دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۲ - سا ل يازدهم - شماره ۳۰۱۵ - April.7,2003
سه هزار گواهينامه خوشنويسي ممتاز صادر شد
گروه علمي فرهنگي: يك عضو انجمن خوشنويسان ايران گفت: تاكنون بيش از سه هزار نفر از اين انجمن گواهينامه خوشنويسي ممتاز گرفتند.
«علي رحيمي» به ايرنا گفت: انجمن خوشنويسي ايران تنها مركز رسمي آموزش خوشنويسي در كشور است. وي اعلام كرد: اين انجمن هم اكنون ۲۰۰ شعبه در سراسر كشور دارد كه بيشتر اين شعبه ها با مشكلات مختلف از جمله مالي مواجه هستند. او گفت:  هر چند اين شعبه ها از سوي ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستانها كمك مي شوند ولي به دليل استقبال افراد از اين شعبه ها اين ميزان كمك ها كافي نيست.

كارشناس مركز مطالعات جهاني انرژي: الگوي  اوپك  براي  كنترل  بازار، مرده  است
تهران واحد مركزي خبر:لئو ارولاس  كارشناس  مركز مطالعات  جهاني  انرژي  در لندن  امروز گفت  الگويي كه  سازمان  كشورهاي  صادر كننده  نفت  (اوپك ) براي  تنظيم  عرضه  نفت  و تثبيت بهاي  نفت  در بازار جهاني  از آن  استفاده  مي كند يك  الگوي  مرده  و منسوخ است .
به  گزارش  خبرگزاري  فرانسه  از وين، به  گفته  اين  كارشناس  نفت  دو علت  براي  توضيح  اينكه  نظام  سهميه  بندي  اوپك  منسوخ  شده  است  وجود دارد. نخست  آنكه  نظام  سهميه بندي  اوپك  كه  براي  محدود كردن  توليد نفت  اعضاي  اين  سازمان  با هدف  بالا
نگه  داشتن  قيمت  نفت  صورت  مي گيرد روي  تقاضاي  نفت  فشار وارد مي كند و دوم  اينكه  با محدود شدن  توليد اوپك  توليد كنندگان غير عضو اوپك  مانند روسيه ، نروژ و مكزيك  بازار را در دست  مي گيرند وبنابراين  اوپك  سهم  خود را در بازار از دست  مي دهد.
يكي  ديگر از مشكلات  پيش  روي  اوپك  عراق  است  و در اينجا اين  سوال  مطرح  است كه  آيا اوپك  خواهد توانست  عراق  را با ذخاير عظيم  نفتي  كه  در اختيار دارد پس  از جنگ  به  نظام  سهميه  بندي  خود بازگرداند.
لئو ارولاس  مي گويد دولت  آينده  عراق  يا از اوپك  خارج  خواهد شد يا درصورتي  در اوپك  باقي  خواهد ماند كه  نظام  سهميه  بندي  در مورد اين  كشور اعمال  نشود.

۸۷درصد مردم  مهمترين وظيفه نيروي انتظامي را تامين امنيت مي دانند
گروه اجتماعي: فرمانده  انتظامي  تهران  بزرگ  گفت  ۸۷درصد مردم  مهمترين وظيفه  نيروي  انتظامي را تامين امنيت مي دانند.
سردار مرتضي  طلايي  ديروز به ايرنا گفت : ۵/ ۸۷ درصد مردم  تهران  مهمترين اولويت  كاري  نيروي انتظامي  را برقراري  وحفظ نظم  و امنيت  براي  تمام  شهروندان  تهراني  مي دانند. وي  افزود: با توجه  به انتظارات  انتظامي  مردم  تهران  از نيروي  انتظامي  دربرقراري  و حفظ نظم  وامنيت  ، تامين  امنيت  اخلاقي  محور اقدامات  عملي  نيروي انتظامي  تهران  بزرگ  در سال  جاري  خواهد بود.وي  اظهار داشت  : نيروي  انتظامي  تهران  بزرگ  بر اين  اساس  مهمترين  اولويت كاري  خود را در سال  جاري  تامين  امنيت  اخلاقي  جامعه  ، كنترل  و كاهش  جرايم مختلف  و بالا بردن  ضريب  امنيت  در جامعه  قرار داده  است .
طلايي  گفت  : در اين  راستا نيروي  انتظامي  تهران  بزرگ  با افزايش  توانمندي كلانتري  ها، علمي  كردن  فرايند كشف  جرايم ، قاچاق  مواد مخدر ، تجارت هاي كثيف  مثل  قاچاق  كالا ، تهيه  و توزيع  مشروبات  الكلي  ، فيلم هاي  ضد اخلاقي  كه در قالب  باندهاي  سازمان  يافته  امنيت  اخلاقي  جامعه  را تهديد مي كنند، برخوردقاطع  خواهد كرد.

مجلس طرح به كارگيري تجهيزات دريافت از ماهواره را مجددا بررسي مي كند
گروه اجتماعي: در جلسه اي با حضور كارشناسان و نمايندگاني از شوراي نگهبان، طرح ضوابط به كارگيري تجهيزات دريافت از ماهواره، مجددا در كميته فرهنگ، هنر و رسانه هاي مجلس بررسي مي شود.
داوود سليماني نماينده مردم تهران و عضو كميسيون فرهنگي مجلس در گفت وگو با ايسنا با اعلام اين خبر اظهار داشت: در جلسه اي كه در هفته جاري خواهيم داشت، دستورات سال جاري را بررسي مي كنيم، اما در حال حاضر بايد طرح ها و لوايحي كه از سال پيش مانده را پيگيري كنيم.
وي بحث نظام صنفي هنرمندان را از مواردي دانست كه بايد به آن پرداخته شود و گفت: در اين باره نيازمند همكاري وزارت فرهنگ و ارشاد هستيم و بايد اين موضوع به صورت طرح يا لايحه وارد مجلس شود.
اكرم مصوري منش نماينده مردم اصفهان و عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نيزدر گفتگو با ايسنا بررسي طرح ضوابط بكارگيري تجهيزات دريافت از ماهواره- اعاده شده از شوراي نگهبان- را ازاولويت هاي كميسيون فرهنگي مجلس در سال جاري دانست و تأكيد كرد: پس از تصويب اين طرح در مجلس و رد آن در شوراي نگهبان، با جلسات متعددي كه قبل از عيد داشتيم و سال جاري هم خواهيم داشت، بايد اعضاي شوراي نگهبان را توجيه كنيم كه به تأييد آنها هم برسد.
اين نماينده مجلس اظهار داشت: بحث مهم ديگر تصويب قانون مطبوعات است كه در سال هاي اوليه مجلس ششم اعضاي كميسيون فرهنگي سعي كردند كه آن را به تأييد برسانند، اما با موانع و مشكلاتي برخورد كرد.
وي افزود: اگر بتوانيم طرح مدون، منسجم و جامعي تهيه و به مجلس ارائه كنيم كار بسيار مهمي است كه مي تواند بسياري از مشكلاتي كه رسانه ها تا به حال داشتند را برطرف كند، تا بتوانند با فضاي باز بيشتري كارشان را انجام دهند.
مصوري منش ادامه داد: با توجه به فضاي بحراني كشور كه از مشكلات منطقه ناشي مي شود به نظر مي رسد كه بايد تا حدي سياست هاي داخلي تعديل شود تا بتوانيم توجه و حمايت مردم را در مواقع بحراني جذب كنيم، و در امور فرهنگي قانون مطبوعات يكي از مواردي است كه مي تواند با دادن آزادي بيشتر به رسانه ها امكان دريافت اطلاعات را براي مردم فراهم كرده و در آنها نسبت به حكومت رضايت بيشتري ايجاد كند.
مصوري منش گفت: به اين وسيله مي توانيم همانند قبل، در سال ۸۲ نيز حمايت هاي مردم را به همراه داشته باشيم.

طوفاني هميشه در راه
007550.jpg
روانشناسان اجتماعي ونداليسم را نوعي بيماري يا روحيه بيمارگونه تلقي مي كنند كه بر اساس آن وندالها به تخريب تأسيسات عمومي تمايل دارند. پاره اي از آنها اعتقاد به بزهكار بودن وندالها ندارند و تخريبي كه توسط آنها صورت مي گيرد، بيشتر ناشي از شيطنت مي دانند
«واقعيت هاي جديد هميشه در سرداب هاي خشونت آماده مي شوند.»
«آنتوان دوسن اگزوپري»
ونداليسم هر چند در ابتدا به نظر واژه اي غريب و ناآشنا مي رسد وليكن شايد به تكراري غيرقابل انتظار بانمودهاي آن به صورت روزمره مواجه شده و مي شويم. شما هم ديده ايد؟!
* ديوارهايي كه با حروف و يا نوشته هاي رنگين و متعدد به تابلوهايي از آثار پسامدرن تبديل شده اند؟
* سطل هاي آشغال و يا صندوق هاي پست كه شمايل مورد انتظار براي آنها با آنچه مي بينيم چندان همخواني ندارد؟
* لامپ هاي روشنايي خيابان ها و بزرگراه ها كه همه گونه كاربردي را بجز روشني بخشي ارائه مي دهند؟
* نقش هايي كه براي توضيح بيشتر بر روي علايم راهنمايي ترسيم مجدد شده اند؟
* تلفن هاي عمومي كه غالبا انسان را به تفكر پيرامون شيوه ارتباطات عصرهاي پيشين و پسين وامي دارند؟
* علايم ترافيكي و يا اسامي كوچه ها و خيابان ها كه معمولا با چند نقطه يا حرف اضافه، جغرافيايي جديد را پديد آورده اند؟
* كتاب هاي كتابخانه هاي عمومي كه مورد حاشيه نويسي پژوهشگران قبلي شده اند و يادگاران زيادي را براي خوانندگان زنده مي كند؟
* استراحتگاه هاي عمومي كه غالبا مفهوم جديدي از استراحت را ارائه و امكان مطالعه تاريخ معاصر با تزئينات آن امكان پذير مي باشد؟
به طور حتم در گردگيري از غبار خاطرات نه چندان دور، همگي ما يادمان مشتركي با يكي از موارد بر شمرده در ذهنمان پيدا خواهيم كرد، بنابراين چندان هم با پديده ونداليسم غريبه نيستيم و شايد هم... ونداليسم واژه ايست كه از تركيب كلمه وندال و ايسم به دست آمده است.«وندال» نام قومي از اقوام ژرمن- اسلاو بوده است كه در دوران گذشته داراي روحيه اي تهاجمي بوده و غالبا به سرزمين همسايگان خود تجاوز نموده و آنها را غارت كرده و وضعيت اجتماعي آنها را به هم مي ريختند.
وندالها قبيله اي آلماني نژاد از سرزمين جاتلند Jutland (امروزه در دانمارك) بودند، كه در قرن پنجم پيش از ميلاد به دره Odra River مهاجرت كردند. در خلال قرنهاي دوم تا سوم پس از ميلاد آنها در حاشيه رود دانوب Danube River سكني گزيدند و اين امر همزمان با غلبه آنها بر روم بود.
امروزه كاربري كلمه وندال بيانگر گروه ها و يا جوامعي كه ايجاد بحران ناگهاني، دشمني و خصومت و وحشت انگيزي براي ساير مردم را سبب مي شوند، مي باشد.
ونداليسم (Vandalism) به ساده ترين تعريف روحيه تخريب گرايي است. رفتاري در جهت صدمه زدن و تخريب آگاهانه اموال عمومي، آثار هنري و دشمني با علم و صنعت و آثار تمدني در اين مقوله مي گنجد. آنچه در اولين ورانداز اين مفهوم خودنمايي مي كند عناصر برجسته اي نظير كنش آگاهانه، تخريب عمدي، انگيزه داشتن، ضديت با مظاهر و آثار هنري و شهري و صنعتي مي باشد كه شاكله هاي بنيادي اين خصوصيت را تعريف مي كنند.
همگوني عناصر بيانگر روحيه ونداليسم را مي توان همراستا و در برآيند ساير گروه هاي كج روي دانست كه عليه نظام شهرنشيني و صنعتي جديد دست به عصيان زده اند و به محوريت عنصر مشتركي كه فرياد عصيان ها بر ضد تمدن و صنعت و بردگي مدرن انسانها است اعلام هويت مي كنند.
چه كساني و چرا؟
بيشترين تركيب جمعيتي وندالها، نوجوانان وجواناني هستند كه دامنه اي با گستره اي از دانش آموزان دبيرستاني و نوجوانان حتي ده ساله تاجوانان با سن بيشتر را به عنوان اعضا با خود همراه دارند. اين جوانان مي توانند خصوصيت صدمه زدن و تخريب گرايي را به يك و يا بيشتر از دلايل زير دارا باشند:
- مايه هاي رنجش و محروميت
- برآشفتگي، خشم وغضب
- كينه جويي
- مخالفت و مبارزه طلبي
- گروه
بررسي ريشه هاي روانشناسي اجتماعي خشونت گستره وسيعي را شامل مي شود وليكن برخي همساني هاي اساسي ذهني و اجتماعي، در تجزيه و تحليل خرد اين شيوه، به ما كمك مي كند كه به جاي گريز از واقعيت ها و دانسته ها درباره علل اين ناهنجاري اجتماعي و استمداد از واژه هايي مانند «غرايز پرخاش جويانه» يا «توطئه» به تبيين آنها بپردازيم.
خشونت، همانند كساني كه از آن استفاده مي كنند، پيچيده است، اما رمز آن را مي توان گشود. در اين بين نكته اي كه بايست هميشه به آن توجه داشت اين است كه خشونت به طور كلي انسانها و كالاها را نابود مي كند.
منابع رواني و اجتماعي خشونت جمعي كدامند و چه شرايط اجتماعي بر حجم و شكل و در نتيجه پيامدهاي خشونت  تأثير مي گذارد؟ شايد شما هم اين جمله را خوانده باشيد كه «قابيل بر جهان حكومت مي كند، اگر ترديد داريد تاريخ جهان را بخوانيد» در هرصورت تعدادي از مشاهدات رفتاري مبين آنند كه انسانها ذاتا پرخاشگرند و عادات فردي بر مبناي دلائل وضعيتي، پرخاشگري به سمت ديگران را جهت مي بخشد. ساير نظرات اجتماعي نيز پرخاشگري را به هنجارهاي فرهنگي حاكم بر سلوك و رفتار در موقعيتهاي معيني بازمي گرداند. نظراتي ديگر پرخاشگري را محصول آموختن برخي از اشكال رفتاري مي دانند و دسته اي ديگر از نظرات مدعي اند پرخاشگري نوعي واكنش به خنثي كردن شرايط ناخوشايند مي باشد.
رفتار اصولا بيش از آنكه تابع شرايط محيطي باشد محصول روحيات دروني بوده و صرفا در بستر محرك هاي محيطي جريان مي يابد. انسانها مستعد پرخاشگري متولد شده و از طريق اكتسابي مي توانند اين زمينه را رشد داده و يا دفع كنند. تحقيقات علوم اجتماعي مبين آن است كه ناكامي، پرخاشگري را افزايش مي دهد، اين امر بيانگر آن است كه هر ناكامي مي تواند محرك پرخاشگري باشد و هر پرخاشگري مي تواند به ناكامي جديدي منتهي گردد. ناكامي، مسدود شدن راههاي دستيابي به اهداف مي باشد. يا به عبارت ديگر ناكامي به واسطه بروز جريانات مانع از تحقق اهداف براي انسانها رخ مي دهد. محروميت نيز به عنوان تصور وجود تفاوت ميان انتظارات ارزشي انسانها و توانايي هاي ارزشي آنها تعريف مي شود. انتظارات ارزشي، كالاها و يا شرايطي هستند كه افراد خود را مستحق آنها مي دانند و توانايي ارزش، كالاها و يا شرايطي هستند كه افراد فكر مي كنند در صورت در اختيار داشتن ابزارهاي اجتماعي مي توانند آنها را به دست آورند و حفظ كنند. هرگونه تغيير در دامنه شدت انتظارات و كاهش انتظارات ارزشي سبب تشديد نارضايتي مي شود.
همانگونه كه از تطابق تعاريف مزبور ميان محروميت و ناكامي برمي آيد، ميان ناكامي و محروميت  تمايز قائل شده است و اين بدين مفهوم است كه افراد صرفا به دليل نداشتن برخي چيزها ناكام نمي شوند، ناكامي هنگامي رخ مي دهد كه موانع نامطلوبي در سر راه دستيابي به اهداف معيني ظهور كند.
ناكامي زمينه قوي تري براي حمله به موانع تحقق اهدافش، در فرد ايجاد مي كند. داده هاي روانشناسي بر اين امر تأكيد دارند كه ناكامان در صورت حضور موانع مشابه، به  آنها حمله مي كنند چرا كه پرخاش عليه موانع همبسته با فقدان تحقق اهداف رخ مي دهد. پرخاشگري ناشي از ناكامي مي تواند به واسطه مشابهت فيزيكي كالبدي و يا تشابه مفهومي با موانع ناكامي صورت پذيرد.
رقابت عرصه اي است كه در هر صورت ممكن است به ناكامي بينجامد، زيرا يكي از رقبا به كاميابي مي رسد. خوشايندي كسب نتيجه موفق، نيز ممكن است در اثر رقابت به خصومت منجر شود كه اين امر خصوصا در مواردي كه شكست گروهي به وجود مي آيد، اوج تظاهر را به عرصه نمايش مي گذارد كه اين نوع پرخاشگري موجب تهاجم به برخي اهداف معين مي گردد و به صورت پنهاني مانند نزاع كلامي بروز پيدا مي كند.
هر نوع ناكامي بر حسب شرايط متبوعش به پرخاشگري هاي متفاوتي مثلا براي فرار از موقعيت، تجديد نظر در احساسات و حل مسائل مبتلا به مي انجامد. حوادث ناخوشايند عامل اصلي ايجاد پرخاشگري خشم آلود و يا عاطفي يا آنچه كه ديگران آن را عصبانيت با انگيزش اجتناب مي نامند، مي باشد.
اقدامات خشونت آميز بدون طرح قبلي ناشي از تجربه، تحريك، بي نتيجه بودن يا نااميدي از پيگيري برخي اهداف مي باشد و در زمينه هايي نظير ناكامي و نيز منازعاتي بروز مي كند كه در آنها نوعي «حمله به موقعيت» و جايگاه اجتماعي وجود دارد. در اين موارد نتيجه مي تواند واكنش آني، نسبتا بدون طرح قبلي و عنان گسيخته باشد كه خود شكلي از خشونت رايج را در زندگي انسانها تشكيل مي دهد.
طغيان هاي مقاومت ناپذيري كه نسبتا خودجوش و غيرسازمان يافته همراه با مشاركت مردمي قابل ملاحظه باشد، بي ترديد، مي تواند نتيجه اي از پيشي گرفتن آرزوها و بلندپروازي ها از دستاوردها باشد، تا آن حد كه بسياري از مردم، حتي اگر پيشرفتي هم به سمت اهداف خود داشته باشند، ناراضي مي شوند چون كمتر از آنچه مي خواهند، به دست مي آورند،  به هر حال پتانسيل اين شيوه جمعي، تابعي از ميزان و شدت نارضايتي هاي مشترك در ميان اعضاي يك جامعه است و سو گرايي آن تابعي از آن است كه تا چه حد كارگزاران و حتي سيستم حاكميت را در ايجاد نارضايتي هاي مورد نظر مقصر بشناسند.اين وضعيت را كه در اصطلاح روانشناسي اجتماعي «آنومي» مي نامند، با وضعيتي كه در آن يا اهداف فراتر از ابزارهاي انساني هستند و يا اينكه اهداف ثابت مي مانند اما ابزارها شديدا محدود مي شوند، تعريف مي كنند. آنومي را به تعريفي ديگر مي توان فروريختن معيارهاي اجتماعي حاكم بر رفتار اجتماعي يا بي هنجاري دانست.
مي توان ميزان فقدان همسويي و همگرايي نظرات در رابطه با هنجارهاي مشروع همراه با عدم اطمينان و عدم امنيت در روابط اجتماعي را شاخصه ميزان آنومي در يك نظام اجتماعي دانست. عينيت خارجي اين مفهوم را مي توان در زمينه هاي بروز شادي هاي نهادينه (هنجار) و پذيرش شادي هاي اسطوره  اي به عنوان بخشي از فرهنگ ثابت و مرسوم در روابط اجتماعي به صورت موردي، مورد توجه قرار داد.
خشونت در واقع بياني خودجوش از نوعي تنفر يا اضطراب و نگراني مي باشد و لزومي ندارد كه در همان لحظه اوج احساسات و شور و هيجان طبيعي تحقق يابد زيرا خشم، ترس و نگراني و اضطراب را مي توان براي مدت مديدي مخفي نگاه داشت. به عبارت ديگر، خشونت پس از فروكش كردن احساسات برانگيخته شده براي دستيابي به يك نوع رضايت و انبساط خاطر، هرچند موقتي و لحظه اي و صرفا براي ابراز حالات دروني رخ مي دهد.
نظر به اينكه رفتار افراد در زندگي روزمره متأثر از الگوهاي مختلفي مي باشد مي توان سه الگوي مشخص تأثيرگذار بر رفتارها را مورد توجه قرار داد، خانواده، فرهنگ هاي فرعي مانند خرده فرهنگ هاي مورد قبول افراد مثل گروه هاي هم سن و فرهنگ در قالب نهادهايي چون تلويزيون و فيلم. بنابراين تعليم رفتارهاي خشونت آميز ممكن است از طريق القاي الگوهاي رفتاري در خانواده، در گروه هايي كه افراد عضو آنها هستند يا از طريق تلويزيون و فيلم صورت پذيرد. در مجموع اگرچه محروميت بسان يك زمينه ضروري براي رفتارهاي خشونت بار به شكل مفهومي مستقل پردازش نشده است،  اين نكته واضح است كه بروز رفتارهاي تهاجمي علاوه بر محروميت نياز به زمينه ها و پيش شرط هاي ديگري نيز دارد كه نظريه پردازان شرايط اجتماعي حاكم بر جامعه و معضلات ساخت اجتماعي نظير بيكاري و ازدواج را هم در آن دخيل مي دانند.
وندالها در اعمال خود نشان مي دهند كه احساس اجحاف و بي عدالتي دو انگيزه مهم در خرابكاري ويرانگرانه آنهاست. عده اي از جامعه شناسان نيز ونداليسم را حالت شديد جماعت يا گروه دانسته اند كه به صورت تجمع سازمان نيافته و بي هدف افرادي كه به شكل آني و تحت تأثير همديگر و غالبا در غليان احساسات، دور هم جمع شده و ممكن است حركات تخريبي و ويرانگرانه انجام دهند، با اين تفاوت كه حركات وندالي اغلب توسط قشر جوان سازماندهي مي شوند ولي در انبوهه ها تمام اقشار حضور دارند، تعريف مي كنند.
روانشناسان اجتماعي نيز ونداليسم را نوعي بيماري يا روحيه بيمارگونه اطلاق مي كنند كه بر اساس آن وندالها به تخريب تأسيسات عمومي تمايل دارند. پاره اي از آنها اعتقاد به بزهكار بودن وندالها ندارند و تخريبي كه توسط آنها صورت مي گيرد، بيشتر ناشي از شيطنت مي دانند و عامل هيجان آوري و در واقع اعتراض  به موقعيت مبهم آنها در ساختار اجتماعي را دلايل اين رفتارها مي شمرند و اين رفتارها را در جهت خواهاني ايفاي نقش اجتماعي و يا ارائه توانايي راهبري و كسب پايگاه اجتماعي در جامعه بيان مي دارند.
و آخر آنكه پاره اي از محققين حركات وندالها را پاسخي به فضا ي سياسي جامعه مي دانند. به اين معني كه ناراضيان و يا منتقدان بد سليقه سياسي ، براي بيان اعتراض، به روش هاي وندالي رومي آورند و آن را به عنوان ابزاري براي بيان تقاضاهاي سياسي خود و يا مخالفت با سياست هاي نامطلوب هنگامي كه ديگر ابزارهاي بيان تقاضا كارايي لازم را ندارند، ارزشمند مي دانند.
كاهش و كنترل ونداليسم
اكنون به يكي از سؤالات مهم اجتماعي امروز مي رسيم، چگونه ميزان خشونت حادث در زندگي روزمره را كاهش دهيم؟
خشونت بخش كوچكي از روند رشد را تشكيل مي دهد و دوري جستن تدريجي از آن، از ويژگي هاي روند طبيعي بلوغ اجتماعي است. پاره اي از منتقدين با ابراز نگراني شديد خود از وقوع جرائم و خشونت ها، تصوير ناخوشايندي از نسل آينده، كه كودكان فعلي هستند، ارائه مي نمايند و عده ديگري بر اين اعتقادند كه سياست هاي اجتماعي تنظيم شده براي پرورش جوانان و حمايت از رشد و توسعه آنان بايد در قالب اقدامات پيشگيرانه صورت پذيرد.
«اميد» منبع لازم و ضروري براي تغذيه و تقويت تمام برنامه هاي تأمين كننده جدي و مؤثر رفاه جوانان است و «ترس» فاسد كننده و مخرب برنامه هايي است كه جهت ترويج رفاه جوانان تدارك ديده مي شود. هراندازه نقش جلوگيري از جرم در ساختار سياستهاي مربوط به جوانان كمتر باشد، آن سياست ها بهتر و مناسب تر خواهد بود.
خشونت نخست در اذهان آدميان به وقوع مي پيوندد و سپس در عرصه اجتماع به منصه ظهور مي رسد. خشونت را بايد همچون يك بيماري در نظر گرفت، همچنان كه كنترل و كاهش بيماري ها به تخصص ها و روشهاي بسيار براي نگرش به بيماري ها از ابعاد مختلف نياز دارد، در اين مورد هم بايست با توجه به اقدام سيستماتيك يك اپيدمي قابل كنترل و اداره بوجود آوريم و از طريق ايجاد يك نظام هنجاري و گسترش پاسخ گويي به اين هنجارها خشونت را كاهش داد.
كنترل پرخاشگري و هدايت مناسب تنبيه، مي تواند نتايج موثري در پي داشته باشد و آخر آنكه منزوي كردن اين واكنش و ممانعت از كاميابي عاملان آن شيوه مهم ديگري براي كاهش اجباري پرخاشگري مي باشد، چرا كه افرادي كه تهديد مي شوند بيشتر از سايرين ممكن است به برخي از اهداف معين حمله كنند، كه تجارب مبين آن است كه حمله به افراد ياموضوعاتي است كه عملا مسئول ناكامي بوده اند ولي به عنوان سپر بلا، قرباني پرخاشگري محسوب مي شوند.
و آخر آنكه بايد بپذيريم ميل به ايجاد تغيير و تحول از جمله واقعيت هايي است كه انكارناپذير مي نمايد.
سيامك اميري

اجتماعي
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سياسي
شهر
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |  
|  علمي فرهنگي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |