سه شنبه ۷ مرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۲۱ - July . 29, 2003
آشنايي با كرت وايدمان طراح لوگو و گرافيست
ساده قوي بامعنا
006500.jpg
كمتر كسي باور مي كند كه روزي صاحبان كارخانه مرسدس بنز قصد داشتند لوگوي خود را عوض كنند. اما «كرت وايدمان»  آنها را متقاعد كرد آرم ستاره گونه قديمي شان تنها با تغيير جزيي، مي تواند به آشناترين لوگوي يك كارخانه در سراسر جهان تبديل شود.
اين تغيير اگر چه ظاهراً اندك و بي اغراق به نظر مي آيد، اما كاملاً  متأثر از ديدگاه هنري وايدمان است. وايدمان به عنوان سرشناس ترين و صاحب سبك در طراحي آرم هاي صنعتي، اعتقاد دارد سادگي، ارتباط سريع و درك معناي لوگو؛ اصول اوليه در طراحي گرافيكي است.
وايدمان مي گويد: براي يك گرافيست راحت تر است كه پرزرق و برق كار كند تا قوي و ساده، از اين رو است كه شما طراحي  ها بسياري را مي بينيد كه هيچ از آن سر در نمي آوريد و گرافيست مدعي است كه كار من داراي لايه هاي پنهان و معناي نامكشوف است. در طراحي در ادبيات و شعر، مي توان ابهام و بازي در فرم نمايشي را هدف قرا رداد، ولي يك طراحي گرافيكي بي معنا، شلوغ و ناواضح يك كار احمقانه است.
از وايدمان نقل مي كنند كه يك بار وقتي مدير كارخانه اي با توضيحات غيرضروري و مبهم سعي داشته با حالتي مصنوعي نظريات خود را به عنوان ايده اصلي به وايدمان تحميل كند، او با استهزا رو به ديگر اعضاي هيأت مديره كرده و مي گويد: اين يعني گرافيك كه من از ميان اين همه كلمات هجو، بايد يك طرح ساده،  بامعني و قوي بوجود بياورم.
اما قضيه آرم بنز چه بود كه وايدمان را به شهرت جهاني رساند؟
در سال ۱۹۸۸ شركت دايملر يكي از شاخص  هاي صنعتي آلمان، به وايدمان سفارش داد تا براي كمپاني مادر دايملر - بنز و گروه تكنولوژي آن يك لوگو جديد طراحي كند. اما وايدمان معتقد بود براي مرسدس بنز همان ستاره سه پره كه در دايره اي محصور است، بهترين نشانه است. با اين حال براي نمايش گسترش دايملر- بنز و توسعه كمپاني خودروسازي مرسدس بهتر است سطح مقطع هر پره ستاره سه بعدي شده و هر پره شكلي از منشور سه وجهي باشد. از آن پس آرم مرسدس بنز سه بعدي، نشان دهنده شخصيت صنعتي دايملر- بنز و گروه تكنولوژي كرايسلر آنها شد.
تأثير نگاه و روش  ساده، قوي و معنادار وايدمان تنها به طراحي محدود نمي شود. هنگام كار بر روي آرم راه آهن آلمان (Deutsche Bahn)؛ وايدمان تنها با قرار دادن دو حرف D و B قرمز روي زمينه سفيد و با ضابطه مند كردن دو حرف با يكديگر و اتصال مفهومي آنها نه تنها بار ديگر بر اقتدار طراحي خود صحه گذاشت، بلكه در زمان خود سالانه نيم ميليون مارك در هزينه چاپ صرفه جويي كرد.
وايدمان طراح حروف و از طرفداران پروشه، سال گذشته ۸۰ ساله شد و در گفت وگويي به همين مناسبت، تنها به يك نكته در طراحي لوگو تايپ اشاره كرد كه يك جاگذاري اشتباه حرف يا خط در يك آرم، صدمه و آسيبي جبران ناپذير به چرخه صنعتي يك كشور مي زند.
وايدمان، براي طراحي جديد پروشه تنها فونت نوشته هاي متن آرم را به قرمز روشن تغيير داد و دوباره نام اتومبيل هاي پروشه بر سر زبانها افتاد.
كرت وايدمان برخلاف منش ساده دلانه آلماني، با مشتريانش به راحتي برخورد نمي كرد و به سختي پذيراي نظريات آنها در طراحي بود.
وايدمان مي  گويد: اولين قدم سفارش يك شركت آن است كه اعلام مي كند نيازي به طراحي شما نداشته و تنها براي حضور در عرصه رقابت و تبليغات بدش نمي آيد كارهايي برايش انجام دهيد. در واقع او در اين مرحله نياز به يك هويت و شخصيت جديد براي ادامه فعاليت دارد. از اينجا كار طراح به عنوان كسي كه مجبور است با محدوديت  ها، تضادها، تقاضاهاي متناقض نظر مديران كنار بيايد و بر ترس آنها از نوآوري و ابداع غلبه كند. به نظر وايدمان شرح تفسيرهاي مبهم براي متقاعد كردن مديران كاري است بيهوده، مشاور واقعي، كسي است كه مي داند سفارش دهنده چه مي خواهد و كوتاهترين مسير براي رسيدن به هدف او چيست؟
شايد وايدمان يكي از پيروان سرسخت مكتب راسيوناليسم در هنر باشد و شايد باوهاوس آلمان قبل از جنگ دوم در روحيه او تأثير زيادي گذاشته.
او كه در سال ۱۹۴۱ در جبهه شمال روسيه جنگيد، تا سال ۱۹۵۰ اسير بود .بعد از آزادي وارد آكادمي هنر اشتوتگارد مي شود و بدون درنگ تا دريافت مدرك پروفسوري از همان دانشگاه به تحصيل خود ادامه مي دهد و هيچ گاه دست از طراحي بر روي حروف ها و لوگوها برنمي دارد.
جواب وايدمان در مقابل اين سؤال كه تا كي قصد داريد به كار ادامه دهيد اين است كه: بگذاريد چيزي به شما بگويم. هر كسي كه پيشاپيش به دنبال بازنشستگي باشد، در شغل خودش قرار ندارد.
ترجمه: مديا محمودي

خوان ميرو
006495.jpg
به بهانه برپايي نمايشگاهي از آثار مجسمه هاي رنگ شده خوان ميرو در گالري هنر كوركوران، واشنگتن

اشاره؛ خوان ميرو؛ نقاش، مجسمه ساز، گرافيست و طراح اسپانيايي (۱۹۸۳-۱۸۹۳) است. او ابتدا در سال ۱۹۱۹ از پاريس ديدار كرد و پس از آن تا آغاز جنگ داخلي اسپانيا در سال ۱۹۳۶ زمستانها را در پاريس و تابستانها را در مزرعه خانوادگي شان نزديك بارسلونا زندگي كرد. آثار اوليه او تأثير انواع جنبشهاي مدرن مانند فوديسم، كوبيسم و دادائيسم را در خود دارد، اما او بيشتر به سوررئاليستها نسبت داده مي شود كه اولين بيانيه شان را در سال ۱۹۲۴ امضاء كرد. طي زندگي اش، چه زماني كه آثارش جنبه هاي فيگوراتيو داشتند، چه زماني كه كاملاً انتزاعي مي شدند، همواره نسبت به اصول سوررئاليستي آزاد كردن نيروهاي خلاقه ذهن ناخودآگاه از كنترل منطق و دليل، صادق ماند.
با آنكه به نوشته آندره برتون، ميرو احتمالاً سوررئاليستي ترين هنرمند عصر ما بود، وي از نظر تنوع، روحبخشي و نبود تأثيرات و گرايشات مختلف در آثارش كه مورد علاقه ديگر سوررئاليستها بود، جدا ماند.
ميرو در سال ۱۹۴۰ به اسپانيا بازگشت تا در هنگام اشغال فرانسه توسط آلمانها در امان بماند و پس از آن بيشتر در جزيره ماژوركا زندگي مي كرد. او در بقيه عمرش با انرژي فراواني در زمينه هاي مختلفي كار مي كرد. خوان ميرو در سال ۱۹۴۷ از آمريكا ديدار كرد و نقاشي ديواري بزرگي براي هتل هيلتون اجرا كرد و پس از آن در سال ۱۹۵۰ نقاشي ديواري بزرگ ديگري براي دانشگاه هاروارد كشيد و دو بخش تزئيني سراميكي بزرگ «ديوار خورشيد» و «ديوار ماه» (كه در سال ۱۹۵۸ نصب شدند) براي ساختمان يونسكو در پاريس اجرا كرد. او به خاطر آثار چاپي اش نيز مورد توجه بوده است. در سنين كهولت نيز ميرو به دنبال كشف روشهاي جديدي در طراحي شيشه رنگي بود. خوان ميرو، با وجود شهرت بي سابقه اش، فردي متواضع بود و كمتر در مجامع عمومي ديده مي شد و از اين نظر از پيكاسو انتقاد مي كرد. بنياد خوان ميرو در سال ۱۹۷۵ به عنوان موزه و مركز فعاليت هنرمندان برپا شد.
نمايشگاهي كه اخيراً از آثار ميرو در گالري هنر كوركوران برپا شد، جنبه هايي از آثار او را مورد ارزيابي قرار داده كه قبلاً كمتر به آن پرداخته شده بود.
* * *
هر كسي كه در مورد مراحل كار خوان ميرو كنجكاو است، از اين نمايشگاه تخصصي لذت مي برد. اين اولين بار است كه مجسمه هاي نقاشي شده اين هنرمند همراه با طراحيها، يادداشتها و عكسهاي اين هنرمند به نمايش درمي آيند. عكسها به ويژه از اين جهت كه نشان مي دهند چگونه ميرو اين قطعات را از بين انواع اشياء دور ريخته، طبيعي و ساخت بشر به هم وصل كرده است و طراحيها بيانگر دقت قرارگيري اين اشياء است.
ميرو، اين آثار حجمي پلي كروم خود را «ديوها» ناميد. دليل اين نامگذاري آن است كه اين مجسمه ها كه داراي فرمهاي زنده آشنا هستند، با يك تخيل قوي و نافذ حيات مي يابند. «نوازش يك پرنده» (۱۹۶۷) به طور مثال تركيبي از عناصر كاملاً متفاوت و به صورتي وحشيانه است: دو چشم مربع شكل كه از يك كلاه حصيري زرد بريده شده اند و بالاي آن تكه اي كوچك و تقريباً انتزاعي به رنگ آبي قرار گرفته است. اين اثر، شوك كننده و در عين حال جالب توجه است.
مجسمه هاي ميرو به منظور گسترش امكان و زمينه هاي نقاشيهايش (يا همان طور كه هنرمند با خشونت اجرا كرده براي از بين بردن آنها) است. «والاحضرت» (۶۸-۱۹۶۷) كدوي زرد باز شده اي است كه روي تنه درختي قرار گرفته و دونات قرمزي داخل آن فرو شده است. قسمت بالاي آن كه به صورتي وسيع قرار گرفته، بيانگر اثبات دقيق عقيده هنرمند به نيروي انگيزشي و محرك و سمبليك فرمها است.
اكرم قيطاسي

همه ياري كنند هنر عبابافي نجات يابد
هنر «عبابافي» كه در شرف نابودي بود، با راه اندازي يك كارگاه در روستاي كردوان بوشهر احيا شد.
«مينا درعلي» رئيس روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي استان بوشهر با اعلام اين مطلب درباره علت ركود عبابافي گفت: «تحولات اقتصادي و اجتماعي اخير باعث تغييراتي در صنايع دستي كشور شده است و در حال حاضر بعضي از رشته هاي هنري از جمله گليم بافي و گبه بافي رونق پيدا كرده و هنرهاي عبابافي، نمدمالي و گيوه دوزي دچار ركود شده اند.»
درعلي، درباره صنعت عبابافي گفت: «صنعت عبابافي كه در سال هاي گذشته در روستاهاي كردوان به آن پرداخته مي شد در حال حاضر بي اهميت جلوه مي كند به طوري كه فقط شاهد يك كارگاه بافت اين پارچه در اين روستا هستيم كه البته اين كارگاه هم در صورت عدم حمايت مسئولان ازبين خواهد رفت.»
وي همچنين از بهره برداري كاروانسراي مشيرالملك به منظور تشكيل كارگاه هاي هنرهاي سنتي خبر داد و گفت: «در سال ۸۰ براي تجهيز كارگاه هاي هنرهاي سنتي اعتباري معادل ۱۵ ميليون تومان در نظر گرفته شد كه صرف خريد وسايل موردنياز گليم و جاجيم بافي، ساختمان كاروانسراي مشيرالملك، دژ برازجان و ديگر تجهيزات شد.»
وي ابراز اميدواري كرد كه با تشكيل كارگاه عبابافي در كاروانسراي مشيرالملك، از ركود صنعت عبابافي جلوگيري شود.

به مناسبت درگذشت گرافيست جوان
آرام، صبور و البته هنرمند
صفحه نخست وب سايت اميرحسين همتيان
006505.jpg
صفحه نخست وب سايت
اميرحسين همتيان

چهل روز از فوت نابهنگام اميرحسين همتيان گرافيست جواني كه در اثر سانحه سقوط از كوه جان باخت مي گذرد. همتيان در دهه گذشته تأثير بسياري بر روند طراحي صنعتي و گرافيك تبليغاتي گذاشت و بسياري از آثار او مبنايي براي طراحي كامپيوتري در عرصه گرافيك شد. سبك كار همتيان توجه به پس زمينه اثر و تركيب رنگ هاي متضاد بود. كمتر گرافيستي همچون او تا به اين حد در بافت و تركيب بندي حروف و خطوط در ايجاد فضايي دوبعدي در پس زمينه كارهايش وسواس و دقت  نظر داشت. قاعدتاً برنامه هاي نرم افزاري همچون فتوشاپ و كوريل و فيلتر و لايه هاي از پيش ساخته شده در اين برنامه اصلي ترين ابزار كار گرافيست هاي تبليغاتي است، اما همتيان با ممارست و تبحر فراوان در همين نرم افزارها و فيلترها تغييراتي صورت مي داد تا كار با سليقه او هماهنگ شود. در واقع برنامه هاي رايانه براي همتيان نه يك ابزار بدون تغيير و ثابت گرافيكي بلكه همچون قلم موي آب رنگ سيال و متحرك بود. از اين رو در طراحي هاي پوستر و بيل بردهاي همتيان گرايش هاي شديد هنري و بصري به خوبي مشهود است.
006510.jpg


از طرفي لوح هاي فشرده عكس هاي آماده يكي ديگر از مراجع كار گرافيست هاي تبليغاتي است اما همتيان با توجه به كمپوزيسيون كارش حتي در عكسهاي مرجع نيز به دلخواه خود تحول تصويري ايجاد مي كرد و عكس را تابعي تغيير پذير از كار گرافيكي خود قرار مي داد. اما بايد اذعان داشت بيشترين تخصص همتيان در استفاده اصولي حروف در سطح كار و هماهنگي مناسب بافت ساخته شده با شكل حروف لاتين است. وقتي به پوسترها، طرحهاي روي جلد و كاتولوگ هاي همتيان دقت مي كنيم درمي يابيم او به خوبي مشكل تغيير ناپذيري آرم و نشانه هاي شركت هاي سفارش دهنده را با موضوع هاي بديع و بافت هاي زمينه ساخته خود به بهترين و زيباترين شكل ممكن در كنار يكديگر تركيب كرده است.
006515.jpg


اما هر چه همتيان در كار خود به عنوان هنرمند گرافيست غرق مي شد از روند و مناسبات بازار كار غافل مي ماند.
مشكلات هنرمنداني چون او در بازار كار اين مرز و بوم پاياني ندارد. طراحي و گرافيك صنعتي در عرصه تبليغات هنوز به شكلي منسجم ، صنفي و سازمان يافته مورد بهره برداري قرار نمي گيرد. نبود درجه بندي تخصصي، سابقه كار و ارزش هنري در ميزان تعرفه كاري باعث مي شود امثال همتيان در بوروكراسي خشك اداري و مناسبات پيچيده شركت هاي خصوصي نتوانند به طور مناسب رشد كنند و مورد شناخت مخاطبان واقعي هنر گرافيك قرار گيرند.

006520.jpg
سه نمونه از كارهاي
زيباي گرافيكي هنرمند
جوان اميرحسين همتيان

تجربه كاري اين افراد با كژانديشي و سطحي نگري گروهي ديگر در اختيار دانشجويان و علاقه مندان مشتاق قرار نمي گيرد و حادثه اي همچون فقدان امير حسين همتيان، در دنياي هنر ايران ضايعه اي جبران ناپذير مي شود.
باشد تا انجمن ها و صنوف مربوط به كار گرافيست و طراحان هشدارها و تذكرهاي پيرامون خود را جدي بگيرند و در انسجام و صنفي تر شدن تشكلات خود كوشا شوند.

نخستين دانشنامه انسان شناسي فرهنگي در ايران منتشر مي شود
نخستين دانشنامه انسان شناسي فرهنگي به همت پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي، در ايران منتشر مي شود.
به گزارش «ميراث خبر»، اين دانشنامه، شامل ۴۰۰ مدخل مردم شناسي است كه در ۱۶۰۰ صفحه در سال ۱۹۹۶ در آمريكا منتشر شده و جزو جديدترين دانشنامه هاي مردم شناسي در آمريكا به شمار مي آيد.
«مهرداد ميردامادي» سرويراستار دانشنامه انسان شناسي فرهنگي كه ترجمه آن با همكاري ۱۶ مترجم حرفه اي كشور آغاز شده، در اين باره گفت: «نكته حايز اهميت در دنياي امروز، اين است كه مطالعات كمي پژوهشگران، به مطالعات كيفي بينجامد. به همين دليل ترجمه چنين دانشنامه  اي در كشور ما براي دانشجويان و پژوهشگران رشته مردم شناسي ضروري به نظر مي رسيد. چرا كه پيش از اين در حوزه مردم شناسي، ما فقط فرهنگ هاي كوچك داشتيم. در حال حاضر نبود منابع مطالعاتي، علاقه مندان و دانشجويان رشته مردم شناسي را در تنگناهاي مختلفي قرار مي دهد.»
وي درباره دليل كمبود منابع اطلاعاتي در حوزه مردم شناسي گفت: «يكي از دلايل نبود كتاب هاي مرجع اين است كه يك ديدگاه سنتي در بين برخي از استادان رايج بوده و هست مبني بر اين كه ما خودمان مي توانيم منابع اطلاعاتي را توليد كنيم و همين ديدگاه، دانشجويان را اغلب متكي بر منابع داخلي مي كند. حالا اين تفكر همسو با روند رو به افزايش پژوهش هاي داخلي كمي ترك برداشته است، كه اتفاق فرخنده اي است.»
به گفته ميردامادي، درحال حاضر در غرب، دانش انسان شناسي حرف اول را مي زند و پيوند رشته هاي مختلف از جمله علوم سياسي و جامعه شناسي با اين رشته روز به روز بيشتر مي شود.
دانشنامه انسان شناسي فرهنگي كه توسط شركت چاپ كتاب هاي مرجع آمريكايي منتشر شده، در پايان هر مدخل، منابعي را نيز در همان حوزه مطالعاتي به مخاطب معرفي كرده است. اين كتاب، هنوز در آمريكا تجديد چاپ نشده است و پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي در نظر دارد با مكاتبه با ناشر آن، علاوه بر اعلام ترجمه آن به زبان فارسي، در جريان آخرين تغييرات و ويرايش دانشنامه انسان شناسي فرهنگي قرار بگيرد.
ترجمه دانشنامه انسان شناسي فرهنگي تا پايان امسال به اتمام مي رسد و درماه هاي آغازين سال ۱۳۸۳ چاپ و منتشر خواهد شد.

ادب و هنر
اجتماعي
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهري
علمي فرهنگي
محيط زيست
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |  
|  صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |