مرحله دوم آزمون دكتراي تخصصي دانشگاه تربيت مدرس امروز برگزار مي شود
گروه علمي فرهنگي: مرحله دوم آزمون دكتراي تخصصي دانشگاه تربيت مدرس روزهاي ۲۸ و ۲۹ فروردين ماه جاري در اين دانشگاه برگزار مي شود.
در اين آزمون بيش از سه هزار نفر داوطلبان قبول شده در مرحله اول آزمون (امتحان زبان خارجي) به رقابت علمي مي پردازند.
به گزارش روابط عمومي دانشگاه تربيت مدرس، اين دانشگاه براي سال تحصيلي ۸۳-۸۲ از طريق اين آزمون، در ۵۹ رشته تحصيلي دانشجوي دكتري مي پذيرد. نتايج آزمون ۱۲ خردادماه اعلام خواهد شد.
|
|
هشدار آموزش و پرورش نسبت به گودبرداري غيراصولي ساختمانهاي اطراف مدارس
گروه علمي فرهنگي: معاون فني و اجرايي سازمان نوسازي ، توسعه و تجهيز مدارس كشور، نسبت به گودبرداري غيراصولي ساختمانهاي همجوار با مدارس كشور هشدار داد.
«كريم رشيدي پور» روز چهارشنبه در گفتگو با ايرنا گفت : مالكان يا نمايندگان قانوني اين گونه ساختمانها، بدون رعايت نكات فني و اصولي و مقررات ايمني و حفاظتي و اخذ مجوز از مبادي ذيصلاح ، اجازه گودبرداري ملك همجوار خود با مدارس را ندارند. وي افزود: ريزش ديواره گود زمين اطراف ساختمان مدرسه ۱۵ خرداد در منطقه يك تهران ، موجب آسيب ديدگي ساختمان اين مدرسه شد و در صورت عدم اقدام فوري ، احتمال افزايش خسارت و آسيب ديدگي بيشتر حتمي است و امكان بهره برداري از آن ميسر نخواهد بود.
|
|
محور تاريخي - طبيعي منطقه «دربند» ثبت ملي مي شود
گروه علمي فرهنگي: به منظور حفاظت از بافت تاريخي منطقه دربند و جلوگيري از تخريب منابع طبيعي آن، كه در جريان ساخت و سازهاي بي رويه در اين منطقه صورت گرفته است محور قديمي دربند به زودي در فهرست آثار ملي ثبت مي شود.
به گزارش «ميراث خبر»، اسكندر مختاري «معاون حفظ و احياء ميراث فرهنگي استان تهران با اعلام اين مطلب و ابراز نگراني از تأثيرات سوءافزايش ساخت و سازها در منطقه دربند، افزود: در حال حاضر بخش عظيمي از بافت تاريخي اين منطقه به دليل توسعه فيزيكي شهري و ساخت و سازهاي بي رويه در معرض تخريب و دگرگوني قرار گرفته است و ادامه اين روند در آينده نزديك آسيبهاي جدي به هويت فرهنگي اين منطقه وارد خواهد كرد. با توجه به اين مسايل ميراث فرهنگي تلاش مي كند تا پنج ماه آينده نسبت به ثبت ملي دربند اقدام كند.
وي با تصريح اين كه ثبت و حفاظت از منطقه دربند، گام مؤثري در تثبيت هويت تاريخي و فرهنگي اين منطقه است، گفت: هرگونه تغييرات فيزيكي و كاربري در منابع طبيعي و فضاهاي سبز دربند بايد تحت نظارت و براساس ضوابط باشد و در اين مسير، سازمان ميراث فرهنگي از حداكثر توان خود استفاده مي كند.
وي در همين حال همكاريهاي مشترك ارگان هايي چون شهرداري تهران، اوقاف، محيط زيست و مسكن و شهرسازي را ضروري دانست.
|
|
وزير آموزش و پرورش:
مدارس خيرين، خصوصي نمي شود
گروه علمي فرهنگي: وزير آموزش و پرورش گفت : بر اساس تصويب هيأت دولت ، مدارسي كه با هزينه و مشاركت خيرين ساخته شده اند، مشمول ماده ۸۸ نمي شود. براساس ماده ۸۸ قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت توسط بخش غير دولتي ، مديريت مدارس به بخش خصوصي سپرده مي شود.
ارائه خدمات موضوع اين ماده توسط بخش غيردولتي به سه روش خريد خدمت از بخش غيردولتي ، مشاركت با بخش غيردولتي و واگذاري مديريت بخش غيردولتي صورت مي گيرد. بر اساس اين گزارش ، واگذاري مدارس به بخش غيردولتي با تصويب مجلس شوراي اسلامي و شوراي نگهبان انجام مي گيرد.
به گزارش روز چهارشنبه روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش ، مرتضي حاجي در جمع خيرين مدرسه ساز افزود: دولت براي اينكه حجم دستگاه ها را كوچك كند، بخشي از امور اجرايي مدارس را به مردم و نهادهاي علاقه مند واگذار مي كند.
|
|
مؤسسه آموزش از راه دور در روستاها تأسيس مي شود
گروه علمي فرهنگي: معاون آموزش و پرورش نظري و مهارتي وزارت آموزش و پرورش از تأسيس مؤسسه آموزش از راه دور در روستاهاي كشور در آينده خبر داد.
«علي اصغر فاني» ديروز با اعلام اين مطلب به ايرنا گفت: مقدمات اين كار فراهم شده و اساسنامه تأسيس آن در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب رسيده است.
وي گفت: با تأسيس مؤسسه دانش آموزان مناطق روستايي كشور كه به دليل پايين بودن تعداد آنها از وجود دبيرستان محروم هستند، دانش آموزان مي توانند به صورت غيرحضوري و نيمه حضوري به تحصيل در دوره آموزش متوسطه بپردازند.
|
|
شيوخ عرب در صدر خريداران كتب و نسخ خطي ايران
گروه علمي فرهنگي: نبود بازار رسمي و تحت نظارت خريد و فروش كتب و نسخ خطي و ثبت نشدن فهرست اين آثار ملي در مراكز ذيصلاح منجر به افزايش سودجويي دلالان داخلي و خارجي و ترغيب بسياري از شيوخ عرب حاشيه خليج فارس براي خريداري غير قانوني سرمايه هاي ملي كشورهاي صاحب تمدن از جمله ايران شده است.
به گزارش «ميراث خبر»، گستره فعاليت هاي غير قانوني اين دلالان در بازار غير رسمي كتب و نسخ خطي چنان است كه كارشناسان و متخصصان ضمن ابراز نگراني نسبت به خروج سرمايه هاي ملي و از دست رفتن هويت تاريخي و فرهنگي كشور، شكل گيري باندهاي خريد و فروش اسناد و نسخه هاي خطي نفيس در اختيار برخي خانواده ها را خطرناك دانسته و اين اقدام را غارت اموال فرهنگي ناميده اند.
«علي نقي منزوي» متخصص نسخ خطي و كتب نفيس درباره دلايل شكل گيري بازار غير رسمي خريد و فروش نسخ خطي مي گويد: در شرايطي كه عده اي فرصت طلب با فريب مردم و استفاده از ناآگاهي آنان به اكتشاف و استخراج غيرقانوني و مخفيانه آثار تاريخي در برخي مناطق كشور مي پردازند و از اين طريق سودهاي كلان و نامشروع كسب مي كنند، چگونه مي توان با تمام قوا مانع آنان شد. در بسياري اوقات، كتب و نسخ خطي كشورمان در حراجي هاي بزرگ عتيقه اروپا معامله مي شود و دستمان براي بازپس گيري اين آثار كوتاه است.
وي افزود: علاوه بر اين ناآگاهي ها، به نظر مي رسد ضعف قوانين موجود در حفظ و نگهداري آثار ملي و نبود ضمانت هاي اجرايي متصور در روح قوانين باعث شود تا دارندگان اسناد و كتب خطي قديمي و ناياب با شناخت و رغبت كامل، مجموعه در اختيار خود را براي فهرست برداري و ثبت آثار، تحويل مراجع ذيصلاح ندهند.
وي همچنين نبود بازار رسمي و تحت نظارت دولت براي خريد و فروش كتب و نسخ خطي را عامل مؤثري در فعاليت گسترده دلالان اين آثار مي داند و مي افزايد: اين امر باعث شده تا واسطه گران از هر طريقي براي خروج كتب و نسخ خطي، استفاده كرده و درآمدهاي كلاني كسب كنند و به اين ترتيب هويت تاريخي و ميراث فرهنگي كشور كه جزو سرمايه هاي ملي هستند، به غارت برود. اين در حالي است كه دولت و دستگاه هاي مسئول در موضوع آثار و كتب خطي مي توانند شرايطي ايجاد كنند تا دارندگان اين آثار بدون دغدغه نسبت به خريد و فروش اقدام كنند.
|
|
گفت وگو با داويد اشترايف، رييس اداره كل فرهنگ سوييس
بي نظير؛ مثل تمدن ايران!
|
|
چندي پيش گروهي از خبرنگاران ايراني، در نمايشگاه هفت هزار سال هنر ايران در سوييس شركت كردند. در اين سفر در شهر بازل فرصتي كوتاه فراهم شد تا درباره موضوعات گوناگون با داويد اشترايف، رييس اداره كل فرهنگ سوييس، دبير جشنواره فيلم لوكارنو در سال هاي ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ و يكي از علاقه مندان فرهنگ و هنر و بخصوص سينماي ايران گفت وگو شود. او در اين گفت وگو درباره وضعيت ميراث فرهنگي در سوييس، تبادل فرهنگي ميان ايران و سوييس، نمايشگاه هفت هزار سال هنر ايران و برخي مسايل ديگر اظهار نظر كرده است. داويد اشترايف از نظر سلسله مراتب دولتي، هم رده وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي كشورمان محسوب مي شود. اين گفت وگو در پي مي آيد.
* فعاليت شما در حوزه ميراث فرهنگي به چه ترتيب است و ميراث فرهنگي چه سهمي در بخش فرهنگي سوييس دارد؟
- من بايد به گونه اي ديگر سؤال شما را پاسخ دهم. در سوييس يك سامانه فدرالي حاكم است و به دليل كاراكتر فدرالي، سهم ميراث فرهنگي، بين ايالت هاي گوناگون تقسيم شده است و نقش ما به عنوان يك اداره مركزي در اين بخش، تقريباً محدود است. ما از سويي مسئول موزه ملي و كتابخانه ملي هستيم كه دو بخش مهم در ميراث فرهنگي هستيم. از سوي ديگر با ايالت ها و بخش هاي گوناگون كشور سوييس در ارتباط با فعاليت آنها براي حمايت و حفاظت از آثار غيرمنقول تاريخي، آثار معماري و بناهاي يادبود فرهنگي شان همكاري مي كنيم. اساساً در اين زمينه، در سوييس ابتدا خود آن مراكز نسبت به حفاظت از اثر مسئول هستند، پس از آن محلات و شهرها، سپس ايالت ها و بعد از آن دولت مسئول است، به اين ترتيب يك هرم حمايتي در زمينه ميراث فرهنگي بوجود مي آيد و مسئول است. اداره ما مبلغ مشخصي كه حدود ۳۰ ميليون فرانك در سال مي شود را در اختيار ايالت هاي مختلف مي گذارد تا براي حمايت و حفاظت از اماكن فرهنگي و تاريخي استفاده كنند.
* بودجه بخش ميراث فرهنگي در سوييس چقدر است؟
- بايد اين را حساب كنم. بخشي از بودجه اي كه من در اختيار دارم صرف نيازهاي فرهنگي، هنرهاي معاصر و آينده مي شود. بخشي به موضوع هاي بين المللي اختصاص مي يابد و بخشي به ميراث فرهنگي. در بخش ميراث فرهنگي، بودجه ما صرف موزه ها، كتابخانه ها، حفاظت از بناهاي يادبود، سينماها، آرشيوهاي فيلم و غيره مي شود. بودجه اين بخش را اگر بخواهم مجموعاً حساب كنم مي شود حدود ۸۰ ميليون فرانك كه از ۲۲۰ ميليون فرانك بودجه در سال تقريبا يك سوم آن را دربرمي گيرد.
* سازمان شما مهم ترين سازمان فرهنگي در سوييس تلقي مي شود، جايگاه آن در سيستم حكومتي كجا است؟
- ما از سال ۱۸۴۸ در سوييس تنها هفت وزير داريم. از سوي ديگر، وظايف حكومت به طور مداوم افزايش يافته است. در نتيجه براي هر بخش مانند محيط زيست، آب، آموزش، فرهنگ، راهنمايي و رانندگي و... دفتري مستقل ايجاد كرده ايم و هريك از اين بخش ها يك اداره كل دارند. من هم نماينده اداره كل فرهنگ سوييس هستم. ما بخش كوچكي از اين سيستم هستيم. هر يك از اين ادارات كل مانند يك وزارتخانه كوچك است و رييس آن با همان مسايلي روبه رو است كه يك وزير روبه رو است. هر چند از نظر سياسي وزير در رتبه بالاتري قرار دارد، چون بخشي از حكومت است.
اعضاي اين ادارات كارمند دائم دولت هستند و با تغيير رئيس حكومت تغيير نمي كنند و به اين ترتيب استمرار حركت را تضمين مي كنند.
* رؤساي اين ادارات چگونه به اين سمت انتخاب مي شوند؟
- شوراي حكومتي به طور جمعي اين كار را انجام مي دهد.
* نظر شما به عنوان بالاترين مرجع فرهنگي سوييس درباره نمايشگاه ۷۰۰۰ سال هنر ايران در موزه آنتيك بازل چيست؟
- اين يك نمايشگاه بي نظير است. من قبلاً كاتالوگ آن را ديده بودم و امروز توانستم نمايشگاه را ببينم. از كيفيت بالاي اشيا و شكل نمايش آنها در موزه آنتيك بسيار به وجد آمدم. شناسنامه تاريخي اشيا و عكس هاي مربوط به دوره هخامنشي و شهرهاي باستاني ايران بسيار جالب بودند. اين اشيا، واقعاً باشكوه هستند. بهترين چيزهايي بودند كه مي توانست به نمايش درآيد. واقعاً درجه يك هستند. براي غربي ها مدرن بودن و بي زمان بودن اين اشيا بسيار قابل توجه است. به خصوص اين اشياي قديمي از فرهنگ كهن ايراني سخن مي گويند كه ما چيز زيادي از آنها نمي دانيم. در اينجا تمدن يوناني و تا حدودي آثار تمدن مصر شناخته شده هستند، اما از آنجا كه در دهه هاي اخير رابطه توريستي گسترده اي ميان ايران و سوييس وجود نداشته است، براي نسل من و نسل جوان تر، اشياي تمدن قديم ايراني ناشناخته مانده است.
* حتي براي شما هم اين آثار ناشناخته بودند؟
- بله براي من هم تا حدودي ناشناخته بود. من سه بار در ايران بودم و از تخت جمشيد و يكي دو محوطه تاريخي ديگر هم بازديد كردم، اما از ميان موزه ها تنها موزه هنرهاي معاصر را ديدم و كاخ تابستاني شاه در ميان كوه هاي تهران، اما موزه ملي را نديده ام.
* به نظر شما اين نمايش ها چگونه مي توانند در روابط سياسي فرهنگي ايران و سوييس و ديگر كشورهاي اروپايي تأثير بگذارند؟
- قطعاً تأثير خوبي مي گذارند. حتي اگر با فرهنگ امروز ايران هم كاري نداشته باشيم، به هر حال اين ناحيه يك تصوير تأثيرگذار و جايگاهي مهم در تمدن بشري دارد. دستاورد فرهنگي اجداد شما شايان احترام خاصي است. بدبختانه به دليل شرايط سياسي فعلي، گاهي اتفاق مي افتد كه ما اطلاعات درستي درباره دستاوردهاي بزرگ فرهنگ و هنر اسلامي دريافت نمي كنيم. البته اين جا از فرهنگ پيش از اسلام هم چيز زيادي نمي دانيم. من تصور مي كنم اين يك كارت ويزيت عالي براي ايران امروز است. افرادي كه به نمايشگاه مي روند ايران براي آنها جذاب مي شود و به وجد مي آيند. اين نمايشگاه مي تواند به تبادل فرهنگي و توريسم كمك كند، همچنين مي تواند قضاوت هاي منفي عليه ايران را از ميان بردارد.
* درباره شما هم همين اتفاق افتاده و پس از ديدن نمايشگاه نظر شما راجع به ايران تغيير يافته است؟
- خير، عقيده من راجع به ايران هميشه مثبت بوده است؛ زيرا من دو سه بار از ايران ديدار كرده ام. من اين سرزمين را تا حدودي از طريق روابط دوستانه تنگاتنگ با فيلمسازان، بچه هاي بنياد فارابي و... مي شناسم. آقاي بهشتي (رييس سازمان ميراث فرهنگي كشور) را هم از ۱۵ سال پيش مي شناسم. بنابراين من خودم دچار اين مشكل نيستم، اما بسياري از هموطنان سوييسي من اين مشكل را دارند.
* برنامه هاي آينده بخش فرهنگي سوييس در ارتباط با ايران چيست؟
- ما برنامه مشخصي نداريم. اداره ما به طور مستقيم براي تبادل فرهنگي اقدام نمي كند. اين قضايا به بنياد ويژه اي به نام پروهلوتيا مربوط مي شود. ما به لحاظ مالي از آنها حمايت مي كنيم تا آنهاكارهاي تبادل فرهنگي را در بخش هنرهاي معاصر انجام دهند. براي مثال مي توان از اين تبادل ها در بخش سينما نام برد. به خصوص در جشنواره لوكارنو كه من خودم در سال ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ دبير آن بودم. در آن زمان كيارستمي هم در جشنواره شركت كرد و من او را به سوييس آوردم. از اين رهگذر دوستي عميق من با كشور شما شكل گرفت. پس از آن دو يا سه بار به ايران آمدم، به اصفهان و تهران رفتم، در جشنواره فيلم فجر شركت كردم و جزو هيأت داوران بودم. البته اينها با اداره من به طور مستقيم ارتباطي ندارد و به تشكيلاتي در سوييس مربوط مي شود كه از اداره ما بودجه مي گيرد؛ مانند جشنواره فيلم لوكارنو. ما از آنها حمايت مي كنيم، چون اينها پنجره اي هستند روبه جهان. ما تمام جشنواره هاي خوب سوييس را حمايت مي كنيم تا اين تبادل فرهنگي را انجام دهند و تحقق بخشند.
من امروز به طور مشخص درباره راه هاي همكاري فرهنگي ميان دو كشور گفت وگويي داشتم، براي مثال در زمينه باستان شناسي يا تبادل فناوري ميان مؤسسات ميراث فرهنگي ايران و موزه ملي ما. اينها موضوعاتي هستند كه امروز درباره شان صحبت كرديم و اميدواريم به نتايج عملي خوبي برسد.
* پس شما هنوز درباره اين مذاكرات به نتايج عملي دقيقي دست نيافتيد؟
- خير، دوستان وهمكاران من در موزه ملي بايد براي اين همكاري ها تجهيز شوند و خود را آماده كنند. شايد باور نكنيد اما دولت سوييس از نظر مالي در شرايط بسيار بدي به سر مي برد و ما مدام بايد صرفه جويي كنيم. به همين دليل نمي توانيم هيچ گونه قولي بدهيم كه ظرفيت انجام كاري را داريم يا نه و آيا بچه هاي ما در موزه ملي كه جزيي از اداره فرهنگ هستند، فرصتي براي انجام يك پروژه مشترك دارند يا خير؟
* آيا موزه هاي خصوصي سوييس نيز از طرف اداره شما كمك مالي دريافت مي كنند؟
- خير، ما فقط به هشت موزه ملي به طور مستقيم كمك مالي مي دهيم. بقيه موزه ها ايالتي هستند و از سوي ايالت هاي خود كمك مالي دريافت مي كنند و يا موزه هاي خصوصي هستند كه مجموعه داران آنها را اداره مي كنند.
* مطبوعات چه نقشي براي ترويج ميراث فرهنگي در ميان مردم ايفا مي كنند؟
- همه روزنامه هاي مهم سراسري سوييس، صفحه فرهنگ دارند، گرايش برخي از آنها بيشتر به سوي ميراث فرهنگي و گرايش برخي ديگر به سوي هنرهاي معاصر است. اما اغلب تلفيقي از اين دو هستند. ما هم گاهي كنفرانس هاي مطبوعاتي برگزار مي كنيم و درباره مسايل و مشكلات مان توضيح مي دهيم. مثلاً مشكلات مان در حوزه كتابخانه ها، رسانه هاي ديجيتالي و درباره اكتشافات باستان شناسي يا درباره نمايشگاه هاي بزرگي كه برگزار مي شود و مي بينيم روز بعد بسياري از روزنامه ها از آن موضوع گزارش مي دهند. مثل نمايشگاه ۷۰۰۰ سال هنر ايران كه گزارش آن را در روزنامه ها خواهيد خواند. اما هميشه تصميم نهايي را خود مطبوعات مي گيرند كه چه موضوعي را چگونه و به چه ميزان پوشش دهند.
* به نظر شما مطبوعات در اين زمينه تأثير خوب و بسزايي داشته و نقش خود را به خوبي ايفا كرده اند؟
- آنها نقش خوبي دارند، اما مي توانند نقش بهتر و بيشتري هم داشته باشند كه اين كار را نمي كنند چون اين حوزه خيلي جذاب نيست. به طور كلي هنر مدرن مثل نمايشگاه فعلي آثار پيكاسو در لندن و پاريس پوشش خبري بهتري از نمايشگاه هاي تاريخي مي گيرد. البته به نظر من نمايشگاه ۷۰۰۰ سال هنر ايران درخشان و منحصر به فردي است، اما به طور كلي هنر مدرن جذاب تر است. معمولاً گزارش از يادبودهاي فرهنگي، ميراث تاريخي و مشكلات موزه ها جذابيت كمتري دارد. هر چند كه در ده سال گذشته گزارش هاي بيشتري در اين زمينه منتشر شده است.
* ۱۸ موزه جهان بيانيه اي را عليه باز پس دادن اشياي تمدن هاي كهن امضا كرده اند. نظر شما در مورد اين موضوع چيست؟
- در سوييس هم اين بحث وجود دارد. من عقيده دارم كه گذشته مربوط به گذشته است. ما تنها در يك مورد با باز پس دادن اشيا موافق هستيم و آن هم اموال يهودي ها است. در زمان جنگ جهاني دوم، اشيايي از يهودي ها دزديده شده كه برخي در سال هاي اخير سر از موزه درآورده است. ما اعتقاد داريم اين اشيا به خانواده يهودي مالك آنها پس داده شود. تاكنون هم برخي از اين اشيا به صاحبان شان برگردانده شده است. اما اشيايي كه متعلق به گذشته اي دور است، مثل زمان ناپلئون و پيش از آن مانند مرمرهاي الجين كه از يونان به انگليس برده شده است فرق مي كند. نظر ما اين است كه اين اشياء در همان موزه هاي فعلي خود حفظ شوند.
* پس به نظر شما، فقط اموال يهودي ها بايد بازپس داده شود؟
- بله، اول اين كه اين اموال مربوط به ۵۰ يا ۶۰ سال گذشته مي شود. من به يك برش تاريخي در اين زمينه اعتقاد دارم. به همين لحاظ، موضوع يهوديها اهميت اخلاقي دارد اما در ساير موارد اين قضيه ربطي به اخلاقيات ندارد. زيرا هنگامي كه ناپلئون در مصر بود يا انگلستان در يونان، كساني در آن جا نبودند كه از اين اشيا خوب مراقبت كنند. بسياري از اين اشيا تنها به اين خاطر هنوز وجود دارند كه به خارج از كشور منتقل شدند و به خوبي از آنها محافظت شد. به همين خاطر من تقاضاي بازگشت مرمرهاي الجين از سوي يونان را نمي فهمم. آنها به اندازه كافي اشياي عالي و درجه يك در كشورشان دارند. مثلاً در مورد افغانستان، اگر به تازگي اشيايي از افغانستان خارج شده باشد، حالا كه جنگ تمام شده است و در اين كشور صلح برقرار است، بايد اين اشيا به كشور افغانستان بازگردانده شود. به اين ترتيب همان طور كه گفتم اين برش تاريخي اهميت دارد.
گفت وگو: نسرين تخيري
|