محيط زيست و مردم
پرنده ها را به شهر بازگردانيم
|
|
براي حفظ محيط زيست و پالايش هواي شهرها و جلوگيري از آلودگي هاي بيشتر هوا و همچنين آرامش روحي ساكنين شهرها لازم است تغييراتي در زمينه صدور پروانه هاي ساختماني و ضوابط مربوط به شهرسازي در شهرداري ها اعمال شود. چرا كه سالهاست كه شاهد آن هستيم كه خانه هاي قديمي كه داراي حياط هاي بزرگ با درخت آب نما و با حوض هاي بزرگ پر از ماهي هاي قرمز بود رفته رفته جاي خود را به ساختمانهاي متراكم كوچك و بزرگ داد كه تا توانستند از زمين موجود حداكثر آن را به زيربنا برده و اگر فضايي كوچك را هم به عنوان حياط در نظر گرفته اند به علت نرسيدن نور خورشيد به آن نه تنها هيچ مناسبتي براي كاشت گل و درخت ندارد بلكه وجود آن موجب به وجود آمدن بسياري مشكلات براي اهالي ساختمان نيز خواهد شد.
براي رسيدن به شهري سالم و شاداب و هواي مطبوع همراه با سلامت روح و جسم شهروندان آن بهتر است با تجديدنظر در صدور پروانه هاي ساخت به شكل امروز ضوابطي را وضع كرد كه دست اندركاران ساختمان سازي و انبوه سازان و حتي كساني را كه منفرد اقدام به ساخت مي نمايند ملزم به رعايت ايجاد فضاي سبز كرد و در محل هاي پرتراكم خانه هاي ۵۰ تا ۱۰۰ متري هر ۱۰ خانه را تبديل به يك ساختمان و بقيه زمين موجود را به فضاي سبز اختصاص داد و البته بايد سعي كرد بيشتر از درختان پهن برگ استفاده كرد زيرا كه پهن برگها تأثير بيشتري در توليد اكسيژن و لطافت هوا دارند. اگر كمي به طبيعت اطراف خود دقت كنيم مي بينيم كه در مناطقي كه درخت پهن برگ بيشتري وجود دارد باران بيشتري نيز مي بارد. جبهه هاي هواي مرطوب و باران زا هميشه از آسمان شهر ما مي گذرند و با وجود گازهاي مخرب و گرمازا كه از شهرهاي ما به آسمان برخاستند باعث فرار ابرها و ارتفاع گرفتن آنها و عبور از آسمان شهرها مي شوند و با وجود گستره اين شهر بزرگ كه به جرأت مي توان گفت از غرب و شرق از قزوين تا ورامين و دماوند ادامه دارد و از جنوب تا كيلومترها به مرز كوير منتهي مي شود و اين منطقه وسيع را ساختمانهاي مسكوني و كارخانه هاي صنعتي و هواي آلوده آنها و خيابانها و سطوح آسفالت گرم و سياه آنها و بام ساختمانها و گرماي آهن موتور و روغن و نفت و گاز و بنزين كه ما انسانها از آن روي برمي گردانيم و خشك مي شويم و گريزانيم چگونه مي توانيم انتظار داشته باشيم كه ابرهايي كه مي بايست به كوهها و جنگل ها و مزارع و طبيعت لطيف و زيبا ببارند. بر اين شهر و شهرهايي از اين دست ببارند وقتي كه از آسمان وارد محدوده شهرهاي بزرگ به خصوص شهر تهران بزرگ مي شويم به وضوح مي بينيم كه در بسياري از روزهاي سال حبابي از گازها و آلودگي هاي مخرب بر روي شهر سايه افكنده كه از غربي ترين نقطه كرج و بسياري از روزها به خصوص در فصل زمستان از غرب شهر قزوين از سطح زمين آغاز شده و هر چه به تهران نزديك مي شويم ضخامت و ارتفاع آن افزوده شده و در شرقي ترين نقطه تهران نزديكي ورامين دوباره به زمين نزديك مي شود و ابرهايي كه از اين مسير عبور مي كنند يا به واسطه وجود اين گازها ارتفاع مي گيرند و عبور مي كنند و يا در همين منطقه پراكنده شده و از بين مي روند حتي پرندگان مهاجر كه درگذشته شاهد عبور آنها از روي آسمان شهرهايمان بوديم امروز قبل از ورود به آسمان آلوده شهرهاي ما مسير خود را تغيير داده و از حاشيه آنها عبور مي كنند.
وقتي كه باران مي بارد فقير و غني لبخند مي زنند و روح پالايش مي شود. پس بايد براي پالايش روح شهروندانمان معماري شهرمان را اصلاح كنيم.
فرهاد خاكي صديق
بهار ۱۳۸۰
|