دوشنبه ۱۳مرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۲۶ - Aug . 4, 2003
معلمان درباره مديران نظر مي دهند:
مديران در خدمت دانش آموزان
007255.jpg
در نظرسنجي هاي به عمل آمده از معلمان، مشخص شده است كه رفتارهاي مدير در ايجاد يك فضاي مطلوب، مثبت و مطمئن در محيط مدرسه بسيار مهم است.
به كلاس هاي دانشگاه در مورد تئوري هاي مديريت در مورد آموزش مديران نزديك مي شديم. در طول ترم، مطالبي را كه تأكيد بر اهميت ايجاد فضاي مطلوب در مدرسه داشت، مرور كرده (انجمن ملي مديران مدارس راهنمايي ۱۹۹۶) و بر روي نقش مدير در ايجاد آن فضا بحث كرده بوديم. (بلس و كربي ۲۰۰۰، فرايبرگ ۱۹۹۸) همچنان كه در حال نتيجه گيري از گفتگوهايمان بوديم، يكي از اعضاي كلاس پيشنهادي داد كه: «ما بايد نظر معلمان را درباره مديران براي ايجاد و تشويق يك محيط مطلوب و مثبت در مدارس بدانيم.»
ما براي نظرخواهي از ۱۲۳ معلمي كه در برنامه آماده سازي مديران در دانشكده محلي شركت كرده بودند، ثبت نام كرديم و از آنان خواستيم كه به اين سوال پاسخ دهند كه: «با توجه به رفتارهاي مديراني كه تاكنون شما ملاحظه كرده ايد، مؤثرترين شيوه اي را كه مدير بايد براي دانش آموزان به كار ببرد تا فضاي دوستانه و مطلوبي در مدرسه ايجاد شود، شرح دهيد.»
معلماني كه در نظرسنجي شركت كرده بودند، در همه سطوح مدرسه اي از اول تا دوازدهم و در مدارسي با ظرفيتهاي مختلف ۲۵۰ تا ۱۰۰۰ نفري تدريس كرده بودند.
سه موضوع اصلي از پاسخ ها به دست آمد: احترام به دانش آموزان، ارتباط با دانش آموزان و حمايت دانش آموزان.
احترام به دانش آموزان
پاسخ كتبي معلمان به نظرسنجي اين بود كه: مديران به وسيله رفتار عادلانه و مساوي با شاگردان،  مي توانند فضاي مثبتي را در محيط مدرسه ايجاد كنند. براي مثال، يك مدير مي گويد: «دانش آموزان با آنچه انتظارات مدرسه است، صادقانه برخورد مي كنند. پس اين نشان دهنده احترام است.» به وسيله اين توقع، دانش آموزان خودشان را با آن انتظارات تطبيق مي دهند. مديران ديگر احترام را حل مشكلات رفتاري دانش آموزان به طور خصوصي و نه در مقابل ديگران تعريف كردند. چندين معلم اظهار كردند كه مهمترين جنبه ايجاد فضاي مطلوب و مثبت در مدرسه، رفتار برابر و بدون تبعيض با دانش آموزان است. يكي از مديران وقتي كه دخترش در مدرسه دچار مشكل شده بود، اين شيوه را مطرح كرد. طبق نظر معلمان، دختر مدير، همانند ديگران كه بي انضباطي كرده بودند، تنبيه يكساني را دريافت كرد. در يك مورد مشابه ديگر، معلمي گزارش كرده بود كه مدير، نبايد تنبيه يك دانش آموز را براساس موقعيت والدينش تغيير دهد. او نوشته بود: دانش آموزان اين عمل را نشانه بي احترامي به همه شاگردان تلقي مي كنند.» معلم ديگري اين رفتار را اين گونه بيان مي كند: «مديران تا زماني كه درباره ثروت خانوادگي و يا قوميت دانش آموزان اطلاعي ندارند، با آنان رفتاري مساوي دارند».
برقراري ارتباط با دانش آموزان
مديران كارآمد و باتجربه، با صحبت كردن و گوش دادن به حرفهاي دانش آموزان،  درباره آنها بيشتر ياد مي گيرند و از نيازهاي آموزشي، برنامه ها، اميدها و آرزوهاي آنان مطلع مي گردند. (بك، ص۸۲- ۱۹۹۴) معلماني كه در نظرسنجي شركت مي كردند، بر روي رفتارهايي مانند برقرار كردن ارتباط چهره به چهره و ادامه آن در ميان علايق دانش آموزان بحث و گفتگو مي كردند. برخي از مديران، به دعوت نماينده شاگردان و براي شنيدن مسائل دانش آموزان، ناهار را در ناهارخوري با شاگردان مي خورند. مدير در طي سال، بر سر ميزهاي مختلف مي نشيند و درباره آنچه دانش آموزان مي گويند و چگونگي بيان حرفها توسط آنها گوش فرا مي دهد. برخي از مديران با دانش آموزان در راهروهاي مدرسه ارتباط برقرار مي كنند و نيز به محض اينكه شاگردان داخل يا خارج از ساختمان مدرسه مي شوند، با آنان احوالپرسي مي كنند. يكي از مديران مدرسه ابتدايي زماني تحت  عنوان «تفريح و استراحت با مدير» دارد. معلمان روزهاي تولد شاگردان را ثبت كرده و برايشان كارت تولد مي فرستند. همچنين ارسال يادداشت هاي قدرداني از پيشرفت دانش آموزان به عنوان روش هاي مفيد و ارزشمند براي افزايش ارتباط با آنان، در بسياري از مدارس داراي اهميت است. براي مثال يكي از معلمان به مديرش درباره مخاطره آميز بودن شرايط دانش آموزان كلاس هشتم، در ابتداي سال تحصيلي نامه الكترونيكي فرستاد. در طول سال، برخي از مديران براي هر يك از اين شاگردان خود، به تناسب نامه هاي تشويقي مي فرستند. طبق گفته معلم راهنماي يكي از اين مدارس، معلم و دانش آموزان باشتاب وارد اتاق نامه ها مي شوند تا ببينند آيا نامه دارند يا نه. وي مي گويد من هر يك از جواب ها را كپي مي گرفتم و به دانش آموزان مي دادم، بيشتر آنان پيغامهايشان را با ماشين دوخت به دفترهايشان مي چسباندند و حتي يك شاگرد هم نامه اش را دور نمي انداخت.
حمايت دانش آموزان
مطابق نظر نادينگيز (۱۹۹۲)، مدارس نيز مانند خانواده ها، داراي آموزش هاي چند منظوره (چندگانه) هستند. (ص۶۶) اگرچه آموزش و يادگيري علوم هدف اصلي مدرسه است، ولي دانش آموزان به بزرگترهايي احتياج دارند كه به علائق شخصي آنها اهميت بدهند.(ص۶۹) براي رسيدن به اين منظور، مدير بايد همواره در دسترس دانش آموزان باشد،  به آنان پاداش دهد، حامي آنان باشد و براي يادگيري شاگردان، محيطي آرام و امن آماده سازد. مديراني كه در دسترس دانش آموزان هستند، مي توانند با گشاده رو بودن- براي دانش آموزان خود ايجاد فضاي مثبت كنند.
يكي از معلمان مي گويد: «مديرش، دانش آموزان را تشويق مي كرد كه اگر مشكل جدي دارند به او مراجعه كنند.» همچنين قدم زدن در محيط مدرسه نيز خيلي مؤثر و مهم است. برخي از معلمان اظهار مي كردند كه وقتي از مديران براي شركت در جشن هاي كلاسي، نمايش ها و ساير فعاليت هاي دانش آموزان دعوت مي شود و آنها اين موضوع را مي پذيرند، شاگردان خيلي خوشحال مي شوند. معلمان همچنين اشاره مي كردند كه مديراني كه براي تشويق دانش آموزان از طريق بلندگو و صبحگاه مدرسه، نشريه آموزشگاه،  يادداشتهاي شخصي، فرستادن نامه الكترونيكي وقت بيشتري مي گذارند، فضاي مثبتي را در مدرسه ايجاد مي كنند.
مديران مي توانند از پاداش هايي مانند طولاني كردن وقت ناهار، برقراري سفرهاي علمي، اجازه به دانش آموزان براي خوردن دسته جمعي غذا در مكان هاي خارج از مدرسه مانند پارك ها و برعهده گرفتن اعطاي جوائز نيز استفاده كنند. مديران براي پاداش و تشويق موفقيت دانش آموزان، بانكي از جوايز تهيه مي كنند. شاگردان امتيازات خود را كه از موفقيتهاي گوناگون به دست آورده اند، براي گرفتن جايزه از بانك جوايز، جمع مي كنند. در اين تحقيق مشخص شد يكي از مديران «ديوار شهرت» دارد، جايي كه او عكس هاي دانش آموزان را همراه با شرح موفقيت هايشان به ديوار مي چسباند.
معلماني كه از آنها نظرخواهي شده بود، اشاره كردند كه حمايت دانش آموزان از مهمترين جنبه هاي لازم و ضروري براي ايجاد يك فضاي مطلوب و مثبت در مدرسه است. نمونه هايي از چنين حمايتهايي شامل: آماده سازي سخنرانيهاي ترغيب كننده و اجازه به دانش آموزان در انعطاف پذيري برنامه هاي كلاسي و درسي، بازديدهايي از دانشكده و ديگر نيازها است.
يكي از معلمان توضيح مي دهد كه چطور مدير وي با تك تك دانش آموزان براي تعيين هدف ها و يادگيري برنامه هاي درسي كار مي كند. معلم ديگر اشاره مي كند كه مديرش برخي نيازهاي فيزيكي و ظاهري مانند لباس، عينك و كفش را براي شاگردان كم درآمد برطرف مي كند. علاوه بر ملاقات با دانش آموزان، رفع نيازهاي عاطفي و ايجاد محيطي آرام و مطمئن براي يادگيري دانش آموزان، از ديگر وظايف مديران حامي دانش آموزان است.
معلمان در نظرخواهي انجام شده به رفتارهايي مانند تشريح قوانين و مقررات براي شاگردان و مواجه شدن با تضادهاي فوري نيز اشاره كردند. يكي از معلمان عنوان كرد «مديرش روزانه همه چيز و هرچيزي را كه ممكن است موجب تضاد بين دانش آموزان شود،  كنترل مي كند.»
الگودهي رفتارهاي مسئولانه
مديراني كه با دانش آموزان رفتار محترمانه دارند، با آنها ارتباط برقرار مي كنند و آنان را مورد حمايت قرار مي دهند، تأكيد مي كنند كه اين نوع رفتارها فضاي مطلوب و مثبتي را در مدرسه به وجود مي آورند. بعد از مرور نتايج اين نظرخواهي، مديران آينده (يعني افراد كلاس ها) موافقت كردند كه گرچه اين رفتارها براي برخي طبيعي است، ولي عمده افراد نياز دارند كه آنها را ياد بگيرند و بدانها عمل كنند تا با اين روشها،  محيط بهتري براي يادگيري فراهم شود. همانطور كه جوديت آزارا مشاور مدير در مدارس دولتي در حومه فيرفاكس (ويرجينيا) نوشت: آخرين چيزي كه در مدارس شاگردان به دنبال آن مي گردند، يادگيري است و لذا بايد شرايطي فراهم كنيم كه همه چيز در خدمت اين آخرين چيز باشد.
مترجم:  زري آقاجاني
منبع: Educational LeaderShip, May 2002

يادداشت آموزشي
آيا دست هر كودك ده ساله شهرشاخه معرفتي است؟*
محبت الله همتي
روزي از ايزيدور رابي، برنده جايزه نوبل در رشته فيزيك پرسيدند شما چرا دانشمند شديد و مثلاً خلبان، معلم و... نشديد؟ جواب داد مادرم باعث شد. گفتند: چگونه؟ گفت: « وقتي از مدرسه بر مي گشتم، مي پرسيد: رابي، امروز چه سؤال خوبي از معلمت كردي؟ تأكيد مادرم در پرسيدن سؤال هاي خوب، سبب شد تا در پديده ها كنجكاوي كنم و همين عادت سبب شد كه دانشمند شوم.»
مطالعه مقاله آقاي حسن سالاري با عنوان «روزي كه اديسون مرغ شد» (چاپ شده در همشهري ضميمه، صفحه دانش- ۱/۵/۸۲)  مرا ياد ماجرايي كه در ابتداي اين نوشتار به آن تأكيد كردم و در يكي از كتاب ها خوانده بودم،  انداخت. در اين مقاله به درستي مشاهده مي كنيم كه اديسون در سايه پشتيباني هاي آگاهانه مادرش- كه زني خانه دار بود- از كنجكاوي هايش، اديسون شد و نامش در فهرست نخبگان تاريخ بشريت ثبت گرديد.
تحريك حس كنجكاوي بچه ها ، كليد طلايي ماجراي اديسون و ايزيدور رابي است. چه بسا كه مدرسه هاي امروز ما فارغ از اين موضوع (تحريك حس كنجكاوي بچه ها در تلاشند مجموعه اي از دانسته ها و اطلاعات را در انبار ذهن دانش آموزان پر و نمره هاي ۲۰ را در كارنامه بچه ها رديف كنند. اكثر پدران و مادران هم از اين مسئله خشنود مي شوند ، گويي كه مدرسه ها وظيفه اي جز اين ندارند. شايد تحمل شيطنت هاي شيرين اديسون هاي امروز، براي مدارس ما سخت باشد، همانگونه كه تحمل اديسون نوجوان براي مدرسه قرن نوزدهمي، سخت و دشوار بود.
دارم فكر مي كنم بهتر نيست در باره انتظاراتمان از نظام تعليم و تربيت رسمي كشور بيانديشيم و كمي هم در باره چيستي و چرايي تعليم و تربيت در دنياي امروز فكر كنيم. در پايان حيفم مي آيد اين جمله را از شادروان علامه جعفري كه در يكي از مصاحبه  هايش با مجله رشد جوان آمده بود، نقل نكنم: «آموزش و پرورش بايد براي سؤال خوب، جايزه بگذارد». شما چه فكر مي كنيد؟ به نظر شما بايد براي جواب خوب (كه منجر به اخذ نمره ۲۰ مي شود) جايزه داد يا به سؤال خوب؟ شايد پرسيدن سؤال هاي خوب در جامعه ما، كمي دردسرساز باشد. بهتر است از خيرش بگذريم.

* عنوان اين يادداشت، برگرفته از يكي از شعرهاي سهراب سپهري است.

من به چه كسي رأي مي دهم؟!
وقتي شنيدم قرار است مدير مدرسه را معلمان انتخاب كنند، بسيار مسرور شدم. طرح جالبي است. اين را مي گويند «پيشرفت»، «دموكراسي» و «بها دادن به مشاركتها» و...
من سالهاست كه معلم هستم. البته ليسانس ندارم. اصلاً حوصله درس خواندن و سر كلاس نشستن را نداشته ام. گاهي فكر مي كنم طفلك بچه ها سر كلاس درس چه زجري مي كشند!
وقتي به چهره هاي پر از خشم و ناراحت آنها نگاه مي كنم، در دلم به آنها حق مي دهم كه از من متنفر باشند. به هر حال خوشحالم كه مي توانم در تعيين مدير آينده مدرسه نقشي داشته باشم. ديشب بعد از سالها كه در خانه دستم به مداد و كاغذ نخورده بود، قلم و كاغذي پيدا كردم و معيارهاي خودم را براي انتخاب مدير روي آن نوشتم. شايد به درد همكارانم هم بخورد:
۱- به مديري رأي مي دهم كه خوش اخلاق باشد، ۲ - به مديري رأي مي دهم كه هر سال نمره ارزشيابي ۳۰ ، برجستگي و گروه تشويقي به معلمان بدهد، ۳- به مديري را مي دهم كه وقتي معلم دير مي رسد، غرو لند نكند، ۴- به مديري رأي مي دهم كه اگر اوليا شكايتي داشتند، به حرفهاي آنها توجه نكند، ۵- به مديري رأي مي دهم هر دانش آموزي را كه معلم مي گويد، در كلاسش ثبت نام كند، ۶- به مديري رأي مي دهم كه كلاسهاي كم جمعيت تشكيل دهد، ۷- به مديري رأي مي دهم كه اصلاً دانش آموز تنبل و پردردسر را به مدرسه راه ندهد، ۸- به مديري  رأي مي دهم كه شوراي معلمان را در ساعات درس تشكيل دهد. (اگر اصلاً شورا برگزار نكند، كه بهتر هم هست)، ۹- به مديري رأي مي دهم كه ميانگين، پيشرفت درسي، تحليل سؤالات امتحاني، تحليل نتايج امتحانات و اين جور مديربازيها، درنياورد۱۰،- به مديري رأي مي دهم كه تعطيلي ساعتي به معلمان بدهد(روزهاي كار هم اگر اختياري باشد كه حرف ندارد)۱۱،- به مديري رأي مي دهم كه به كار معلمان ايراد نگيرد و معلم را آزاد بگذارد تا هر روش تربيتي را كه مناسب مي داند، اعمال كند۱۲،- به مديري رأي مي دهم كه به اوراق امتحاني، ليست ها و چك ليست ها كاري نداشته باشد و حتي به كلاسها سركشي نكند، ۱۳- به مديري رأي مي دهم كه لوازم و تجهيزات مورد نياز كلاس مثل كولر، تلويزيون و... را فراهم كند، ۱۴- به مديري رأي مي دهم كه روز معلم، كادويي در شأن معلمان برايشان فراهم كند.(ناهار هم بدهد!)، ۱۵- به مديري رأي مي دهم كه كمك هايي مانند: حق الزحمه فوق برنامه، پاداش پايان سال و...را به همه يكسان بدهد، ۱۶- به مديري رأي مي دهم كه معلمان را مرتب مورد تشويق قرار دهد و برايشان تقاضاي تقديرنامه كند۱۷،- به مديري رأي مي دهم كه در مراسم و اعياد مثل نيمه شعبان، روز مادر، روز پدر و غيره از خجالت معلمان درآيد۱۸،- به مديري رأي مي دهم كه براي معلمان سرويس رفت و آمد تا درب منزلشان فراهم كند و موجبات آسايش و رفاه معلمان را در مدرسه فراهم كند، ۱۹- به مديري رأي مي دهم كه پولهاي مدرسه را در بانك نگه ندارد و آنها را به صورت وام به معلمان بدهد.(اگر بلاعوض باشد كه بهتر است) ، ۲۰- به مديري رأي مي دهم كه به اداره بگويد كه اين قدر بخشنامه و دستورالعمل و كلاس ضمن خدمت اجباري، همايش و... پيش بيني نكند.
به هر مورد يك نمره مي دهم و هر كس بيست شد. به او رأي مي دهم. البته كاش خودم ليسانس داشتم، آن وقت نشان مي دادم كه مدير بايد چگونه باشد.
آذر آفاقي
كارشناس آموزش ابتدايي- مدير دبستان

آموزشي
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |