برنامه مفصل با اعداد و ارقام و تهيه بودجه بندي به مردم ارائه شود تا مردم بدانند بودجه شهرداري چگونه تامين و هزينه خواهد شد. هيچكدام از گروه ها اين كار را انجام ندادند. حتي گروه ها و افرادي كه سابقه اداره شهر را داشته و از كم و كيف بودجه شهرداري اطلاع داشتند.
بعضي گروه ها شعارهاي كلي انتخاب كردند ولي نگفتند چگونه و با چه بودجه اي مي خواهند شعارهاي خود را عملي سازند، مردم بايد خيلي ساده باشند كه فكر كنند مافياي زمين كه از قبل از انقلاب در تهران وجود داشته و توسط افراد پولدار و توانمند اداره مي شود و در شهرداري هاي مناطق مهم ريشه دوانيده است را مي توان در مدت كوتاهي از بين برد.
گروه ها حتي درباره مهمترين مسئله تهران در چند ماه اخير كه همانا مسئله تراكم بود اظهارنظر نكردند و نگفتند اگر برنده بشوند تراكم خواهند فروخت يا نه؟ و اگر نفروشند بودجه شهرداري را چگونه تامين خواهند كرد؟ همانطور كه همه اطلاع دارند مشكل تراكم در چند ماه اخير باعث گراني مسكن شده و مسئله مسكن در تهران مهمترين دغدغه مردم است.
خيلي ها مي گفتند شناختي در مورد كانديداها نداريم تا راي بدهيم. به نظر مي رسد دموكراسي و انتخابات را مثل خيلي از چيزهايي كه از كشورهاي پيشرفته تقليد كرده ايم، به صورت ناقص اجرا مي كنيم.

ديپلماسي ايراني
چرا صد و پنجاه كيلومتر
قاسم طولاني
شواهد و قرائن جملگي از اين حكايت دارد، كه روزگار صدام حسين به سر آمده است. حتي اگر صدام همه موشك هاي صمودش را نابود كند و حتي اگر به سربازانش دستور دهد كلاشينكف هايشان را هم روي زمين بگذارند، باز هيچ اميدي به بقاي رژيم بعث عراق نيست. آمريكايي ها اگر تاكنون دندان روي جگر گذاشته و بمب افكن هايشان را راهي بغداد نكرده اند، تنها به اين دليل است، كه آنها مي خواهند با كمترين هزينه ممكن كار صدام را يكسره كنند. محاسبات آنها نيز تاكنون درست بوده است، چرا كه صدام حسين با اميد به منصرف ساختن آمريكايي ها از تهاجم نظامي سنگر به سنگر عقب مي نشيند و با هر عقب نشيني كار آمريكايي ها را ساده تر مي كند. البته پرواضح است كه اصولا حاكم تكريتي، موجود قابل اعتمادي نيست، ولي به هر حال نابودي حتي يك موشك صمود براي آمريكايي ها غنيمت است.
هر چند باور اين مسئله به غايت دشوار است كه آمريكايي ها ناگهان به فكر استقرار دموكراسي در خاورميانه افتاده باشند اما اين استدلال نيز بسيار بچه گانه است كه تصور كنيم آمريكايي ها تنها براي دسترسي به نفت عراق به فكر برچيدن بساط صدام حسين افتاده اند. چرا كه نفتخواران آمريكايي به خوبي مي دانند كه تحت هر شرايطي مي توانند نفت مورد نياز خود را از منطقه تامين كنند. نگاهي به رابطه ايران و آمريكا در سال هاي پيش از انقلاب نشان مي دهد كه آمريكايي ها حتي در اوج بحران در روابط خود با كشورهاي نفت خيز هيچ مشكلي در زمينه خريد نفت از اين كشورها نداشته اند، كما اينكه اگر خللي در روابط نفتي ايران و آمريكا در اين سال ها افتاده، عمدتا به خاطر تحريم هايي بوده است كه آمريكا عليه ايران اعمال كرده است. به هر حال كشورهاي داراي اقتصاد تك محصولي منطقه چاره اي جز فروش نفت آن هم به بهايي ناچيز ندارند و آمريكا هم بهترين مشتري براي نفت آنهاست. در اين ميان چندان فرقي هم نمي كند كه چگونه حكومتي در اين كشورها قدرت را در اختيار داشته باشد.
چند روز پيش جورج بوش پسر در ادامه آسمان ريسمان بافتن هاي خود براي حمله به عراق چنين گفت: «در گذشته عده اي مي گفتند، آلمان و ژاپن قابليت تبديل شدن به دموكراسي را ندارند، آنها اشتباه مي كردند. امروز هم عده اي مي گويند، نمي توان در عراق دموكراسي برقرار كرد، آنها هم اشتباه مي كنند. »
اين سخن جورج بوش و سخناني از اين دست كه اين روزها به كرات از زبان آمريكايي ها و متحدان آنها شنيده مي شود، از تغييرات كلان در سياست خاورميانه اي واشنگتن حكايت دارد. آمريكا مصمم است، عراق را به ويترين «زندگي آمريكايي» در خاورميانه تبديل كند. با اين كار هم مردم عراق طعم زندگي در يك فضاي نسبتا آزاد را مي چشند، و هم آمريكايي ها به اهداف كلان خود در منطقه دست مي يابند.
طي سال هاي اخير، دموكراسي به واژه اي مقدس در منطقه خاورميانه تبديل شده است. حتي اسلام گرايان تندرويي كه زماني به جز جهاد به چيز ديگري نمي انديشيدند، اكنون دموكراسي را به عنوان راهي مطمئن تر براي قبضه كردن قدرت برگزيده اند. اين مورد به ويژه در كشورهايي مانند مصر و الجزاير محسوس است. بدون شك تحولات ايران به ويژه در سال هاي پس از دوم خرداد ۶۶ در جهان عرب بسيار تاثيرگذار بوده است. حكمرانان منطقه و به ويژه شيخ نشين هاي خليج فارس نيز اين تغيير فضا را دريافته اند و از اين رو است كه براي ايجاد نهادهايي دموكراتيك و هر چند كم اثر با هم مسابقه مي دهند. تاسيس شبكه تلويزيوني الجزيره قطر نقطه اوج گشايش به سوي دموكراسي در منطقه به شمار مي آيد. به باور بسياري از كارشناسان اين شبكه به مراتب بيشتر از تبليغات طرفداران غربي دموكراسي در ايجاد فضاي تازه در منطقه تاثيرگذار بوده است. آمريكايي ها هم، كه تحولات منطقه حساس خاورميانه را با دقت دنبال مي كنند، بر آن شده اند، رهبري حركت به سوي دموكراسي در اين منطقه را خود در دست گيرند، به گونه اي كه دموكراتيك شدن كشورهاي منطقه به زيان آنها تمام نشود. در اين ميان ايران به عنوان كشوري كه متحمل بيشترين خسارت از ناحيه جاه طلبي هاي ديكتاتور عراق شده است، نبايد به گونه اي عمل كند كه از رهگذر تغييرات قطعي در عراق نيز متحمل بيشترين خسارت شود. اين در حالي است كه ايران از پتانسيل هاي لازم براي بهره برداري از بحران عراق و تاثيرگذاري بر آن برخوردار است. دلخوشي داشتن به مخالفت هاي گسترده مردمي با حمله آمريكا به عراق در سراسر جهان و نيز مخالفت بسياري از كشورهاي اروپايي با سياست هاي آمريكا هيچ نفعي براي ايران ندارد. مخالفت تلويحي فرانسه يا روسيه با حمله به عراق تنها به دليل نگراني اين كشورها نسبت به محروم شدن از قراردادهاي سودآورنفتي با عراق است و طبيعتا با دلمشغولي هاي ايران تفاوت دارد. اگر اروپايي ها مخالف جنگ هستند چرا با حمله خودسرانه ناتو و آمريكا به يوگسلاوي مخالفت نكردند؟ عراق هشت سال با ايران جنگ كرده است و اين جنگ علاوه بر تلفات انساني جبران ناپذير صدها ميليارد دلار خسارت به صورت مستقيم يا غيرمستقيم نصيب ايران كرده است. اما در سال هاي پس از جنگ هيچ گونه تحرك جدي براي دريافت غرامت جنگ از سوي ايران صورت نگرفته است. اين در حالي است كه همچنان بخش عمده اي از درآمد برنامه نفت در برابر غذا به عنوان غرامت جنگ دوم خليج فارس به كويت پرداخت مي شود. ما كه تصور مي كنيم، آمريكا تنها براي نفت به عراق حمله مي كند، احتمالا به اهميت اقتصاد در جهان امروز واقف هستيم. اين اهميت تا به آنجاست كه به زعم ما آمريكايي ها ننگ اشغال يك كشور مستقل را به خاطر آن پذيرا مي شوند!
حتي اسلام گرايان تركيه مي دانند چگونه بايد از اين شرايط به نفع كشورشان استفاده كنند. به هر حال تلاش براي گرفتن غرامت جنگ بايد به عنوان يك هدف عمده در ارتباط با سياست ايران در قبال عراق مورد توجه قرار گيرد. در اينجا بايد بر اساس منطق بازار عمل كرد نه چيز ديگر، به عبارت ديگر بايد ديد چقدر مي دهيم و چقدر به دست مي آوريم. مسئله ديگري كه اين روزها در ارتباط با بحران عراق قابل تامل فراوان است، اصرار سازمان ملل به نابود كردن موشك هاي صمود است كه گويا بردي بيش از صد و پنجاه كيلومتر دارند. در حالي كه عراق با همين موشك هاي با برد صدوپنجاه كيلومتري هم مي تواند همسايگان خود و به ويژه ايران را هدف قرار دهد. همين نكته به ظاهر كم اهميت مي تواند به عنوان دستاويزي براي تحرك بخشيدن به فعاليت هاي ديپلماتيك ايران در مجامع جهاني مورد توجه قرار گيرد و راه را براي مطرح ساختن خواسته هاي مهمتر هموار كند.

حاشيه ايران

توافق بر سر نحوه اداره ابوموسي
شنيده شده است كه جمهوري اسلامي ايران با امارات متحده عربي بر سر نحوه اداره جزيره ابوموسي به توافقات جديدي دست يافته اند. البته برخي نمايندگان مجلس نسبت به اين توافقات معترض هستند. از جزييات بيشتر اين توافق خبري منتشر نشده است.

• مقدمات سفر به حج
در راهروهاي مجلس شنيده شده است كه محمدعلي ابطحي معاون پارلماني رئيس جمهور در سفر اخير خود به عربستان مقدمات سفر آيت الله منتظري را به حج فراهم كرده است.

تصميمي كه عملي نشد
در راهروهاي مجلس شنيده شد كه جمعي از نمايندگان در جلسه روز چهارشنبه قصد داشتند در حمايت از سخنان اخير رئيس جمهور مبني بر هشدار به نظام درخصوص نتيجه انتخابات اخير، نامه اي را امضأ كنند كه با مخالفت چند تن از نمايندگان مواجه شد و نمايندگان نيز از امضاي نامه صرف نظر كردند.

• نشست شورايعالي حزب همبستگي
نشست شورايعالي حزب همبستگي سه شنبه هفته گذشته برگزار شد اما در اين جلسه موضوع عملكرد دبيركل حزب به نشست هفته آينده موكول شد. اخبار دريافتي حاكي است كه حزب همبستگي دستخوش تحولاتي است.

• انتقاد از دوصدايي
دكتر «حسن روحاني» عضو مجلس خبرگان رهبري و دبير شورايعالي امنيت ملي در سخنراني خود در اجلاس خبرگان، «دوصدايي» را علت بسياري از مشكلات كشور در روابط خارجي عنوان كرده است. به گفته يك منبع پارلماني، وي طي روزهاي اخير به خاطر اين سخنراني مورد انتقاد قرار گرفته است.
003935.jpg

• گزارش تازه
هفته نامه انگليسي زبان اكونوميست كه در ماه هاي اخير گزارش هاي مفصلي درباره ايران به چاپ رسانده است در آخرين شماره خود در مقاله اي به تحليل انتخابات اخير شوراها پرداخته است.
اكونوميست پيش بيني كرده كه يكي از پيامدهاي انتخاب اعضاي جديد شوراي شهر تهران، احتمالا تغيير لحن همشهري بزرگ ترين روزنامه ايران خواهد بود.

• آمادگي كامل
در حالي كه مقامات ايران در آمادگي كامل در قبال حمله نظامي آمريكا به عراق هستند «رود لوبرز» كميسر عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان اعلام كرده است كه در برنامه ريزي هاي آژانس پناهندگان سازمان ملل با مقامات ايراني، ۱۰ اردوگاه براي پذيرش پناهجويان جنگ احتمالي آمريكا عليه عراق پيش بيني شده است.
«لوبرز» در مدت اقامت خود در ايران از اين اردوگاه ها در نقاط مرزي استان خوزستان و عراق بازديد كرده بود اعلام كرده كه از ۱۰ اردوگاه، سه اردوگاه آماده و هفت تاي ديگر در دست آماده شدن است.
از اين اردوگاه ها در زمان حمله آمريكا به عراق در سال ۱۹۹۱ براي پناهجويان شيعه جنوب عراق استفاده شده بود. طبق تخمين آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد، در صورت حمله آمريكا به عراق نيم ميليون عراقي درصدد گريز از كشور برخواهند آمد كه بيشتر آنها به تركيه و ايران خواهند رفت.
003940.jpg

• خروج ايراني ها از عراق
آخرين گروه تجسس ايراني كه در جبهه هاي جنگ هشت ساله در نواحي مرزي عراق به دنبال اجساد سربازان مي گشتند، با بالا گرفتن احتمال حمله آمريكا به عراق خاك اين كشور را ترك كردند.
مسئول نيروهاي تجسس ايران اعلام كرده كه كار تجسس به علت تشديد بحران عراق متوقف شده است.
در صورت فروكش كردن بحران بار ديگر تجسس آغاز خواهد شد. با وجود گذشت حدود ۱۶ سال از پايان جنگ ايران و عراق هنوز سرنوشت شمار زيادي از سربازان روشن نيست و گروه هاي تجسس به دنبال بقاياي آنها هستند. پيش از توقف تجسس، سفر زائران ايراني به شهرهاي مذهبي عراق هم قطع شده بود. تا پيش از قطع اين سفرها، روزانه حدود يك هزار نفر از ايراني ها از راه مرز خسروي در غرب ايران راهي شهرهاي كربلا، نجف، كاظمين و سامرا مي شدند.

• اقتصاد قصرشيرين
اخبار دريافتي از شهر مرزي قصر شيرين حاكي است كه به دنبال توقف سفرهاي زائران عتبات عاليات كه از اين شهر عازم كربلا و نجف مي شدند، اوضاع اقتصادي شهر دگرگون شده است و بسياري از فعاليت هاي مرتبط با زائران از جمله مهمانسراها، رستوران ها، حمل و نقل و غيره دچار ركود شده اند. بحران موجود در عراق سبب شد تا اين كشور از ادامه سفرهاي زائران ايراني به عتبات عاليات جلوگيري كند. سفر زائران ايران به عراق از حدود سه سال پيش و به دنبال سفر كمال خرازي به بغداد آغاز شد و تورهاي زيارتي بسياري تدارك اين سفرها را بر عهده داشتند.

ايران
اقتصاد
جهان
علم
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |