سه شنبه ۳ تير ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۸۶ - jun . 24, 2003
در هنگام ثبت نام فرزندتان
چقدر از بهداشت مدرسه كودك خود آگاهيد؟
000820.jpg
مادامي  كه كودكان خود را هر روز به مدرسه مي فرستيم، بسيار حائز اهميت است كه بدانيم چقدر مدارس كودكانمان تميز و بهداشتي هستند. از آنجا كه دانش آموزان به طور تقريبي طي هر سال تحصيلي ۱۴۰۰ ساعت از زندگي خود را داخل ساختمانهاي مدارس سپري مي كنند، يكي از موضوعات مهم، كيفيت هواي داخل مدارس است، بويژه براي كودكاني كه از آلرژي و آسم رنج مي برند.
طبق گزارش انجمن بيماري ريوي آمريكا، بيماري آسم قريب به ۵ ميليون كودك را گرفتار كرده و هر ساله منجر به ده ميليون روز غيبت از مدرسه مي شود. بدين ترتيب آسم علت شماره يك غيبت هاي مدرسه ناشي از بيماريهاي مزمن است.
فقدان كيفيت خوب هواي داخل ساختمان مدارس، تأثير نامطلوب بر روي كودكان آسمي خواهد داشت. مي دانيم كه وجود هواي تازه ،جريان هواي مناسب و مرطوب نگاه داشتن هوا در خانه بسيار مهم است، پس چرا اين امر در مدارس واقع نشود؟
خوشبختانه مدارس با استفاده مداوم از سيستم هاي تهويه مطبوع، مي توانند سبب كاهش مسائل و مشكلات كيفيت هوا شوند. گرد و خاك زدايي از كليه سطوح، همگام با تهويه مناسب و كنترل رطوبت، عنصر كليدي در نگاهداري كيفيت مطلوب هوا در مدارس است.
دكتر ماري ليزلي، پزشك متخصص آلرژي اطفال مي گويد: محيط مدرسه بايد با همكاري اوليا و والدين، به گونه اي باشد كه همزمان با راحتي و آسايش كودكان سبب افزايش يادگيري نيز شود.
اطمينان از نظافت مدرسه
عوامل بسياري مي توانند كيفيت هواي مدرسه را تحت تأثير قرار دهند، از جمله ورود هوا از منابع خارج، سيستم هاي تهويه، مصالح ساختماني، فعاليتهاي داخل ساختمان، رفت و آمد مردم، چاپگرها و دستگاههاي كپي، ماژيك هاي خشك و مرطوب و مبلمان. بنابراين نظافت كليه سطوح داخل مدرسه، كفپوش ها، عايق هاي سقف، ديوارها، پنجره ها، مبلمان و تخته ها هر يك نقش مساوي در كيفيت هواي مدرسه دارند.
به عنوان مثال، نظافت كفپوش و موكتهاي مدرسه مي تواند سبب كاهش گرد و خاك و ديگر مواد حساسيت زا گردد. در برخي مدارس جهت سهولت نشستن و راه رفتن و نيز ايجاد محيط يادگيري سالمتر، از موكت استفاده مي شود كه وسيله اي ارزان تر و كم خرج بوده و نگاهداري آن شامل استفاده از مكنده ها(جاروبرقي)، تميز كردن لكه ها و شستن آن دوبار در سال است. نظافت صحيح موكت مي تواند سبب بهبود كيفيت هواي داخل مدارس شود، زيرا ذراتي كه بر روي موكت نشسته اند، نمي توانند دوباره در هوا معلق شده و در نتيجه خارج از هواي تنفسي قرار مي گيرند.
اما در مدارسي كه كف پوشهاي سخت مانند سراميك وسنگ به كار برده شده است، با ورود و خروج دانش آموزان از راهروها و كلاسها ذرات قرار گرفته بر روي آنها دوباره در هوا معلق شده و وارد هواي تنفسي مي شوند. همچنين نظافت اين گونه كف پوشها با جاروهاي خشك، سبب دوباره معلق شدن و پخش شدن ذرات گرد و خاك شده و استفاده از تي هاي مرطوب و خيس نيز تنها سبب پخش شدن مجدد خاكهاي كثيف مي شود. جلا دادن و براق كردن اين كف پوشها نيز موضوعي زمان بر است. موكتها تنها نيازمند دو كار اساسي جهت نظافت مي باشند: استفاده از واكيوم(جاروبرقي) به طور مرتب و شستشوي آنها به طور دوره اي.
به كارگيري جاروبرقي در قسمت هاي پررفت و آمد مانند راهروها و فواصل بين نيمكتها به طور روزانه، قسمت اعظم گردوخاك و كثافات را مي زدايد. استفاده از جاروبرقي به طور روزانه نسبت به جاروكشيدن، تي كشيدن، جلا دادن و نظافت كف پوشهاي سخت هم وقت كمتري برده و هم مواد شوينده كمتري مصرف مي شود. استفاده از جاروبرقي براي موكتها سبب جلوگيري از انباشت و تراكم ذرات شده و از زيبايي اوليه موكت محافظت مي كند. براي اين كار واكيومها بايد داراي قدرت مكندگي بالا و فيلتراسيون مؤثري باشند كه سبب خاك زدايي بهتر و عدم آسيب به موكت گردند.
همچنين شستشوي دوره اي موكتها بايد يك بار، درست قبل از شروع مدارس و يك بار طي تعطيلات زمستانه (در كشور ما تعطيلات نوروز) انجام گيرد. اين شستشو، سبب زدودن ذرات و لكه هايي مي شود كه طي جارو كشيدن روزانه پاك نشده اند. پس از شستشو، بايد تمامي مواد شوينده و كفها خارج شده و به سرعت، موكت خشك شود. طي عمل شستشو و چند ساعت پس از آن، سيستم هاي تهويه هوا و گرمايش ساختمان برقرار باشد.
ترجمه: عفت اسدي

يادداشت آموزشي
پديده اي به نام تدريس خصوصي
محبت اله همتي
اوايل دهه شصت، مدير يكي از دبستان هاي منطقه ده تهران بودم. يكي از مشغله هاي ذهني مديران و هم معلمان آن روزگار (و شايد اين روزگار!) مسئله دانش آموزان ضعيف (با تعاريف همان روزگار) بود. يادم مي آيد معلمان گرانقدر پيش قدم مي شدند و خارج از ساعت رسمي براي اين بچه ها، كلاس هاي تقويتي داير مي كردند. نه مدير متوقع بود كه خوشحال مي شد، و نه مستخدم و سرايدار، ناراحت، كه چرا كلاس، خارج از ساعت رسمي مدرسه تشكيل و احياناً اسباب دردسر و زحمت برايش فراهم مي آورد. كسي هم متوجه نمي شد و انتهاي سال هم، معمولاً نتيجه رضايت بخش بود. يادم مي آيد وقتي نتايج امتحان نهايي به مدرسه ابلاغ مي شد، معلمان از سر دلسوزي با چه حساسيت و دل نگراني نمرات اين دانش آموزان را مرور مي كردند. شايد هم حال و هواي آن روزگار چنين مي طلبيد. كم كم باب تدريس خصوصي باز شد، معلماني بودند كه براي دانش آموز خودشان، حاضر نبودند جلسه خصوصي داير كنند، زيرا اعتقاد داشتند من در كلاس درس چيزي كم نمي گذارم. اگر قرار باشد فلان دانش آموز از من چيزي ياد بگيرد، در همان كلاس هاي معمولي يا تقويتي ياد خواهد گرفت. بگذريم از نفس اين قضيه كه معلم سرخانه  شدن، چگونه وقار معلم را زير پا مي گذارد و چه بر سر تعليم و تربيت كشور مي آورد. منظورم اين نيست كه معلم بايد بر سر برج عاج بنشيند و دست احد الناسي هم به وي نرسد. گرچه در اين وضعيت پيش آمده خود معلمان عزيز به اعتقادم بي تقصيرند و شايد از سر ناچاري...
و امروز مسئله، آنچنان به معضلي بزرگ تبديل شده است و به اعتقادم فاجعه آميز شده كه از شدت دردش همه بي هوشند. لذا درك درستي از پي آمدهاي تربيتي اش ندارند. امروز داشتن معلم سرخانه براي بچه ها، امري طبيعي جلوه مي كند، امروز شايد بيشتر مديران ارشد وزارت آموزش و پرورش هم براي قبولي بچه هايشان در امتحانات و گذشتن از سد كنكور نيازمند استخدام و به خدمت گرفتن معلم براي تدريس خصوصي اند،(اين فقط يك حدس است، درستي اش را يك پرس وجوي ساده نشان مي دهد) شايد نقل چند و اقعه صورت مسئله را كمي روشن تر كند:
* چند سال پيش يا شايد هم چند ماه پيش، دانش آموز دبيرستاني برايم نقل كرد كه روزي از معلم اش درباره موضوع آن روز توضيح بيشتري  خواسته بود، پاسخي كه شنيده بود جالب بود: اين كه هست به نرخ تعاوني است، آزاداش....
* چند هفته پيش به حسب ضرورت كاري به مشهد مقدس سفري داشتم و گفت وگويي با معلمان مدرسه اي ابتدايي. از مشكلات معلمان دبستان پرسيدم، جواب شنيدم: يكي از مشكلات بزرگ معلمان مشهد اين است كه فرصت شغل دوم به دليل چرخشي بودن و يا تدريس شش روز در هفته ندارند. لذا بازار كار كاملاً كساد است. تعدادي محدود به تدريس خصوصي مبادرت مي ورزند كه كار آنها هم سكه است. به خصوص تدريس خصوصي براي دانش آموزان مستعدي كه در امتحانات ورودي تيزهوشان شركت مي كنند، بسيار رايج است و چندي است كه دارم فكر مي كنم آيا فرصت نداشتن شغل دوم براي معلمان دبستان مي تواند يك مشكل بزرگ به حساب بيايد؟ كمي در اين مفهوم انديشه كنيم.
* چندي پيش براي نگارنده هم موردي پيش آمد كه از نقلش صرف نظر مي كنم كه باورش برايم بسيار سخت و دشوار بود. روي سخنم با معلمان نيست. شايد دريافتي يك معلم با مدرك ليسانس و ۲۰ سال سابقه كار، در طول يك سال به سه ميليون تومان هم نمي رسد(قطعاً نمي رسد) مطمئن هستم كه مسئولان و مديران وزارت آموزش و پرورش هم از وضعيت معيشتي معلمان به خوبي آگاهند، ولي مي دانم كه كشور ما كشور فقيري نيست و حتي ثروتمند هم است. كافي است كه باور داشته باشيم، معلمي شغل انبياست.

آموزشي
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهري
علمي فرهنگي
محيط زيست
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |