دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۲ - سا ل يازدهم - شماره ۳۰۱۵ - April.7,2003
و ليس لواضع المعروف في غير حقه و عند غير أهله من الحظ فيما أتي إلا محمده اللئام، و ثناء الأشرار و مقاله الجهال، مادام منعما عليهم
براي كسي كه نيكي را درغير جاي خود و نسبت به كساني كه شايستگي آن را ندارند انجام مي دهد ، بهره اي حاصل نمي شود جز ستايش خسان و درود ناكسان و گفته نادانان تا وقتي كه به آنان ببخشد.
علي بن ابيطالب(ع) - نهج البلاغه
امروز با حافظ
كه بود ساقي و اين باده از كجا آورد
چه مستي است ندانم كه رو به ما آورد
كه مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد
تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير
جشن سينماي ايران شهريورماه برگزار مي شود
هفتمين  جشن  سينماي  ايران  به  منظور ارزيابي  فعاليت  دست اندركاران  حوزه سينما، ۲۱ شهريور ماه  برگزار مي شود.
خانه  سينما، همه  ساله  جشن  سينماي  ايران  را با حضور دست اندركاران  حوزه سينما در تهران  برگزار مي كند.
به  گزارش  روابط عمومي  خانه سينما، در اين  رويداد علاوه  بر فيلمهاي  سينمايي ، آثار انيميشن  و مستند مورد ارزيابي  قرار مي گيرد.
همه  فيلمهايي  كه  در فاصله  شهريور ۸۱ تا مرداد ماه  ۸۲ توليد شده اند، درصورت  داشتن  پروانه  نمايش ، در جشن  سينماي  ايران  حضور مي يابند.
فيلمسازان  و تهيه كنندگان  مي توانند از امروز براي  دريافت  و تكميل  فرم شركت  در جشن  سينما به  روابط عمومي  خانه  سينما مراجعه  كنند.
هيات  داوران ، منتخب  جامعه  اصناف  سينمايي ، ارزيابي  آثار ارسالي  را از۲۱ فروردين  ماه  آغاز مي كنند و در ۲۱ شهريورماه كه روز سينماست، طي جشني باشكوه تنديس خانه سينما را به برگزيدگان حرفه هاي مختلف سينمايي اهدا خواهد كرد.

يك ساز تازه ايراني ساخته شد
«سلانه» با اجراي حسين عليزاده
«سلانه» كه سازي تازه و براساس نمونه هاي قديمي ساز بربط است، با تلاش سيامك افشاري ساخته و حسين عليزاده آهنگساز و نوازنده نام آشناي تار و سه تار نخستين تكنوازي خود با اين ساز را از سوي انتشارات ماهور روانه بازار نشر كرده است.
به گزارش خبرنگار همشهري اين ساز ابداعي داراي ۱۲ سيم است و با الهام از تصاوير يك نمونه ساز زهي مضرابي و دسته بلند كه در اصل داراي سه سيم و سه گوش بوده، ساخته شده است.
ساز «سلانه» داراي ۶ سيم اصلي با قابليت انگشت گذاري و ۶ سيم طنيني است و بسيار شبيه رباب امروزي است با اين تفاوت كه روي كاسه رباب پوست مي كشند ولي سازنده «سلانه» در ساخت اين ساز از صفحه اي چوبي همانند سه تار بهره برده است.
وجود ۶ سيم اصلي، نمايانگر افزايش گستره صوتي اين ساز نسبت به سازهاي هم خانواده اي چون تار و سه تار است و صداهاي بمي كه هم اكنون در اركسترهاي سنتي از سازهاي بربط و تارباس شنيده مي شود، را مي توان از اين ساز هم شنيد.
اگر چه شكل و شمايل اين ساز بسيار شبيه ساز ديوان، سازي كه در نواحي غرب و نيز تركيه مورد استفاده قرار مي گيرد، است اما گستره صدايي و اندازه كاسه و دسته آن با ساز ديوان تفاوتهاي اساسي دارد.
حسين عليزاده درباره فلسفه وجودي ساخت اين ساز مي گويد: «استفاده از سازهاي سنتي در موسيقي دستگاهي در سالهاي متمادي، چه در تكنوازي و چه در همنوازي، رنگ و صداي يكنواختي ايجاد كرده كه حتي اگر آثاري جديد به وسيله اين سازها اجرا شود به علت رنگها و وسعت محدود آنها تكراري جلوه مي كند و لذا تتبع در سازهاي قديمي و احياء آنها مي تواند به ايجاد رنگهاي متنوع و وسعت بيشتر موسيقي ايراني كمك كند.»

چشمان اشك آلود پشت دريچه دوربين ها
كاوه گلستان به خاطره سپرده شد
007850.jpg
همشهري - پيكر كاوه گلستان، عكاس، تصويربردار و خبرنگار سرشناس ايراني ، ديروز پس از تشييع از مقابل تالار وحدت در گورستان روستاي افجه لواسان به خاك سپرده شد.
در مراسم تشييع او علاوه بر اعضاي خانواده و همكارانش، بسياري از هنرمندان، نويسندگان و سياستمداران سرشناس كشور حضور داشتند. از جمله نجف دريابندري، بهرام بيضايي، خسروسينايي، بهمن فرمان آرا، عباس كيارستمي، حسين عليزاده، احمدرضا احمدي، احسان نراقي، محمدابراهيم جعفري، فرزانه طاهري، محسن آرمين، عيسي سحرخيز، رجبعلي مزروعي، احمد بورقاني، احمد پورنجاتي، هادي خانيكي، شيرين عبادي، مديا كاشيگر، بهمن جلالي، محمود كلاري، ليلا حاتمي، مژده شمسايي، و فاطمه معتمدآريا در جمع مشايعت كنندگان بودند.مدير كل روابط عمومي رياست جمهوري نيز حضور داشت.
اما در اين مراسم بيش از همه حضور خيل عكاسان جوان و دانشجويان عكاسي كه با چشمان اشك آلود از دريچه دوربين هاي عكاسي و تصويربرداري وداع غم انگيز معلم خود را ثبت مي كردند، جلب توجه مي كرد.
انتخاب روستاي زيباي افجه براي دفن كاوه، به گفته خواهرش به دليل علاقه اي بود كه او به لواسان داشت. ليلي گلستان گفت: كاوه دوست داشت در لواسان براي خودش خانه اي بسازد و ما اكنون برايش چنين مي كنيم.
كاوه چگونه رفت
جيم ميور، خبرنگار بي بي سي در تهران در مطلبي با عنوان «آخرين لحظات تصويربردار بي بي سي» كه روي سايت خبري بي بي سي انتشار يافته، جزئيات حادثه كشته شدن كاوه گلستان و احساسات خود را شرح داده است. در بخشي از اين يادداشت آمده است: ما حدود ساعت سه بعد از ظهر (چهارشنبه) به وقت محلي به روستاي كفري رسيديم. پس از خروج از سليمانيه حدود سه ساعت به سمت شمال رانده بوديم.
روز بهاري زيبايي بود به طوري كه نتوانستيم جلوي خودمان را بگيريم، ايستاديم و ناهار را زير سايه درختان خورديم. كاري كه پيش از آن هرگز نكرده بوديم.براي غذا نان، كنسرو ماهي، خيار و گوجه و چاي داشتيم. كاوه گفت اين بهترين غذايي بود كه از ۵۹ روز پيش كه به كردستان عراق آمديم خورده ام.
او از كارهايي كه در اين مدت كرده بوديم راضي و خوشحال بود و با اشتياق از كارهاي بيشتر و بهتر صحبت مي كرد.مي گفت: «درچنين شرايط كاري اي احساس مي كنم خودم هستم.»
بعدها در تهران، مادرش فخري به من گفت روز قبل از حادثه تلفني با او صحبت كرده است.او گفت كاوه «پشت تلفن مي رقصيد»
وقتي به كفري رسيديم مستقيما به پايگاه نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان رفتيم تا از بام آنجا اوضاع اطراف را بررسي كنيم. نيروهاي دولت عراق در ده سال گذشته، قلعه اي را كه در چمنزاري در جنوب غربي روستا واقع بود، در تصرف داشتند. دو روز قبل آمريكايي ها مواضع نيروهاي عراقي را بمباران كرده بودند و نيروهاي عراقي تا پشت بلندي هايي كه در چند كيلومتري روستاي كفري از شرق تا غرب ادامه داشت عقب نشيني كرده بودند. نزديك ترين مواضع آن ها ده كيلومتر دورتر از ما و پشت بلندي ها قرار داشت.
اما عراقي ها پيشمرگان اتحاديه ميهني را كه در منطقه عقب نشيني آن ها پيشروي كرده بودند زير نظر داشتند و روز قبل از رسيدن ما كفري را به شدت گلوله باران كرده بودند كه در جريان آن ۳ نفر كشته و ده ها نفر زخمي شده بودند.
همه نگران تكرار گلوله باران بودند، اما در طول روز چهارشنبه، تا وقتي ما به آنجا رسيديم اتفاقي نيفتاده بود. ما دنبال جاي مناسبي براي ارسال يك گزارش از طريق ويدئوفون بوديم و قلعه توي چمنزار به نظر جاي مناسبي مي رسيد.
فرمانده محلي نيروهاي اتحاديه ميهني گفت كه آنجا امن است و عراقي ها خيلي فاصله دارند. او يكي از افرادش را مأمور راهنمايي ما كرد. براي اين كه كمتر جلب توجه كنيم و احيانا هدف حملات خمپاره قرار نگيريم، تنها با يك خودرو به راه افتاديم. من رانندگي مي كردم، كاوه كنارم روي صندلي جلو نشسته بود. روي صندلي هاي عقب استوارت هيوز، تهيه كننده گروه سمت راست، پشت سر كاوه نشسته بود، مترجم گروه وسط و راهنماي كرد ما، سمت چپ پشت من قرار داشت.
به حاشيه روستا رفتيم و با كمك مردم محلي به ابتداي سربالايي منتهي به قلعه راهنمايي شديم. بعضي از همكارانمان را ديديم كه سعي كرده بودند پياده بالا بروند اما نيمه راه احتياط كرده و برگشته بودند، اما ما دليلي براي پيش نرفتن نديديم. دنبال رد چرخ هاي خودروهايي كه قبلا بالا رفته بودند را گرفتيم و به سوي قلعه رفتيم.
خواستم مستقيما به سوي ساختمان قلعه بروم و پشت ديوارهايش پارك كنم - عراقي ها كاملا دور بودند - اما راهنماي ما گفت سرازيري سمت چپ كه ماشين مي توانست از آن پايين برود امن تر است. خب! من هم به سمت چپ رفتم و چند متر پايين تر توقف كردم. داشتيم با عجله پياده مي شديم كه ناگهان انفجاري بسيار نزديك ما رخ داد طوري كه موج آن را سمت چپ صورتم احساس كردم گيج شده بودم و گوشم زنگ مي زد. پيش خودم فكر كردم: «از فاصله به اين دوري چطور ما را ديدند و به اين سرعت هدف گرفتند؟»
به طور غريزي دنبال پناهگاهي گشتم، سمت چپ، عقب ماشين دويدم و روي زمين خوابيدم. در چهار روز گذشته، دو بار ديگر هم در چنين شرايطي قرار گرفته بوديم.طي چند ثانيه صداي دو انفجار ديگر را شنيدم و بعد همه جا ساكت شد. لحظه اي بعد استوارت فرياد زد «زخمي شدم! زخمي شدم!»
ربين، مترجم گروه فرياد زد «اينجا ميدان مينه، ميدان مين» بلند شدم و استوارت را سمت راست ماشين ديدم كه روي پاي چپش لي لي مي كرد. پاي راستش بدجوري صدمه ديده بود. پاشنه پايش متلاشي شده بود و استخوانش پيدا بود اما زياد خونريزي نداشت و دانستم كه زنده مي ماند. در عقب را باز كردم و استوارت را سوار كردم. به او گفتم: «زخمي شدي، اما خوب مي شي.بهت قول مي دم!»
تلاش مي كردم كه وضع او را مرتب كنم، اما او وضع پاي خودش را نمي ديد. شجاع بود و كاملا هوشيار مانده بود، به ما اطمينان مي داد كه حالش خوب است.
در اين هنگام متوجه غيبت كاوه شدم. صدا زدم «كاوه كو؟ كاوه كو؟»
ربين، مترجم ما كه چون وسط نشسته بود فرصت نكرده بود پياده شود فرياد زد: «اونجاست، سمت چپ، مرده!»
به سمت چپ نگاه كردم. حدود ده متر آنطرف تر در شيب چمنزار بدن خاك آلودي افتاده بود. گفتم «اون كه كاوه نيست» از جايي كه من بودم به نظر جنازه اي مي آمد كه از عراقي ها باقي مانده بود، اما وقتي بالاي سرش رسيدم ديدم كه كاوه است. به شكم خوابيده بود.انگار سر كار خوابيده باشد، آرام به نظر مي رسيد...
... ساعت ها بعد به كمك ربين آنچه ديده بوديم را كنار هم گذاشتيم. او تنها كسي بود كه در ماشين مانده بود و توانسته بود آنچه را اتفاق افتاد ببيند. استوارت هم كه حالا در بيمارستاني در قبرس بستري است با من هم عقيده است كه اولين انفجار ناشي از اصابت خمپاره بوده است. خود او روي يك مين ضدنفر پا گذاشته بود.كاوه هم مثل من و استوارت متوجه خمپاره شده بود و به سوي جلوي خودرو و پايين تپه دويده بود تا جاي امني پيدا كند. اما به جاي فرار از خمپاره ،روي ميدان مين رفته بود.
ربين عقيده دارد كه كاوه اول روي يك مين ضدنفر رفته و بعد دوباره روي مين ديگري افتاده است. ولي شدت آسيبي كه او ديده بيش از آن چيزي است كه ۲ مين ضد نفر بتواند ايجاد كند. من عقيده دارم عراقي ها، همچنان كه قبلا هم اين كار را كرده بودند، يك مين ضدنفر را روي يك مين ضدتانك كار گذاشته بودند تا در اثر انفجار مين اول، چاشني مين بزرگتر فعال شود و هر دو منفجر شوند.
كاوه هم اكنون آرام است و زندگي هم البته ادامه دارد. اما زندگي ما بدون او ديگر مثل سابق نخواهد بود. او بي نظير و تكرارنشدني بود...

جوايز طلايي جشنواره قاهره به ۲ فيلم ايراني تعلق گرفت
فيلم سينمايي «دخيل» ساخته «داريوش ياري» جايزه طلايي جشنواره فيلم كودك قاهره را دريافت كرد.
سيزدهمين جشنواره بين المللي فيلم كودك «قاهره» از ۲۲ تا ۲۹ اسفندماه ۸۱ در مصر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي بنياد سينمايي فارابي، هيأت داوران جشنواره فيلم قاهره بخاطر دستاوردهاي برجسته هنري و پرداخت متهورانه موضوعي، جايزه طلايي اين رويداد را به فيلم «دخيل» اعطا كرد.
براين اساس، فيلم كوتاه «درسي براي فردا» ساخته «رضا حيدرنژاد» نيز به دليل صداقت، سادگي و طنز در تصوير كودكان قشر مستضعف، جايزه طلايي بهترين فيلم كوتاه را به خود اختصاص داد.

شناسنامه
روزنامه صبح ايران: اجتماعي ـ فرهنگي ـ اقتصادي
صاحب امتياز: شهرداري تهران
مدير مسئول : محمد عطريانفر
چاپخانه هاي: افست و ايرانچاپ
نشاني و تلفن هاي همشهري
دفتر مركزي: تهران ـ خيابان آفريقا ـ كوچه تنديس ـ شماره ۱۰
كد پستي: ۱۹۱۵۶ ـ صندوق پستي: ۵۴۴۶/۱۹۳۹۵
شماره نمابر
شماره تلفن
۲۰۴۶۰۶۷
(۹ خط) ۲۰۵۹۳۸۶
دفتر مركزي
پيام گير: ۲۰۴۲۴۹۰
۲۰۵۱۴۹۲
دفتر ارتباطات توزيع و اشتراك
۲۰۵۸۸۱۱
۲۰۴۲۴۹۰
دفتر ارتباطات تحريريه
۶۴۸۰۴۰۰
۳۴۱۲۰۱۷
اشتراك
۲۰۴۶۰۶۷
۲۰۱۲۷۰۰
اشتراك الكترونيكي
نشاني اينترنت: http://www.Hamshahri.org
نشاني اينترانت: http://www.Hamshahri.net
نشاني پست الكترونيكي: Editorial@Hamshahri.org

سازمان آگهي ها: خيابان مطهري ـ چهارراه سهروردي ـ شماره ۹۱
تلفن: ۸۶۰۶۶۰۴ ـ ۸۶۰۶۶۲۲ ـ ۸۶۰۶۵۹۸ ـ ۸۶۰۶۵۹۱ ـ ۸۴۲۳۳۶۲ ـ ۸۶۰۶۶۰۴
نمابر: ۸۶۰۶۶۵۴ ـ ۸۴۰۸۳۱۶ ـ ۸۴۰۶۱۳۲

دفتر مركزي راهنماي همشهري (نيازمنديهاي صبح تهران):
خيابان كريمخان زند ـ خيابان حافظ ـ كوچه امير رضايي ـ شماره ۲۱۴
تلفن: ۸۸۰۶۶۶۶

روزنامك
يادگار
چرچيل نخست وزير وقت انگلستان در اين روز در سال ۱۹۴۱ (۱۸ فروردين ۱۳۲۰) دستور انتقال يك لشكر از هند را به بصره داد. بهانه اعزام اين لشكر كه عده نفرات آن به چهار هزار تن هم نمي رسيد محافظت از حوزه هاي نفتي بود. اين نيرو در واقع ماموريت داشت ايران را اشغال نظامي كند؛ زيرا كه دولت تهران عميقا متمايل به آلمان شده بود و فرامين لندن را مانند گذشته عمل نمي كرد. همين نيرو پنج ماه و دو هفته بعد (شهريور ۱۳۲۰) پس از مرخص كردن خائنانه پادگان هاي ايران، بدون برخورد با مانع چشمگير، وارد ايران شد و در اشغال ايران بي دفاع، مشاركت جست.
* كارتر رئيس جمهوري وقت آمريكا هفتم آوريل ۱۹۸۰ همه مناسبات آن دولت با ايران را قطع و ويزاي ايرانيان براي ورود به آمريكا حتي كارت هاي سبز ايرانياني را كه در خارج از آمريكا بودند لغو كرد و دستور داد كه تا اطلاع ثانوي به ايرانيان ويزاي ورود به آمريكا داده نشود. اين دستور تا نزديك به يك سال به قوت خود باقي بود.
* طبق محاسبه پژوهشگران، عيسي (ع ) هفتم آوريل سال ۳۰ ميلادي به دستور حكمران رومي فلسطين مصلوب شد. مسيحيان در كشورهاي مختلف با چند روز تفاوت مراسم آن را كه به «ايستر» معروف است در ماه آوريل برگزار مي كنند.
* در اين روز در سال ۱۷۷۳ جيمز ميل (پدر جيمز استيوارت ميل) فيلسوف و تاريخدان انگليسي و مولف «تاريخ هندوستان انگلستان» به دنيا آمد. وي از فلاسفه يوتيليتاريانيسم است. او در رابطه با اين فلسفه، كتاب «تحليل پديده هاي تفكر انسان» را نوشته است. اين فلاسفه ــ بمانند زرتشت ــ عمل درست را عامل شادي مي دانند و تاكيد بر اين دارند كه يك انسان بايد بكوشد كه اواخر عمر احساس شادي را از دست ندهد.
* سازمان جهاني بهداشت در اين روز در سال ۱۹۴۸ تأسيس شد.

ماندگار
از سه قرن پيش رسم بر اين شده است كه هفتم آوريل هر سال (روزي چون امروز) را «روز حق دادن عريضه مستقيم به رئيس كشور» بخوانند. در اين روز در سال ۱۶۸۹ پارلمان انگلستان حق دادن عريضه مستقيم به پادشاه انگلستان را براي اتباع اين كشور تضمين كرد كه بعدا ساير كشورها آن را اقتباس كردند و در بسياري از كشورها رعايت مي شود.
علت وضع اين قانون كه در انگلستان به پاراگراف ۵ معروف است اين بود كه پادشاه وقت، نسبت به عرايض مردم بي اعتنايي مي كرد. در ساير كشورها، اين حق، عناوين مختلف دارد از جمله « تظلم خواهي از شخص اول كشور ». فلاسفه علوم سياسي آن را يك «حق» مسلم براي اتباع دانسته اند و به همين سبب در آمريكا « رايت توپتيشن » عنوان گرفته است. عريضه به رئيس كشور مي تواند سرگشاده باشد يعني به صورت آگهي در روزنامه ها چاپ شود. اين عرايض مشمول سلسله مراتب اداري نخواهند بود و رئيس حق اعتراض به مرئوس خود را كه به رئيس كشور متوسل شده است ندارد و از اين عرايض در محاكم قضايي بر ضد عريضه دهنده نمي توان استفاده كرد. رسيدگي به اين عرايض اجباري و نوعي تكليف است و به همين دليل در جوار دفاتر روساي كشورها يك دفتر ويژه رسيدگي به اين عرايض داير شده است.
در كشورهاي داراي حكومت پارلماني (انتخاب رئيس دولت توسط پارلمان) رئيس پارلمان براي اطمينان از رسيدن اين نامه ها به دست رئيس كشور، خود را واسطه اين كار قرار داده و به همين دليل عنوان «سپيكر» يعني سخنگوي مردم نزد رئيس كشور گرفته است.
بعدا هر پارلمان داراي يك كميسيون عرايض شده است (در ايران معروف به كميسيون اصل ۹۰ است) كه مكلف است پس از رسيدگي كامل نتايج را اگر جنبه عمومي داشته باشد اعلام دارد تا همگان بدانند.

روزگار
روزنامه هاي آمريكا پريروز گزارشي منتشر كرده بودند كه بي سابقه به نظر مي رسد. اين گزارش نشان مي دهد كه «زينس اوهير » ۹۵ ساله ساكن اوكلاهما با بانو « سالي وارن» ۹۴ ساله رسما ازدواج كرده است. اين دو بيش از ۷۵ سال با يكديگر زندگي مي كردند و ازدواج آنها « كامان لا ـ متعه » بود و داراي چند فرزند و نوه ونتيجه مشترك هستند. در كشورهاي مسيحي كه طلاق دشوارتر از نقاط ديگر است، مشكلات قضايي طلاق، بسياري از مردم را متوجه ازدواج خودماني ( كامان لا ــ متعه ) كرده است.
زينس و سالي هنگام ثبت ازدواجشان گفته اند كه چون از عمرشان چيزي باقي نمانده است و ديگر از تشريفات طلاق بيم ندارند حاضر به ثبت ازدواج خود شده اند.
پاسخ پزشكي
از دكتر گريفيت سئوال شده است كه بهترين راه جلوگيري از سرطان لوزالمعده چيست و او پاسخ داده است : نكشيدن سيگار و خوردن هر روز چند دانه خرما.
نوشيروان كيهاني زاده historian@picusnet.com

گشتي در دنياي خبرها
قانون جديد سيگار ممنوع
نيويورك: از هفته گذشته قانون جديدي در شهر نيويورك به اجرا گذاشته شد كه براساس آن، سيگاركشيدن داخل رستوران ها و قهوه خانه ها ممنوع شد. به اين ترتيب مشتريان اين اماكن بايد خارج از رستوران و قهوه خانه سيگار بكشند. جريمه تخلف از اين قانون براي بار اول ۲۰۰ دلار است و در صورت تكرار تخلف، رستوراني كه در آن سيگار دود شده است، تعطيل خواهد شد.
هدف از اجراي اين قانون، دفاع از سلامتي كاركنان ۱۳ هزار رستوران و قهوه خانه اين شهر عنوان شده است.

اخبار عجيب يك سايت اينترنتي
شيكاگو: اخيرا يك سايت اينترنتي اخبار عجيب و غريبي را منتشر كرده كه در ظاهر ساختگي و مزاح به نظر مي رسد اما مسئولان اين سايت اصرار دارند اين خبرها حقيقت دارد.
به هر حال مرور چند خبر از اين سايت جالب خواهد بود حتي اگر باورش غيرممكن باشد.
* يك مرد موفق به ساخت هويج ژنتيكي شده كه اين هويج در حين پخته شدن در آب سوت مي كشد.
* اخيرا يك ساندويچ فروشي در آمريكا نوع جديدي ساندويچ همبرگر ارائه مي كند كه اين نوع همبرگر ويژه مشتريان چپ دست است.
* يك شركت تجاري قصد دارد، آرم خود را براي تبليغ روي پروانه موتور هواپيماها حك كند.

دزد در دودكش
لندن: سارقي كه قصد داشت از طريق دودكش وارد يك رستوران شود و به اين مكان دستبرد بزند توسط پليس دستگير شد.
اين سارق در حين ورود به دودكش ناگهان داخل لوله گير افتاد و نتوانست تكان بخورد. به هر حال او ۷ ساعت داخل دودكش اسير شد و آنقدر فرياد زد تا اينكه پليس به كمك او آمد البته اين مرد پس از نجات يافتن، روانه زندان شد.

اعتصاب به خاطر ديوار
لندن: براي فرماندهي نيروهاي آتشنشاني، اورژانس و پليس شهر لندن يك مركز كنترل مشترك ساخته شده است. هزينه ساخت اين مركز ۹/۳ ميليون پوند بود. چندي پيش كاركنان بخش آتش نشاني اين مركز خواستار جداسازي فضاي كار خود از نيروهاي پليس و اورژانس توسط يك ديوار شيشه اي شدند كه اين خواسته آنان برآورده شد.
اما اين ديوار شيشه اي در حدود يك متر با سقف اتاق فاصله دارد. به همين دليل آتش نشانان تهديد كرده اند اگر اين ديوار تا سقف امتداد پيدا نكند، دست به اعتصاب خواهند زد.
عاقبت نخريدن هديه
منچستر: يك معلم بازنشسته در انگليس از همكاران سابق خود به اين دليل كه در جريان مراسم توديع برايش هديه نخريده بودند، شكايت كرد.
اين معلم در طول خدمت خود عضو صندوق بازنشستگان شده بود و هر ماه مبلغ ۵ پوند به حساب اين صندوق واريز مي كرد . قرار بود كه اين مبلغ ماهيانه در پايان خدمت هر معلم در قالب يك هديه به او پرداخت شود اما وي چنين هديه اي را دريافت نكرد.
به همين دليل وي به دادگاه شكايت كرده و خواستار پرداخت غرامت شده است.
رئيس جمهور قلابي دستگير شد
بمبئي: پليس هند، مردي را كه مدعي شده بود رئيس جمهور اين كشور است، دستگير كرد.
اين جوان ۲۴ ساله كه نياز مبرمي به پول داشت براي تاجران ثروتمند هند و ساير كشورهاي جهان از طريق پست الكترونيكي نامه ارسال مي كرد و در اين نامه ها خود را رئيس جمهور هند معرفي مي نمود و براي تامين بودجه تحقيقات كشور درخواست پول مي كرد.
نكته جالب اينكه بسياري از تاجران كه تصور مي كردند او رئيس جمهور واقعي كشور هند است، برايش پول ارسال كردند.

ساعات شرعي
اذان ظهر: ساعت۱۳و۷ دقيقه
اذان مغرب:ساعت ۱۹ و ۵۱ دقيقه
اذان صبح فردا:ساعت ۵ و۱۶ دقيقه
طلوع آفتاب فردا: ساعت ۶ و۴۲ دقيقه

بر ديوار نگارخانه ها
نگارخانه نقش جهان: نمايشگاه آثار هنرمندان ايل قشقايي/ ۱۷ تا ۲۷ فروردين/ خيابان زعفرانيه، نبش چهارراه پرزين بغدادي، تماشاگه زمان/ تلفن: ۲۴۱۸۴۹۰.
گالري راه ابريشم: نمايشگاه عكس رامين حائري زاده/ از ۲۰ تا ۲۸ فروردين/ خيابان آفريقا، تابان شرقي، شماره ۷۵/ تلفن: ۸۷۸۸۲۵۹.
نگارخانه هنرمندان: نمايشگاه نقاشي حسن واحدي/ ۲۰ تا ۲۸ فروردين، خيابان طالقاني، موسوي شمالي، باغ هنر/ تلفن: ۸۳۱۶۱۷۱.
گالري آتشزاد: نمايشگاه آثار گل خشك محسن صالحي/ ۲۱ تا ۲۷ فروردين/ خيابان توانير، نرسيده به ميدان ونك، ساختمان ۴۳/ تلفن: ۸۸۸۴۴۰۷.
گالري كمال الملك: نمايشگاه نقاشي محمدعلي افرازي/ ۲۱ فروردين تا دوم ارديبهشت/ پاسداران، نبش گلستان سوم، ساختمان شماره يك/ تلفن: ۲۵۶۵۴۳۴.
نگارخانه بانو: نمايشگاه آثار نسرين خيري/ ۲۱ تا ۳۰ فروردين/ خيابان ولي عصر، بالاتر از پارك ساعي، كوي ساعي، فرهنگسراي بانو/ تلفن: ۸-۸۷۸۶۲۷۶.

گل و گياه
پيچ امين الدوله
007845.jpg
نام علمي: Lonicera japonica
خانواده: CAPRIFOLIACEAE
درختچه اي بالارونده و پيچنده، هميشه سبز يا نيمه هميشه سبز، ساقه ها داراي كركهاي نرم بوده و ساقه هاي قديمي چوبي مي شوند. گلهاي سفيدرنگ و بسيار معطر آن پس از مدتي به رنگ زرد درمي آيند. زمان گلدهي اواسط بهار تا اوايل تابستان است. حداكثر بلندي آن به ده متر مي رسد.
نيازها: مكان آفتابي، خاك حاصلخيز كه داراي زهكشي خوب باشد. پس از پايان گلدهي ساقه ها را كوتاه مي كنند. حداقل دماي قابل تحمل آن ۱۵- درجه سانتيگراد است.
ازدياد: از طريق كاشت بذر در تابستان يا بهار و يا قلمه هاي نيمه رسيده در تابستان يا قلمه هاي چوب سخت در آخر پاييز امكان پذير است.
سازمان پاركها و فضاي سبز شهر تهران

صفحه آخر
اجتماعي
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سياسي
شهر
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
شناسنامه
روزنامك
دنياي خبرها
ساعات شرعي
برديوارنگارحانه ها
گل و گياه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |  
|  علمي فرهنگي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |