روند وقوع سيل در پنج دهه اخير رشدي ۲۵۰ درصدي داشته و طبق آمار در سال ۸۰ رقمي بالغ بر يك هزار و ۵۰۰ ميليارد ريال خسارات ناشي از سيل برآورد شده است
آبخيزداري يكي از شيوه هاي نوين استحصال آب م-هار و پخش سيلاب ها است كه باعث كنترل سيلاب هاي مخرب و نفوذ آب به داخل سفره هاي آب زيرزميني مي شود
مهدي ملكوتي
بارش باران در فصل بهار آن هم به مقدار زياد براي يك كشور گرم و خشك مثل ايران هميشه مي تواند نويدبخش سالي خوب و پربركت باشد، به شرط آن كه ما بتوانيم از اين نعمت استفاده كنيم. اما از آنجا كه ما براي هيچ چيز برنامه اي خاص نداريم، هر پديده اي (به خصوص اگر فقط كمي از سير طبيعي خود خارج شود) مي تواند براي ما مخاطره آميز باشد، حتي اگر آن پديده بارش برف در فصل زمستان يا باران در فصل بهار باشد.
صبح دوشنبه هفته گذشته برخي روزنامه ها گفت وگوي رئيس ستاد حوادث غيرمترقبه استان تهران با ايسنا را در مورد بارندگي هاي هفته پيش تهران منتشر كردند. نكات برجسته اين گفت وگو عبارتند از با توجه به ۷۰۰ متر تغيير ارتفاع از شمال تا جنوب تهران، مناطق جنوبي شهر بيشتر از ساير مناطق در معرض خطر آبگرفتگي و سيلاب هستند، منتظر خروج جبهه هواي كنوني از كشور هستيم و كليه مراكز امداد و نجات استان در آماده باش كامل به سر مي برند.
همچنين به گفته علي جهانبخشي، سد لتيان در آن زمان لبريز بوده اما سد كرج به طور كامل پر نشده بود، ضمن آن كه در بالادست سدها حجم قابل توجهي برف وجود دارد كه گرم شدن هوا موجب ذوب آنها و افزايش حجم سدها مي شود. همچنين دو كشته در منطقه سردار جنگل و يك كشته در منطقه رباط كريم، حاصل بارش هاي تهران تا صبح دوشنبه بوده است.
به راستي چرا پايتخت ايران با چند بارش بهاري چنين بايد دستخوش التهاب و اضطراب شود؟ مگر در همين شهر دو سال پيش آب جيره بندي نشده بود، پس چرا بارش باران به جاي خوشحال كردن مردم و مسؤولان آنها را اين گونه نگران كرده است؟ آيا راهي براي مهار روان آب هاي حاصل از بارش نيست؟ چرا روند وقوع سيل در پنج دهه اخير رشدي ۲۵۰ درصدي داشته است؟ در سال هاي اخير خسارات سيل روندي صعودي داشته و طبق آمار در سال ۸۰ رقمي بالغ بر يك هزار و ۵۰۰ ميليارد ريال خسارات ناشي از سيل برآورد شده است.
در اين زمينه دكتر محمد مهدوي، رئيس انجمن آبخيزداري ايران مي گويد: ارتفاعات تهران كانون هاي خطر بالقوه هستند و اگر به آنها توجه نشود، به خطر بالفعل تبديل مي شوند؛ مثل سيل سال ۶۶ تهران. سيل سال ۶۶ تهران به خوبي توانست وضعيت عرصه هاي دامنه البرز را نشان دهد.
اين استاد دانشگاه تهران معتقد است: در ارتفاعات شمال تهران تخريب كامل صورت گرفته است. اين درحالي است كه در گذشته نه چندان دور اين ارتفاعات پوشيده از جنگل هاي ارس بود و اگر اين مناطق چند سال قرق مي شدند و به طبيعت استراحت داده مي شد، شاهد افزايش پوشش گياهي بوديم، چون ظرفيت بازسازي طبيعت در اين مناطق به خوبي وجود داشته و دارد.
وي آبخوانداري را يكي از عمليات هاي آبخيزداري عنوان مي كند و مي افزايد: آبخوانداري به عمليات پخش سيلاب و تغذيه مصنوعي سفره هاي آب زيرزميني در عرصه هاي طبيعي گفته مي شود.
مهدوي با اشاره به مشكلات كمبود آب و افت سطح سفره هاي آب زيرزميني به ميزان دو متر در سال تصريح مي كند: يكي از مهمترين راه ها براي جلوگيري از افت سطح آب هاي زيرزميني تغذيه مصنوعي با استفاده از آبخوانداري است. آبخوانداري در مناطقي انجام مي شود كه روان آب هاي مازاد وجود دارد. روان آب هايي كه بعضاً خسارت زا هم هستند. بايد سفره هاي آب زيرزميني براي نفوذ آب هاي سطحي وجود داشته باشد. اين عمليات در پايين دست حوزه هاي آبخيز انجام مي شود.
امروزه آبخيزداري يكي از شيوه هاي نوين استحصال آب، مهار و پخش سيلاب ها است كه باعث كنترل سيلاب هاي مخرب و نفوذ آب به داخل سفره هاي آب زيرزميني مي شود. راهبرد اساسي كنترل سيل، به تغذيه سفره هاي آب كمك مي كند و موجب مي شود كه قنات ها، چشمه ها و چاه ها با توليد آب بيشتر بتوانند زمين هاي كشاورزي بيشتري را به زير كشت برده و در توليد محصولات غذايي بيشتر، نقش مهمي را ايفا كنند. اين شيوه به ويژه در مناطق خشك، نيمه خشك و حواشي كوير كه معمولاً هر از گاهي با جاري شدن سيلاب هاي مخرب با دبي لحظه اي بالا مواجه هستند، بسيار مؤثر و راهگشا است.
مهندس زين الديني، كارشناس آبخيزداري در اين مورد مي گويد: مهار و كنترل سيلاب ها منجر به تجمع و انبار شدن رسوبات بسيار ارزشمندي است كه حاصل فرسايش خاك مفيد و حاصلخيز مراتع و كشتزارها است و مي توان با برداشت اين رسوبات و اصلاح آن كشتزارهاي جديد ايجاد كرد.
آبخيزداري علاوه بر مهار و كنترل سيلاب ها، نقش بسيار مؤثري براي افزايش توليد غذا دارد. امروز با كمك آبخيزداري مي توان با همان منابع محدود و با مديريت درست، بهينه و بازنگري در شيوه هاي پيشين و جايگزيني با راه هاي نو، به توليد مواد غذايي بيشتر و بهتري همت گماشت. آبخيزداري مديريت جامع و پايدار بر حوضه هاي آبخيز است.
از ديگر راهكارهاي حفظ بستر توليد مواد غذايي، نگهداري و حفاظت از خاك حاصلخيز سطح مراتع و كشتزارهاست كه با احداث سازه ها اعم از بندهاي رسوب گير، بندهاي خاكي ، خاكريزهاي كوتاه (بانكت ها) و... انجام مي شود.
در اكثر اين سازه ها، قدرت حمل رسوب، توسط آب، كاهش چشمگير يافته كه در نتيجه آن قدرت تخريب سيلاب نيز كم شده و كمتر مي تواند بستر و كناره هاي آن را - كه در اكثر مواقع چيزي جز مزارع و كشتزارها نمي باشد- تخريب كند و اين مسأله كمك مي كند تا منابع محدود خاك بسيار با ارزش كه طي صدها سال براي بستر توليدات كشاورزي آماده شده است حفظ و حراست شود.
كارشناسان آبخيزداري معتقد هستند كاركرد ديگر ايجاد اين گونه سازه ها كنترل روان آب ها و به دنبال آن نفوذ آب به داخل سفره هاي آب زيرزميني است. نقش بعدي اين سازه ها به آرامش و تعادل رساندن حوضه هاي آبخيز و آبراهه ها از نظر سيل خيزي است كه درنتيجه كاهش دادن اوج سيلاب و به تأخير انداختن زمان تمركز سيلاب توسط اين سازه ها انجام مي شود.
به تأخير افتادن زمان تمركز سيلاب، يعني آب ديرتر از دسترس خارج مي شود كه نتيجه مهم و اساسي آن، تعديل سال هاي خشكسالي و ترسالي است كه نقش بسزايي در متعادل كردن توليد مواد غذايي براي اين سال ها دارد چرا كه توليد بيش از نياز مواد غذايي در سال هاي پرآبي، به دليل مجهز نبودن خيلي از كشورها براي حفاظت و نگهداري از مواد غذايي باعث از بين رفتن آنها شده و كاهش توليد در سال هاي كم آبي، باعث افزايش قيمت و از دسترس قشر زيادي از افراد جامع خارج شده است. اين خود يكي از راه هاي افزايش فاصله بين اقشار جامعه از نظر ميزان برخورداري از تغذيه و يا عدم تغذيه توسط مواد غذايي است و روشن است كه اين اتفاق باعث اختلافات فرهنگي، آموزشي، اجتماعي و... بين قشرهاي مختلف جامعه مي شود.
زين الديني مي گويد: آبخيزداري براي حفظ و نگهداري از مراتع و جنگل ها با اعمالي چون قرق مراتع، احيا و بازكاشت مراتع، كاشت جنگل هاي مصنوعي و... به ميدان آمده و باعث شده كه روند تخريبي مراتع و جنگل زدايي كند شود و براي رسيدن به توسعه پايدار كمك شاياني كند. آبخيزداري راهكارهايي گسترده تر و جزئي تر براي حفاظت و استفاده بهينه و درست از منابع اصلي و پايه توليد است.
به رغم آن كه آب و خاك از پرارزش ترين سرمايه هاي ملي و زيربنايي همه فعاليت هاي عمراني و كشاورزي هستند و آبخيزداري با مديريت منابع آب و خاك، اولين قدم در احياي منابع طبيعي است، اما تاكنون در كشور چندان به اين عمليات توجه نشده است.
يك بررسي نشان مي دهد در طول چهار دهه فعاليت آبخيزداري در كشور ۵/۱۲ ميليون هكتار از ع-رصه هاي آبخيز كشور زيرپوشش عمليات آبخيزداري قرار گرفته است. اين فعاليت ها بيشتر در زمينه هاي عمليات مكانيكي، بيولوژيكي، مديريتي و بيومكانيكي صورت گرفته است. درواقع تاكنون نزديك ۱۰ درصد از عرصه هاي آبخيز كشور زير پوشش اين عمليات قرار گرفته است. در مورد حوزه آبخيز پشت سدها نيز وضعيت به همين گونه است. وسعت حوزه آبخيز پشت سدهاي كشور حدود ۵/۳۵ ميليون هكتار است كه تنها در ده درصد از اين عرصه ها عمليات آبخيزداري انجام شده است و اگر با روند فعلي به اجراي اين طرح ها پرداخته شود، ساليان سال طول مي كشد تا روند هجوم رسوب به پشت سدها كنترل شود.
سالانه تعدادي سد با هزينه هاي بسيار بالا توسط وزارت نيرو در كشور ساخته مي شود اما عمليات آبخيزداري آن همزمان با ساخت سد انجام نمي شود. اين در حالي است كه همگام با مطالعات احداث سد، مطالعات مربوط به عمليات آبخيزداري حوزه بالاي سد نيز بايد انجام شود تا اين سرمايه گذاري سنگين در كوتاه مدت از بين نرود و سدها به آبشار تبديل نشوند. در اين مورد مهندس محمد كيافر، نايب رئيس كميسيون كشاورزي مجلس شوراي اسلامي مي گويد: بهره برداري از سد منجيل از ۳۰ سال پيش آغاز شده و با وجود عمر مفيد ۸۰ ساله اي كه از ابتدا براي آن پيش بيني شده بود، اين سد در حال حاضر پر از رسوب است و به دليل پر شدن سد به ناچار با صرف هزينه ۱۶۴ ميليون دلاري قرار است سدي در بالادست اين سد ساخته شود.
دكتر شريفي، معاون آبخيزداري سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور در مورد نقش آبخيزداري در بالادست سدها مي گويد: هر سال حجم بسيار زيادي از سدهاي كشور به دليل انجام نشدن عمليات آبخيزداري از رسوبات پر مي شود. اين رسوبات معضلات زيست محيطي فراواني به همراه دارد به طوري كه اكسيژن آب را كاهش مي دهد و زندگي آبزيان را به مخاطره مي اندازد و در شبكه آبياري كشاورزي نيز اختلالات فراواني ايجاد مي كند.
شريفي مي افزايد: سالانه حدود ۵۰۰ ميليون مترمكعب در شبكه هاي آبياري رسوبگذاري مي شود كه خود موجب سيل شده و هزينه هاي سنگيني را در بر خواهد داشت. اين درحالي است كه در مجموع و در حوزه هايي كه عمليات آبخيزداري صورت گرفته، سالانه حدود ۲۰ ميليون مترمكعب رسوب در ورودي سدها كنترل شده است.
به هر حال وضعيت اقليمي ايران به گونه اي است كه همواره با دو پديده سيل و خشكسالي مواجه هست. در خشكسالي، سيل وجود دارد و در سال هاي پرآب نيز بعضي نقاط كشور با خشكسالي روبه رو هستند و آبخيزداري يكي از مؤثرترين و ارزان ترين گزينه ها براي مهار سيل و خشكسالي است. آبخيزداري بستر توسعه پايدار است و پرداختن به آن علاوه بر حفظ و حراست از منابع پايه به افزايش توليد مواد غذايي نيز منجر مي شود. حال چرا آن گونه كه شايسته است به اين عمليات پرداخته نمي شود بر ما پوشيده است.