چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۱ - سال يازدهم - شماره ۳۰۰۹ - Mar.19,2003
گفتمان مدني و فرايند سازگاري
جامعه سياسي منسجم محصول منافع و همدلي مشترك - واپسين بخش
006115.jpg
مي توان گفت آنچه كه بر ميزان اعتماد متقابل در سطوح تحليل فردي و فروملي در زندگي سياسي مي افزايد؛ مجموعه نگرش ها، مفاهيم، احكام و تعاريف مشترك از هنجارهايي است، كه مورد توافق و اجماع كلي افراد قرار گرفته باشد. اين حوزه عمل اجتماعي و پراكسيس جمعي موجب ظهور هنجارهاي هدايتگري مي شوند كه به واسطه آن اجماع بر اهداف و وسايل تحقق آن، ميان نيروهاي فكري جامعه حاصل مي شود. اگرچه مفروض اصلي اين مقاله سرچشمه هاي تحقق فرايند نوسازي فرهنگي را با توجه به قاعده بازي برد- برد ناشي از دگرگوني در بستر جامعه مي داند؛ ليكن تسري آن در فاز ثانوي خود؛ يعني در سطوح تحليل فروملي (گروههاي اجتماعي) بويژه نخبگان، به عنوان راهنمايان فكري گروههاي اجتماعي داراي اهميت بسيار است. لذا «درك نخبگان از جهان و روابط اجتماعي، بنيادهاي هنجاري سياستگذاري عمومي را در هر كشور تعيين مي كند كه بر اساس آن هنجارها، سياست هايي توليد مي شود. هر چه كه فاصله جهان هاي نخبگان بيش تر باشد، به گونه اي كه عاجز از برقراري ارتباط فكري باشند، امكان تعامل آنان كاهش يافته و در نتيجه، پايه هاي هنجاري سياستگذاري شكل نمي گيرد.»(۱۳) «نخبگان در اصل مي بايستي داراي تفاهم و اجماعي كلان و اساسي درباره هنجارهاي حاكم بر اداره امور دولتي و درباره «قواعد بازي» و «سيستم اجتماعي» باشند. حيات سيستم اجتماعي و تداوم آن بسته به تداوم و اجماع نخبگان است. اين اجماع به معني نبود اختلاف و نبود رقابت بين آنان نيست، بلكه به اين مفهوم است كه نقاط اشتراك آنان بيش از اختلافات است.»(۱۴) دستيابي به هنجارهاي وحدت زا و يا هنجارهاي هدايتگر، نبايد معناي جانبداري از اصالت جمع را به ذهن متبادر كند و فرد را در سايه اصالت جمع تعريف نمايد. شايد بتوان گفت كه مشاركت كوانتايي قادر به پيوند ميان اين دو است. براي توضيح بيشتر بايد گفت «همگام با تحولاتي كه در ديگر رشته هاي علوم بوجود آمده است، در زمينه فرهنگي نيز، عرصه مشاركت نبايد صحنه تعارض بين جمع يا فرد باشد؛ اعمال هر يك از دو گرايش افراطي جمع گرا و فردگرا در نهايت و به ترتيب موجب ركود و رخوت در يكي و از هم پاشيدگي و روان پريشي در ديگري خواهد شد.
همانند نگرش جديدي كه در ديدگاه كوانتا ارائه شده است، هستي را نمي توان قالبي ذهني و كلي ديد و يا برعكس به اجزاي كاملا مجزا تقسيم كرد؛ بلكه هستي داراي دو گرايش همزمان همكاري در كل و حفظ استقلال جزئي است.»(۱۵)
عواقب وخيم فرهنگ بي اعتمادي
پس از بررسي گسترش فرهنگ اعتماد در حوزه هاي مختلف اجتماعي و پيدايش پراكسيس عمل جمعي در راستاي تحقق گفتمان مدني و دستيابي به بنيادهاي هنجاري مشترك و وحدت زا؛ اكنون مي بايد عواقب وخيم  حاكميت فرهنگ بي اعتمادي بر جامعه را مورد تحقيق قرار داد. از جمله تبعات چيرگي فرهنگ بي اعتمادي بر اذهان، پيدايش و گسترش شكافها و چندپارگي هاي اجتماعي و فرهنگي مي باشد. شكافهايي كه در نهايت مي توانند، جامعه را به سوي قطبي شدن (رويارويي آشتي ناپذير نيروهاي اجتماعي در مقابل يكديگر) سوق دهند. وجود «چندپارگيهاي اجتماعي موجد فرهنگ سياسي بدبيني و بي اعتمادي بوده اند. معمولا چند پارگي فرهنگي، به عدم تفاهم يا سوء تفاهم ميان گروههاي اجتماعي مختلف مي انجامد و بدبيني و بي اعتمادي را تقويت مي كند و از اين رو، مانع عمده اي بر سر راه مشاركت سياسي و رقابت سياسي بوجود مي آورد.»(۱۶)
وجود هر نوعي از شكافهاي آشتي ناپذير در جامعه مانع وصول به اجماع كلي درباره اهداف زندگي سياسي گرديده و از تكوين چارچوبهاي لازم براي همپذيري، مشاركت و رقابت جلوگيري مي كند و به استقرار نظام سياسي غيررقابتي  ياري مي رساند.»(۱۷)
تجربه تاريخي كشورهاي پرشكاف بايد انديشمندان و سياست مداران را بر آن دارد تا از داعيه هاي حقيقت بگريزند و بر مجموعه ي قواعد بازي توافق كنند. (۱۸)حاكميت فرهنگ بي اعتمادي و وجود شكافهاي اجتماعي و كاهش ميزان رقابت سياسي هرچه بيشتر بر نگرش هاي پاتريمونياليستي دامن مي زند. در مقابل فرهنگ اعتماد و مشاركت جمعي، بايد فرهنگ تابعيت يا پاتريمونياليستي رقابت ستيز را معرفي كرد. اين گفتمان سياسي نيزبرخي مفاهيم، نگرش ها، كردارها و رويه ها را حذف و يا مي آفريند.«اين گفتمان كلا رقابت و مشاركت را برنمي تابد و بر عكس بر تابعيت و فرمانبرداري تأكيد مي گذارد.»(۱۹)
«يكي از تبعات نگرش پاتريمونياليستي، تصور مخالفان سياسي به عنوان «دشمنان» بوده است. از اين رو سياست به معناي «فن از ميان به در كردن دشمنان و رقبا» تلقي شده است تا به عنوان هنر جلب همكاري و سازش.»(۲۰) گروههاي اجتماعي و راهنمايان فكري آنان كه حامل نگرش هاي پاتريمونياليستي مي باشند «سياست را اساسا مشغله اي خصمانه تلقي مي كنند و واسطه ميان گروههاي سياسي مختلف را رابطه برد و باخت مطلق به شمار مي آورند. در اينجا سياست بازي مرگ و زندگي است؛ پس بهترين راه براي تأمين منافع منازعه است و سازش نتيجه اي جز باخت ندارد.»(۲۱) قواعد بازي برد- باخت و برد- برد در زندگي سياسي منتج از وضعيت برقراري گفتمان پاتريمونياليستي سنتي و يا مدني مي باشد. در هر يك از گفتمان ها، سياست داراي مفهوم و معناي خاص خود مي باشد، در گفتمان پاتريمونياليستي سياست؛ نهاد زدا، قدرت زدا و شخصي است، اما درگفتمان مدني سياست؛ نهادزا، قدرت زا و غيرشخصي است. گفتمان پاتريمونياليستي، غيريت بخشي و ستيز را مانيفست خود مي داند؛ در حالي كه گفتمان مدني، قدرت بخشي و سازش را منشور خود مي داند. در تشريح بيشتر قواعد بازي برد- باخت (يا حاصل جمع جبري صفر) و بازي برد- برد(يا حاصل جمع جبري متغيرها) كه برگرفته از تئوري  بازي ها در روابط بين الملل است، بايد گفت «در تئوري بازي ها از بازي هاي دو نفره و بازي هاي چند نفره سخن به ميان مي آيد. در بازي هاي دو نفره مسأله اساسي اين است كه هر يك از طرفين چه استراتژي و روشي برگزينند تا حريف را از ميدان به در كنند. اما در بازي چند نفره مسأله اين است كه چه بازيگر ديگري را بايد برگزينند تا در برد نهايي مؤثر باشد. ائتلاف در واقع مستلزم وجود بيش از دو بازيگر است، يعني يك بازي چند نفره است. از حيث اهميت علمي، بايد گفت كه ائتلاف از پديده هاي بسيار رايج و شايع و فراگير در جهان سياست است و در واقع نشانگر بعد سازش در مقابل بعد ستيزه در زندگي سياسي است. از اين حيث مي توان گفت كه ديكتاتوري ها بازي هاي يك نفره هستند، در حالي كه دموكراسي ها بازي هاي چند نفره اند؛ هر بازي چند نفره اي طبعا نيازمند ائتلاف است. در حقيقت ائتلاف يكي از مهمترين ابزارهاي تخصيص و توزيع ارزش ها و منابع سياسي در جامعه به شمار مي رود.»(۲۲) «سياست تنها به معني چگونگي مبارزه و منازعه و از ميدان به در بردن رقبا و مخالفان نيست، بلكه به معني چگونگي جلب همكاري و ايجاد آشتي و سازش براي حسن اداره جامعه نيز هست. اگر سياستمداران سياست را بيشتر به معناي دوم بفهمند احتمال مشاركت در رقابت سياسي افزايش مي يابد.»(۲۳)
در پايان كلام بايد گفت كه انبساط فضاي فكري- رقابتي، به زيست سيستم اجتماعي مبتني بر گفتمان مدني كه متعاقب اجماع كلي
بين الاذهاني بر سر اهداف و وسايل تحقق آن در زندگي سياسي حاصل شده است؛ به واسطه فضاي مرجع، دوام و قوام مي بخشد.
فراموشي رفتارهاي مبتني بر حذف فيزيكي كه به لحاظ فلسفي از حصول به «حقيقت» نشأت گرفته است،  از جمله نتايج فضاي مرجع مي باشد. جايگزيني قدرت بخشي به جاي غيريت بخشي ميان نيروهاي اجتماعي از ديگر نتايج آن مي باشد كه، اين فرايند بدنبال خود انسجام جامعه سياسي و تحقق همبستگي ارگانيك را به ارمغان مي آورد. بي شك ائتلاف و جلب همكاري ميان گروه هاي اجتماعي كه منجر به پراكسيس عمل جمعي و ياگروهي مي شود، بر گرفته از تحول ذهني و نوسازي فرهنگي در حوزه شهروندي و تسري آن به ساير حوزه ها بوده است. اين امر موجد زمينه ارتقاء قدرت ملي بواسطه قدرت سازي و قدرت بخشي ميان نيروهاي اجتماعي مي باشد و بدين ترتيب قاعده بازي برد- برد در زندگي سياسي نهادين مي گردد. اين فرايند، سازگاري اهداف را با فضاي مرجع ممكن مي سازد. هم چنين امكان پذيري اهداف؛ با توجه به چيرگي ميزان تعاريف هنجارهاي سازگار بر هنجارهاي ناسازگار در فضاي مرجع، تسهيل مي گردد. همراهي موج سوم تجدد در جهان از برون، بر كاركرد دروني سيستم اجتماعي تأثير گذارده و بر ارتقاء روند تكامل نوسازي فرهنگي در جهت دوام گفتمان مدني بر پايه تحقق ائتلاف و سازش و همكاري نيروهاي اجتماعي، بواسطه اصل نهادين قاعده  بازي برد- برد در زندگي سياسي مي افزايد.
سعيد يعقوبي
ياد داشتها :
۱۳- اشتريان، كيومرث، «تعامل نخبگان وسياست هاي دولتي»، مجموعه مقالات منتشره شده در «رقابت ها و چالش هاي سياسي در ايران امروز»، آبان ماه ۱۳۸۰، ص ۵۸.
۱۴- همان، صص ۵۲-۵۳.
۱۵- سيف زاده، حسين، «تحول از مشاركت منفعلانه به مشاركت فعلانه»، مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، شماره سي و دوم- تيرماه ۱۳۷۳، ص ۱۷۸.
۱۶- بشيريه، حسين، جامعه مدني و توسعه سياسي در ايران، تهران، نشر علوم نوين، ۱۳۷۸، صص ۳۷-۳۸.
۱۷- بشيريه، حسين، موانع توسعه سياسي در ايران، تهران، نشر گام نو، ۱۳۸۰، ص ۲۶.
۱۸- بشيريه، حسين، جامعه مدني و توسعه سياسي در ايران، تهران، نشر علوم نوين ۱۳۷۸، ص ۷۸.
۱۹- همان، ص ۷۴.
۲۰- بشيريه، حسين، جامعه مدني و توسعه سياسي در ايران، تهران، نشر علوم نوين، ۱۳۷۸، ص ۳۰.
۲۱- همان، ص ۱۶.
۲۲و ۲۳- همان، ص ۹۵.

انديشه
اجتماعي
اقتصادي
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
گلستان كتاب
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   گلستان كتاب   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |