دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۲ - سا ل يازدهم - شماره ۳۰۱۵ - April.7,2003
آموزشي
Front Page

گنجاندن سويا در برنامه  غذايي
مصرف سويا قدمتي طولاني دارد. در آشپزخانه هر آسيايي مي توان پروتئين گياهي سويا را كه به دليل داشتن فوايد پزشكي مخصوص به خود مورد مصرف قرار مي گيرد به چشم ديد. اما هم اينك مي توان سويا را به عنوان غذاي اصلي در برنامه غذايي مردم آمريكا به شمار آورد. از اين رو با افزايش سطح پژوهش ها و مطالعات انجام شده در باره پروتئين گياهي سويا مشخص مي شود مطرح كردن دليل و يا دلايلي براي نگنجاندن اين ماده غذايي مفيد در برنامه غذايي كار سختي است. پاييز گذشته، اداره تغذيه و داروي ايالات متحده آمريكا به توليدكنندگان فرآورده هاي غذايي حاوي سويا اجازه داد تا در خصوص گرايش مردم به مصرف پروتئين سويا به عنوان بخشي از برنامه غذايي عاري از چربي و كلسترول به فعاليت هاي تبليغاتي بپردازند.
پروتئين گياهي سويا قادر است با كاهش ميزان كلسترول خون، از خطر بروز بيماري هاي قلبي- عروقي جلوگيري كند. به گفته پروفسور جيمز اندرسون، متخصص امور تغذيه در دانشگاه كنتاكي، با مصرف سويا مي توان ميزان خطر ابتلا به بيماري آلزايمر برخي از سرطان ها، بيماري هاي كليوي، پوكي استخوان و همچنين عوارض ناشي از قطع عادت ماهيانه را كاهش داد. لذا اداره تغذيه و داروي آمريكا توصيه مي كند روزانه بيست و پنج گرم پروتئين گياهي سويا مصرف شود.
پروتئين سويا سرشار از آنتي اكسيداسيون هايي است كه مانع از تخريب سلولي مي شوند. از جمله اين آنتي  اكسيداسيون ها مي توان به ايزوفلافونات اشاره كرد. سويا همچنين حاوي هورمون هاي گياهي و يا استروژن هاي گياهي شبيه هورمون استروژن انسان است. بر اساس تحقيقي كه اخيرا انجام شده است، مشخص گرديد: مصرف بيست و پنج گرم پروتئين گياهي سويا در روز طي شش هفته ميزان عوارض ناشي از دوران يائسگي در زنان را كاهش مي دهد. گذشته از اين، مصرف سويا ضمن حفظ تعادل هورمون تستوسترون در بدن مردان مانع از بروز سرطان پروستات مي شود.
منبع: الشرق الاوسط
ترجمه: علي احمديان كيسمي

با خوانندگان گروه علمي فرهنگي
خوانندگان همشهري، همواره به عنوان پشتوانه هاي اصلي و هميشگي گروه هاي گوناگون فعال در روزنامه، در انتشار مطالب خواندني، نقشي اساسي داشته اند و در اين ميان، گروه علمي فرهنگي نيز همه روزه از خوانندگان خود مطالبي دريافت مي دارد كه به فراخور نوع مطلب، به يكي از صفحات سه گانه آموزشي، علمي و فرهنگي ارجاع داده مي شود. تراكم مطالب دريافتي از خوانندگان و نيز گزارش ها، گفت وگوها و مقاله هايي كه توسط خبرنگاران همشهري تهيه مي شود، در انتخاب مطالب، ما را به سوي نوعي گزينش رهنمون مي سازد و لاجرم تعدادي از مطالب، فرصت انتشار نمي يابند و يا در نوبت چاپ باقي مي مانند. علاوه بر اين، ممكن است برخي از مطالب دريافتي از خوانندگان، به دلايل گوناگون از جمله علمي و يا آكادميك بودن صرف، پيچيده و غامض بودن محتواي نوشته، تكراري بودن سوژه، چاپ نوشته(عمدتا ترجمه ها) در ساير نشريات، كهنه بودن اطلاعات مورد استفاده در مقاله، غيرژورناليستي بودن و چندين دليل ديگر از گردونه انتشار خارج شوند كه در اين حالتها نيز از چاپ مطالب خوانندگان خود معذوريم.
مطالب دوستاني كه نام آنها در پي مي آيد، بنابر آن چه آمد در همشهري به چاپ نخواهد رسيد. چشم انتظار نوشته ها و مطالب جديد اين عزيزان هستيم:
فرخ اميني- قلي(تهران)، شهين بهمني، عليرضا معصومي(لواسان)، ميترا چراغي(خرم آباد)، زهرا زارعي(تهران)، ليلا محمدي بهبهاني(اراك)، نازنين قدسي(تهران)، دكتر سيد عماد الدين اميني (تهران)، حسين صادقي (تهران)، برقيه سيد حسني(شهر قدس تهران)، مهندس مهرك فيض، رضا آقاموسي (مدير عامل مؤسسه سامان سنجش تهران)، علي توسل پور (تهران)، سيد سعيداحمدزاده كلوري(اردبيل)، حاج سيدرضا همراهيان معروف به رضا همراه (همدان)، دكتر سعيد جلال وند(تهران)، مينا سجادي، نگارخانه جهان نما(تهران)؛ آمادگي و دبستان پسرانه غيرانتفاعي نيكوفكر(منطقه ۸ تهران)، سيد عباس حسيني(تهران)، سازمان چاپ و انتشارات اقبال (تهران)، زهرا زارعي(دانشجو از تهران)، دكتر محمدرضا عسجدي(دانشگاه صنعتي خواجه نصير الدين طوسي)، دكتر محمدحسين عزيزي (تهران)، آرزو سهيلي پور(تهران)، شادي خواجوي (تهران)، انجمن نجوم آماتوري ايران، شهرام طائف (تهران)، اميرمسعود رادي(روابط عمومي شركت مخابرات ايران)، گيتا موللي(دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي)، حميدرضا مهدي پور توانا (تهران) و حسين مومني زاده(رئيس هنرستان فني قدس تهران).

برگزاري گردهمايي رؤساي گروه هاي آموزش و پرورش راهنمايي تحصيلي كشور در تهران
* جشنواره پرورش خلاقيت ها، مهارت ها و فناوري دانش آموزان و معلمان دوره راهنمايي تحصيلي، به زودي برگزار مي شود
توسط دفتر آموزش و پرورش راهنمايي تحصيلي وزارت آموزش و پرورش و به منظور تبيين برنامه ها و طرح هاي در دست اقدام و همچنين تبادل نظر و بررسي برخي مسايل و مشكلات موجود، گردهمايي رؤساي گروه هاي آموزش و پرورش دوره راهنمايي تحصيلي استانهاي سراسر كشور در باشگاه فرهنگيان تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين گردهمايي كارشناسان وزارتي به همراه رؤساي گروه هاي آموزش و پرورش راهنمايي استانها ،  در ده كميسيون اهم برنامه ها، طرحها و مسايل و مشكلات موجود در مدارس دوره راهنمايي كشور را مورد بررسي قرار دادند. در اين گردهمايي، طرح ها و برنامه هاي متعددي مورد بحث قرار گرفت كه از مهمترين آنها مي توان به اين موارد اشاره كرد: ارزشيابي از طرح ها و برنامه هاي آموزش و پرورش راهنمايي، طرح معلم نوجوان(يادگيري مشاركتي)، طرح تلاش  آفرين، چگونگي نظارت بر كلاس هاي جبراني تابستاني، طرح احياي نقش راهنمايي- مشاوره اي معلم، هدايت تحصيلي دانش آموزان دوره راهنمايي، طرح افزايش تعداد دانش آموزان تحت پوشش دوره راهنمايي، ارتقا و بهبود وضعيت مدارس راهنمايي شبانه روزي و طرح مدرسه كارا.
همچنين در اين نشست، در مورد چگونگي نقد و بررسي رويكردها در نظام برنامه ريزي درسي، آموزش تحليل محتواي كتب درسي دوره راهنمايي توسط دبيران، بازنگري كتب راهنماي معلم(پرورشي)، تدوين راهنماي فعاليت هاي مكمل و فوق برنامه و برگزاري همايش شناسايي مسايل دوره راهنمايي از ديدگاه معلمان، مديران، صاحب نظران، دانش آموزان و اولياي آنها بحث و تبادل نظر شد.
منوچهر فضلي خاني، مديركل دفتر آموزش و پرورش راهنمايي تحصيلي، در پايان اين نشست در گفت وگو با خبرنگار همشهري با تأكيد بر محور شمردن دانش  نيروي انساني و توسعه روشهاي نوين ياددهي- يادگيري گفت: انتظار مي رود از آغاز سال ۱۳۸۲ كه تعدادي از اين طرح ها به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد، هدف مشترك همه آنها مبني بر افزايش كيفيت در دوره راهنمايي تحصيلي و كاستن از مشكلات موجود، بويژه در فرآيند ياددهي- يادگيري محقق شود.
وي گفت: به زودي جشنواره پرورش مهارتها، خلاقيتها و فناوري دانش آموزان و معلمان دوره راهنمايي تحصيلي برگزار مي شود. همچنين طرح هاي مدرسه كارا، دبير كاونده و تدوين منشور مديريت را در كنار سازماندهي و بهبود كيفيت كارگاه ها و آزمايشگاه ها و مراكز فناوري اجرا خواهيم كرد.

براي نخستين بار در كشور
سيستم لايه نشاني در خلأ توسط محققان ايراني ساخته شد
براي نخستين بار در كشور سيستم لايه نشاني در خلأ جهت استفاده در مراكز تحقيقاتي و صنعتي كشور توسط محققان جهاد دانشگاهي صنعتي شريف طراحي و ساخته شد.
داوود كلهر يكي از مجريان طرح مزبور در گفت وگويي با خبرنگار ما ضمن تشريح ويژگيها و مزاياي سيستم ياد شده، گفت: سيستم فيزيكي لايه نشاني در خلأ بالا دستگاهي است كه مي تواند فشار يك محفظه را تا ده به توان منفي شش ميلي بار پايين آورد. اين مقدار حدود يك ميليارديم اتمسفر است. اين دستگاه نيمه اتوماتيك است و در آن سيستم هايي مانند تفنگ الكتروني۳ و۱۰ كيلووات، همچنين دستگاه اسپاترينگ مگنترون دار كه با جريان مستقيم كار مي كند، قابل نصب است.
وي گفت: از ديگر دستگاههايي كه در اين سيستم كار مي كند، ضخامت سنج  كامپيوتري است كه مي تواند با دقت يك نانومتر ضخامت را در هنگام لايه نشاني لايه هاي نازك تعيين كند و نرخ  لايه گذاري را هم نشان دهد. اين دستگاهها و ساير تجهيزات جانبي اين سيستم را ما در مركز خدمات تخصصي فناوري خلأ بالا طراحي و ساخته ايم و اين حاصل تلاشي چندين ساله است كه همكاران ما از سالهاي ۷۷-۷۶ در اين زمينه داشته اند.
كلهر افزود: بسياري از مراكز تحقيقاتي و دانشگاهي و حتي توليدي و صنعتي در سطح كشور به اين سيستم نياز دارند. اما به طور كلي اين سيستم در ساخت لايه هاي نازك مانند لايه هاي ضد انعكاسي، آينه هاي انعكاسي تلسكوپ، پوشش هاي تزئيني، لايه هاي دي الكتريك و... و همچنين روكش گذاري به منظور محافظت لايه ها و قطعات نوري، ساخت تورهاي نوري، سخت سازي قطعات مكانيكي، وسايل اندازه گيري اپتيكي و بسياري موارد ديگر به كار مي رود.
وي در خصوص ابتكارات و نو آوري هاي به كار گرفته شده در اين سيستم گفت:
مهم ترين بخش اين سيستم تفنگ الكتروني است كه براي اولين بار در كشور ساخته شده است؛ توان اولين دستگاهي كه ساخته شده و تحويل كارفرما شده در حدود ۳ كيلووات است.
از موارد ديگر دستگاه ضخامت سنج كامپيوتري است كه تمامي اجزاي آن در جهاد دانشگاهي صنعتي شريف ساخته شده است و بخش ديگر سيستم، شير اصلي رابط بين پمپ ديفيوژن و محفظه خلأ است كه در فشارهاي خيلي پايين يا خلأ بالا مي تواند ميزان نشست را به حد صفر برساند.
ضمن آن كه ساخت دستگاه اسپاترينگ هم از ديگر ابتكاراتي است كه ما در اين سيستم در نظر گرفته ايم... با اين دستگاه كه توان آن حدود يك كيلووات است، مي توان انواع مواد رسانا را با بهره خيلي خوب و نرخ لايه نشاني بالا نسبت به ساير دستگاههاي مشابه كه در ايران ساخته شده است به صورت لايه نازك، لايه نشاني نمود.
سيستم لايه نشاني در خلأ قابل رقابت با نمونه خارجي خود بوده و از جمله طرح هاي برگزيده جشنواره بين المللي خوارزمي است.

باستان شناسي در مدرسه
نويسنده: كاترين رومانو
مترجم: حميدرضا فاطمي پور
007565.jpg

دانش آموزان پايه سوم و ششم مدرسه دالتون شهر نيويورك، همراه با دكتر نيل گلدبرگ كه يك باستان شناس است و در همان مكان اقامت دارد، عهده دار انجام دادن پژوهشي درباره يك دوره زماني شدند. گرچه نيل گلدبرگ هرگز به تدريس در خارج از محيط دانشگاه فكر نكرده بود، به اين كار بي ميل هم نبود. او گفت: «در آن زمان من و همسرم هنوز ازدواج نكرده بوديم و او معتقد بود كه دانشجوي دوره دكتري بودن، به معناي داشتن شغل نيست.» مسأله مهم تر اين بود كه احتمال پيدا كردن شغلي در رشته باستان شناسي در سطح دانشگاه بعيد به نظر مي رسيد. خوشبختانه درست در زماني كه او در حال نوشتن رساله دكتري خود در دانشگاه كلمبيا بود، مدير مدرسه دالتون شهر نيويورك، بر اساس نظام ابتكاري مجله معروف حرفه اي معلمان (PREK-12) با او تماس گرفت.
مدير مدرسه دالتون با هدف برگزاري يك دوره باستان شناسي براي دانش آموزان سال سوم، نيل گلدبرگ را در مقام معلم پاره وقت به خدمت گرفت. اكنون، پس از هجده سال، كار پاره وقت او به يك شغل آموزشي ثابت تبديل شده است و براي او، به منزله يكي از باستان شناساني كه در كادر آموزشي يك مدرسه ابتدايي جاي گرفته، موقعيت ويژه اي فراهم آورده است.
در حال حاضر، اين برنامه از آخرين هدف هايي كه مسئولان مدرسه دالتون براي آن متصور بودند، فراتر رفته است. نيل به كلاس هاي سوم و ششم، باستان شناسي درس مي دهد و همكارش دكتر ماري براون ، مسئول تدريس به كلاس ششم است . آقاي نيل براي برگزاري كلاس هاي باستان شناسي به مدارس ديگر هم كمك كرده است و معلم ديگر مدرسه دالتون، دكتر ميشله ماركوس كه كارشناس موزه داري و تاريخ شناس عرصه هنر است، در اين برنامه آموزشي به آنها كمك مي كند. اين خانم دكتر از امتيازهاي ويژه كاركنان موزه مركزي هنر برخوردار است. نيل مي گويد: «من با دوستاني كه به دانشگاه راه يافته اند و در آن جا تدريس مي كنند، گفت وگو كرده ام. آنها از تدريس راضي نيستند. از پژوهش لذت مي برند، اما از تدريس نه. در حالي كه رضايت بخش ترين جنبه كار من تدريس است.»
دادن آزادي بيشتر به دانش آموزان
در ماه دسامبر گذشته، در بازديد از مدرسه دالتون، با مشاهده نيل كه دانش آموزان كنجكاو كلاس ششم به دورش حلقه زده بودند، دريافتيم كه او در ابتدا اهداف برنامه را براي دانش آموزان بيان مي كند و آنها نيز با علاقه و هيجان به مطالب او درباره باستان شناسي گوش مي دهند. نيل براي ما توضيح داد: «باستان شناسي علمي غيرتجربي است؛ ما تنها قادر هستيم توضيحات عقلاني بدهيم و من فكر مي كنم اين مسأله باعث مي شود كه دانش آموزان واقعا آزادي بيشتري داشته باشند. آنها نگران درست پاسخ دادن يا دادن پاسخي كه من منتظر شنيدنش باشم، نيستند؛ بلكه پاسخي مي دهند كه بتوانند با دليل از آن دفاع كنند.»
007560.jpg

در هجده سالي كه نيل در مقام باستان شناس در مدرسه دالتون فعاليت كرده است، شاهد «دفاعيات» عده زيادي از دانش آموزان كلاس سوم و ششم بوده است. يكي از آنها داستاني درباره كلاس هاي پايه سوم بود كه نيل در ابتداي فعاليت خود تدريس آنها را به عهده گرفته بود. دانش آموزان، ماكت شهر باستاني «كارثيج» را، كه نيل ساخته بود، حفاري مي كردند. چهار پسر مشغول بيرون آوردن سر يك مجسمه از زير خاك بودند. نيل شنيد كه آنها درباره تكه چوب سوخته اي كه در نزديكي مجسمه يافته بودند، بحث مي كردند؛ يكي معتقد بود كه چوب بخشي از ساختماني بوده كه مجسمه در آن جاي داشته است. ديگري اظهار مي داشت كه احتمالا چوب قسمتي از يك سكو بوده كه در آتش سوخته است. نيل افزود: «در حكم بخشي از كار حفاري، ما نيمي از وقت كلاس را به مطالعه ادبيات و اسطوره شناسي و هر چيزي كه به يافتن بافت مناسب كمك كند، اختصاص مي دهيم.» يكي ديگر از دانش آموزان هنگام حفاري تكه چوب را برداشت و گفت: «سطح اين چوب قبل از اين كه سوزانده شود، صاف و صيقلي بوده است. بنابر اين من فكر مي كنم بايد بخشي از بناي يك ساختمان باشد.»
نيل به شوخي گفت: «بسيار خوب، واقعيت اين است كه اين تكه چوب را من از كارگاه هنر آورده بودم. اما نكته جالب آن است كه دانش آموزان آن را به مثابه يك اثر باستاني واقعي مورد توجه قرار مي دهند. من فقط راه را به آنها نشان مي دهم؛ سپس خودشان غرق انجام دادن كار مي شوند.»
يك الگوي مطلوب
نيل و دكتر براون، كه مدير عامل سابق مؤسسه باستان شناسي آمريكا بود، كمي بعد از ورود به مدرسه دالتون حس كردند كه برگزاري كلاس باستاني شناسي براي دانش آموزان پايه ششم امكان پذير است. از زمان افزودن باستان شناسي به برنامه درسي، آنها شاهد موفقيت هاي چشمگير دانش آموزان در «نگارش تشريحي» برنامه كلاسي بوده اند؛ فعاليتي كه اين دانش آموزان به ندرت فرصت انجام دادن آن را پيدا مي كنند. نيل در اين باره گفت: «هدف ما از ابتدا تدريس درس باستاني شناسي به دانش آموزان بود؛ مثل: چگونه حفاري كنيد، اشياي دست ساز و مواد را رديابي كنيد و بعد به تحليل منطقي آنها بپردازيد. اما كار بسيار از اين فراتر رفت.»
بعد از اين كه دانش آموزان «شيء دست ساز» مورد نظر را يافتند، بايد آن را بررسي و مشاهدات خود را يادداشت كنند. نيل در اين باره گفت: «دانش آموزان براي بيان رويكرد خود، چگونگي نوشتن آن و طرح مسأله مورد بحث واقعا با موضوع ها كلنجار مي روند و اين بهترين الگو براي تدريس نگارش است.»
بخش ديگري از برنامه درسي كلاس ششم، كه با عنوان مطالعات اجتماعي ارائه مي شود، به دانش آموزان فرصت مي دهد با استفاده از نرم افزار «آركيو تايپ»، كه نيل و دكتر براون آن را طراحي كرده اند، يك حفاري واقعي باستان شناسي را شبيه سازي كنند. اين نرم افزار به اين صورت عمل مي كند: برنامه يك كل باستان شناختي را، كه به چهار بخش تقسيم شده است، نشان مي دهد. حفاري يكي از اين بخش  ها به دانش آموزان محول مي شود. وظيفه آنها حفاري آن بخش، تهيه نقشه كامل مدرج و فهرست نويسي همه اشياي «كشف» شده است. بعد با توجه به مشاهدات انجام شده، به تحليل موقعيت و اتفاقاتي كه فكر مي كنند در آن جا رخ داده است، مي پردازند و درباره ارتباط اين بخش با سه بخش ديگر با يكديگر بحث مي كنند. سپس گزارشي درباره تمام بخش هاي در حال حفاري مي نويسند و دلايلي را بيان مي دارند كه ارتباط بين اشياي كشف شده و دوره يا كشوري كه حفاري در آن انجام شده است، را نشان مي دهند. اين فعاليت دانش آموزان را به چالش وا  مي دارد.
از بخش هاي قابل توجه در بازديد از مدرسه اين بود كه يكي از دانش آموزان كلاس ششم با حوصله تمام، كار با نرم افزار آركيوتايپ را براي ما شرح داد. بعد اجازه داد كه از پشت سرش نظاره گر كشف بقاياي يك ابزار جنگي در بخش مربوط به او باشيم. او با اشاره به چيزهايي كه جمع آوري كرده بود، به ما گفت كه آنها قطعاتي از كلاه خودهاي باستاني هستند كه او شناسايي كرده است. ما واقعا تحت تأثير قرار گرفتيم.
حفاري بي وقفه
نيل در چه فرصتي مي تواند حفاري هاي باستان شناسي شبيه سازي شده را طراحي كند و بسازد؟ درست قبل از پايان كلاس ها در ماه ژانويه، نيل با معلم كلاس سوم ملاقات مي كند تا بتواند يك موقعيت حفاري خاص براي هر يك از كلاس هاي سوم طراحي كند. اين دو به اتفاق، طرح درسي را تهيه مي كنند كه با برنامه درسي هم خواني دارد. براي نمونه، در دوره گذشته دانش آموزان محلي را در شهر ونيز حفاري كردند. چون در درس تاريخ، درباره سفر ماركوپولو مطالعه كرده بودند. در كلاس ششم، همه دانش آموزان بايد تاريخ آشوري ها و يوناني ها را مطالعه كنند. بنابر اين دانش آموزان كلاس ششم با استفاده از برنامه آركيوتايپ ابتدا يك محل آشوري و بعد يك محل يوناني را حفاري مي كنند.
ميشله ماركوس با ارائه تصاويري ذهني در زمينه هنر به دانش آموزان در درك بهتر زندگي در دوراني كه موقعيت باستان شناسي به آن تعلق دارد، به بچه ها كمك مي كند. نيل نيز براي ساخت محل هاي حفاري، از اين تصاوير الهام مي گيرد. يكي از جاهايي كه نيل براي دانش آموزان ساخت، يك خانه هلندي بود. به همين سبب، ميشله تصاويري درباره هنر كشور هلند در قرن هفدهم ميلادي به دانش آموزان ارائه داد. يكي از تصاويري كه ميشله يافت، زناني را نشان مي داد كه گوشواره هاي مرواريد به گوش آويخته بودند. بنابر اين نمونه هاي بدلي اين گوشواره ها در ميان اقلامي قرار گرفت كه قرار بود دانش آموزان در خانه هلندي كشف كنند.
در تابستان، نيل اشيايي را براي پنج محلي كه در نظر داشت براي سال تحصيلي آينده بسازد، ابداع كرد. بعد اين اشيا را در جعبه هاي بزرگ حفاري قرار داد. وقتي دانش آموزان مشغول كار شدند، با استفاده از ابزارهاي واقعي باستان شناسي به كاوش پرداختند و با بيل و برس هاي گوناگون، اين اشيا را يافتند. نيل توضيح داد كه «در محل مربوط به كلاس سوم، احتياط بيشتري صورت مي گيرد؛ چرا بايد چيزي مورد نظر باشد كه دانش آموز به راحتي آن را شناسايي كند و باعث تشويق آنها به فعاليت بيشتر شود.»
007555.jpg

هرج و مرج سازنده
در پايان بازديد از مدرسه دالتون، به كلاس دكتر براون رفتيم؛ جايي كه دانش آموزان كلاس ششم سرگرم آخرين مراحل كامل كردن گزارش هاي پژوهش خود بودند. نيل در ابتدا به ما گفته بود كه بهترين توصيف كلاس هاي باستان شناسي «هرج و مرج سازنده» است و ما بعد از مشاهده يكي از اين كلاس ها، نظر او را تأييد كرديم. گرچه اتاق آن قدر بزرگ نبود كه از ديد بچه ها پنهان بمانيم، آنها كوچك ترين توجهي به ما نداشتند و سخت مشغول كار بودند. بعضي از دانش آموزان در پشت ميز نشسته بودند و با نظم و ترتيب جزييات نمودارهاي بزرگي را كامل مي كردند. چند نفري، در حالي كه كتابي روي زانو قرار داده بودند، در گوشه اي از كلاس اطلاعات جمع آوري شده را مرور مي كردند. بقيه دور رايانه ها جمع شده بودند و درباره امكان كشف «آثار باستاني» بيشتر در يك محل خاص بحث مي كردند. نكته بسيار قابل توجه در اين صحنه كلي از كلاس، آن بود كه هر يك از دانش آموزان با جديت مشغول فعاليت بود و به كار ديگران با ديد احترام مي نگريست.
با برگزاري اين برنامه، مدرسه دالتون به مفاهيم بنيادي باستان شناسي و به كشف شگفت انگيزي دست يافته است كه حال و آينده را روشن، جذاب و الهام بخش مي سازد.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    آموزشي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |
|   شهر    |    شهري    |    علمي فرهنگي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |