شنبه ۲۷ ارديبهشت۱۳۸۲ - شماره ۳۰۵۱-MAY,17.2003
شيطان در مي زند
بله، سرانجام يك فصل پرالتهاب، پر استرس و البته پر كار در فوتبال اروپا در حال رسيدن به روزهاي پاياني و كشيدن نفسهاي آخر است. در فوتبال تك قطبي و خسته كننده ژرمنها مثل هميشه «بايرن» مونيخ قهرمان شد، در كالچيو نيز يوونتوس با كمك پارما و اينتر براي بيست و هفتمين بار قهرمان اسكودتو شد.
000695.jpg

اما در اسپانيا رقابت در بالاي جدول بين «باسكيهاي» سوسيه داد و غول هاي مادريدي همچنان داغ به نظر مي رسد و اما در ليگ هميشه پرطرفدار و جذاب انگلستان «منچستر يونايتد» در حالي آرسنال را به زير كشيد كه حتي تا هفته هاي پاياني ليگ از لحاظ امتيازي در زير آرسنال قرار داشت اما «سرالكس فرگوسن» نشان داد كه او و شاگردانش مردان روزهاي سخت و سرنوشت ساز هستند.
قهرماني يونايتدها در حالي مسجل به نظر رسيد كه «آرسن ونگر» و يارانش با تمسخر و حقارت تمام مقابل «ليدزيونايتد» و شاگردان «پيتر ريو» در هايبري خرد شدند. «اولد ترافورد» غرق در شادي بود ولي هواداران «آرسنال» سردرگم و با چشماني اشك بار استاديوم را ترك كردند.
اما «ديويد بكام» يكي از اركان هميشه اصلي موفقيتهاي «منچستر يونايتد» مي گويد: امسال فصل بسيار سخت و پركاري را پشت سرگذاشتيم. فشار توأمان ليگ قهرمانان، ليگ برتر و در ابتدا جام حذفي همه بچه ها را خسته كرده بود و توان ما تا حدودي تحليل رفته بود، تا جايي كه در هفته هاي ابتدايي فصل تا مكان چهارم جدول ليگ سقوط كرديم. فشار بيش از حد سبب حذف زودهنگام ما از جام حذفي شد. اگر چنين روندي را ادامه مي داديم مسلماً به مشكل برمي خورديم، اما با برنامه جديد مشغول به تمرين كردن شديم و با تمركز بيشتر بر روي بازيها به حق خود رسيديم. اما «سباورون» نيز در اين باره مي گويد: با قهرماني در ليگ برتر همراه «من يونايتد» خاطره تلخ حذف از ليگ قهرمانان اروپا را به كلي فراموش كردم و براي فصل آينده با نيرو و انگيزه اي دو چندان باز خواهيم گشت.
«بكام» در ادامه مي گويد: ما «رئال» را در «اولدترافورد» به واقع خرد كرديم و شايد اگر من از ابتدا در تركيب تيم قرار مي گرفتم مي توانستم كمك بيشتري به تيم بكنم، اما از اين كار «الكس فرگوسن» به هيچ وجه سردرنياوردم، ولي به هر صورت تصميم اول و آخر را در منچستر او مي گيرد.
وي در مورد صحبت ها و شايعات منتشر شده درباره حضور و عدم حضورش در تيم «رئال مادريد» مي گويد: هيچ مذاكره و يا ارتباطي بين من و مديران «رئال» وجود نداشته است، خانه اول و آخر من «منچستر» است و از ماندن در اين تيم ابراز رضايت مي كنم.
حتي «پيتركنيون»رياست اجرايي باشگاه نيز مي گويد: ما با «بكام» هيچ مشكلي نداريم، او تا سال ۲۰۰۴ با ما قرارداد دارد و در صورت توافق طرفين، آن را تمديد نيز خواهيم كرد. ما با اين كار مي خواهيم منچستر را تا چند سال آينده تبديل به يكي از غول هاي اروپا و قوي تر از تيم كنوني بكنيم!!!
اما در ادامه مصاحبه با «ديويد بكام» از او در مورد قهرمانان دوران كودكي اش سؤال مي كنم و او بدون مكث به سراغ محمد علي (كاسيوس) كلي و «نورمن ويزدم» كمدين نامدار انگليسي مي رود و مي گويد: هرگاه «نورمن ويزدم»را در دوران جواني در تلويزيون مي ديدم، بسيار شاد و انرژيك مي شدم، زيرا او فوق العاده بود.
وي در مورد «محمدعلي كلي» مي گويد: در طول عمرم انسانهاي نجيب و آرام كمي را ديده ام و يكي از آن فوق ستاره ها «كلي» بود، او شخصيت منحصر به فردي را دارد.
و خود «بكام» در مورد شهرت مي گويد: هيچ گاه نمي گويم كه معروفيت چيز بدي است، اما واقعاً گاهي اوقات سبب عذاب و براي من ايجاد مشكل مي كند، اما به هر صورت به اين جو عادت كرده ام و بايد با آن كنار بيايم.
او در ادامه مي گويد: اولين باري كه خارج از انگلستان مورد تشويق هواداران و تماشاچيان قرار گرفتم در سال ۱۹۹۴ و در بازي مقابل «گالاتاسراي» در حين مسابقات جام قهرمانان باشگاههاي اروپا بود، آنها براي من شعر سروده بودند و مي گفتند: «ديويد» گل بزن و جلو برو، همانطور كه در بازي با «ويمبلدون» گل زدي.
بكام مي گويد: همه فكر مي كنند چون من از كودكي طرفدار «منچستر» بودم سرانجام به اين تيم پيوستم اما بايد بگويم، «يونايتد» را از صميم قلب دوست دارم و يكي از دلايلي كه علاقه ام را به اين تيم بيشتر نمود ديدن بازيهاي بابي چارلتون در حالي كه من تنها ۱۱ سال داشتم بود.
«بكام» در زندگي شخصي اش به تمام آرزوهايش رسيده است. پول، شهرت، يك همسر خواننده و محبوب و يك فراري سياه در كنار كلكسيون ماشينهايش.
او مي گويد: هميشه براي به شهرت رسيدن و بزرگ بودن بايد سخت تلاش كرد و در حرفه ما بايد تمرين كرد. خود من نيز ابتدا در تركيب اصلي تيم قرار نمي گرفتم در صورتي كه عضو ثابتي از تيم ملي زير ۱۸ و ۱۹ سال انگلستان بودم.
000690.jpg

وي در ادامه در مورد «نورمن ويزدم» مي گويد: من حتي تاريخ تولد «سر نورمن ويزدم» را به ياد دارم. او متولد ۴ فوريه سال ۱۹۱۵ لندن است و هميشه عاشق نقش آقاي «گريمز ديل» او بودم و آخرين باري كه وي را ملاقات نمودم در ديدار ما مقابل تيم ملي آلباني در سال ۲۰۰۱ بود!!!
«ديه گو فورلان» اروگوئه اي و مهاجمي كه اين فصل كم به بازي گرفته شده است در مصاحبه با روزنامه «ال پائيس» در مورد قهرماني «منچستر يونايتد» در ليگ برترمي گويد: پس از پايان بازي، حالت فوق العاده اي به من دست داد، اگرچه بر روي نيمكت نشسته بودم، ولي اين افتخار به تمام بچه ها تعلق دارد، چه آنهايي كه در طول فصل بازيكن ثابت بودند و چه آنهايي كه به عنوان يار جانشين به ميدان فرستاده مي شدند. به هر صورت خوشحالم كه اولين فصل حضورم در اين تيم توأم با قهرماني بود.
وي در ادامه مي گويد: من با «ريورپلات» نيز قهرمان ليگ آرژانتين شده بودم، اما حضور در جمع بزرگان «منچستر» و قهرماني با اين تيم استثنايي بود و بايد بگويم فوتبال به صورت ذاتي در خون من وجود دارد، پدرم «پابلو» عضو تيم ملي فوتبال اروگوئه در جامهاي جهاني ۱۹۶۶ و ۷۴ بود. پدر بزرگم «خوان كارلوس» و عموهاي من يعني «خوزه  پاستوريزا» و «ريكاردو بوچيني»هر دو در دوران قديم از بازيكنان «اينديپندنته» بوده اند.
اما در ليگ برتر نايب قهرماني «آرسنال» تا حدودي مسجل به نظر مي رسد و پشت سر اين تيم، نيوكاسل و چلسي قرار دارند. «نيوكاسل» كه امسال با «بابي رابسون» فوق العاده نتيجه مي گيرد شايد سال آينده كاپيتان «آلن شيرر» را دوباره در جمع ملي پوشان ببيند. به هر صورت «رابسون» جواب اعتمادش را به جواناني نظير، «لورن روبرت»، «هوگوويانا» و «لوالوا» را گرفته است.
اما چلسي ثروتمند با مديريت زياده خواهش يعني «كن بيست» و آن هواداران اشرافي باز هم به جايگاه اصلي خود دست نيافت. در درون دروازه «كارلوكود يچيني» ايتاليايي آنقدر خوش درخشيده است كه شايد جاي «بارتز» را در درون دروازه منچستر بگيرد. خط دفاع چلسي نيز علي رغم هدايت خوب «مارسل دزايي» هنوز نتوانسته است به «ماريو ملچيوت» و «ويليام گالاس» عادت كند و خط هافبك با حضور «ماريو استانيچ»، «جان تري»، «گراهام لوسو» و «امانوئل پتي» افت كرده نسبتاً عملكرد مثبتي داشته است، اما با توجه به گفته هاي «رانيري» اين خط به دليل دارا بودن ميانگين بالاي سني سال آينده دستخوش تغيير خواهد شد و خط حمله چلسي اين فصل با حضور گرونك يائر، گودپانس، زولا و «هاسل بنك» درخشش گذشته را ندارد و نياز به نيروي تازه تري دارد.
000680.jpg

اما امسال بندر «آنفيلد» و تيم اين شهر ساكت تر و كم حاشيه تر از هميشه بود. ليورپول كه سال گذشته با هدايت «فيل تامپسون» و «هوليه» بيمار به جامهاي متعددي دست يافت امسال تنها وور تينگ تون كاپ را ازدست منچستر ربود و به همين عنوان قناعت كرد. «مايكل اوون» در اين فصل دچار نوسانات فراواني بود و خط دفاع نيز با حضور، «هپيبا» و «هنچوز» كه روزي از آنها به عنوان مستحكم ترين مدافعان ليگ برتر نام برده مي شد فوق العاده ضعيف بوده است و در دروازه «يرزي دودك» از ابتداي فصل تنها كارش تعويض جا با «كريس كركلند» شده است.
در انتهاي جدول ليگ، سقوط «ساندرلند» با مربي ايرلنديش «ميك مك كارتي» به دسته اول قطعي شده است و «وست بروم وويچ» كم تجربه و تازه وارد نيز بايد باز هم يك فصل بجنگد تا شايد باز هم به ليگ برتر باز گردد.
اما از نام «ليدز يونايتد» نبايد فاكتور گرفت. اين تيم كه دو سال پيش با «ديويد اولري» تا مرحله يك هشتم نهايي جام قهرمانان اروپا پيش آمد، حالا براي بقا در دسته برتر دندان تيز كرده است و با هدايت «پيتر ديو» كه جانشين «تري ونه بلز» شده است تا حدودي اميدوار به ماندن است.
«من سيتي» نيز با «كوين كيگان» به آسانسور در انگلستان معروف شده است. اين تيم تازه به دسته برتر آمده با سرمايه گذاري خوب و خريد مهاجماني همچون «رابي فاولر» و «نيكولاآنلكا» و حمايت از جوانان همچنان در جمع ۲۰ تيم ليگ برتر قرار مي گيرد.
به هر صورت قلب فوتبال اروپا در رده باشگاهي تا روزهاي آينده از حركت باز خواهد ايستاد و بايد شاهد حضور تيمهاي ملي در رقابتهاي مقدماتي بازيهاي جام ملتهاي اروپا ۲۰۰۶ بود.
يك فصل سرمايه گذاري، برنامه ريزي مدون شده و تلاش و تمرين به ايستگاه آخر رسيده است و نمونه برداري صحيح از اين اسلوب و شيوه ،مطمئناً سبب ترقي فوتبال خواهد شد. فوتبال اروپا و آسيا را در دو كفه ترازو قرار دهيد و حالا خودتان قضاوت كنيد!!!
مترجم : مسيح فرزانه

فوتبال خارجي
فوتبال داخلي
گوناگون
|  فوتبال داخلي  |  فوتبال خارجي  |  گوناگون  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |