پنج شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۲۹ - Aug. 7, 2003
مروري بر تاريخ تحولات تهران از ميان آثار و نوشته هاي پيشينيان
روزي كه تهران پايتخت شد
تهران از همان ابتدا داراي مشكلات خاص خود بوده است يكي از اين مشكلات وضع بد جغرافيايي شهر و مسئله كمبود آب و دشواري دسترسي به آن است
007700.jpg
خيابان انقلاب ،تهران قديم

نخستين فرنگي كه در سفرنامه خود از تهران نام برده كلاويخو است. وي بدون آنكه توضيح بيشتري درباره اين شهر داده باشد از اقامت كوتاه خود در مهمان سرايي كه تيمور به هنگام گذشتن از اين حدود در آن منزل مي كرد كه درواقع بهترين خانه تهران بوده ياد كرده و اشاره اي به ضيافتي كه او و سفراي مصر در آن حضور داشتند نموده است. پس از كلاويخو در حدود دويست سال در نوشته هاي خارجياني كه از ايران ديدن كرده اند مطلبي در مورد تهران به چشم نمي خورد تا اينكه بين سال هاي ۱۶۱۷ و ۱۶۲۳ ميلادي پيترودلاواله جهانگرد ايتاليايي در زمان حكومت شاه عباس صفوي گذرش به تهران مي افتد. او در اين باره آورده است: «شاه (عباس) در همان حوالي توقف كرده بود ولي در تهران خانه ندارد و هرگز پاي بدانجا نمي گذارد و به نظر مي رسد كه وي موقعي در اين شهر به علت خوردن ميوه زياد مريض شده و دانه هايي از بدنش بيرون ريخته است. عده اي نيز مي گويند اهالي اين شهر چنانكه بايد از او استقبال نكرده اند. با تمام اين لعن و نفرين ها من مايل شدم به ديدن شهر بروم و بدين قصد از ميان اردو عبور كردم و با وجودي كه مردم تهران به خارجي ها جا نمي دهند محل دلچسبي در يكي از باغات پيدا كردم و در سايه درختان به خواب خوشي فرورفتم. از نوشته هاي دلاواله به خوبي روشن است كه تهران شهري سرسبز و داراي باغات فراوان و درختان ميوه بسيار بوده است. با توجه به اشاره  اي كه او به نداشتن منزل در تهران و بيماري شاه عباس صفوي در اين شهر دارد استنباط مي شود كه تهران فاقد آب و هواي مناسبي براي سكونت بوده است».
در زمان حكومت صفويه تهران نسبت به نواحي اطراف خود مركزيت داشته و اداره آن به عهده خان بوده است و جمعيت كمي در آن سكونت داشتند كه آنان نيز مايه شهرت اين شهر نشده اند. تهران به دليل اينكه از سر راه كاروانيان به كنار بوده است از لحاظ اقتصادي و تجاري نيز اهميت چنداني نداشته؛ تنها مزيتي كه اين شهر در دوران حكومت صفويان از آن برخوردار بود اينكه حوزه قلمرو و نواحي وسيع و حاصلخيزي به شمار مي آمده كه به خوبي آبياري مي شده و مردم در آن به كشاورزي و دامداري مشغول بودند تا اينكه تهران پس از جنگ گلون آباد توسط افغان ها به بهانه اينكه اهالي در گشودن دروازه شهر قدري اهمال كرده بودند غارت و به كلي خراب و منهدم گرديد ولي بعدها توسط مردم ديوارها و بازارها و مساجد و خانه ها تعمير شد.
برخي از فرنگي هايي كه در زمان قاجار از تهران ديدن كرده بودند مكاني كه شهر تهران در آن بنا شده بود را مناسب ندانسته اند؛ زيرا اين شهر را در فلات فوق العاده خشكي در دامنه جنوبي البرز ديده بودند كه از هر سو به وسيله كوه ها و تپه هايي نسبتاً دور و نزديك احاطه شده و كاملاً در گودي قرار گرفته بود و معتقدند كه وجود كوه دماوند ضمن آرامش بخشيدن به مسافرين از تماشاي نامطبوع اطراف پايتخت به آن ابهت و زيبايي مي بخشد. شايد به همين خاطر است كه بسياري از سياحاني كه از تهران ديدن كرده اند در يادداشت هاي خود از اين شهر در بيان موقعيت تهران به اين كوه اشاراتي داشته اند.
تهران از همان ابتدا داراي مشكلات خاص خود بوده است كه تعدادي از فرنگي ها به بيان آن پرداخته و آن شهر را براي پايتختي مناسب ندانسته اند. يكي از اين مشكلات وضع بد جغرافيايي شهر و مسئله كمبود آب و دشواري دسترسي به آن است. از سوي ديگر هواي بسيار گرم و طاقت فرساي تهران موجب مي گرديد در فصل تابستان تقريباً نيمي از جمعيت پايتخت را ترك نموده و به ييلاق هاي دامنه كوه البرز بروند تا از شر هواي نامطبوع آن درامان باشند. در بيان موقعيت تهران اگرچه كنت دوسرسي وجود كوه هاي مرتفع البرز را مزيتي مي شمارد كه تهران را از بادهاي سرد شمال حفظ مي كند ولي وجود اين كوه ها موجب مي گرديد كه اين شهر در دشتي فرورفته و در اثر رطوبت هوا مردم در فصل تابستان دچار بيماري هاي مختلف شوند.
تهران موقعيت سياسي؛ اجتماعي و اقتصادي خود را مديون آغامحمدخان قاجار است. او كه پايه گذار سلسله قاجاريه است اين شهر را به عنوان مركزيت سياسي قلمرو حكومت خود انتخاب كرد.
اما اينكه چرا آغامحمدخان اصفهان يا شيراز را با آن عظمت و پيشينه سياسي و تاريخي كه از آن برخوردار بودند به پايتختي انتخاب نكرد در پاسخ بايد گفت: «يكي از اصول مهم اين بود كه هر سلسله تازه اي پايتخت جديدي براي خود برمي گزيد و آن را آباد و معتبر مي گرداند و دارودسته اي جديد از طرفداران و اشخاص مورد علاقه را در آن گرد مي آورد. از سوي ديگر اصفهان بيشتر از تهران در معرض خطر شورش و هرج و مرج قرار داشت. گذشته از اينها آنچه كه از نظر آغامحمد بسيار اهميت داشت نزديكي تهران به استرآباد بود زيرا استرآباد شهر بومي شاه و موطن قبيله قاجار بود و آغامحمدخان نه مي خواست از مقر حكومتش در مازندران به دور باشد و نه اينكه پايتخت در گوشه اي از كشور واقع باشد. ضرورت نزديكي آغامحمدخان به طايفه اش بدان جهت بود كه اگر طغيان و درگيري ايجاب كرد بتواند به سهولت به استرآباد فرار نمايد و خود را در پناهي امن قرار داده و يا از آنان ياري بجويد؛ در صورت نياز به كمك، او مي توانست بين بيست و پنج تا سي هزار سوار از بين قزوين و فيروزكوه بسيج كند. گفته مي شود اين اردو از قوي ترين استحكامات ايران است و در بالاي تپه اي در مرز مازندران قرار داشته است.
اگرچه برخي از سياحان و مأموران سياسي چنانچه از نظر گذشت مشكلات تهران را براي پايتختي برشمرده اند و آن را براي مركزيت سياسي كشور مناسب ندانسته اند ولي برعكس عده اي ديگر از آنان كه با دقت بيشتري به انتخاب تهران به پايتختي نگريسته اند جنبه هاي مثبت اين انتخاب را در نظر گرفته و به بيان آنها پرداخته اند.
آنان معتقدند عليرغم اينكه ناحيه تهران سخت كم آب و كم بار به نظر مي رسد ولي اراضي اطراف آن بسيار حاصلخيز مي باشد و تغذيه مردم در آنجا آسان تر از هر جاي ايران است. گيلان و مازندران به تهران نزديك تر هستند و مي توانند به آن برنج؛ ماهي و مركبات بفرستند. از خمسه به آن غله و حيوانات مي رسيد و چادرنشينان البرز؛ الوند؛ دماوند و لاريجان دام و لبنيات آن را تأمين مي كنند و اصفهان؛ كاشان؛ قم و اطراف آنها انگور؛ هندوانه و خربزه و ساير ميوه ها را عرضه مي دارند و سرانجام تبريز و اصفهان و همدان منسوجات و كالاهاي ديگر مورد احتياج را تحويل مي دادند.
كمي آب را مي توان به آساني با ايجاد مجاري مصنوعي زيرزميني يعني قنوات و حتي به مقدار زياد با گرفتن انشعابي از رودهاي جاجرود و كرج و درياچه تار كه در بالاي شهر دماوند قرار دارد جبران كرد.
روستاهاي متعدد كوهستاني در دامنه و در دژهاي البرز براي اقامت تابستاني و اردو زدن بسيار مناسب است. مراتع سرسبز لار؛ علوفه كافي براي تعليف اسبان سلطنتي دارد. احتياج به هيزم و زغال را مي توانستند با كشيدن جاده از جنگل هاي انبوه واقع در ساحل درياي خزر برطرف سازند نيز زغال سنگ خوب و خشك و عالي به مقدار معتنابهي در چند فرسخي شرق تهران در دامنه كوهستان وجود دارد هرچند مقدار آن در نزديكي تهران كم مي شود اما باز به اندازه غيرقابل تخميني در دامنه هاي جنوبي وجود دارد.
007705.jpg
يكي از دروازه هاي تهران قديم

لرد كرزن نيز از ديدگاه سياسي خود به دفاع از انتخاب تهران به عنوان پايتخت توسط آغامحمدخان پرداخته و تا آنجا پيش مي رود كه مي نويسد تهران بهترين پايتختي بوده كه ايران مي توانسته داشته باشد و آغامحمدخان با انتخاب اين محل براي مركز حكومت بصيرت عالي خود را نشان داده است.
او در مقام پاسخ گويي به اعتراضاتي كه در مورد اين انتخاب وجود دارد برآمده و مي نويسد: «عده اي تهران را به باد اعتراض و دشنام گرفته اند و بر آن ايراد نموده اند كه عاري از رودخانه است و حرف بي موردي نيست ولي بايد گفت كه رودخانه هاي بلاد ديگر هم چهار پنجم از مدت سال فقط جويباري بيش بشمار نمي رود. اعتراض به محل فعلي بيشتر از نظر بهداشتي است؛ به علاوه مقدار آب تهران غيركافي و بهاي آن گران است. اقدامي هم كه جهت انحراف آب كرج به تهران شده بود متروك ماند و تمام احتياج تهران به آب قنات ها كه در دامنه البرز حفر مي شود مرتفع مي گردد و گفته اند چون تهران در ميان دشتي فرورفته واقع شده است در اثر رطوبت نواحي مالارياخيز است و تاكنون چندين مورد حصبه هم ديده شده است و باز هم گفته اند كه از لحاظ فاضلاب كارش خراب است و اين حرف شايد در مورد تمام شهرهاي ايران صادق باشد». لرد كرزن با توجه به محل و موقعيت شهر تهران به عنوان پايتخت با تهديداتي كه ممكن است از سوي همسايه شمالي نسبت به حاكميت دولت قاجار صورت پذيرد و مايه ترغيب و تجاوز روس ها به تهران شود موافقت ندارد و در ادامه مطالب خود مي نويسد «تهران با سرحد روسيه در جلفا كه بر رودخانه ارس واقع است پانصد ميل فاصله دارد كه از آنجا هرگونه حمله اي بي شك از راه والي نشين شمال غربي ايران يعني تبريز آغاز مي شود و اگر ايران نتوانسته باشد از تهاجم روس ها طي اين پانصد ميل جلوگيري كند به هيچ وجه جاي ديگر هم نخواهد توانست از عهده كار برآيد.
از تنها راه ديگري كه مهاجم شمالي قادر به پيشرفت است جاده رشت به قزوين مي باشد كه لزوماً بايد از سلسله جبال البرز بگذرد كه از لحاظ هر لشكر مدافعي بهترين وسيله دفاعي و مقاومت است و چنان كه يورش از جانب شمال شرقي پيش آيد براي شهريار ايران جلوگيري از آن در تهران چه اندازه آسان تر از اصفهان خواهد بود ولي انتخاب محل پايتخت را اساساً نبايستي فقط از لحاظ امكان خطر تهاجم يا عدم آن از جانب دشمن واحدي درنظر گرفت؛ بلكه بايد موقع مركزي يا قدرت تمركز و چيرگي آسان بر جاده هايي كه به ايالات عمده مملكت مربوط مي شود ملحوظ داشت و از اين جهت كه وضع تهران نيك  ممتاز شمرده مي شود و به واسطه وقوع آن در فواصل كم و بيش متساوي نسبت به دو حاكم نشين شرقي و غربي يعني مشهد و تبريز آن دو ايالتي كه اين دو شهر مركز حكومتشان است تسلط دارد و در عين حال مسافت نسبتاً نزديك و واجد راه ارتباط دفاعي با ولايات شمالي كرانه درياي خزر واقع شده است.از جهت ديگر هم وضع مسلطي نسبت به پايتخت هاي سابق يعني اصفهان و شيراز دارد كه در صورت پيشامد فاجعه تهاجمي از شمال پيوسته اين امكان در ميان خواهد بود كه پايتخت را آسان به آن بلاد انتقال داد».
با وجود توضيحات مفصل و مشروحي كه لرد كرزن در دفاع از انتخاب تهران به پايتختي توسط مؤسس سلسله قاجار در رابطه با خطرات احتمالي ازجانب روسها ارائه مي دهد ولي از تأثير اتخاذ اين تصميم در رابطه با حضور نيروهاي انگليسي در آبهاي جنوبي ايران و خطراتي كه مي توانست شهرهاي مهم نواحي جنوبي و مركزي كشور را ازجمله شيراز تهديد نمايد سكوت نموده است.
با اين وجود همچنان برخي از اروپائياني كه پس از او به تهران آمده اند به شايستگي تهران براي پايتخت بودن به صورت يك راز مي نگرند زيرا اين شهر داراي بيابان هاي خشك و گردنه هاي باريك كوهستاني است كه تنها كاروان هاي قاطر در آن رفت وآمد دارد و آن را از مراوده با غرب بازمي دارد و تنها يك مقر حكومتي جديد است كه اهميت خود را مديون اراده فرمانروايان معاصر است.
تأليف: رضا صفادل
كارشناس ارشد تاريخ

در جست و جوي طبيعت گمشده
007710.jpg
اين روزها بسياري از مردم تهران در ميادين، بزرگراهها و پارك ها و بوستان هاي شهري با جلوه هايي از فضاي سبز روبرو مي شوند كه به نوعي تقليد از فضاي سبز طبيعي است. اين شبيه سازي ها كه از سالهاي نخست دهه ۷۰ و به مرور در تهران آغاز شد، آشنا كردن چشمان خسته شهروندان به فضاهايي است كه در روزگاري نه چندان دور در گرداگرد شهر حضوري سبز و پرطراوت داشتند، اما اكنون بر جايشان، برج ها، شهرك هاي نوبنياد و... نشسته اند. اين شيوه انتخاب فضاي سبز شهر و بازپيرايي آنها مطابق طبيعت پاسخگويي به نيازي است كه بر اثر توسعه بي رويه شهر بيش از پيش در جمعيت شهرنشين انباشته شده است. اين كوشش دست اندركاران فضاي سبز شهري را در روزهايي شاهد هستيم كه پارك هاي جنگلي پيرامون شهر تهران يا در چرخه ساخت و سازهاي غيرمجاز اسير شده اند و يا هر روز دستخوش آتش سوزي هاي عمدي جديدي مي شوند. بنابه گزارش سازمان آتش نشاني تهران، تنها در دو ماه گذشته، چند مورد آتش سوزي عمدي در پارك لويزان رخ داده است. آتش سوزي هايي از اين دست كه نمونه هاي آن را در حاشيه رودخانه جاجرود و پارك ملي سرخه حصار هم شاهد بوده ايم، با يك داوري خوش بينانه، اگر مواردي مثل آتش سوزي عمدي توسط افراد معتاد و لاابالي و ونداليست را از اين نمونه ها منها كنيم هدف آتش افروزان جز تصرف و ساخت وساز غيرمجاز نيست. از يك كارشناس جنگل و مرتع نقل شده بود كه به تازگي و در چند سال اخير به آتش كشيدن مراتع، پارك هاي جنگلي و جنگل هاي طبيعي به وسيله اي با هدف تصرف اراضي مربوطه براي ساخت و ساز تبديل شده است. چون طبق قانون، وجود درخت و پوشش گياهي به يك زمين هويتي همچون مرتع، درختزار و جنگل مي بخشد و نمي توان به آساني و بدون اخذ مجوز از دستگاههاي مسئول آنها را تصرف كرد. پس ايجاد آتش سوزي عمدي يكي از راههاي تغيير كاربري زمين است كه بعضي اشخاص حقيقي و حقوقي فرصت طلبانه به آن دست مي يازند. اما آيا دستگاههاي مسئول از جمله سازمان حفاظت محيط زيست، منابع طبيعي و سازمان جنگلها و مراتع تنها به اعتبار قانوني كه به ترتيب فوق براي فرار از آن راههاي تخلف گشوده مي شود و بدون توجه به پيشينه و هويت آن مرتع يا جنگل بايد دست فرصت طلبان را براي دست اندازي به حقوق مردم باز بگذارند؟ شناسايي و افشاي عوامل آتش سوزي ها و معرفي آنها به مسئولان و مردم گام اول براي پيشگيري از اين گونه حوادث تأسف آور است. در استانها و شهرستانها نيز مقامات محلي به خصوص شهرداري ها و شوراهاي اسلامي شهر، مي توانند با توجه به شناسنامه و هويت ريشه دار فضاهاي سبز طبيعي با متخلفان برخورد قانوني كنند. روا نيست در سرزميني كه با كمبود آب روبروست و بخش مهمي از اراضي آن بياباني يا كوير مي باشد، مراتع، جنگلها، پارك هاي جنگلي ملعبه منفعت طلبي سوداگراني قرار گيرد كه جز به منافع كوتاه مدت خود به هيچ چيز ديگري نمي انديشند.
يحيي دشتبان

شهر
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي
علمي فرهنگي
گلستان كتاب
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |   علمي   |  
|  علمي فرهنگي   |   گلستان كتاب   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |