نقد و نظر
چندپيشگي نشانه اي از يك اقتصاد بيمار و نابسامان
احمد نجفيان
چندپيشگي، مقوله اي است كه در جامعه ما به ندرت مورد بحث و نقد قرار گرفته، حال آن كه در چارچوب مباحث اقتصادي، به ويژه در ارتباط با معضل بيكاري در كشورمان، مسأله اي فوق العاده مهم و در خور توجه فوري است.
با آن كه در قانون اساسي بر منع چندپيشگي به خصوص در مورد مشاغل رده بالاي جامعه تأكيد شده، معهذا اين پديده به طور گسترده در كشور ما رايج شده است.
شايد در بادي امر به نظر رسد كه ممنوعيت چندپيشگي در جامعه نافي آزادي هاي اقتصادي مردم باشد كه البته در مواردي بسيار نادر ممكن است چنين شود، اما قضيه كلي در اين باب از دو حال خارج نيست: جامعه در زمينه برخي مشاغل تخصصي با كمبود نيروهاي كارآمد و لازم مواجه است، كه در اين صورت تصدي چند مسؤوليت >همگن< توسط يك فرد متخصص امري پسنديده نيز هست. اما در حالي كه در كشور چند ميليون نفر مشتمل بر استعدادهاي درخشان و دانشگاهي بيكارند، يدك كشيدن چند شغل >گوناگون< پردرآمد- غالباً هم غيرتخصصي!- توسط يك فرد، بجز پوزخندي به نيروهاي لايق ولكن فاقد شغل در جامعه، چه توجيه ديگري دارد؟
متأسفانه چندپيشگي در كشور ما بسيار فراگير شده است: اقليتي محدود از افراد جامعه دست اندركار پول پارو كردن از طريق مشاغل چندگانه دولتي، خصوصي و شخصي! و اكثريتي بزرگ از اقشار مردم از سر ناچاري و به خاطر تأمين حداقل معيشت، مشغول به كارهاي بي ارزش جانبي همچون مسافركشي! پديده اي زشت و غيرمجاز و هرج و مرج آور و خاص كشور ما، كه بدبختانه به طور گسترده در جامعه ما رايج شده و اگرچه ظاهراً نوعي ارائه خدمت است، اما در حقيقت موجب نقض غرض در امر حمل و نقل درون شهري شده است. تاخت و تاز افسارگسيخته ده ها هزار خودرو شخصي براي جابه جايي مسافر با ظرفيت فقط چهار يا پنج نفر و آن هم با استفاده از بنزين يارانه اي شبه مجاني (هر بار كه باك يك خودرو پيكان پر مي شود، حدود هفت هزار تومان يارانه از بيت المال جامعه براي آن پرداخت مي شود!) اين مسأله با عقل سليم همخواني ندارد و همين پديده مسافركشي يكي از علل اصلي غوغاي دائمي ترافيك و آلودگي هواي آن است.
جاي تأمل آن كه اين گونه اشخاص چند پيشه، به خصوص در رده هاي بالا را نمي توان خلافكار دانست زيرا دستگاه اجرايي ما گويا چندپيشگي را عملي خلاف نمي انگارد يا به هر حال مصدع اين گونه فعاليت هاي به غايت آزمندانه نيست. در حالي كه برآيند اين سيستم اقتصادي، فربه شدن گروهي محدود از يك سو و يأس و دلسردي و نارضايتي توده هاي مردم از سوي ديگر است.
جامعه اي كه گرفتار پديده چندپيشگي گسترده باشد غيرممكن است كه به رشد اقتصادي برسد. چرا در كشورهاي پيشرفته جهان چندپيشگي متداول نيست و اساساً مفهومي ندارد؟
شايان توجه است كه نخستين گام براي شفاف سازي اقتصاد و مهار مفاسد اقتصادي ممنوعيت چند پيشگي بالاخص در سطح مشاغل رده بالاي كشور است.
و اما در شرايط كنوني، اشتغالات چندگانه در مورد اقشار پايين و مياني جامعه چنان با زندگي شان پيوند يافته كه ممنوعيت ناگهاني آن ممكن نيست. لذا شايسته است كه چندپيشگي ابتدا در سطوح بالاي جامعه ممنوع شود تا به تدريج امكان تعميم آن در كليه موارد شغلي فراهم شود.
باشد روزي فرا رسد كه هر فرد از جامعه مصدر اجراي فقط يك شغل باشد و با علاقه به آن بپردازد تا جامعه به سلامت اقتصادي دست يابد.
• بازنشسته بانك ملي ايران
|