|
|
گروه ايران، فرشاد محمودي، هنگامه شهيدي: حامد كرزاي رئيس دولت افغانستان پس از حمله آمريكا و ائتلاف بين المللي عليه رژيم طالبان و سقوط اين رژيم در پاييز ۱۳۸۰ و به دنبال نشست مشترك گروه ها و شخصيت هاي مخالف طالبان در «بن» زمام امور افغانستان را در دست گرفت. او در آخرين روزهاي نشست لويي جرگه اضطراري به هنگام معرفي اعضاي دولت خود انتخاب اين هيات را يكي از دشوارترين كارهاي خود خواند چرا كه از راضي نبودن اقوام مختلف افغان احساس خطر مي كرد و آنان كه به پشتوانه احزاب و شخصيت هاي بانفوذ هر قوم تا دندان مسلح بودند مي توانستند حكومت نوپايش را كه در آن مقطع سلطه اش از شهر «كابل» پايتخت افغانستان فراتر نمي رفت با بحران جدي روبه رو كنند. كرزاي در انتخاب اعضاي هيات دولت خود نه تنها مشكل سهم خواهي اقوام مختلف در افغانستان را پيش رو داشت بلكه مي بايد خواسته هاي جامعه جهاني نيز توسط اين هيات تامين مي شد. از همين رو صرف نظر از گرايش هاي سياسي وزيران دولت حامد كرزاي را مي توان به لحاظ نژادي و قومي به چهار گروه پشتون، تاجيك، هزاره و ازبك تقسيم كرد. دولت كرزاي در اين شرايط افزون بر انتخاب دقيق اعضاي دولتش با توزيع مناسب قدرت ميان گروه هاي قدرتمند كه هر يك به تنهايي مي توانستند براي حكومت وي خطرناك باشند و پايه هاي دولت نوپاي افغانستان را فرو بريزند كنترل اوضاع را در دست گرفت اما با وجود اين نرمش سياسي و هزينه هايي كه اين رفتار براي دولت وي در يكسال و نيم گذشته به دنبال داشته او هنوز در اين خصوص نگراني هايي دارد و اعتراض شديدش به واليان افغانستان و انتقاد از خودسري هاي آنان در پرداخت نكردن درآمد استان ها به خزانه دولت و دخالت نظاميان در امور سياسي همگي تاييدي بر نگراني هاي كرزاي است. اكنون وجود اقوام مختلف، سهم خواهي رهبران جهادي، قدرت طلبي فرماندهان نظامي، اختلاف ديدگاه ميان رهبران جهادي و سياسيون افغان بر سر چگونگي اداره كشور، ويراني هاي باقي مانده از جنگ داخلي و تهاجم خارجي، فقر اقتصادي و نبود امنيت كامل در سراسر افغانستان از مهم ترين چالش هاي پيش روي كرزاي از ابتداي دوره ۶ ماهه دولت موقت تاكنون بوده است. . .
• • •
• به نظر مي آيد كه كمي خسته و بي حوصله هستيد. ديروز در مراسم امضاي قرارداد هم همين طور به نظر مي آمديد.
نه، سر حال و خوب و خوش هستيم. ملالي نيست.
• مذاكراتتان با آقاي خاتمي چطور بود؟ آيا وعده كمك بيشتر براي بازسازي گرفتيد؟
خيلي خوب بود. جناب آقاي خاتمي مثل گذشته وعده همكاري براي بازسازي افغانستان دادند و ما از اين ملت و دولت متشكريم. بازسازي افغانستان همانطور كه اطلاع داريد جريان دارد و خوب هم جريان دارد. در اكثر نقاط افغانستان بازسازي صورت گرفته و در حال جريان است. اگر شما از ما بپرسيد كه ما از اين روند بازسازي خوش هستيم جواب ما شايد اين باشد كه بله خوش هستيم ولي اگر باز هم بپرسيد كه كافي هست جواب ما اين خواهد بود كه نه خير كافي نيست و بازسازي بهتر و وسيع تر را خواهان هستيم ولي به هر صورت كشورهاي زيادي در يك سال گذشته براي بازسازي افغانستان همكاري كردند كه اين همكاري ها باز هم ادامه دارد.
• در تهران دو موافقتنامه حمل و نقل امضا كرديد. فكر مي كنيد كه اجراي اين توافق در كوتاه مدت چقدر بر امنيت افغانستان تاثير بگذارد؟
اجراي اين توافقنامه باعث توليد كار، باعث استخدام، باعث به وجود آمدن پول و تجارت مي شود. اين توافق ها براي ما و كشورهايي مثل ما در حقيقت حياتي است.
• فكر مي كنيد عامل اصلي حفظ صلح در حال حاضر چه باشد؟
اين مذاكرات چند جانبه با كشورهاي همسايه خيلي كمك مي كند. پيشبرد پروژه هايي كه توافقنامه اش را امضا كرديم هم باعث بهبود ثبات مي شود. هر بهبود اقتصادي اي در هر كشوري باعث بهبود ثبات مي شود. افغانستان از اين مستثني نيست بلكه در افغانستان زيادتر ضرورت بر ارتقاي زندگي مردم و سطح زندگي آنها وجود دارد و يك طريق مهم اش يك طريق اساسي اش بهبود وضع ترانزيت و تجارت و ترابري است.
• با شروع بحران عراق به نظر مي رسيد كه مسئله افغانستان به فراموشي سپرده شد. اين وضعيت بر بازسازي ها در افغانستان اثر نگذاشت؟
نه خير.
• يعني بحران عراق بر مسائل افغانستان اثر نگذاشت؟
نه خير اين طور نشد افغانستان هنوز هم مورد توجه جهان است. خصوصا مورد توجه كشورهايي كه به افغانستان مساعدت هاي بزرگتري مي كنند. ما در مذاكرات خود كه با اكثر رهبران جهان داشته ايم مثل رئيس جمهور آمريكا مثل سروزير انگلستان و كشورهاي همسايه اطمينان كامل گرفتيم و مطمئن شديم كه افغانستان از توجه آنها دور نشده است.
• به نظر مي رسد كه چند ماهي است افغانستان روي همكاري ها و مساعدت با كشورهاي منطقه بيش از گذشته توجه مي كند و همكاري كشورهاي همسايه را در اولويت قرار داده همين طور است؟
بسيار اساسي است. بله بسيار مهم است.
• و به نظر مي آيد كه پس از جنگ عراق تمايل كشور شما به همكاري با كشورهاي منطقه زيادتر هم شده است.
بله گسترش بيشتر پيدا كرده است.
• اين سياست يك جور جلب توجه آمريكايي ها نبود كه توجه اصلي شان به عراق و بازسازي آن پس از صدام معطوف شده بود؟
نه خير.
• ولي پس از رايزني شما با كشورهاي منطقه، آمريكايي ها هم نگاهشان دوباره به افغانستان معطوف شد. رامسفلد به كشور شما آمد و ريچارد آرميتاژ در بازديدي كه از آنجا داشت روي بازسازي هر چه سريعتر افغانستان تاكيد كرد.
آمريكايي ها دوست ما هستند.
• به مسائل داخلي افغانستان برگرديم. شما در يك جلسه اداري در افغانستان گفته بوديد كه دولت انتقالي پاسخگوي نياز مردم نيست. نياز مردم افغانستان در وهله اول چيست و چرا دولت نمي تواند پاسخگوي نياز مردم باشد؟
نگفتيم كه پاسخگوي نياز مردم نيستيم بلكه گفتيم چيزي را كه ما كرديم تا به حال قانع كننده نيست. اگر از ما بپرسيد كه آيا شما به چيزي كه تا حال شده خوش هستيد مي گوييم بله خوش هستيم و اگر شما از ما بپرسيد كه آيا قناعت داريد به كاري كه شده است و مورد قناعت هست ما مي گوييم نه خير. و اگر بپرسيد كه بايد بهتر شود مي گويم بله بايد بهتر شود. ما در هر حالتي بايد كه در جهت بهبود وضعيت مردم از چيزي كه حاصل كرديم خوش نباشيم و نباليم، بلكه بايد عقيده ما و عمل ما اين باشد كه آهنگ رشد اقتصاد افغانستان را بالا ببريم. اگر آن را كافي بدانيم ما در حقيقت يك هدف بزرگ براي خود تعيين نكرديم. به همين دليل من گفتم، چيزي كه به دست آورديم مورد قناعت ما نيست و بايد بهتر شود.
• شما از جامعه جهاني بين ۱۵ تا ۲۰ ميليارد دلار بودجه براي بازسازي درخواست كرده ايد. اولويت هاي شما براي هزينه كردن اين بودجه چه چيزهايي است؟
زيادتر در مورد نهادهاي اقتصادي افغانستان. نهادهاي اساسي اقتصاد افغانستان. مثل راه هاي بزرگ، مثل احياي دوباره شبكه برقي افغانستان و نهادهاي ديگر كه باعث توليد و كار در افغانستان مي شود. اينها تا ۲۰ ميليارد دلار پول مي خواهد. اگر قرار باشد كه افغانستان يك كشور روي پاي خود و مستقل و مستقر باشد همراه با صلح و ثبات كه به دست خود افغانستان تضمين شود، اين كمك بايد به ما بشود.
• با توجه به ملاقات هايي كه با رهبران جهان داشتيد آيا كشوري درصدي از اين بودجه را تامين كرده يا قول و وعده اي داده؟
خوب تا به حال كسي به ما جواب مثبت يا منفي نداده ولي كوشش داريم چيزي را كه ما فكر مي كنيم به نفع منطقه و افغانستان است به دست بياوريم. جهان هم توجيه است كه منفعت افغانستان منفعت جهان است. منفعت كشورهاي بزرگتر جهان است. مثال كشت خشخاش را مي گوييم. اگر كشت خشخاش در افغانستان از بين نرود هم افغانستان متضرر مي شود و هم همسايه ها و هم كشورهاي بزرگتر جهان مثل آمريكا، انگليس، اروپا، پس منفعت مشترك جهان بستگي به منفعت و اوضاع افغانستان دارد كه بايد منتج به كمك بهتر شود.
• در اين شرايط چرا افغانستان پيشنهاد نمي كند كه مثل كنفرانس بازسازي در ژاپن، گردهمايي كشورهاي كمك كننده به افغانستان برپا شود و دوباره توجه افكار عمومي جهان به افغانستان معطوف شود.
بسيار بسيار سوال معقول. بسيار بسيار سوال درست. در اين باره در يك ماهه گذشته فكرهايي شده با بعضي از كشورهاي بزرگ دنيا و در اين باره صحبت هايي كرديم.
• روي كمك هاي ايران چقدر حساب كرديد و كمك هاي ايران چقدر در بازسازي نقش داشت؟
خوب ايران كمك هاي بسيار وسيع و گسترده اي به بازسازي افغانستان كرده است. در راه سازي كمك هاي زيادي شده است. كمك اقتصادي، كمك فرهنگي، كمك براي وسايل مختلف زندگي و چيزي كه در توان ايران باشد، مطمئن هستيم كه دريغ نمي كنند. كشور برادر ما ايران همكاري بسيار عالي با ما كردند، در تمام سال هاي زندگي و زيادتر از ۶۸ ميليون دلار همكاري داشتند ما بسيار سپاسگذار هستيم.
• شما مرتب از نظام عريض و طويل بوروكراسي در افغانستان گله مي كنيد. حالا كه دولت در آغاز كار است و يك نظام تازه در حال شكل گيري است چه مشكلي وجود دارد كه اجازه اصلاح نظام بوروكراسي را به دولت نمي دهد.
افغانستان از ۳۰ سال گذشته نه تنها پيشرفتي نداشته بلكه در جهت منفي در حركت بوده. ما استعداد جديد تربيت نكرديم. در تعليم و تربيت بسيار ضعيف هستيم. در ۳۰ سال گذشته بشرهايي كه در افغانستان تربيت شده بودند و علم بوروكراسي و اداره بلد هستند، سن شان بالا رفته است و نزديك به خاك هستند. پس افغانستان از لحاظ مادي و از لحاظ قواي بشري «اداره» متاسفانه ضعيف است. همه اينها به دليل جنگ و نابساماني است. افغانستان مجبور است براي زندگي بهتر مردم خود يك اداره اي مجهزتر و مجرب تر داشته باشد. اداره با كفايت داشته باشد. ما طرح هايي داريم كه اداره افغانستان خوب باشد. همچنين افغانستان بايد اداره قانونمند داشته باشد كه دستخوش سياست و سياست بازي افراد و گروه ها و يا هر منبع ديگري نباشد. به اين اميد.
• نظرتان درباره اتهامي كه آمريكا در مورد پناه گرفتن اعضاي القاعده در ايران با كشور ما مي زند چيست؟
ما، مابين دو دوست نمي آييم.
• القاعده هنوز هم امنيت كشور شما را تهديد مي كنند به نظر شما آنها توان عمليات هاي وسيع و بزرگتر تروريستي را هم دارند؟
القاعده در افغانستان شكست خورده است. گروه هاي تروريستي در افغانستان شكست خورده اند. ما اميدواريم كه تروريسم از تمام منطقه برچيده شود. . .
• آيا قبول داريد كه دولت شما طي دو دوره حكومت بر مردم افغانستان نتوانسته است عملاً در تامين امنيت، ثبات و بهبود وضع معيشتي مردم كار مفيد و ارزنده اي انجام دهد؟
در مورد وضع معيشتي مردم و زندگي آنان از هجده ماه گذشته به اين سو تغييرات اساسي در جهت مثبت انجام گرفته است. بانك جهاني آهنگ رشد اقتصادي افغانستان را در دو سال گذشته ده درصد تخمين زده است و در سالي كه پيش رو داريم ممكن است بيشتر از اين هم باشد. محصولات افغانستان امسال ۸۲ درصد بوده و براي اولين بار در ۲۵ سال گذشته، توانسته ايم بهترين محصولات زراعي را برداشت كنيم. اكنون روزمزد كارگران سه تا چهار برابر افزايش يافته و وضع معارف و زندگي مردم افغانستان بهتر شده است. حال آيا ما به اين اميدوار باشيم كه بهبودي در وضع زندگي مردم افغانستان به وجود آيد طبعاً اميدوار هستيم و آرزو داريم كه وضع زندگي آنان بهبود يابد. آيا كوشش هاي خود را كافي مي دانيم بله ولي بايد زيادتر كوشش كنيم تا به آن حد مطلوب برسيم. . .
• پس از سخنان اخير شما در مورد طالبان مبني بر اينكه «طالبان فرزندان اين ملت بوده و در جريان جهاد مقدس خدمات ارزنده اي در راه وطن انجام داده اند» از شما خواسته مي شود قدرت را به محمد ظاهر واگذار كنيد واكنش شما در برابر اين اظهارات چيست؟
در مورد اظهاراتم درباره طالبان بايد عرض كنم كه حركت طالبان در افغانستان از بين رفته و به خاطر شرايط جديد حكومت و نظام در كشور ما آنها ديگر امكان و اجازه رشد را ندارند و نمي توانند بمانند آن طالباني كه از افراد افغانستان بودند و نقش مردم عادي را داشته اند آنها جزو مردم افغانستان هستند و در خانه هاي خود مشغول زندگي اند. مقصود من از اين حرف اين بود كه با مردم دكان دار، تجار و كسبه به نام «طالب» به روش هاي بد عمل و برخورد نكنند و از اين نام سوءاستفاده اي در انظار مردم نشود. اساساً بايد ميان افراد عادي و كانال هاي طالبان فرق قائل بود. توان طالب مردود است و طالبان تروريست هايي بيش نيستند كه در تخريب و بدبختي افغانستان دست داشتند. بايد آنها را دستگير كرد و به محكمه برد و مجازات كرد ولي افرادي كه سرباز عادي و يا مردم عادي بوده اند نبايد تعقيب و آزار شوند. . .
• انفجارهاي رياض و حملات به آمريكايي ها در افغانستان نشان از آن دارد كه «القاعده» مجدداً خود را سازماندهي كرده است. آيا مي توان گفت كه با ظهور مجدد «طالبان» و «القاعده» دولت شما گرفتار چالشي جدي است؟
ظهور مجدد طالبان به هيچ وجه صحت ندارد. القاعده تروريست هاي فعال هستند كه روزگاري كشور ما را جايگاه خود ساخته و افغانستان را اشغال كرده بودند و اكنون پس از شكست و فرار قصد دارند به ما آسيب برسانند. حال چه عمليات تروريستي در افغانستان داشته باشند و چه در مكان هاي ديگر. ما مطمئن هستيم كه بايد ميان ظهور طالبان و تروريسم فرق بگذاريم. در افغانستان ديگر چيزي به نام حركت طالباني نيست و آنها نمي توانند ظهور يابند ولي تروريسم به عنوان يك حركت ضدانساني جريان دارد چه در افغانستان و چه در مكان هاي ديگر و ما بايد در مقابل اين پديده بايستيم و به مبارزه خود ادامه دهيم. . .
• يكي از محورهاي عمده مذاكرات شما و مشرف در سفر به پاكستان ارائه مداركي دال بر پشتيباني جناح هايي در پاكستان از القاعده، طالبان و حزب اسلامي است اين مدارك چه بودند؟
ما در مجادله عليه تروريسم و القاعده توافقات اساسي با پاكستان داشتيم. چند روز قبل نيز كميسيون مشترك امنيتي با حضور پاكستان، افغانستان و آمريكا تاسيس و با يكديگر در خصوص تروريسم تبادل معلومات كرديم به خصوص در زمينه تخطي هاي مرزي اقدامات مشترك و همكاري هاي خوبي داريم...
• پس از بحران عراق و درگير شدن نيروهاي آمريكايي در اين كشور توجه «كاخ سفيد» به افغانستان به طور محسوسي كاهش يافته است. چندي پيش «ريچارد آرميتاژ» معاون وزير خارجه آمريكا به «كابل» سفر كرد. البته با اين هدف كه به جهانيان ثابت كند آمريكا قادر است به صورت همزمان در دو جبهه افغانستان و عراق وارد عمل شود. در اين سفر تا چه حد به شما اطمينان داده شد كه «كابل» در ياد «واشنگتن» به بوته فراموشي نرفته است.
در ديداري كه با «بوش»، «آرميتاژ» و ديگر سران آمريكا داشته ام از آنها اطمينان كافي را گرفته ام، پس مطمئن باشيد افغانستان از ياد آمريكايي ها نرفته است. . .
• • •
روزي كه حامد كرزاي براي دومين بار به تهران آمد، اوضاع افغانستان دست كم در ميان كشورهاي منطقه ديگر بار توجه افكار عمومي را جلب كرد. نه فقط به اين علت كه دولت انتشار هفته نامه «آفتاب» را كه مطالب توهين آميز منتشر كرده بود ممنوع كرد يا اخضر ابراهيمي نماينده ويژه سازمان ملل متحد در امور افغانستان وضعيت امنيتي اين كشور را بد توصيف كرد و هشدار داد كه در صورت ادامه اين وضع انتخابات كه قرار است سال آينده برگزار شود به تعويق مي افتد بلكه به اين علت كه دو توافق نامه سه جانبه در تهران امضا شد كه در هر دو آنها ايران و افغانستان شريك بودند.
توافقنامه نخست ميان ايران و افغانستان و ازبكستان درباره توسعه مسير حمل و نقل بين المللي امضا شد، كه براساس آن ايران از مسير افغانستان به كشورهاي آسياي ميانه متصل مي شود. با امضاي اين توافقنامه دسترسي كشورهاي آسياي ميانه به اروپا و آب هاي آزاد از مسير افغانستان و ايران فراهم شد. در مراسم امضاي قرارداد خوشحال و خسته ترين فرد حامد كرزاي رئيس دولت انتقالي افغانستان بود. وي در حالي كه آشكارا خواستار پايان هر چه سريع تر مراسم بود تا به ملاقات هاي خود در تهران برسد اين توافقنامه را منشاء تحول بسيار بزرگي براي منطقه خواند.
كرزاي گرچه در مصاحبه كوتاهش با همشهري كه در محل اقامت اش در تهران و لحظاتي پيش از پرواز به كابل انجام شد مي خواست كه نگراني خود از ناامني ها و كند شدن بازسازي را پنهان كند اما در لابه لاي سخنانش كلماتي مي آورد كه مانع از انجام مقصودش مي شود:
«جزيي ترين موارد را در افغانستان به من محول مي كنند. من حتي بايد براي خريد يك تلفن همراه كه براي كارمند دولت لازم است امضا بدهم. سرمايه گذاران كه مي خواهند در افغانستان سرمايه گذاري كنند و كارهاي توليدي كه سبب ايجاد اشتغال و بالارفتن درآمدهاي ملي مي شود راه اندازي نمايند، مجبورند به ده ها مرجع مراجعه كنند و در چندين مورد رشوه بدهند.»