تروريسم جهاني ؛ واكنش هاي آمريكايي ـ واپسين بخش
مبارزه با تروريسم
چه بايد كرد؟
در جنگ عليه تروريسم سه راه استراتژيك به طور مشخص وجود دارند: سياست خلع سلاح يكجانبه ايالات متحده آمريكا، سياست خلع سلاح چند جانبه ناتو و سياست خلع سلاح چند جانبه سازمان ملل متحد.
*سياست خلع سلاح يك جانبه ايالات متحده آمريكا: از زمان جنگ سال ۱۹۹۱ در خليج فارس ايالات متحده يك ديدگاه خلع سلاح يك جانبه را در مسائل جهاني پيش گرفته است. ايالات متحده به عنوان يگانه ابرقدرت جهاني در حمايت از شماري از پيمانها و سازمانهاي چند جانبه اكراه داشته است. اين موارد شامل، خودداري ايالات متحده از پرداخت حق عضويت به سازمان ملل متحد در طول دهه ۱۹۹۰، خودداري از عضويت در دادگاه جنايي بين المللي، خودداري از حمايت از پيمان ۱۹۹۷ ممنوعيت مين هاي زميني، خودداري از ادامه عضويتش در پيمان ۱۹۷۳ موشك ضد بالستيك و پروتكل ۱۹۹۷ كيوتو در ارتباط با حرارت جهاني (گرمي جهان) است.
متحدانش همانند دشمنانش سياست هاي يك جانبه آمريكا را مورد انتقاد قرار داده اند (اكونوميست ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۱ صفحه ۱۲). اما درجهان اسلام نارضايتي هاي ويژه اي عليه ايالات متحده به خاطر حمايت يك جانبه از اسرائيل، تحريم اقتصادي كشورهاي اسلامي (ايران، عراق، ليبي و سوريه) و حضور نظامي چشمگير در خليج فارس، وجود دارد. اكثر دولتهاي اسلامي يك جايي ميان دنياي ما قبل مدرن و در حال مدرن قرار گرفته اند. بنابراين آنها درگير هنجارها و ارزشهاي دنياي پست مدرن هستند. نگراني از تهاجم فرهنگي غرب، غالباً برخورد فرهنگي را به مبارزه اي سياسي مبدل ساخته است. به هر حال تفسير جنگ كنوني تروريسم با نگاهي مذهبي، شايد اشتباه تحليلي بزرگي باشد.
البته از مذهب به عنوان يك پيام ايدئولوژيك براي انجام عمليات كمك گرفته شده است. نوار ويديويي اسامه بن لادن كه اخيراً CNN نشان داد، تلاشهاي او را در شرايط يك مبارز اسلامي عليه غرب بيان مي كرد. تفسير نوار ويديويي بن لادن توسط ريچارد بوليت حاكي است:
اين نوار ويديويي حاوي مونتاژ زيبايي از مسلمانان كشته، مجروح و مصدوم شده در جاهاي مختلف، از جمله فلسطين، چچن، عراق، لبنان، اندونزي و كشمير است. پيش از اين صحنه ها تصويري از يك رديف از كشتي هاي آمريكايي و بخش طولاني در مورد بلاد الحرمين آمده است كه بن لادن در اين صحنه به عربستان مي گويد: تنها راه مشروعيت رژيم عربستان، تأكيد روي تنفر و بيزاري از نيروهاي نظامي آمريكا است. تصويري وحشتناك و طولاني و بسيار تأثر برانگيز در صحنه اول، يك صدا روي تصوير- همه چيز به زبان عربي گفته مي شود- از آواز خواني گرفته (براي مثال برضد ممنوعيت هاي طالبان) تا شعر و آزار و اذيت مردم در خيابانها، موعظه با برش هاي گاهگاهي در سخنراني بن لادن كه به آرامي با مخاطبان نامريي سخن مي گويد و طرز رفتار يك معلم اخلاق را به خود گرفته است.او مركز آرامش و سكان محكم در طوفان يورشها عليه اسلام است.
زير نويس هايي كه در زير صحنه سخنراني وجود داشت، حرفهاي او را در شناسايي دشمنان اسلام به عنوان جهادگران صليبي و يهودي تأييد مي كرد. هراز چند گاهي ارجاعي به مسيحي ها و صهيونيست ها شده است. از آمريكا زياد نام برده نشده، بلكه تصاوير بسياري از كلينتون، بوش پدر، ويليام كوهن، وارن كريستوفر و ديگران را كه در حال دريافت مدالها به هم دست مي دهند، را نشان مي دهند. حتي خيلي احمقانه يك رقص شمشيري با حضور هيأت عالي رتبه سعودي را نشان مي دهد. حاكماني كه در حال خوشامدگويي به آمريكاييان هستند، عبارتند از: ملك فهد، امير جابربن صباح كويت، ملك حسين اردن و البته شارون و پرز. يك بار صدام را در حالي كه يك سرباز عراقي انگشترش را مي بوسد، همانند يك كافر كه بت را به عنوان خداي مي گيرد، مشخص شده است. بن لادن از آمريكا تحت عنوان: الولايات الملحد المتحده يعني ايالات متحده ملحد نام مي برد.
سياست خلع سلاح دو جانبه ناتو
طبق ماده ۵ اين پيمان، ناتو هشدار داده است كه در يك واكنش جمعي به تروريسم جهاني آماده مقابله است. اين ماده تهاجم عليه يكي از اعضاي ناتو را به منزله تهاجم عليه تمام اعضا قلمداد مي كند. واكنش سياست چند جانبه ناتو به تروريسم براي اين چالش مناسب است. به هر حال مگر اين كه اين واكنش با يك واكنش چند جانبه اي سازمان ملل متحد هماهنگ شده باشد وگرنه اقدامهاي ناتو مي تواند تصويري از يك جنگ، بين دنياي غرب و دنياي اسلام يا از اين بدتر باز هم بين دنياي داراها و ندارها را منعكس كند.
سياست خلع سلاح چند جانبه سازمان ملل متحد
با وجود هشدارهاي نظامي، واكنش به تروريسم نمي تواند از علل واقعي و نهفته آن منفك باشد. در اين مرحله جديد، علل و پيامدهاي تروريسم در يك ديدگاه جهاني در ميدان ظاهر شده است. اين ديدگاه بايد به طور متناسب جهاني شود. به رغم كمبودهاي موجود سازمان ملل مقابله با استراتژي طراحي شده براي جنگ، خشونت و تروريسم را نهادينه مي كند.
نيروهاي پاسدار صلح و ضدتروريستي سازمان ملل متحد بايد تقويت شوند و توانايي و دسترسي شان افزايش يابد، به نيروهاي دائم پاسدار صلح سازمان ملل كه ضد تروريست و مجهز به ابزارهاي ضروري باشند، نيازمنديم تا از تراژدي هاي همانند يازدهم سپتامبر جلوگيري كنند.
اينها شرط لازم اما كافي نيست، جامعه جهاني در سايه حمايت سازمان ملل متحد بايد نشان دهد كه به خاطر سرنوشت تقريباً ۲ ميليارد نفر در جهان كه امروزه با ۲ دلار در روز زندگي مي كنند، نگران است. (هندرسون ۲۰۰۱). دولتهاي عضو سازمان ملل متحد بايد خود را در نبرد عليه فقر و بي عدالتي جهاني از طريق ابزارهاي ملموس و واقعي متعهد نمايند. بخش معيني از بودجه هاي دفاع ملي تقريباً ده درصد بايد به برنامه هاي پاسدار صلح سازمان ملل و ريشه كني فقر اختصاص پيدا كند. جهان نمي تواند عواقب ادامه زندگي يك پنجم ثروتمند، دو پنجم در فقر مطلق و دو پنجم ديگر تلاش براي يك زندگي مناسب و آبرومندانه را تحمل كند.
خلاصه و نتيجه گيري:
هيچ كس نمي تواند ادعا كند كه تروريسم با ريشه كني جهاني فقر و بي عدالتي، جزم انديشي و تروريسم پايان خواهد يافت، تيموثي مك ويه، آن ابومبر و اسامه بن لادن تروريست هاي فقير و تهيدست نبودند. هيچ يك از آنها فقر مادي را نچشيده اند، اگر چه به دلايلي شايد غيرقابل درك باشد، آنها فقر معنوي شديدي را به نمايش گذاشتند. هنگامي كه تروريسم نتيجه يك اقدام آگاهانه و سازماندهي شده است مانند حملات يازدهم سپتامبر، نمي توان آن را يك اقدام ديوانگي محض دانست. پرورشگاههاي تروريسم موجود را بايد درك كرد و با آن به نبرد پرداخت.
تروريسم جهاني بايد از جبهه هاي متعدد مورد تهاجم قرار گيرد. تهاجم عليه مجرمان جنايتكارش و همانطور عليه شرايط سياسي، اقتصادي، اجتماعي كه آنها را پرورش داده و احياء كرده است. از آن به بعد تروريسم در دنياي جهاني شده يك پديده عالم گير است. مؤثرترين استراتژي در مبارزه با آن يك ديدگاه خلع سلاح چند جانبه از طريق سازمان ملل است . تراژدي يازدهم سپتامبر بي ترديد بر كبر و غرور بي جاي جهان شوكه وارد كرد. جهانيان با شناخت ضرورت فراتر رفتن از نظام دولت- ملت در جهت ساختن نهادهاي دموكراتيك جهاني براي برقراري امنيت و حكومت جهاني نيازمند هستند.
نويسنده: مجيد تهرانيان، دانشگاه هاوايي آمريكا
ترجمه: منصور ساعي
|