سه شنبه ۱۷تير ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۰۰ - July . 8, 2003
ادب و هنر
Front Page

فضاي خالي در مجسمه هاي پرويز تناولي
003010.jpg
نگاه هنرمند ايراني همواره متوجه هيچ بوده است. هيچ يا به عبارتي فضاي خالي در دوره هاي مختلف هنر ايران، جايگاه ويژه اي داشته است.
بررسي علت هاي توجه به فضاي خالي در حد اين مقاله نمي باشد، اما به اختصار مي توان گفت كه در جهان قديم (جهان سنتي) خداوند مركز عالم بوده است و چون ذهن انسان ايراني هيچ وجه مادي براي خداوند متصور نبوده، اين حضور مداوم را به صورت فضاي خالي (هيچ) تجسم بخشيده است. بنابراين فضاي خالي همواره ياد آور حضور ذات مقدس خداوند در زندگي بوده است.
با نگاهي گذرا به هنرهاي ايران مي توان جنبه هاي مختلفي از اين نمود را مشاهده كرد. از بارزترين و عيني ترين اين جنبه ها، اهميت يافتن فضاي خالي در معماري ايراني است. تا جايي كه معماري ايراني را معماري در فضاهاي خالي دانسته اند. با اندكي دقت در معماري ايراني، مي توان ديد كه همواره از درون يك فضاي خالي به درون فضاي خالي ديگر مي رويم. به عبارت ديگر ساختار فضايي شهرهاي سنتي ايران بر اساس تداوم فضاهاي خالي شكل گرفته است.
از منظر ديگر فضاي خالي در موسيقي ايراني هم بسيار مهم جلوه مي كند.در موسيقي سكوت ها (خالي ها) نقش، اصلي و يا ستون فقرات هر قطعه اي را تشكيل مي دهند، به اين معني كه علاوه بر نت هاي صدادار (پرها) سكوت هايي هم معادل و هم ارزش آنها داريم و اهميت اين خالي ها تا جايي است كه بعضي ها مهارت استادان بزرگ موسيقي ايراني را در اجراي ظريف و به موقع اين خالي ها مي دانند.
به همين ترتيب مي توان نمونه هايي در ساير هنرهاي ايران يافت كه به فضاي خالي اهميت بسيار داده اند، از جمله مي توان به بي زماني و خلأ (خالي) حاكم بر مينياتور ايراني اشاره كرد يا فضاي خالي در خوشنويسي ايراني كه اوج حضور آن را مي توان در سياه مشق هاي ميرزا محمدرضا كلهر ديد يا نقش صامت ها و مصوتها و ادبيات كه به نوعي بيانگر نقش فضاي خالي در آنجاست.
اما به نظر مي رسد تنها رشته هنري كه رابطه  زيادي با فضاي خالي نداشته است، مجسمه سازي است. در ذهن ما، همواره مجسمه  سوژه اي پر است. (تفاوت معماري با مجسمه سازي در همين پر و خالي بودن است و با توجه به اينكه اساس هنر غربي هم بر پر ديدن سوژه هاست، در نتيجه هنر مجسمه سازي در غرب بسيار خوش درخشيده است، لذا براي ما كه هنر مجسمه  سازي را به عنوان يك هنر غربي و پر ديده ايم، برخورد با هيچ در مجسمه هاي تناولي بسيار جالب توجه است. با مشاهده آثار تناولي و تعمق در آنها مي توان مشاهده كرد كه چگونه اين هنر ريشه هاي بسيار عميق ايراني خود را پيدا كرده است و توانسته پا به پاي مجسمه  سازي غرب جلو بيايد.
الهامگيري از مفاهيمي چون فرهاد، قفل، قفس و هيچ، بيانگر پيدا كردن نوعي ارتباط يا گفت و گو در هنر مجسمه سازي با ساير هنرهاي ايراني است كه به خوبي توانسته جايگاه خالي و محجور مجسمه سازي ايراني را پر كند. (البته ناگفته نماند كه اين همه تأكيد بر فضاي خالي در هنر ايران به اين معني نيست كه هنر ساير كشورها به اين مهم توجه نداشته اند، يا هنر ايراني به فضاي پر توجهي نداشته است، بلكه اين گونه است كه نسبت توجه به فضاي خالي در هنر ايران با اهميت تر يا بسيار بيشتر از فضاي پر است.)
توجه به «هيچ» در مجسمه سازي كه اساسش بر پر و فضاي مثبت است، كار بسيار ارزشمندي در زمينه هنر معاصر ايران است كه به دست تواناي تناولي تحقق يافته است.
ممكن است اينگونه تصور شود كه مفهوم «فضاي خالي» در هنر سنتي ايران با مفهوم «هيچ» در كارهاي تناولي متفاوت است. ولي به نظر مي رسد تغيير مفاهيم از ملزومات زندگي و هنر مدرن است. مهم  اين است كه از مفاهيم گذشته، مفاهيم جديد خلق كنيم.
اگر فضاي خالي در فرهنگ سنتي قداستش را از خداوند و باورهاي مردم آن زمان مي گرفت، «هيچ تناولي هيچ اميد و دوستي است و نفي كسي يا چيزي را دنبال نمي كند»و يك اعتراض به شرايط حاكم بر جامعه است.
بنابراين يكي از اهداف اصلي اين است كه از سنت ها و مفاهيم عميق و ارزشمندي كه در گذشته داشته ايم، برداشت امروزين نماييم و آنها را دوباره تعريف كنيم، چرا كه به قول داريوش شايگان: «سنت سلسله اي از ارزشهايي است كه سينه به سينه منتقل مي شود و تغيير نمي كند و هر بار در شخصيتي كه به او امانت رسيده، از نو احيا مي شود.»
بنابراين با احياي دوباره سنت  مي توان به غناي فرهنگي و هنري كمك كرد. هر چند كه تا رسيدن همه هنرهايمان به احياي دوباره مفاهيم و خلق مفاهيم جديد راه دشواري پيش روي است؛ ولي هنر ما براي زنده ماندن و گفت وگو با هنر غرب و شرق به شدت به اين مسئله نيازمند است.
ايمان رئيسي، مهندس معمار

باغ خيالي چشم اندازهايي از بيكران
002995.jpg
نمايشگاه آثار مجسمه مريم سالور با عنوان «چهار باغ... روياي بهشت گمشده» از ۹ تا ۲۲ تيرماه در فرهنگسراي نياوران برگزار شده است.
«چهارباغ» كه فرمي از باغ هاي ايراني است، مثل ساير باغ هاي ديگر دنيا براي مريم سالور تجسم بهشت بوده است. اين هنرمند مي گويد: شايد به دليل ايراني بودنم جنسيت باغ هاي ايراني برايم ملموس تر و نزديك تر بود و بهشتي تر، اين نمايشگاه ادامه آخرين كارهايم به نام رويت زمين در ايران در سال ۷۵ است. دليل اصلي نمايش آثارم، اين است كه مي خواهم بيننده از همان زاويه اي كه من كار كرده ام و ديده ام به اين كارها نگاه كند.
سالور درباره عنوان نمايشگاه آثارش مي گويد: همانطور كه از نامش پيداست چهارباغ به همراه جوي ها آب و دو حوض و سه درخت اين بهشت را سعي مي كند تجسم كند. تجسم باغ و گل ها؛ جوي آب و ماهي ها؛ خزه ها را به روي كاشي هايم تصوير كرده ام و آيينه كه منعكس كننده جهان اطراف و همچنين تداعي آب همزمان كه آسمان را هم در آن مي شود ديد. آئينه كه سريع انسان را به دنياي خيال مي كشاند و برايم بهترين شيء براي تجسم بهشت گمشده و در اين آئينه ها مي توانيم بهشت را و يا جهنم را ببينيم. اين ديگر بستگي به خودمان دارد. رامين جهانبگلو يادداشتي بر نمايشگاه آثار مريم سالور نوشته است كه در پي مي آيد.
* * *
ويژگي يك هنرمند در به وجود آوردن دنياي خود اوست. از اين گذشته ارزش و استواري هنر مريم سالور در اين است كه در واقع دنيايي يگانه و استثنايي است؛ جهان كوچكي است مستقل كه با دنيايي كه ما معمولاً آن را مي شناسيم تنها به گونه اي گذرا شباهت دارد در حالي كه واجد تمام درخشش؛ تنوع و ابهام آن نيز هست. با اين ويژگي، نمونه مريم سالور در
تنديس سازي معاصر ايراني كمياب است. او ديگر در پي آن نيست كه خود را فقط در مقام يك زيبايي شناس حساس قرار دهد، بلكه كاملاً به جهاني نوين وارد مي شود كه در آن به يكباره با راز و رمزهاي ايرانيت روبه رو مي شويم.
در واقع، اين تصوير ذهني بوستان ايراني، اين تعبير بهشت گم شده است كه ذهن مريم سالور را به خود مشغول مي دارد. براي او، روان ايران جاويدان در اين فضاي پررمز و راز تجسم يافته؛ تجسمي كه تار و پود آن از ناديدني به وجود آمده است. در اين جا، كار هنرمند همانند عمل فيلسوفي است كه به دنبال انبوهي از تمهيدات به ادراك مي رسد، به تحقق درآوردن چيزي كه نشانه مسرت دروني و چهره بيروني زيبايي جاويدان است. در اينجاست كه هنر مريم سالور همانند جايگاه ممتاز تجلي خاطره ها با ميراث ايراني تلاقي مي كند تا اقامتگاهي براي خود بنيان نهد و از همين است دگرگوني در حال تكويني كه ما در برابر اين رستاخيز خاطره ها در قالب بوستان ايراني، يا بهتر بگوييم، در برابر اين گفت  و شنود ميان سبك مريم سالور و باروري بي پايان گيتي احساس مي كنيم گفت و شنودي كه تصادفي نيست، بلكه زندگي خاص يك هنر است كه به اكتشاف جاودانگي مي پردازد.
هنر مريم سالور در مجموع به منزله يك حركت شاعرانه در نظر ما جلوه مي نمايد كه ما را وادار به پرسش هايي درباره زيبايي دروني عناصر مي كند، ما را وادار مي كند كه زندگي را لمس كنيم، ديدگان ما را باز مي كند و ما را وادار به درك اين نكته مي كند كه تنديس تراشي چيزي است سواي تقليد خودسرانه از واقعيت هاي موجود چيزي است كه هنرمند به توسط آن خود را به طور قطعي و طبيعي يك آفريننده معرفي مي كند.
در برابر دنيايي كه به جز يك نيروي انحطاط شديد چيزي در آن وجود ندارد، هنر مريم سالور ما را به گونه متفاوتي از ديدن فرا مي خواند. او خود دنيا را در روند ظهورش به ما مي بيناند. ديدن براي او دعوت به ديدن است. بدين گونه ارتباطي ميان آثار و بيننده برقرار مي شود و ما با رفتن از يك سوي آيينه به ديگر سوي آن ديده به جهان مي گشائيم.
بوستان ايراني ما را دعوت به تفكر مي كند، به كاوش در ژرفاي ابدي ما. براي مريم سالور، يادآوري خاطره ها، يك پيوند عرفاني با جاودانگي نامرئي روح ايراني است.
رامين جهانبگلو

هنرمندان هنرهاي سنتي كارت شناسايي مي گيرند
هنرمندان هنرهاي سنتي با مراجعه به سازمان صنايع دستي در مراكز استان هاي كشور كارت شناسايي دريافت مي كنند.
به گزارش ميراث خبر، محمدرضا بازغي مدير تحقيق و توسعه سازمان صنايع دستي ايران گفت: همه هنرمندان و كساني كه در زمينه هنري فعاليت مي كنند، مي توانند پس از قبولي در امتحاني كه از آنان به عمل مي آيد، كارت شناسايي بگيرند. اين آزمون در مورد هنرمندان پيشكسوت و شناخته شده منتفي است و آنها تنها بايد مدارك خود را ارائه دهند.
وي مزاياي اين كارت را كمك ها و تسهيلات مالي به هنرمندان و دعوت آنان به نمايشگاه هاي داخلي و خارجي از سوي سازمان صنايع دستي عنوان كرد و افزود: مدارك بايد به مديريت هاي سازمان صنايع دستي در مراكز استانها تحويل داده شود.
وي همچنين به دو پروانه توليد و اعلاميه تاسيس اشاره كرد كه از سوي اين سازمان به هنرمندان داده مي شود كه يكي پروانه توليد است و به كارگاه هايي داده مي شود كه با شرايط سازمان از قبيل محيط و ديگر استانداردها سازگار و در حال توليد باشند.
مجوز اعلاميه تاسيس نيز براي كساني كه مي خواهند كارگاه توليدي صنايع دستي ايجاد كنند، صادر مي شود تا آنان بتوانند به راحتي براي سازماندهي كارگاهشان اقدام كنند.
كارت شناسايي هنرمندان براي تمام رشته هاي هنرهاي سنتي صادر مي شود.

نگارگري تاريخ و ادبيات ايران
مراسم افتتاح نمايشگاه آثار نگارگري مجيد مهرگان و مهين افشان پور با حضور استادان و هنرمندان نقاشي و نگارگري، اصحاب مطبوعات و رسانه ها، علاقه مندان و دانشجويان هنر در مركز فرهنگي- هنري صبا برگزار شد.
در اين نمايشگاه كه با حضور استاداني چون گنجينه، ارژنگ، جمال پور، شريف زاده، هراتي، علمي و ... افتتاح شد، ۲۶ اثر از مجيد مهرگان و ۵۹ اثر از مهين افشان پور در معرض ديد عموم قرار داده شده است.
003000.jpg

استاد مجيد مهرگان ازجمله نگارگراني است كه از محضر استاد فرشچيان كسب فيض كرده است. استاد فرشچيان در مقدمه مجموعه برگزيده نگارگري مجيد مهرگان، درباره او آورده است: «مجيد مهرگان سالهاست كه در راه بي انتها و پرفراز و نشيب هنر نقاشي ايران با گامهايي استوار و عشق شورمندانه، مراحل گوناگوني را در وادي هنر درنورديده و با خلق آثار تحسين برانگيز، به استادي رسيده است.»
محمد مهدي هراتي، رئيس كميته نگارگري گروه هنرهاي تجسمي فرهنگستان هنر و مدرس دانشگاه در مراسم افتتاح اين نمايشگاه ضمن مغتنم برشمردن اين نمايشگاه در مركز فرهنگي- هنري صبا، درباره مجيد مهرگان گفت: «مهرگان از جمله نگارگراني است كه آثارش در زمينه هاي مختلف و به تناسب موضوع، از ويژگي هاي خاصي برخوردار است. از ويژگي هاي كار ايشان مي توان به قلم گيري هاي متداخل در اثر اشاره كرد؛ ايشان در آفرينش يك اثر به جاي يك بار، چندين بار قلم گيري مي كنند.»
استاد هراتي افزود: «مهرگان، تصويرگر تاريخ ايران است و لحظه لحظه تاريخ ايران در آثار ايشان وجود دارد. او وقتي مضمون را انتخاب مي كند، به طبع آن قالب  ها، ابزار و تكنيك را هم برمي گزيند.»
مهين افشان پور كه همچون مجيد مهرگان داراي مدرك درجه يك هنري (دكتري هنر) در رشته مينياتور است، از استادان و مدرسان دانشگاه به شمار مي آيد. او درباره دوره شاگردي خود در محضر استادان فن مي گويد: «من براي كسب فيض، با دنيايي از سوژه هاي مختلف به سراغ استادن آن زمان مي رفتم. فضاي گسترده تري در قلمرو خيال نياز داشتم تا احساس و تفكر خود را با اين فضا منطبق كنم.»
003005.jpg

وي درباره آثار موجود خود در موزه هاي مختلف مي افزايد: «۳ اثر هنري از من در سال ۵۵ به سورينام فرستاده شد. يك اثر هنري در موزه صاحبقرانيه تهران از من موجود است. يك اثر ديگر هم در موزه صنايع دستي و اثر ديگري هم در موزه هنرهاي معاصر از من به نمايش گذاشته شده است.»
استاد عبدالمجيد شريف زاده، عضو گروه  هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر و دبير علمي همايش بين المللي كمال الدين بهزاد درباره مهين افشان پور و آثارش، ضمن بيان اين كه افشان پور با الهام از مكتب اصفهان و رضا عباسي، آثارش را شكل مي دهد، گفت: «بازگشت و الهام از ادبيات ايراني، به وضوح در آثار ايشان هويدا است و اصولاً  حضور خيال هنرمندانه، به عنوان اساسي ترين نكته در آثار يك هنرمند، در كارهاي ايشان وجود دارد.» شريف زاده افزود: «در آثار و بويژه رنگهاي به كار رفته در كارهاي ايشان، حضور روحي ايشان در مقاطع مختلف زندگي كاملاً قابل درك است. همچنين برخي از موضوعات اين تابلوها، كاملاً فراتر از ذهنيتي است كه به عنوان ديد طبيعت گرا از هنر مي توان تلقي كرد.»
اين نمايشگاه همه روزه، جز روزهاي تعطيل از ساعت ۱۰ تا ۲۰ و پنج شنبه ها از ساعت ۱۰ الي ۱۴ در مركز فرهنگي- هنري صبا واقع در ميدان فلسطين، نبش سينما فلسطين، خيابان شهيد مظفر، پلاك ۵۴ پذيراي عموم بازديدكنندگان خواهد بود.

دهمين مسابقه بين المللي عكس در روماني
آژانس  عكس  ايران  انجمن  سينماي  جوانان  ايران  از علاقه  مندان  به شركت  در دهمين  مسابقه  بين  المللي  عكاسي  روماني  ۲۰۰۳ دعوت كرد آثار خود را تا دهم  شهريور به  اين  آژانس  بفرستند.
به  گزارش  روابط عمومي انجمن  سينماي  جوانان  ايران ، اين  مسابقه  باقوانين  فياپ  برگزار مي شود و در دو موضوع  آزاد و آثار قديمي ارزشمندسراسر جهان  شامل  بناهاي  تاريخي  و فرهنگي  ، قصرها ،كاخ  ها و مجسمه هاعكس  پذيرفته  مي شود.
آثار در سه  گروه  الف : عكس  هاي  سياه  و سفيد تهيه  شده  به  شيوه هاي كلاسيك  ، يعني  نگاتيو ، ب : عكس  هاي  سياه  و سفيد تهيه  شده  با شيوه هاي  نوين  مانند كلاژ و يا عكاسي  ديجيتال  و ج : اسلايد ارزيابي مي شود.
هر عكاس  مي تواند در هر بخش  ۳ تا ۴ قطعه  عكس  در اندازه  حداكثر ۴۰ در ۳۰ سانتيمتر بفرستد.

بابك پيامي در گفت و گوي تمدن هاي هند
بابك پيامي، دعوت يك كنسرسيوم محصول مشترك كانادا و روسيه را جهت ساخت فيلم سينمايي جديد خود پذيرفت.
در پي حضور پيامي به عنوان عضو هيات داوران بيست و پنجمين جشنواره بين المللي فيلم مسكو، مذاكرات چند ماهه پروژه اي تحت عنوان «انتخاب بشريت تصادم يا گفت وگوي تمدنها» به پايان رسيد.
طي اين توافق، قرار است اين كارگردان ايراني، فيلمي با مضمون انساني بر اساس رماني از چنگيز آيتماتف نويسنده قديمي و صاحب نام روسي را كارگرداني كند.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    آموزشي    |    انديشه    |    خارجي    |
|   سخنگاه آزاد    |    سياسي    |    شوراها    |    شهر    |    شهري    |    علمي فرهنگي    |
|   معلولين    |    موسيقي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |