چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۲
شماره ۳۰۵۵- May, 21, 2003
علم
Front Page

سال ها بدون تغيير
ساعت هاي اتمي دقيق ترين ساعت هاي شناخته شده هستند و ميزان خطاي آنان در حدود يك ثانيه در چند ميليون سال است
012320.jpg
فيليپ بال
ترجمه: سليمان فرهاديان
اگر هم ثابت هاي اساسي فيزيك تغيير كنند، اين تغييرات چنان كند و آهسته است كه تشخيص آن براي ما ناممكن است. دو گروه از فيزيكدانان پس از سال ها تحقيق و انجام آزمايش هاي دقيق به نتايج جالب توجهي در مورد ثابت هاي طبيعت و ميزان تغييرات آن دست يافتند. تاكنون فيزيكدان ها براي انجام چنين تحقيقاتي مجبور بودند به رصد ستاره هاي دوردست بپردازند، اما اين دو گروه به روش جديدي براي اندازه گيري اين كميت ها دست يافتند.
گمان مي رود همه چيز در جهان بر تعداد كمي از اعداد مبتني است كه به آنها ثابت هاي اساسي فيزيك مي گويند. براي مثال اين اعداد بيانگر قدرت گرانش و الكترومغناطيس و جرم ذرات ريز اتمي هستند. پايداري اتم ها، درخشش ستارگان و امكان تشكيل حيات از اين اعداد ناشي مي شود. اگر ميزان اين ثابت هاي فيزيكي به ميزان بسيار جزيي تغيير مي كرد و با آنچه كه اكنون هست، متفاوت بود، شايد جهان براي هميشه به صورت سوپ بي شكلي از ماده و انرژي باقي مي ماند و هيچ گاه صورت امروزي به خود نمي گرفت. در عين حال طي چند سال گذشته، دانشمندان بسياري مشتاق شدند تا دريابند از حدود ۱۳ ميليارد سال پيش كه فضا و زمان آغاز شده است، مقدار اين ثابت هاي فيزيكي دچار تحول شده يا همچنان بدون تغيير مانده است؟
با اين همه تئوري هاي جديدي كه اخيراً ارائه شده است و تلاش مي كند نسبيت را با مكانيك كوانتوم تلفيق كند ـ ايده تلفيق نسبيت با مكانيك كوانتوم يكي از چالش هاي اساسي فيزيك جديد است ـ پيش بيني مي كنند، ثابت هاي اساسي فيزيك احتمالاً با گذشت زمان دچار تغيير شده اند، حتي بعضي ها مدعي شده اند اين ثابت ها الزاماً بايد تغيير كنند.
در بسياري از اين بررسي ها، محققان ضمن بازگشت به گذشته، توجه خود را به ثابتي به نام ثابت ساختار ظريف كه با نماد a (آلفا) نشان داده مي شود، معطوف كردند تا دريابند اين كميت با گذشت زمان تغيير مي كند يا خير؟ اين ثابت معياري از شدت بر هم كنش نور و ماده است. امكان تغيير در مقدار اين ثابت طي ساليان گذشته از اهميت به سزايي برخوردار است و بدين لحاظ بسيار بحث انگيز ظاهر شده است، چرا كه مي توانست ايده هاي آلبرت اينشتين را به چالش بكشد. اينشتين در تئوري نسبيت خود تاكيد مي كند، سرعت نور حين عبور از فضاي خالي هميشه ثابت است. اگر مقدار آلفا با گذشت زمان تغيير كرده باشد و مقدار كنوني آن با مقدار اين ثابت در ميلياردها سال پيش متفاوت باشد، قطعاً سرعت نور هم دچار تغيير شده است.
هفت سال پيش فريمن دايسون فيزيكدان آمريكايي توجه خود را به محصولات حاصل از واپاشي راديواكتيو معطوف كرد. واكنش زنجيري هسته اي مورد نظر وي حدود دو ميليارد سال پيش در رسوبات اورانيوم طبيعي گابن روي داده است. وي از نتايج اين آزمايشات استفاده كرده تا بتواند مقدار آلفا را در آن زمان حدس بزند. وي با توجه به تاريخ به دست آمده از اين آزمايش نتيجه گرفت كه مقدار اين ثابت نمي توانست با ضريبي بيش از يك ده ميلياردم تغيير كرده باشد، به عبارت ديگر ميزان تغيير اين كميت حدود۱۶-۱۰*۵/۰ در هر سال است. اما حدود دو سال پيش اخترشناسان ادعا كردند طول موج نور كوآزارهاي دوردست - نور اين كوآزارها بعد از گذشت حدود ده ميليارد سال به ما رسيده است - كه جذب اتم هاي تشكيل دهنده ابرهاي گازي مي شود، نسبت به طول موج جذب همان اتم ها در آزمايشگاه دچار تغييرات جزيي شده است. به گفته آنها، نتايج اين آزمايش نشان مي دهد كه تغيير در ميزان آلفا طي ده ميليارد سال گذشته حدود هفت ميليونيم است.

ساعت اتمي
هم اكنون هارولد ماريون و همكارانش در رصدخانه پاريس از فرانسه و جيمز بركوئيست و همكارانش در انستيتو ملي استاندارد و فناوري در بولدر از كلرادو ادعا كردند هر گونه تغييري بيش از ۱۶-۱۰*۶ و ۱۵-۱۰*۶ در سال غير محتمل است.
اين دو گروه توانستند مقدار اين ثابت را در آزمايشگاه با استفاده از ساعت اتمي اندازه گيري كنند. ساعت هاي اتمي دقيق ترين ساعت هاي شناخته شده هستند و ميزان خطاي آنان در حدود يك ثانيه در چند ميليون سال است. اتم ها و يون هاي موجود در ميدان الكتريكي و مغناطيسي در اثر نور يا امواج ميكروويو تحريك مي شوند. اين اتم ها فركانس هاي مشخص و دقيقي از امواج تابيده شده را جذب مي كنند كه مي توان اين فركانس ها را با دقت بسيار زيادي اندازه گرفت. اين فركانس ها به عنوان معياري براي اندازه گيري زمان به كار مي روند. اگر با گذشت زمان ثابت هايي همانند آلفا به آرامي دچار تغييراتي شوند، اين تغييرات مي تواند طي چند سال جابه جايي قابل تشخيص در فركانس جذب امواج ايجاد كند. اما محققين تاكنون با تغييرات قابل آشكارسازي مواجه نشده اند.

تاريخچه ساعت اتمي
۱۹۴۵: رابي، يك استاد فيزيك در دانشگاه كلمبيا پيشنهاد كرد بر اساس تكنيكي كه وي در دهه ۱۹۳۰ ابداع كرده است و رزونانس مغناطيسي پرتوهاي اتمي نام دارد ساعت دقيقي ساخت.
۱۹۴۹: NIST (كه بعدها اداره ملي استاندارد نام گرفت) اعلام كرد با استفاده از تكنيك رابي اولين ساعت اتمي جهان را ساخته است كه در آن از مولكول آمونياك به عنوان منبع ارتعاش استفاده مي شود.
۱۹۵۲: NIST اعلام كرد اولين ساعت اتمي را ساخته كه با استفاده از اتم هاي سزيم به عنوان منبع ارتعاش كار مي كند. اين ساعت NBS-1 نام گرفت.
۱۹۵۴: NBS-1 به آزمايشگاه جديد NIST در بولدر كلرادو منتقل شد.
۱۹۵۵: آزمايشگاه ملي فيزيك در انگلستان اولين ساعت پرتوسزيم را ابداع كرد.
۱۹۵۸: ساعت هاي سزيم تجارتي در دسترس قرار گرفتند. هر كدام از اين ساعت ها بالغ بر ۲۰ هزار دلار قيمت داشتند.
۱۹۶۰: NBS-2 در بولدر افتتاح شد. از اين ساعت براي بررسي دوره هاي زماني گسترده و تنظيم استانداردهاي ثانويه استفاده مي شود.
۱۹۶۳: تحقيقات براي ساخت ساعت هايي با دقت بيشتر به NBS-3 منجر شد.
۱۹۶۶: در سيزدهمين كنفرانس عمومي اوزان و مقادير ثانيه بر مبناي ارتعاشات اتم سزيم تعريف شد و سيستم هاي گاهشماري نجومي منسوخ شدند.
۱۹۶۸: NBS-4 كه بهترين ساعت اتمي جهان بود، تكميل شد. اين ساعت تا دهه ۱۹۹۰ به عنوان سيستم زماني NIST مورد استفاده قرار گرفت.
۱۹۶۲: NBS-5 ساعتي كه بر مبناي پرتوهاي سزيم كار مي كرد كامل شد و به عنوان استاندارد اوليه مورد استفاده قرار گرفت.
۱۹۶۶: NBS-6 كه شكل پيشرفته تر NBS-5 بود مورد استفاده قرار گرفت. ساعتي كه از همه ساعت هاي ديگر دقيقتر كار مي كرد و طي ۳۰۰ هزار سال يك ثانيه هم خطا نداشت.
۱۹۸۹: جايزه نوبل فيزيك به سه دانشمندي تعلق گرفت كه در زمينه توسعه ساعت هاي اتمي كار مي كردند.
۱۹۹۳: NBST-7 روي كار آمد كه بيست مرتبه دقيقتر از NBS-6 بود.
۱۹۹۹: NBST-F1 آغاز به كار كرد كه دقت آن در حدود يك ثانيه در ۲۰ ميليون سال است.
Nature,3 May 2003

مرگ زودرس مردان
مردان در هر سني كه باشند نسبت به زنان از سلامت كمتري برخوردار بوده و خطر مرگ ومير در آنها نسبت به زنان بسيار بالاست
012335.jpg

سانجي گوپتا
ترجمه: زينب همتي
همانند اكثر پزشكان، من هم از اين واقعه جانگداز كه زنان نسبت به مردان عمر طولاني تري دارند ـ به طور متوسط، زنان ۵ سال بيشتر از مردان عمر مي كنند ـ آگاه هستم. من عادت كرده ام كه تناقض ها و نابرابري ها را با فرض بر اينكه آنها بخشي از ميراث ژنتيكي مشترك ما هستند، بپذيرم. در واقع من تصور مي كردم كه تفاوت هاي موجود ميان زنان و مردان بيشتر از آنكه تحت تاثير تعليم و تربيت باشند غريزي هستند. وليكن در بررسي جديدي كه در شماره اخير ژورنال آمريكايي سلامت عمومي به چاپ رسيده است پژوهشگران مدعي شده اند كه نوع رفتار مردان نيز مي تواند اين تفاوت ها را تحت الشعاع خود قرار دهد.
به گفته ديويد ويليامز (D.Williams)، محقق ارشد بخش تحقيقاتي انستيتوي مطالعات اجتماعي دانشگاه ميشيگان و نويسنده اصلي مقاله چاپ شده در ژورنال سلامت عمومي: «مردان نسبت به زنان در تمامي ۱۵ عامل منتهي به مرگ، به استثناي آلزايمر، ارشديت دارند. » نرخ مرگ ومير در مردان در مواردي چون خودكشي، اقدام به قتل و بيماري سيروز كبدي، حداقل ۲ برابر زنان است. مردها نسبت به زن ها تنها داراي تصادفات كمتري هستند، در واقع آنها وقايعي هستند كه منتظر به وقوع پيوستن هستند. ويليامز مي گويد: «مردان آمريكايي، در هر سني كه باشند، نسبت به زنان از سلامت كمتري برخوردار بوده و خطر مرگ ومير در آنها نسبت به زنان بسيار بالاست. » بيشتر مردان آمريكايي سيگاري هستند (۲۶ درصد در مقابل ۲۲ درصد، هر چند كه زنان نيز مي توانند به سرعت به اين مقدار برسند)؛ ميزان مصرف مشروبات الكلي در آنها دو برابر زنان بوده و رفتارهايي كه سلامت عمومي را در معرض خطر قرار مي دهد، همچون استفاده بيش از اندازه از داروها و يا رانندگي بدون بستن كمربند ايمني، بيشتر در مردان مشاهده مي شود.
علاوه بر اين، تمايل مردان براي كار در محيط هاي خطرناك نسبت به زنان بسيار بيشتر است. و به همين دليل است كه ما شاهد نرخ مرگ ومير ۹۰ درصدي مردان در محيط كار و فعاليت، خصوصاً در كشاورزي هستيم.
مردان نسبت به زنان بسيار بد و با سرعت هاي بالا رانندگي مي كنند. به گفته مديران بخش ايمني و ترافيك بزرگراه هاي ملي، تنها در سال گذشته، ۴۲ هزار و ۸۵۰ مورد تصادف در بزرگراه ها در اثر رانندگي بد و به ويژه با موتورسيكلت به وقوع پيوسته كه در اكثر موارد منجر به مرگ راننده شده است. بيشتر اين موتورسواران به هنگام رانندگي فاقد كلاه ايمني بوده اند.
اين دلايل به تنهايي مي توانند موجب كوتاه تر شدن دوران زندگي مردان شوند، اما مشكل ممكن است حتي اساسي تر و عميق تر از اين هم باشد. ويليامز، اعتقادات فرهنگي ريشه دار را عامل اصلي اين مسئله مي داند ـ يك نگرش جهاني نرينه رفتاري (macho يا مردبرترپندار) كه مردان را ترغيب به برگزيدن خطر و رويارويي مستقيم و شاخ به شاخ با آن مي كند. در كنفرانسي كه هفته پيش توسط مركز كنترل و پيشگيري از بيماري ها در آتلانتا برگزار شد عنوان شد كه احتمال آسيب ديدن مردان در اثر صاعقه و يا مرگ آنها در نتيجه توفان هاي غافلگيركننده نسبت به زنان دو برابر است.
توماس سانجر (T.Songer) از مدرسه پزشكي عمومي دانشگاه پيتزبورگ معتقد است در نواحي اي كه كمتر دچار سيلاب مي شوند احتمال اينكه مردان در اطراف راهبندها اقدام به رانندگي كرده و يا اينكه در آب غرق شوند بسيار بالاست.
به نظر مي رسد كه نگرش نرينه رفتار، موجب مي شود كه مردان از اعضاي خانواده خود نسبت به خودشان بهتر مراقبت كنند. احتمال اينكه زنان ساليانه يك بار به پزشك مراجعه كنند نسبت به مردان دو برابر است و احتمال اينكه با كمك پزشكشان برنامه هاي احتياطي اي را براي سلامتي خود پي ريزي كنند بسيار بالاست. اما احتمال اينكه مردها برنامه چك آپ را در مورد خود اجرا كنند (حتي پس از ابتلا به بيماري و مشاهده علائم آن) بسيار ناچيز است. ويليامز مي گويد: «مردان تمايل به درون گرا بودن داشته و ترجيح مي دهند كه مشكلات رواني شان را خودشان حل كنند، در حالي كه زنان در جست وجوي كمك هاي تخصصي و حرفه اي هستند. » تقريباً تمامي بيماري هاي مرتبط با استرس ـ از هرگونه كشيدگي و فشار ناهنجار گرفته تا بيماري قلبي ـ در تمامي مردان ديده مي شود.
اگر چه طبق سنت، تحقيقات پزشكي بيشتر بر روي مردان متمركز شده اما به نظر مي رسد كه تاكيد و پافشاري بر روي اين مسئله تغيير جهت يافته است. اين روزها از سرويس هاي عمومي اخبار زيادي در رابطه با سرطان سينه شنيده مي شود. اين اخبار بيش از آن چيزي است كه در مورد سرطان پروستات به گوش مي رسد. در پايان، مردها مي بايست مسئول و مراقب سلامتي خود باشند. ويليامز مي گويد: «مرد بودن نبايد به اين معني باشد كه از خانواده خود مراقبت كنيد، بلكه مي بايست مراقب خود و سلامتي خود نيز باشيد. » چه نصيحت خوبي. من فكر مي كنم كه حتماً اين كار را انجام داده و سرانجام براي درمان كمردردم به پزشك مراجعه خواهم كرد.
Time, 12 May 2003

بحران تندرستي ـ  ۸۶
درمان افسردگي
012325.jpg

دكتر محمود بهزاد
براساس گزارش «انجمن روانپزشكان آمريكا» ۸۵ درصد مبتلايان به افسردگي كبير به مقدار زياد درمان مي شوند. از اين گذشته تشخيص به موقع بيماري، مدت و شدت بيماري را كاهش مي دهد و با درمان مناسب مي توان از بازگشت بيماري پيشگيري كرد يا از شدت آن كاست.
دو نوع درمان متداول براي افسردگي وجود دارد: روان درماني و دارودرماني، يعني استفاده از داروهاي ضدافسردگي. مسئله اين است كه غالباً افسردگي غلط تشخيص داده مي شود و بيماران عموماً به ۴ تا ۵ پزشك يا روانپزشك مراجعه مي كنند تا يكي از آنها به درستي تشخيص دهد و درمان كند. در بعضي موارد تشخيص درست داده مي شود ولي دو برابر مقدار داروهاي آرامبخش و خواب آور يا كمتر از مقدار مناسب تجويز مي گردد. از اين گذشته بسياري از بيماران گمان مي كنند دچار ضعف شده اند و به پزشك مراجعه نمي كنند. در حالات شديد فاقد انرژي و اميد به آينده اند كه لازمه ابتكار عمل است.
طول درمان به نوع آن و شدت افسردگي وابسته است. در آزمايش هاي باليني ۵۰ تا ۶۰ درصد بيماران ظرف ۴ تا ۶ هفته و گاهي ۲ تا ۴ هفته به درمان پاسخ مي دهند، درمان كامل بين ۴ تا ۶ ماه انجام مي گيرد. روان درماني به عكس دارودرماني ظرف ۶ تا ۸ هفته بهبود نشان مي دهد ولي براي بهبود كامل تا دوازده هفته طول مي كشد. اگر روان درماني در اين مدت سودبخش نبود، دارودرماني بايد آغاز گردد. متخصصان بستري كردن بيماران را در چهار حالت زير توصيه مي كنند: ۱ ـ وقتي بيمار قصد خودكشي دارد؛ ۲ ـ وقتي بيمار چنان دلمرده است كه نمي تواند غذا بخورد؛ ۳ ـ نشانه هايي از روان پريشي دارد؛ ۴ ـ به بيماري خطرناك ديگري مثل ديابت مبتلا باشد.
دارودرماني افسردگي ـ داروهاي ضدافسردگي موادي هستند كه از افسردگي جلوگيري مي كنند يا آن را تسكين مي دهند. اين داروها مغز افراد افسرده را به توليد «مواد شيميايي عصبي» كه فاقد است، وادار مي سازد.
داروهاي ضدافسردگي سه گروهند: سه حلقه اي ها، بازدارنده هاي مونوآمين اكسيداز، بازدارنده هاي بازجذب سروتوني. هيچ يك از اين سه گروه دارودرماني افسردگي بر ديگري مزيت ندارد. ولي بعد از آنها در بعضي از بيماران موثرترند و پزشك با آزمايش يكي دو دارو از هر گروه، با توجه به كارآيي و عوارض جانبي، موثرترين آنها را انتخاب مي كند. وقتي بيماري مقاوم باشد، از دو گروه دارو، استفاده مي شود. مثل يك سه حلقه اي با يك «بازدارنده مونوآمين اكسيداز». اما چون اين دو دارو بر هم اثر متقابل دارند، حتماً بايد از مقدار متعارف كمتر تجويز شوند.
وقتي كسي احساس مي كند كه افسردگي پايان پذيرفته نبايد مصرف دارو را قطع كند بلكه با نظارت پزشك تدريجاً به اين كار اقدام نمايد. از آنجا كه سالخوردگان عموماً داروهاي بيماري هاي ديگر را مصرف مي كنند، پزشك و بيمار بايد در مورد ناسازگاري داروها با هم هوشيار باشند.
داروهاي سه حلقه اي متداول عبارتند از: ايمي پرامين، آمي تريپ تي لين و نورتريپ تي لين. اين داروها تراز سروتونين و نوراپي نفرين در نتيجه كند كردن بازجذب آنها به وسيله نورون ها، در مغز افزايش مي دهند و اين عمل هفته ها طول مي كشد. مهم ترين عوارض جانبي آنها خشكي دهان، يبوست فراج، احتباس ادرار يا دشواري دفع ادرار، افزايش وزن، تعريق زياد، سرگيجه، كاهش ميل و توان جنسي و ضعف ديده شده است.
بازدارنده هاي مونوامين اكسيداز متداول عبارتند: فنل زين، ترانيل سيپرومين و ايزوكاربوكسازيد، مونو امين اكسيداز در مغز ناقل هاي پيام عصبي، مثل نوراپي نفرين و سروتونين را متلاشي مي كند. بنابراين بازدارنده هاي آنها در نتيجه محدود كردن فعاليتشان از تلاش آن ناقل هاي پيام عصبي جلوگيري مي كنند. عوارض جانبي آنها مثل ديگر ضدافسردگي ها است.
بازدارنده ها از بازجذب سروتونين جلوگيري مي كنند. از عوارض جانبي آنها، تهوع و اسهال، اضطراب يا حالت عصبي، بي خوابي، سردرد است كه با اولين مقدار مورد استفاده ديده شده است، گاهي برخلاف ديگر ضدافسردگي ها باعث كم شدن وزن بدن مي شوند. علاوه بر داروهاي بالا اخيراً داروهاي جديد نيز مانند ونلافاكسين، ترازودون نيز وارد بازار دارويي شده اند.
روان درماني افسردگي ـ روان درماني افسردگي انواع گوناگون دارد. (متجاوز از ۲۰۰ نوع) كه اساس همه آنها «گفت وگو با بيمار» است.
روش هاي روان درماني در دو گروه جا مي گيرند: ۱) جهت دهنده به بينش بيمار درباره ريشه هاي بيماري يا افزايش آگاهي او از انگيزش ناخودآگاه خود؛ ۲) رفتاردرماني شناختي كه عمدتاً در تغيير رفتار بيمار و فرآيندهاي انديشه او متمركز است.
تلاش روان درماني رفع تعارض هاي رواني بيماران و اصلاح رفتارهاي نادرست و راه هايي از انديشيدن است كه به افسردگي انجاميده است. درمان جهت دهنده بينش بيمار به او امكان مي دهد بفهمد كه چرا افسرده شده است. حال آنكه رفتاردرماني تلاش مي كند راه هاي تغيير رفتار را به بيمار بياموزد تا بر افسردگي غلبه كند.
ديگر انواع درمان افسردگي ـ چند نوع درمان ديگر غير از دارودرماني و روان درماني افسردگي وجود دارند: درمان با ايجاد تشنج به وسيله الكتريسيته، نوردرماني و درمان هاي جانشين. درمان با ايجاد تشنج به وسيله الكتريسيته براي بيماراني تجويز مي شود كه به اختلالات شديد خلق و خوي مبتلا هستند.
نوردرماني، به وسيله نور فلوئورسان با شدت ۱۰۰۰ واحد (لوكس) انجام مي گردد. درمان هاي جانشين، مثل ورزش منظم، در بيمار اعتماد به نفس ايجاد مي كند. از اين گذشته سبب افزايش تراز اندورفين در بدن مي شود. اندورفين به بخش هايي از مغز اثر مي كند كه دست اندركار ادراك درد و هيجان اند. ميزان اين ماده در افراد افسرده كمتر از معمول است.

حاشيه علم

• يك گام تازه
با افشاي ساخت يك صفحه نمايش بسيار نازك و قابل انعطاف، دانشمندان يك گام ديگر به ابداع كاغذ الكترونيكي كه باعث دگرگوني صنعت چاپ و حفظ جنگل ها خواهد شد نزديك شدند. قطر اين صفحه نمايش از ۳/۰ ميلي متر تجاوز نمي كند. اين صفحه كه در حالات مختلف، نوشته ها و تصاوير روي آن تغيير شكل پيدا نمي كند، راه را براي توليد روزنامه هاي الكترونيكي، رايانه ها و كارت هاي شناسايي هوشمند هموار مي كند. پژوهشگران اين صفحه نمايش را نزديك ترين اختراع به كاغذ الكترونيكي مي دانند. اين كاغذ الكترونيكي اگر تا مرحله نهايي پيش برود خواهد توانست با استفاده از فناوري بي سيم، مطالب سياه و سفيد و رنگي را نمايش دهد. در صورت توليد كاغذ الكترونيكي ديگر نيازي به چاپ روزانه روزنامه ها نخواهد بود زيرا مي توان محتواي آن را از طريق بي سيم و يا اينترنت به روز درآورد.

• مزاياي شير مادر
012330.jpg

تحقيقات جديد نشان داده است كه در كشورهاي در حال توسعه نوزاداني كه در ۶ ماه اول زندگي فقط از شير مادر تغذيه مي كنند كمتر از نوزادان ديگر به اسهال مبتلا مي شوند. به گفته پژوهشگران بيمارستان دانشگاه پنسيلوانيا ميزان ابتلا به اسهال در اين نوزادان در سن ۳ ماهگي يك سوم كمتر از نوزاداني بود كه علاوه بر شير از غذاهاي ديگر نيز تغذيه مي كردند. به گفته پژوهشگران، شير يك غذاي كامل براي نوزاد محسوب مي شود و اگر در محيط زندگي نوزاد، باكتري، ويروس و ميكروب هاي بيماري زا وجود داشته باشد بدن مادر عليه آنها پادزهر توليد كرده و از طريق شير اين پادزهرها وارد بدن نوزاد مي شود. نتايج اين تحقيق كه در ايالت هاريانا در هند انجام شد نشان مي دهد نوزاداني كه فقط از شير مادر تغذيه كرده اند در سن ۳ ماهگي، ۳۶ درصد كمتر از گروه كنترل (نوزاداني كه علاوه بر شير مادر، از شير خشك و يا مواد غذايي مايع ديگري تغذيه شده اند) به اسهال مبتلا مي شوند. علاوه بر اين ميزان ابتلا به اسهال در اين نوزادان در سن ۶ ماهگي ۱۵ درصد كمتر از گروه كنترل بوده است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   علم  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |