ظاهراً طرح مسئله استعفا و يا رفراندوم كه از سوي حزب و فراكسيون مشاركت در مجلس دنبال مي شود به هيأت رئيسه اي محتاج است كه آنان را در اين حركت ياري دهد
گروه ايران، زهرا ابراهيمي: انتخابات هيأت رئيسه مجلس داراي ويژگي هاي يك مبارزه انتخاباتي در اندازه كوچك تر است اما از همان قواعد كلي پيروي مي كند. اين انتخابات هر ساله در خردادماه و در سالروز تشكيل نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي برگزار مي شود. انتخاب اعضاي هيأت رئيسه به ويژه رئيس آن در نخستين سال تشكيل مجلس ششم از حساسيت خاصي برخوردار بود و به مسائلي نظير انتخاب يك رئيس غير روحاني متفاوت از پنج دوره گذشته مجلس (اكبر هاشمي رفسنجاني، مهدي كروبي، علي اكبر ناطق نوري) و محك ميزان آراي گروه هاي سياسي پيروز در انتخابات ششمين دوره، از علل حساسيت اين انتخابات بود.
جبهه مشاركت كه حزب پيروز ميدان انتخابات مجلس ششم بود به دليل نوپايي و نداشتن فرصت و تشكيلات ارائه ليست هاي منسجم انتخاباتي در سراسر كشور و گنجاندن نام كانديداهاي كاملاً حزبي در آنها، هنوز نمي دانست كه چند درصد نمايندگان وارد شده به مجلس، از مواضع حزب پشتيباني خواهند كرد. بسياري از نمايندگان فكر مي كردند كه رئيس حزب پيروز در انتخابات و نفر اول شهر تهران يعني رضا خاتمي قاعدتاً بايد به عنوان رئيس مجلس برگزيده شود اما رياست بر قواي جمهوري اسلامي ايران سازوكارهاي ديگري غير از موارد ذكر شده را مي طلبيد.
كساني كه اكثريت مجلس را به دست گرفته بودند تجربه اي در اداره آن نداشتند و نمي دانستند كه اگر جواني مانند رضا خاتمي را به عنوان رئيس برگزينند، آيا او قادر به اداره ۲۹۰ نماينده خواهد بود يا خير و مهم تر اينكه آيا او قادر است با ساير دستگاه هاي نظام كه قطعاً با مجلس ششم چالش هاي جدي تري خواهند داشت وارد تعامل و مذاكره شود يا خير؟
وجود اين سوال ها و نداشتن پاسخ براي آنها موجب شد كه همه تا انتخابات تعيين هيأت رئيسه موقت و سپس دائم صبر كنند تا بخشي از پاسخ ها را بيابند.
انتخاب رئيس موقت
هنوز اعتبارنامه نمايندگان بررسي و تصويب نشده و فراكسيون ها شكل نگرفته بودند، اما نمايندگان وابسته به حزب مشاركت، كارگزاران سازندگي و مجمع روحانيون مبارز و جناح اقليت چهار گروه اصلي حاضر در مجلس، اقدام به تشكيل جلسات مستقل براي تعيين ليست كانديداهاي هيأت رئيسه كردند، در ليست گروه هاي جبهه دوم خرداد اكثر كانديداها مشترك بودند تنها تفاوت مهم اين بود كه حزب مشاركت و كارگزاران سازندگي كسي را براي رياست مجلس كانديدا نكردند و تنها مجمع روحانيون مبارز، مهدي كروبي را به عنوان رئيس مجلس پيشنهاد كرد. مهدي كروبي بدون رقيب وارد صحنه مبارزات انتخاباتي هيأت رئيسه موقت شد. پس از برگزاري انتخابات مهدي كروبي از مجموع ۲۴۶ رأي ريخته شده به گلدان ها ۱۸۶ رأي موافق و ۶۳ رأي ممتنع به دست آورد.
عدم حمايت حزب اكثريت مجلس از رياست كروبي نشان دهنده نوعي اعتراض به وجود محدوديت هاي سياسي نانوشته نسبت به آزادي انتخاب رئيس مجلس از سوي اكثريت اصلاح طلبان بود هرچند كه سكوت آنها در برابر انتخاب كروبي نيز نشانه اي از عزم اصلاح طلبان جهت تقويت زمينه هاي تفاهم با جناح مقابل اصلاحات به ويژه در خارج از مجلس و گزينش كروبي به عنوان عامل پيونددهنده بود.
انتخاب رئيس دائم براي سال اول
پس از تصويب اعتبارنامه دوسوم نمايندگان، طبق آيين نامه بايد انتخابات هيأت رئيسه دائم برگزار مي شد. در فاصله ميان انتخاب هيأت رئيسه موقت و دائم، رايزني ها براي توافق بر سر رياست مجلس انجام شد. در روزهاي نزديك به انتخابات هيأت رئيسه دائم، بحث ضرورت وجود وحدت در ميان اصلاح طلبان و جبهه دوم خرداد در مجلس شدت گرفت. اين بحث ها نشان دهنده موفقيت رايزني ها براي حمايت از كروبي بود، بالاخره روز بيست و دوم خرداد ماه زمان انتخاب هيأت رئيسه دائم فرا رسيد، همه گروه هاي جبهه دوم خرداد نام كروبي را به عنوان كانديداي رياست مجلس، در ليست خود قرار دادند اما آراي كروبي تنها با افزايش ۶ رأي از ۱۸۶ به ۱۹۳ رسيد، تعداد آراي ممتنع كروبي از ۶۳ به ۵۲ كاهش يافت. با انتخاب كروبي براي مدت يك سال، اصلاح طلبان منتظر ماندند تا با مشاهده عملكرد وي طي اين مدت، تصميم قطعي خود را در مورد رياست مجلس بگيرند. مهدي كروبي طي يك سال رياست خود بر مجلس، با مواضع اصلاح طلبان همراهي كاملي كرد، تنها چالشي كه در همان ابتداي رياست با آن روبه رو شد، چگونگي برخورد با يكي از خواسته هاي مهم و اصلي مجلس ششم يعني اصلاح قانون مطبوعات و در مقابل، درخواست متوقف شدن آن بود. كروبي كه تلاش مي كرد مشكل پيش آمده را در يك جلسه غيرعلني و بدون اعلام علني مخالفت با اصلاح قانون مطبوعات حل كند با اصرار آرمين ناچار شد نامه مقام معظم رهبري به مجلس براي كنار گذاشتن طرح اصلاح قانون مطبوعات را در جلسه علني بخواند.
انتخاب رئيس مجلس در سال دوم
عملكرد مثبت كروبي در سال اول مجلس، انتخاب او را براي هيأت رئيسه سال دوم آسان تر كرد. وي در خردادماه سال ۸۰ كه همه چيز تحت الشعاع انتخابات دوره دوم رياست جمهوري خاتمي قرار داشت، از مجموع ۲۳۸ رأي ريخته شده به گلدان ها ۲۱۵ رأي به دست آورد، تعداد آراي ممتنع وي هم به ۲۳ كاهش يافت، اين آرا نشان داد كه كروبي موفق شده نظر اصلاح طلبان را به خود جلب كند. سال ،۸۰ كروبي موفقيت هاي بيشتري كسب كرد، دفتر او ديگر به كانوني براي مراجعه مستمر خانواده هاي روزنامه نگاران زنداني، ملي مذهبي ها، و ساير اصلاح طلبان تبديل شده بود. دفاع شديد او از كيان مجلس به هنگام زنداني كردن حسين لقمانيان نماينده همدان و تهديد به ترك جلسات مجلس تا تحقق آزادي وي، دفاع از نمايندگان احضار شده به قوه قضاييه، برخورد شديد با طرح موضوع ارتباط نمايندگان با شهرام جزايري و دريافت پول از وي همه و همه موجب شد كه اصلاح طلبان از انتخاب كروبي به رياست مجلس احساس رضايت كنند. او توانسته بود به شكلي قاطع تر از مواضع اصلاح طلبان حمايت كند. تأثير عملكرد او در يكايك نمايندگان به گونه اي بود كه در انتخابات سال سوم هيأت رئيسه كه خردادماه سال ۸۱ برگزار شد، كمتر كسي در رأي دادن به او شك كرد.
انتخاب رئيس مجلس در سال سوم
|
|
سال سوم اكثريت به اين نتيجه رسيده بودند كارهايي كه كروبي مي تواند انجام دهد شايد از عهده ديگران برنيايد، لذا در انتخابات هيأت رئيسه، كماكان كروبي بدون رقيب ماند و اكثريت در مورد رياست او وحدت نظر داشتند به همين دليل از مجموع ۲۴۹ نماينده حاضر در جلسه، ۲۲۱ رأي مثبت براي كروبي به گلدان ها ريخته شد. مواضع كروبي در سال سوم نيز كماكان در حمايت از اهداف اصلاح طلبانه ادامه يافت. دفاع قاطع و كم نظير او از هاشم آقاجري و انتقاد از حكم اعدام وي و نام بردن از آن به عنوان حكم ننگين كه مدت ها وي را تحت فشارقرار داد، از ديگر موضوعاتي بود كه مورد توجه اصلاح طلبان قرار گرفت و كار به جايي رسيد كه از نظر عده اي از نمايندگان كروبي نسبت به خاتمي از كارآيي بيشتري در جهت گرفتن حق اصلاح طلبان برخوردار شده بود. در سال سوم هم دفتر كروبي محلي براي پناه آوردن زندانيان اصلاح طلب بود. مراجعه ملي مذهبي ها به ويژه عزت الله سحابي، اعضاي نهضت آزادي، خانواده هاي روزنامه نگاران زنداني، تلاش او براي لغو حكم اعدام آقاجري و دفاع از مصوبات مجلس در مجمع تشخيص مصلحت نظام، عملكرد او را در سال سوم نيز با موفقيت روبه رو كرد، به طوري كه به نظر مي رسد در انتخابات سال چهارم نيز كه به زودي برگزار مي شود، كروبي براي تصدي پست رياست مجلس، حرف نخست را خواهد زد مگر اينكه فراكسيون مشاركت برطرح استعفاي خود مصر بوده و بخواهد با قرار دادن يك نفر از اعضاي خود به رياست مجلس، تأثير استعفاي آينده را افزايش دهد كه بعيد است اين كار انجام شود. طي سه سال رياست كروبي بر مجلس، وي همواره يكي از پاسخگوترين نمايندگان به سوال هاي متعدد خبرنگاران بوده است. خوي آرام و مردمي كروبي و نحوه برخورد صميمانه وي با خبرنگاران (به طوري كه تيم حفاظت او را نيز تحت تأثير قرار داده است) همواره مورد احترام خبرنگاران پارلماني قرار دارد.
انتخاب نواب رئيس موقت
بعد از بحث رياست مجلس، انتخاب نواب رئيس طي سه سال گذشته از دغدغه هاي اصلي جبهه دوم خرداد بوده است. در جريان انتخابات هيأت رئيسه موقت مجلس، جبهه مشاركت رضا خاتمي و بهزاد نبوي را براي كانديداتوري نايبان رئيس برگزيد اما مجمع روحانيون مبارز بر حضور بهزاد نبوي و مجيد انصاري در اين پست ها اصرار داشت. بهزاد نبوي كه سعي مي كرد از همان ابتدا، جبهه دوم خرداد مجلس را متشكل و واحد كند در جلسه علني مجلس وقتي مجيد انصاري كانديداي نايب رئيسي شد از كانديداتوري خود انصراف داد و به دنبال او رضا خاتمي نيز كنار رفت. آنها احساس كردند هيأت رئيسه موقت ارزش بروز تفرقه در جبهه دوم خرداد را ندارد، مجيد انصاري با كسب ۱۴۶ رأي از مجموع ۲۴۶ رأي نايب رئيس اول و ابوالقاسم سرحدي زاده با ۸۵ رأي نايب رئيس دوم شدند، محمد ميرمحمدي نماينده قم نيز كه از سوي جناح اقليت كانديدا بود با ۸۰ رأي نتوانست وارد هيأت رئيسه شود. مجيد انصاري و سرحدي زاده در مدت زمان بين انتخابات هيأت رئيسه موقت و دائم فرصت رياست بر جلسات علني را نيافتند.
انتخاب نواب رئيس سال اول
بحث ها در مورد نايب رئيسي مجلس جريان داشت. بهزاد نبوي تلاش مي كرد تنها دو نفر كانديداي جبهه دوم خرداد باشند تا آراي اين جبهه پراكنده نشود. زيرا ۸۰ رأي ميرمحمدي از جناح اقليت، زنگ خطر را براي آنها به صدا درآورده بود. مجيد انصاري كه احساس مي كرد با تجربه اي كه از دو دوره كار در مجلس كسب كرده، تسلطي كه بر مواد آيين نامه دارد و همچنين تلاش هايي كه در پست رياست فراكسيون مجمع حزب الله در مجلس پنجم انجام داد و در نهايت منجر به پيروزي اصلاح طلبان در مجلس ششم و تبديل آنها به جناح اكثريت شد حق اوست كه نايب رئيس شود. او از اين حق خود نگذشت و ماند و به عنوان رقيب نبوي و خاتمي در انتخابات هيأت رئيسه دائم شركت كرد. اين بار نبوي و خاتمي صحنه را خالي نكردند. در پايان رأي گيري بهزاد نبوي با ۱۵۵ رأي و رضا خاتمي با ۱۳۵ رأي به عنوان نايب رئيس اول و دوم برگزيده شدند، مجيد انصاري ۱۱۵ رأي را به خود اختصاص داد، علاءالدين بروجردي هم كه اين بار به جاي ميرمحمدي كانديداي پست نايب رئيسي شده بود ۵۸ رأي كسب كرد.
پس از انتخاب نبوي و خاتمي، مجيد انصاري شكست خود را بزرگوارانه پذيرفت و به نزد آنها رفت و انتخابشان را تبريك گفت. آراي نواب رئيس نشان دهنده تثبيت هرچه بيشتر پايگاه جبهه مشاركت به عنوان حزب اكثريت در مدت كوتاه تشكيل مجلس و كاهش آراي جناح اقليت بود.
انتخاب نواب رئيس سال دوم
در انتخابات سال دوم هيأت رئيسه، رقابت فراكسيون مجمع روحانيون مبارز با فراكسيون مشاركت براي گرفتن پست نايب رئيسي بالا گرفت. پيش از اعلام كانديداهاي فراكسيون ها، در جلسه فراكسيون جبهه دوم خرداد براي تهيه ليست واحد درگيري لفظي ميان بهزاد نبوي و سيدهادي خامنه اي رخ داد. آن زمان گفته مي شد كه برخورد مزبور عمداً صورت گرفته تا بهزاد نبوي از صحنه رقابت در انتخابات هيأت رئيسه كنار رود و محتشمي جاي او را بگيرد.
با انصراف نبوي از شركت در انتخاب نايب رئيس مجلس، علي اكبر محتشمي كانديدا شد. فراكسيون مجمع روحانيون مبارز محاسبه كرده بود كه جناح اقليت و همه گروه هاي دوم خرداد به جز مشاركت به محتشمي رأي مي دهند و لذا آراي وي بالاتر از رضا خاتمي قرار گرفته و نايب رئيس اول مي شود. فراكسيون مشاركت براي برهم زدن اين محاسبه با كارگزاران وارد مذاكره شد، كارگزاران قبول كردند كه به كانديداهاي فراكسيون مشاركت (رضا خاتمي و محسن آرمين) رأي دهند به شرط آنكه مشاركت نيز به كانديداي كارگزاران يعني سيدحسين هاشمي رأي دهند. توافق انجام شد، در روز رأي گيري پانزده عضو اصلي كارگزاران پس از نشان دادن رأي خود به خاتمي و آرمين آن را در گلدان ها ريختند، از آن طرف جناح اقليت كه كانديدايش در انتخاب هيأت رئيسه موقت ۸۰ رأي كسب كرده بود به علاءالدين بروجردي تك رأي دادند تا او وارد هيأت رئيسه شود. همراهي فراكسيون كارگزاران و اقدام اقليت به نفع رضا خاتمي و محسن آرمين تمام شد. رضا خاتمي ۱۵۶ رأي، محسن آرمين ۱۲۶ رأي و محتشمي ۱۲۰ رأي به دست آوردند. جناح اقليت كه از كانديداي خود نااميد شده بود، تلاش خود را آغاز كرد تا جاي محتشمي و آرمين تغيير كند. آنها به افزايش تعداد ۸ رأي ريخته شده به گلدان ها اعتراض كرده و خواستار ابطال ۸ رأي از محسن آرمين شدند. رئيس مجلس ايراد جناح اقليت را وارد دانست و آرا را مخدوش خواند. محمد نعيمي پور از فراكسيون مشاركت درخواست دادن تذكر كرد و گفت كه به هنگام رأي گيري براي رئيس مجلس هم تعداد حضار ۲۳۸ نفر اعلام شد در حالي كه ۲۲۴ رأي در گلدان ها بود، زيرا عده اي پس از رأي گيري وارد جلسه شده و آرايشان را به هيأت رئيسه دادند. اين استدلال نعيمي پور موضوع را فيصله داد و رضا خاتمي و محسن آرمين انتخاب شدند.
انتخاب نواب رئيس سال سوم
پيش از فرا رسيدن زمان انتخابات سال سوم هيأت رئيسه باز هم همه تلاش ها بر اين قرار گرفت كه بهزاد نبوي وارد هيأت رئيسه نشود، بحث پترو پارس در سال ۸۱ بالا گرفت. پرونده قضايي براي نبوي تشكيل شد، در ماه هاي پاياني سال سوم، نطق هاي آتشين مملو از اتهامات مختلف نظير توده اي، كمونيست، سكولار، منافق و. . . عليه او ايراد شد به گونه اي كه چند جلسه مجلس متشنج گرديد. بهزاد نبوي از افراد اصلي و سازمانده جبهه دوم خرداد بود، او سررشته همه امور و فعاليت هاي اصلاح طلبان مجلس را به دست داشت. به همين جهت احساس مي شد عوامل خارج و داخل مجلس تمام تلاش خود را متمركز كرده اند كه او در سال سوم هم در پست نايب رئيسي قرار نگيرد تا نتواند از امكانات و اختيارات قانوني اين پست در جهت تشكل هر چه بيشتر اصلاح طلبان مجلس استفاده كند. جو تند و بعضاً متشنج عليه نبوي تاثيري در تصميمات فراكسيون اكثريت نداشت، آنها در سال سوم او را به جاي آرمين كانديدا كردند. جناح اقليت زماني كه مطمئن شد نبوي در صحنه انتخابات حاضر مي شود تلاش خود را بر كاهش آراي وي نسبت به خاتمي متمركز كرد تا حداقل نايب رئيس اول نشود.
در جلسه راي گيري براي انتخابات هيأت رئيسه سال سوم، حسين مرعشي بدون اطلاع قبلي كانديداي نايب رئيسي شد. فراكسيون مشاركت اين كانديداتوري را در جهت كمك به حذف و يا كاهش آراي نبوي ارزيابي كرد به همين جهت تصميم گرفت با اتخاذ تدابيري نظير درخواست از نمايندگاني كه قصد دادن راي به خاتمي و مرعشي را داشتند براي حذف نام خاتمي و جايگزيني نبوي، از اين حركت جلوگيري كنند، آنها موفق شدند آراي نبوي را به ۱۵۲ (از ۲۴۹ نفر) برسانند و او نايب رئيس اول شد، رضا خاتمي ۱۳۹ راي به دست آورد و نايب رئيس دوم شد.
رضا خاتمي كانديدا شدن مرعشي را پيامي براي خارج از مجلس ارزيابي كرد و مجيد انصاري گفت كه برخوردهاي افراطي با بهزاد نبوي در نايب رئيس شدن او بي تاثير نبود. به اين ترتيب اين دو تن سال سوم در جايگاه نواب رئيس قرار داشتند، به نظر مي رسد در سال چهارم نيز تغييري در سمت آنان ايجاد نشود.
انتخابات كارپردازان و منشي ها
و اما در بخش كارپردازان رقابت سختي وجود نداشت. طي سه سال گذشته محمدرضا تابش از حزب مشاركت بيشترين آراي كارپردازي را كسب كرده و حسين هاشمي نيز از حزب كارگزاران همواره در پست كارپردازي حضور داشته است، تنها جليل سازگارنژاد بود كه در سال اول كارپرداز فرهنگي شد و در سال هاي دوم و سوم جاي خود را به احمد بورقاني داد. احتمالاً تابش و بورقاني در سال چهارم نيز پست هاي خود را حفظ خواهند كرد.
در بخش منشي هاي هيأت رئيسه كه وظايفشان نسبت به پست هاي ديگر از حساسيت كمتري برخوردار است طي سه سال گذشته تغييرات اندكي اعمال شده است. جبهه مشاركت كه تصميم گرفته بود از ميان زنان و قوميت ها افرادي را به هيأت رئيسه بفرستد به هنگام ارائه ليست خود سهيلا جلودارزاده و جلال جلاليزاده نماينده سنندج را (كه از اهل تسنن است) به عنوان منشي هيأت رئيسه معرفي كرد. سهيلا جلودارزاده بيشترين آراي منشي ها را در انتخابات هيأت رئيسه موقت كسب كرد و با ۱۵۰ راي وارد هيأت رئيسه شد. جلال جلاليزاده نيز ۸۰ راي به دست آورد و به عضويت هيأت رئيسه در آمد.
در انتخابات هيأت رئيسه دائم سال اول نيز اين دو نفر معرفي شدند ولي جلال جلاليزاده از راهيابي به هيأت رئيسه بازماند، زيرا فشار زيادي به مجلس وارد شد تا از حضور وي در هيأت رئيسه جلوگيري شود، همين فشارها براي سهيلا جلودارزاده نيز بود، مجلس تهديد شده بود كه اگر يك زن را به هيأت رئيسه كه جايگاه مديريت مجلس است بفرستد مورد غضب واقع خواهد شد، اما بحث ها و رايزني ها به اين نتيجه رسيد كه حضور جلودارزاده در سمت منشي هيأت رئيسه، مديريت بر مردان تلقي نشده و اشكالي ندارد. اما جلال جلاليزاده نتوانست وارد هيأت رئيسه شود. به نظر مي رسيد در كنار فشارهاي خارج از مجلس، تجربه كم جلاليزاده نيز مانع از راي دادن به وي شده بود.
در مجموع از ميان شش منشي هيأت رئيسه اكثريت منتخبين وابسته به جبهه مشاركت بودند. منشي هاي سال اول عبارت بودند از محمد قمي، ناصر خالقي، سهيلا جلودارزاده، اسماعيل جبارزاده، علي شكوري راد و محمد نعيمي پور. اين عده در سال دوم نيز انتخاب شدند، سال سوم به جاي علي شكوري راد كه داوطلبانه از كانديداتوري كنار كشيد ابراهيم اميني به عنوان نامزد مستقل وارد شد و بقيه كماكان پست خود را حفظ كردند.
در سال چهارم هم بعيد است تغييرات اساسي در فهرست منشي ها ايجاد شود هر چند كه از الهه كولايي به عنوان جانشين سهيلا جلودارزاده سخن گفته مي شود، همچنين بعيد نيست با بازگشت علي شكوري راد به انتخابات هيأت رئيسه، تركيب منشي ها بيش از گذشته در اختيار حزب مشاركت باشد. ظاهراً طرح مسئله استعفا و يا رفراندوم كه از سوي حزب و فراكسيون مشاركت در مجلس دنبال مي شود به هيأت رئيسه اي محتاج است كه آنان را در اين حركت ياري دهد، لذا هر چه بيشتر تركيب هيأت رئيسه با استراتژي مشاركت همخواني داشته باشد، اهداف آنان تحقق بيشتري خواهد يافت. هر چند كه مخالفت شديد مجمع روحانيون مبارز و كارگزاران سازندگي با خط مشي استعفا، مي تواند در سال چهارم تاثيرات اساسي بر نحوه انتخاب اعضاي هيأت رئيسه داشته باشد. به نظر مي رسد اگر قرار باشد تغييري در منشي ها و كارپردازان ايجاد شود محمد قمي، ابراهيم اميني، حسين هاشمي و اسماعيل جبارزاده در نوك اين تغييرات قرار دارند. اگر چه تاكنون تحركي براي انتخابات هيأت رئيسه سال چهارم در مجلس به وجود نيامده است ولي در هفته جاري فراكسيون هاي سياسي تلاش خود را بر اين امر متمركز خواهند كرد. به نظر مي رسد انتخابات سال چهارم به دليل افزايش تضادهاي فراكسيون جبهه دوم خرداد به دليل طرح موضوع رفراندوم و استعفا و نوشتن نامه ۱۳۵ نماينده، انتخابات آرام و ساكتي نخواهد بود.