سه شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۲
شماره ۳۱۴۸- Aug, 26, 2003
سياست
Front Page

بررسي سناريوهايي كه آمريكا در عراق با آنها روبه روست
جنگ بزرگتر
007715.jpg
شكست آمريكا جهت دستيابي به يك پيروزي قطعي در عراق، نتايج مهمي خواهد داشت. مرگ قصي و عدي حسين، منعكس  كننده عقيده آمريكاييهاست كه نهضت چريكي عراقي ها قطعاً شكست مي خورد. اما تاكنون از شتاب عمليات چريكي كاسته نشده است. شايد مرگ اين دو تن چندي ديگر بر اوضاع عراق اثر بگذارد، اما شايد اين دو برادر، رهبري عمليات چريكي عراقي ها را به عهده نداشته اند و عمليات، بدون رهبري سازمان يافته ادامه يابد.
مهار كردن چريك هاي تحت كنترل به خودي خود، كاري پرمخاطره است و اغتشاش اخير در دولت بوش، دستيابي به اين هدف را مشكل تر هم كرده است.
بدون شك اين روزها مسائل زيادي در دنيا مي گذرد. اما توجه ما به عراق بازتاب دهنده اين ديدگاه است كه عراق در حال حاضر كانون نظم ژئوپليتيك بين المللي است.
بين آمريكا و جهان اسلام، يك جنگ جهاني در حال وقوع است و نظام بين المللي را دگرگون مي كند. همانند دورانهاي جنگ سرد و جنگ جهاني دوم، متفقين و متحدين نظام بين المللي در برابر هم صف آرايي كرده اند.
جنگ عراق، تنها يكي از زير مجموعه هاي منازعه اي جهاني است. اما به خاطر نتيجه جنگ كه رو در رو قرار دادن آمريكا با جهان اسلام است، مهم ترين بخش اين منازعه است. شكست آمريكا براي رسيدن به پيروزي قطعي در عراق، تأثير گسترده اي در جنگ جهاني دارد. آمريكا، كشورهاي عراق و افغانستان را مورد تجاوز قرار داده است. در هر دو كشور رژيمها عوض شده و تهديد استراتژيك آنها عليه آمريكا از ميان رفته است. اما هنوز آمريكا نتوانسته است انديشه آ مريكايي را مسلط سازد.
ناتواني آمريكا در رسيدن به نتيجه رضايتبخش باعث شده است كه اين كشور در رسيدن به آرزوي خود كه تبديل شدن به  قدرتي بي رقيب و مقاومت  ناپذير است، ناكام بماند. مقامات آمريكايي مي دانستند كه در برابر جنبش ضد آمريكايي در جهان اسلام كاري از پيش نمي برند. بنابراين مي كوشيدند با افزايش ترس از آمريكا درصدد جبران اين ناكامي برآيند. اما وضعي كه در افغانستان و عراق پيش آمد از اين نظر رضايتبخش نيست، اين دو كشور براي آمريكا يادآور جنگ هستند و مردم بحران در استراتژي جهاني آمريكا را به اين كشور ياد  آوري مي كنند.
چهار نتيجه احتمالي براي جنگ عراق وجود دارد:
۱- حملات عليه رهبري بعثي ها، مقاومت چريكهاي عراق را در هم بشكند و آنها را در زمان كوتاهي نابود كند و زمينه را براي آمريكا فراهم كند تا با پويايي جهان اسلام به ستيزه برخيزد.
۲- چريكها بتوانند با حرارت كنوني عمليات را بدون افزايش دامنه  آن حفظ كنند. اين امر نشان دهنده پيروزي استراتژيك ارتش آمريكاست، اما در عين حال يك پيروزي به همراه انشعابات و گسستهاي سياسي در حوزه علايق ملي و منطقه اي آمريكا خواهد بود.
۳- چريكها سرعت عمليات را افزايش دهند و به جاي تهديد صرف به استراتژي وارد كردن صدمات بر نيروهاي آمريكايي روي آورند و به مواضع استراتژيك آمريكا در عراق يورش ببرند.
۴- چريكها با توده هاي انقلابي مردم همراه شوند، حضور آمريكاييها را در عراق غيرممكن سازند و با ايجاد پراكندگي در استراتژي آمريكا، به دامنه جنگ ضد آمريكايي بيفزايند. در اين زمينه، احتمالات ديگر را هم مي توان مطرح كرد. اما به هر حال هر حادثه اي رخ دهد از اين طبقه بندي چهارگانه خارج نيست.
بدترين سناريو براي آمريكايي ها مورد دوم است و آنها مي كوشند سناريوي اول را اجرا كنند. چريكها نيز مي خواهند از سركوب خود جلوگيري كنند و در عين حال مي خواهند سناريوي سوم را عملي كنند و در نهايت با احياي جنبش توده اي به سناريوي چهارم برسند.
سناريوي دوم تا حدودي براي دو طرف يك موقعيت قابل دفاع است. نيروهاي آمريكايي نمي خواهند درگير يك جنگ چريكي با صدها هزار نيرو شوند كه به شكست بينجامد كه از عمليات بعدي آنها جلوگيري كند. چريكها بايد ثابت كنند كه مي توانند سطح كنوني عمليات را حفظ كنند و همچنين عامل افزايش سرعت عمليات شوند.
بنابراين ما در شرايطي قرار داريم كه هيچ يك از طرفين نمي خواهد ساكن باقي بماند. اما مشكل آمريكاييها از چريكها بيشتر است. هر چه چريكها بتوانند سرعت عمليات اخير را افزايش دهند، اعتبار و توانايي اشان براي گرفتن نيرو و تأثيرشان بر جنگ بيشتر خواهد شد و اگر بتوانند در اين مرحله بمانند احتمال بيشتري هست تا مرحله سوم پيش بروند. اگر آمريكا مدت بيشتري در مرحله سوم بماند، دستيابي به مرحله اول مشكل تر خواهد بود. بنابراين در حالي كه هيچ طرف وضعيت  آخر را به عنوان نتيجه كار نمي پذيرد، آمريكا بايد در صورت امكان كشور را آرام كند.
به همين علت، مرگ قصي و عدي براي آمريكايي ها اهميت دارد. چنانچه جنگ چريكي ابتدا از حزب بعث آغاز شود و در راستاي خطوط متمركز حزب سازمان دهي شود، بر كناري رهبري يك استراتژي منطقي و در عين حال براي بعثي ها مضحك است. مرگ عدي و قصي در دو حالت نشان دهنده يك كودتاي بزرگ است.اولاً دو تا از سه رهبر اصلي حزب حذف شدند، ثانياً، سازمان جاسوسي آمريكا با موفقيت در سيستم امنيتي حزب بعث نفوذ كرده است و اين مسئله از موضوع مرگ اين دو برادر مهم تر است. آمريكا در يك جنبش چريكي كه مي توانست باعث بي ثباتيش شود،  نفوذ كرد. بدون شك، عدم امنيت صدام حسين و ساير رهبران چريكي به طور چشمگيري افزايش مي يابد.
با وجود اين از زمان مرگ قصي و عدي حملات دنباله دار بقاياي رژيم بعثي عراق عليه آمريكايي ها در حال وقوع است. از زمان مرگ برادران حسين ۱۰ تن از نيروهاي آمريكايي كشته شده اند و عمليات چريكي تشديد شده است.
اهميت اين موضوع در اين شرايط مبهم است، اما چهار احتمال وجود دارد:
۱- اين كشتارها در سيستم تأثير مي گذارند، همان طور كه در امنيت ايجاد شكاف مي كند. عمليات از پيش طراحي شده در حال انجام است و براي عمليات جديد برنامه ريزي هاي ساده  اي مي شود، اما در طول زمان جنبش چريكي متلاشي خواهد شد و اين همان آرزوي آمريكا است.
۲- عدي و قصي جزء فرماندهي ارتش نبودند و نسبت به مسائل آن و جنبش بعثي به همين خاطر امنيتشان دچار تزلزل شد. در حقيقت جنبش بعثي ها است، اما عدي و قصي از رهبران آن نبودند.
۳- اين جنبش در سازمانهاي سنتي متمركز يافته چريكي شكل نگرفته اما جهت گيري هايش را از القاعده مي گيرد، واحدهاي شخصي كه مستقل عمل مي كنند و يك فرماندهي مركزي كه فقط راهنمايي هاي كلي پيشنهاد مي كند.
۴- جنبش چريكي اساساً مربوط به حزب بعث نيست، بلكه توسط جنگجويان خارج از كشور كنترل مي شود و مجموعه اي از اين جنگجويان و آموزش ديدگان ارتش عراق را شامل مي شود. بيشتر نمايندگان با دسته بندي هاي مذهبي هستند تا بعثيهاي سكولار.
اگر سناريوهاي دو تا چهار، صحيح باشد، پس كشتن شخص صدام حسين تأثيري بر توانايي چريكها براي جنگ نخواهد داشت.
سناريوي چهارم، بدترين احتمال است. صدام حسين، مورد تنفر بسياري از مردم عراق به خصوص شيعيان جنوب اين كشور است.
بدون شك تنش ميان شيعه و سني وجود دارد، اما اگر قرار باشد عنصر بعثي حذف شود، احتمال همدستي با اسلام گرايان افزايش مي يابد و اين عامل نگراني فرمانده آمريكايي عراق، سپهبد ريكاردو سانچز است. وي مي گويد:«به نظر من، تا زماني كه ما در عراق هستيم، در معرض خطر حمله بنيادگرايان اسلامي و تروريستها خواهيم بود كه در صدد كشتن نظاميان آمريكايي و نيروهاي ائتلافي هستند كه بايد با آن مبارزه كرد.»
اگر مركز قدرت چريكهاي عراق، خانواده صدام حسين و رهبر بعث بود، حوادث اخير،  اين جنبش را در هم شكست. چنانچه مركز قدرت جنبش چريكي، جهادگران و متحدان محلي باشند يا چنانچه جنبش فاقد يك مركز قدرت آسيب پذير باشد، وضعيت آمريكا پرمخاطره است.
سانچز ادامه داد: ما بايد بدانيم يك نزاع چند وجهي در عراق در جريان است. طي عمليات تروريستي، رهبري رژيم گذشته را به دست گرفته ايم. ما با جنايتكاران و آدم كشان اجير شده و حرفه اي روبه رو هستيم كه به سربازان ما حمله مي كنند. تنش ميان نيروهاي آمريكا و شيعيان جنوب عراق طي روزهاي گذشته شدت يافته است و آمريكا در صدد شكست شيعيان و يا حداقل مقابله با شركت آنها در جنگهاي چريكي است. شيعيان هم مثل دولت عراق مي كوشند نيروهاي اشغال گر آمريكا را ريشه كن كنند و واشنگتن آمادگي پذيرش اين مسئله را ندارد. در همين حال، شيعيان با آوردن شمار زيادي تظاهركننده به خيابانها،  براي مخالفت با نيروهاي آمريكايي در حال نمايش قدرت هستند.
تركيب يك جنگ چريكي با انتفاضه (خيزش مردمي)، بدترين موقعيت براي آمريكاست.
نيروهاي آمريكايي به دنبال دو هدف هستند: اولاً كه جنگ چريكي در همان سطح باقي بماند ، دوم اينكه در هيچ شرايطي شيعيان جنوب عراق شورش نكنند. يك جنگ چريكي گسترده در شمال و آشوب جنوب، موقعيت آمريكا را به بدترين حالت سناريو سوق مي دهد.
جلوگيري از اين امر نيازمند يك رهبري سياسي است تا نظامي. واشنگتن بايد تصميمات اصلي خود را در مورد آينده روابط آمريكا با شيعيان به خصوص شيعيان ايران مشخص كند.
همانطور كه نيكسون با تشكيل يك اتحاد با مائوتسه تونگ رهبر جمهوري خلق چين، بلوك كمونيست را متلاشي كرد، آمريكا هم نياز به متلاشي شدن جهان اسلام را حس مي كند. فروپاشي جهان اسلام و همراه كردن مسلمانان عراق، مانور سياسي پيچيده اي را مي طلبد.
چنانچه آمريكا نتواند به اين مهم دست يابد، بايستي همزمان در همه جبهه ها وارد جنگ شود. بنابراين وجود شيعيان عراق، غنيمتي براي عراق بلكه براي كل جنگ است. براي همين،  حوادث موجود در عراق را تعيين كننده مي دانيم. در حال حاضر، توقعات زيادي نداريم. دولت بوش درگير اغتشاش داخلي است و مشخص نيست كه بتواند تصميمات استراتژيك بگيرد.
فرماندهي بغداد در دست مقامات آمريكايي است كه ديدگاهشان محدود به اين درگيريهاست تا مقوله جنگ.
حضور جورج تنت، رييس سازمان جاسوسي آمريكا، كاندوليزا رايس مشاور امنيت ملي، دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا و بقيه اعضا به اندازه جنگ اهميت ندارند.
وقتي جنگ به مرحله بحراني مي رسد، منازعات سياسي در واشنگتن اجتناب ناپذير است. مشكل اين است كه در حال حاضر، مذاكرات در مورد جنگ عراق يا به طور كلي مقوله جنگ نيست، جنگ با مشخص شدن عامل جنگ، شكست سازمانهاي جاسوسي و زمان شكست به پايان مي رسد. شرايط موجود در عراق مشكل است، اما تهديد جدي در جنگ آمريكا زماني است كه رييس جمهور به تداوم اين جريانات اجازه دهد. اما فرمان رييس جمهور بايد استراتژي نظامي و سياسي را گسترش دهد.
به اعتقاد ما، راه  حل استراتژيك براي جنگ عراق وجود ندارد، مگر اينكه فرمان سياسي بر دولت اعمال شود. قتل قصي و عدي نمي تواند تأثيري در جنگ داشته باشد، اما مرگ آنها مي تواند زمينه ساز تدوين نوعي استراتژي باشد كه از ادغام و هماهنگي عناصر سياسي و نظامي به وجود آمده باشد.
هفته نامه استرانفورد
ترجمه: لادن صاعدي

دولت جاسوسان
007725.jpg

از زماني كه سرهنگ ولاديمير پوتين در اوايل سال ۲۰۰۰ به كاخ كرملين نقل مكان كرد، مردان ارتش و رؤساي اطلاعاتي يك نقش مسلط روزافزون در سياست هاي روسيه اعم از دولت مركزي و مناطق ايفا كرده اند.
در ابتدا برخي ازناظران اقدام پوتين در انتخاب دوستان اطلاعاتي سابقش به عنوان همكاران نزديك را اتفاقي قلمداد مي كردند. اما عده اي به تشديد اين پديده و سرازير شدن خيل عظيم ارتشيان روس به دستگاههاي دولتي اين كشور اعتراض كرده اند.
خانم اولگا كريشتانوسكايا، يك جامعه شناس و مؤلف يك پژوهش علمي تحقيقاتي تحت عنوان «نخبگان پوتين» هشدار داده «در ۳ سال گذشته تعداد زيادي از نيروهاي نظامي و اطلاعاتي به استخدام دستگاههاي دولتي درآمده اند.»
او هشدار داده كه «اين امر تغييرات عميقي را در ميان طبقه حاكم و اولويت هاي آنها ايجاد كرده است.»
بدون وجود يك شبكه سياسي از نيروهاي نزديك به پوتين، او نمي توانست ديدگاه خود را تحت عنوان «قدرت عمودي»- ساختار هرمي كه بايد مهر كرملين را بر تمام فعاليت هاي سراسر اين كشور گسترده داشته باشد، تحقق بخشد.
كريشنا نوسكايا گفته است «پوتين خودش پنج نفر را با خود به كرملين آورد و آنها نيز به نوبه خود هر كدام پنج نفر ديگر را آوردند و سپس هر يك از اين ۲۵ نفر افراد ديگري را آوردند. اين وضعيت همچون آثار سقوط يك بهمن بود كه هر لحظه بر حجم و گستره آن افزوده مي شد و ديگر رئيس جمهور هم قادر به كنترل آن نبود.»
تحقيق خانم كريشنانوسكايا نتيجه گرفته كه در دوران سلف پوتين، بوريس يلتسين «سيلوويكي»- اسم مستعاري كه روس ها به نيروهاي نظامي و امنيتي مي دهند- ۱۱ درصد از پست هاي مديريت عمومي روسيه را در اختيار داشتند اما در حال حاضر اين رقم به ۲۵ درصد مي رسد.
مردان نظامي و اطلاعاتي عمدتاً در حلقه هاي بالاتر قدرت متمركز هستند به طوري كه ۵۸ درصد كل اين حلقه ها را نشان مي دهند. همچنين سهم اين گروه در بين نخبگان منطقه اي و مؤسسه  هاي بازرسي فدرال به ۳۰درصد بالغ مي شود. در وزارتخانه ها نيز بخش بيشتري از مناصب در اختيار «سيلوويكي» هاست.
نفوذ روبه رشد آنها موجب بيم شده است به طوري كه ميخائيل خودوركوفسكي، رئيس شركت نفتي يوكوس و ثروتمند ترين مرد روسيه نسبت به حركت مداوم به سمت يك حكومت نظامي از آن نوعي كه در قرن گذشته در آمريكاي لاتين پيدا مي شد، هشدار داده است.
خودوركوفسكي كه در انتخابات پارلماني دسامبر آينده از احزاب ليبرال و نه حركت ميانه رو طرفدار كرملين حمايت مي كند، از ماه گذشته در دام دادستان هايي كه درخصوص كارهاي غيرقانوني شركت نفتي يوكوس تحقيق مي كند گرفتار آمده است.
رسانه هاي روسيه اعلام كرده اند كه ويكتور ايوانف- يك عضو سابق كا.گ.ب و معاون كنوني كاركنان كرملين- و ايگور استشين كه گفته مي شود از نيروهاي عملياتي سابق كا.گ.ب در خارج شوروي بوده و اكنون رياست دبيرخانه كاخ كرملين را برعهده دارد، اين حمله را عليه خودوركوفسكي آغاز كرده اند.
پوتين خودش نيز قبول كرده كه «كسي كه يك زمان چكسيت بوده هميشه چكيست خواهد بود.» چكيست اشاره به واژه «چكا» است كه نام اصلي پليس سياسي شوروي سابق بوده است.
الكساندر گولتس، از هفته نامه «ازندنلي» گفته است «افراد سرويس هاي ويژه ايدئولوژي، منطق و ديدگاه خاص خود را دارند.»
كارشناسان متذكر شده اند كه بسياري از اعضاي سابق كا.گ.ب كه به تازگي به دستگاه دولتي روسيه پيوسته اند همگي «از يك نسل و بين ۴۰ تا ۵۰ ساله» هستند.
خانم كريشتانوسكايا در پژوهش خود تصريح كرده كه «عوامل امنيتي و نظامي كه توسط پوتين به عنوان رؤساي سازمان هاي دولتي منطقه اي و نمايندگان او برگزيده شده اند به نوعي در يك نظام سلسله مراتبي قرار گرفته اند كه مجبور به اطاعت هستند.»
در كنار جنگ چچن كه پوتين در سال ۱۹۹۹ در دوران نخست وزيري خود آغاز كرد، تعطيلي تدريجي كانال هاي تلويزيون خصوصي و افزايش فشار بر محافل تجاري از نتايج كوتاه مدت اين فلسفه مشترك است.
برخي از تحليلگران معتقدند درصورتي كه در انتخابات آينده پارلماني روسيه جناح كرملين اكثريت لازم را به دست آورد اين شرايط تخفيف خواهد يافت. با اين وجود عده اي ديگر نسبت به غلتيدن خطرناك به سوي «اقتدارگرايي جديد» كه مي توانددر صورت تحكيم قدرت نخبگان جديد خشن تر شود هشدار داده اند.
گولتس گفته است: «پوتين مي داند كه مردانش در همه احوال شايستگي پست هايي كه مي گيرند را ندارند، اما به هر حال آنها فاميل او هستند و بايد آنها را نگه دارد.»
يوگني ياسين، يك اقتصاددان ليبرال، اعلام كرده ماجراي شركت نفتي يوكوس مي تواند «يك نقطه عطف براي تبديل روسيه به يك دموكراسي واقعي يا تبديل آن به يك دولت پليسي باشد.»
جاسوسان سابق در كرملين
براساس گزارش روزنامه نووايا حدود ۶ هزار پست عالي در دولت مركزي يا مناطق روسيه اكنون در اختيار فارغ التحصيلان «لي يوبيانكا» قرار دارد. فهرست زير بخشي از معروفترين اين نام هاست:
- ولاديمير پوتين، رئيس جمهور فدراسيون روسيه، سرهنگ سابق سرويس امنيتي كا.گ.ب در عصر شوروي و رئيس سرويس اطلاعاتي اف.اس.بي (كا.گ. ب سابق) طي سال هاي ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹.
- ويكتور ايوانف، معاون رئيس كاركنان رياست جمهوري روسيه، معاون سابق رئيس سرويس امنيتي اف.اس.بي.
- ايگور سشين، رئيس دبيرخانه رياست جمهوري كه در گذشته در دوران شوروي به عنوان مترجم شركت تكنواكسپورت كه به طور سنتي براي پوشش كارهاي جاسوسي فعال بود كار كرده است.
- ولاديمير اوسيپوف، مدير پرسنلي نهاد رياست جمهوري و افسر سابق اف.اس. بي.
- مورات زيازيكف، رئيس جمهور اينگوش و يك ژنرال اف.اس.بي.
- ويكتور ماسلف، حاكم منطقه اسمونسك و افسر سابق اف.اس.بي.
- وياچسلاو سوتاگانف، معاون رئيس شوراي امنيتي و افسر سابق كا.گ.ب.
- وياچسلاو ترونيكف، معاون وزير امور خارجه و افسر سابق كا.گ.ب.
- آناتولي سافونوف، معاون وزير امور خارجه و افسر سابق كا.گ.ب.
- يوري دمين، معاون اول وزير دادگستري، بازرس سابق كا.گ.ب.
- الكساندر اليزارف، معاون وزير دادگستري، افسر سابق كا.گ.ب.
- ولاديمير كوزولف، معاون وزير اطلاعات، افسر سابق كا.گ.ب.
- ولاديمير ماكاروف، معاون اول وزير گمرك، افسر سابق كا.گ.ب.
- ويكتور چركسف، مقام كميته دولتي مبارزه با قاچاق مواد مخدر، بازرس سابق كا.گ.ب در لنينگراد، افسر سابق اف.اس.بي و معاون پوتين در حال حاضر.
خبرگزاري فرانسه
ترجمه:  علي صباغيان

گزارش
فشار تازه - دستاويز كهنه

آمريكا از سه روز پيش دور تازه اي از فشار عليه جمهوري اسلامي را آغاز كرده است. بازداشت سفير سابق ايران در آرژانتين توسط پليس انگليس، اگرچه ظاهرا اقدام انگليسي - آرژانتيني به شمار مي رود اما روابط استراتژيك لندن و واشنگتن و تلاش اين دو كشور براي برقراري هژموني جهان اين ظن را تقويت مي كند كه در پشت همه تلاش هايي كه اين روزها عليه جمهوري اسلامي  به اشكال مختلف اعمال مي شود، وحدت نظر رهبران واشنگتن و لندن خوابيده باشد.
دو روز پس از بازداشت  هادي سليمان پور و در روزي كه دادگاه انگليس حكم بازداشت وي را تمديد كرد، وزارت امور خارجه آمريكا اعلام كرد، يك ديپلمات ارشد آمريكا در زمينه كنترل تسليحات در روزهاي آينده به روسيه خواهد رفت تا بار ديگر بر نگراني هاي دولتش نسبت به برنامه هسته اي ايران و كره شمالي تأكيد كند و همكاري مسكو را براي محدود كردن تكثير تسليحات هسته اي و موشكي جلب كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، يك سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا اعلام كرد، معاون وزير امور خارجه آمريكا در زمينه كنترل تسليحات و امنيت بين الملل روز دوشنبه به مسكو وارد مي شود و پس از مذاكره دو روزه اش به پاريس، رم و لندن خواهد رفت.
007720.jpg

به گفته مقامات آمريكايي، هرچند برنامه دقيق وي پس از روسيه چندان مشخص نيست، اما جان بولتون قرار است در مسكو با همتايانش در وزارت خانه هاي انرژي اتمي و امور خارجه روسيه ديدار كند.
اين سخنگو گفت: وي درباره برخي موضوعات مربوط به منع تكثير تسليحات هسته اي بحث خواهد كرد. طبق اين گزارش مقامات آمريكايي گفته اند: دستور كار بولتون در مسكو بر زمينه هاي همكاري هاي هسته اي روسيه با ايران، مذاكرات شش جانبه پكن درباره برنامه تسليحاتي كره شمالي و يك ابتكار تازه مطرح شده آمريكا براي متوقف كردن صادرات سلاح هاي كشتار جمعي و موشك متمركز خواهد بود.
خبرگزاري فرانسه ادامه داد: آمريكا مدت هاست بر روسيه فشار وارد مي كند تا همكاري اش را با ايران در برنامه هاي انرژي هسته اي اين كشور پايان دهد و واشنگتن هنوز پافشاري مي كنـد اين فعاليت ها پوششي براي توسعه برنامه هاي تسليحاتي است.
در ادامه اين گزارش آمده است: هرچند مسكو در قبال اين خواست واشنگتن مقاومت كرده است، اما مقامات آمريكايي ادعا كرده اند كه در اين راستا به موفقيت هايي دست يافته اند كه از آن جمله مي توان به سخنان ريچارد آرميتاژ، سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا اشاره كرد كه گفته بود به نظر مي رسد موضع روسيه تغيير كرده است.
خبرگزاري رويتر نيز درباره مأموريت بولتون گزارش داد: معاون وزير امور خارجه آمريكا در سفر چند روز آينده اش به مسكو از روسيه و ساير كشورها خواهد خواست تا موضوع برنامه هسته اي ايران را به عنوان يكي از اولويت هاي جامعه بين المللي بدانند و به همين دليل مي خواهد جبهه اي را براي كشاندن موضوع به شوراي امنيت سازمان ملل تشكيل دهد.
اين خبرگزاري به نقل از يك مقام آمريكايي خبر داد: روسيه تحت فشار آمريكا قصد دارد همكاري اش را با ايران در زمينه نيروگاه هسته اي بوشهر متوقف كند و به همين علت تحويل سوخت اين راكتور تا بهار سال ۲۰۰۴ ميلادي به تعويق افتاده است. رويتر در ادامه به نقل از اين مقام آمريكايي كه نامي  از وي نبرده است، گزارش هاي روز جمعه را مبني بر اين كه ايران قصد دارد؛ پروتكلي را با روسيه در زمينه بازگرداندن سوخت هسته اي مصرف شده امضا كند؛ رد كرد. اين خبرگزاري تأكيد كرد كه امضاي چنين پروتكلي باعث مي شود اتهامات آمريكا عليه ايران در زمينه توليد تسليحات هسته اي بي اثر شود.
پا به پاي اين تحولات، آمريكايي هاي جوسازي ديگري نيز عليه ايران راه انداختند.راديو آمريكا به نقل از معاون وزير امور خارجه آمريكا ادعا كرد كه واشنگتن نگراني شديدي از ورود پنهاني تروريست ها از عربستان، سوريه و ايران به عراق دارد!
اين راديو در ادامه اين خبر گفت: ريچارد آرميتاژ، معاون وزير امور خارجه آمريكا در گفت وگو با شبكه تلويزيوني الجزيره تصريح كرد كه آمريكا نمي گويد عربستان، سوريه و ايران مسئول ورود اين افراد هستند، اما با اين حال اين تروريست ها در مرزها متوقف نمي شوند. به گفته اين راديو اين نخستين باري است كه چنين اتهامي عليه عربستان مطرح مي شود.
جان ابي زيد، يكي از فرماندهان ارشد نظامي آمريكا در عراق نيز روز جمعه گفت: تروريسم به مهمترين مسئله امنيتي در عراق تبديل مي شود و عراق را مركز مبارزه جهاني عليه تروريسم خواند.
از سوي ديگر، شبكه خبري بي.بي.سي اعلام كرد پليس عراق از بازداشت تعدادي از ايرانيان خبر داد كه متهم به آنچه كه اين شبكه خبري آن را «طرح ريزي عمليات خرابكاري در بغداد» مي ناميد؛ هستند.به گزارش شبكه خبري بي.بي.سي گزارش روزنامه عراقي «العهد الجديد» كه نوشته  است پنج روز پيش چند ايراني در محله صلاحيه بغداد به اتهام طرح ريزي عمليات خرابكاري بازداشت شده اند، تأييد شده است. اين شبكه خبري انگليسي كه اشاره اي به نام مشخصي به عنوان منبع خود نداشت و تنها به عنوان كلي يكي از مسئولان وزارت كشور عراق اكتفا مي كرد؛ ادامه داد: اين مسئول وزارت كشور عراق كه نخواست نامش فاش شود، گفت كه ايرانيان براي بازجويي به نيروهاي آمريكايي مستقر در عراق تحويل داده شده اند.
ايران در شمار نخستين كشورهايي بود كه به محض معرفي شوراي حكومت انتقالي عراق آن را گامي به سوي دولت قانوني عراق توصيف كرد؛ اما آمريكايي ها اصرار دارند اين موضع ايران را تاكتيكي نشان دهند و مدام ادعا مي كنند ايران در عراق خرابكاري مي كند. اين ادعا درحالي مطرح مي شود كه قرار است رئيس شوراي حكومت انتقالي عراق به زودي به ايران بيايد.

سايه روشن سياست

نمره به وزيران
شنيده شد قرار است در هفته دولت، وزارتخانه ها از نظر عملكردشان مورد بررسي قرار گرفته و وزارتخانه هاي موفق وناموفق مشخص شوند، ظاهرا براي وزارتخانه ها نمره هايي در نظر گرفته شده كه ميزان كاميابي يا ناكامي آنها را نشان مي دهد.
لايحه پس گرفته مي شود
گفته مي شود دولت در صدد پس گرفتن لايحه تقسيم استان خراسان است. احتمال وقوع نزاع هاي قومي از علل اصلي اين تصميم عنوان شده است.
كار را به ديپلمات ها بسپاريد
شنيده شد محمد جواد ظريف نماينده ايران در سازمان ملل در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي گفته است بحث انجام همه پرسي درباره مسائل سياست خارجي بويژه بحث رابطه با آمريكا توسط آمريكايي ها به شدت دنبال مي شود و اگر انتخابات آينده مجلس گرم نباشد ديپلماسي كشور دچار مشكل خواهد شد.
وي همچنين در مورد نظر دو جناح آمريكا در مورد ايران گفت: يك جناح معتقد است كه مشروعيت ايران مخدوش است و جناح ديگر ايران را تهديدي عليه خود مي داند.
ظريف گفته است جناحي كه ايران را تهديد مي داند اين تهديد را در رابطه با خاورميانه،  آمريكا و اروپا دانسته است. ظاهرا در اين جلسه از همه جناح ها خواسته شده است مسائل حساس سياست خارجي را در حد منازعه هاي گروهي تقليل ندهند تا ديپلمات ها با خاطر آسوده و از مجاري مطمئن مسائل را پيگيري كنند.
گرفتاري برمر
پل برمر حاكم آمريكايي عراق با مشكلي تازه روبرو شد. يك منبع آگاه به نقل از يك عضو شوراي حكومت انتقالي عراق به خبرنگار همشهري گفت: پل برمر تصميم گرفته است سه طرح مهم بازسازي عراق را در حوزه هاي آب و برق، نفت و گاز و راه سازي به شركتهاي آمريكايي بسپارد اما شوراي حكومت انتقالي به اين تصميم اعتراض كرده است.
شورا گفته است طرح هايي كه ارزش اقتصادي آنها بيش از ۴۰ ميليون دلار است، مي بايست از طريق مناقصه بين المللي واگذار شود. ديك چني معاون رئيس جمهوري آمريكا از همان آغاز جنگ در مطبوعات آمريكا و اروپا به اعمال نفوذ براي كسب امتيازات اقتصادي براي شركت خود (بچل) متهم شده بود.
فرار سربازان آمريكايي
حدود ۱۲۰۰ سرباز آمريكايي با ترك جبهه هاي جنگ از طريق برخي كشورهاي همسايه عراق از جمله سوريه گريخته اند.
يك ديپلمات عرب با اعلام اين خبر به خبرنگار همشهري، افزود: آمريكا به سوريه فشار آورده است كه مرزهاي خود را به روي فراريان ببندد و سوريه با قائل شدن شرط هايي اين درخواست را پذيرفته  است.
دو خبر ديگر از عراق
كردهاي عراق گفته اند پرچم آينده اين كشور لزوما بايد داراي نماد مشترك عربي - كردي باشد و آنها پرچمي را كه صرفا عربي باشد نخواهند پذيرفت.
ديگر اينكه گفته مي شود شماري از نگهباناني كه آمريكا به محافظت دفتر سازمان ملل در بغداد گمارده بود، بعثي بوده اند. عضو ارشد يك گروه عراقي با اعلام اين خبر افزود: اين رفتار آمريكا، مقام هاي سازمان ملل را به حكومت برمر بدگمان كرده است.
بي فايده است
با وجود آنكه ايران رسماً هرگونه تماس با آمريكايي ها را تكذيب كرده است و مقام هاي آمريكايي  در اين باره صرفا به تماس هايي با يك دلال اسلحه اشاره كرده اند، يك مؤسسه آمريكايي فرض را بر صحت خبر مذاكره گذشته و از رهبران واشنگتن خواسته است اين مذاكرات را قطع كنند.
مايكل لدين مدير مؤسسه تحقيقاتي اينترپرايز كه ظاهراً جورج بوش از آن مشورت مي گيرد، در مقاله اي نوشته است، ايران و آمريكا اين روزها در حال مذاكرات پنهاني هستند. به كالين پاول وزير خارجه و جورج تنت رئيس سيا توصيه مي كنم اين مذاكرات را متوقف كنند.
لدين كه مقاله اش در مجله اينترنتي نشنال رويو چاپ شده خطاب به رهبران آمريكا گفته است هرگونه مذاكره اي به نفع روحانيون حاكم بر ايران خواهد بود و آنها با بهره گيري از چنين تماس هايي به اصلاح طلبان طعنه خواهند زد كه بالاخره آمريكا با ما دوست شد!
اين اظهارات كارشناس آمريكايي در حالي منتشر شده است كه سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور بارها گفته است كه فضاي كنوني روابط ايران و آمريكا مهياي مذاكره نيست و آمريكا فعلاً صلاحيت مذاكره را ندارد مگر اينكه رفتارش را تغيير دهد.
استيضاح
گفته مي شود شماري از نمايندگان مجلس كه در ميان آنها اعضاي دو جناح اصلي سياسي ديده مي شوند، قصد دارند طرح استيضاح وزير كشور را آماده كنند.
اين نمايندگان كه ظاهراً يكي از سردمداران آنان نماينده سميرم است، در طرح استيضاح خود از وزير كشور درباره سوء مديريت و بي تدبيري مسئولان در حوادث اخير سميرم توضيح خواسته اند.
ظاهراً در بخش هايي از طرح استيضاح به مسائل تقسيمات كشوري در ديگر استان هاي ايران مانند خراسان و فارس اشاره شده و موسوي لاري به سوء مديريت در اين زمينه متهم شده است.
هفته گذشته شماري از مردم سميرم در اعتراض به جدا شدن يكي از بخش هاي اين شهرستان و الحاق آن به شهرضا به خيابان ها ريختند كه متأسفانه به كشته شدن شماري از آنان منجر شد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |